حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد زندگی نامه دکتر علی شریعتی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

موضوع تحقیق

زندگی نامه

دکتر علی شریعتی

 

فهرست مطالب:

عنوان

صفحه

سال های کودکی و نوجوانی

2

آغاز کار آموزی

2

ازدواج

3

دوران اروپا

3

تحصیلات و اساتید

4

از بازگشت تا دانشگاه

5

دوران تدریس

5

حسینیه ارشاد

6

آخرین زندان

8

مجموعه آثار

10

سال شمار زندگی دکتر

12

منابع

15

سال های کودکی و نوجوانی:

دکتر در کاهک متولد شد. مادرش زنی روستایی و پدرش مردی اهل قلم و مذهبی بود. سال های کودکی را در کاهک گذراند. افراد خاصی در این دوران بر او تاثیر داشتند، از جمله: مادر، پدر، مادر بزرگ مادری و پدری و ملا زهرا (مکتب ‌دار ده کاهک).

دکتر در سال ۱۳۱۹ -در سن هفت سالگی- در دبستان ابن‌یمین در مشهد، ثبت نام کرد اما به دلیل اوضاع سیاسی و تبعید رضا‌خان و اشغال کشور توسط متفقین، استاد (پدر دکتر)، خانواده را بار دیگر به کاهک فرستاد. دکتر پس از برقراری صلح نسبی در مشهد به ابن‌یمین بر‌می‌گردد. در اواخر دوره دبستان و اوائل دوره دبیرستان رفت و آمد او و خانواده به ده به دلیل مشغولیت‌های استاد کم می‌شود. در این دوران تمام سرگرمی دکتر مطالعه و گذراندن اوقات خود در کتاب خانه پدر بود. دکتر در ۱۶ سالگی سیکل اول دبیرستان (کلاس نهم نظام قدیم) را به پایان رساند و وارد دانش سرای مقدماتی شد. او قصد داشت تحصیلاتش را ادامه دهد.

در سال ۳۱، اولین بازداشت او رخ داد و این اولین رویارویی او و نظام حکومتی بود. این بازداشت طولانی نبود ولی تاثیرات زیادی در زندگی آینده او گذاشت. در این زمان فصلی نو در زندگی او آغاز شد، فصلی که به تدریج از او روشنفکری مسئول و حساس نسبت به سرنوشت ملتش ساخت.

آغاز کار آموزی:

با گرفتن دیپلم از دانش سرای مقدماتی، دکتر در اداره‌ی فرهنگ استخدام شد. ضمن کار، در دبستان کاتب‌پور در کلاس های شبانه به تحصیل ادامه داد و دیپلم کامل ادبی گرفت. در همان ایام در کنکور حقوق نیز شرکت کرد. دکتر به تحصیل در رشته فیزیک هم ابراز علاقه می‌کرد، اما مخالفت پدر، او را از پرداختن بدان بازداشت. دکتر در این مدت به نوشتن چهار جلد کتاب دوره ابتدایی پرداخت. این کتاب‌ها در سال ۳۵، توسط انتشارات و کتاب‌فروشی باستان مشهد منتشر و چند بار تجدید چاپ شد و تا چند سال در مقطع ابتدایی آن زمان تدریس ‌شد. در سال ۳۴، با باز شدن دانشگاه علوم و ادبیات‌‌انسانی در مشهد، دکتر و چند نفر از دوستانشان ‌برای ثبت نام در این دانشگاه اقدام کردند. ولی به دلیل شاغل بودن و کمبود جا تقاضای آنان رد شد. دکتر و دوستانشان همچنان به شرکت در این کلاس‌ها به صورت آزاد ادامه دادند. تا در آخر با ثبت نام آنان موافقت شد و توانستند در امتحانات آخر ترم شرکت کنند. در این دوران دکتر به جز تدریس در دانشگاه طبع شعر نوی خود را می‌آزمود. هفته‌ ای یک بار نیز در رادیو برنامه ادبی داشت و گه‌گاه مقالاتی نیز در روزنامه خراسان چاپ می‌کرد. در این دوران فعالیت‌های او همچنان در نهضت مقاومت ادامه داشت ولی شکل ایدئولوژیک به خود نگرفته بود.

ازدواج :

در تاریخ ۲۴ تیرماه سال ۴۷ با پوران شریعت رضوی، یکی از همکلاسی‌هایش ازداوج کرد.دکتر در این دوران روزها تدریس می‌کرد و شب ها را روی پایان‌نامه‌اش کار می‌کرد. زیرا می‌بایست سریع‌تر آن را به دانشکده تحویل می‌داد. موضوع تز او، ترجمه کتاب «در نقد و ادب» نوشته مندور (نویسنده مصری) بود. به هر حال دکتر سر موقع رساله‌اش را تحویل داد و در موعد مقرر از آن دفاع کرد و مورد تایید اساتید دانشکده قرار گرفت. بعد از مدتی به او اطلاع داده شد بورس دولتی شامل حال او شده است. پس به دلیل شناخت نسبی با زبان فرانسه و توصیه اساتید به فرانسه برای ادامه تحصیل مهاجرت کرد.

دوران اروپا :

عطش دکتر به دانستن و ضرورت‌های تردید ناپذیری که وی برای هر‌ یک از شاخه‌های علوم انسانی قائل بود، وی را در انتخاب رشته مردد می‌کرد. ورود به فرانسه نه تنها این عطش را کم نکرد، بلکه بر آن افزود. ولی قبل از هر کاری باید جایی برای سکونت می‌یافت و زبان را به طور کامل می‌آموخت. به این ترتیب بعد از جست و جوی بسیار توانست اتاقی اجاره کند و در موسسه آموزش زبان فرانسه به خارجیان (آلیس) ثبت نام کند. پس روزها در آلیس زبان می‌خواند و شب‌ها در اتاقش مطالعه می کرد و از دیدار با فارسی‌زبانان نیز خودداری می نمود. با این وجود تحصیل او در آلیس دیری نپایید. زیرا وی نمی‌توانست خود را در چارچوب خاصی مقید کند، پس با یک کتاب فرانسه و یک دیکشنری فرانسه به فارسی به کنج اتاقش پناه می‌برد. وی کتاب «نیایش» نوشته الکسیس کارل را ترجمه می‌کرد.

فرانسه در آن سال‌ها کشور پرآشوبی بود. بحران الجزائر از سال‌ها قبل آغاز شده بود. دولت خواهان تسلط بر الجزائر بود و روشنفکران خواهان پایان بخشیدن به آن. این بحران به دیگر کشور‌ها نیز نفوذ کرده بود.

تحصیلات و اساتید :

دکتر در آغاز تحصیلات، یعنی سال ۳۸، در دانشگاه سربن، بخش ادبیات و علوم انسانی ثبت نام کرد. وی



خرید و دانلود تحقیق درمورد زندگی نامه دکتر علی شریعتی


تحقیق درمورد زندگی نامه شهید محمد علی جهان آرا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

زندگی نامه شهید محمد علی جهان آرا

تولد و کودکی به سال 1333 در خانواده‌ای مستضعف، مسلمان، متعهد و دردکشیده در خرمشهر متولد شد. پایبندی خانواده او (بویژه پدرش) به اسلام عزیز باعث گردید که از همان کودکی عشق به خدا و خاندان عصمت و طهارت(ع) در جان و قلب محمد ریشه دواند. از همین ایام وی تحت نظر پدر بزرگوارش به فراگیری قرآن مجید پرداخت. فعالیتهای سیاسی – مذهبی فعالیتهای سیاسی – مذهبی شهید جهان‌آرا از شرکت در جلسات مسجد امام صادق(ع) خرمشهر شروع شد. واز همان زمان مبارزه جدی او علیه طاغوت آغاز شد. در سال 1348 – در سن 15 سالگی – تحت تاثیر جنبش اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) همراه عده‌ای از دوستان فعال مسجدی‌اش وارد مبارزات سیاسی شد. ابتدا به برپایی جلسات تدریس و تفسیر قرآن در مساجد پرداخت؛ ضمن آنکه در مبارزات انجمنهای اسلامی دانش‌آموزان نیز شرکتی فعال داشت. در اواخر سال 1349 همراه برادرش به عضویت گروه مخفی حزب‌الله خرمشهر درآمد. افراد این گروه با هم میثاقی را نوشته و امضاء کردند و در آن متعهد شدند که تحت رهبری حضرت امام خمینی(ره) تا براندازی رژیم منفور پهلوی از هیچ کوششی دریغ نکرده و از جان و مال خویش برای تحقق این امر مضایقه نکنند. بعد از آن، برای عمل به مفاد عهدنامه و به منظور خودسازی، روزه می‌گرفتند و به انجام عباداتشان متعهد بودند. این گروه برای انجام نبردهای چریکی، یکسری از ورزشها و آمادگیهای جسمانی را در برنامه‌های روزانه خود قرار داده بودند تا در ابعاد جسمانی و روحانی افرادی خود ساخته شوند. در سال 1351 این تشکل به وسیله عوامل نفوذی از سوی رژیم منحوس پهلوی شناسایی شد و شهید جهان‌آرا، به همراه سایر اعضای آن دستگیر گردیدند. پس از مدتی شکنجه و بازجویی در ساواک خرمشهر، سید محمد به علت سن کم به یکسال زندان محکوم و به زندان اهواز منتقل گردید. مدتی که در زندان بود در مقابل شدیدترین شکنجه‌ها مقاومت می‌کرد، به همین جهت دوستانش همیشه از طرف او خاطر جمع بودند که هرگز اسرار و اطلاعات را فاش نخواهد کرد. ایشان با اخلاق و رفتار پسندیده و حسن برخوردش، عده‌ای از زندانیان غیرسیاسی را نیز به مسیر مبارزه و سیاست کشانده بود. پس از آزادی از زندان، پرتلاشتر از گذشته به فعالیت خود ادامه داد و ساواک او را احضار و تهدید کرد تا از فعالیتهای سیاسی و اسلامی کناره‌گیری کند. تهدیدی بی‌نتیجه، که منتهی به نیمه مخفی شدن فعالیتهای او و دوستانش گردید. پس از اخذ دیپلم (در سال 1354) برای ادامه تحصیل راهی مدرسه عالی بازرگانی تبریز شد و برای شکل‌گیری انجمن اسلامی این مرکز دانشگاهی تلاش نمود. در این زمان در تکثیر و پخش اعلامیه‌های امام امت(ره) و نیز انتشار جزوه‌ها و بیانیه‌های افشاگرانه علیه سیاستهای سرکوبگرانه رژیم فعالیت می‌کرد. در سال 1355 به دلیل ضرورتی که در تداوم جهاد مسلحانه احساس می‌کرد به گروه منصورون پیوست. از همین دوران بود که به دلیل ضرورتهای کار مسلحانه مکتبی، ناچار به زندگی کاملاً مخفی روی آورد. سال 1356 مامور جابجایی مقادیری سلاح از تهران به اهواز شد. در حالی که گروه توسط عوامل نفوذی ساواک شناسایی شده و گلوگاههای جاده تهران – قم توسط مامورین کمیته مشترک ضدخرابکاری کنترل می‌شد، وی ماهرانه خودرو حامل سلاحها را از تور ساواک عبور داد و به اهواز رساند با همین سلاحها محمد و دوستانش دست به اجرای تعدادی عملیات مسلحانه (هماهنگ با اعتصاب کارگران شرکت نفت در اهواز) زدند. در کنار فعالیتهای مسلحانه، امور سیاسی – تبلیغی را نیز از یاد نمی‌برد و دامنه فعالیتهایش را به شهرهای تهران، قم، یزد، اصفهان و کاشان گسترش داد. در تاریخ 2/2/1357 سیدعلی جهان‌آرا، برادر سیدمحمد نیز توسط ساواک به شهادت می‌رسد. فعالیتهای دوران انقلاب در بهار و تابستان سال 1357 محمد تصمیم می‌گیرد تا به منظور گذراندن آموزش و کسب تجارب نظامی بیشتر همراه با عده‌ای از دوستان خود به سوریه و اردوگاههای مقاومت فلسطین برود. شهید حجت‌الاسلام سیدعلی اندرزگو مسئولیت اعزام سید محمد و دوستانش را عهده‌دار می‌شود. پس از اعزام گروهی از یاران محمد و همزمان با راهی شدن خود او، کشتار مردم تهران در میدان ژاله سابق توسط رژیم صورت می‌گیرد که محمد را از رفتن به خارج منصرف می‌نماید. او تصمیم می‌گیرد در ایران بماند و به مبارزه در شرایط حاد آن دوران ادامه دهد. در پاییز سال 1357 در پی اعزام تانکهای ارتش رژیم شاه به خیابانهای اهواز و کشتار مردم، سید محمد و دوستانش تصمیم به دفاع مسلحانه از مردم تظاهر کننده می‌گیرند. در یک درگیری سنگین با نیروهای زرهی رژیم، حدود 30 نفر از مزدوران و چماقداران شاهنشاهی را مجروح می‌کنند و سالم به مخفی‌گاه خویش باز می‌گردند. با پیروزی انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمن 1357 سید محمد پس از دو سال و نیم زندگی مخفی به خرمشهر باز می‌گردد. تشکیل کانون فرهنگی نظامی خرمشهر به منظور حراست از دست‌آوردهای فرهنگی، سیاسی انقلاب اسلامی و تلاش در جهت تعمیق و گسترش آنها و جلوگیری از تحقق توطئه‌های عوامل بیگانه، که با طرح مساله قومیت و ملیت سعی در ایجاد انحراف در ادامه مبارزه و مسیر انقلاب داشتند، شهید جهان‌آرا همراه عده‌ای از یاران خویش کانون فرهنگی نظامی انقلابیون خرمشهر را تشکیل داد تا با بسیج مردم و نیروهای جوان و تشکل حرکت سیاسی‌شان، آنان را در دفاع از انقلاب و مقابله با توطئه‌های دشمنان آماده نماید. شهید جهان‌آرا خود مسئولیت شاخه نظامی کانون را عهده‌دار گردید و با توجه به تجربیات و آگاهیهای نظامی، به آموزش برادران و سازماندهی آنان پرداخت و با عنایت به اطلاعاتی که از جنگ چریکی و شهری داشت، شهر را به چندین منطقه تقسیم کرد و مسئولیت حفاظت از هر منطقه را به عهده تیمهای مشخص نظامی گذارد که شاخه نظامی کانون به عنوان واحد اجرایی دادگاه انقلاب عمل می‌کرد. کانون توانست به یاری دادگاه انقلاب، عده‌ای از عمال حکومت نظامی و برخی از سرمایه‌داران بزرگ را، که عوامل مزدور بیگانه توسط آنان کمک مالی می‌شدند، دستگیر و به مجازات برساند. تشکیل سپاه خرمشهر و مقابله با توطئه‌ها شهید جهان‌آرا در شکل‌گیری سپاه خرمشهر نقش فعال و اساسی داشت و ابتدا مدتی مسئولیت واحد عملیات را به عهده گرفت. در آن زمان با توجه به ضعف عملکرد دولت موقت در تامین خواسته‌های طبیعی و اولیه مردم محروم منطقه،‌ گروهکهای چپ و راست تلاش داشتند تا با طرح ضعفهای ناشی از حکومت ستمشاهی، نظام و کل حاکمیت آنرا زیر سئوال برده و مردم را نسبت به انقلاب و رهبری آن بدبین و به مقابله با آن بکشانند. جریان منحرف و وابسته «خلق عرب» نیز به عنوان یکی از ابزارهای استکبار جهانی، در منطقه قد علم کرده بود تا برای اشاعه اهداف استکبار، با پشتیبانی حزب بعث عراق، اعلام موجودیت نماید و عملاً با طرح اختلاف شیعه و سنی،‌ برای تجزیه خوزستان و رویارویی همه جانبه با نظام جمهوری اسلامی ایران برخیزد. شهید



خرید و دانلود تحقیق درمورد زندگی نامه شهید محمد علی جهان آرا


تحقیق در مورد امام علی ( ع )

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

 مقام: امام اول شیعیان و خلیفة الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین

 نام: علی (ع) ( بیش از 1000 نام برای ایشان در کتب مختلف نوشته شده. که مشهورترین همه آنها علی ست که قبل از ایشان احدی به این نام خوانده نشده بود. این نامیست از جانب خداوند بر روی لوح سبز رنگی برای آن حضرت انتخاب گردید (( خصصتما بالولد الزکی و الطاهر المنتخب الرضی فاسمه من شامخ علی علی اشتق من العلی... شما به فرزند پاک و طاهر که انتخاب شده و پسندیده خداست اختصاص یافته اید نام او از جانب خداوند بلند مرتبه علی است نام علی از نام خداوند گرفته شده است)) اسامی دیگر وی اسدالله، یدالله، عین الله، نورالله، حیدر و... است.

 القاب: امیرالمومنین (ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب برای او ذکر نموده است.نزد اهل آسمان معروف به شمساطیل است، در زمین جمحائیل، در لوح قنسوم، در قلم منصوم، در عرش معین ، نزد رضوان امین ، نزد حورالعین اصب ، در صحف ابراهیم (ع) حزبیل ، در عبرانیه بلقیاطیس، در سریانیه شروحیل، در تورات ایلیا، در زبور اریا، در انجیل بریا ، در صحف حجرعین، در قرآن علی است.) و بیش از 400 لقب برای آن حضرت آورده شده است. که مشهورترین آنها: امیرالمومنین، امام المتقین، یعسوب الدین، قائد الغر المحجلین، صدیق اکبر، فاروق الحق والباطل، خیر الوصیین، سید الموحدین، امیر البرره، سید المسلمین، حجت، وصی و... است.

 کنیه: ابوالحسن ( کنیه ی آن حضرت در لسان پیامبر (ص) ابا الحسنین، ابوالریحانتین و ابوالسبطین بوده است. و نیز در حدیثی پیامبر به ایشان فرموده: تو شایسته ی کنیه ی بوتراب هستی. امام حسن (ع) پدر را اباالحسین و امام حسین (ع) اباالحسن می خوانده اند. )

 پدر آن حضرت: ابوطالب (ع) ( نام مبارکش عمران، پدرشان جناب عبدالمطلب و مادرشان فاطمه بنت عمر وبن عائذ است.ایشان با جناب عبدالله پدر پیامبر و زبیر برادر تنی بودند و سایر اولاد جناب عبدالمطلب از دیگر همسران وی متولد شده بودن. جناب عمران (ع) یکی از ده پسر جناب عبدالمطلب بود و کنیه ی ایشان ابوطالب است و ملقب به شیخ بطحا بوده اند. از شعرای معروف عرب و از قهرمانان به شمار می رفتند. از سطور برجسته ی زندگانی ابوطالب دو سطر است: کفالت محمد امین برادرزاده ی یتیم خود- حمایت از منظور مقدس آن حضرت که در این راه بیش از 53 سال خدمت و فداکاری کرد. ایشان بعد جناب عبدالمطلب کفالت پیامبر را برعهده داشت.هیچگاه عبادت بت نکرد و پیرو دین جدش ابراهیم(ع) بود. بنابر نقلی سن آن حضرت هنگام رحلت81 سال بوده است و در 26 رجب سه سال قبل ازهجرت و در سال 10 بعثت از دنیا رفت. بعداز رحلت او جبرئیل بر پیامبر اکرم نازل شد و عرض کرد:((یاور تو از دنیا رفت،هجرت کن)) )

 مادر آن حضرت : فاطمه (س) ( پدرشان اسد بن هاشم بن عبد مناف و مادرشان فاطمه [عاتکه]  بنت هرم بن رواحه بن حجر ... بن لوی است. در مکه و حدود سال 61  قبل از هجرت به دنیا آمد. پیرومذهب ابراهیم بود. حدود 10 سالگی به ازدواج جناب ابوطالب درآمد. پیامبر از او به عنوان معدود کسانی که مقام شفاعت را از خداوند بدست آورده نام می برد. از راویان نور بوده و46 حدیث از پیامبر روایت نموده. یازدهمین نفر و دومین زنی ست که اسلام آورد. بعد از وفات حضرت خدیجه(س) فرزند او حضرت فاطمه زهرا(س) را که حدود 5 سال بیشتر نداشت در دامان پر مهر خود پرورش داد. وی اولین بانویی بود که پای پیاده هجرت کرد و در مدینه بر پیامبر وارد شد. اول زن هاشمیه است که خلیفه ی هاشمی به وجود آورد. تنها کسی ست که دیوار کعبه برایش شکافته شد و در آنجا وضع حمل نمود.اولین زن هاشمی است که فرزند هاشمی به دنیا آورد. به روایاتی سن آن حضرت هنگام رحلت 60 یا 65 یا 70سال بوده و درسال چهارم هجرت از دنیا رفته است. در روز وفاتش پیامبر(ص) خود برای تجهیزش رفت و پیراهن خود را به عنوان کفن او اختصاص داد و به دست خود لحد را گذاشت و فرمود: او بهترین خلق خدا بود و من پیراهنم را برای کفن او دادم تا از فشار قبر در امان باشد. )

 تاریخ ولادت: جمعه 13 رجب 30 سال بعد از عام الفیل(در هنگام تولد او زنان بهشتی حوا ، ساره ، آسیه ، مادر موسی  و مادر عیسی  و پیامبران الهی حضرت آدم ،حضرت نوح ، حضرت ابراهیم ، حضرت موسی ، حضرت عیسی حضور داشتند.

 محل ولادت: مکه ( در کعبه معظمه که قبل از او و بعد از او مولودی در آنجا به دنیا نیامده و نخواهد آمد. سه روز پس از تولد به همراه مادرش از کعبه خارج شد.)

 تعداد برادران و خواهران: سه برادر به نام های طالب (حدودا همسن پیامبر بوده و بنابر اقوال تاریخی وی زود از دنیا رفت ) ، عقیل ( حدود چهل سال قبل از هجرت پیامبر به دنیا آمد . پیامبر از دو جهت او را دوست می داشت یکی از جهت ابی طالب و دیگری از جهت فرزندش مسلم که در راه دوستی با امام حسین(ع) به شهادت رسید. ) ، جعفر ( حدود سه سال قبل ازهجرت درمکه به دنیا آمد. در جنگ موته ایشان پرچم اسلام را به دست راست گرفت و سوار بر اسب به قلب لشگر دشمن حمله کرد  که در آنجا  دست راستش را قطع کردند او پرچم را به دست چپ گرفت و به جنگ ادامه داد ، دست چپش را نیز قطع کردند ، آنگاه پرچم را با دو بازوی بریده اش به سینه چسبانید تا به شهادت رسید.) برادران به ترتیب هر یک 10 سال با هم تفاوت سنی داشتند و حضرت علی(ع) کوچکترین آنها بود. و دو خواهر به نام های فاخته (مشهور به ام هانی بوده. همسر ابووهب هبیرة بن عمروبن عامر مخزومی. به مانند مادرش از راویان نور بوده است.) و جمانه (مشهور به اسماء یا ریطه بوده. همسر سفیان بن الحارث بن عبدالمطلب.) 

 تعداد فرزندان: به روایت شیخ مفید 12 پسر و 16 دختر ( حسن (ع)، حسین(ع)، محسن(ع)، زینب کبری(س) و ام کلثوم(س) از فاطمه زهرا(س) - محمد حنفیه از خوله بنت جعفر بن قیس حنفیه ( ایشان در زمان حکومت عمربن الخطاب به دنیا آمد و در سن 65 سالگی در ربیع الاول سال 81 هجری از دنیا رفت. بعد از شهادت امام حسین (ع) مختار ثقفی وی را امام خواند ) - عباس(ع) ( ایشان 4 شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در 10 محذم سال 61 هجری در کنار نهر علقمه کربلا به شهادت رسید ) ، عثمان ( وی متولد کوفه بود و حضرت نام ایشان را به یاد برادر عثمان بن مظعون، عثمان نامید و همراه سه برادر خود در واقعه کربلا در سن حدود 21 سالگی به شهادت رسید ) ، عبدالله ( وی متولد کوفه بود و همراه سه برادر خود در واقعه کربلا در سن حدود 25 سالگی به شهادت رسید ) و جعفر ( حضرت نام ایشان را به یاد برادرش جعفر طیار، جعفر نامید و همراه سه برادر بزرگ خود در واقعه کربلا به شهادت رسید ) از ام البنین - عون و یحیی ( وی در زمان حیات پدر از دنیا رفت و در هاشمیه عراق به خاک سپرده شد ) از اسماء بنت عمیس - عبیدالله ( از شهدای واقعه کربلا ) و محمد اصغر ( از شهدای واقعه کربلا ) از لیلی بنت مسعود دارمیه التیمیه - ام الحسن ( از وی در کتب به صورت کنیه نام برده شده. او با پسر عمه خود جعدة بن ابی هبیره مخزومی که از خواص شیعیان بود ازدواج کرد و پس از آن با پسر عمویش جعفر بن عقیل ازدواج نمود )، نفیسه ( به نقل آمده که کثیر بن عباس بن عبدالمطلب او را به عقد خود در آورده ) و رمله صغری ( در عمدة الطالب آمده که زوجه عبدالله بن ابی سفیان بن حارث بن عبدالمطلب بوده ) از ام سعید بنت عروة بن مسعود ثقفی ( زینب صغری و رقیه صغری که آنها را نیز فرزند حضرت و ام سعید می دانند ) - عمراطراف ( کوچکترین پسر آن حضرت بود که با خواهر خود دو قلو بود. به روایتی 85 سال زندگانی کرد و نصف میراث حضرت را حیازت نمود. او شخصی فاضل بود که با اسماء بنت عقیل بن ابیطالب ازدواج کرد و صاحب 3 فرزند به نام های محمد و موسی و ام حبیب شد ) و رقیه کبری ( همزاد برادر خود بود و با پسر عمویش مسلم بن عقیل ازدواج کرد. پس از شهادت همسرش در کوفه، در واقعه کربلا حضور داشت و به اسارت گرفته شد و خطبه های وی در کوفه و شام در کتب سیره و مقاتل به تفصیل آمده. ایشان در مدینه در سن 85 سالگی درگذشت ) از ام حبیبه بنت ربیعه - جمانه ( در منابع شیعه به ام جعفر شهرت دارد ) از ام ولد - ام هانی ( یکی از زنان برجسته شیعه که حضرت نام خواهرش را بر وی نهاد. او در مدینه چشم از جهان فروبست ) - امامه ( همنام یکی از همسران حضرت بود و همسر صلت بن عبدالله بن نوفل بن حرث بن عبدالمطلب گردید ) - فاطمة الکبری کلبیه ( ایشان با محمد بن ابی سعید بن عقیل ازدواج کرد و در بحارالانوار آمده او آنقدر عمر کرد که امام صادق (ع) او را دید ) - خدیجه ( از زنان محدثه شیعه که در شهر مدینه متولد گردید و با پسر عمویش عبدالرحمن بن عقیل ازدواج کرد و همراه همسرش در واقعه کربلا به شهادت رسید ) - میمونه ( همسرش عبدالله اکبر بن عقیل در واقعه کربلا به شهادت رسید و وی به اسارت گرفته شد ) - ام الکرامة ( در کتب سیره از ایشان با کنیه یاد شده ) - ام سلمه ( جز نام او شرحی دیگر در کتب دیده نمی شود ). راویان دیگر تعداد فرزندان امیرالمومنین را 18 پسر و 19 دختر یا 11 پسر و 16 دختر نیز آورده اند.

 مدت امامت: 30 سال

 جنگهای آن حضرت:  به غیر از غزوه تبوک که به فرمان پیامبر در مدینه ماند در تمام 27 غزوه با مشرکان و کافران در کنار رسول الله حضور داشت. بعد از حکومتش بر اثر شورش جمعی از دنیا طلبان جنگ جمل (36 هجری قمری) با ناکثین در مقابل طلحه و زبیر به وقوع پیوست که به پیروزی حضرت انجامید و جنگ صفین (38 هجری قمری) با قاسطین در مقابل



خرید و دانلود تحقیق در مورد امام علی ( ع )


ممقاله درباره. ابو علی سینا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ابو علی سینا

ابوعبید جوزجانی که یکی از شاگردان مقرب و یاران همیشگی ابن سینا بوده است از قول استادش زندگینامه او را چنین روایت می کند:« پدرم عبدالله پسر حسن پسر علی ابن سینا از اهالی بلخ بود. در زمامداری امیر نوح سامانی به سوی بخارا نقل مکان کرد و در دهکده ای از توابع بخارا سکنی گزید و به برزگری و کشاورزی پرداخت. در آن ایام با دختری ستاره نام در دهکده افشنه که جز همان دهستان بود، ازدواج کرد. من در سال 259 خورشیدی (980 میلادی) به دنیا آمدم. بعد از مدت زمانی پدرم به شهر بخارا آمد، مرا به مکتب برد و به دست استاد (که گویا ابوبکر برقی بوده است) سپرد. درس قرآن و ادبیات را شروع کردم و در ده سالگی قرآن را حفظ نموده و در ادبیات مقامی کسب کردم که همدرسانم را تحت الشعاع قرار داده بودم. با کمال جدیت نزد اسماعیل زاهد فقه روی آوردم و در این رشته رشته به حدی رسیدم که مفتی حنفیان بخارا شدم. در همان زمان حساب را پیش یکی از سبزی فروشها که در علم حساب توانا بود فرا گرفته و ریاضی را از استادی به نام محمد مساح کسب نمودم. دیری نگذشت که شخصی به نام عبدالله ناتلی به شهر ما آمد؛ او خود را فیلسوف معرفی کرد و پدرم وی را در خانه خود جا داد و از او خواهش کرد که مرا تعلیم دهد. کتاب ایساغوجی را پیش وی خواندم و هر مسئله ای را که استاد شرح می داد، من بهتر از او تفسیر می کردم. در مدت زمانی اندک توانستم در علم منطق، سرمایه زیادی کسب کنم. کتاب اقلیدس را نیز نزد ناتلی شروع کردم، پنج یا شش شکل آن را تشریح کرد، بقیه مشکل را خود حل کردم. این بار کتاب دیگری را مورد مطالعه قرار دادم و دیگر نیازی به ناتلی نمانده بود. ناتلی از ما جدا شد، بعد از علم منطق و هندسه و فلکیات، که از ناتلی و غیره فرا گرفته بودم؛ به فراگیری علوم طبیعی و ماوراء الطبیعه و علوم طب پرداختم. کتاب ماوراء الطبیعه تألیف ارسطو را پیدا کردم، دیدم بسیار مشکل است. چهل بار از اول تا به آخر خواندم و تمام مندرجاتش را حفظ کردم، اما چیزی از محتوای آن نفهمیدم. تا روزی در بازار صحافان بخارا به سمساری برخوردم، کتابی در دست داشت، گفت: ابوعلی این کتاب را بستان که بسیار ارزان است و صاحبش آن را از سر نیازی که به مال دارد میفروشد. کتاب را به سه درهم خریدم و به خانه آوردم. کتاب یکی از تألیفات فارابی و شرح ماوراءالطبیعه ارسطو بود. آن وقت بود که به کمک این کتاب ارزشمند، مشکلات علم ماوراءالطبیعه همگی بر من روشن شد. در زمینه علم طب بسیاری از کتاب های طبی را که در آن روزگار متداول بود، مطالعه کردم دیدم علم طب بسیار مشکل نیست.بسیار زود در این باره نیز پیشرفتهایی حاصل شد، که از سایر اطبای وقت پیشی گرفتم و شروع به مداوای بیماران کردم. در طب علمی تجاری بر من کشف شد که بسیاری از نظریات مندرج در کتاب ها را وارونه دیدم. در آن ایام که با طب سر و کار داشتم شانزده سالم بود. این را نیز باید یادآوری کنم که پدرم عبدالله و برادرم، که از من بزرگتر بود، گرویده باطنی بودند. اکثر اوقات بر سر مباحث نفس و عقل، که از فرقه اسماعیلیه تلقین گرفته بودند، به بحث و جدل می پرداختـند. من گوش می دادم، اما مرام و جدل آنان را نمی پسندیدم و وقتی که مرا دعوت به گرویدن به فرقه خود نمودند ابا ورزیدم.»ابوعبید جوزجانی به روایتش ادامه می دهد و می گوید:« هنگامی که ابن سینا در سن هفده سالگی بود، اتفاقاً امیر نوح بن منصور سامانی، که زمامدار بخارا بود، بیمار شد. طبیبان بزرگ بخارایی با به بالین امیر دعوت کردند. این سینا جوان هم خود را در میان آنان جا زد و به عیادت امیر رفت». خود او در این باره می گوید: « طبیبان همگی از تشخیص بیماری درماندند. خدا را شکر که تشخیص من درست از آب درآمد و مداوای من اثر رضایت بخش بخشید و امیر به زودی شفا یافت.»گویند بیماری امیر نوح سامانی چنان بود که جملگی عضلاتش چنان سخت و سفت شده بود که توان حرکت را به کلی از او سلب کرده و یارای هیچ حرکتی نداشت. طبیبانی که به بالینش رفتند از علاج درمانده و سپر انداختند. ابن سینای جوان بعد از معاینه دقیق دستور داد که حوض حیاط امیر را مملو از ماهی رعاده (لرز ماهی) کنند. امیر را لخت کرده و در قفس چوبین قرار داد و در وسط حوض جا داد. در اثر نیروی الکتریسیته ای که از ماهی رعاده تولید می شود و با جسم امیر تماس می گرفت، امیر به کلی از بیماری سفتی عضلات نجات یافت. ناگفته نماند که در هر ماهی رعاده قدرت تولید الکتریسیته به سی ولت می رسد. از این رو پیداست که ابوعلی سینا یک هزار سال قبل از پیدایش روش معالجه با برق و حتا قبل از اختراع برق به تأثیر آن پی برده است. امیر نوح در مقابل این معالجه شگف انگیز می خواست پاداش شایانی به ابن سینای جوان بدهد. در جواب امیر که گفت: « ابو علی هر چه بخواهی می دهم». ابن سینا گفت: « تنها پاداش من این باشد که اجازه بفرمایی در مطالعه کتاب های کتابخانه امیر آزاد باشم».برای هر حکمی در معالجه و هر بیانی در تشریح جسم آدمی، دلایل له و علیه را با هم آورده است. شیخ الرئیس ابن سینا اولین دانشمند اسلامی است که کتابهای جامع و منظم در فلسفه نوشته است. کتاب شفای او در واقع حکم یک دائرةالمعارف فلسفی را دارد. علاوه بر شفا کتاب های نجات، اشارات و تنبیهات، قراضه طبیعیات، مبداء و معاد و داستان حی بن یقطان را همگی در فلسفه نوشته است.ابن سینا در مدت اقامت در همدان به قصد ایجاد رصد خانه، دستگاهی که شباهت زیادی به ورنیه امروزی داشت، اختراع کرد و مفاهیم مهم فیزیکی از قبیل: حرکت، نیرو، فضای خالی، نور، و حرارت را به دقت بررسی کرده است. ابن سینا استاد تعلیم و تربیت، اولین دانشمند اسلامی است که در این باره اظهارات بسیار ارزنده ای داشته است. کتاب تدابیر المنازل و چهار فصل از فن سوم کتاب اول قانون و مقاله اول از فصل پنجم کتاب شفا را به تعلیم و بهداشت کودکان اختصاص داده است. ابن سینا راجع به ورزش و انواعش، درباره برگزیدن هنر و حرفه دست بشر را می گیرد و به سر منزل سعادت می رساند. ابن سینا هزار سال پیش مربیان اطفال را سفارش می دهد که از همان اوان کودکی علاقه و شوق بچه را بسنجند و در هر پیشه ای که استعداد و علاقه دارد او را در آن پیشه و هنر تشویق کنند. ابن سینا منطق دان، کتاب قانون در طب را سراسر بر اساس صغرا کبرای پی ریزی کرده، برابر کرده و نتیجه گیری منطقی را ابراز می دارد که جای شک و گمانی نماند.ابن سینای روانشناس، در کتاب قانونش بحث هایی درباره روان شناسی و روان پزشکی دارد که واقعا مایه تعجب است. ابن سینا با وجود عمر کوتاه و با آن همه گرفتاری و دغدغه و اختفا و فرار و زندان، که گریبانگیرش بوده است، توانسته 476 کتاب و رساله در هر علمی از علوم متداول زمان خود را به جامعه تقدیم کند. که اکنون 246 کتاب و رساله او باقی و در کتابخانهای مختلف دنیا موجود است. ابن سینا، فیلسوف در فلسفه اش متأثر از افلاطونی نو بوده و کوشش کرده آن را با دین اسلام وفق دهد؛ که در این باره از ابن رشد بسیار پیشی گرفته و کمتر از ابن رشد از ارسطو تبعیت کرده است. با این همه چندی از کوته فکران او را کافر و زندیق خوانده اند. ابن سینای طبیب که قانون را نوشته، در حقیقت باید گفت که دایرةالمعارف طبی را به دنیا ارزانی داشته است. قانون در طب ابن سینا که شامل پنج کتاب است، تا قرن هفدهم در سراسر اروپا معتبرترین کتاب طبی بوده و در هر دانشگاهی آن را تدریس کرده اند، و حتی امروزه هم می توان از توجیهات و اشارات او بهره ها کسب کرد. شرح هایی که در دنیای اسلام بر کتاب قانون ابن سینا نوشته شده از علمای زیر است:علی رضوان، متوفی 460 هجری قمری، امام فخر رازی، نجم الدین احمد نخجوانی، محمد بن محمود آملی متوفی بسال 733 ه.ق.، سعدالدین محمد فارسی، فخرالدین محمد خجندی، جمال الدین حلی، رفیع الدین گیلی، یعقوب بن اسحق سلوی، ابوالفرج یعقوب بن اسحق معروف به ابن القف، هبه الله یهودی مصری، حکیم محمد بن عبدالله آق سرایی، حکیم علی گیلانی، ......حال که در دنیای اسلام راجع به ابن سینا نوشته ها را نوشتیم، بیایید که به خارج و به دنیای غرب سفری کنیم و ببنیم اروپائیان درباره ابن سینا چه عقایدی دارند و تا چه حد از او قدردانی کرده اند.دکتر نجیب عقبقی از مصر کتابی را در سه جلد به نام المستشرقون تألیف کرده که در سال 1946 در دارالمعارف مصر چاپ و انتشار یافته است. در این کتاب هر چه آثار مستشرقین غربی است گرد آمده است؛ شصت و پنج صفحه کتاب مزبور اختصاص به ابوعلی سینا دارد.کتابهای قانون و شفا، اثر ابن سینا بارها و بارها به زبانهای مختلف از جمله عربی، لاتین، فرانسوی و ایتالیایی ترجمه و در دانشگاه های مختلف جهان تدریس می شدند.

 



خرید و دانلود ممقاله درباره. ابو علی سینا


مقاله درمورد. جملات قصار از بزرگان و کتب مختلف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 70

 

سخنی ازحضرت علی ( ع ) درموردقیامت

علی ( ع ) به بازاربصره آمدومردم رادیدآنچنان سرگرم خریدوفروش هستندکه گویی خودراازیادبرده وازهدف انسانی به کلی غافل شده اند. بامشاهده این منظره طوری متأ ثرگردیدکه بشدت گریست . سپس فرمود: ای بندگان دنیاوای کارگذاران اهل دنیا، شماکه روزهاسرگرم معامله وسوگندخوردنیدوشبهابابیخبری دربسترخواب آرمیده ایدوبین روزوشب ، ازآخرت وحساب وکتاب آن غافلیدپس چه وقت خودرابرای سفری که درپیش داریدمجهزمی کنیدوبرای آن توشه برمی داریدودرچه زمانی به روزقیامت می اندیشیدوبه فکرمعادمی افتید.

کتاب الحدیث : روایت های تربیتی ازاهل بیت

منبع :

برگرفته ازکتاب قرآن

اگرجوان مومنی قرآن بخواند، قرآن باگوشت وخون اوآمیخته می شود.

یعنی شخصیت چنین جوانی قرآنی می شود.

(( مطلب درموردجامعه شناسی ))

امام خمینی ( ره ) فرمودند:

نهضت برای اسلام نمی تواندمحصورباشددریک کشورنمی تواندمحصورباشددرحتی کشورهای اسلامی . نهضت برای اسلام همان دنباله نهضت انبیاست . نهضت انبیاء برای یک محل نبوده است پیغمبراکرم اهل عربستان است لکن دعوتش مال عربستان نبوده محصورنبوده به عربستان دعوتش مال همه عالم است .

دچاریعنی عاشق

وفکرکن که چه تنهاست

اگرکه ماهی کوچک دچارآبی بی کران باشد

وعشق

صدای فاصله هاست

صدای فاصله هایی که

غرق ایمانم

سهراب سپهری

اعمال انسان مانندکوهی است هنگامی که درکوه فریاد می کشیم صدابه طرفمان بازگشت داردواعمال انسان نیزهمین طوراست به این معنی که هنگامی که کاری خوب یابدانجام می دهیم سزای آن به طرفمان برمی گردد.

واقعیت آشکاراین است که نوع تفکرما، برچگونگی برخوردمابازندگی تأثیرمی گذارد.

ازکتاب : زندگی کنیم یافقط زنده باشیم

نویسنده : هایدن سارجنت

مترجم : وحیدلفضلی راد

می دانی :

بشربه جای اینکه پول درآوردتازندگی کند، زندگی می کندتاپول درآورد.

ای گرامی :

بدان که زندگی آن گونه که می پنداری سهل وآسان نیست

ومشکلات آن ، آن طورکه فکرمی کنی پیچیده نیست .

منبع : دفترخاطرات

فراموش نکنیم که هیچ تغییری درمابی آنکه سخت بکوشیم ودستهایمان کثیف گرددحاصل نخواهدآمد. پس بگو:

من وجوددارم من هستم من اینجاهستم من درحال شدن هستم تنهامن هستم که زندگیم رامی سازم تنهامن ونه هیچکس دیگرمن بایدباکمبودهاخطاهاوگناهان واشتباهات خودرودرروقرارگیرم . ازنبودن من هیچکس به قدرمن رنج نخواهدبردامافرداروزدیگری است ومن بایدتصمیم بگیرم که رختخواب راترک کرده دوباره زندگی کنم وگرزندگی کنم واگرشکست بخورم نه توراسرزنش می کنم نه زندگی راونه خدارا.

هیچ وقت ازخودناامیدنشوید .فقط مهم اینست که شماانسان هستید .وجسم بی جان نیستید.

از: شارل بودار

دشمن

جوانی من آسمان پرابری بودکه تنهالحظه ای چندخورشیدفروزان درآن درخشیدباران رعدچنان درباغ هستی من یغماگری کردکه اکنون دیگرازمیوه های گوارای این باغ چیزی برجای نمانده است حال خزان روح من فرارسیده بایدابزارکارفراهم آوردوزمین سیلاب زده این باغ راکه درآن جابجاخزه هایی به تیرگی گورپدیدآمده زیروروکرد.

اولین کمونیست هاچه کسانی بودند؟

درسال 1843 شخصی به نام کارل مارکس که درآن تاریخ فقط 24 سال داشت ، سردبیرروزنامه ای درشهرکلن درپروس بود. مارکس که طرفداردموکراسی بود، ضمنامقالاتی نیزدرباره سوسالیسم می نوشت . ولی طولی نکشیدکه پلیس (( پروس )) جلوی کاراین روزنامه راگرفت . ومارکس عازم پاریس گردید. ولی درآنجاهم بخاطرنوشتن مقالاتی که خوشاینددولت فرانسه نبود، پلیس فرانسه بوی اخطارکردکه خاک فرانسه راترک کند.بالاخره مارکس درانگلستان اقامت گزیدودرآنجابودکه باشخص آلمانی الاصل دیگری بنام (( فردریک انگلس )) آشناگردید. انگلس مدیریت کارخانه ای راکه متعلق به پدرش بود، بعهده داشت . این دومردجوان ، پیروعقایدمشترکی که داشتندباین نتیجه رسیدندکه سیستم سرمایه داری دارای معایبی است که قابل اصلاح نیست .

بنابراین دنیااحتیاج به سیستم جدیدی داردواین سیستم راکمونیسم نامیدند. سپس درسال 1847 مارکس وانگلس ، پیروانی راازملیت های مختلف یعنی آلمان ، فرانسه ، ایتالیا، روسیه وحتی سوئیس دورخودجمع کردندواتحادیه کمونیست رابوجودآوردندوبرای تفهیم مقاصداین اتحادیه ، کتاب معروف (( تئوری کمونیست )) رابه سال 1848 چاپ ومنتشرکردند. وپس ازآن تاریخ بودکه کمونیسم صاحب نفوذوقدرت بسیارگردیدوشایدغیرازانجیل ، هیچ کتابی تابحال باین اندازه به زبانهای مختلف دنیاترجمه نشده باشد. درسال 1966 بیشترازیک جمعیت جهان زیرسلطه حکومت هایی بوده اندکه رهبرانشان عقیده به مراسم کمونیستی داشته اند. باوجودیکه عقایدکمونیسم بصورت امروزی اش ، دراواسط قرن نوزدهم پایه گذاری شده است پاره ای ازآنهااززمانهای بسیارقدیم نیزوجودداشته است .

بچه هامی پرسند چگونه ، چرا ، کجا ( جلد1 و 2 )

ماری التینگ



خرید و دانلود مقاله درمورد. جملات قصار از بزرگان و کتب مختلف