لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 36 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
زن در جاهلیت
زن در جاهلیت
عرب ها در شبه جزیره عربستان که منطقه گرمسیر و خشکی است سکونت داشتند ، اکثر ایشان قبایل چادر نشین دور از تمدن بودند که با چپاول و غارتگری زندگی می کردند ، از طرفی با ایران و از طرفی با روم و از طرفی با بلاد حبشه و سودان همسایه بودند . از این رو عمده عادات و رسومشان رسوم وحشیگری بود ، و گاهی در میان آن ها پاره ای از عادات روم و ایران و بعضا از عادات هند و مصر قدیم نیز یافت می شد .
عرب ها در شبه جزیره عربستان که منطقه گرمسیر و خشکی است سکونت داشتند ، اکثر ایشان قبایل چادر نشین دور از تمدن بودند که با چپاول و غارتگری زندگی می کردند ، از طرفی با ایران و از طرفی با روم و از طرفی با بلاد حبشه و سودان همسایه بودند . از این رو عمده عادات و رسومشان رسوم وحشیگری بود ، و گاهی در میان آن ها پاره ای از عادات روم و ایران و بعضا از عادات هند و مصر قدیم نیز یافت می شد .
تازیان دختر را عار می شمردند و هنگامی که خبر زایش دختری به پدر داده می شد به واسطه آن خبر شوم ! خود را از مردم پنهان می کرد ، ولی از پسر خوششان می آمد و در زیادی آن ولو به واسطه پسر خواندگی و الحاق می کوشیدند و حتی در موردی که با زن شوهر داری زنا کرده بودند فرزندش را پسر خوانده می کردند ، و گاهی میان رجال و بزرگان و زورمندان بر سر پسر خواندگی نزاع در می گرفت .
در برخی از خانواده ها برای زنان و به ویژه دوشیزگان در امر ازدواج کم و بیش استقلالی پیدا شده بود و رعایت رضایت و انتخاب زن می شد و این امر شبیه عادات اشراف ایران بود که زنانشان روی اصل تمایز طبقات امتیازاتی داشتند .
در هر صورت رفتار عرب با زنان ترکیبی از رفتار متمدنین ایران و روم و ر اهل توحش و بربریت بود ، چون زنان را در حقوق خود مستقل نمی دانستند و به ایشان حق شرکت در امور اجتماعی مثل حکومت و جنگ و ازدواج را جز در مورد استثنایی نمی دادند ، ولی محرومیت زنان از باب تقدیس روساء خانواده ها و پرستش ایشان نبود بلکه از باب غلبه زبردست و استخدام زیر دست بود .
در مقام پرستش عموما از مرد و زن بتهائی را می پرستیدند که شبیه بت های ستاره پرستان و معتقدین به ارباب انواع بود ، و امتیاز بت ها به اختلاف قبایل و آراء و هوس های آنان بود ، ستارگان و فرشتگان را که به گمانشان دختران خدایند پرستش می کردند و طبق اوهام خود صورت هایی برای آن ها تصور کرده از مواد مختلفی مانند سنگ و چوب می ساختند ، و کار به جایی رسیده بود که قبیله « بنی حنیفه » چنانکه از ایشان نقل شده بتی از « حیس » ( که غذایی است مرکب از آرد و روغن و خرما ) ساختند و مدتی طولانی آن را پرتش کردند و بعد در اثر قحطی و گرسنگی آن را خوردند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
نقش فرزند در زندگی زن و شوهر
ببینیم فرزند چه منافعی را بهمراه دارد کسانیکه در این باره اندیشیده اند می گویند اصولا فرزند پیوند زناشویی را محکم تر نموده و به زندگی زن و شوهر ادامه حیات می دهد . سرو صدا و نزاعهای خانوادگی را کاهش داده و به زن و شوهر سکون و آرامش خاطر می بخشد .
وجود فرزند ، پدر و مادر را به زندگی دلگرم تر نموده و برای تهیه لوازم زندگی جدی تر می نماید .
وجود فرزند از گسسته شدن پیوند زناشویی بطوری جلوگیری می کند که صد دانا در آن حیران می مانند . فرزندان به قدری در زندگی مؤثرند که قابل وصف نیست مخصوصا َ که اگر فرزند از هر جهت لایق توصیف باشد .
آغاز گفتگو درباره تربیت کودک
بکربن صالح نامه ای به خدمت علی بن موسی علیه السلام فرستاد که پنج سال است از بوجود آوردن فرزند خودداری نموده به این علت که همسرش از فرزند بدش آمده و گفته به علت فقر و نداری تربیت فرزند بر او سخت و ناگوار است . امام علیه السلام نوشته اند فرزندبخواه خداوند روزی آنها را می رساند-
و از خوردن چیزهایی که باعث نازایی است نهی نموده و زن نازا را مذمت فرموده اند و….و….
مگر همین فرزندان شرور نیستند که برای والدین خود روز خوش نگذاشته اند ؟
مگر همین فرزندان نیستند که با مخارج سنگین شان پدران کم در آمد خود را بستوه آورده اند؟
اینکه می گوییم فرزند بیاورید غرضم اعتراضی نیست بلکه دانستن است .
اثر محیط زیست و همنشین در کار و کردار فرزند
تا کنون فرزندان زیادی بر اثر همنشینی با افراد بی بند و بار گمراه شده و در روزگار بیچاره و بدبخت گردیده اند لذا در مرحله اول والدین باید مراقب باشند فرزندانشان با اشخاصی آلوده رفاقت نکنند و در مرحله دوم خود فرزندان باید مواظب باشند که به دام هوس بازان تیره کار نیفتند .
اغلب کسانیکه به تریاک ، هروئین ، الکل و .... مبتلا شده اند بر اثر همنشینی با افراد لاقید و بی دین بوده و هست .
اطفالتان را به خاطر گریه کردنشان نزنید
افرادی را می شناسیم که بر اثر سختیهای زندگی و ...... اعصابشان سخت کوفته و خسته است بطوری که حوصله شنیدن گریه ندارند و اگر اطفالشان گریه کنند به شدّت آنها را می زنند به ایشان بگویید رسول اکرم (ص) فرموده اند :
اطفالتان را به خاطر گریه کردنشان نزنید .
بحثی درباره خواب روزانه کودک
آقای دکتر منصور اشرفی می گوید : بعضی از مادران به خیال اینکه اگر بچه روز نخوابد شب بهتر خواهد خوابید مانع خواب روزانه ی او می شوند در صورتی که این طور نیست یعنی خواب روز بچه ها به شرطی که طولانی نباشد اثری در خواب شبانه ندارد . بنابراین بهتر است که در شش سال اول بچه را عادت داد که بعد از ظهر یکی دو ساعت در اتاقی که هوایش تمیز است بخوابد . پنجره ی اتاق باید باز باشد مگر در فصل بسیار سرد حتی اگر بچه خوابش هم نیاید بهتر است او را وادار کرد یکی دو ساعت در رختخواب استراحت کند و اگر در این مدت حتی یک چرت بزند باز هم بی اندازه احساس راحتی خواهد کرد در صورت امکان از 7-6 سالگی نیز باید این برنامه را ادامه داد زیرا اطفال فعالیت زیاد دارند و استراحت روزانه برای آنان خیلی مفید است ولی نباید گذاشت این مدت بیش از 2-1.5 ساعت باشد ، زیرا در اینصورت مسلماَ در خواب و استراحت شبانه اثر خواهد گذاشت و بچه مدتی ازشب را بیدار خواهد ماند . در بچه های بزرگتر باید به آنان اطمینان دادکه در ساعت معینی آنها را بیدار خواهند کرد در غیر اینصورت از ترس اینکه مبادا مدت درازی بخوابند و به بازیهایشان نرسند در رختخواب بیدار خواهند ماند . کودک بعد از هر فعالیتی احتیاج به استراحت دارد ولی اگر چنانچه خستگی ، ایجاد درد و ناراحتی کند مسلماَ خواب و استراحت را نیز مختل خواهد کرد . بنابراین نباید گذاشت اطفال بیش از حد خسته شوند، کودک باید احساس خستگی خوشایند بکند نه خستگی توآم با کوفتگی و درد .
علل بی خوابی کودکان
یکی از علل بی خوابی در کودکان بدی گوارش است حتی غذای زیاد و غیر عادی ممکن است یکی از علل بیداری باشد . بعضی از خانواده ها علاقه دارند که بچه ها شام را با بزرگسالان بخورند در صورتی که این کار درست نیست و برای خواب کودکان زیان آور است . بهتر است که شام کودک را موقع غروب داد و در ساعت معینی او را به رختخواب فرستاد و راحتی رختخواب و لباس در خواب بچه مؤثر است و برعکس هیجانهای روحی باعث بی خوابی می شود بچه هایی که از نظر روحی تحریک شده و یا به هیجان آمده باشند بی خوابی خواهند کشید و اگر این هیجان ها ادامه داشته باشد هرگز به خواب خوب عادت نخواهند کرد . مثلا : داستانهای هیجان آور و برنامه های رادیو و تلویزیون بخصوص برنامه هایی که در بچه ایجاد ترس می کند بسیار زیان آور است و نیز سینما برای کودک سمّ است چون در هر صورت در فیلم صحنه های ترس آور و هیجان انگیز نسبت به سن کودک وجود دارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 36 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
زن در جاهلیت
زن در جاهلیت
عرب ها در شبه جزیره عربستان که منطقه گرمسیر و خشکی است سکونت داشتند ، اکثر ایشان قبایل چادر نشین دور از تمدن بودند که با چپاول و غارتگری زندگی می کردند ، از طرفی با ایران و از طرفی با روم و از طرفی با بلاد حبشه و سودان همسایه بودند . از این رو عمده عادات و رسومشان رسوم وحشیگری بود ، و گاهی در میان آن ها پاره ای از عادات روم و ایران و بعضا از عادات هند و مصر قدیم نیز یافت می شد .
عرب ها در شبه جزیره عربستان که منطقه گرمسیر و خشکی است سکونت داشتند ، اکثر ایشان قبایل چادر نشین دور از تمدن بودند که با چپاول و غارتگری زندگی می کردند ، از طرفی با ایران و از طرفی با روم و از طرفی با بلاد حبشه و سودان همسایه بودند . از این رو عمده عادات و رسومشان رسوم وحشیگری بود ، و گاهی در میان آن ها پاره ای از عادات روم و ایران و بعضا از عادات هند و مصر قدیم نیز یافت می شد .
تازیان دختر را عار می شمردند و هنگامی که خبر زایش دختری به پدر داده می شد به واسطه آن خبر شوم ! خود را از مردم پنهان می کرد ، ولی از پسر خوششان می آمد و در زیادی آن ولو به واسطه پسر خواندگی و الحاق می کوشیدند و حتی در موردی که با زن شوهر داری زنا کرده بودند فرزندش را پسر خوانده می کردند ، و گاهی میان رجال و بزرگان و زورمندان بر سر پسر خواندگی نزاع در می گرفت .
در برخی از خانواده ها برای زنان و به ویژه دوشیزگان در امر ازدواج کم و بیش استقلالی پیدا شده بود و رعایت رضایت و انتخاب زن می شد و این امر شبیه عادات اشراف ایران بود که زنانشان روی اصل تمایز طبقات امتیازاتی داشتند .
در هر صورت رفتار عرب با زنان ترکیبی از رفتار متمدنین ایران و روم و ر اهل توحش و بربریت بود ، چون زنان را در حقوق خود مستقل نمی دانستند و به ایشان حق شرکت در امور اجتماعی مثل حکومت و جنگ و ازدواج را جز در مورد استثنایی نمی دادند ، ولی محرومیت زنان از باب تقدیس روساء خانواده ها و پرستش ایشان نبود بلکه از باب غلبه زبردست و استخدام زیر دست بود .
در مقام پرستش عموما از مرد و زن بتهائی را می پرستیدند که شبیه بت های ستاره پرستان و معتقدین به ارباب انواع بود ، و امتیاز بت ها به اختلاف قبایل و آراء و هوس های آنان بود ، ستارگان و فرشتگان را که به گمانشان دختران خدایند پرستش می کردند و طبق اوهام خود صورت هایی برای آن ها تصور کرده از مواد مختلفی مانند سنگ و چوب می ساختند ، و کار به جایی رسیده بود که قبیله « بنی حنیفه » چنانکه از ایشان نقل شده بتی از « حیس » ( که غذایی است مرکب از آرد و روغن و خرما ) ساختند و مدتی طولانی آن را پرتش کردند و بعد در اثر قحطی و گرسنگی آن را خوردند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 36 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
زن در جاهلیت
زن در جاهلیت
عرب ها در شبه جزیره عربستان که منطقه گرمسیر و خشکی است سکونت داشتند ، اکثر ایشان قبایل چادر نشین دور از تمدن بودند که با چپاول و غارتگری زندگی می کردند ، از طرفی با ایران و از طرفی با روم و از طرفی با بلاد حبشه و سودان همسایه بودند . از این رو عمده عادات و رسومشان رسوم وحشیگری بود ، و گاهی در میان آن ها پاره ای از عادات روم و ایران و بعضا از عادات هند و مصر قدیم نیز یافت می شد .
عرب ها در شبه جزیره عربستان که منطقه گرمسیر و خشکی است سکونت داشتند ، اکثر ایشان قبایل چادر نشین دور از تمدن بودند که با چپاول و غارتگری زندگی می کردند ، از طرفی با ایران و از طرفی با روم و از طرفی با بلاد حبشه و سودان همسایه بودند . از این رو عمده عادات و رسومشان رسوم وحشیگری بود ، و گاهی در میان آن ها پاره ای از عادات روم و ایران و بعضا از عادات هند و مصر قدیم نیز یافت می شد .
تازیان دختر را عار می شمردند و هنگامی که خبر زایش دختری به پدر داده می شد به واسطه آن خبر شوم ! خود را از مردم پنهان می کرد ، ولی از پسر خوششان می آمد و در زیادی آن ولو به واسطه پسر خواندگی و الحاق می کوشیدند و حتی در موردی که با زن شوهر داری زنا کرده بودند فرزندش را پسر خوانده می کردند ، و گاهی میان رجال و بزرگان و زورمندان بر سر پسر خواندگی نزاع در می گرفت .
در برخی از خانواده ها برای زنان و به ویژه دوشیزگان در امر ازدواج کم و بیش استقلالی پیدا شده بود و رعایت رضایت و انتخاب زن می شد و این امر شبیه عادات اشراف ایران بود که زنانشان روی اصل تمایز طبقات امتیازاتی داشتند .
در هر صورت رفتار عرب با زنان ترکیبی از رفتار متمدنین ایران و روم و ر اهل توحش و بربریت بود ، چون زنان را در حقوق خود مستقل نمی دانستند و به ایشان حق شرکت در امور اجتماعی مثل حکومت و جنگ و ازدواج را جز در مورد استثنایی نمی دادند ، ولی محرومیت زنان از باب تقدیس روساء خانواده ها و پرستش ایشان نبود بلکه از باب غلبه زبردست و استخدام زیر دست بود .
در مقام پرستش عموما از مرد و زن بتهائی را می پرستیدند که شبیه بت های ستاره پرستان و معتقدین به ارباب انواع بود ، و امتیاز بت ها به اختلاف قبایل و آراء و هوس های آنان بود ، ستارگان و فرشتگان را که به گمانشان دختران خدایند پرستش می کردند و طبق اوهام خود صورت هایی برای آن ها تصور کرده از مواد مختلفی مانند سنگ و چوب می ساختند ، و کار به جایی رسیده بود که قبیله « بنی حنیفه » چنانکه از ایشان نقل شده بتی از « حیس » ( که غذایی است مرکب از آرد و روغن و خرما ) ساختند و مدتی طولانی آن را پرتش کردند و بعد در اثر قحطی و گرسنگی آن را خوردند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نابرابری ارث زن و مرد
مقدمه :
عدم تبیین برخی از احکام و حدود الهیدرباره زنان و تبدیل آنان به شبهه، موجبپنداری شده است که در نظام آفرینش، به زنستم شده است. وجود برخی از آیات و روایات برای بسیاریاز بانوان پرسشانگیز است; از جمله این که: «چرا ارث زنان نصف ارث مردان است؟» ....
موضوع این نوشته، بررسی مساله ارث زناست که بر طبق آیه ۱۱ سوره نساء «للذکرمثل حظالانثیین»; سهم مذکر دو برابرسهم مؤنث است.
● در تبیین این موضوع ناچار از ذکر سهمساله هستیم:
۱) یکی از عوامل مهم در ایجاد شبهه، کماطلاعی و گاه بیاطلاعی از احکام و مسایلحقوقی است. موضوع ارث از آن نمونهمسایلی است که حقیقت آن باچیزی که زنانمیپندارند کاملا متفاوت است. بر پایه آنچهما در این گفتار دنبال میکنیم، ارث زن بیشاز مرد یا مساوی با مرد است. حال آن که درنگاه سطحی، تصور میشود که ارث زن نصفارث مرد است.
۲) این مساله هم از امور روشن اجتماعیو حقوقی است که انتظار «تساوی حقوق زن ومرد» درهمه چیز، انتظاری بیهوده است. زن ومرد دو موجود با ویژگیهای مخصوص بهخود و دارای دو نوع طبیعت و امکاناتهستندو هیچ یک از آن دو نمیتواند خود راشایسته حقوق مخصوص آن دیگری بداند.آنچه میان آن دو نباید وجود داشته باشد،تبعیض است نه تفاوت. تبعیض در جاییاست که بین دو شیء با امکانات کاملامساوی، فرق گذاشته شود. قرآن چنینتبعیضی را نه درحق مرد قائل است و نه درحق زن. درآنجا که از بهره زن و مرد سخنمیگوید، میفرماید: برای هریک از زن و مردحاصل دسترنجشان باید داده شود.«للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساءنصیب ممااکتسبن»(نساء آیه ۳۲) در ثواب اخروی آنان نیز میفرماید: هریکاز زن و مرد مؤمن که کاری شایسته کردهباشند، به طور کامل پاداش خود را دریافتخواهند کرد. اما از طرفی این حقیقت از امور پذیرفتهعلمی و تجربی است که توان بدنی مرد بیشتراز زن و نیروی عاطفی زن به مراتب بیشتر ازمرد است. بارداری و شیردهی ویژه زن استو مرد راهی برای دستیابی بدان ندارد و بهطور طبیعی نمیتواند امتیازات این دوره اززندگی زن را دارا شود.
۳) حقیقت این است که در عصر نزولآیات ارث بر مسلمانان، هیچ زمینهای برایطرح حقوق زن وجود نداشت. مسلمانانی کهدر انتظار نزول آیات الهی پیرامون مسایلزندگی بودند، برخی همان کسانی بودند که تازمانی پیش زن را جزو دارایی مرد برمیشمردند و هیچ گاه تصور نمیکردند کهاسلام برای زن سهمی از ارث قرار دهد. رسول اکرمصلی الله علیه وآله که آگاهترین فرد بهرویدادها و افکار زمان خود بود، خوبمیدانست که طرح مسایل حقوقی زنان درآن دوره، باواکنش رو به رو خواهدشد.ازدیدگاه مردمان آن روزگار، زن موجودیضعیف است که حتی اگر بخواهد از مزیتیبرخوردار شود باید امتیازش ازمرد کمترباشد. تصور این که زن در یکی از حقوقخانوادگی یا اجتماعی هم تراز مرد شود واقعافاجعه آفرین بود. از این رو بایست هر حکمیبه نفع زن به تصویب میرسد، به گونهایزیرکانه بیان شود که نه زن از چیزی محرومماند، نه مرد در مقابل آن به واکنش و ستیزواداشته شود. موضوع ارث از آن نمونه احکام بود کهبسیار دقیق و زیرکانه مطرح شد و شاید بتوانچنین استنباط کرد که در آن عصر به آسانیکسی از مردان انحصار طلب به ژرفای آن - کهبه نفع زن طرحریزی شده بود.- پینبرد تا درمقابلش جبههگیری کند.
مساله ارث زن درحالی مطرح گردید که درمیان مردم عربهرگاه مردی میمرد، فرزندان، زن پدر خود رابه ارث دراختیار میگرفتند و با وی ازدواجمیکردند یا او را به عقد دیگری در میآوردندو مهریه او را مانند دیگر اموال، میان خودقسمت میکردند. این پدیده زشتسبب شدکه آیهای از قرآن (سوره نساء، آیه ۲۲) آنان رااز این کار بازدارد و رفته رفته بدانها تفهیمشود که زن همانند مرد دارای حقوقی استکه باید محترم شمرده شود. با نزول آیه ارث «فللذکر مثل حظالانثیین» (نساء، آیه ۱۷۶) گفتگوها بالا گرفت.چون برطبق آن آیه، زن نیز از ارث بهرهمیبرد، اگرچه به مقدار نصف مرد. لطافت آیهارث یکی درآن بود که در ابتدا از حق مردسخن میگفت ولی در اصل نخست اعتراف بهحق زن داشت. آیه نمی فرمود: «ای زنان،ارث شما نصف ارث مردان است.» بلکهفرموده است: «ای مردان! ارث وبهره شما دوبرابر بهره زنان است.» این تعبیر در حقیقتمیزان در ارث را حق زن قرار میدهد. زیرابرای تعیین مقدار ارث مرد، وی باید نخستبه حق زن اعتراف کند و آنگاه به همراه دوبرابر آن برای خود طلب نماید. بر طبق مفادآیه، نخستباید «بهره زن» مشخص وپرداخته شود و آنگاه نصیب مرد خود به خودمعلوم میشود.این موضوع مانند آن است کهبخواهند دوازده سیب را میان یک دختر ویک پسر تقسیم کنند. به پسر میگویند:سیبها باید طوری تقسیم شود که شما دوبرابر سهمیه دختر برداری.
پس وی نخستباید سیبها را به سه قسمت مساوی تقسیمکند و پس از اعتراف به حق دختر و تقدیمیک سهم آن به وی، دو برابر آن را برای خودبردارد. تا همین جا مرد دلخوش از دو برابر بودنسهمیه خود است و چندان اعتراضی به حکمندارد و زن محروم گذشته نیز از این که بااحترام، بخشی ازارث به وی تعلق گرفتهخرسند است. با این تقسیم - به طور مثال -ازدوازده میلیون تومان پول که از پدری بهتنها دختر و پسرش ارث برسد، چهار میلیونسهم دختر میشود و هشت میلیون سهمپسر. این به ظاهر پایان تقسیم ارث میانپسر و دختر (مرد و زن) است ولی در حقیقتکار به پایان نرسیده است. زن در هنگام تقسیم ارث، نصف بهره مردرا به دست آورده است ولی از طرفی از سویخداوند میان زن و مرد احکامی مقرر شدهاست که این کاستی برای زن جبران میشودو چه بسا سهمیه او بیشتر از مرد میگردد.زیرا با طرح چند وظیفه بر مرد، او موظف بهپرداخت مخارجی است که زن عهده دار آننیست.
● برخی از آنها بدین قرار است:
۱) پرداخت مخارج خانواده (همسر،فرزندان و پدر و مادر). زن در این مرحله وظیفهای ندارد و مردعهده دار تامین مخارج است و در صورتنیاز، مرد است که باید نیاز آنان را برآورد.
۲) پرداخت دیه. هرگاه فرزندان (دختر یا پسر) به سببانجام کاری به پرداخت دیه محکوم شوند، درحقیقت مرد است که باید این دیه را بپردازدنه زن. هرگاه فامیل هم ناچار به پرداخت دیهشوند، مردان فامیل عهده دار پرداخت آنجریمهاند نه زنان.
۳) پرداخت مهریه. در هنگام خواستگاری و ازدواج، مرد استکه به زن مهریه میدهد نه به عکس.
۴) مخارج کار خانه و شیردادن به بچهها. مرد وظیفه دارد که در صورت تقاضای زن،نسبتبه انجام کار خانه و شیردادن به اطفال،به وی مزد دهد و حال آن که در انجام کارهایمرد، لازم نیست زن چیزی به مرد بپردازد.
۵) و غیره. با توجه به احکام نامبرده، آنچه مرد درارث به دست آورده در حقیقتبیشتر بهمصرف زن میرسد و گاه بهره واقعی او ازنصف ارث هم کمتر میشود. بنابراین بایدسهمیه زن و مرد در این موضوع را به حقوقو در آمد تعبیر کنیم. زن حقوق کمتری از مرددارد ولی در واقع در آمد وی مساوی با او یا بیشتراز وی است. افزون بر همه اینها، زن ناچارنیستحاصلدسترنجخود در بیرون خانه را به مصرفخانه برساند. آنچه او کسب میکند - در خانهباشد یا بیرون - به خود او تعلق دارد; در حالیکه مرد حاصل کار خود را - به دلیل حقوقی کهبر عهده اوست - به خانه میآورد و به مصرفخانوادهاش میرساند
نابرابری ارث زن و مرد
عدم تبیین برخی از احکام و حدود الهیدرباره زنان و تبدیل آنان به شبهه، موجبپنداری شده است که در نظام آفرینش، به زنستم شده است. وجود برخی از آیات و روایات برای بسیاریاز بانوان پرسشانگیز است; از جمله این که: «چرا ارث زنان نصف ارث مردان است؟»
عدم تبیین برخی از احکام و حدود الهیدرباره زنان و تبدیل آنان به شبهه، موجبپنداری شده است که در نظام آفرینش، به زنستم شده است. وجود برخی از آیات و روایات برای بسیاریاز بانوان پرسشانگیز است; از جمله این که: «چرا ارث زنان نصف ارث مردان است؟» ....
موضوع این نوشته، بررسی مساله ارث زناست که بر طبق آیه ۱۱ سوره نساء «للذکرمثل حظالانثیین»; سهم مذکر دو برابرسهم مؤنث است. در تبیین این موضوع ناچار از ذکر سهمساله هستیم: ۱ - یکی از عوامل مهم در ایجاد شبهه، کماطلاعی و گاه بیاطلاعی از احکام و مسایلحقوقی است. موضوع ارث از آن نمونهمسایلی است که حقیقت آن باچیزی که زنانمیپندارند کاملا متفاوت است. بر پایه آنچهما در این گفتار دنبال میکنیم، ارث زن بیشاز مرد یا مساوی با مرد است. حال آن که درنگاه سطحی، تصور میشود که ارث زن نصفارث مرد است. ۲ - این مساله هم از امور روشن اجتماعیو حقوقی است که انتظار «تساوی حقوق زن ومرد» درهمه چیز، انتظاری بیهوده است. زن ومرد دو موجود با ویژگیهای مخصوص بهخود و دارای دو نوع طبیعت و امکاناتهستندو هیچ یک از آن دو نمیتواند خود راشایسته حقوق مخصوص آن دیگری بداند.آنچه میان آن دو نباید وجود داشته باشد،تبعیض است نه تفاوت. تبعیض در جاییاست که بین دو شیء با امکانات کاملامساوی، فرق گذاشته شود. قرآن چنینتبعیضی را نه درحق مرد قائل است و نه درحق زن.
در آن جا که از بهره زن و مرد سخنمیگوید، میفرماید: برای هریک از زن و مردحاصل دسترنجشان باید داده شود.«للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساءنصیب ممااکتسبن»(نساء آیه ۳۲) در ثواب اخروی آنان نیز میفرماید: هریکاز زن و مرد مؤمن که کاری شایسته کردهباشند، به طور کامل پاداش خود را دریافتخواهند کرد. اما از طرفی این حقیقت از امور پذیرفتهعلمی و تجربی است که توان بدنی مرد بیشتراز زن و نیروی عاطفی زن به مراتب بیشتر ازمرد است. بارداری و شیردهی ویژه زن استو مرد راهی برای دستیابی بدان ندارد و بهطور طبیعی نمیتواند امتیازات این