لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
تاریخچه و سیر تکاملی درجنگهای شیمیایی دنیا
جنگ شیمیایی با جنگ جهانی اول در اوایل قرن بیستم آغاز شد و با جنگ شیمیایی عراق علیه ایران در اواخر قرن بیستم به اتمام رسید. اگر چه در تاریخ، تا قبل از شروع جنگ اول جهانی مواردی از بکار گیری اسلحه شیمیایی ذکر شده است ولی انجام جدی حملات شیمیایی به جنگ اول باز می گردد.
جنگ جهانی اول و نخستین حملات شیمیایی
از اوایل جنگ جهانی گازهای شیمیایی وارد میدان شدند. دراگوست 1914 فرانسویها گازهای اشک آور مختلفی ر ااستفاده نمودند. در ژانویه 1915آلمانها در لهستان علیه روسها از گاز کلر استفاده نمودند که بی نتیجه بود.
نخستین حمله موفق آلمان ها و تلفات سنگین با گاز کلر
در بعد از ظهر 27 آوریل 1915 آلمانها در نزدیکی شهری به نام YP RES در بلژیک علیه متفقین (که بیشتر سربازان انگلیسی و بلژیکی بودند) گاز کلرین را بکار بردند که نخستین حمله وسیع گازی در تاریخ دنیا محسوب می شود. در این حمله حدود 6000 سیلندر حاوی کلرین مایع را در طول یک خط 6کیلومتری مستقر نموده، 180 تن کلرین را آزاد نمودند که بخاطر جو مناسب بصورت ابر سبز رنگی خط مقدم متفقین را پوشانید. چون متفقین هیچگونه آمادگی نداشتند، شدیدا آسیب دیدند بطوری که تلفاتشان به 5000 کشته و 15000 مصدوم رسید. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ جنگهای دنیا بشمار رفت زیرا بر تمامی کشورها روشن شد که اکنون یک عامل جدید وارد میدان شده است که محاسبات روشهای مقابله با آن پرداختند. پس از حمله شمیمیایی 27 آوریل، در ظرف چند روز هزاران ماسک توسط زنهای انگلیسی ساخته شد و در اختیار سربازان قرار گرفت. این ماسکها عبارت بودند از یک پدنخی که با محلولی از هیپوسولفیت سدیم، گلیسیرین و بیاکر بنات سدیم آغشته شده بود. در نتیجه در حمله بعد با گاز کلرین که چند روز بعد در ماه (می) انجام شد فقط 1200 مصدوم شیمیایی از متفقین بجای ماند. در ماههای بعد نیز همچنان حملات با گاز کلر توسط آلمانها ادامه یافت. نتیجه تحقیق انگلیسها روی گاز های جنگی سرانجام در 25 سپتامبر 1915 بصورت نخستین حمله آنها با گاز کلر علیه آلمانها نمایان شد. در این میان ارتش آلمان ترکیب جدیدتری را به نام Phosgene)) در دسامبر 1915 برای نخستین بار بکار برد که بعلت آمادگی نسبی سربازان نتیجه مطلوب را عاید آلمانها نکرد. در فوریه 1916 ارتش فرانسه نیز استفاده از گاز شیمیایی را شروع کرد و گازفسژن را علیه آلمانها بکار برد. کلر وفسژن هر دو در دمای عادی بصورت بخار می باشند و این مطلب مشکلاتی را هم در نقل و انتقال آنها و هم در پایداری در میدان نبرد بوجود می آورد، لذا آلمانها گاز Diphosgene)) را تهیه کردند که در دمای عادی بصورت مایع می باشد و سرانجام در 7 می 1916 نخستبن حمله خود ار با این گاز انجام دادند. در جولای 1916 آلمانها و متفقین هر دو مجهز به توپخانه گازهای جنگی شدند و از عوامل مختلف خفه کننده و اشک آور علیه یکدیگر استفاده کردند. در اواخر سال 1916 در ارتش انگلیس از سلاح جدیدی به نام گاز افکن یا Iuvensproiectors)) بمنظور پرتاب همزمان تعداد زیادی گلوله های بزرگ گازی استفاده شد. آنها با استفاده از این روش قادر بودند غلظت بسیار بالایی از گاز سمی (غالبا فسژن) را در مدت زمان کوتاهی روی دشمن ایجاد کنند که چنین عملیاتی با توپخانه امکان پذیر نبود وآلمانها از این طریق صدمات زیادی را متحمل شدند.
ورود گاز خردل به میدان جنگ
با ورود عامل خردل به صحنه جنگ، که ایجاد آلودگی پایدار در محیط می نمود جنگ شیمیایی وارد مرحله تازه ای شد. در جولای 1917 آلمانها برای نخستین باراز گاز خردل یا Yperie در شهر Ypres بلژیک علیه متفقین استفاده کردند که بسیار موفقیت آمیز بود. در همین سال ترکیبات آرسنیکی نیز تدریجا وارد میدان جنگ شد. در این سال یکی از خطرناکترین سموم آرسنیکی به نام لویزایت Iewisite توسط یک شیمیدان آمریکایی به نام دکتر لوئیس سنتز شد شد که البته درجنگ اول موفق به استفاده از آن نشدند. تا سال 1918 فرانسه و انگلیس نیز توپخانه شیمیایی خردل را آماده نموده و مورد استفاده قرار دادند، تا آنکه سرانجام در 1918 جنگ جهانی اول خاتمه یافت.
آسیب غیر نظامیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
تاریخچه و سیر تکاملی درجنگهای شیمیایی دنیا
جنگ شیمیایی با جنگ جهانی اول در اوایل قرن بیستم آغاز شد و با جنگ شیمیایی عراق علیه ایران در اواخر قرن بیستم به اتمام رسید. اگر چه در تاریخ، تا قبل از شروع جنگ اول جهانی مواردی از بکار گیری اسلحه شیمیایی ذکر شده است ولی انجام جدی حملات شیمیایی به جنگ اول باز می گردد.
جنگ جهانی اول و نخستین حملات شیمیایی
از اوایل جنگ جهانی گازهای شیمیایی وارد میدان شدند. دراگوست 1914 فرانسویها گازهای اشک آور مختلفی ر ااستفاده نمودند. در ژانویه 1915آلمانها در لهستان علیه روسها از گاز کلر استفاده نمودند که بی نتیجه بود.
نخستین حمله موفق آلمان ها و تلفات سنگین با گاز کلر
در بعد از ظهر 27 آوریل 1915 آلمانها در نزدیکی شهری به نام YP RES در بلژیک علیه متفقین (که بیشتر سربازان انگلیسی و بلژیکی بودند) گاز کلرین را بکار بردند که نخستین حمله وسیع گازی در تاریخ دنیا محسوب می شود. در این حمله حدود 6000 سیلندر حاوی کلرین مایع را در طول یک خط 6کیلومتری مستقر نموده، 180 تن کلرین را آزاد نمودند که بخاطر جو مناسب بصورت ابر سبز رنگی خط مقدم متفقین را پوشانید. چون متفقین هیچگونه آمادگی نداشتند، شدیدا آسیب دیدند بطوری که تلفاتشان به 5000 کشته و 15000 مصدوم رسید. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ جنگهای دنیا بشمار رفت زیرا بر تمامی کشورها روشن شد که اکنون یک عامل جدید وارد میدان شده است که محاسبات روشهای مقابله با آن پرداختند. پس از حمله شمیمیایی 27 آوریل، در ظرف چند روز هزاران ماسک توسط زنهای انگلیسی ساخته شد و در اختیار سربازان قرار گرفت. این ماسکها عبارت بودند از یک پدنخی که با محلولی از هیپوسولفیت سدیم، گلیسیرین و بیاکر بنات سدیم آغشته شده بود. در نتیجه در حمله بعد با گاز کلرین که چند روز بعد در ماه (می) انجام شد فقط 1200 مصدوم شیمیایی از متفقین بجای ماند. در ماههای بعد نیز همچنان حملات با گاز کلر توسط آلمانها ادامه یافت. نتیجه تحقیق انگلیسها روی گاز های جنگی سرانجام در 25 سپتامبر 1915 بصورت نخستین حمله آنها با گاز کلر علیه آلمانها نمایان شد. در این میان ارتش آلمان ترکیب جدیدتری را به نام Phosgene)) در دسامبر 1915 برای نخستین بار بکار برد که بعلت آمادگی نسبی سربازان نتیجه مطلوب را عاید آلمانها نکرد. در فوریه 1916 ارتش فرانسه نیز استفاده از گاز شیمیایی را شروع کرد و گازفسژن را علیه آلمانها بکار برد. کلر وفسژن هر دو در دمای عادی بصورت بخار می باشند و این مطلب مشکلاتی را هم در نقل و انتقال آنها و هم در پایداری در میدان نبرد بوجود می آورد، لذا آلمانها گاز Diphosgene)) را تهیه کردند که در دمای عادی بصورت مایع می باشد و سرانجام در 7 می 1916 نخستبن حمله خود ار با این گاز انجام دادند. در جولای 1916 آلمانها و متفقین هر دو مجهز به توپخانه گازهای جنگی شدند و از عوامل مختلف خفه کننده و اشک آور علیه یکدیگر استفاده کردند. در اواخر سال 1916 در ارتش انگلیس از سلاح جدیدی به نام گاز افکن یا Iuvensproiectors)) بمنظور پرتاب همزمان تعداد زیادی گلوله های بزرگ گازی استفاده شد. آنها با استفاده از این روش قادر بودند غلظت بسیار بالایی از گاز سمی (غالبا فسژن) را در مدت زمان کوتاهی روی دشمن ایجاد کنند که چنین عملیاتی با توپخانه امکان پذیر نبود وآلمانها از این طریق صدمات زیادی را متحمل شدند.
ورود گاز خردل به میدان جنگ
با ورود عامل خردل به صحنه جنگ، که ایجاد آلودگی پایدار در محیط می نمود جنگ شیمیایی وارد مرحله تازه ای شد. در جولای 1917 آلمانها برای نخستین باراز گاز خردل یا Yperie در شهر Ypres بلژیک علیه متفقین استفاده کردند که بسیار موفقیت آمیز بود. در همین سال ترکیبات آرسنیکی نیز تدریجا وارد میدان جنگ شد. در این سال یکی از خطرناکترین سموم آرسنیکی به نام لویزایت Iewisite توسط یک شیمیدان آمریکایی به نام دکتر لوئیس سنتز شد شد که البته درجنگ اول موفق به استفاده از آن نشدند. تا سال 1918 فرانسه و انگلیس نیز توپخانه شیمیایی خردل را آماده نموده و مورد استفاده قرار دادند، تا آنکه سرانجام در 1918 جنگ جهانی اول خاتمه یافت.
آسیب غیر نظامیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 75 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسمه تعالی
مقدمه
پروژه کار آموزی :
( توضیحات در مورد مشخصات و تاریخچه شرکت ساختمانی مثلث )
محل کار آموزی این جانب در شهرکی در حال ساخت در نزدیکی محل سکونت در شهر هشتگرد بود اما ساختمان اصلی شرکت در کرج بود که در ابتدا فقط یک دفتر در یکی از ساختمانهای در حال ساخت در ابتدای این شهرک داشت که در اردیبهشت ماه کل تشکیلات شهرک به شهر هشتگرد انتقال یافت .
این شهرک در سال 1379 احداث شد و تاکنون همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد ، شرکت مذکور با بهره گیری از چند مهندس و نیروهای توانمند و ابزار و امکاناتی که در اختیار داشت و با رویه ای که برای ساخت و ساز پیش گرفته بود ( به روشی که زمین را با مالک به صورت مشترک می ساخت ) خیلی زود در این شهر پا گرفت و توانست کارهای زیادی را جذب خود کند به این شکل که در عین حال نزدیک به 9 ساختمان را با هم بصورت همزمان اجرا می کرد . همچنین باز سازی پادگان دژبان مرکز تهران واقع در خیابان جمالزاده نیز بر عهدة این شرکت بود .
زمان شروع و پایان دوره
در اسفند ماه بودکه برای کار آموزی به این شرکت رفتم و پس از طی مراتب در تاریخ 5/1/82 شروع به فعالیت کردم و با ورود به این شرکت مسئولیتهایی به من واگذار شد و چون در ایام تعطیلات بود حجم کارهای سپرده شده من زیاد بود که پس از تعطیلات مقداری از آن کاسته شد و مسئولیتهای واگذار شده به من تا پایان دوره مشخص شد و اکنون که دوره در حال پایان است چند روز پایانی را تا تاریخ 10/4/82 برای تحویل صورت وضعیتها ، برگه های مالی ، و متره به شرکت میروم .
تحقیق حاضر در چهار بخش تهیه شده که بخش پایانی آن شامل فعالیتهایی می باشد که در طی دورةکار آموزی انجام شده است .
سیر تحول کاربرد بتن در معماری
چکیده
بتن نسبت به دیگر مصالح ساختمانی نه تنها از نظر فنی مطلوب می باشد ، بلکه از نظر زیبایی معماری می تواند به ساختمان کیفیت طبیعی تری بدهد و به تنوع محیط بیفزاید . به طوری که اکنون پس از گذشت یک قرن به نظر می رسد که چشمها از دید طرحهای مهندسی از زوایای 90 درجه خسته شده و آمادگی بیشتری برای طرحهای متنوع تر احساس می شود . در این مقاله سعی بر این است که پیشینه و سیر تحول کاربرد بتن در معماری مورد بررسی قرار گرفته و در این رابطه نمونه های موردی از نخستین ساختمانهای بتن طراحی شده توسط معماران برجستة دنیا معرفی خواهد شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمات سیر و سلوک
خودشناسى و خداشناسى
یکى دیگر از گامهاى نخستین در راه اصلاح نفس و تهذیب اخلاق و پرورش ملکات والاى انسانى، خود شناسى است.
چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانى برسد و عیوب خود را اصلاح کند و رذائل اخلاقى را از خود دور سازد در حالى که خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد!
آیا بیمار تا از بیمارى خود آگاه نگردد به سراغ طبیب مىرود؟
آیا کسى که راه خود را در سفر گم کرده، تا از گمراهى خویش با خبر نشود به جستجوى دلیل راه بر مىخیزد؟
آیا انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانهاش با خبر نشود، اسباب دفاع را آماده مىسازد؟
به یقین پاسخ تمام این سؤالها منفى است، همین گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستیها و عیوب خویش با خبر نشود، به دنبال اصلاح خویش و بهره گیرى از طبیبان مسیحا نفس روحانى، نخواهد رفت.
با این اشاره به اصل مطلب باز مىگردیم، و رابطه خودشناسى و تهذیب نفس و همچنین رابطه خداشناسى و تهذیب نفس را مورد بررسى قرار مىدهیم.
1- رابطه خود شناسى و تهذیب نفس
چگونه خودشناسى سبب تهذیب نفوس مىشود؟ دلیل آن روشن است زیرا:
اولا: انسان از طریق خود شناسى به کرامت نفس و عظمت این خلقتبزرگ الهى و اهمیت روح آدمى که پرتوى از انوارالهى و نفحهاى از نفحات ربانى است پى مىبرد; آرى! درک مىکند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهاى ناچیز فروخت و به آسانى از دست داد!
تنها کسانى خود را آلوده رذائل اخلاق مىکنند و گوهر پاک روح انسانى را به فساد و نابودى مىکشانند که از عظمت آن بىخبرند.
ثانیا: انسان با شناختخویشتن به خطرات هواى نفس و انگیزههاى شهوت و تضاد آنها با سعادت او پى مىبرد، و براى مقابله با آنها آماده مىشود.
بدیهى است کسى که خود را نشناسد از وجود این انگیزهها بىخبر مىماند و شبیه کسى است که گرداگرد او را دشمن گرفته، اما او از وجود آنان غافل و بىخبر است; طبیعى است که چنین کسى خود را آماده مقابله با دشمن نمىکند و سرانجام ضربات سنگینى از سوى دشمن دریافت مىدارد.
ثالثا: انسان با شناخت نفس خویش به استعدادهاى گوناگونى که براى پیشرفت و ترقى از سوى خداوند در وجود او نهفته شده است پى مىبرد و تشویق مىشود که براى پرورش این استعدادها بکوشد، و آنها را شکوفا سازد; گنجهاى درون جان خویش را استخراج کند و گوهر خود را هویدا سازد.
کسى که عارف به نفس خویش نیستبه انسانى مىماند که در جاى جاى خانه او گنجهاى پر قیمتى نهفته شده ولى او از آنها آگاهى ندارد، ممکن است از گرسنگى و تنگدستى در آن بمیرد، در حالى که در زیر پاى او گنجهایى است که هزاران نفر را سیر مىکند.
رابعا: هر یک از مفاسد اخلاقى ریشههایى در درون جان انسان دارد، با خودشناسى، آن ریشهها شناخته مىشود، و درمان این دردهاى جانکاه را آسان مىسازد، و به این ترتیب راه وصول به تهذیب را در برابر انسان هموار مىکند.
خامسا: از همه مهمتر این که خودشناسى بهترین راه براى خدا شناسى است، و چنانکه خواهد آمد، خداشناسى و آگاهى از صفات جلال و جمال حق، قویترین عامل براى پرورش ملکات اخلاقى و کمالات انسانى و نجات از پستى و حضیض رذائل و رسیدن به اوج قله فضائل است.
و اگر به مطالب گذشته این جمله را بیفزاییم که رذائل اخلاقى زندگى انسانى را به تباهى مىکشد و جامعه بشرى را در بحرانهاى سخت گرفتار مىسازد، و شهد زندگى را در کام انسانها مبدل به شرنگ مىکند، به اهمیتخود شناسى و خودآگاهى براى زندگى انسانها بیشتر پى خواهیم برد.
در کتاب «اعجاز روانکاوى» نوشته «کارل منینگر» چنین آمده است: «خود آگاهى عبارت از این است که هم از قواى مثبت و مهر انگیز نهاد خود آگاهى داشته باشیم و هم از نیروهاى منفى که موجب نابودى ما مىگردد و ما را به خاک سیاه مىافکند; ندیده گرفتن قواى منفى یا خوددارى از اشاره به وجود آنها در خودمان یا دیگران، پایههاى زندگى را متزلزل مىکند.» (1)
در کتاب «انسان موجود ناشناخته» جملهاى آمده است که شاهد خوبى براى بحث ما است; مىگوید: «بدبختانه در تمدن صنعتى شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته است، و برنامه زندگى بر وفق ساختمان طبیعى و فطرى پایهگذارى نشده است; لذا با همه درخشندگى موجب رستگارى نشده است; پیشرفت علم به دنبال هیچ طرحى صورت نگرفت و (تقریبا) اتفاقى بود ... اگر «گالیله» و «نیوتن» و «لاووازیه»، نیروى فکرى خود را صرف مطالعه روى جسم و روان آدمى کرده بودند، شاید نماى دنیاى، امروز فرقهاى زیادى با آنچه امروز است مىداشت.» (2)
و به خاطر این امور است که خداوند یکى از مجازاتهاى هوسبازان متمرد را خودفراموشى قرار داده و به مسلمانان هشدار مىدهد که: «و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون; همچون کسانى که خدا را فراموش کردند و خداوند به سبب آن، آنها را به خودفراموشى گرفتار ساخت، نباشید! و آنها فاسقان (حقیقى) و گنهکارانند.» (3)
2- خود شناسى در روایات اسلامى
در احادیث اسلامى که از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و امامان معصوم: نقل شده اثرات بسیار پرارزشى براى خودشناسى آمده است، که ما را از هرگونه توضیح بىنیاز مىسازد از جمله:
1- در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام مىخوانیم: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس; کسى که خود را بشناسد، به سعادت و رستگارى بزرگ نایل شده است!» (4)
2- و در نقطه مقابل آن چنین مىفرماید: «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجاة وخبط فى الضلال و الجهالات; کسى که خود را نشناسد، از طریق نجات دور مىشود و در گمراهى و جهل گرفتار مىآید!» (5)
3- در تعبیر دیگرى از همان امام همام آمده است: «العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن کل ما یبعدها; عارف حقیقى کسى است که خود را بشناسد، و (از قید و بند اسارت) آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور مىسازد پاک و پاکیزه کند!» (6)
از این تعبیر بخوبى استفاده مىشود که معرفت نفس (خودشناسى) سبب آزادى از قید و بند اسارتها و پاکسازى از رذائل اخلاقى است.
4- باز حدیث دیگرى از همان پیشواى بزرگ علیه السلام مىخوانیم: «اکثر الناس معرفة لنفسه اخوفهم لربه; کسى که بیش از همه خود را بشناسد، بیش از همه، خوف پروردگار خواهد داشت!» (7)
از این حدیث نیز رابطه نزدیکى میان احساس مسؤولیت و خوف پروردگار که سرچشمه تهذیب نفس استبا خودشناسى استفاده مىشود.
5- در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «من عرف نفسه جاهدها; و من جهل نفسه اهملها; کسى که خود را بشناسد، به جهاد با نفس بر مىخیزد و کسى که خود را نشناسد آن را رها مىسازد!» (8)
مطابق این حدیث پایه اصلى جهاد با نفس که طبق صریح روایات جهاد اکبر نامیده شده، خود شناسى است.
6- در نهجالبلاغه در کلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته; کسى که (در سایه خود شناسى) براى خود، کرامت و شخصیت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بى مقدار خواهد بود(و به آسانى تسلیم هوى و هوس نمىشود)!» (9)
7- همانگونه که خودشناسى پایه مهم تهذیب نفس و تکامل در جنبههاى اخلاقى و مسائل دیگر است، جاهل بودن به قدر خویش، سبب بیگانگى از همه چیز و دورى از خدا مىگردد; لذا در حدیث دیگرى از امام دهم، امام هادى علیه السلام مىخوانیم: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره; کسى که نزد خود قدر و قیمتى ندارد، از شر او ایمن نباش!» (10)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
سیر تاریخی باغ سازی در ایران (قبل از اسلام)
طرح باغ های ایرانی و ساختمان های آن غالباً آمیزه ای است از سبک معماری و باغ سازی پیش از اسلام و شیوه معماری سده های بعد که ویژگی های کای معماری ایرانی را داراست وبا نام معماری اسلامی شناخته میشود و برخی تأثیراتی که از معماری و باغ سازی کشورهای دیگر پذیرفته است. بایسته است در اینجا به این نکته اشاره شود که معماری و چگونگی خیابان بندی و درخت کاری و گلکاری باغ های ایرانی در دوره اسلامی تأثیر چندانی از اعراب مهاجر به ایران نداشته بلکه همراه با گسترش نفوذ نیروهای اسلامی، این هنر ایرانی تا سرزمین های دور دست هم نفوذ یافته و از شبه قاره هند تا سرزمین اسپانیا کشیده شده است. شکل باغ در ایران از دیر باز تا کنون با چگونگی طبیعت و هوا و میزان آب تناسب تمام داشته است. پدیده باغ سازی از زمان های دور در کشور ما وجود داشته و نقوش برکۀ آب و درخت زار بر روی سفال پیدا شده در شوش و نیز سایر نقش های بدست آمده نمایانگر اهمیت باغ در زندگی مردم خو گرفته با خشکی کویر و سوزندگی خورشید در سرزمین کهنسال ما می باشد.
ولی به هر حال این طرح باغ همان طرح رسمی و عمومی است که ایرانیان از زمان کوروش تا به امروز به کار برده اند و در حقیقت تمام باغ های ایران براساس این تقسیم هندسی طرح ریزی شده اند تا جایی که این کار به صورت یک کیفیت عرفانی در می آید که از افکار بسیار قدیمی آسیا در تصور عالم وجود و تقسیم آن به چهار منطقه است که معمولاً چهار رودخانه بزرگ آنها را از هم جدا می کند.
ایرانیان بیشتر از سایر اقوام و ملل پی بردند که باغ سازی اساس کشاورزی است و نیکوترین شیوه های باغ سازی را هم از زمان های دیرین به دست آورده بودند.
شکل گیری باغ سلطنتی پاسارگاد و تأثیر آن بر باغ سازی ایران
در جریان برپایی یک پایتخت یادمانی که نشان دهنده اقتدار هخامنشیان بود، کوروش با بلند پروازی یک باغ را نیز در برنامه ساختمانی خود گنجاند. باغ پاسارگاد به فرمان کوروش بزرگ در(559 تا 530 ق.م) طراحی و احداث شده است.
باغ های سلطنتی آشور و بابل همواره بخشی مجزا یا مکمل برای کاخ بوده اند، اما می بینیم که کاخ های کوروش با ایوان های طولی و فضای باز اطراف خود به عنوان بخشی مکمل از طرح مفصلی به کار رفته اند که در آن، به تعبیر خود باغ به صورت اقامتگاه سلطنتی در می آید.
کوروش بدون شک از روشهای متقدم آشور و بابل در انتقال پیامهای سیاسی از طریق معماری باغ های سلطنتی یادمانی آگاه بود. این روش ها برای نخستین بار در پاسارگاد ظاهر شدند که در باغ های متأخر ایرانی و به ویژه در تمامی باغ های دوره اسلامی تداوم می یابند.
طرح آرامگاه کوروش در پاسارگاد نیز به گونه ای است که می توان حدس زد در پیرامون آن باغی وجود داشته است.
در قسمتی از عرصه پاسارگاد، که آثار چهار کاخ از آن باقی مانده است، نشانه هایی از باغ با محوطه ای با طرح چهار باغ و کانال ها و جوی های آبیاری بدست آمده است که نشان می دهد کاخ های واقع در آن و طرح معماری آنها برون گرا است و در یک باغ بزرگ قرار داشته اند. بدین ترتیب چهار باغ که اساس باغ سازی ایران را تشکیل می دهد برای اولین بار در این باغ مشاهده میشود.
باغ، تمثیلی از بهشت برین
اعتقاد به بهشت بعد از مرگ در سایر ادیان نیز وجود داشته است که از آن جمله می توان به اعتقادات مصریان باستان و هندوان اشاره کرد. از دیدگاه چینی ها و ژاپنی ها نیز روح انسان پس از مرگ و طی مراحل سخت در قالب تازه ای به زمین باز می گردد یا در بهشتی که شباهت تام با روی زمین دارد به آرامش و سعادت جاوید می رسد.
خصوصیات کلی باغ های ایرانی
باغ ایرانی مانند معماری، شعر، نقاشی، موسیقی و سایر آثار هنری ایران، در چهار چوب سنت و اصول از بدایع و ظرایفی برخوردار است و بر قله کمال وحدت در تنوع و تنوع در وحدت ایستاده است. در باغ ایرانی مانند معماری ایرانی هیچ چیزی بی مورد (یا فقط برای زیبایی) وجود ندارد. آنچه مفید و لازم است زیبا عرضه میشود و جلوه ای در کمال و جمال دارد. در باغ سازی مناطق گرو و خشک برای مقابله با گرمای طاقت فرسا و گزنده آفتاب شدید، سعی در ایجاد بیشترین سایه است. در بخش گسترده ای از ایران، باغ پناهگاه تباسیدگان (به ستوه آمدگان از گرما) و مأمن به ستوه آمدگان از ناسازگاری و خشونت محیط است. سپر سرمای سرد و گرمای گرم کویر است. ترکیب لطیف، منسجم و مقاومی است، اسیر گرم بادهای توفنده ماسه پاش و محاط بی رحمی شنزارهای تفته و آماج تهاجم دمادم تغییرات زیست محیطی است.
باغ ایرانی با تمام این اوصاف، اثر هنری زیبا چند منظوره و پرعملکرد است.
باغ ایرانی مزین به نظم و تناسب، برخوردار از حرمت و محرمیت، منزه از بیهودگی و افراط و تفریط، موظف به کارایی و سود دهی، مساعد با قناعت و صرفه جویی و مجهز به پایداری است. با وجود این اوصاف، چنان طرح موجه و هماهنگی را داراست که اصول و ضوابط خود را در نقاط خوش آب و هوا و حتی مرطوب نیز توصیه کرده و به بهترین نتایج دست یافته