لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 90
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان
خلاصه
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف مهارتهای زندگی
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.
مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.
مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند . و این مهارتها عبارتند از:
· خودآگاهی / همدلی
· ارتباط / روابط بین فردی
· تصمیم گیری / حل مساله
· تفکر خلاق / تفکر انتقادی
مقابله با هیجانات / مقابله با استرس
تعریف مهارتهای ده گانه زندگی
خودآگاهی
خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان می دهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان می سازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر می نماید، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایت مندی اش را رونق می بخشد.
«خودآگاهی» تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
خودآگاهی تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.
کشف و درک و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است که فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفش رسیدن به یک زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگری که می توان برای خودآگاهی منظور نمود آن است که موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یکی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.
همدلی
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.
همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی به انسان ها کمک بسیاری می کند. گاهی اوقات افراد به اشتباه، تصور می کنند تفاهم به این معناست که ما با فرد مقابل، کاملاً همفکر و هم عقیده باشیم، در حالی که باید گفت چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو انسان را یافت که به طور کامل شبیه یکدیگر باشند. اختلاف و تفاوت در دیدگاه ها، سلیقه ها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و کاملاً عادی است. اما آنچه این اختلاف و تفاوت را می تواند برای ما، قابل درک و فهم سازد، همان «همدلی» است که به واسطه آن، می توانیم بسیاری از مشکلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریک زندگی مان، را برطرف سازیم.
ارتباط مؤثر
این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مهارت های زندگی
طبق تحقیقات صورت گرفته در این ارتباط، از 21 درصد افرادی که دچار اختلالات روانی هستند، نشان می دهد که در این میان اضطراب در زنان بیشتر به دلیل استرس های فراوان در اثر چند شغله بودن و تغییرات هورمونی بسیار مشهود است."دکتر نیلوفر مهدوی" افزود: "در حالی که فراگیری مهارت های زندگی برای این قشر جوان بسیار حائز اهمیت است ، بر اساس تحقیقات فوق ، حدود 40 درصد از جوانان این جامعه آماری اعتماد و عزت به نفس کافی ندارند، نیمی زود رنجی و بد اخلاقی را از صفات خود دانسته و 70 درصد از یافتن دوستان دایمی و داشتن رابطه صمیمی ابراز سرخوردگی کرده اند.و یک سوم آنان توانایی برخورد با مشکلات را ندارند ."وی "بهداشت روان را یک حالت رفاه ذهنی، احساس خود توانمندی، کفایت، درک همبستگی بین نسلی، توانایی تشخیص استعداد های بالقوه هوش و عاطفی "عنوان کرد و گفت: در واقع، بهداشت روان، وضعیتی از رفاه است که فرد در این حال توانایی های خود را شناخته و قادر است با اتفاقات معمول زندگی کند."مهدوی ادامه داد:"تعریف بهداشت روان از بعد منفی به حالتی گفته می شود که سلامت روان برابر با نبود اختلالات روانی تعریف می شود که در این حال، پژوهش ها نشان می دهد، آمار اختلالات در سن 18 تا 25 سال کمتر از گروه های دیگر بوده و این مساله حاکی است که با بالا رفتن سن، اختلات روانی بیشتر می شود ." کارشناسان بهداشت روان، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی اضافه کرد: "در پژوهشی که از سوی وزارت بهداشت در این زمینه با در نظر گرفتن حجم نمونه 35 هزار و 14 نفر در گروه سنی 15 سال به بالا در سال 78 انجام شده نشان می دهد، احتمال بیماری 6/17 درصد در گروه سنی 15 تا 24 سال در طرح فوق وجود داشت و به همین ترتیب در گروه سنی 25 تا 44 سال، 8/19 درصد، در گروه سنی 45 تا 64 سال، 25 درصد و در گروه 65 سال به بالا، 31/5 درصد مشکوک به بیماری بوده اند
این کارشناس بهداشت و روان گفت:" زیاد شدن مسوولیت ها ی افراد، تحلیل قوای جسمانی و ایجاد آسیب پذیری بیشتر به عوامل استرس زا با بالا رفتن سن ارتباط مستقیم دارد که این مساله به طور عمده به ایجاد اختلالات، اضطراب و افسردگی منجر می شود."مهدوی میزان اختلالات مشاهده شده در جامعه آماری در این پژوهش را کمتر از سنین بالاتر دانست و افزود:" دیدگاه وزارت بهداشت نسبت به مفهوم سلامت روان بایدجامع تر باشد . برنامه مهارتهای زندگی توسط who ، سازمان جهانی بهداشت پایه ریزی شده است. که به طور عمده به مهارت های ارتباطی بین فردی و اجتماعی ، خودآگاهی، ویژگی های توانایی ،همدلی، حل مسئله و تصمیم گیری تفکر خلاق و نقاد و روش اداره هیجانات شدید نظیر خشم مر بوط می شود . "کارشناس بهداشت روان در وزارت بهداشت درباره اقداماتی که تاکنون این وزارتخانه در همین زمینه انجام داده است، توضیح داد: "این برنامه برای اولین بار در دنیا به صورت برنامه پیشگیرانه از اعتیاد و ایدز با تاکید بر رد پیشنهاد، برگزار شد اما تاثیرات مثبت آن روی مسایلی نظیر ارتباط بین دانش آموزان، رابطه معلم و دانش آموز و غیره، منجر به گسترش برنامه شد."
وی گفت: "این برنامه برای سنین پایین تر، موثر تر واقع شده است. قابل توجه است که در این کارگاههای، جلسه مشاوره برگزار نمی شود و برگزار کنندگان به شرکت کنندگان با شیوه های مهارت آموزی، تواناییهای فوق را آموزش می دهند . "دکتر مهدوی با تأکید بر اینکه طرح قید شده حدود یکسال و نیم ، با گسترش وسیع در اداره سلامت روان آغاز شده ، اضافه کرد :" طرح بهداشت روان جامع نگر، طرح پیشگیری از خودکشی، طرح حمایتهای روانی اجتماعی در حوادث غیر مترقبه، طرح آموزش مهارتهای فرزند پروری و ... از دیگر طرحهای اداره سلامت است که گروه جوانان را نیز به عنوان گروه هدف در بر می گیرد. بهداشت روان، تفکر و رفتار جوانان متأثر از عوامل زیستن و اجتماعی است . فشار روانی نیرویی است که چون بر هر قسمت از بدن وارد شود، کار آن را مختل می کند و موجب بر هم خوردن نظم طبیعی کار و فعالیت در جامعه خواهد شد. "وی افزود : "امروزه مشکلات شغلی و اقتصادی، تغییرات سریعی را به وجود آورده و ارزش های انسانی و اعتقادات امیدبخش گذشته را کمرنگ کرده است . می توان مدعی شد که باید در انتظار ظهور زمینه بعضی از بیماری ها در سطح جامعه بود." مهدوی تاکید کرد : " همچنین، مسایل ناشی از بی عدالتی و تبعیض در محیط کار و زندگی با رشد اعمال خشونت آمیز در جامعه امروز ما همراه شده که باعث ایجاد فشارهای روانی که در نهایت منجر به وارد ساختن لطمه به سلامت و بهداشت روانی انسان خواهد شد.. بنابراین تلاش برای مقابله با نارضایتی های حاصله از این گونه مشکلات اگر به شکل علمی و کاربردی صورت نگیرد، ناموفق خواهد ماند.
تفکر خلاق (نوع دیگر دیدن)
منظور از تفکر خلاق چیست؟ کاربرد آن کجاست؟ چه مواقعی نباید از تفکر خلاق استفاده کنیم؟ تفاوت ورابطه این روش تفکری با روشهای تفکری دیگرچیست؟ چرا باید ازتفکر خلاق استفاده کنیم؟ اگر از آن استفاده نکنیم چه پیش میآید؟آیا توانایی تفکر خلاق در همگان وجود دارد، یا تنها عده ای ازآن برخوردارند؟علل متفاوت بودن میزان شکوفایی آن در افراد مختلف چیست؟عوامل موثر وموانع شکوفا شدن آن، کدامند ؟آیا توانایی تفکر خلاق، اکتسابی است؟ چگونه توانایی تفکر خلاق را به دست آوریم؟ (در خود شکوفا سازیم؟) از کجا شروع کنیم؟... این سوالات از جمله سوالات مهمی است که پیرامون تفکر خلاق مطرح هستند. در اینجا، جهت آشنایی با این روش تفکری،قصد داریم به تعدادی از این سوالات بپردازیم. جهت درک تفکر خلاق، در آغاز مروری بر تعریف تفکر مینماییم.در یک دیدگاه، تفکر،عملی ذهنی است و زمانی مطرح می گردد که ما با مسئله ای مواجه شده و خواستار حل آن باشیم؛ در این هنگام در ذهن تلاشی برای حل مسئله آغاز می گردد، که این تلاش ذهنی را تفکر می نامند.فعالیت برای حل مسئله ،از مراحلی تشکیل شده است که از تعریف مسئله بطور شفاف ،روشن و ملموس، شروع، و با پیدا نمودن راه حل هایی برای حل مسئله ادامه یافته و با به کارگیریِ عملی بهترین راه حل یافتن جواب نهایی به پایان می رسد.هر یک از روشهای تفکری را می توان متدهایی دانست که به کمک آنها، قسمتی از فرایند حل مسئله، با موفقیت طی می شود.بر این اساس تفکر خلاق (یا دقیق تر بگوییم، روشهای تفکر خلاق) شیوهای تفکریی می باشند که به کمک آنها برای حل مسئله، راه حلهای متعدد و متنوعی مییابیم. از این طریق احتمال دستیابی به مناسب ترین راه حل بالا می رود. یکی از تصورات نادرستی که درباره روشهای مختلف تفکری به ویژه تفکر خلاق وجود دارد این است که: هر یک از این روشها باید به تنهایی مسئله را حل کنند و جواب را تعیین نمایند، در صورتی که هر یک ازانها، تنها قسمتی از کار حل مسئله را به عهده دارند؛ به عنوان مثال تفکر خلاق تنها قسمت راه حلیابی را، در فرآیند حل مسئله، انجام می دهد و حتی با تفکر خلاق بهترین راه حل هم انتخاب نمی شود، تنها راه حل یابی صورت میگیرد. توقع زیادی از روشهای تفکری، از معضلاتی است که آن روش تفکری با آن مواجه است.هر روش تفکری، برای قسمت خاصی از فرایند حل مسئله به کار میرود و دارای فضا وحال وهوای ویژهای می باشد برای مثال در مرحله تنظیم صورت مسئله ویا در مرحله انتخاب بهترین راه حل از میان راه حل های یافت شده ،فضای ذهنی فضایی جدی است .فضای ذهنی در مرحله ایی که از تفکر خلاق جهت ایده یابی برای حل مسئله استفاده میشود فضایی نرم ،لطیف،شوخ و غیر رسمی است؛از خطرات و معضلاتی که در فرایند حل مسئله امکان آن وجود دارد، رعایت ننمودن این فضاهای ذهنی است مثلاً در جایی که باید جدی بود، ( مرحله انتخاب مناسب ترین راه حل، از میان راه حلها )شوخ باشیم (یعنی فضای ذهنی تفکر خلاق را داشته باشیم )ویا در جایی که باید شوخ بود (فضای لازم برای تفکر خلاق) جدی باشیم .با جرات می توان گفت که همگان به نوعی در زندگی با مسئله ای مواجه اند و در نتیجه مجبورند جهت حل آن تلاش نمایند. در موارد بسیاری ما دارای مسایل مشابه و مشترک میباشیم مثلاً مسئله تأمین معاش و مسائل خانوادگی و اجتماعی و ... .نتایج حاصل از تلاش افراد مختلف در حل این مسائل مشترک، بسیار متفاوت است. یکی از دلایل این تفاوتها را میتوان در متفاوت بودن راه حلهای یافتشده برای حل این مسائل، دانست. و این تفاوت، ریشه در میزان شکوفا بودن توانایی راه حلیابی (تفکر خلاق) افراد دارد. واکنش افراد در مقابل آشکارشدن این تفاوت، معمولاً جملهای توجیهکننده است و آن اینکه: "افراد با هم فرق دارند و توانایی تفکر خلاق ذاتی است و مخصوص عدهای خاص، و چون این توانایی در ما به ودیعه گذاشته نشده است، ما نمیتوانیم موفق باشیم و راه حلهای ویژهای برای مسائل بیابیم." اما تحقیقات جدید نشان میدهد که توانایی تفکر خلاق، بالقوه به همگان ارزانی شده و میزان شکوفابودن این توانایی است که در افراد مختلف، متفاوت است؛ و از علل این تفاوت، تفاوت در میزان پرداختن و توجه به آن و تلاش در شکوفانمودن آن میباشد. تحقیقات جدید معرف آن است که تفکر خلاق، اکتسابی بوده و قابل یادگیری؛ با فهم و تسلط بر شیوههای تفکر خلاق، میتوانیم بسیار قدرتمند در جهت یافت ایده، عمل نماییم. از جمله شیوههای معروف تفکر خلاق، به موارد زیر میتوان اشاره نمود:
1- روش یورش فکر (تحریک مغزی یا راهگشایی گروهی) Brain Storming
2- مدل سینکتیکس Synectics
3- سؤالات ایدهبرانگیز (فهرست سؤالات یا همان صورت تطبیقی اسکمپر Scamper)
4- تکنیک دلفی Delphi Technique
5- تکنیک گروه اسمی Normal Group Technique
6- تکنیک آینه مورینو
7- تکنیک ارتباط اجباری Forced Association
8- تجزیه و تحلیل مورفولوژیک Morphological Analysis
9- گردش تخیلی Speculative Excursion
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مهارت های زندگی
طبق تحقیقات صورت گرفته در این ارتباط، از 21 درصد افرادی که دچار اختلالات روانی هستند، نشان می دهد که در این میان اضطراب در زنان بیشتر به دلیل استرس های فراوان در اثر چند شغله بودن و تغییرات هورمونی بسیار مشهود است."دکتر نیلوفر مهدوی" افزود: "در حالی که فراگیری مهارت های زندگی برای این قشر جوان بسیار حائز اهمیت است ، بر اساس تحقیقات فوق ، حدود 40 درصد از جوانان این جامعه آماری اعتماد و عزت به نفس کافی ندارند، نیمی زود رنجی و بد اخلاقی را از صفات خود دانسته و 70 درصد از یافتن دوستان دایمی و داشتن رابطه صمیمی ابراز سرخوردگی کرده اند.و یک سوم آنان توانایی برخورد با مشکلات را ندارند ."وی "بهداشت روان را یک حالت رفاه ذهنی، احساس خود توانمندی، کفایت، درک همبستگی بین نسلی، توانایی تشخیص استعداد های بالقوه هوش و عاطفی "عنوان کرد و گفت: در واقع، بهداشت روان، وضعیتی از رفاه است که فرد در این حال توانایی های خود را شناخته و قادر است با اتفاقات معمول زندگی کند."مهدوی ادامه داد:"تعریف بهداشت روان از بعد منفی به حالتی گفته می شود که سلامت روان برابر با نبود اختلالات روانی تعریف می شود که در این حال، پژوهش ها نشان می دهد، آمار اختلالات در سن 18 تا 25 سال کمتر از گروه های دیگر بوده و این مساله حاکی است که با بالا رفتن سن، اختلات روانی بیشتر می شود ." کارشناسان بهداشت روان، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی اضافه کرد: "در پژوهشی که از سوی وزارت بهداشت در این زمینه با در نظر گرفتن حجم نمونه 35 هزار و 14 نفر در گروه سنی 15 سال به بالا در سال 78 انجام شده نشان می دهد، احتمال بیماری 6/17 درصد در گروه سنی 15 تا 24 سال در طرح فوق وجود داشت و به همین ترتیب در گروه سنی 25 تا 44 سال، 8/19 درصد، در گروه سنی 45 تا 64 سال، 25 درصد و در گروه 65 سال به بالا، 31/5 درصد مشکوک به بیماری بوده اند
این کارشناس بهداشت و روان گفت:" زیاد شدن مسوولیت ها ی افراد، تحلیل قوای جسمانی و ایجاد آسیب پذیری بیشتر به عوامل استرس زا با بالا رفتن سن ارتباط مستقیم دارد که این مساله به طور عمده به ایجاد اختلالات، اضطراب و افسردگی منجر می شود."مهدوی میزان اختلالات مشاهده شده در جامعه آماری در این پژوهش را کمتر از سنین بالاتر دانست و افزود:" دیدگاه وزارت بهداشت نسبت به مفهوم سلامت روان بایدجامع تر باشد . برنامه مهارتهای زندگی توسط who ، سازمان جهانی بهداشت پایه ریزی شده است. که به طور عمده به مهارت های ارتباطی بین فردی و اجتماعی ، خودآگاهی، ویژگی های توانایی ،همدلی، حل مسئله و تصمیم گیری تفکر خلاق و نقاد و روش اداره هیجانات شدید نظیر خشم مر بوط می شود . "کارشناس بهداشت روان در وزارت بهداشت درباره اقداماتی که تاکنون این وزارتخانه در همین زمینه انجام داده است، توضیح داد: "این برنامه برای اولین بار در دنیا به صورت برنامه پیشگیرانه از اعتیاد و ایدز با تاکید بر رد پیشنهاد، برگزار شد اما تاثیرات مثبت آن روی مسایلی نظیر ارتباط بین دانش آموزان، رابطه معلم و دانش آموز و غیره، منجر به گسترش برنامه شد."
وی گفت: "این برنامه برای سنین پایین تر، موثر تر واقع شده است. قابل توجه است که در این کارگاههای، جلسه مشاوره برگزار نمی شود و برگزار کنندگان به شرکت کنندگان با شیوه های مهارت آموزی، تواناییهای فوق را آموزش می دهند . "دکتر مهدوی با تأکید بر اینکه طرح قید شده حدود یکسال و نیم ، با گسترش وسیع در اداره سلامت روان آغاز شده ، اضافه کرد :" طرح بهداشت روان جامع نگر، طرح پیشگیری از خودکشی، طرح حمایتهای روانی اجتماعی در حوادث غیر مترقبه، طرح آموزش مهارتهای فرزند پروری و ... از دیگر طرحهای اداره سلامت است که گروه جوانان را نیز به عنوان گروه هدف در بر می گیرد. بهداشت روان، تفکر و رفتار جوانان متأثر از عوامل زیستن و اجتماعی است . فشار روانی نیرویی است که چون بر هر قسمت از بدن وارد شود، کار آن را مختل می کند و موجب بر هم خوردن نظم طبیعی کار و فعالیت در جامعه خواهد شد. "وی افزود : "امروزه مشکلات شغلی و اقتصادی، تغییرات سریعی را به وجود آورده و ارزش های انسانی و اعتقادات امیدبخش گذشته را کمرنگ کرده است . می توان مدعی شد که باید در انتظار ظهور زمینه بعضی از بیماری ها در سطح جامعه بود." مهدوی تاکید کرد : " همچنین، مسایل ناشی از بی عدالتی و تبعیض در محیط کار و زندگی با رشد اعمال خشونت آمیز در جامعه امروز ما همراه شده که باعث ایجاد فشارهای روانی که در نهایت منجر به وارد ساختن لطمه به سلامت و بهداشت روانی انسان خواهد شد.. بنابراین تلاش برای مقابله با نارضایتی های حاصله از این گونه مشکلات اگر به شکل علمی و کاربردی صورت نگیرد، ناموفق خواهد ماند.
تفکر خلاق (نوع دیگر دیدن)
منظور از تفکر خلاق چیست؟ کاربرد آن کجاست؟ چه مواقعی نباید از تفکر خلاق استفاده کنیم؟ تفاوت ورابطه این روش تفکری با روشهای تفکری دیگرچیست؟ چرا باید ازتفکر خلاق استفاده کنیم؟ اگر از آن استفاده نکنیم چه پیش میآید؟آیا توانایی تفکر خلاق در همگان وجود دارد، یا تنها عده ای ازآن برخوردارند؟علل متفاوت بودن میزان شکوفایی آن در افراد مختلف چیست؟عوامل موثر وموانع شکوفا شدن آن، کدامند ؟آیا توانایی تفکر خلاق، اکتسابی است؟ چگونه توانایی تفکر خلاق را به دست آوریم؟ (در خود شکوفا سازیم؟) از کجا شروع کنیم؟... این سوالات از جمله سوالات مهمی است که پیرامون تفکر خلاق مطرح هستند. در اینجا، جهت آشنایی با این روش تفکری،قصد داریم به تعدادی از این سوالات بپردازیم. جهت درک تفکر خلاق، در آغاز مروری بر تعریف تفکر مینماییم.در یک دیدگاه، تفکر،عملی ذهنی است و زمانی مطرح می گردد که ما با مسئله ای مواجه شده و خواستار حل آن باشیم؛ در این هنگام در ذهن تلاشی برای حل مسئله آغاز می گردد، که این تلاش ذهنی را تفکر می نامند.فعالیت برای حل مسئله ،از مراحلی تشکیل شده است که از تعریف مسئله بطور شفاف ،روشن و ملموس، شروع، و با پیدا نمودن راه حل هایی برای حل مسئله ادامه یافته و با به کارگیریِ عملی بهترین راه حل یافتن جواب نهایی به پایان می رسد.هر یک از روشهای تفکری را می توان متدهایی دانست که به کمک آنها، قسمتی از فرایند حل مسئله، با موفقیت طی می شود.بر این اساس تفکر خلاق (یا دقیق تر بگوییم، روشهای تفکر خلاق) شیوهای تفکریی می باشند که به کمک آنها برای حل مسئله، راه حلهای متعدد و متنوعی مییابیم. از این طریق احتمال دستیابی به مناسب ترین راه حل بالا می رود. یکی از تصورات نادرستی که درباره روشهای مختلف تفکری به ویژه تفکر خلاق وجود دارد این است که: هر یک از این روشها باید به تنهایی مسئله را حل کنند و جواب را تعیین نمایند، در صورتی که هر یک ازانها، تنها قسمتی از کار حل مسئله را به عهده دارند؛ به عنوان مثال تفکر خلاق تنها قسمت راه حلیابی را، در فرآیند حل مسئله، انجام می دهد و حتی با تفکر خلاق بهترین راه حل هم انتخاب نمی شود، تنها راه حل یابی صورت میگیرد. توقع زیادی از روشهای تفکری، از معضلاتی است که آن روش تفکری با آن مواجه است.هر روش تفکری، برای قسمت خاصی از فرایند حل مسئله به کار میرود و دارای فضا وحال وهوای ویژهای می باشد برای مثال در مرحله تنظیم صورت مسئله ویا در مرحله انتخاب بهترین راه حل از میان راه حل های یافت شده ،فضای ذهنی فضایی جدی است .فضای ذهنی در مرحله ایی که از تفکر خلاق جهت ایده یابی برای حل مسئله استفاده میشود فضایی نرم ،لطیف،شوخ و غیر رسمی است؛از خطرات و معضلاتی که در فرایند حل مسئله امکان آن وجود دارد، رعایت ننمودن این فضاهای ذهنی است مثلاً در جایی که باید جدی بود، ( مرحله انتخاب مناسب ترین راه حل، از میان راه حلها )شوخ باشیم (یعنی فضای ذهنی تفکر خلاق را داشته باشیم )ویا در جایی که باید شوخ بود (فضای لازم برای تفکر خلاق) جدی باشیم .با جرات می توان گفت که همگان به نوعی در زندگی با مسئله ای مواجه اند و در نتیجه مجبورند جهت حل آن تلاش نمایند. در موارد بسیاری ما دارای مسایل مشابه و مشترک میباشیم مثلاً مسئله تأمین معاش و مسائل خانوادگی و اجتماعی و ... .نتایج حاصل از تلاش افراد مختلف در حل این مسائل مشترک، بسیار متفاوت است. یکی از دلایل این تفاوتها را میتوان در متفاوت بودن راه حلهای یافتشده برای حل این مسائل، دانست. و این تفاوت، ریشه در میزان شکوفا بودن توانایی راه حلیابی (تفکر خلاق) افراد دارد. واکنش افراد در مقابل آشکارشدن این تفاوت، معمولاً جملهای توجیهکننده است و آن اینکه: "افراد با هم فرق دارند و توانایی تفکر خلاق ذاتی است و مخصوص عدهای خاص، و چون این توانایی در ما به ودیعه گذاشته نشده است، ما نمیتوانیم موفق باشیم و راه حلهای ویژهای برای مسائل بیابیم." اما تحقیقات جدید نشان میدهد که توانایی تفکر خلاق، بالقوه به همگان ارزانی شده و میزان شکوفابودن این توانایی است که در افراد مختلف، متفاوت است؛ و از علل این تفاوت، تفاوت در میزان پرداختن و توجه به آن و تلاش در شکوفانمودن آن میباشد. تحقیقات جدید معرف آن است که تفکر خلاق، اکتسابی بوده و قابل یادگیری؛ با فهم و تسلط بر شیوههای تفکر خلاق، میتوانیم بسیار قدرتمند در جهت یافت ایده، عمل نماییم. از جمله شیوههای معروف تفکر خلاق، به موارد زیر میتوان اشاره نمود:
1- روش یورش فکر (تحریک مغزی یا راهگشایی گروهی) Brain Storming
2- مدل سینکتیکس Synectics
3- سؤالات ایدهبرانگیز (فهرست سؤالات یا همان صورت تطبیقی اسکمپر Scamper)
4- تکنیک دلفی Delphi Technique
5- تکنیک گروه اسمی Normal Group Technique
6- تکنیک آینه مورینو
7- تکنیک ارتباط اجباری Forced Association
8- تجزیه و تحلیل مورفولوژیک Morphological Analysis
9- گردش تخیلی Speculative Excursion
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مهارت های زندگی
طبق تحقیقات صورت گرفته در این ارتباط، از 21 درصد افرادی که دچار اختلالات روانی هستند، نشان می دهد که در این میان اضطراب در زنان بیشتر به دلیل استرس های فراوان در اثر چند شغله بودن و تغییرات هورمونی بسیار مشهود است."دکتر نیلوفر مهدوی" افزود: "در حالی که فراگیری مهارت های زندگی برای این قشر جوان بسیار حائز اهمیت است ، بر اساس تحقیقات فوق ، حدود 40 درصد از جوانان این جامعه آماری اعتماد و عزت به نفس کافی ندارند، نیمی زود رنجی و بد اخلاقی را از صفات خود دانسته و 70 درصد از یافتن دوستان دایمی و داشتن رابطه صمیمی ابراز سرخوردگی کرده اند.و یک سوم آنان توانایی برخورد با مشکلات را ندارند ."وی "بهداشت روان را یک حالت رفاه ذهنی، احساس خود توانمندی، کفایت، درک همبستگی بین نسلی، توانایی تشخیص استعداد های بالقوه هوش و عاطفی "عنوان کرد و گفت: در واقع، بهداشت روان، وضعیتی از رفاه است که فرد در این حال توانایی های خود را شناخته و قادر است با اتفاقات معمول زندگی کند."مهدوی ادامه داد:"تعریف بهداشت روان از بعد منفی به حالتی گفته می شود که سلامت روان برابر با نبود اختلالات روانی تعریف می شود که در این حال، پژوهش ها نشان می دهد، آمار اختلالات در سن 18 تا 25 سال کمتر از گروه های دیگر بوده و این مساله حاکی است که با بالا رفتن سن، اختلات روانی بیشتر می شود ." کارشناسان بهداشت روان، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی اضافه کرد: "در پژوهشی که از سوی وزارت بهداشت در این زمینه با در نظر گرفتن حجم نمونه 35 هزار و 14 نفر در گروه سنی 15 سال به بالا در سال 78 انجام شده نشان می دهد، احتمال بیماری 6/17 درصد در گروه سنی 15 تا 24 سال در طرح فوق وجود داشت و به همین ترتیب در گروه سنی 25 تا 44 سال، 8/19 درصد، در گروه سنی 45 تا 64 سال، 25 درصد و در گروه 65 سال به بالا، 31/5 درصد مشکوک به بیماری بوده اند
این کارشناس بهداشت و روان گفت:" زیاد شدن مسوولیت ها ی افراد، تحلیل قوای جسمانی و ایجاد آسیب پذیری بیشتر به عوامل استرس زا با بالا رفتن سن ارتباط مستقیم دارد که این مساله به طور عمده به ایجاد اختلالات، اضطراب و افسردگی منجر می شود."مهدوی میزان اختلالات مشاهده شده در جامعه آماری در این پژوهش را کمتر از سنین بالاتر دانست و افزود:" دیدگاه وزارت بهداشت نسبت به مفهوم سلامت روان بایدجامع تر باشد . برنامه مهارتهای زندگی توسط who ، سازمان جهانی بهداشت پایه ریزی شده است. که به طور عمده به مهارت های ارتباطی بین فردی و اجتماعی ، خودآگاهی، ویژگی های توانایی ،همدلی، حل مسئله و تصمیم گیری تفکر خلاق و نقاد و روش اداره هیجانات شدید نظیر خشم مر بوط می شود . "کارشناس بهداشت روان در وزارت بهداشت درباره اقداماتی که تاکنون این وزارتخانه در همین زمینه انجام داده است، توضیح داد: "این برنامه برای اولین بار در دنیا به صورت برنامه پیشگیرانه از اعتیاد و ایدز با تاکید بر رد پیشنهاد، برگزار شد اما تاثیرات مثبت آن روی مسایلی نظیر ارتباط بین دانش آموزان، رابطه معلم و دانش آموز و غیره، منجر به گسترش برنامه شد."
وی گفت: "این برنامه برای سنین پایین تر، موثر تر واقع شده است. قابل توجه است که در این کارگاههای، جلسه مشاوره برگزار نمی شود و برگزار کنندگان به شرکت کنندگان با شیوه های مهارت آموزی، تواناییهای فوق را آموزش می دهند . "دکتر مهدوی با تأکید بر اینکه طرح قید شده حدود یکسال و نیم ، با گسترش وسیع در اداره سلامت روان آغاز شده ، اضافه کرد :" طرح بهداشت روان جامع نگر، طرح پیشگیری از خودکشی، طرح حمایتهای روانی اجتماعی در حوادث غیر مترقبه، طرح آموزش مهارتهای فرزند پروری و ... از دیگر طرحهای اداره سلامت است که گروه جوانان را نیز به عنوان گروه هدف در بر می گیرد. بهداشت روان، تفکر و رفتار جوانان متأثر از عوامل زیستن و اجتماعی است . فشار روانی نیرویی است که چون بر هر قسمت از بدن وارد شود، کار آن را مختل می کند و موجب بر هم خوردن نظم طبیعی کار و فعالیت در جامعه خواهد شد. "وی افزود : "امروزه مشکلات شغلی و اقتصادی، تغییرات سریعی را به وجود آورده و ارزش های انسانی و اعتقادات امیدبخش گذشته را کمرنگ کرده است . می توان مدعی شد که باید در انتظار ظهور زمینه بعضی از بیماری ها در سطح جامعه بود." مهدوی تاکید کرد : " همچنین، مسایل ناشی از بی عدالتی و تبعیض در محیط کار و زندگی با رشد اعمال خشونت آمیز در جامعه امروز ما همراه شده که باعث ایجاد فشارهای روانی که در نهایت منجر به وارد ساختن لطمه به سلامت و بهداشت روانی انسان خواهد شد.. بنابراین تلاش برای مقابله با نارضایتی های حاصله از این گونه مشکلات اگر به شکل علمی و کاربردی صورت نگیرد، ناموفق خواهد ماند.
تفکر خلاق (نوع دیگر دیدن)
منظور از تفکر خلاق چیست؟ کاربرد آن کجاست؟ چه مواقعی نباید از تفکر خلاق استفاده کنیم؟ تفاوت ورابطه این روش تفکری با روشهای تفکری دیگرچیست؟ چرا باید ازتفکر خلاق استفاده کنیم؟ اگر از آن استفاده نکنیم چه پیش میآید؟آیا توانایی تفکر خلاق در همگان وجود دارد، یا تنها عده ای ازآن برخوردارند؟علل متفاوت بودن میزان شکوفایی آن در افراد مختلف چیست؟عوامل موثر وموانع شکوفا شدن آن، کدامند ؟آیا توانایی تفکر خلاق، اکتسابی است؟ چگونه توانایی تفکر خلاق را به دست آوریم؟ (در خود شکوفا سازیم؟) از کجا شروع کنیم؟... این سوالات از جمله سوالات مهمی است که پیرامون تفکر خلاق مطرح هستند. در اینجا، جهت آشنایی با این روش تفکری،قصد داریم به تعدادی از این سوالات بپردازیم. جهت درک تفکر خلاق، در آغاز مروری بر تعریف تفکر مینماییم.در یک دیدگاه، تفکر،عملی ذهنی است و زمانی مطرح می گردد که ما با مسئله ای مواجه شده و خواستار حل آن باشیم؛ در این هنگام در ذهن تلاشی برای حل مسئله آغاز می گردد، که این تلاش ذهنی را تفکر می نامند.فعالیت برای حل مسئله ،از مراحلی تشکیل شده است که از تعریف مسئله بطور شفاف ،روشن و ملموس، شروع، و با پیدا نمودن راه حل هایی برای حل مسئله ادامه یافته و با به کارگیریِ عملی بهترین راه حل یافتن جواب نهایی به پایان می رسد.هر یک از روشهای تفکری را می توان متدهایی دانست که به کمک آنها، قسمتی از فرایند حل مسئله، با موفقیت طی می شود.بر این اساس تفکر خلاق (یا دقیق تر بگوییم، روشهای تفکر خلاق) شیوهای تفکریی می باشند که به کمک آنها برای حل مسئله، راه حلهای متعدد و متنوعی مییابیم. از این طریق احتمال دستیابی به مناسب ترین راه حل بالا می رود. یکی از تصورات نادرستی که درباره روشهای مختلف تفکری به ویژه تفکر خلاق وجود دارد این است که: هر یک از این روشها باید به تنهایی مسئله را حل کنند و جواب را تعیین نمایند، در صورتی که هر یک ازانها، تنها قسمتی از کار حل مسئله را به عهده دارند؛ به عنوان مثال تفکر خلاق تنها قسمت راه حلیابی را، در فرآیند حل مسئله، انجام می دهد و حتی با تفکر خلاق بهترین راه حل هم انتخاب نمی شود، تنها راه حل یابی صورت میگیرد. توقع زیادی از روشهای تفکری، از معضلاتی است که آن روش تفکری با آن مواجه است.هر روش تفکری، برای قسمت خاصی از فرایند حل مسئله به کار میرود و دارای فضا وحال وهوای ویژهای می باشد برای مثال در مرحله تنظیم صورت مسئله ویا در مرحله انتخاب بهترین راه حل از میان راه حل های یافت شده ،فضای ذهنی فضایی جدی است .فضای ذهنی در مرحله ایی که از تفکر خلاق جهت ایده یابی برای حل مسئله استفاده میشود فضایی نرم ،لطیف،شوخ و غیر رسمی است؛از خطرات و معضلاتی که در فرایند حل مسئله امکان آن وجود دارد، رعایت ننمودن این فضاهای ذهنی است مثلاً در جایی که باید جدی بود، ( مرحله انتخاب مناسب ترین راه حل، از میان راه حلها )شوخ باشیم (یعنی فضای ذهنی تفکر خلاق را داشته باشیم )ویا در جایی که باید شوخ بود (فضای لازم برای تفکر خلاق) جدی باشیم .با جرات می توان گفت که همگان به نوعی در زندگی با مسئله ای مواجه اند و در نتیجه مجبورند جهت حل آن تلاش نمایند. در موارد بسیاری ما دارای مسایل مشابه و مشترک میباشیم مثلاً مسئله تأمین معاش و مسائل خانوادگی و اجتماعی و ... .نتایج حاصل از تلاش افراد مختلف در حل این مسائل مشترک، بسیار متفاوت است. یکی از دلایل این تفاوتها را میتوان در متفاوت بودن راه حلهای یافتشده برای حل این مسائل، دانست. و این تفاوت، ریشه در میزان شکوفا بودن توانایی راه حلیابی (تفکر خلاق) افراد دارد. واکنش افراد در مقابل آشکارشدن این تفاوت، معمولاً جملهای توجیهکننده است و آن اینکه: "افراد با هم فرق دارند و توانایی تفکر خلاق ذاتی است و مخصوص عدهای خاص، و چون این توانایی در ما به ودیعه گذاشته نشده است، ما نمیتوانیم موفق باشیم و راه حلهای ویژهای برای مسائل بیابیم." اما تحقیقات جدید نشان میدهد که توانایی تفکر خلاق، بالقوه به همگان ارزانی شده و میزان شکوفابودن این توانایی است که در افراد مختلف، متفاوت است؛ و از علل این تفاوت، تفاوت در میزان پرداختن و توجه به آن و تلاش در شکوفانمودن آن میباشد. تحقیقات جدید معرف آن است که تفکر خلاق، اکتسابی بوده و قابل یادگیری؛ با فهم و تسلط بر شیوههای تفکر خلاق، میتوانیم بسیار قدرتمند در جهت یافت ایده، عمل نماییم. از جمله شیوههای معروف تفکر خلاق، به موارد زیر میتوان اشاره نمود:
1- روش یورش فکر (تحریک مغزی یا راهگشایی گروهی) Brain Storming
2- مدل سینکتیکس Synectics
3- سؤالات ایدهبرانگیز (فهرست سؤالات یا همان صورت تطبیقی اسکمپر Scamper)
4- تکنیک دلفی Delphi Technique
5- تکنیک گروه اسمی Normal Group Technique
6- تکنیک آینه مورینو
7- تکنیک ارتباط اجباری Forced Association
8- تجزیه و تحلیل مورفولوژیک Morphological Analysis
9- گردش تخیلی Speculative Excursion