لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
آنجا که علم بر هر مرد و زن مسلمانی واجب شده، برابری فرصتهای آموزشی مورد تأکید قرار گرفته است و آنجا که از زمان آموزش صحبت میشود، به زمان ناتوانی جسمانی هم توجه شده است. آموزش علم در زمان ناتوانی جسمانی درون گهواره و آموزش علم در زمان ناتوانی جسمانی دممرگ. اسلام برابری فرصتهای آموزشی و آموزش مادامالعمر را بهعنوان دو اصل در سرلوحه کارش قرار داده است.
امروزه کشورهای صنعتی آموزش مادامالعمر را برنامهریزی میکنند و آن را اینگونه تعریف میکنند «مفهوم آموزش مادامالعمر کلیه جنبههای آموزش و پرورش و محتوای آن را شامل میشود که تمام آن بیش از حاصلجمع بخشهای تشکیل دهنده آناست.1
آموزش و اهمیت آن توسط سازمانهای جهانی که در امر آموزش فعالیت دارند نیز فراوان گوشزد شده است.
«در قرن آینده منافع حاصل از دانش فزونی خواهد گرفت و بههمان نسبت زیانهای ناشی از جهل افزایش خواهد یافت.»2
«کشورهای درحال توسعه در دهههای 1960 و 1970 کوششهای قابلتوجهی در آموزش و پرورش بهعمل آورده و به موفقیتهای چشمگیری نایل شدهاند.»3
در سه دهه گذشته، کشورهای درحال توسعه به قصد توسعه اقتصادی و اجتماعی در زمینه آموزش، کوششهای جدی را آغاز نمودهاند. ادامه حیات سازمانی بهگونههای مختلف، رهین آموزش است. چرا که آموزش تنها وسیلة همگام بودن با تغییرات سریع سازمان در شئون مختلف است.
آموزش وسیله دستیابی سازمانها به اهداف خود در بالاترین حد کارایی، قرار میگیرد.4
در گزارش توسعة جهانی سال 1980، بانک جهانی علاقه خود را به توسعه منابع انسانی بهویژه آموزش، اظهار داشته است. (وحیدی و سهرابی، 1370).5
سرمایهگذاری آموزشی مکمل سرمایهگذاری فیزیکی است، بهعنوان مثال، بررسی بانک جهانی در مورد رابطه میان آموزش و بهرهوری کشاورزان نشان میدهد که وقتی کشاورزان حدود چهار سال از آموزشهای دوره ابتدایی را گذرانیده باشند. تأثیر سرمایهگذاری در بذرهای اصلاح شده، آبیاری و کود از نظر افزایش باده بیشتر است. (همان، 13700)
بعضی از مشاهدات گواه براین است که در کشورهای درحال توسعه متوسط نرخ بادهی سرمایه انسانی از نرخ بازدهی سرمایه فیزیکی بالاتر است. درحالی که درکشورهای پیشرفتهتر عکس این امر صادق است. (همان منبع، 13700)
بعضی از مشاهدات گواه براین است که در کشورهای درحال توسعه متوسط نرخ بازدهی سرمایه انسانی از نرخ بازدهی سرمایه فیزیکی بالاتر است. درحالی که در کشورهای پیشرفتهتر عکس این امر صادق است. (همان منبع، 13700)
چنانچه آموزش و پرورش به مهارتها و توانایی نیروی کار بپردازد و کارایی او را افزون کند، «سرمایهگذاری» محسوب میشود. اما اگر روحیه را تقویت نموده و سلیقه را پالایش کند و به آنها خرسندی دهد، مصرف است.
تحصیلات بیشتر ناشی از آموزش و پرورش، سبب افزایش درآمد حقوق میشود. این یکی از آثار مستقیم و مثبت سرمایهگذاری در آموزش و پرورش است، اما بارزترین نوع سرمایهگذاری آموزشی که درآمد را افزونی میبخشد، آموزشهای فنی است.
آموزش ضمن خدمت معلمان براین تصور است که معلم دارای نارسایی است و مجموعهای از نظرات، مهارتها و روشهایی را از او درنظر میگیرد که نیاز به رشد دارد. لذا فعالیتهای رشد کارکنان باید به بهبود یادگیری شاگرد منجر شود. «رشد کارکنان، به خاطر رشد کارکنان فایده چندانی ندارد. (بهرنگی، 1374)
سرمایهگذاری برای معلمان در زمینههای تربیت، حمایت، شرایط استخدام و موفقیت اجتماعی آنان چنان حیاتی است که «بهبود کیفیت کارایی» دولت به آن بستگی دارد. (نفیسی، 1371)
در ایران، از سال 1327، برنامه آموزشی کارکنان، جزء طرحهای دولت قرار گرفت و دورههای آموزشی چندی به اجرا درآمد. قانون استخدام کشوری در سال 1345، وزارتخانهها و مؤسسات دولتی را مکلف نمود تا با رعایت مقررات مذکور طرحهای جدیدی را برای ادامه و اجرای برنامههای آموزشی و یا کارآموزی مستخدمین خود، بهتصویب سازمان امور اداری و استخدامی برسانند. (ابطحی، 1368)