لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
تأثیر ویژگیهای فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی
چکیده
نیروی انسانی نقش سازنده و کلیدی در پیشبرد ماموریتها، هدفها، سیاستها، خط مشی ها و استراتژیهای سازمان داراست و از ارکان رشد و بقای سازمان محسوب میگردد .در هر سازمانی به منظور اثربخش نمودن امور و نیل به هدفهای سازمانی از معیارهایی استفاده میکنند. اهم این معیارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نیروی انسانی کارآمد و متخصص. از آنجا که ویژگیهای فردی منابع انسانی با اثربخشی سازمانی رابطه دارد، در این راستا محققین برای دستیابی به نتایج مطلوب هدفهای علمی و کاربردی را مدنظر قرار دادهاند. بدین منظور قصد بررسی و پاسخگویی به این سوالات را دارند: (1) آیا بین سابقه کاری منابع انسانی واثر بخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجوددارد؟ (2) آیا بین تحصیلات منابع انسانی و اثر بخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجود دارد؟ (3) آیا بین شخصیت منابع انسانی و اثربخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این تحقیق، سابقه کار، تحصیلات و شخصیت متغیر مستقل و اثربخشی متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. با توجه به سوالات تحقیق سه فرضیه برای آن تدوین گردید که برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها پرسشنامه 47 سوالی طراحی، توزیع و جمع آوری شد. پس از بررسی و تحلیل سوالات و آزمون فرضیه ها به روش «کای دو» مشخص گردید که بین سابقه کاری منابع انسانی و اثربخشی (فرضیه اول ) رابطه معنی داری وجود ندارد ولی بین تحصیلات و شخصیت منابع انسانی و اثربخشی سازمانی (فرضیه دوم و سوم ) رابطه معنی داری وجود دارد.
توضیح : این مقاله در ماهنامه مدیریت مدرسه منتشر خواهد شد.
کلیدواژه : اثربخشی؛ Effectiveness؛ شخصیت؛ Personality؛ تجربه کاری؛ Experience؛ تحصیلات؛ Education؛ منابع انسانی؛ Human Resources
1- مقدمه
از زمانی که علم مدیریت و سازمان در اوائل سال 1900 به سرعت بسط یافت، تکاملی درباره ماهیت و وظیفه سازمانها و معیار اثربخشی سازمانی پدیدار گشت. این مفاهیم در تعامل پویا و همگام با موسسات و کمپانی های بزرگ جوامع جهانی رو به رشد، رشد نموده و تکامل یافت. در طول تاریخ یک صد ساله نیز مفاهیم ناب و اصلی در باره افراد، سازمانها، کارگران، مدیران، سیستمها و شبکه ها رشد پیدا نموده و باعث شکل دهی به اندیشه و رفتار مدیران، کارکنان و سیاستگذاران گردید (بیکر و برنچ 2002). دنیای امروز دنیای سازمانهاست و نیروی انسانی به عنوان با ارزش ترین منابع سازمانی، متولیان آن محسوب میشوند.
امروزه بیش از هر زمان مشخص شده است که رشد و توسعه سازمانها و در پی آن جوامع در گرو استفاده صحیح از نیروی انسانی است (رحمانپور ص3). در حال حاضر سازمان بشری مانند گذشته نیست به ویژه نیروی کار به طور قابل توجهی در حال تغییر است. از این رو لازم است مدیران خود را با الگوها و گرایشات مختلف افراد هماهنگ نموده و آماده باشند تا آنها را برهم منطبق نمایند (سیدجوادین 1383، 19). بی شک در جهان پر شتاب و سرشار از تحول و رقابت امروز آنچه موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمانها را تضمین میکند، نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویاست. ازاین روست که در عصر حاضر منابع انسانی بنای اصلی فرآیند افزایش کارائی و اثربخشی و با ارزشترین سرمایه و کلید طلایی رقابت قلمداد شده است (تیموری نژاد). بدین سبب مدیریت منابع انسانی که عهده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
بسم للله الرحمن الرحیم
بررسی الگوی سنی ازدواج در ایران
نگارش :
دکتر سید حسین واثق
تابستان 1380
بازنگری آذر 1382
به نام خدا
بررسی الگوی سنی ازدواج در ایران
بیان مسئله:
کنترل میزان رشد جمعیت یکی از مهمترین شاخصهای توسعه بحساب می آید. جمعیت دنیا در سال 1950 دو و نیم میلیارد نفر بوده و اکنون از مرز 6 ملیارد نفر گذشته است و پیش بینی می شود در سال 2025 میلادی به 5/8 میلیارد نفر برسد طی همین سالها در ایران روند رشد جمعیت از متوسط دنیا بالاتر بود و جمعیت 10 میلیونی 100 سال قبل اکنون به نزدیک به 7 برابر رسیده است.
کشور جمهوری اسلامی ایران که در دوران سالهای اولیه انقلاب دارای رشد جمعیت بالا و در حدود7/2 (که تا 4/3 نیز ذکر شده است) و در سالهای اخیر این میزان رشد تا حدود 7/1 (و مواردی تا 2/1 نیز ذکر شده) کاهش یافت این کاهش رشد جمعیت ناشی از اجرای طرحها و برنامه های کنترل جمعیت در سالهای اخیر بوده است.
هرم سنی جمعیت ایران در سالهای اول بعد از انقلاب شکلی مخروطی با قاعده پهن به خود گرفت که این شکل نشانگر رشد جمعیت بالا است و در سالهای بعد این رشد بسرعت کنترل و باعث تغییر در شکل نمودار فوق گردید بطوری که اکنون یک ناحیه فرو رفته در قاعده مخروط را می توان بوضوح مشاهده کرد مشابه این تغییر را می توان در نمودار رشد جمعیت کشور های اروپایی و بخصوص در کشور آلمان پس از جنگ جهانی اول مشاهده نمود که البته این تغییر شکل نمودار در اروپا در بین گروه جوانان و افراد میانسال (بویژه مردان ) و بدلیل کشته شدن سربازان در جنگ بوده است در حالی که تغییر شکل مزبور در کشور ما ناشی از کنترل رشد جمعیت و تنظیم خانواده می باشد.
کشور ایران دارای جمعیت جوانی می باشد و برابر آمار (در زمان مطالعه) حدود 35% جمعیت کشور را افراد زیر 18 سال تشکیل می دهند این آمار اهمیت تحقیق در مسائل جوانان و از جمله مسئله ازدواج را روشن تر می نماید.
براساس مطالعات انجام شده در سال 1365 از سوی سازمان ثبت احوال نشان می دهد که 99 در صد از زنان کشور ما موفق به ازدواج می شوند و تنها یک درصد آنان تا پایان عمر خود موفق به ازدواج نمی شوند.
شاخص دیگر میانگین طول مدت ازدواج است که این رقم در جامعه ما بسیار بالا است.
الگوی ازدواج در ایران بر اساس باور مردم به این گونه است که شوهر باید از زن بزرگتر باشد و میزان تفاوت سن حداقل 5 سال را لازم و این اختلاف سن را ضامن بقای خانواده ها می دانند.
همچنین طبق تحقیق انجام شده از سوی سازمان ثبت احوال میزان تفاوت سنی زن و مرد در کشور طی سالهای دهه 60 بین 8/4 تا 1/5 بوده است اخیرا مجلس شورای اسلامی نیز در یک طرح پیشنهادی سن قانونی ازدواج برای مردان 18 و برای زنان را 15 سال اعلام نمود.
آمار های موجود اختلاف سن زن و مرد را در جوامع مختلف و از جمله در جوامع غربی نیز در همین حدود نشان می دهد تا به آنجا که فرمول زیر را که از دوران ارسطو باقی مانده است برای تعیین سن مناسب ازدواج زن و مرد صادق دانسته اند.
7+ (2/ سن مرد) = سن زن
نمودار شماره 1: نمایش میانگین سن ازدواج در زن و مرد بر اساس فرمول فوق
بر اساس این طرز تفکر و طبق فرمول فوق مشخص است که با افزایش سن ازدواج میزان اختلاف سن زن و مرد نیز افزایش می یابد به گونه ای که سن مناسب زن برای مرد 14 ساله معادل 14 سال و برای مرد 20 ساله معادل 17 سال و برای مرد 40 ساله معادل 27 سال و برای مرد 60 ساله معادل 37 سال خواهد بود.
نتیجه چنین تفکری در صورتی که میزان رشد جمعیت همواره مثبت باشد آن است که همیشه تعداد زنان در معرض ازدواج به مردان در معرض ازدواج بیشتر بوده است این موضوع تا کنون مشکل حادی را برای ازدواج زنان بوجود نیاورده لیکن این مشکل همیشه بطور مزمن خود را بروز داده است اگر چه تعدد زوجات باعث شده است تا ازدواج تعداد کمی از این بانوان نیز ممکن گردد.
بر اساس آمار منتشره از سوی سازمان ثبت احوال 82/2 درصد مردان کشور ما در سال 1370 دارای 2 همسر بوده اند که تعداد بیش از 345 هزار نفر از زنان را شامل می شود اگر فرض کنیم که فرهنگ چند همسری در جامعه همچنان حاکم باشد باز هم نمی توان انتظار داشت که کلیه دختران فرصت ازدواج را پیدا نماید ضمن آنکه عوارض چند همسری را نیز باید پذیرا باشند.
به ازای هر مرد در سن ازدواج حداقل یک زن در سن ازدواج و با اختلاف سنی ذکر شده وجود دارد لیکن با توجه به الگوی سنی ازدواج و فرهنگ اختلاف سن زن و مرد حاکم بر کشور ما انتظار می رود با توجه به تغییراتی که در میزان رشد جمعیت در کشور ما اتفاق افتاده است و منحنی هرم سنی در بخش قاعده آن دچار فرورفتگی شده است در سالهای آینده تعداد پسر های آماده ازدواج از تعداد دختر ها بیشتر شده و چه بسا تعداد قابل توجهی از آنان تا پایان عمر مجرد باقی بمانند اگر چه ممکن است تعدادی از مردان به فکر خروج ازکشور برای ازدواج افتند البته امکان واردات دختر از کشور های دیگر را نیز می توان در نظر گرفت! در هر حال این مشکل را با قانون چند همسری هم نمی توان رفع نمود!!
لازم به ذکر است در صورتی که بخشی از افراد جامعه بدلیل عدم تعادل تعداد پسر و دختر آماده ازدواج مجرد باقی بمانند علاوه بر ایجاد زمینه های فساد برای آنان بخش وسیعی ازافراد متاهل جامعه را نیز به فساد سوق می دهند حال این سوال پیش می آید که آیا افزایش تعداد افراد مجرد در جامعه را باید یک معضل بشمار آورد و یا اینکه مانند غربیها آن را به عنوان عامل کنترل جمعیت بحساب آورده و از آن استقبال نمود به هر حال پیش بینی میزان تجرد در بین زنان و مردان در سالهای بعد می تواند امکان تصمیم گیری های حساب شده و بموقع برای سیاستگزاران بهداشتی و بلکه فرهنگی و اقتصادی را فراهم سازد.
در یک بررسی وسیع که بوسیله دفتر سلامت خانواده و جمعیت در وزارت بهداشت و درمان و با نظارت مرکز آمار و همکاری کارشناسان و سازمانهای بین المللی در مهر ماه سال 1379 انجام شد آمار و اطلاعات بسیاری در زمینه جمعیت و شاخصهای توسعه جمع آوری گردید در این تحقیق علاوه بر سن تولد کلیه افراد خانواده سن ازدواج در زوجین مورد سوال قرار گرفت که زمینه بسیار مناسبی را برای انجام تحقیق در این زمینه فراهم ساخته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
موطن اولیه عسلک پنبه مناطق حاره آفریقا، جنوب شرقی آسیا و کشورهای هند و پاکستان است. در این نقاط به زراعتهای توتون، تنباکو و پنبه آسیب فراوان وارد می آورد. عسلک برگ پنبه برای اولین بار در سال 1323 در اطراف کرمان جمع آوری شده و در همان سالها در نقاط پنبه خیز فارس و کرمان انتشار داشته است. در سال 1327 تراکم و افزایش جمعیت این آفت در گرمسار بحد بسیار زیادی رسیده و در آنسال اغلب مزارع پنبه به این آفت مبتلا بوده اند. در سالهای اخیر مساحت زیر کشت این قبیل محصولات زراعی و توزیع فرآورده های آنها در سطح کشور افزایش یافته، درنتیجه دامنه انتشار و تراکم جمعیت آفت نیز بالا رفته است و خسارت کیفی آفت بعلت آغشته شدن الیاف به شیره های مترشحه از آفت بحدی بوده است که در صدور قسمتی از پنبه های تولیدی بخارج از کشور و همچنین در مصرف داخلی آن اشکالاتی ایجاد نموده است. پس همانطور که ملاحظه می کنید این آفت دیرزمانی است که سطح قابل ملاحظه ای از پنبه کاریهای کشور را مورد هجوم خود قرار داده و به اقتصاد کشور صدمات جبران ناپذیری وارد نموده است. لذا برخورد جدی و اصولی با این آفت می تواند از بروز صدمات بیشتر جلوگیری نماید.
صدمات عسلک برگ پنبه
در سالهای اخیر عسلک پنبه در مناطق مهم پنبه خیز ایران و برخی از مناطق کشت جالیز حالت طغیانی پیدا نموده و اکنون از مهمترین آفات پنبه و جالیز بشمار می آید.
1-در مزارع پنبه آلوده، جمعیت آفت در شرایط جوی مساعد بسرعت بالا می رود و بر اثر مکیدن شیره نباتی، محصول پنبه را نامرغوب کرده و مقدار عملکرد آنرا در واحد سطح «هکتار» بطور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.
2-همراه با ورود عضو مکنده حشره به بافت برگها مقداری از آنزیمهای حشره وارد بافت برگها می گردد. آشکار است که این آنزیمها دارای اثرات مضری در فیزیولوژی گیاه بوده که به تدریج موجب خشک شدن و مرگ برگها و بوته ها می گردد.
3-بر اثر ترشح مقدار زیادی شیره از حشره و برگهای مورد حمله سطح روئی و زیری برگها با این شیره آغشته می گردند این شیره علاوه بر اینکه موجب بسته شدن استوماتها و مختل شدن فعالیتهای حیاتی برگ می گردد محل مناسبی برای رشد بعضی از قارچها گردیده در اینصورت سطح برگ منظره سیاه رنگی بخود گرفته و بدون شک این چنین برگهائی قادر بانجام اعمال حیاتی نبوده و بالطبع موجب تقلیل رشد بوته می گردند.
4-شیره مترشحه از برگها و حشره بتدریج باعث آلودگی الیاف می گردند. این آلودگی کیفیت الیاف را از نظر ارزش نساجی پایین می آورد. این محصول آلوده به شیره مقدار قابل ملاحظه ای خاک و خاشاک بخود جذب کرده و کیفیت پنبه را بیشتر پایین می آورد.
مقصود از شرح فوق اینستکه آلودگی این آفت در مزارع پنبه موجب ریزش مقدار قابل ملاحظه ای از غنچه و گل و قوزه های کوچک می گردد، رشد قوزه های بزرگ را متوقف و درنتیجه از نظر کمی و کیفی آسیب زیادی می رساند.
مناطق انتشار آفت در ایران و جهان
این حشره در سواحل خلیج فارس، استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان، جنوب خراسان، مناطق پنبه خیز فارس و کرمان و پاره ای از نقاط گرمسیر استان مرکزی و همچنین گرمسار و گرگان و گنبد انتشار دارد.
در کشورهای دیگر عسلک پنبه در قاره آفریقا، جنوب و جنوب شرقی آسیا، خاور نزدیک، مناطق گرمسیر خاورمیانه، سواحل دریای مدیترانه و دریای سیاه دیده شده است.
مشخصات ظاهری آفت
حشره بالدار: حشره بالدار خیلی ریز و درای افراد نر و ماده است. اندازه حشره نزدیک به یک میلیمتر می رسد. عرض بدن با بالهای باز حدود 5/2 میلیمتر است.
رنگ اصلی بدن زرد لیموئی ولی بدلیل پوشیده شدن سطح بالها و بدن از گرد مومی سفیدرنگ رنگ ظاهری حشره سفید به نظر می رسد. چشمها قرمز رنگ و بدو قسمت تقسیم شده است. شاخکها 7 مفصلی و رنگ آن زرد لیموئی است.
بالها شبیه هم بوده و حشره بالدار بوسیله خرطوم شیره نباتی را می مکد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
تاریخچه فعالیت شرکت
کلیات
شرکت صنعتی هنکل (سهامی خاص) بصورت شرکت سهامی خاص تأسیس شده است و طی شماره 16431 مورخ 30/10/1351 در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی تهران به ثبت رسیده است.
2-1- فعالیت اصلی شرکت
موضوع فعالیت شرکت طبق ماده 2 اسانامه شرکت شامل تولید، فروش، واردات و صادرات ماستیکهای صنعتی، چسب، مواد پاک کننده و سایر فعالیتهای مربوطه است.
3-1- وضعیت اشتغال
متوسط تعداد کارکنان دائم و موقت طی سال به شرح زیر بوده است:
10/10/1382
10/10/1381
کارکنان دائم
86 نفر
84 نفر
کارکنان موقت
13 نفر
7 نفر
مبنای تهیه صورتهای مالی
صورتهای مالی اساساً بر مبنای بهای تمام شده تاریخی تهیه و در موارد مقتضی از ارزشهای جاری نیز استفاده شده است.
1-3- موجودی مواد و کالا
موجودی مواد و کالا به اقل بهیا تمام شده و خالص ارزش فروش تک تک اقلام مشابه ارزشیابی میشود. در صورت فزونی بهای تمام شده نسبت به خالص ارزش فروش، ما به التفاوت به عنوان ذخیره کاهش ارزش موجودی شناسایی می شود. بهای تمام شده موجودیها با به کارگیری روشهای زیر تعیین میگردد:
روش مورد استفاده
مواد اولیه و بسته بندی
میانگین موزون
کالای ساخته شده
میانگین موزون
2-3- سرمایه گذاریها
سرمایه گذاریهای بلند مدت به بهای تمام شده پس از کسر هرگونه ذخیره باعث کاهش دائمی در ارزش هر یک از سرمایه گذاریها ارزشیابی یم شود درآمد حاصل از سرمایه گذاریهای بلند مدت هنگام تحقق (تصویب سود توسط شرکت سرمایه پذیر) شناسایی می شود.
3-3- داراییهای ثابت مشهود
1-3-3- داراییهای ثابت مشهود بر مبنای بهای تمام شده در حسابها ثبت می شود. مخارج بهسازی و تعمیرات اساسی که باعث افزایش قابل ملاحظه در ظرفیت با عمر مفید داراییهای ثابت با بهبود اساسی در کیفیت بازدهی آنهاذ می گردد، به عنوان مخارج سرمایه ای محسوب و طی عمر مفید باقیمانده داراییهای مربوط مستهلک می شود. هزینه های نگهداری و تعمیرات جزئی که به منظور حفظ یا ترمیم منافع اقتصادی مورد انتظار واحد تجاری از استاندارد عملکرد ارزیابی شده اولیه دارایی انجام می شود، هنگام وقوع به عنوان هزینه های جاری تلقی و به حساب سود و زیان دوره منظور می گردد.
3-3-3- استهلاک داراییها ثابت با توجه به عهمر مفید برآوردی داراییهای مربوط (و با در نظر گرفتن آیین نامه استهلاکات موضوع ماده 151 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1366) و بر اساس نرخها و روشهای زیر محسوب می شود:
دارایی
نرخ استهلاک
روش استهلاک
ساختمان
8 و 10 درصد
نزولی
ماشن آلات
15 و 12 و 10 ساله
نزولی و خط مستقیم
تاسیسات
(15 و 13 و 12 ساله)
نزولی و خط مستقیم
وسایل نقلیه
30% و 25%
نزولی
اثاثیه و منصوبات
10 ساله
خط مستقیم
ابزار آلات
4 ساله
خط مستقیم
4-3-3- برای داراییهای ثابتی که در خلرال ماه تحصیل و مورد بهره برداری قرار می گیردد، استهلاک از اول ماه بعد محاسبه و در حسابها منظور می شود. در مواردی که هر یک از داراییهای استهلاک پذیر پس از آمادگی جهت بهره برداری به علت تعطیل کار یا علل دیگری برای مدتی مورد استفاده قرار نگیرد، میزان استهلاک آن برای مدت یاد شده معادل 30% نرخ استهلاک منعکس در جدول بالا است.
4-3- مخارج تامین مالی
مخارج نامین مالی به عنوان هزینه سال شناسایی می شود به استثنای مخارجی که مستقیماً قابل انتساب به ساخت داراییهای واجد شرایط است.
5-3- تسعیر ارز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
مقدمه
کشور ما تقریبا بیش از نیم قرن است که با آمریکا بیش از هر کشور دیگری رابطه گسترده دارد . در این مدت، تحولات و سیاستهای داخلی و خارجی ایالات متحده تاثیر به سزایی در تحولات کشور ما داشته است و دارد . البته چگونگی این رابطه بسیار متفاوت و همواره با نوسانات زیادی همراه بوده و روند مستمر و یک نواختی را طی نکرده است . به عبارت دیگر، قبل از انقلاب اسلامی، با توجه به امتیازاتی که امریکاییها به دست آورده بودند، حق هرگونه مداخله در امور ایران را داشتند و نوعی رابطه دست نشاندگی و سروری میان دو کشور به وجود آمده بود; ارتباطی که برای مردم، روشنفکران و روحانیون تحمل ناپذیر بود . برعکس، بعد از انقلاب اسلامی، رابطه ما با امریکا، بسیار خصمانه شد تا آنجا که به قطع روابط سیاسی بین دو کشور منجر گردید .
منظور از رابطه وجود هرگونه ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین دو کشور است که شامل روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو دولت (ارتباطات بینالمللی) و همچنین بین دو ملت (ارتباط بینالمللی) و براساس احترام متقابل به حق حاکمیت دو کشور میباشد .
طرح این بحث از دو جهت اهمیت دارد: اولا: ایالات متحده امریکا یکی از کشورهای قدرتمند و مطرح جهانی است و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که رقیب دیرینه امریکا بعد از جنگ جهانی دوم بود، قدرت این کشور رو به فزونی نهاد، تا آنجا که ابرقدرت بلامنازع جهان شد . بررسی چگونگی رابطه ایران و امریکا بعد از فروپاشی نظام دو قطبی جهان، در بحثهای یاستخارجی اهمیتخاصی دارد; زیرا میتواند به نوعی تحولات کشور تجدید نظر طلب (ایران) را، آن هم در شرایط جدید قدرت امریکا، مورد مطالعه قرار دهد . ثانیا: از زمان تیره شدن روابط میان ایران و امریکا بحثی بسیار جنجالی در سطوح مختلف جامعه مطرح شد مبنی بر اینکه نحوه روابط این دو دولت در آینده باید چگونه باشد . موضوع مورد بحث تا حدود زیادی به این پرسش پاسخ میدهد .
در این مقاله چگونگی این رابطه را از منظر امام خمینی (س)، بنیانگذار جمهوری اسلامی و اصلیترین فرد مخالف حضور امریکا در ایران و منطقه و کسی که دست امریکا را از ایران قطع کرد، بررسی میکنیم; زیرا بدون تردید، نگرش و طرز تفکر رهبر موفق انقلاب نسبتبه مسائل سیاسی جامعه، کمک زیادی به فهم پدیدههای سیاسی و اجتماعی خواهد کرد .
بدین ترتیب، محتوای اصلی این مقاله، برسی فرایند رابطه ایران و امریکا قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از طریق موضعگیری و نحوه نگرش حضرت امام (س) میباشد . در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا امکان رابطه میان ایران و امریکا وجود دارد یا خیر، اگر وجود ندارد، چرا؟ و اگر وجود دارد تحت چه شرایطی ممکن استبرقرار شود، این بحثحکایت از سلب و ایجاب رابطه بین دو کشور دارد:
فرضیه اساسی این است که امکان ایجاد رابطه در نظریات حضرت امام (س)، تحتشرایطی خاص وجود دارد، اما فرضیه رقیب بیانگر آن است که امکان ایجاد چنین رابطهای در نظریات ایشان وجود ندارد .
حضرت امام (س) از 15 خرداد 1342 تا 14 خرداد 1368، اظهارنظرهایی درباره امریکا و نقش و جایگاه آن در ایران داشتهاند که میتوان آنها را به سه بخش کلی تقسیم کرد: بخش اول، از شروع زعامتحضرت امام (س) تا سرنگونی شاه; بخش دوم، از اواخر سلطنتشاه و بحبوحه انقلاب اسلامی یعنی از واژگونی رژیم شاهنشاهی تا استقرار نظام جمهوری اسلامی; و بخش سوم، از استقرار نظام جدید تا زمان رحلت ایشان .
قبل از شروع بحث ذکر نکاتی ضروری به نظر میرسد: اول اینکه، رابطه ایران و امریکا به صورت یک جانبه یعنی فقط از دیدگاه امام نسبتبه امریکا مطرح میشود و دیگر اینکه سعی شده است، از سخنرانیها و نوشتجات حضرت امام (س) که در مجموعه صحیفه نور جمع آوری شده استبه گونهای توصیفی و تحلیلی استناج شود تا شرح و تفاسیرهای مختلف از آن .
مروری بر تاریخچه روابط ایران و امریکا
به طور کلی، روابط ایران و امریکا را میتوان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول، اواخر قرن نوزدهم تا شروع جنگ جهانی دوم را در برمیگیرد که با توجه به استراتژی انزواطلبی امریکا، نفوذ این کشور در ایران چندان محسوس نبود و صرفا به اعطای برخی خدمات آموزشی و بهداشتی و اعزام تعدادی از مستشاران امریکایی به قصد انجام اصلاحات به خصوص اصلاح امور مالی در ایران ختم میشد .
دوره دوم، از زمان اشغال ایران از سوی متفقین، در جریان جنگ جهانی دوم آغاز و تا پیروزی انقلاب اسلامی به طول انجامید . در این دوره، به تدریج، نفوذ امریکا در ایران رو به افزایش گذارد و تعدادی از نیروهای نظامی امریکا نیز در ایران مستقر شدند . تحولات این دوره به دو بخش تقسیم میشود: بخش نخست از اشغال ایران توسط متفقین تا کودتای 1332 را شامل میشود، که امریکا به تحکیم مواضع خود در ایران پرداخت و با توجه به نقشی که ایران در مقابله با کمونیسم داشت، سعی کرد ایران را به اردوگاه سرمایهداری ملحق کند . مصداق این ادعا، تلاش کشور مزبور برای خروج نیروهای شوروی از ایران در زمان پایان جنگ جهانی دوم و جلوگیری از تجزیه ایران بود . بخش دوم با کودتای 1332 آغاز میشود که طی آن موقعیت امریکا درایران تثبیتشد و با نقشی که در حوادث نفت و بازگرداندن شاه به ایران انجام داد به صورت قدرتی بلامعارض در ایران درآمد . در این دوران بود که امریکا با حمایت همه جانبه از رژیم شاه، ایران را به صورت ژاندارم منطقه درآورد و با توجه به کاهش نفوذ انگلیس در منطقه خلیج فارس، امنیت منطقه را به دست ایران سپرد، و به این منظور سیل جنگ افزارهای امریکایی را به ایران روانه کرد و ایران نیز با سرکوبی برخی جنبشهای مترقی منطقه، همچون ظفار، به ایفای نقش ژاندارمی در منطقه پرداخت .