لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اینترنت؛ مزایا و مضرات
پنج قرن پیش، اختراع ماشین چاپ دنیا را تغییر داد. ماشین چاپ کمک کرد تا علم به راحتی در دنیا گسترش پیدا کند. امروزه اینترنت نسخه مدرن از جنس همان انقلابی است که ماشین چاپ انجام داد. اگر اطلاعات، قدرت است، هیچ رسانه ای را نمی توان قدرتمند از اینترنت برای ارائه آن به مردم توصیه کرد.
اینترنت، کامل کننده ( و در بعضی موارد جایگزین) مکان های بزرگ اجتماعی، مانند کتابخانه ها شده است. سرویس های آنلاین مانند American online وAT&T Worldnet در حال تبدیل شدن به منبع های پر طرفدار سرگرمی و اطلاعات برای مردم شده اند. آدرس ها و پست های الکترونیکی، اولین چیزهایی هستند که در اینترنت به چشم می خورند. مجلات، کتاب ها و موسیقی به راحتی در اینترنت منتشر می شوند.
این پیشرفت ها در عین حال دارای مضراتی هم هستند. شرکت های نرم افزاری ادعا می کنند که بیشترین خسارت را از پدیده ای به نام اینترنت پذیرفته اند. بسیاری از محصولات نرم افزاری به راحتی در بین مردم دست به دست می شود، چون به راحتی می توان آنها را تکثیر کرد. حق نشر و ماکیت معنوی مرزهای مبهمی دارند که با دلایل مبهم تر می توان از آنها عبور کرد.
تبلیغات اینترنتی در ایران
تاسیس و راه اندازی یک سایت در ایران هدفهای مختلفی دارد. اطلاع رسانی ، فرهنگ سازی ، معرفی محصول ، خدمات یا توانایی های شخصی و یا جمعی ، و حتی سرگرمی.
تمام کسانی که سایتی را تاسیس می نمایند به دنبال خواننده هستند و مطمئنا برای جذب مخاطب فعالیتهایی را انجام می دهند. تمام تلاش و هزینه ها و زحماتی که می کشند ، ثمره ای جز تعداد مشخصی خواننده ندارد. حال یا صاحب سایت برای این خواننده برنامه ای دارد و خارج از دنیای اینترنت به دنبال هدفی می گردد (به عنوان مثال تبلیغ برای یک محصول که در بیرون از اینترنت به فروش می رسد) و یا از روی علاقه اقدام به اطلاع رسانی نموده است. در هر حال تنها حسنی که بازدید یک خواننده از یک سایت برای صاحب آن سایت دارد ردپایی است که در برنامه های آمارگیر از خود برجا می گذارد. متاسفانه ، این ویزیتورها در ایران با وجود کثرتشان ، سود مالی چندانی برای صاحبان سایت ندارند و همین امر باعث کم محتوا تر شدن سایتهای ایرانی می شود. در واقع در اغلب موارد سایتها هزینه های نگهداری سایت خود را نیز نمی توانند دربیاورند و از جیبشان خرج می نمایند.
عدم وجود پول الکترونیکی و نیز نبود پایه و اساس درست تجارت الکترونیکی در ایران باعث شده است که کمتر کسی برای تبلیغات در اینترنت هزینه ای بپردازد. زیرا تبلیغ در یک روزنامه معمولی به مراتب پرخواننده تر از اینترنت است. حتی در بسیاری موارد تبلیغات خدماتی که اصولا اینترنتی هستند و در تمام دنیا بدون وجود شرکت و یا دفتری و فقط از طریق اینترنت اداره می شوند نیز در اینترنت دیده نمی شود ولی در تمام روزنامه ها شاهد آن هستیم. به عنوان مثال خدمات Hosting و یا Domain که یک سرویس کاملا اینترنتی است در ایران کمتر از طریق اینترنت فروش می کند. و این در صورتی است که در اغلب کشورهای دنیا این خدمات به صورت کاملا online و فارق از بعد مسافتی به فروش می رسند و به همین دلیل ارائه کننده چنین خدماتی ترجیح می دهد در اینترنت تبلیغ کند تا در روزنامه محلی که فقط مخصوص یک مکان خاص است.
چه باید کرد ؟
با توجه به اینکه افرادی که دسترسی به اینترنت دارند اغلب از قشر تحصیلکرده جامعه می باشند و مطمئنا از سطح زندگی اجتماعی نسبتا مناسبی برخوردار هستند نوع تبلیغات برای آنها با تبلیغاتی که در روزنامه و تلویزیون و دیگر رسانه ها انجام می شود متفاوت است. مطمئنا برای اجناس فرهنگی در اینترنت بهتر می توان مشتری پیدا کرد تا در روزنامه. و با این دید که هزینه تبلیغ در اینترنت بسیار پایین تر از روزنامه است و با نیم نگاهی به این موضوع که اگر تبلیغات اینترنتی در ایران جا نیافتد خواه نا خواه به زودی اغلب سایتهای مفید فارسی به تعطیلی می انجامند ، و با پاگرفتن تبلیغات در اینترنت شاید آهسته آهسته بستر تجارت الکترونیکی شکل بگیرد می توان به تبلیغات اینترنتی مثبت تر نگریست.
البته هر روز شاهد روی آوردن بیشتر افراد به تلبیغ در اینترنت هستیم ولی هنوز به آن مرحله نرسیده ایم که زمینه ساز یک تحول اساسی در اینترنت ایران باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اینترنت؛ مزایا و مضرات
پنج قرن پیش، اختراع ماشین چاپ دنیا را تغییر داد. ماشین چاپ کمک کرد تا علم به راحتی در دنیا گسترش پیدا کند. امروزه اینترنت نسخه مدرن از جنس همان انقلابی است که ماشین چاپ انجام داد. اگر اطلاعات، قدرت است، هیچ رسانه ای را نمی توان قدرتمند از اینترنت برای ارائه آن به مردم توصیه کرد.
اینترنت، کامل کننده ( و در بعضی موارد جایگزین) مکان های بزرگ اجتماعی، مانند کتابخانه ها شده است. سرویس های آنلاین مانند American online وAT&T Worldnet در حال تبدیل شدن به منبع های پر طرفدار سرگرمی و اطلاعات برای مردم شده اند. آدرس ها و پست های الکترونیکی، اولین چیزهایی هستند که در اینترنت به چشم می خورند. مجلات، کتاب ها و موسیقی به راحتی در اینترنت منتشر می شوند.
این پیشرفت ها در عین حال دارای مضراتی هم هستند. شرکت های نرم افزاری ادعا می کنند که بیشترین خسارت را از پدیده ای به نام اینترنت پذیرفته اند. بسیاری از محصولات نرم افزاری به راحتی در بین مردم دست به دست می شود، چون به راحتی می توان آنها را تکثیر کرد. حق نشر و ماکیت معنوی مرزهای مبهمی دارند که با دلایل مبهم تر می توان از آنها عبور کرد.
تبلیغات اینترنتی در ایران
تاسیس و راه اندازی یک سایت در ایران هدفهای مختلفی دارد. اطلاع رسانی ، فرهنگ سازی ، معرفی محصول ، خدمات یا توانایی های شخصی و یا جمعی ، و حتی سرگرمی.
تمام کسانی که سایتی را تاسیس می نمایند به دنبال خواننده هستند و مطمئنا برای جذب مخاطب فعالیتهایی را انجام می دهند. تمام تلاش و هزینه ها و زحماتی که می کشند ، ثمره ای جز تعداد مشخصی خواننده ندارد. حال یا صاحب سایت برای این خواننده برنامه ای دارد و خارج از دنیای اینترنت به دنبال هدفی می گردد (به عنوان مثال تبلیغ برای یک محصول که در بیرون از اینترنت به فروش می رسد) و یا از روی علاقه اقدام به اطلاع رسانی نموده است. در هر حال تنها حسنی که بازدید یک خواننده از یک سایت برای صاحب آن سایت دارد ردپایی است که در برنامه های آمارگیر از خود برجا می گذارد. متاسفانه ، این ویزیتورها در ایران با وجود کثرتشان ، سود مالی چندانی برای صاحبان سایت ندارند و همین امر باعث کم محتوا تر شدن سایتهای ایرانی می شود. در واقع در اغلب موارد سایتها هزینه های نگهداری سایت خود را نیز نمی توانند دربیاورند و از جیبشان خرج می نمایند.
عدم وجود پول الکترونیکی و نیز نبود پایه و اساس درست تجارت الکترونیکی در ایران باعث شده است که کمتر کسی برای تبلیغات در اینترنت هزینه ای بپردازد. زیرا تبلیغ در یک روزنامه معمولی به مراتب پرخواننده تر از اینترنت است. حتی در بسیاری موارد تبلیغات خدماتی که اصولا اینترنتی هستند و در تمام دنیا بدون وجود شرکت و یا دفتری و فقط از طریق اینترنت اداره می شوند نیز در اینترنت دیده نمی شود ولی در تمام روزنامه ها شاهد آن هستیم. به عنوان مثال خدمات Hosting و یا Domain که یک سرویس کاملا اینترنتی است در ایران کمتر از طریق اینترنت فروش می کند. و این در صورتی است که در اغلب کشورهای دنیا این خدمات به صورت کاملا online و فارق از بعد مسافتی به فروش می رسند و به همین دلیل ارائه کننده چنین خدماتی ترجیح می دهد در اینترنت تبلیغ کند تا در روزنامه محلی که فقط مخصوص یک مکان خاص است.
چه باید کرد ؟
با توجه به اینکه افرادی که دسترسی به اینترنت دارند اغلب از قشر تحصیلکرده جامعه می باشند و مطمئنا از سطح زندگی اجتماعی نسبتا مناسبی برخوردار هستند نوع تبلیغات برای آنها با تبلیغاتی که در روزنامه و تلویزیون و دیگر رسانه ها انجام می شود متفاوت است. مطمئنا برای اجناس فرهنگی در اینترنت بهتر می توان مشتری پیدا کرد تا در روزنامه. و با این دید که هزینه تبلیغ در اینترنت بسیار پایین تر از روزنامه است و با نیم نگاهی به این موضوع که اگر تبلیغات اینترنتی در ایران جا نیافتد خواه نا خواه به زودی اغلب سایتهای مفید فارسی به تعطیلی می انجامند ، و با پاگرفتن تبلیغات در اینترنت شاید آهسته آهسته بستر تجارت الکترونیکی شکل بگیرد می توان به تبلیغات اینترنتی مثبت تر نگریست.
البته هر روز شاهد روی آوردن بیشتر افراد به تلبیغ در اینترنت هستیم ولی هنوز به آن مرحله نرسیده ایم که زمینه ساز یک تحول اساسی در اینترنت ایران باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
همان گونه که قران کریم می فرماید، برخی ازاعمال،آسار ونتایج آن ها محدود به دوران عمر انسان می باشند و با مرگ شخص پرونده ی آن ها بسته می شوند. یعنی این اعمال «آثار ماتقدم» دارند.برخی دیگر از اعمال ما هستند که آثارشان حتی بعد از مرگ از بین نمی رود و مردمی که در دنیا هستند تحت تاثیر آثار خوب یا بد آن اعمال هستند؛یعنی علاوه بر آثار ماتقدم دارای«آثار ماتاخر»هستند.
آن کس که راه وروش خوب را در جامعه پایه گذاری می کند اگر تا هزاران سال سال پس از مرگ وی نیز ادامه یابد،به طور پیوسته به دفتر اعمال وی پاداش افزوده می شود.اما آن کس که راه رسمی غلط و مخالف فرمان الهی بر جای می گذارد ، تا وقتی آثار این راه و رسم غلط در جامعه باقی است.نتایج منفی در دفتر اعمال وی ثبت می شود و روز به روز بر عذاب و کیفر وی افزوده می شود.برای این که با جزئیات بیشتری از احوال برزخیان آشنا شویم از سخنان پیشوایان دین بهره می بریم.
برزخ در کلام پیشوایان
1- در جنگ بدر،وقتی بزرگان لشکر کفار کشته شدند و سپاه اسلام پیروز شد،رسول خدا آن کشتگان را ندا داد:ای فلان،ای فلان آنچه پروردگارمان به ما وعده داده بود، حق یافتیم؛آیا شما نیز آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟
گفته شد:ای رسول خدا،آیا ایشان را می خانی در حالی که مردگان اند؟ فرمود:قسم به کسی که جانم دردست اوست،ایشان به این کلام ازشما شنوا ترند،وفقط بر پاسخ دادن توانا نیستند.
2- شخصی ازوضع مومنان پس از مرگ ازامام موسی کاظم(ع) پرسید:آیا مومن به دیدارخانواده ی خیش می آید؟
فرمود:آری
پرسید:چقدر؟
فرمود:برحسب مقدارفضیلت هایش،برخی ازآنان هرروز وبرخی هر سه روز.
شخص سوال کننده می گوید دراثنای کدام حضرت دریافتم که می فرمود:کمترین آن ها هر جمعه.
ان شخص می پرسد:این دیدارچه ساعتی است ؟
امام فرمود:درهنگام ظهریا اوقاتی دیگر؛پس خدا وند فرشته ای را با اوروانه می کند تا چیزها یی را به او نشان دهد که شاد شود وچیزهایی را که غمگینش می سازد،از وی می پو شاند.
3-از امام صادق در موردازدواج مومنان سوال شد؛فرمود: به صورت بدن های خوددربهشت اند،بطوری که اگرمومنی را می بینی،می گویی فلان کس است.سپس حضرت فرمود:وقتی خداوند روح مومن را می گیرد،او را در کالبه ی مانند کالبه دنیا قرار می دهد پس می خورندو می آشامند و وقتی کسی بر یکی ازآنان وارد می شود او را به همان صورتی که در دنیا بوده است می شناسند.
4-امام صادق فرمود:هنگامی که مرده ای را در قبر می گذارند،شخصی بر او ظاهر می شود و به او می گوید:ای فلان ما دردنیا سه چیز بودیم:رزق تو که با پایان یافتن مهلت توقطع شد{واینک همراه تو نیست}خانواده ات که تورا رها کردند و باز گشتند و من که عمل توهستم که با تو می مانم وآگاه باش که من در میان این سه در نزد تو از همه بی ارزش تر و سبکتر بودم.
5-امام علی (ع) درکلامی پس ازاین که مراحل اولیه ی مرگ را توضیح می دهد،می فرماید:حال اگر از دوستان خدا باشد،کسی نزد اوآید که خوش چهره ترین،خوشبوترین وخوش لباس ترین افرادباشدوبه اوبگوید«بشارت با تورااز هرنگرانی وناراحتی ورسیدنبه رزقی ازارزاق بهشت وسرایی جاودان که حقیقتابه بهترین منزل واردگشته ای» آن دوست خدا می پرسدکیستی؟
پاسخ می دهد:اعمال تو هستم ودرادامه می فرماید:«اگرآن شخص از دشمنان خداباشد،کسی نزداوآیدکه ازبدلباسترین وبدبوترین خلق خداست وبه اوبگویدبشارت باتورابه دوزخ وآتش آن...»
6-رسول خدا می فرماید:هرکس سنت نیکی رادرجامعه جاری سازد،تاوقتی که دردنیامردم به آن سنت عمل می کنندثواب آن اعمال رابه حساب این شخص می گذارندبدون آنکه ازاجروعمل آن کم کنند،وهرکس سنت زشتی رادرمیان مردم باب کند،تاوقتی که مردمی بدان عمل می کنند،گناه آن را به حساب اونیزمی گذراند،بدون این که از گناه عامل آن کم کند.
7-امام صادق می فرماید:شش چیزاست که مومن،بعدازمرگ نیزازآن ها بهره مندمی شود:فرزندصالحی که برای اوطلب مغفرت کند،کتاب قرآنی که ازآن قرائت شود،چاه آبی که حفر کرده وبه مردم آب می دهد،درختی که کاشته است آبی که برای خیرات جاری کرده وروشن پسندیده ای که بنا نهاده ودیگران پس ازوی آن رادرادامه می دهند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
همان گونه که قران کریم می فرماید، برخی ازاعمال،آسار ونتایج آن ها محدود به دوران عمر انسان می باشند و با مرگ شخص پرونده ی آن ها بسته می شوند. یعنی این اعمال «آثار ماتقدم» دارند.برخی دیگر از اعمال ما هستند که آثارشان حتی بعد از مرگ از بین نمی رود و مردمی که در دنیا هستند تحت تاثیر آثار خوب یا بد آن اعمال هستند؛یعنی علاوه بر آثار ماتقدم دارای«آثار ماتاخر»هستند.
آن کس که راه وروش خوب را در جامعه پایه گذاری می کند اگر تا هزاران سال سال پس از مرگ وی نیز ادامه یابد،به طور پیوسته به دفتر اعمال وی پاداش افزوده می شود.اما آن کس که راه رسمی غلط و مخالف فرمان الهی بر جای می گذارد ، تا وقتی آثار این راه و رسم غلط در جامعه باقی است.نتایج منفی در دفتر اعمال وی ثبت می شود و روز به روز بر عذاب و کیفر وی افزوده می شود.برای این که با جزئیات بیشتری از احوال برزخیان آشنا شویم از سخنان پیشوایان دین بهره می بریم.
برزخ در کلام پیشوایان
1- در جنگ بدر،وقتی بزرگان لشکر کفار کشته شدند و سپاه اسلام پیروز شد،رسول خدا آن کشتگان را ندا داد:ای فلان،ای فلان آنچه پروردگارمان به ما وعده داده بود، حق یافتیم؛آیا شما نیز آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟
گفته شد:ای رسول خدا،آیا ایشان را می خانی در حالی که مردگان اند؟ فرمود:قسم به کسی که جانم دردست اوست،ایشان به این کلام ازشما شنوا ترند،وفقط بر پاسخ دادن توانا نیستند.
2- شخصی ازوضع مومنان پس از مرگ ازامام موسی کاظم(ع) پرسید:آیا مومن به دیدارخانواده ی خیش می آید؟
فرمود:آری
پرسید:چقدر؟
فرمود:برحسب مقدارفضیلت هایش،برخی ازآنان هرروز وبرخی هر سه روز.
شخص سوال کننده می گوید دراثنای کدام حضرت دریافتم که می فرمود:کمترین آن ها هر جمعه.
ان شخص می پرسد:این دیدارچه ساعتی است ؟
امام فرمود:درهنگام ظهریا اوقاتی دیگر؛پس خدا وند فرشته ای را با اوروانه می کند تا چیزها یی را به او نشان دهد که شاد شود وچیزهایی را که غمگینش می سازد،از وی می پو شاند.
3-از امام صادق در موردازدواج مومنان سوال شد؛فرمود: به صورت بدن های خوددربهشت اند،بطوری که اگرمومنی را می بینی،می گویی فلان کس است.سپس حضرت فرمود:وقتی خداوند روح مومن را می گیرد،او را در کالبه ی مانند کالبه دنیا قرار می دهد پس می خورندو می آشامند و وقتی کسی بر یکی ازآنان وارد می شود او را به همان صورتی که در دنیا بوده است می شناسند.
4-امام صادق فرمود:هنگامی که مرده ای را در قبر می گذارند،شخصی بر او ظاهر می شود و به او می گوید:ای فلان ما دردنیا سه چیز بودیم:رزق تو که با پایان یافتن مهلت توقطع شد{واینک همراه تو نیست}خانواده ات که تورا رها کردند و باز گشتند و من که عمل توهستم که با تو می مانم وآگاه باش که من در میان این سه در نزد تو از همه بی ارزش تر و سبکتر بودم.
5-امام علی (ع) درکلامی پس ازاین که مراحل اولیه ی مرگ را توضیح می دهد،می فرماید:حال اگر از دوستان خدا باشد،کسی نزد اوآید که خوش چهره ترین،خوشبوترین وخوش لباس ترین افرادباشدوبه اوبگوید«بشارت با تورااز هرنگرانی وناراحتی ورسیدنبه رزقی ازارزاق بهشت وسرایی جاودان که حقیقتابه بهترین منزل واردگشته ای» آن دوست خدا می پرسدکیستی؟
پاسخ می دهد:اعمال تو هستم ودرادامه می فرماید:«اگرآن شخص از دشمنان خداباشد،کسی نزداوآیدکه ازبدلباسترین وبدبوترین خلق خداست وبه اوبگویدبشارت باتورابه دوزخ وآتش آن...»
6-رسول خدا می فرماید:هرکس سنت نیکی رادرجامعه جاری سازد،تاوقتی که دردنیامردم به آن سنت عمل می کنندثواب آن اعمال رابه حساب این شخص می گذارندبدون آنکه ازاجروعمل آن کم کنند،وهرکس سنت زشتی رادرمیان مردم باب کند،تاوقتی که مردمی بدان عمل می کنند،گناه آن را به حساب اونیزمی گذراند،بدون این که از گناه عامل آن کم کند.
7-امام صادق می فرماید:شش چیزاست که مومن،بعدازمرگ نیزازآن ها بهره مندمی شود:فرزندصالحی که برای اوطلب مغفرت کند،کتاب قرآنی که ازآن قرائت شود،چاه آبی که حفر کرده وبه مردم آب می دهد،درختی که کاشته است آبی که برای خیرات جاری کرده وروشن پسندیده ای که بنا نهاده ودیگران پس ازوی آن رادرادامه می دهند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
« گوش شنوا مثقالی چند »
صحنه پارکی مملو از جمعیت که دختران و پسران جوان با مدلهای مو و لباس امروزی در کنار یکدیگر نشسته و به خود مشغول می باشند ، رضا در حال نواختن ساز می باشد ، نواختن را قطع نموده ، فریادی زند
- رضا : اهالی با شما هام .... شما ، که جیک توجیک هم نشستین و نمی گید صدای این تار از کیه و از کجا می آد . نوازندش کیه .... آدم یا حیوونه که تربیتش کردن ساز بزنه با شما هام ، شما ها آدمای امروزی و با کلاس که هر کدومتون دم از انسان دوستی و معرفت می زنید .... یکی نیست بپرسه من کیم ؟ چیم ؟ چه می خورم ؟ چه می پوشم کجا می خوابم یه جوون مرد نیست بپرسه رضا مطرب دردش چیه .... که مثل سگ پاسوخته راه افتاده تو پارکها و پارس می کند
صدایی از میان جمعیت : مگر زده به سرت عمو .... بشین یه گوشه و آروم سازتو بزن و حال کن ( رضا به طرفش می رود )
رضا : آره زده به سرم .... دیونه شدم اما خیلی مونده که عاقلایی مثل تو دنیای ما دیوونه ها را بفهمند ( رضا برمی گردد ) هنوز مونده که مثل تویی بفهمم حافظ است سعدی داره با مردم حرف می زند صدای این ساز زنده ست و من باید اون به گوش تموم مردم برسونم
رضا : خدایا .... امشب خیلی دلم گرفته و یه چیزی این هوا ( با حرکت دست ) تو گلوم غم با زده ....مثل بختک تو گلوم چسبیده و نمی ذاره نفس بکشم .... ( شروع به نواختم می کند و آرام می گیرد )
رضا : سگ پدر عین خود کثافتم خیره سرو لهبازه ... هر چی باشه از تخم و ترک نجس رضا مطربه دیگه بی پدر الان 6 ماه که رفته و خبری نه از مردش هست و نه از زندش .... نمی دونم چرا امشب همش بوش احساس ( تنبک علی را برداشته و شروع به دردر دل می کند) .
رضا : باربد کجایی بابا آخه چرا رفتی منو تنها گذاشتی .... ( برمی خیزد ) خدایا یه امشب را خدای من ما مطربا باش خیلی دلم هوای باربد را کرده .... خیلی مشتی دارم باهات حرف می زنم ، نه آیه بلدم و نه سوره که بخوام بازبون خودت بگم عین یه مرد می خوام رو در روت واسم و بهت می گم .... با نون مطربی با راومدم بزرگ شدم قوم اهل محل طردم کرده بودن می گفتن رضا مطرب و نجس و نونش حلال نیست مردمی که از در خونه من با احتیاط رد می شدن و سلام علیک بازن و بچم ........ می دونستم او نایین که چشم نا پاک داشتن به ناموس مردم تا می فهمیدن یه زنی بیوه ست آب لب و لوچه شون راه افتاد و زیر چتر محرومیت بساط سیغه رو راه می انداختن ....تو که شاهدی همین رضا مطرب یه رکعت نماز قضا نداره ..... روزی چشمش به ناموس این اون نبوده ...... شاید هم به خاطر همین که پسمونده و پپه همه ..... لاالله الاالله خدایا باربد را برگردون یا منو جونم را بگیر ( شروع به خواندن تصنف شد خزان می کند ) ( جوانی امروزی با گیتار بر روی شانه به قصد تمسخر رضا وارد میدان شده و دست برگردن رضا می گزارد )
جوان : تو نمیری نگاه اول ساز و که دست دیدم عاشقت شدم .... فهمیدم عاشقی انسانس .... اهل حالی
رضا : « با تمسخر » حرفای گنده تر از دهنت می زنی جوون ..... دیگه هیچکس واسه عشق و عاشقی تره هم خورد نمی کند
جوان : اشتباه می کنی مرشد من از جنس خودتم اهل دلم .... ساز و بهردار و نزار روز عین بهونه « جوان ساز را به رضا می دهد » بیا مرشد ، بریم شب مهتاب « رضا با لبخندی از روی رضایت ساز را گرفت و تصنیف شب شب مهتاب را می زند و همراه جوان شروع به خواندن می کنند پس از چندی جوان با حالتی »
جوان : خواب است و بیدارش کنید ..... مست است و هوشیارش کنید .... گوئید ( مکث ... سکوت )
رضا : ( متعجب ) چی شد پسر ، کم آوردی ؟
جوان : نه مرشد ، نمی دونم چرا هر موقع به این بیت می رسم لامونی می گیرم « جوان تنبک را گرفت و بابا کرم می زند »
جوان : همراه با ضرب تنبک : آخ رفتم بردرشس الحماره همون جایی که دلبره خونه داده ... زدم بر طبقه در یارم او مد دم در ، آخ بگفت کیست گفتم من مسکین من نالین که من عباس الاغم دروباز کن همون گربه چلاغم در بازکن ، مار و ناز کرد نگاه بر حال ما کرد ..... و.ای که چه حالی می ده خوندن ترانه ها کوچه بازاری مرشد .....
رضا : آنقدر منو صدا نکن مرشد جوون .... هنوز خیلی راه نمونده که پیرو مرشد بشم .... من من هنوز رضا مطربم
جوان : ای بابا شکسته نفسی می کنی اوس رضا .... اوس رضا با اجازه بریم قر تو کمر
رضا : ( با فریاد نه ) نه .... قداست ساز و با این آت و آشفا لاپائین نیار
جوان : باباقداست کیلویی چنده اوسا ... ول کن این حرفای قدیمی رو
رضا : می دونستم .... می دونستم تو اهل معرفت و مرام نیستی .... تعریف بی جانمی دم شب مهتاب رو که باهام اودی فکر کردم می تونم روت حساب کنم .... برو ..... برو دست از سرم بردار
جوان : ( راست می گی اوس رضا ... ضرب را برداشتم یه حالی به این جمعیت بدم متوجه سه گرمه های تو نشم .... کجا برم اوستا تازه می خواهیم حال کنیم ( گیتار را در آورده و شروع به خواندن و نواختن می کند )
جوان : تو خودت قند و نباتی .... شکلاتی ، شکلاتی ...... عسلی یا که شیرینی .... که به دل اینجور می شینی ( به طرف جمعیت ) همه با هم دست .... حالا تو خودت قند نباتی
رضا : متوجه همراهی جمعیت با جوان می شود و واکنش نشان داده و جوان را هل می دهد
رضا : بس کن ..... نانجیب ... این بساط 40 سال آبرومند بدوه لکه دارش نکن
جوان : اوه اوه اوه ترمز بریدی اوسا ... مردی مروت ، عشق ، صفا
جوان : ( می خندد ) این چرندیات رو که نی گم بابا .... منظورم علم موسیقی موسیقی امروزی و جوان پسند .... رضا مطرب تو می دونی سلفز چیه ،گام مینور و ماژور چیه کار می کنند اصلاً نت سُل رو روی ساز نشونم بده « رضا از شرم سرش را پائین اندازد »
رضا : نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت .... به غمزه مسأله آموز صد مدرس شد
جوان : نگفتم ، نگفتم اهل بابا .... جمعیت محترم همه دست بالا می خوام بریم لوآنجلس نگارم نگارم تو رو خیلی دو.ست دارم .... « جمعیت با خواندن جوان شروع به هلهه و دست زدن می کنن رضا به طرف جمعیت پرخاش می کند »
رضا : ساکت بشین لعنتی ها ..... لامروتها .... چی از جونم می خواین چی از جونم می خواین
(جمعیت ساکت شده) رضا ساز و برداشته و گوشه ای می خزد و شروع به نواختن می کند
نفر 1 جمعیت : بابا خوابمون برد
نفر 2 جمعیت : اوستایه چه چه ________
جوان : خانومو، آقایون لطفاً آروم ... استاد توحسه ( بالای سر رضا می رود و در گوشی ) مطرب جان پا شو ... پاشو مردم خوابشون برد
رضا : ( با تمسخر ) خواب .... این جمعیت کی بیدار بودن که حالا خوابشون برد .... جوون این جماعت تو خواب غفلتن .... تا زمانی که یه مشت پف یوز او نور آب نشستن و براتون لالایی می گن باید بخوابیم اینا واسه بیدار شدن نیاز به حافظ و سعدی دادرن
جوان : اخه قربون کاکل پریشون تو برم .... این جماعت خودشون آخر قرص خوابن اینا را من بلدم بیدار کنم .... می گی نه نگاه کن ... « گیتار را بر می دارد ترانه نمره بیست کلاس را می خواند و جمعیت را با خود به همراه می کند
جوان : مرشد الان چه آرزویی داری « رضا ساکت می ماند »