لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
مقدمه
تاکنون با مفاهیمی نظیر سازمان و فرهنگ سازمانی آشنا شدهایم اکنون میخواهیم ببا مبحث جدیدی بنام جو سا زمانی اشنا شویم . زمانی که صحبت از جو می شود تصوری از جو کرده زمین که ما را همچون هاله ای در بر گرفته به اذهان متبادر می گردد.
در گفتگو های روزانه بین همکاران واژه هایی نظیر جو متشنج فلان اجتماع یا جو مسموم فلان گروه و یا جو بد حاکم در فلان اداره یا کلانتری کرارا بکار برده می شود.
از نظر لغوی کلمه جو عبارت است از اطراف و یا انچه که بر چیز دیگری احاطه دارد(فضا ما بین زمین وهوا اسمان)
گرچه مفهوم جو سازمان به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است اما توافق کلی برای مفهوم و سازه ان وجود ندارد در هر صورت معنای جو سازمان هر انچه که باشد می توان به ان چیزی اشاره نمود که اطراف سازمان را در بر گرفته است بطور مشروح راجع به ان بحث خواهیم نمود.
تعریف:
بطور کلی مفهوم جو سازمان به عنوان یک استعاره مجازی که معرف یک یا چند ویژگی متمایز سازمانی است بکار برده می شود.
نوانکر: جورا به عنوان احساس مشترک حوزه فرهنگ خرده فرهنگهای گروهی
یا زندگی تعاملی سازمان تلقی مینماید.
کمپل: جو سازمانی را شیوه برخورد سازمان با اعضا و در نتیجه جو را شخصیت سازمان فرض کرده است.
ریچارد واشنایدر: معتقد هستند که جو سازمانی به دیدگاههای سازمانی و اقدامات و روشهای رسمی و غیر رسمی اطلاق می گردد.
هالپین و کرافت: در تعریف جو سازمانی میگویند ویژگی درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز ساخته و روی رفتار افراد ان تاثیر می گذارد.
موران ولکوین:جو سازمانی را ویژگی نسبتا با دوامی از سازمان میدانند که موجب تمایزان سازمان از سایر سازمانها میشود
اینک طبق شرحی که رفت طی یک بررسی نقادین پیرامون تعاریف مطرح شده ملاحظه میگردد.
که افراد مختلف از دیدگاههای مختلف جو سازمانی را تعریف کرده اند اما نکته ای که در اثر این تعاریف تقریبا مشترک است ان است که: جو سازمانی بر اساس ادراک کارکنان از محیط سازمان سنجیده میشود در واقع جو سازمانی بازتابهای ادراک یک شخص از سازمان است که به ان تعلق دارد.
جو مجموعهای از ویژگیها و عو املی استکه بوسیله کارکنان در باره سازمانشان ادراک می شود که عامی جهت تکوین و تکامل اعمال و رفتار افراد ان سازمان تلقی می گردد.
در واقع جو سازمانی حاصل فرا گرد تاثیر متقابل جنبه های فردی و سازمانی یک سیستم اجتماعی است که همان محصول کار گروهه و خرده سیستمهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
موضوع :
رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار
فهرست
عنوان
صفحه
تاریخچه 1
مفاهیم بنیادی نظیریة رفتار درمانی 4
نظریة شخصیت 4
ماهیت انسان 5
مفهوم اضطراب و بیماری روانی 7
ماهیت رواندرمانی در رفتار درمانی 8
فرآیند درمان 9
ارزیابی در رفتار درمانی 13
تکنیکهای رفتار درمانی
روشها و فنون برخاسته از شرطی سازی پاسخگر 15
حساسیت زدایی منظم 15
آموزش جرأت ورزی 16
مواجهة تدریجی 18
غرقه سازی 18
انزجار درمانی 20
روشها و فنون برخاسته از شرطی سازی کنشگر
روشهای افزایش رفتارهای مطلوب موجود 21
روش تقویت مثبت 21
روش تقویت منفی 22
اقتصاد ژتونی 23
قرارداد رفتاری 24
روشهای ایجاد رفتارهای تازه
روش شکل دهی رفتار 25
روش زنجیره سازی رفتار 26
روشهای کاهش و حذف رفتارهای نامطلوب
روشهای مثبت کاهش رفتار 26
روشهای منفی کاهش رفتار 28
کارآیی رفتاردرمانی برای اختلال های ویژه 30
فهرست منابع 34
رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار
تاریخچه :تاریخچه به کارگیری رویکرد رفتاری را می توان به سه بخش تقسیم کرد. جزء اصلی رویکرد رفتاری شرطی سازی کلاسیک یا شرطی سازی پاسخگو نام دارد که بر پایة کارهای پاولف (1940) و هال ( 1943) مبتنی است (ساعتچی ، 1379) کاربرد اصلی شرطی سازی کلاسیک در روان درمانی اصطلاحاً رفتار درمانی نامیده می شود (شفیع آبادی 1378) و پیگیری جریان رشد رفتار درمانی و یا تاریخچه آن شبیه تعقیب رودخانهای است با انشعابات فراوان که از پایین به طرف سرمنشأ در حرکت است . چون جریانهای زیادی به این رودخانه ملحق می شوند. بعد از مدتی تشخیص اینکه کدام جریان اصلی رودخانه است مشکل می شود ( کورسینی 1973، ترجمة شفیع آبادی 1378).ذیلا به چند مورد از این جریانها اشاره شود.
یکی از این جریانها انزجار درمانی نام دارد. کانترویچ (1929) اغلب بعنوان اولین استفاده کننده از این رویکرد مبتنی بر یافته های آزمایشگاهی معروف است . او با بکارگیری مدل شرطی سازی متقابلی بیمار الکلی را درمان کرد. بدین ترتیب که الکل را با شوک قوی الکتریکی همراه کرد و موجب ایجاد بازتابهای امتناع بدنی و تنفر از الکل شد (کورسینی ، 1973).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
معیارهاى رفتار سالم از دیدگاه اسلام
مقدّمه
«بهنجارى و نابهنجارى» از بنیادى ترین موضوعات دانش روان شناسى است که قلمرو وسیعى از این علم را تحت تأثیر خویش دارد. فلسفه روان شناسى پایهاى ترین و روان درمانى کاربردى ترین موضوعى است که متأثّر از رویکردهاى خاص در بهنجارى و نابهنجارى و ملاک هاى این دو مى باشد. آنچه معمولا در نوشته ها و آثار آکادمیک مورد بحث قرار گرفته، بیشتر سازوکار و چگونگى بهنجارى و نابهنجارى، آن هم در سطح شخصیت است.
از این رو، جاى بحث درباره تعریف بهنجارى و نابهنجارى، ملاک هاى شخصیت سالم و ناسالم و ملاک هاى رفتار بهنجار همچنان باقى است و البته دیدگاه روان شناسان در زمینه هاى مذکور، هرچند کاملا مورد تصریح نمى باشد، اما نگرش هایشان از منابع و آثار علمى آنان قابل استنباط است و طبیعتاً همگى آن ها نیز داراى وحدت نظر نیستند; زیرا در نهایت درباره انسان دیدگاه یکسانى ندارند و در حقیقت، تغییرات حاصل در طرز فکر روان شناسانه از تغییرات وسیع تر در نگرش نسبت به انسان و جهان متأثّر مى گردد.2
در این میان، نگرش متمایز و متفاوت اسلام نسبت به جهان و انسان، سبب شده تا تعریف بهنجارى و نیز ملاک هاى رفتار بهنجار از نظر اسلام متمایز از دیدگاه هاى روان شناسان باشد. البته ناگفته نماند که در میان روان شناسان نیز اتفاق نظر بر مفهوم بهنجارى و یا ملاک رفتار بهنجار وجود ندارد; مثلا، در حالى که به نظر رفتارگرایان، رفتار کاملا سازگارانه ارگانیسم با محیط به سبب دریافت تقویت بیشتر، رفتارى کاملا بهنجار است، اما این ملاک از سوى انسان گرایان مورد حمله قرار مى گیرد. یا به عنوان نمونه اى دیگر، زمانى که رعایت هنجارها و آداب اجتماعى توسط بسیارى از روان شناسان به عنوان ملاکى براى رفتار بهنجار به حساب مى آید، به نظر پرلز (نظریه پرداز گشتالت درمانى)، رعایت هرگونه «نُرم» و یا آداب و قوانین اجتماعى که ارضاى امیال طبیعى را با تعویق و تعطیل مواجه سازد، خود رفتار نابهنجار و غلط است. (شولتز، 1977) در هر صورت، آنچه در این مقاله مورد نظر است فقط بیان ملاک هاى رفتار بهنجار از نظر دین مبین اسلام مى باشد.
به عنوان درآمدى بر بحث مناسب است تعریف «بهنجارى و نابهنجارى» و نیز تعریف رفتار بهنجار از نظر اسلام را به گونه اى گذرا مورد اشاره قرار دهیم و همان گونه که گفته شد، تعریف «بهنجارى» از این منظر، کاملا مرتبط و متأثّر از تعریف انسان مى باشد و بر این اساس، با توجه به شناخت صحیح و عمیق اسلام از انسان و ابعاد وجودى و فطرى او و گستره زندگى و نیز کمال و سعادت انسانى اش باید گفت:
بهنجارى عبارت است از: «دریافت درست از ابعاد وجودى خویشتن و واقعیت هاى هستى و حداکثر بهره بردارى از استعدادها و ظرفیت هاى خود و محیط در جهت کسب کمال و شکوفایى فطرت و نیل به سعادت انسان که در واقع، همان دست یابى به لذت هاى برتر و پایدار اخروى است.» بر این اساس، شخصیتى بهنجار است که حقایق و واقعیت هاى هستى و جهان و خویشتن را بشناسد و نسبت به گستره وجودى خود و مقصد و هدف از آفرینش خویش آگاهى یافته و با ظرفیت ها و محدودیت هاى خود و جهان در جهت نیل به پایدارترین و حقیقى ترین لذت ها، که همان سعادت ابدى است، سازگارى ایجاد کرده، پیوسته فطرت و سرشت خود را شکوفاتر سازد. به موازات این تعریف باید گفت: «رفتار بهنجار عبارت است از: هر رفتارى (درونى و بیرونى) که ما را در رسیدن به مفهوم مزبور از بهنجارى نزدیک نماید.» اما سؤال اساسى این است که به واسطه چه معیار و ملاک هایى مى توان رفتار بهنجار را از نابهنجار متمایز ساخت؟ این مقاله پاسخى است به این سؤال اساسى.
فطرت
در درون انسان، نسبت به رفتار بهنجار و نابهنجار هدایتى سرشتى وجود دارد. این هدایت در فطرت انسان قرار دارد. فطرت نیز عبارت است از: «مجموعه کمالات و استعدادهاى خاصى که در سرشت انسان نهاده شده و نوع و مرتبه او را از سایر موجودات متمایز مى سازد.»3
استاد مطهّرى در کتاب فطرت خود،دربحث از ویژگى هاى فطرى انسان، آن ها را به دو دسته کلى تقسیم کرده است:
1. ویژگى هاى شناختى;
2. ویژگى هاى عاطفى.4
تمامى شناخت هاى غیر اکتسابى انسان در عنصر شناختى فطرت یعنى «عقل» جاى مى گیرند. عقل ابزار بسیارى از تشخیص هاى انسانى در مقوله بهنجارى و نابهنجارى است (که در ملاک بعدى مورد بررسى قرار مى گیرد.) در باره عنصر گرایش ها و ویژگى هاى عاطفى باید گفت: انسان در درون خود، نسبت به این گرایش هاى فطرى نوعى قداست قایل است. این گرایش هاى متعالى مافوق عواطف حیوانى اند. این گرایش ها بنابر نظر استاد مطهّرى، در پنج مقوله جاى مى گیرند.5
1. مقوله حقیقت جویى;
2. مقوله خیر اخلاقى;
3. مقوله زیبایى;
4. مقوله خلّاقیت و ابداع;
5. مقوله عشق و پرستش.
این گرایش ها به دو صورت با رفتارهاى بهنجار مرتبط مى گردند:
1. بین این گرایش ها6 و انتخاب رفتارى خاص نوعى جاذبه معنوى وجود دارد; یعنى آن رفتار تجلّى چنین گرایش هایى است و مصداق این گرایش ها قرار مى گیرد; مثلا، در مورد گرایش حقیقت جویى، مى توان گفت: بر اساس این تمایل، برخى رفتارها بهنجار و برخى دیگر نابهنجارند.
2. این گرایش هاى عاطفى مى توانند انسان را به سوى انتخاب یک رفتار کلى هدایت کنند. لازمه پذیرش این رفتار کلى پذیرش رفتارهاى دیگرى است که بر اساس آن موضوع کلى، بهنجار شناخته مى شوند; مثلا، انسان بر اثر گرایش به پرستش خدا، به انبیا نیز ایمان مى آورد. آن گاه فرد مؤمن دستوراتى را که بر اساس دین بهنجار شناخته شده اند، مى پذیرد.
در قرآن و روایات نیز به وجود چنین استعدادى در سرشت و فطرت انسان اشاره شده است. از مشهورترین آیات در این مورد، آیه 8 سوره شمس مى باشد. خداوند متعال در این آیه مى فرماید: (فَأَلهَمَها فُجُورَها و تَقویها); خداوند پس از تنظیم قوا و جسم و جان آدمى، فجور و تقوا (خیر و شر) را به او الهام کرد.
این آیه به یکى از مهم ترین مسائل مربوط به آفرینش انسان اشاره دارد و مى فرماید: هنگامى که خلقت انسان تکمیل شد و هستى او تحقق یافت، خداوند «بایدها و نبایدها» را به او تعلیم داد. «الهام به معناى القاى مطلبى از سوى پروردگار در روح و جان آدمى است.»7
منظور از «فجور» و «تقوا» هم عواملى است که انسان را به آلودگى و یا خیرات و نیکى ها مى کشانند. به عبارت دیگر، خداوند مسیر سعادت و بهنجارى و گرایش به رفتار درست و نادرست را در وجود انسان قرار داده است.مى توان گفت: این آیه هم بر بعد شناختى و هم بر گرایش و بعد عاطفى فطرت اشاره دارد. در مقوله عاطفى نیز مى توان گفت: فطرت انسانى علاوه بر آنکه عاشق کمال است، از نقص و بدى نیز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان :رفتار مناسب با کودک
لطیف جعفری عضو هیات علمی دانشگاه آزاد
تصور کودک بدون مشکل امکان ندارد. لذا هر خانواده ای باید بتواند رفتار مناسب و شایسته را با فرزندان خود داشته باشد.البته والدین امروزی توجه کافی را به تعلیم و تربیت فرزندان خود د اشته و مسائل کودکان نیزهم قابل فهم و هم قابل درمان است.ضمنا انتظار می رود همگان بدانند که همه افراد یکجور نیستند و موقعیتها نیز منحصر به فرد است. پس یک راه حل قطعی ومستقل وجود ندارد. راه حلی که یک روز در مورد کودکی موثر است ممکنست فردا بی تاثیر باشد و یا روشی که در مواجهه با یک کودک جواب می دهد شاید با کودکی دیگر بی فایده باشد. پس می توان فهمید که در ارتباط با مشکل یک کودکی اگر پیشرفتی مشاهده شد کودک را باید تحسین نمود و در غیر این صورت باید روشهای دیگر را آزمود. همچنین باید توجه داشت که در انتخاب هر روش نباید درکوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی را داشت. وانتخاب اهداف هم باید متناسب با سن،شخصیت،تواناییها، جنس و میزان رشد عقلی کودک باشد.
و به هر حال…..
مراحلی که بهتر است از ابتدای مواجهه کودک با مشکل تا به آخرین مرحله از حل مشکل بدان توجه وعمل نمود را می توان به صورت زیر بیان کرد:
-ابتدا مشکل را تشریح کنید- رفتارهایی را که می خواهید تغییر دهید دقیقا مشخص کنید. رفتار کودک را تجزیه و تحلیل و آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید. می توانید روی برگی و در یک ستون،رفتارها یا عادتهای خاصی را که دوست دارید کودکتان کمتر آنها را انجام دهد بنویسید ودر ستون مقابل رفتاری را بنویسید که دوست دارید فرزنداتان انها را در بیشتر مواقع انجام دهد.
-در هر زمان بر روی یک مشکل تمرکز کنید- از هر ستون فقط یک مشکل را در نظر بگیرید نه همه و یا بیشتر آنها راه این یک مشکلی را که نظر گرفته اید بهتر است کم اهمیت ترین باشد که سریعا می توان آن را حل نمود تا در شروع احساس موفقیت کنید. هر تغییر در فرزند شما نیز تاثیر کلی وموفقیت آمیزی را در مسیر تربیت صحیح ایجاد خواهد کرد. به همین ترتیب و بتدریج به بقیه موارد می رسید. رفته رفته الگوهای قدیمی عوض خواهند شد و خواهید دید که شما و فرزندتان خیلی زود احساس بهتری نسبت به خود و یکدیگر پیدا خواهید کرد.
-سخت نگیرید- تغییرات در کودک وبزرگسال نه در یک شب بلکه به آرامی ومرحله به مرحله ایجاد می شود مثال کودک دقایق بیشتری را صرف درس خواند می کند. یا احساس خوبی در رفتن به مدرسه دارد و یا کارهای خود را خود انجام میدهد. این نشانه یک پیشرفت واقعی است که هم برای والدین هم برای کودک مفید است.
-هماهنگ و ثابت قدم باشید- موفقیت شما در تغییر رفتارهای فرزنداتان نیازمندهماهنگی وثابت قدمی است. در مورد چیزی که می گوئید جدی باشید، چیزی را بگوئید که منظوری از آن دارید و مطمئن شوید که هر دو یک چیز را می گوئید. والدین هر دو در مورد مشکل و راه حل قبل ازدست زدن به هر کاری باید اتفاق نظر داشته باشند و بعلاوه اگر با افراد دیگر مرتبط با کودک مثل پرستار کودک،معلم او یا سایر اعضا خانواده و هر فرد دیگری نیز که بطور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
رفتار سازمانی,مطاله علمی فرایند های رفتاری است که در محیط های کاری رخ میدهد.رفتار سازمانی رشته وسیعی است که عنوان بسیاری را,مانند طرزفکر ها,ارتباطات,انگیزش و عملکرددر بر می گیرد.این رشته ,مفاهیم و روش های بسیاری را از علوم رفتاری و اجتماعی مانند روانشناسی جامعه شناسی اقتباس می کند,زیرا این دانش ها در ارتباط با کمک به فرد در جهت درک رفتار افراد در محیط های سازمانی است.
اگر فردی بخواهد مدیری اثر بخش باشد ,توسعه توانایی ارتباط موثر با دیگران در موقعیت های مختلف سازمانی ضرورت می یابد :افزون بر آن به احتمال زیاد .اثر بخشی سازمان با تاکید و علاقه آن به عامل انسانی در ارتباط است.همچنین درک دیگران ممکن است به بینش شخصی بیشتری منجر گرددکه خود ,سرمایه بزرگی در رشد شخصی و حرفه ای است .سرانجام بر اساس درک رفتار سازمانی,فرد می تواند مهارتهای مربوط به شناخت و چگونگن کار کردن با آنها را در محیط های کاری یاد بگیرد و گسترش دهد.
به عنوان یک رشته مطالعاتی,رفتار سازمانی را می توان از سایر رشته های مرتبط تشخیص داد.رفتار سازمانی بر دیدگاه خرد ,یعنی فرد,تمرکز می یابد:در حالی که به طور مثال تئوری سازمانی یک روش سرتاسر سازمانی یا دیدگاه کلانی را اخذ می کند .این دو رشته اگر چه با یکدیگر مرتبطند.ولی بر روش های تحقیقاتی کاملا متفاوتی متکی هستند.
دو رشته مطالعاتی دیگر یعنی مدیریت منابع انسانی (که گاهی با عنوان مدیریت پرسنلی نامیده می شود )و بهبود سازمانی نیز با رفتار سازمانی در ارتباطند .مدیریت منابع انسانی با روشهای کاربردی و تکنولوژی رفتاری برای جلب ,پرورش و برانگیزاندن افراد در داخل سازمان در ارتباط است .بهبود سازمانی با معرفی تغییرات موفقیت آمیز در سازمانها ,که برای ارتقای اثر بخشی طراحی شده اند ,مرتبط است .سرانجام فرد می تواند رفتار سازمانی را از سایر رشته های بشدت مرتبط براساس تاکید آن بر مطالعه علمی پدیده رفتاری در سطوح فردی و گروهی تمیز دهد تئوری سازمانی عمدتا بر(( پدید)) سازمانی و محیطی ))و ((مدیریت منابع ))انسانی بر بکارگیری دانش رفتاری برای انتخاب و استقرارپرسنل ,می کند و بهبود سازمانی تاکید دارد .------------- یک رشته پویا ,در حال رشد و ز نظر گوناگونی روشها غنی است ,بررسی برخی از مبانی تاریخی آن برای درک بهتر رفتار کارمند مفید است .بعضی از اولین اطلاعات مکتوب با کوشش رو می ها برای سازماندهی مجدد خطوط ارتباطات در ((لژیونها ))و عدم تمرکز درتصمیم گیری در یک امپراتوری بیش از پنجاه میلیون نفر در ارتباط است .این گزارشها پیشنهاد می کند که مشکلات اداره کردن موثر افراد در طی قرنها منبعی برای مطالعه بوده ,در مورد چنین مباحثی ,وجود یک دانش نظامیافته ضرورت دارد.
مدارک تاریخی بینش وسیعتری در اداره دیگران تا زمان نیکولاماکیا ولی (سیاستمدار و فلسفه دان ایتالیایی قرن 16)ارائه نمی کند . ماکیاولی به خاطر عملگرایی سیاسی افراطی ,بیشتر شناخته شده است .او از اصول سوال برانگیز اخلاقی همچون(( اهداف,وسیله راتوجیه می کند))طرفداری می کرد .به علت عمل گرایی سخت سیاسی که ماکیا ولی طرفدار آن بود ,عموما جارج از ادب است که به شخصی عنوان ماکیا ولین بدهیم با وجود این ,جایگاه ماکیا ولی در تاریخ محفوظ است زیرا او به استفاده از تزویر در بکارگیری دیگران در مقاصد شخصی توجه نمود .
یک جهش عظیم رو به جلو در تاریخ ,ما را به تحول قرن در آمریکا می رساند .صاحبان صنایع در اوایل سالهای1900 یک روش مهندسی در اداره رفتار کارمند را ترجیح می دادند .روش مدیریت علمی را ((فردریک تیلور )) بنا گذاشت .
روشی که خواستار تجزیه و تحلیل دقیق وظایف و مطالعات حرکت سنجی و زمان سنجی به همراه یک برنامه پرداخت دستمزد قطعه ای به منظور بهبود بهرهوری بود.معتقدان به مدیریت علمی در جستجویبترین راه برای انجام دادن یک وظیفه بر آمدند .آنها قطعات و رویه های استاندارد را ارائه دادند .سرانجام روش مدیریت علمی بر این عقیده صحه می گذارد که بهترین راه حل برای هر موقعیت معین وجود دارد .
روش مدیریت علمی در زمینه رفتار کارمند از چندین جهت مورد انتقاد فرار گرفته است اشکال اساسی آن ,این است که زمان و کوشش زیادی باید به ایجاد استانداردهای کاری ,نظارت نزدیک بر بسیاری از جنبه های فرایند کار و محاسبه نرخهای دستمزد اختصاص یابد .این فعالیتهاپر هزینه ممکن است مزایای مورد انتظار را تحت الشعاع قرار دهد.مشکل دیگر در مقاومتی است که کارمند در برابر کوششهایی برای اندازه گیری بهره وری و تلاش از خود بروز می دهد.
این مقاومت ممکن است در آهستگی عملیات ,هنگامی که کارمندان آگاهند که در مورد مشاهده قرار گرفته اند ,آشکار شود .کارگران همچنین مخالف تغییرات در برنامه های پرداخت دستمزد هستند :زیرا آنها گمان می کنند که نرخهای جدید ممکن است به منظور تسریع تولید ,طراحی شده باشند:به علاوه تیلور از این امر طرفداری کرد که برنامه های پرداخت دستمزد به این محدود باشد که گارگران بتوانند فقط 60 درصدورای حقوق پایه خود را به دست آورند.
یک مکیراث این مفاهیم است گه بسیاری از شغل ها هنوز با هدف حداکثر کردن کارایی کوتاه مدت .طراحی شده و این در حالی است که استنتاجات منفی انجام دادن وظایف تکراری و ساده شده .نادیده گرفته می شود.
در همان دوره زمانی که مدیریت علمی معروف گردید ,عمدتا یک مکتب مجزا فکری دیگری پدیدار شد که ((روش روابط انسانی)) نام داشت. روش روابط انسانی ,که تا حدی بر مبنای رشته روان شناسی رشد یافته بود , بر امیت انگیزش و تمایلات در شرح رفتار کارمند تاکید می کرد . این روش ,قسمت عمده قدرت و پیروان خود را از نتایج یک سری مطالعات در ((کارخانه ها ثورن شرکت وسترن الکتریک)) به دست آورد .تجربیات هاثورنمهم بودند,زیرا آنها نشان دادند که برخی از عوامل علاوه بر خود شغل ,می تواند بر رفتار کارکنان اثر بگذارد .مشخص شد که گروه های اجتماعی غیر رسمی,روابط مدیریت-کارمند و روابط متقابل بین بسیاری از جنبه های محیط های کاری کاملا نفوذ گذار هستند .پس از جنگ جهانی دوم ,دیدگاه