لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
نگاهی بر سیر تاریخی دموکراسی
در آغاز بحث مطلوب و مورد نظر خواهیم کوشید تا تصور باالنسبه روشنی از مفهوم دموکراسی را ارائه نموده و تاریخچۀ این واژه را با سیر تکوین آن از نظر باید گزرانید .
از آنجائیکه منظور ما فراهم ساختن تمهیدی برای درک مباحث دشوارتر است سعی بعمل آمده است تا مفاهم به گونه سهل تر مطرح بحث گردد.
از نقطه نظر تعریف و بررسی دموکراسی باید گفت که از لحاظ سیستماتیک یا تطور تاریخی واژه ها و مفاهم دموکراسی مانند مفاهم دولت و حاکمیت مردمی پیوسته با گذشت زمان رونق جدیدی را بخود گرفته و از غنای بیشتر با نظرداشت مقتضیات عصر و زمان برخوردار می گردد .
مفهوم دموکراسی که برای نخستین بار به مثابه حکومت و حاکمیت مردم بالای مردم در حدود ده ها قرن قبل در شهر اتن یونان قدیم پا بر منصۀ ظهور گذاشت که اکنون در چار چوب گسترده شکل جدید و مدرنیزه را اختیار نموده است .
هر چند تعریف جامعی و قابل پذیرش همگان از واژه دموکراسی تا الحال ارائه نشده است ، زیرا به موجب اینکه رژیم ها دسته های مختلف آنرا به معانی نسبتاً متفاوت به کار می برند ـ ولی عامترین معنای آن برابری و تساوی فرصت ها برای افراد یک جامعه به منظور تصاحب از آزادی ها و ارزش های اجتماعی اند .
محدود ترین معنای این واژه شرکت آزادانۀ افراد جامعه در اتخاذ تصامیم مبرم سیاسی مربوط به حیات جامعه درعرصه های مختلف بطورمستقیم و یا غیرمستقیم می باشد .
معنای دموکراسی در طول و پهنای تاریخ از محدود ترین به وسیعترین آن گسترش یافته و واژۀ متذکره در عصر کنونی خارج از حدود سیاست در عرصه های اجتماعی و اقتصادی نیز به شیوه های جدید بکار برده می شود ، دموکراسی سیاسی در واقعیت امر به معنای حکومت اکثریت بر اقلیت رای دهنده گان می باشد .
(ابراهام لینکلین) یکی از رؤسای جمهور پیشین ایالات متحده امریکا دموکراسی را در "حکومت مردم بدست مردم برای مردم " تعریف نموده است .
دموکراسی بعنوان فلسفۀ سیاسی مردم را در اداره و نظام سیاسی یک نیروی شایسته و توانای نظارت کننده بر امور بر می شمارند .
از مفهوم سیاسی دموکراسی دواستنباط جداگانه دسترسی می نمایند که در ظاهر متضاد یکدیگر اند ، از جمله یکی آن عبارت اند از مطلق انگاشتن ارادۀ اکثریت و تحمیل آن بر همه و دیگری عبارت اند از لزوم شرکت فعال و آزادانۀ افراد در تظاهر و تمثیل اراده و فراهم ساختن تسهیلات و امکانات برای اقلیت که متعاقباً به اکثریت مبدل می گردد .
شکل نخست آن اغلباً صورت تظاهر و تمثیل طبقات را دارا بوده که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند و معمولاً در یک حزب پیشتاز و سراسری به مثابۀ نمایندۀ آن طبقات جامعه معرفی مــی دارد ، مجســـم می گردد " دیکتاتوری پرولتاریا" که همچو طرز و برداشت از احزاب چپ در جامعه استنباط می گردد .
در عکس این استنباط مدل غربی از دموکراسی مطرح بحث می گردد که بر برابری اتباع کشور در برابر قانون مسؤلیت دولت را در مقابل اکثریت تأکید می ورزد و همچنان اسرار می ورزد تا مسئولیت دولت در برابر اکثریت بطور اجبار به اطاعت از قوانین ناشی از ارادۀ اکثریت به منظور استعمال حق رایدهی بطور آزادانه به شکل سری مورد بحث قرار دهند ، اما بر طبق طرز و تفکر مارکسیستی که آزادی های دموکراتیک را جزء از رو بنای دولت می پندارد تا زمانیکه مالکیت خصوصی بر وسایل تولید وجود دارد ، طبقۀ حاکم این آزادی ها را در خدمت خود قرار می دهند ، علی الوصف تا زمانیکه مالکیت خصوصی مورد الغأ قرار داده نشود جلو تمثیل ارادۀ اکثریت گرفته شده و آزادی های مدنی جزء شکل ظاهری بیش چیزی دیگری نیست .
کارل مارکس دموکـراسی نوین را " دیکتــاتوری بورژوازی" قلمــداد می نماید و روی همین جهت رژیم های مبتنی بر ایدیال کمونستی به دموکراسی های توده ئی معروف اند .
یکی از مباحث مبرم و با اهمیت برسر لوازم دموکراسی رابطۀ آن با ملکیت فردی و خصوصی می باشد که در حقیقت امر دموکراسی غربی از ریشه و اساس با مالکیت فردی و خصوصی رابطۀ نهایت نزدیک و غیر قابل گسست را به آن دارد .
جنبش های لیبرال قرون 18 و 19 میلادی آزادی ارادۀ فرد در امور اقتصادی را یکی از لوازم دموکراسی می شمردند .
اما بعد از ظهور نهضت های سوسیالستی این اصل مورد تردید قرار گرفت ، بخصوص بعد از توسعۀ حق رای به طبقات فاقد مالکیت مداخلۀ دولت به نفع طبقات محروم از نعمات مادی و تسلط دولت بر وسایل تولید جزء از دموکراسی شمرده می شد که روی همین ملحوظ عده معتقد اند که دموکراسی یک الگوی کامل روابط اجتماعی با سیستم اقتصادی نیست و دموکراسی هیچ نوع سیستم خاص اقتصادی را در بر نمی گیرد .
از سوی دیگر عدۀ با تکیه بر آزمایش ناکام دوران اتحاد شوروی سابق معتقد اند که تسلط کامل و بدون چون و چرا بر اقتصاد ، دموکراسی سیاسی را به مخاطره می افگند که روی همین علل در صدد یافتن یک سیستم اقتصادی مختلط بر آمدند
کتاب سیر تحول مصالح و ساختمان سازی
فرمت فایل pdf
تعداد صفحات 89
کتاب سیر تحول مصالح و ساختمان سازی
فرمت فایل pdf
تعداد صفحات 89
کتاب سیر تحول مصالح و ساختمان سازی
فرمت فایل pdf
تعداد صفحات 89
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
امانت دارى در سیره پیامبر
وسعت معناى امانت و اهمیت آن در اسلام
امانت دارى از نظر قرآن و سیره پیامبر(ص)
اهمّیت امانت دارى در روایات
نمونههایى از سیره پیامبر(ص) و امامان (ع) در امانت دارى
وسعت معناى امانت و اهمیت آن در اسلام
یکى از خصلتهاى بسیار مهم فردى و اجتماعى، امانتدارى است. امانت دارى به معناى حفظ و سالم نگهداشتن آن از خطر و آسیب است. واژه امانت در اصل از «امن» و آرامش و اطمینان گرفته شده ؛ چنان که امانت دارى موجب امنیت، اعتماد و سلامتى جامعه از انحرافات و خطرها خواهد شد.
قیّومى صاحب لغت نامه «المصباح المنیر» مىنویسد:
«امانت در اصل از امن به معناى سکونت و آرامش قلب است و از نظر لفظ و معنا مانند واژه سلِمَ است: «اَمِنَ مِنَ الاسد، مثل سَلِمَ مِنهُ»، یعنى از گزند شیر ایمن شد، مرادف است با از گزند شیر به سلامت ماند»، [1]
ضد امانت، خیانت است که زشتترین خصلت از نظر عقل و دین مىباشد.
گرچه در میان مردم وقتى از امانت دارى سخن به میان مىآید، غالب مردم به امانت در امور مالى توجّه مىکنند، ولى بر اساس معناى لغوى و آیات و روایات بسیارى که در این راستا آمده، امانت دارى معناى وسیع و شاخههاى مختلفى دارد که هر کدام در جاى خود مهم است.
به طور کلى در وهله اول، امانت را مىتوان به دو شاخه: معنوى و مادى تقسیم کرد هر کدام از این دو نیز داراى شاخههاى متعدد و آثار متناسب با خود دارند.
امانتهاى معنوى مانند: اسلام، ایمان،قرآن، نماز، ولایت، مقام و...
امانتهاى مادى مانند: ودیعه مالى، قرض الحسنه، بیت المال، سپردههاى گوناگون، در نزد اشخاص حقیقى و حقوقى، بانکها و...
حتى یک سوزن ته گرد و یک نخ هم در نزد افراد و یا مسؤولان دولتى، یک نوع امانت است. از امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) نقل شده که فرمودند: «امانتهاى خداوند، اوامر و نواهى او است و امانتهاى بندگان خدا، امانتهاى مالى است که به همدیگر مىسپارند». [2]
کوتاه سخن آن که در بررسى آیات و روایات چنین بر مىآید که بزرگترین امانت الهى همان تکلیف و مسئولیت است که خداوند در پرتو آزادى و ارادهاى که به انسان داده، در اختیارش نهاده است، بر همین اساس حضرت على (ع) نقل مىکند که پیامبر (ص) یک ساعت قبل از رحلتش خطاب به من فرمود: «یا اَباالحسن اَدّ الامانة اِلَى البرّ والفاجِرِ فى ما قَلَّ و جَلَّ حَتّى فى الخیط وَالمخیط؛ اى ابوالحسن! امانت را چه مربوط به شخص نیکوکار باشد یا بدکار، چه کم باشد، چه زیاد، حتى امثال نخ و سوزن هم به صاحبش برگردان». [3]
از اهمّیت امانت دارى و رد کردن به موقع آن به صاحبش، همین بس که امام سجّاد (ع) فرمود: «بر شما باد به دادن امانت به صاحبش، سوگند به آن کسى که محمّد (ص) را به حق به پیامبرى مبعوث کرد، اگر قاتل پدرم حسین (ع) همان شمشیرى را که با آن پدرم را شهید کرد، به عنوان امانت به من مىسپرد، (و من آن را مىپذیرفتم) در امانت دارى آن خیانت نمىکردم». [4]
امام صادق(ع) نیز فرمود: «هر کسى که او را مسئول امانتى کردهاند و او آن را به صاحبش برگرداند، هزار گره از گرههاى آتش دوزخ را از گردنش گشوده است، بنابراین به اداى امانت پیشى گیرید و آن را جدّى بگیرید، زیرا هر کسى که حریم امانت را رعایت کند، شیطان صد نفر از شیاطین گمراهگر را بر آدمى گمارد، تا او را وسوسه و گمراه کنند» [5]
این حدیث بیان گر آن است که امانت دارى و رعایت حریم امانت به طور کامل، بسیار کار دشوارى است و انسان در این راستا باید بسیار جدى و مراقب باشد تا در کمند شیطان قرار نگیرد. چنین کسى باید با اراده نیرومند، در برابر القائات شیطان، استوار بوده و مقاومت کند.