لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مقدمات سیر و سلوک
خودشناسى و خداشناسى
یکى دیگر از گامهاى نخستین در راه اصلاح نفس و تهذیب اخلاق و پرورش ملکات والاى انسانى، خود شناسى است.
چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانى برسد و عیوب خود را اصلاح کند و رذائل اخلاقى را از خود دور سازد در حالى که خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد!
آیا بیمار تا از بیمارى خود آگاه نگردد به سراغ طبیب مىرود؟
آیا کسى که راه خود را در سفر گم کرده، تا از گمراهى خویش با خبر نشود به جستجوى دلیل راه بر مىخیزد؟
آیا انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانهاش با خبر نشود، اسباب دفاع را آماده مىسازد؟
به یقین پاسخ تمام این سؤالها منفى است، همین گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستیها و عیوب خویش با خبر نشود، به دنبال اصلاح خویش و بهره گیرى از طبیبان مسیحا نفس روحانى، نخواهد رفت.
با این اشاره به اصل مطلب باز مىگردیم، و رابطه خودشناسى و تهذیب نفس و همچنین رابطه خداشناسى و تهذیب نفس را مورد بررسى قرار مىدهیم.
1- رابطه خود شناسى و تهذیب نفس
چگونه خودشناسى سبب تهذیب نفوس مىشود؟ دلیل آن روشن است زیرا:
اولا: انسان از طریق خود شناسى به کرامت نفس و عظمت این خلقتبزرگ الهى و اهمیت روح آدمى که پرتوى از انوارالهى و نفحهاى از نفحات ربانى است پى مىبرد; آرى! درک مىکند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهاى ناچیز فروخت و به آسانى از دست داد!
تنها کسانى خود را آلوده رذائل اخلاق مىکنند و گوهر پاک روح انسانى را به فساد و نابودى مىکشانند که از عظمت آن بىخبرند.
ثانیا: انسان با شناختخویشتن به خطرات هواى نفس و انگیزههاى شهوت و تضاد آنها با سعادت او پى مىبرد، و براى مقابله با آنها آماده مىشود.
بدیهى است کسى که خود را نشناسد از وجود این انگیزهها بىخبر مىماند و شبیه کسى است که گرداگرد او را دشمن گرفته، اما او از وجود آنان غافل و بىخبر است; طبیعى است که چنین کسى خود را آماده مقابله با دشمن نمىکند و سرانجام ضربات سنگینى از سوى دشمن دریافت مىدارد.
ثالثا: انسان با شناخت نفس خویش به استعدادهاى گوناگونى که براى پیشرفت و ترقى از سوى خداوند در وجود او نهفته شده است پى مىبرد و تشویق مىشود که براى پرورش این استعدادها بکوشد، و آنها را شکوفا سازد; گنجهاى درون جان خویش را استخراج کند و گوهر خود را هویدا سازد.
کسى که عارف به نفس خویش نیستبه انسانى مىماند که در جاى جاى خانه او گنجهاى پر قیمتى نهفته شده ولى او از آنها آگاهى ندارد، ممکن است از گرسنگى و تنگدستى در آن بمیرد، در حالى که در زیر پاى او گنجهایى است که هزاران نفر را سیر مىکند.
رابعا: هر یک از مفاسد اخلاقى ریشههایى در درون جان انسان دارد، با خودشناسى، آن ریشهها شناخته مىشود، و درمان این دردهاى جانکاه را آسان مىسازد، و به این ترتیب راه وصول به تهذیب را در برابر انسان هموار مىکند.
خامسا: از همه مهمتر این که خودشناسى بهترین راه براى خدا شناسى است، و چنانکه خواهد آمد، خداشناسى و آگاهى از صفات جلال و جمال حق، قویترین عامل براى پرورش ملکات اخلاقى و کمالات انسانى و نجات از پستى و حضیض رذائل و رسیدن به اوج قله فضائل است.
و اگر به مطالب گذشته این جمله را بیفزاییم که رذائل اخلاقى زندگى انسانى را به تباهى مىکشد و جامعه بشرى را در بحرانهاى سخت گرفتار مىسازد، و شهد زندگى را در کام انسانها مبدل به شرنگ مىکند، به اهمیتخود شناسى و خودآگاهى براى زندگى انسانها بیشتر پى خواهیم برد.
در کتاب «اعجاز روانکاوى» نوشته «کارل منینگر» چنین آمده است: «خود آگاهى عبارت از این است که هم از قواى مثبت و مهر انگیز نهاد خود آگاهى داشته باشیم و هم از نیروهاى منفى که موجب نابودى ما مىگردد و ما را به خاک سیاه مىافکند; ندیده گرفتن قواى منفى یا خوددارى از اشاره به وجود آنها در خودمان یا دیگران، پایههاى زندگى را متزلزل مىکند.» (1)
در کتاب «انسان موجود ناشناخته» جملهاى آمده است که شاهد خوبى براى بحث ما است; مىگوید: «بدبختانه در تمدن صنعتى شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته است، و برنامه زندگى بر وفق ساختمان طبیعى و فطرى پایهگذارى نشده است; لذا با همه درخشندگى موجب رستگارى نشده است; پیشرفت علم به دنبال هیچ طرحى صورت نگرفت و (تقریبا) اتفاقى بود ... اگر «گالیله» و «نیوتن» و «لاووازیه»، نیروى فکرى خود را صرف مطالعه روى جسم و روان آدمى کرده بودند، شاید نماى دنیاى، امروز فرقهاى زیادى با آنچه امروز است مىداشت.» (2)
و به خاطر این امور است که خداوند یکى از مجازاتهاى هوسبازان متمرد را خودفراموشى قرار داده و به مسلمانان هشدار مىدهد که: «و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون; همچون کسانى که خدا را فراموش کردند و خداوند به سبب آن، آنها را به خودفراموشى گرفتار ساخت، نباشید! و آنها فاسقان (حقیقى) و گنهکارانند.» (3)
2- خود شناسى در روایات اسلامى
در احادیث اسلامى که از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و امامان معصوم: نقل شده اثرات بسیار پرارزشى براى خودشناسى آمده است، که ما را از هرگونه توضیح بىنیاز مىسازد از جمله:
1- در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام مىخوانیم: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس; کسى که خود را بشناسد، به سعادت و رستگارى بزرگ نایل شده است!» (4)
2- و در نقطه مقابل آن چنین مىفرماید: «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجاة وخبط فى الضلال و الجهالات; کسى که خود را نشناسد، از طریق نجات دور مىشود و در گمراهى و جهل گرفتار مىآید!» (5)
3- در تعبیر دیگرى از همان امام همام آمده است: «العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن کل ما یبعدها; عارف حقیقى کسى است که خود را بشناسد، و (از قید و بند اسارت) آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور مىسازد پاک و پاکیزه کند!» (6)
از این تعبیر بخوبى استفاده مىشود که معرفت نفس (خودشناسى) سبب آزادى از قید و بند اسارتها و پاکسازى از رذائل اخلاقى است.
4- باز حدیث دیگرى از همان پیشواى بزرگ علیه السلام مىخوانیم: «اکثر الناس معرفة لنفسه اخوفهم لربه; کسى که بیش از همه خود را بشناسد، بیش از همه، خوف پروردگار خواهد داشت!» (7)
از این حدیث نیز رابطه نزدیکى میان احساس مسؤولیت و خوف پروردگار که سرچشمه تهذیب نفس استبا خودشناسى استفاده مىشود.
5- در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «من عرف نفسه جاهدها; و من جهل نفسه اهملها; کسى که خود را بشناسد، به جهاد با نفس بر مىخیزد و کسى که خود را نشناسد آن را رها مىسازد!» (8)
مطابق این حدیث پایه اصلى جهاد با نفس که طبق صریح روایات جهاد اکبر نامیده شده، خود شناسى است.
6- در نهجالبلاغه در کلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته; کسى که (در سایه خود شناسى) براى خود، کرامت و شخصیت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بى مقدار خواهد بود(و به آسانى تسلیم هوى و هوس نمىشود)!» (9)
7- همانگونه که خودشناسى پایه مهم تهذیب نفس و تکامل در جنبههاى اخلاقى و مسائل دیگر است، جاهل بودن به قدر خویش، سبب بیگانگى از همه چیز و دورى از خدا مىگردد; لذا در حدیث دیگرى از امام دهم، امام هادى علیه السلام مىخوانیم: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره; کسى که نزد خود قدر و قیمتى ندارد، از شر او ایمن نباش!» (10)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
نگاهی بر سیر تاریخی دموکراسی
در آغاز بحث مطلوب و مورد نظر خواهیم کوشید تا تصور باالنسبه روشنی از مفهوم دموکراسی را ارائه نموده و تاریخچۀ این واژه را با سیر تکوین آن از نظر باید گزرانید .
از آنجائیکه منظور ما فراهم ساختن تمهیدی برای درک مباحث دشوارتر است سعی بعمل آمده است تا مفاهم به گونه سهل تر مطرح بحث گردد.
از نقطه نظر تعریف و بررسی دموکراسی باید گفت که از لحاظ سیستماتیک یا تطور تاریخی واژه ها و مفاهم دموکراسی مانند مفاهم دولت و حاکمیت مردمی پیوسته با گذشت زمان رونق جدیدی را بخود گرفته و از غنای بیشتر با نظرداشت مقتضیات عصر و زمان برخوردار می گردد .
مفهوم دموکراسی که برای نخستین بار به مثابه حکومت و حاکمیت مردم بالای مردم در حدود ده ها قرن قبل در شهر اتن یونان قدیم پا بر منصۀ ظهور گذاشت که اکنون در چار چوب گسترده شکل جدید و مدرنیزه را اختیار نموده است .
هر چند تعریف جامعی و قابل پذیرش همگان از واژه دموکراسی تا الحال ارائه نشده است ، زیرا به موجب اینکه رژیم ها دسته های مختلف آنرا به معانی نسبتاً متفاوت به کار می برند ـ ولی عامترین معنای آن برابری و تساوی فرصت ها برای افراد یک جامعه به منظور تصاحب از آزادی ها و ارزش های اجتماعی اند .
محدود ترین معنای این واژه شرکت آزادانۀ افراد جامعه در اتخاذ تصامیم مبرم سیاسی مربوط به حیات جامعه درعرصه های مختلف بطورمستقیم و یا غیرمستقیم می باشد .
معنای دموکراسی در طول و پهنای تاریخ از محدود ترین به وسیعترین آن گسترش یافته و واژۀ متذکره در عصر کنونی خارج از حدود سیاست در عرصه های اجتماعی و اقتصادی نیز به شیوه های جدید بکار برده می شود ، دموکراسی سیاسی در واقعیت امر به معنای حکومت اکثریت بر اقلیت رای دهنده گان می باشد .
(ابراهام لینکلین) یکی از رؤسای جمهور پیشین ایالات متحده امریکا دموکراسی را در "حکومت مردم بدست مردم برای مردم " تعریف نموده است .
دموکراسی بعنوان فلسفۀ سیاسی مردم را در اداره و نظام سیاسی یک نیروی شایسته و توانای نظارت کننده بر امور بر می شمارند .
از مفهوم سیاسی دموکراسی دواستنباط جداگانه دسترسی می نمایند که در ظاهر متضاد یکدیگر اند ، از جمله یکی آن عبارت اند از مطلق انگاشتن ارادۀ اکثریت و تحمیل آن بر همه و دیگری عبارت اند از لزوم شرکت فعال و آزادانۀ افراد در تظاهر و تمثیل اراده و فراهم ساختن تسهیلات و امکانات برای اقلیت که متعاقباً به اکثریت مبدل می گردد .
شکل نخست آن اغلباً صورت تظاهر و تمثیل طبقات را دارا بوده که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند و معمولاً در یک حزب پیشتاز و سراسری به مثابۀ نمایندۀ آن طبقات جامعه معرفی مــی دارد ، مجســـم می گردد " دیکتاتوری پرولتاریا" که همچو طرز و برداشت از احزاب چپ در جامعه استنباط می گردد .
در عکس این استنباط مدل غربی از دموکراسی مطرح بحث می گردد که بر برابری اتباع کشور در برابر قانون مسؤلیت دولت را در مقابل اکثریت تأکید می ورزد و همچنان اسرار می ورزد تا مسئولیت دولت در برابر اکثریت بطور اجبار به اطاعت از قوانین ناشی از ارادۀ اکثریت به منظور استعمال حق رایدهی بطور آزادانه به شکل سری مورد بحث قرار دهند ، اما بر طبق طرز و تفکر مارکسیستی که آزادی های دموکراتیک را جزء از رو بنای دولت می پندارد تا زمانیکه مالکیت خصوصی بر وسایل تولید وجود دارد ، طبقۀ حاکم این آزادی ها را در خدمت خود قرار می دهند ، علی الوصف تا زمانیکه مالکیت خصوصی مورد الغأ قرار داده نشود جلو تمثیل ارادۀ اکثریت گرفته شده و آزادی های مدنی جزء شکل ظاهری بیش چیزی دیگری نیست .
کارل مارکس دموکـراسی نوین را " دیکتــاتوری بورژوازی" قلمــداد می نماید و روی همین جهت رژیم های مبتنی بر ایدیال کمونستی به دموکراسی های توده ئی معروف اند .
یکی از مباحث مبرم و با اهمیت برسر لوازم دموکراسی رابطۀ آن با ملکیت فردی و خصوصی می باشد که در حقیقت امر دموکراسی غربی از ریشه و اساس با مالکیت فردی و خصوصی رابطۀ نهایت نزدیک و غیر قابل گسست را به آن دارد .
جنبش های لیبرال قرون 18 و 19 میلادی آزادی ارادۀ فرد در امور اقتصادی را یکی از لوازم دموکراسی می شمردند .
اما بعد از ظهور نهضت های سوسیالستی این اصل مورد تردید قرار گرفت ، بخصوص بعد از توسعۀ حق رای به طبقات فاقد مالکیت مداخلۀ دولت به نفع طبقات محروم از نعمات مادی و تسلط دولت بر وسایل تولید جزء از دموکراسی شمرده می شد که روی همین ملحوظ عده معتقد اند که دموکراسی یک الگوی کامل روابط اجتماعی با سیستم اقتصادی نیست و دموکراسی هیچ نوع سیستم خاص اقتصادی را در بر نمی گیرد .
از سوی دیگر عدۀ با تکیه بر آزمایش ناکام دوران اتحاد شوروی سابق معتقد اند که تسلط کامل و بدون چون و چرا بر اقتصاد ، دموکراسی سیاسی را به مخاطره می افگند که روی همین علل در صدد یافتن یک سیستم اقتصادی مختلط بر آمدند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
سیر تحولات تاریخی و فرهنگی در ایران :
ایران از نظر فرهنگ و تعلیم یکی ازکهن ترین و قدیمی ترین تمدن های جامعه بشری است. سرزمینهای هند، یونان و ایران، قرنها قبل از میلاد مسیح، جزء جوامع متمدن آن دوران به حساب می آمده اند (غلامی 802،109)
سال پانصد و پنجاه قبل از میلاد هخامنشیان در ایران بقدرت می رسند. (عسکریان 65، 126) نظام آموزش و پرورش در دوره هخامنشی به سه قسم بود: اول سازمان آموزش خانواده که افراد را بر اساس زرتشت آموزش می داد. دوم محافل پیشوایان مذهبی نوع سوم: آموزشگاههای درباری بودند که ویژه شاهزادگان و فرزندان اشراف و خاصان بوده اند.
در سال های 250 تا 350 قبل از میلاد مسیح اسکندر مقدونی و حکومت سلوکی ها بر ایران حکومت راندند و زمینه ای برای درهم آمیزی و اختلاط فرهنگ یونانی و فرهنگ ایرانی در جامعه فراهم می گردد. (گلابی ، 80 ، 110)
اشکانیان نسبت ه هخامنشیان، اقوام عقب مانده تری بودند. از ویژگی های عهد پارت، رشد و تکامل روابط اجتماعی و فرهنگ و تمدن ایران بویژه خط می باشد.
(گلابی ، 80 ، 110)
در دوره ساسانیان که پایه های نظام فئود الیته در ایران تحکیم می گردد در اثر ارتباطات اتصادی ایران با سایر کشورها، علوم و فنون گسترش می یابند و سازمانهای آموزشی متعددی پیا می شوند در قرن سوم میلادی دانشگاه بزرگ «گندی شاپور» آن مرکز آموزش علوم و ادبیات بود تاسیس می گردد. (گلابی ، 80 ، 110)
پس از ظهور اسلام، کشور ایران از دو قرن در دست مسلمانان عرب قرار می گیرد. با استیلای مسلمانان بر ایران و ترویج و نفوذ فرهنگ و معارف اسلامی در ساختار اجتماعی و فرهنگ جامعه ایران، سیر طبیعی فرهنگ و عارف اسلامی در ساختار اجتماعی و فرهنگ جامعه ایران، سیر طبیعی فرهنگ و تمدن باستانی ایران منقطع می شود، از این دوران به بعد شیوه تعلیم و تربیت، سیر علوم و معارف، شکل و مضمون سازمانهای آموزش و پرورش ایران شدیداً تحت تاثیر فرهنگ اسلامی قرار می گیرد.
(گلابی ، 80 ، 110)
در سراسر ایران دوره، جنبشهای اجتماعی و فکری متعددی بر علیه بیگانگان در ایران تشکیل و تحقق می پذیرد.
در زمان طاهریان نخستین تلاش در ایران برای پایه گذاری تعلیمات عمومی شکل گرفت. در زمان صفاریان نیز ادبیات ایران جان تازه ای گرفت. (گلابی ، 80 ، 110)
ادبیات و فرهنگ ملی ایران در قرون 9 تا 13 میلادی، که در عین حال از فرهنگ اسلامی نیز سهم قابل توجهی در خود متبلور داشت در والاترین مقام در شرق و حتی در جهان قرار گرفته بود.
صعود جامعه ایران به اوج قله فرهنگ و تمدن جهان، دیری نپائید و تمام دستاوردهای مادی و معنوی ایرانیان در زیر سیطره توحش ایلخانان مغول در قرون 13 و 14 میلادی نابود شد. (گلابی ، 80 ، 112)
در زمان صفویان شرایط لازم برای رشد فرهنگ و علوم فراهم شد و نظام تعلیم و تربیت در زمان صفویه رونق می گیرد و هدف خود را به فقه و اصول معطوف می نماید. پس از سقوط صفویان، در دوران افشاریان و زندیه، جامعه ایران دچار یک سلسله درگیری های قوی شد که ثبات کل جامعه را از بین برد پس از دوران زندیه حکومت قاجار در اواخر قرن 18 به روی کارآمد که دوران آنها (قرن 19) یکی از پدیدهای قابل اهمیت در ایران، تحکیم و گسترش نفوذ کشورهای خارجی در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه بود. (گلابی ، 80 ، 113)
در قرن 19 یکی از نتایج حاصله از روابط ایران و غرب، برقراری روابط فرهنگی است. میرزا صالح شیرازی یکی از دانشجویان بود که برای فراگیری علوم به انگلستان اعزام شد و پس از بازگشت از لندن، اولین چاپخانه و اولین روزنامه بنام «کاغذ اخار» را در ایران دائر می نماید و بدین ترتیب در ترویج علم و فرهنگ نبویه خود خدمت می کند.
(گلابی ، 80 ، 115)
حدود سال 1275 هجری، چهل و دو تن برای فراگیری علوم به فرانسه فرستاده شدند. از جریان گسیل دانشجو به اروپا، دو گروه فارغ التحصیل به کشور بر می گردند عده ای نظیر میرزا صالح شیرازی با اهداف مردمی و میهن پرستانه بازگشته و منشاء اثرات نسبتاً مفید به فرهنگ و علم کشور شدند. گروهی نیز بعنوان عاملین و مجریان سیاست های استعماری در کشور به خدمت خارجیان در آمدند. (گلابی ، 80 ، 115)
مدرسه دارالفنون در سال 1268 هجری توسط امیر کبیر یکی از دولتمردان با اراده افتتاح گردید. تاسیس دارالفنون، اولین اقدامی است که دولت خود را از نظر تامین منابع مالی و مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و گسترش تعلیم و تربیت در کشور مستقیماً درگیر می نماید. (گلابی ، 80 ، 115)
مجموعه اقدامات اسلامی در جامعه ایران که به گسترش علوم جدید و فرهنگ و ادب اروپایی در کشور موثر افتادند. (گلابی ، 80 ، 116)
انقلاب مشروطیت در آغاز قرن بیستم در نظام آموزش و پرورش ابران اثرات و نقش قاطع و تعیین کننده ای ایفا کرد. (گلابی ، 80 ، 116)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 37 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
بسم الله الرحمن الرحیم نظریه های سازمان و مدیریت (سیر رهیافتهای علمی به مدیریت)
هدف فصل 2
به دلیل اهمیّت فراوان مدیریت درزندگی امروز،لازم است نظریه های مربوط به مدیریت را مطالعه کنیم و از بین آنها کاراترین و مؤثرترین راانتخاب کرده و برای رسیدن به موفقیّت از آن بهره بگیریم.
در این فصل مجموعه ای ازنظریه های مربوطه وهمچنین نقش مدیران پیشین در تکامل دانش مدیریت و جهت گیریهای جدید در تفکّر مدیریت را بررسی می کنیم.
رهیافتهای عمده در سیر تکوین نظریه های سازمان و مدیریت
1. رهیافتهای سنتی
2. رهیافتهای منابع انسانی
3. رهیافتهای کمّی (علم مدیریت)
4. رهیافتهای سیستمی و اقتضایی
سه شاخه اصلی در مجموعه رهیافتهای سنتی
1. مدیریتِ علمی
2. اصول علم اداره یا نظریه فراگرد مدیریت
3. نظریه بوروکراسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
پیشگفتار:
دیرزمانی است که مردم جهان به اهمیت پیدایش خط والفبای آن پی برده، خواسته اندبدانند،کی وکجاوچگونه اختراع شده است.ولی باوجودتحقیقات وآراء مختلف این بحث هنوزبه مرتبه قطعیت نرسیده وتحقیقات همچنان ادامه دارد.
باشگفتی مشاهده می کنیم علیرغم دگرگونی ورشدوتحولات خط درطول تاریخ بازهم امروزدرزندگی روزمره ازانواع سیاق های موجوددرطول تاریخ خط،استفاده می شود. سرزمین پهناورایران نیزکه ازدوران باستان مصرتمدن های گوناگون ونقطه تلاقی فرهنگ های مختلف ودرنتیجه جایگاه زبانهای مختلف منسوب به شاخه های مستعدوباخطوط متنوع بوده است،ازاین قاعده مستثنی نیست،لیکن تحقیقات وپژوهشهای ما دراین زمینه بسیارناقص ومختصراست وکفاف سطح معاصراین علم را نمی دهد از این روجای پژوهش که حاوی تاریخچه خطوط اسلامی می باشد، همواره خالی بوده است.
گردآوری این تحقیق انگیزه هایی چون جلوگیری ازفراموشی وازمیان رفتن زحمات هنرمندان پیشین، دردسترس نبودن کتب وتحقیقات برای بهره جویی هنرجویان وعلاقه مندان وآگاه شدن اساتیدودانشجویان و علاقه شخصی به پیدایش وسیه تحول خط می باشد و اینکه بدانیم منشأخط نوشتاری امروزه ازکجاست.
مقدمه:
در روایت است که پیامبر(ص) فرمودند:«نخستین خط خداقلم بود و بفرمود تا همه بودنیهارا به رستاخیز بنویسند.»بدین ترتیب،نوشتن دارای منشأ الهی است.
سرنوشت انسان از همان روز ازل نوشته شده و تغییرناپذیری اش درحدیث پیامبر(ص) بیان شده است آنجاکه می فرماید:«قدرفع القلم».
نعمت داشتن "زبان واندیشه"وبه دنبال این دو،دستیابی انسان به«خط وکتابت» بارزترین ویژگی برتری انسان نسبت به سایرموجودات است.خط ونوشته را شاید بتوان مهمترین اختراع بشر در طول تاریخ دانست چراکه نوشته ها، مجرای انتقال اطلاعات،ثبت وضبط تاریخ هستند.
درمیان ملل متمدنه،خط منحصراًوسیله ی نمایش وضبط و تفهیم مقاصد و افکار است و استثناء ذوق لطیف ایرانی توانسته است ازآن، مانندسایرآثارصنایع ظریفه نیزاستفاده کند و اینک قرنهاست که خط ایرانی یکی ازمظاهرهنری ظریف ملی میباشد. ابن خلدون محقق تونسی تعریف جامع وکاملی ازخط نموده است. او می نویسد: خط عبارتست ازنشانه هاواشکالی از حروف که این شکلها کلمات شنیدنی رانشان میدهد و دلالت برنیات درونی انسان دارد. بنابراین خط نسبت به کلمات یانشانه های لغوی درمرتبه دوم قرارداردواین فن ازهنرهای شریف است.
قبل ازظهوراسلام زبان وخط ایرانی،پهلوی بودوکتب علمی،سیاسی وادبی باآن نوشته می شدوفقط کتابهای دینی به خط اوستایی نگاشته می شد.ولی پس ازظهوراسلام،شهرهای ایران یکی پس ازدیگری خط عربی را (که دراوایل اسلام خط کوفی بود)اقتباس کردند و ازآن پس ایرانیان به خط کوفی وسپس به خط نسخ می نوشتند. دراین رهگذرزبان فارسی نیز با برخی ازلغات عربی درآمیخت،درنتیجه زبانی موسوم به فارسی دری به وجودآمد.
قابل ذکراست که این دگرگونی به دلیل وسعت خاک ایران،درهمه جابه یک گونه ویک زمان صورت نگرفت.
چنانکه دربرخی ازنقاط ایران نظیرناحیه ی طبرستان که تعصب ویژه ای نسبت به حفظ شعایرملی خویش داشتند،درقرن دوم وسوم هجری نیزحتی ازخط پهلوی استفاده میکردند.بزرگترین سنداین دوران سکه های اسپهدان طبرستان است.آنها خط پهلوی را برروی سکه های خودضرب میکردند. آثاردیگری نیز وجود داردکه بیانگر استفاده ازخط پهلوی درقرن چهارم ه.ق است.مثل کتیبه های برجهای لاجیم و رسکت در مازندران که به خط پهلوی می باشد.
این نکته مسلم است که خط ازآغازپیدایش خوددرطی قرون واعصاربتدریج تحولات ودگرگونی های پیاپی دیده وراهای صعب ودشوارپیموده تابصورتهای کنونی درآمده است واین موضوع بستگی به تحولات وپیچ وخمهای تاریخ بشری واحتیاجات ورویدادهای مهم داشته است،ازقبیل تأسیس تمدنها،روی کارآمدن سلسله ها و انقراض سلسله های دیگر، مهاجرتهای اقوام،روابط بین آنها و ظهورادیان کتب مقدسه.
محققان، سیرتکاملی خط رابه صورت زیرتقسیم بندی کرده اند:
خط تصویری
2- خط صوتی یامفهوم نگار
3- خط هجایی یاسیلابی
4- خط الفبایی
دراین تحقیق به بررسی چگونگی پیدایش خط درایران خواهیم پرداخت.