لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت
عموما نوشتهاند ماجراى این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواستخدیجه،رسول خدا«ص»بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه براى خدیجه بهسفرى تجارتى اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانى که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوى مکرمهعلاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...
که البته اصل داستان و پارهاى از خصوصیاتى که در آن ذکر شدهمورد نقد و بررسى است که بعدا خواهیم گفت.
و از پارهاى روایات دیگر نیز استفاده مىشود که این علاقهو اشتیاق پیش از آن سفر تجارتى در دل خدیجه پیدا شده بودو جریان سفر مزبور،بر فرض صحت،به این عشق و علاقه کمککرد.
ابن شهر آشوب«ره»در کتاب مناقب خود روایت کرده کهدر روز عیدى زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند کهمردى یهودى در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبى فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل».
-نزدیک است در میان شما پیامبرى برانگیخته شود پسهر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبى براى گام زدن او باشدحتما اینکار را بکند...
زنان قریش در برابر این گستاخى و جسارتى که به آنها کردهبود او را با مشتهاى سنگریزه از نزد خود راندند ولى این گفتار مردیهودى بارقهاى در دل خدیجه که در جمع آن زنان حضور داشتایجاد کرد و محبتى از پیامبر گرامى اسلام در قلب او جایگیرساخت... (1)
البته باید براى توضیح بیشتر این مطلب را به این حدیث اضافهکرد که طبق روایات پسر عموى خدیجه یعنى ورقة بن نوفل نیزکه از ادیان آسمانى و انبیاء الهى اطلاعاتى داشت و کتابهائى رادر این زمینه خوانده بود خبرهائى از ظهور آنحضرت داده بود،و درپارهاى از اوقات آن روایات را بر آنحضرت منطبق مىدانست...
بشرحى که در داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»خواهد آمدو همچنین روایات و خبرها و پیشگوئیهاى دیگرى که در اثر آن خبرها خدیجه در حد زیادى امیدوار شده بود که آن پیامبر مبعوثمحمد«ص»خواهد بود،و البته جریان آن مسافرت نیز که نقلشده ممکن استبه این علاقه و امید کمک کرده باشد...
و اما داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه بهاجمال و تفصیل نقل شده و در کتابهاى شیعه و اهل سنت روایتشده،و ما تفصیل آنرا در کتاب زندگانى رسولخدا«ص»ذکرکردهایم که ذیلا از نظر شما مىگذرد،و سپس به تجزیه و تحلیلو نقد و بررسى آن مىپردازیم:
سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه:
اینان نوشتهاند روزى که رسولخدا«ص»عازم سفر شامو تجارت براى خدیجه گردید،و هنگامى که مىخواستند حرکتکنند خدیجه غلام خود«میسرة»را نیز همراه آنحضرت روانه کردو بدو دستور داد همه جا از محمد«ص»فرمانبردارى کندو خلاف دستور او رفتارى نکند.
عموهاى رسولخدا«ص»و بخصوص ابوطالب نیز در وقتحرکتبنزد کاروانیان آمده و سفارش آنحضرت را به اهل کاروانکردند و بدین ترتیب کاروان بقصد شام حرکت کرد و مردمى کهبراى بدرقه رفته بودند بخانههاى خود بازگشتند.
وجود میمون و با برکت رسولخدا«ص»که بهر کجا قدم میگذارد برکت و فراخى نعمت را با خود بدانجا ارمغان مىبردموجب شد که اینبار نیز کاروان مکه مانند چند سال قبل،ازآسایش و سود بیشترى برخوردار گردد و آن تعب و رنج و مشقتهاىسفرهاى پیش را نبیند،و از اینرو زودتر از معمول بحدود شامرسیدند.
مورخین عموما نوشتهاند:هنگامى که رسولخدا«ص»بنزدیکى شام-یا همان شهر بصرى-رسید از کنار صومعهاى عبورکرد و در زیر درختى که در آن نزدیکى بود فرود آمده و نشست.
صومعه مزبور از راهبى بود که«نسطورا»نام داشت،و با«میسرة»که در سفرهاى قبل از آنجا عبور میکرد آشنائى پیدا کردهبود.
«نسطورا»از بالاى صومعه خود قطعه ابرى را مشاهده کردهبود که بالاى سر کاروانیان سایه افکنده و هم چنان پیش رفتتا بالاى سر آندرختى که محمد«ص»پاى آن منزل کرد ایستاد.
میسرة که بدستور بانوى خود همه جا همراه رسولخدا«ص»بود،و از آنحضرت جدا نمىشد ناگهان صداى نسطورا را شنید کهاو را بنام صدا میزند!
میسرة برگشت و پاسخ داده گفت:«بله»!
نسطورا-این مردى که پاى درخت فرود آمده کیست؟
میسرة-مردى از قریش و از اهل مکه است! نسطورا بمیسرة گفت:بخدا سوگند زیر این درخت جز پیغمبرفرود نیاید،و سپس سفارش آنحضرت را به میسرة و کاروانیانکرد و از نبوت آنحضرت در آینده خبرهائى داد.
کار خرید و فروش و مبادله اجناس کاروانیان بپایان رسیدو آماده مراجعتبمکه شدند،میسرة در راه که بسوى مکهمىآمدند حساب کرد و دید سود بسیارى در این سفر عائد خدیجهشده از اینرو بنزد رسولخدا«ص»آمده گفت:ما سالها استبراىخدیجه تجارت مىکنیم و در هیچ سفرى این اندازه سود نبردهایم،و از اینرو بسیار خوشحال بود و انتظار میکشید هر چه زودتر بمکهبرسند و خود را بخدیجه رسانده و این مژده را به او بدهد.
و چون به پشت مکه و وادى«مر الظهران»رسیدند بنزدرسولخدا آمده گفت:خوب استشما جلوتر از کاروان بمکهبروید و جریان مسافرت و سود بسیار این تجارت را به اطلاعخدیجه برسانید!
نزدیک ظهر بود و خدیجه در آنساعت در غرفهاى که مشرفبر کوچههاى مکه بود نشسته بود ناگاه سوارى را دید که از دوربسمتخانه او مىآید و لکه ابرى بالاى سر او است و چنان استکه پیوسته بدنبال او حرکت مىکند و او را سایبانى مىنماید.
سوار نزدیک شد و چون بدر خانه خدیجه رسید و پیاده شد دید محمد«ص»است که از سفر تجارت باز مىگردد.
خدیجه مشتاقانه او را بخانه درآورد و حضرت با بیان شیرینو سخنان دلنشین خود جریان مسافرت و سود بسیارى را که عائدخدیجه شده بود شرح داد و خدیجه محو گفتار آنحضرت شده بودو پیوسته در فکر آن لکه ابر بود و چون سخنان رسولخدا«ص»تمام شد پرسید:
-میسرة کجاست؟
-فرمود:بدنبال ما او هم خواهد آمد.
خدیجه:که مىخواستبه بیند آیا آن ابر براى سایبانى اودوباره میآید یا نه.گفت:خوبستبنزد او بروى و با هم بازگردید!
و چون حضرت از خانه بیرون رفتخدیجه بهمان غرفه رفتو بتماشا ایستاد و با کمال تعجب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
به اطراف خود نگاه کنید.
چه می بینید؟ از آنچه که میبینید چه احساسی دارید؟ برای شما چه پرسشهائی در این زمینه ایجاد میشود؟ برای یافتن پرسشهای خود چه پاسخهائی دارید. ما پدیدههای بسیار گوناگونی را درمحیط اطراف خود مشاهده میکنیم و همواره درصدد پیداکردن نظم یا نظام یا ارتباط بین پدیدههای طبیعی هستیم.
با مشاهدات دقیقتر انسان به این نتیجه میرسد، اگرچه پدیدههائی که در محیط اطراف او رخ میدهد ممکن است از نظر ظاهری با هم متفاوت باشندولی همه آنها از نظامهای کاملاً مشخصی پیروی میکنند. هدف اصلی علم فیزیک کشف، بیان و بررسی این نظامها و قوانین است. فضای اطراف ما از ماده و انرژی تشکیل شده است.
شاید نیم میلیون سال پیش بود که انسانهای اولیه آتش را کشف کردند. پیش از این کشف آدمی، بوته و جنگلهایی را که بر اثر صاعقه یا توفان به آتش کشیده شده بود، دیده و از برابر آنها گریخته بوده است.
اما کشف آتش به عنوان یک منبع انرژی میسر شد که بشر درباره مزایای آن اندیشیده و بر ترس غریزی خود چیره شود. پس از کشف آتش او توانست با سوزاندن چوب و افروختن آتش، مأمن خود را روشن و گرم کند. با این که اختراع آتش و استفاده از چوب به عنوان اولین انرژی و مهمترین اختراع تاریخ بشری محسوب می شد. ولی طی هزاران سال بشر از چوب تنها برای گرم کردن خود، ایجاد روشنایی در شب، و گداختن فلزها و ساختن ظروف سفالی و شیشهای استفاده کرده است.
در قرون وسطای میلادی، انسان ماده دیگری را به نام زغال سنگ را شناخت و از آن به عنوان منبع انرژی استفاده کرد. از این ماده علاوه بر گداختن فلزات و ساخت شیشه و سفالینه، توانست ماشین بخار را راهاندازی کند.
در سال 1764 میلادی یک مهندس اسکالندی به نام جیمز وات نخستین ماشین بخار واقعا عملی را ساخت در این ماشین مصرف سوخت باعث میشد که ماشین کار کند به این ترتیب به تدریج ماشین جای نیروی ماهیچهای انسان را گرفت. و راه رسیدن به دنیای جدید را هموار کرد.
از ماشین بخار ابتدا برای کشیدن آب از معدن یا چاه استفاده میشد ولی به تدریج از آن به عنوان انرژی برای راهاندازی کشتیهای عظیم الجثه، و لوکومتیو و نیز دستگاههای کارخانجات صنعتی استفاده شد و به این ترتیب انسان توانست با تبدیل انرژی نیروی زغال سنگ را جانشین نیرو و زور بازوی آدمی کند.
استفاده از نیروی زغال سنگ در ماشینهای بخار اگر چه در قرنهای گذشته برای تولید نیرو به مقدار زیاد و مداوم بسیار مناسب بود اما بشر به دنبال کارمایهای بود تا کارهایی انجام دهد که از عهده بخار بر نمیآید؛
استفاده از نیروی زغال سنگ در ماشینهای بخار اگر چه در قرنهای گذشته برای تولید نیرو به مقدار زیاد و مداوم بسیار مناسب بود اما بشر به دنبال کارمایهای بود تا کارهایی انجام دهد که از عهده بخار بر نمیآید؛
جان تاردیر دانشمند فرانسوی برای اولین بار در سال 1618 میلادی راه تولید گاز از زغال سنگ را برای روشنایی به کار برد.
طبیعتاً توجه دانشمندان به خصوص به این جلب شد که چگونه میتوان انرژی را از جایی به جای دیگر منتقل کرد. دانشمندان میخواستند بدانند که از یک مقدار معین سوخت دقیقا چه مقدار انرژی میتوان به دست آورد. برای این کار آنها کم کم فهمیدند که چگونه میتوان مقدار انرژی را دقیقتر و دقیقتر اندازهگیری کرد.
در دهه 1840 میلادی دانشمندی انگلیسی به نام ژول (1889- 1818 میلادی) اندازهگیریهای بسیاری در این مورد انجام داد. او با شکلهای گوناگون انرژی مثل نور، صوت، حرکت، گرما، الکتریسیته و مغناطیس کار کرده و انرژی را از شکلی به شکل دیگر و از جایی به جای دیگر تبدیل و منتقل میساخت. چون متوجه شده بود که در همه این تغییرها و جابهجاییها مقدار کل انرژی هیچ وقت تغییر نمیکند. در سال 1842 نیز یک پزشک آلمانی به نام روبرت مایریل نتیجهگیری ژول را با انجام اندازهگیریهای دقیق تایید کرد.
از سوی دیگر بشر با تکمیل فرضیات و آزمایشات دو هزار و پانصد ساله خود به تولید الکتریسیته و به منبع عظیم انرژی الکتریکی دست یافته و با انجام فرضیه ها و نتایج تکمیلی توانست هم الکتریسیته را در معرض خدمت به جامعه قرار دهد و هم به آرزوی صد هزار سالهاش تبدیل شب به روز تحقق بخشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
شریعتی و مطهری ، از نگاه یکدیگرمرور سیر تاریخی تقابلات آیت الله مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی
شاید مطهری که خود جزو موسسین حسینیه ارشاد بود و در آنجا سالها درس داده بود و در میان قشر دانشجو و روشنفکر مقام بالایی داشت نمی توانست ببیند که از حسینیه کنار رفته و به جایش کسی آمده که پای هر درسش ۵۰۰۰ نفر جوان می نشستند و او مجبور بود در مسجد الجواد حرفهایش را برای ۲۰..۳۰ نفر بزند که تازه اکثر آنها پیرمرد بودند.
مقدمه:
آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایران بودند. نه می توان زحمات مطهری را نادیده انگاشت و نه می شود به شریعتی بی اعتنا بود. این دو (در کنار دیگر بزرگان) بار فرهنگی انقلاب را به دوش کشیدند. ذهن ها را آماده کردند و طرحی نو در انداختند. گرچه تاثیر گذاری شریعتی در نسل جوان بیشتر بود و معلم انقلاب لقب گرفت اما نقش مطهری را که از بنیانگذاران حسینیه ارشاد بود نیز نمی توان در آگاهی دادن و تعلیم و تربیت آن نسل انکار کرد. شریعتی با آن بیان جذاب و گیرایش (که مارکسیسیت ها را یکضرب شیعه می کرد!) اسلام را از پستو بیرون کشید و پایه گذار یک حرکت پرخروش مردمی شد. اسلام و مذهب را بی واسطه فهمید. اینگونه شد که توانست با فهم نو از دین و مذهب سیل جوانان را به حسینیه ارشاد سرازیر کند چنانکه در هر درس ۵۰۰۰ نفر پای صحبتش می نشستند. مقصود از این نوشته نه تمجید از شریعتی است و نه تجلیل از مطهری ؛ نه تخریب شریعتی است و نه تنبیه مطهری. تنها شرح و بسط یک درگیری فکری است بین یک عالم اسلامی و یک روشنفکر دینی(1). دعوای یک ملای کور و یک خاموش فکر غربزده نیست. کشمکش فکری است میان یک روحانی علوی و یک متفکر اسلامی. قصد ما بزرگ نمایی و یا تخریب وجهه ی این دو نیست. تحقیق و تحلیلی است بر این دو بزرگوار که شاید " فاعتبروا یا اولی الابصار.... "
حسینیه ارشاد موسسه ای مذهبی فرهنگی بود که در سال ۱۳۴۲ به همت محمد همایون و علی آبادی و ناصر میناچی با همفکری مطهری تاسیس شد. تعیین سیاست عمومی و انتخاب سخنرانان اکثرا به عهده ی مطهری بود (2) سال ۱۳۴۵ مطهری از استاد محمد تقی شریعتی دعوت می کند تا برای سخنرانی به ارشاد بیاید و استاد تا سال ۱۳۴۶ در محل موقت حسینیه به ایراد سخنرانی می پرداخت. در سال ۴۸ که موضوع چاپ نشریات داخلی حسینیه پیش آمد مطهری اولین نشریه حسینیه را در دو جلد به نام "محمد خاتم پیامبران" منتشر کرد. مطهری از شریعتی دعوت می کند تا مقاله ای برای این نشریه بفرستد و در نامه ای به دکتر می نویسد: "برادر عزیز دانشمندم. قلب خود شما گواه است که چقدر به شما ارادت می ورزم..."(3) دکتر شریعتی برای این کتاب دو مقاله فرستاد ۱- هجرت تا وفات ۲- سیمای محمد. و به مطهری اجازه داده بود که هر یک از این مقالات را که می پسندد چاپ کند." مطهری چنان از خواندن زندگی محمد به وجد آمده بود که آنرا سه بار به طور کامل خوانده بود. مطهری هر دو مقاله را چاپ کرد و در نامه ای به پدر شریعتی از او تجلیل و تمجید کرد"(4)
با انتشار این دو مقاله سیل انتقادات و حمله ها از روحانیون سنتی شروع شد. "چرا جلوی اسم محمد "حضرت" و "ص" نگذاشته ؟(5) مطهری در مقابل این حملات ایستاد و از شریعتی دفاع کرد. درباره ی شریعتی گفته بود:" چون رشته او جامعه شناسی است و خوب هم درس خوانده و کاملا بر اعصابش مسلط است در بیان الفاظ معرکه است. چون جوانها از فکلی ها کمتر بحث های دینی شنیده اند و او هم به زبان جوان ها صحبت می کند اینست که بیشتر از ما طالب دارد."(6)
شریعتی از سال ۴۵ با سخنرانی "مخروط جامعه شناسی" همکاری خود را با ارشاد آغاز می کند. تا جایی که به قول خود شریعتی حسینیه با خون و فکر و شخصیتش عجین می شود(7)رضا داوری در بیان خاطره ای از دیدار با مرحوم مطهری می گوید:" ایشان (مطهری) زبان به ستایش شریعتی گشودند و گفتند: بعضی از مقالات دکتر شریعتی و از جمله زن در چشم و دل محمد را هیچ یک از ما نمی توانستیم بگوییم.
با آمدن شریعتی و استقبال شدید دانشجویان رفته رفته مرحوم مطهری نسبت به شریعتی بدبین می شود. جای تمجید ها, تنقید ها نشست و جای تکریم ها ,تعذیب ها. اطرافیان نیز به این اختلاف دامن می زدند. پرویز خرسند می گوید: "روزی برای برداشتن وسایل مورد نیاز به حسینیه آمدم. در گوشه ی سالن آقای ... را دیدم که با مرحوم مطهری گفتگو می کرد. از کنارشان که گذشتم اسم شریعتی را شنیدم و اینکه چه کسی باید برود و چه کسی باید بماند. کنجکاو شدم وایستادم. آقای ... به مرحوم مطهری می گفتند: "بین شما و دکتر شریعتی فقط یکی باید اینجا بماند و تصمیم قطعی است. مرحوم مطهری گفتند حالا چه کسی قرار است بماند؟ آقای ... پاسخ داد: چون جوان ها استقبال بیشتری از دکتر شریعتی دارند قرار است ایشان بماند. مرحوم مطهری خیلی ناراحت شد". من تصور کردم که این تصمیم هیئت مدیره است و خود دکتر هم قضیه را می داند. بلافاصله به آپارتمان برگشتم و داستان را برای شریعتی گفتم. متوجه شدم او کاملا بی خبر است. وقتی حرفهایم را شنید با عصبانیت گفت:"این احمقانه ترین کاری بود که می توانستند انجام دهند.این ها نمی فهمند که نه حضور مطهری عرصه را بر من تنگ می کند و نه حضور من مانع کار اوست. او استاد فلسفه وحکمت است و من جامعه شناسی درس می دهم و این هر دو برای جامعه ی جوان ها مفید است"(8)
با روشن شدن افکار شریعتی و تز اسلام منهای روحانیت و انتقاد به مجلسی و خواجه نصیر ,مطهری که زمانی دائما از شریعتی و افکارش و زبانش تعریف می کرد کم کم شروع به موضع گیری در مقابل شریعتی نمود. البته باید گفت که خود مرحوم مطهری به انتقاد از روحانیون اعتقاد داشت اما می گفت این ما هستیم که باید خودمان را نقد کنیم و دخالت کردن غیر روحانیون در مباحث دینی را بر نمی تابید. به همین دلیل مرحوم مطهری جلسه ای را تشکیل داد تا برای سخنرانان ضوابط و معیار هایی در نظر گرفته شود. شاید بیشتر این ضوابط به خاطر این بود که شریعتی از حسینیه کنارگذاشته شود.(9) در این تبصره ها عدم تجاهر به فسق و پایبندی به تقوا و پرهیز از گناهان کبیره گنجانده شده بود. به قول محمد همایون صاحب حسینیه: "پس لطف کنید یک تبصره هم بگذارید که سخنران کچل هم نباید باشد! (اشاره به اینکه همه ی این ضوابط به خاطر حذف شریعتی است) اما چگونه می شد شریعتی را حذف کرد؟ شریعتی ای که شهرت حسینیه مدیون او بود. ناصر میناچی می گوید: "حسینیه ای که در طول چندین سال فعالیتش فقط توانسته بود ۲ جلد کتاب محمد خاتم پیامبران بیرون دهد و جلد دوم با عدم استقبال مردم مواجه شده بود و اگر جلد اول به چاپهای بعدی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ایروبیک در یک نگاه
همه ماهیچههای موجود در بدن میتوانند کالری بسوزانند بنابراین هرچه بیشتر این ماهیچهها کار کنند، کالری بیشتری میسوزانند. پس فقط بر رژیم غذایی تکیه نکنید. ورزش کنید تا به وزنی که همیشه آرزوی آن را داشتهاید، برسید.
همه ماهیچههای بدن میتوانند کالری بسوزانند پس باید بیشتر کار کنند تا انرژی بیشتری مصرف شود اینکه ورزش یک بخش مهم از یک برنامه موفق کاهش وزن است، واقعیتی پذیرفته شده است. همه ماهیچههای موجود در بدن میتوانند کالری بسوزانند بنابراین هرچه بیشتر این ماهیچهها کار کنند، کالری بیشتری میسوزانند. پس فقط بر رژیم غذایی تکیه نکنید. ورزش کنید تا به وزنی که همیشه آرزوی آن را داشتهاید، برسید.
نفس عمیق بکشید. اگرچه تنفس عمیق به تنهایی نمیتواند چربیهای اضافی اطراف رانها و شکمتان را کم کند اما شما را آرامتر میکند، از استرستان میکاهد و باعث میشود در طول روز انرژی بیشتری داشته باشید.
صبحها بعد از بیدارشدن از خواب، شبها قبل از خوابیدن و حداقل یک بار در طول روز این کار را انجام دهید. برای اینکه نفس عمیق بکشید، میتوانید در حالت ایستاده یا درازکشیده روی تخت باشید - هر حالتی که احساس راحتی بیشتری میکنید و برایتان مناسبتر است - سپس در حالی که تا شماره ۵ میشمرید - به مدت ۵ ثانیه - یک نفس عمیق بکشید. ریههای خود را تا جایی که میتوانید از هوای تازه پر کنید، سپس به مدت ۲۰ ثانیه یا هر مدت زمانی که میتوانید، نفس خود را نگه دارید و بعد نفس خود را به آرامی در عرض مدت ۱۰ ثانیه بیرون دهید. این کار را ۱۵ بار تکرار کنید.
● پیادهروی، ورزش اول
پیادهروی یک ورزش کارآمد و ضروری برای کاهش وزن است. این ورزش به تخصص یا وسیله خاصی نیاز ندارد. شما میتوانید در اوقات فراغت خود یا هر زمان که دوست دارید، پیادهروی کنید اما برای اینکه اثربخش باشد، باید آن را بهطور مرتب انجام دهید.
حداقل سه تا پنج بار در هفته یا بهصورت روزانه بسته به برنامه خود پیادهروی کنید. قبل از شروع پیادهروی، با انجام بعضی از تمرینات نرمشی، بدنتان را گرم کنید. ابتدا برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی تند انجام دهید و به تدریج زمان و سرعت خود را افزایش دهید. میتوانید از یک یا دو سربالایی با شیب ملایم بالا بروید. پیادهروی شما باید شامل سه مرحله باشد: گرمکردن بدن، پیادهروی تند و استراحت بعد از آن.
● اصول ششگانه پیادهروی
۱)در هنگام پیادهروی باید چانهتان رو به بالا باشد و شانههایتان کمی به عقب متمایل باشد.
۲) ابتدا پاشنه پاها باید با زمین تماس پیدا کند و بعد وزن خود را کمی به طرف جلو هدایت کنید.
۳) بازوها و دستهایتان باید هنگامی که پیادهروی میکنید، حرکت کنند.
۴) برای جلوگیری از گرفتگی و دردناکشدن ماهیچهها و مفاصل، ابتدا به تدریج و طی چند هفته پیادهروی را شروع کنید و بعد مدت و سرعت خود را در طول زمان افزایش دهید.
۵) در زمین صاف و بدون شیب پیادهروی کنید.
۶) عطش خود را برطرف سازید. نصف لیوان آب برای هر ۲۰ دقیقه فعالیت بنوشید.
هرچه بیشتر پیادهروی کنید، احساس بهتری پیدا خواهید کرد. علاوه بر این، پیادهروی باعث میشود کالری بیشتری بسوزانید، در نتیجه چربی بیشتری به مصرف برسد. از دیگر فواید پیادهروی این است که به شما انرژی بیشتری میدهد، به آرامشتان کمک میکند، از استرستان میکاهد، خوابتان بهتر میشود، عملکرد ماهیچهها بهبود مییابد و اشتهایتان را کنترل میکند.
بهمنظور کاهش وزن، اینکه مدت پیادهروی از سرعت پیادهروی بیشتر باشد، اهمیت دارد. پیادهروی با سرعت متوسط باعث میشود که شما بتوانید مدت بیشتر ولی با شدت کمتری پیادهروی کنید و این خود به پیمودن مسافتهای بیشتر و سوزاندن کالری بیشتری منجر میشود.
● ورزشهای ایروبیک
معنی لغوی ایروبیک <با اکسیژن> یا <در حضور اکسیژن> است. ورزش ایروبیک هر نوع فعالیتی را که گروهی از عضلات بزرگ را به حرکت وا میدارد، شامل میشود و همچنین شامل یک مدت زمان طولانی است که این فعالیت بهصورت ریتمیک و منظم انجام میگیرد. در ورزشهای ایروبیک اکسیژن یکی از اجزای مهم سوخت برای انجام فعالیت در مدت زمان نسبتا طولانی است. بهطور کلی ورزشهای ایروبیک به آن دسته از فعالیتهایی اطلاق میشود که عضلات بزرگ را به کار میاندازند، ضربان قلب را به میزان ۶۰ تا ۸۰ درصد بیشترین تعداد ضربان آن بالا میبرند، بهطور پیوسته و مداوم انجام میگیرند و ۱۵ تا ۶۰ دقیقه طول میکشند. البته هر فردی میتواند با تمرینات بیشتر و شدیدتر به سطح مطلوبتری برسد.
● انواع ورزشهای ایروبیک
ورزشهای ایروبیک به دو گروه تقسیمبندی میشوند:
الف) ورزشهایی با شدت و اثر خفیف تا متوسط مثل پیادهروی، شنا، بالارفتن از پله، کلاسهای استپ، قایقرانی (با پارو) و اسکی. هر فردی با توجه به وضعیت سلامت خود میتواند هرکدام از این فعالیتها را انجام دهد. پیادهروی تند همان مقدار کالری که دویدن آهسته (به شرطی که مسافتها یکی باشد) به مصرف میرساند، میسوزاند. همچنین خطر کمتری از نظر آسیب رسیدن به استخوانها و عضلات دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 31 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
1
فصل اول
نگاه کلی به سخت افزار
2
نگاه کلی به سخت افزار:
چهارعناصر اصلی سخت افزار:
1- پردازنده (cpu): کنترل و پردازش داده ها .
2- حافظه اصلی: ذخیره داده ها و برنامه ها و نا پایدار.
3- مولفه های ورودی و خروجی: انتقال داده ها بین کامپیوتر و محیط خارجی .
4- اتصالات داخلی سیستم: جهت ارتباط بین سه مولفه دیگر .
3
واحد پردازش مرکزی processing unit control
حافظه واحد پردازش مرکزی
مولفه ورودی و خروجی
میانگیرد
pc
IR
IP BR
IP AR
MBR
MAR
داده
داده
داده
دستور
دستور
دسترالعمل
4
واحد پردازش مرکزی
PC : حاوی دستورالعملی که باید واکشی شود .
IR : ثبات دستور العمل حاوی آخرین دستور العمل واکشی شده .
MIR : ثبات آدرس حافظه،محل خواندن و نوشتن را مشخص می کند .
MBR: ثبات میانگیر حافظه،در برگیرنده داده ای است که قرار است خوانده یا نوشته شود.
I/O AR: ثبات آدرس ورودی خروجی،مشخص کردن یک دستگاه ورودی یا خروجی خاص .
I/O BR: ثبات میانگیر ورودی خروجی،برای تبادل داده بین پردازنده و مولفه ورودی خروجی .