حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله. بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی

یکی از مهمترین حرکتها و جنبشهای اسلامی در تاریخ معاصر ایران ، جنبش فدائیان اسلام است، چراکه تا قبل از پیدایش این جنبش در سال 1324 ، حرکتها و جنبشهای اسلامی از انسجام ، هماهنگی و هم آوایی برخوردار نبودند.

مقدمه بی تردید در تاریخ معاصر ایران ، دوره تاریخی ( شهریور 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 ) از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آنرا دوره تنویر و تنوع افکار سیاسی تلقی می کنند که بسیاری از حرکتها و اندیشه ها از چپ و لیبرال دموکراسی گرفته تا اسلامی و بنیادگرا ، فرصتی برای اظهار وجود پیدا کردند . بی تردید یکی از مهمترین حرکتها و جنبشهای اسلامی در تاریخ معاصر ایران ، جنبش فدائیان اسلام است . چراکه تا قبل از پیدایش این جنبش در سال 1324 ، حرکتها و جنبشهای اسلامی از انسجام ، هماهنگی و هم آوایی برخوردار نبودند و علما و روحانیت در رأس جریانها ، براساس مقتضای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی موجود ، واکنشهای اعتراض آمیزی از خودشان نشان می دادند و توده ها و اقشار مختلف مردم را به صحنه سیاسی فرا می خواندند که ساختاری ناپایدار داشت و پس از مدتی فروکش می نمود . در چنین فضایی ، فدائیان اسلام را می توان پیشگام عینیت بخشیدن به جنبشهای متشکل اسلامی در تاریخ معاصر ایران قلمداد کرد که روند تکاملی آن شکل گیری احزابی چون (حزب ملل اسلامی) را دربرداشت. اما براساس کهن الگوها و معیارهای کلی بررسی جنبشها ، هر جنبش یا حرکت سیاسی پس از تکوین مبانی فکری برای گسترش پایگاه ونفوذ اجتماعی _ سیاسی خود جهت پیروزی در عرصه های گوناگون نیازمند برخورداری از : سازماندهی ، انسجام تشکیلاتی، رهبری و نیز ساختاری متشکل و قدرتمند است . لذا نگارنده برآن است تا با در نظر گرفتن فرآیندهای فوق الذکر به بررسی تطبیقی و آسیب شناسی جنبش فدائیان اسلام بپردازد . الف ) سازماندهی فقدان الگوهای موفق پیشین و عدم برخورداری از اساسنامه و مرامنامه مدون ، جمعیت فدائیان اسلام را در عرصه سازمانی به شدت آسیب پذیر می نمود و آنرا از سازماندهی عالی فردی محروم می کرد . فدائیان اسلام در حقیقت چیزی بنام تشکیلات نداشت و به صورت ( گروهی و هیأتی ) که ترکیب اجرایی آن _ به استناد مواردی مشخص _ همواره حالتی سیال داشت اداره می شد . و لذا هیچ کس حتی رهبران این جنبش نمی توانستند ارزیابی واقع بینانه ایی از میزان توانمندی جمعیت و حتی تعداد اعضای رسمی و سازمانی خود ارائه دهند . این امر مانع ارتباط مؤثر و مداوم فدائیان اسلام با جنبشهای همعصرشان ، از قبیل اخوان المسلمین می شد و آنرا در سطح مبادله ، ترجمه و انتشار آثار و نظریات رهبران و رایزنیهای ناپایدار خلاصه می نمود. هرگاه افرادی ازنقاط مختلف کشور برای عضویت در این جمعیت تلاش می کردند ، پاسخ نواب چنین بود : (فدائیان اسلام دفتر ندارد ، اسم نویس هم ندارد ، هر مسلمان حقیقی که حاضر به همکاری باشد عضو فدائیان اسلام است .) بنا برهمین مقدمات ، نیروهایی که عضو جمعیت محسوب می شدند ، اغلب مجذوب قدرت روحی و خصائل کاریزماتیک نواب بودند و به لحاظ سازمانی جایگاه تعریف شده و مشخصی نداشتند . این عدم سازماندهی ، آموزش و تربیت سیاسی _ فکری و دینی هوادران و اعضاء آنرا همواره در آستانه فروپاشی قرار می داد ، زیرا عدم رشد فکری و بلوغ سیاسی لازم که از خصوصیات مهم مبارزات سازمان یافته است ، در این حوزه دید ه نمی شد . از آنجا که مجموعه اعضای گردانندگان فدائیان اسلام با هم تعاملات فکری _ سازمانی و سیاسی نداشتند ، اغلب در تحلیل شرایط پیچیده اجتماعی _ سیاسی زمان و جایگاه این جمعیت دچار اشتباه می شدند و این ویژگی سوء استفاده ابزاری از اعضای این جمعیت را بوسیله جریانها و گروههای رقیب فراهم می ساخت و آنان را به عرصه تناقضات فکری و عملی و پارادوکسیها ی منطقی وارد می کرد ، که از آن نمونه می توان به تعاملات با جبهه ملی ، ملی شدن صنعت نفت وتلاش نواب برای نمایندگی مجلس در سالهای پس از کودتای 28 مرداد اشاره کرد . درپی مداخله درباردرانتخابات مجلس شانزدهم که به پایه گذاری هسته اصلی جبهه ملی منجر شد ، به دعوت مصدق تعدادی از فدائیان اسلام نیز حضور داشتند . نتایج انتخابات آشکارا به سود جبهه ملی و آیت الله کاشانی بود و بی تردید جمعیت فدائیان اسلام در این پیروزی نقش بسزایی ایفا نمود . در ادامه ودرپی کارشکنیهای فزاینده دربار و انگلستان در قضایای ملی شدن صنعت نفت و مخالفتهای رزم آرا ، به دعوت نواب نمایندگان جبهه ملی در منزل یکی از تجار تهران گردآمدند که منجر به اتخاذ تصمیمات مهمی از جمله از سر راه برداشتن مخالف اصلی و داخلی یعنی رزم آرا شد که مورد تصویب و حمایت آیت الله کاشانی نیز واقع شد و با ترور رزم آرا توسط خلیل طهماسبی از اعضای فعال فدائیان اسلام ، روند ملی شدن صنعت نفت تسریع شد . اما با همه نقش آفرینی ها ، فدائیان اسلام درپروسه های فوق بیشتر به مثابه ی یک ابزار به خدمت درآمد و با به قدرت رسیدن جبهه ملی زمانی که بهترین فرصت برای نهادینه شدن جمعیت فدائیان پدید آمد ، اختلافات و شقاق میان فدائیان و جبهه ملی حتی به مانعی برای گسترش آن بدل شد و حتی یک ماه پس از نخست وزیری مصدق ، نواب دستگیر و روانه زندان شد که این امر نیز وقایع بعدی را رقم زد . در مجلس هفدهم نواب به پیشنهاد «عبدالحسین واحدی» تصمیم می گیرد وارد مجلس شورای ملی شود و برخی از علمای قم نیز از جمله آیت الله صدر، نواب را در این راه تشویق نمودند و پس از اعلام کاندیداتوری وی و آغاز تبلیغات ، حاج



خرید و دانلود مقاله. بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی


مقاله درمورد. فلسفه هنر از دیدگاه اسلام 30 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

فلسفه هنر از دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلام هنر باید پیشرو باشد. به وجود آورندگان آثار هنری پیرو، آگاهانه یا ناآگاهانه وظیفه خود را در آن می‏بینید که بر اساس خواسته‏های مردم حرکت کنند و مردم را وادار می‏نمایند که از اثر هنری آنان لذت ببرند و کاری با این ندارند که بر آگاهی و شایستگی و بایستگی مردم افزوده شود ولی هنر پیشرو با یک اثر هنری کلاس درس برگزار می‏کند و با تصفیه واقعیات جاری و استخراج حقایق ناب از میان آنها، آثار هنری را در مسیر حیات معقول قرار می‏دهد.

دوشادوش جریان نگرش‏های علمی محض در واقعیات طبیعی و انسان سه نوع بینش و آگاهی لازم نیز وجود دارد که نگرش‏های علمی ما را از محدودیت و رکود جلوگیری می‏نماید. این سه نوع بینش عبارتند از: 1 ـ بینش نظری 2 ـ بینش فلسفی 3 ـ بینش مذهبی بنابراین، ما با چهار نوع نگرش و بینش وارد میدان معرفت گشته و ارتباطات خود را با جهان واقعیت‏ها تنظیم می‏نماییم. 1 ـ نگرش‏های علمی محض عبارتست از: تماس مستقیم با واقعیات به وسیله حواس و دستگاه‏هایی که با کوشش و انتخاب خودمان برای توسعه و عمق بخشیدن به ارتباطات خود با واقعیات، ساخته و مورد بهره‏برداری قرار می‏دهیم. هر یکی از رشته‏های علوم به وسیله قوانین و اصول مخصوص به خود، چهره‏هایی از واقعیات را برای استفاده در حیات انسان‏ها نشان می‏دهند و راه ارتباط و تصرف در واقعیات را پیش پای ما می‏گسترانند. البته پیرامون تعریف مسئله علمی و شرایط آن، مباحث متعددی وجود دارد که در اینجا مورد بررسی ما نیستند. 2 ـ بینش‏های نظری: هر یک از رشته‏های علوم روشنایی‏ها دارد و تاریکی‏ها و نیمه روشنایی‏ها. آن قسمت از مسائل علمی که در حال نیمه روشنایی است، مسائل نظری علوم را تشکیل می‏دهند، مانند اینکه آیا الکترون‏ها موجند یا جرم؟ این مسئله در فیزیک امروز به حالت نظری وجود دارد، یعنی نه موج محض بودن الکترون‏ها صد در صد روشن شده است و نه جرم محض بودن آنها، زیرا الکترون‏ها هر دو خاصیت را از خود بروز می‏دهند. 3 ـ بینش‏های فلسفی: بر سه نوع مهم تقسیم می‏شوند: قسم یکم: عبارتست از مقداری آگاهی‏های کلی درباره محصولات و نتایج و مبادی اوّلیه علم. در حقیقت بینش‏های نظری در میان نگرش‏های علمی و این قسم مسائل فلسفی قرار گرفته‏اند. برای پیشبرد و توسعه بینش‏های فطری از این آگاهی فلسفی می‏توان استمداد کرد و بهره‏برداری نمود. چنانکه بینش‏های نظری، می‏توانند برای روشن ساختن قسمت تاریک مسائل علمی کمک نموده، تکلیف آن را روشن بسازند. قسم دوم: آن مسائل است که از ارتباط ذهن آدمی با هستی بوجود می‏آیند، خواه به عنوان مبانی کلی علوم و یا نتایج مسائل علمی منظور بوده باشند و خواه رابطه‏ای با آنها نداشته باشند. قسم سوم: عبارتست از مسائل ارزشی والا که اصول اساسی "باید"ها و "شاید"های انسان و واقعیت کل هستی را تشکیل می‏دهند. 4 ـ بینش مذهبی: عبارتست از شناخت و پذیرش واقعیات و عمل مطابق آن شناخت و پذیرش با در نظر داشتن اینکه آن شناخت و پذیرش و عمل جنبه تکلیفی در مسیر هدف اعلای حیات دارد. هدف اعلای حیات عبارتست از "آرمان‏های زندگی گذران را با اصول "حیات معقول" اشباع نمودن و شخصیت انسانی را در تکاپو به سوی ابدیت که به فعلیت رساننده همه ابعاد روحی در جاذبه پیشگاه الهی است به ثمر رسانیدن" هدف اعلای حیات، زندگی انسان را با این خصوصیت مشخص می‏سازد: "تکاپوئی است آگاهانه، هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری می‏شود، اشتیاق و نیروی حرکت به مرحله بعدی را می‏افزاید و شخصیت انسانی رهبر این تکاپو است ـ آن شخصیت که لطف ازلی سرچشمه آن است، گردیدن در بی‏نهایت گذرگاهش، ورود در جاذبه پیشگاه ربوبی کمال مطلوبش." اگر درست دقت شود خواهیم دید که این بینش مذهبی همه نگرش‏های علمی و نظری و فلسفی را که تکاپو در مسیر "حیات معقول تکاملی" هستند، معنایی معقول می‏بخشد و همه آنها را نوعی از عبادت می‏داند که در تعریف هدف اعلای حیات، تکاپو برای ابدیت نامیده شده و از آیه قرآنی "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" "جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند." استفاده شده است. به عبارت دیگر بینش مذهبی عامل ارتباط معقول و مشهود میان نگرش‏های علمی و بینش‏های نظری و بینش‏های فلسفی با جان هدفجوی آدمی است، جز بینش مذهبی هیچ یک از نگرش‏ها و بینش‏ها توانایی بلند کردن انسان را از دامان دایه طبیعت ندارد. با هر چه بنگریم جز این نیست که وسایل درک را از طبیعت گرفته و آن را مانند نورافکن به چهره‏های گوناگون طبیعت روشن نموده‏ایم. در صورتیکه دین با این تعریف کاملاً سازنده که ذیلاً می‏آوریم، آگاهی از جان را متن خود قرار می‏دهد و جان که پل طبیعت و ماورای طبیعت است همه نگرش‏ها و بینش‏ها را در راه هدف اعلای حیات استخدام می‏نماید. چیست دین؟ برخاستن از روی خاک تا که آگه گردد از خود جان پاک بینش‏های مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهره‏برداری از نبوغ‏های هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغ‏های هنری و واقعیت‏ها است. هنر نیز که یکی از نمودها و جلوه‏های بسیار شگفت‏انگیز و سازنده حیات بشری است، قابل بررسی از دیدگاه نگرش‏ها و بینش‏های چهارگانه می‏باشد: 1 ـ نگرش علمی محض که عبارتست از بررسی‏های عینی نمود هنری از دیدگاه تحلیلی و ترکیبی و محتوای مستقیم و غیرمستقیم آن. 2 ـ بینش‏های نظری که عبارتست از بررسی‏های مربوط به تعیین دخالت احساس شخصی هنرمند در اثر هنری در برابر دخالت واقعیاتی که میدان کار هنرمند و نبوغ اوست. 3 ـ بینش‏های فلسفی عبارتست از یک عده مسائل کلی که در عوامل زیربنایی و نتایج و شناخت هویت خود هنر و نبوغ بوجود آورنده آن، مطرح می‏گردند. 4 ـ بینش‏های مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهره‏برداری از نبوغ‏های هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغ‏های هنری و واقعیت‏ها است، ما در این بحث دو بینش فلسفی و مذهبی هنر را مطرح می‏کنیم و امیدواریم این مبحث بتواند مقدمه مفیدی برای بررسی‏های عالی‏تر درباره دو نوع بینش بوده باشد. بینش فلسفی درباره هنر این بینش را می‏توان در چند مسئله مطرح نمود: مسئله یکم: به استثنای هنرمندان آگاه از هویت و عظمت‏های هنر، اکثریت قریب به اتفاق مردم، آثار و نمودهای هنری را به عنوان یک پدیده ثانوی می‏نگرند که می‏تواند دقایق یا ساعت‏هایی آنها را به خود مشغول نماید و حس زیباجوئی آنان را هر چند بطور ابهام‏انگیز اشباع نماید، تا حدودی هم طرز تفکرات و آرمان‏ها و برداشت‏های هنرمند را از واقعیت‏های محیط و جامعه خود نشان بدهد. اکثر تماشاگران نمودهای هنری چه در مغرب زمین و چه در مشرق زمین، از تماشای آن نمودها جز احساس شورش و تموّج حوض درون خود، بهره‏ای دیگر نمی‏برند. کاری که اثر هنری در درون این بینندگان انجام می‏دهد، درست مانند این است که شما چوبی به دست گرفته، محتویات یک حوض پر از آب و اشیاء گوناگون را که در آن ته‏نشین شده است، به حرکت و تموّج در آورید، ناگهان یک کهنه پاره از کف حوض بالا می‏آید و لحظاتی روی موج حرکت می‏کند و سپس ته‏نشین می‏شود. تخته که



خرید و دانلود مقاله درمورد. فلسفه هنر از دیدگاه اسلام 30  ص


پاورپوینت در مورد انسان در اسلام

پاورپوینت در مورد انسان در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 84 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

انسان در اسلام

کلیات

اهمیت انسان شناسی : اهمیت انسان شناسی از این جهت است که به ماهیت و حقیقت خود شناخت پیدا می کند. توجه به خویشتن تا آنجا مهم است که یکی از اهداف انبیاء محسوب می شود. به همین جهت امام علی ( ع ) ، انسان شناسی را افضل المعرفه ، افضل الحکمه ، انفع المعارف و فوز اکبر دانسته است. دغدغه انسان زمانی پایان می پذیرد که بداند برای چه و از کجا آمده و به کجا خواهد رفت.

ابعاد گوناگون انسان شناسی را بنویسید :

ارتباط انسان شناسی با جهان بینی :

رابطه بین انسان شناسی را با جهان بینی بنویسید :

انسان شناسی هر فرد با جهان بینی او ارتباط تنگاتنگی دارد. اگر انسان دارای جهان بینی الهی باشد ، قطعاً به معاد انسان و وجود زندگی اخروی معتقد خواهد بود. در صورتی که انسان را موجودی تک بعدی بداند ، قطعاً نمی تواند به عالم آخرت معتقد باشد. اگر انسان را موجودی دو بعدی بداند که بعد مادی او مقدمه تکامل بعد معنوی او باشد ، قطعاً به وجود خالقی حکم اعتقاد خواهد داشت. یعنی انسان شناسی مقدمه کمال انسان و مقدمه اعتقاد به آموزه های دینی چون معاد و نبوت و خداشناسی خواهد بود. « من عرف نفسه فقد عرف ربه » از رابطه انسان شناسی و خداشناسی حکایت دارد. رابطه خداشناسی با انسان شناسی رابطه ای دو سویه است. یعنی شناخت هر یک به شناخت دیگری و غفلت از

یکی به غفلت از دیگری خواهد انجامید. رابطه انسان شناسی با فرجام شناسی ( معاد ) نیز رابطه ای دو سویه است. اعتقاد به دو بعدی بودن انسان ها را به اندیشه جاودانگی و زندگی پس از مرگ سوق می دهد. عکس این مسأله هم صادق است. رابطه انسان شناسی با جهان بینی نیز رابطه ای دو سویه است. اعتقاد به دو ساختی بودن انسان ، اثبات می کند که جهان علاوه بر امور طبیعی ، امور ماوراء ماده و طبیعت نیز در آن وجود دارد. خلاصه اگر کسی از طریق انسان شناسی به جهان بینی صحیح برسد ، مطمئناً دارای یک زندگی با معنا خواهد بود.

1-علت اصلی بی توجهی به حقیقت خود و توجه بیش از حد به بعد غیر معنوی چیست ؟

الف ) نادیده انگاشتن دین و آموزه های وحیانی

ب ) نیازهای مادی انسان

ج ) وضعیت موجود در جامعه

د ) موفقیت های ظاهری دنیای متجدّد



خرید و دانلود پاورپوینت در مورد انسان در اسلام


پاورپوینت در مورد انسان در اسلام

پاورپوینت در مورد انسان در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 84 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

انسان در اسلام

کلیات

اهمیت انسان شناسی : اهمیت انسان شناسی از این جهت است که به ماهیت و حقیقت خود شناخت پیدا می کند. توجه به خویشتن تا آنجا مهم است که یکی از اهداف انبیاء محسوب می شود. به همین جهت امام علی ( ع ) ، انسان شناسی را افضل المعرفه ، افضل الحکمه ، انفع المعارف و فوز اکبر دانسته است. دغدغه انسان زمانی پایان می پذیرد که بداند برای چه و از کجا آمده و به کجا خواهد رفت.

ابعاد گوناگون انسان شناسی را بنویسید :

ارتباط انسان شناسی با جهان بینی :

رابطه بین انسان شناسی را با جهان بینی بنویسید :

انسان شناسی هر فرد با جهان بینی او ارتباط تنگاتنگی دارد. اگر انسان دارای جهان بینی الهی باشد ، قطعاً به معاد انسان و وجود زندگی اخروی معتقد خواهد بود. در صورتی که انسان را موجودی تک بعدی بداند ، قطعاً نمی تواند به عالم آخرت معتقد باشد. اگر انسان را موجودی دو بعدی بداند که بعد مادی او مقدمه تکامل بعد معنوی او باشد ، قطعاً به وجود خالقی حکم اعتقاد خواهد داشت. یعنی انسان شناسی مقدمه کمال انسان و مقدمه اعتقاد به آموزه های دینی چون معاد و نبوت و خداشناسی خواهد بود. « من عرف نفسه فقد عرف ربه » از رابطه انسان شناسی و خداشناسی حکایت دارد. رابطه خداشناسی با انسان شناسی رابطه ای دو سویه است. یعنی شناخت هر یک به شناخت دیگری و غفلت از

یکی به غفلت از دیگری خواهد انجامید. رابطه انسان شناسی با فرجام شناسی ( معاد ) نیز رابطه ای دو سویه است. اعتقاد به دو بعدی بودن انسان ها را به اندیشه جاودانگی و زندگی پس از مرگ سوق می دهد. عکس این مسأله هم صادق است. رابطه انسان شناسی با جهان بینی نیز رابطه ای دو سویه است. اعتقاد به دو ساختی بودن انسان ، اثبات می کند که جهان علاوه بر امور طبیعی ، امور ماوراء ماده و طبیعت نیز در آن وجود دارد. خلاصه اگر کسی از طریق انسان شناسی به جهان بینی صحیح برسد ، مطمئناً دارای یک زندگی با معنا خواهد بود.

1-علت اصلی بی توجهی به حقیقت خود و توجه بیش از حد به بعد غیر معنوی چیست ؟

الف ) نادیده انگاشتن دین و آموزه های وحیانی

ب ) نیازهای مادی انسان

ج ) وضعیت موجود در جامعه

د ) موفقیت های ظاهری دنیای متجدّد



خرید و دانلود پاورپوینت در مورد انسان در اسلام


تحقیق در مورد نظافت و پاکیزگى در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نظافت و پاکیزگى در اسلام

کتاب: اسلام و مسایل زندگى، ص 162

نویسنده: محمدجعفر امامى شیرازى

از این نظر که مسلمان دوست مى‏دارد با مردم معاشرت کند و با آنان آمیزش داشته باشد، به نظافت بدن و لباسش مى‏رسد زیرا لباس نظیف غم و اندوه را از بین مى‏برد، طهارت براى نماز نیز هست، لباس پاکیزه موجب خوارى و ذلت دشمن مى‏گردد، مسلمان براى برادر مسلمانش لباسهاى خوبش را مى‏پوشد، همانگونه که دوست دارد افراد بیگانه او را در قیافه‏اى‏نیک مشاهده کنند.مسلمان از قذارت و کثافت به دور است زیرا بنده چرک و کثیف بد بنده‏اى است، بلکه در نظافت و پاکیزگى مى‏کوشد که این خود از ایمان محسوب مى‏گردد و خداوند پاکیزگان را دوست مى‏دارد.

مسلمان بدنش را از چرک پاک مى‏کند، به هنگامى که داخل حمام مى‏شود لنگ مى‏بندد، عورتش را حفظ مى‏کند، به عورت دیگران نگاه نمى‏کند، با لنگ صورتش را خشک نمى‏کند که طراوت صورت را از بین مى‏برد، هنگامى به حمام مى‏رود که شکمش پر از غذا نباشد زیرا موجب ضعف بدن مى‏گردد، در حمام به پشت نمى‏خوابد که موجب آب شدن پیه کلیه‏ها است، در حمام آب سرد نمى‏نوشد که موجب فساد معده است.

موهاى زیربغل و پشت عورت را با نوره از بین مى‏برد که موجب پاکیزگى بدن، طرد میکربهاى مضر، امنیت از بیماریها و از بین رفتن فقر است.و ازاله این موها را بیش از چهل روز تأخیر نمى‏اندازد زیرا این سنت است.سر را با سدر مى‏شوید که موجب جلب روزى و از بین بردن وسوسه‏هاى شیطان است.

کسوت خداوند

موى سپید نور است و خضاب و رنگ، سنت پیامبر (ص)، خضاب با رنگ مشکى موجب محبت همسران و ترس در قلوب دشمنان مى‏باشد.محاسن را با شانه، شانه مى‏کند که موجب از بین رفتن ضعف بدن و استحکام دندانها است، بلندى موى سر وباء را از بین مى‏برد، روزى را زیاد مى‏کند و بر قدرت آمیزش جنسى مى‏افزاید، گرچه تراشیدن آن موجب ازدیاد زیبائى، جلاى چشم و استراحت بدن مى‏شود.مسلمان اگرموى گذاشت باید در شستشو و شانه آن بکوشد و آن را تمیز نگهدارد که موى خوب از کسوت و پوشش خداوند است.

مسواک

چون سزاوار است مسلمان متخلق به اخلاق پیامبران باشد، لذا از جمله کارهائى که انجام مى‏دهد مسواک و استعمال عطر است که هر دو از سنتهاى پیامبران مى‏باشد.

مسواک فوائدى دارد که پاکیزگى دهان، جلاى چشم، رضایت و خشنودى پروردگار، ازدیاد قوه حافظه، سفیدى دندانها، استحکام لثه‏ها، جلوگیرى از خرابى آنها، اشتها در خوراک و از بین رفتن بلغم را مى‏توان از آن جمله به شمار آورد.

اوقات مسواک کردن: سحر، آخر شب و یا اول صبح است، و در چگونگى مسواک باید توجه داشت مسواک در عرض لثه‏ها و طول دندانها باید باشد.

بوى خوش

و همینطور در بوى خوش فوائدى است که قوت قلب و ازدیاد قدرت آمیزش جنسى از آن جمله است .نماز با عطر، برتر از هفتاد نماز بدون عطر است.پیامبر اسلام (ص) هزینه‏اى که براى تهیه عطر داشت از هزینه غذا و طعام بیشتر بود.انفاق و خرج براى به دست آوردن و تهیه عطر از اسراف به شمار نمى‏آید.

از این نظر که هدیه عطر کرامت است مسلمان آن را مى‏پذیرد، هدیه‏عطر، حلوا و بالش و پشتى را رد نمى‏کند زیرا از قبول کرامت، موجودى جز الاغ امتناع نمى‏نماید.

آداب دیگر

مسلمان با اثمد (سنگ سورمه) سرمه مى‏کشد که موجب جلاى چشم و تیزبینى مى‏شود، مژه‏ها را مى‏رویاند و از ریزش آب چشم جلوگیرى مى‏کند.سرمه در شب براى چشم بهره دارد و در روز زینت و موجب زیبائى است.

و از این نظر که روز جمعه روز دید و بازدید و اجتماع و نشست و برخاست دوستان با یکدیگر است، بر مسلمان لازم است که در نظافتش بکوشد، ناخنهایش را مى‏گیرد، شاربش و موهاى داخل بینى را کوتاه مى‏کند، عطر و بوى خوش را استعمال مى‏نماید.

گرفتن ناخن در روز جمعه موجب نزول روزى، ازدیاد حافظه و امنیت از بیمارى است اما در عین حال باید توجه داشت که لازم نیست حتما این کار در روز جمعه انجام شود بلکه هر موقع ناخنها بلند شد باید آنها را کوتاه کرد.کوتاه کردن شارب باعث از بین رفتن میکربها و امنیت از جذام است، و گرفتن موهاى بینى بر زیبائى صورت مى‏افزاید.

بازگو کردن نعمتها

مسلمان در هر حال امتثال اوامر قرآن مى‏کند و نعمتهائى را که خداوند به او داده بازگو مى‏نماید زیرا خداوند مى‏فرماید: «و اما بنعمة ربک فحدث»«نعمتهاى خداوند را بازگو نما» ! لذا هر گاه خداوند نعمتى به او عنایت‏کرد آن را آشکار مى‏سازد، بازگو کردن نعمتهاى الهى تنها با زبان نیست بلکه با عمل نیز هست، یعنى نعمتهائى که خداوند داده است باید در زندگى انسان مشهود بندگان خدا باشد، زیرا خداوند دوست دارد اثر نعمت خویش را بر بندگانش ببیند.

مسلمان خود را با نعمتهاى خداوند مى‏آراید و حبیب و دوست خداوند محسوب مى‏گردد، که خداوند جمیل و زیبا است، جمال و خودآرائى را دوست مى‏دارد.اگر نعمت خداوند را بازگو نکند و آن را در زندگى خود آشکار نسازد تکذیب کننده نعمتها به شمار مى‏آید.

بنابراین از میان لباسهایش بهترین و پاکیزه‏ترین آنها را مى‏پوشد و به نیکوترین رسمى که در بین قوم خویش است جلوه مى‏کند، در صورتى که دارا و ثروتمند باشد از توسعه‏اى که خداوند به او داده است در این راه خرج مى‏کند که اسراف به شمار نمى‏آید، و در صورتى که از حلال تهیه شده باشد مورد حساب خداوند نیز قرار نخواهد گرفت.

اینکه مى‏گوئیم: باید از این نعمتها استفاده کند به خاطر این است که خداوند استفاده از زینتهائى را که براى بندگانش آفریده، روزیهاى پاکیزه‏اى را که برایشان مهیا ساخته، تحریم نساخته است.

اما از پوشیدن «لباس شهرت» لباسى که انسان را مورد استهزاء، مسخره و عیبجوئى مردم قرار مى‏دهد، احتراز مى‏جوید زیرا خداوند چنین لباسى را مبغوض مى‏دارد، بنابراین بهترین لباس هر زمان لباسى است که اکثریت مردم مى‏پوشند.انگشتر

مسلمان انگشتر را به دست مى‏کند زیرا از سنتهاى پیامبر (ص) است، و هرگز انگشتر طلا را نمى‏پوشد زیرا این زینت ویژه آخرت است، بلکه انگشتر عقیق مى‏پوشد که مبارک و با میمنت است و در مسافرت نیز مفید خواهد بود و نیز از انگشترى یاقوت و فیروزه مى‏تواند استفاده نماید و همچنین انگشتر زمرد، اینها هر کدام فوائدى دارند که جاى بحث آن در اینجا نیست، و از نشانه‏هاى ایمان در دست کردن انگشتر مى‏باشد (1) .

منزل وسیع

مسلمان اگر مى‏تواند خانه وسیعى را تهیه مى‏کند، که از سعادت انسان وسعت منزل و دوستان زیاد است و خادمى نیز استخدام مى‏کند، زیرا این نیز از فضل و برترى است (2) ، هرگز در خانه‏اش سگ نگهدارى نمى‏کندزیرا در خانه‏اى که سگ است فرشتگان وارد نمى‏شوند (3) ؛ خانه‏اش را از آلودگیها پاک مى‏سازد، و چراغ را پیش از غروب در آن روشن مى‏کند که این کارها فقر و نیازمندى را مى‏زدایند، در خانه در غیر صورت ناچارى تنها نمى‏خوابد و اگر بناچار خواست تنها بماند زیاد ذکر و یاد خدا مى‏گوید، تنها مسافرت نمى‏کند، و تنها غذا نمى‏خورد زیرا شیطان به هنگامى که شخص تنها است تلاش سختى در اغواى وى مى‏نماید.

خواب و استراحت

مسلمان مراعات آداب خواب را مى‏کند یعنى وضو مى‏گیرد و به بستر مى‏رود و مکرر خداوند را یاد مى‏کند تا اینکه خداوند او را از کسانى که این شب به عبادت مشغول مى‏شوند به شمار آورد، همچون پیامبران مى‏خوابد یعنى به پشت مى‏خوابد، و یا همچون مؤمنان یعنى بر روى دست راست، و هرگز به رو نمى‏خوابد زیرا این طرز خواب شیطانى است (4) ؛ بین سپیده‏صبح تا طلوع آفتاب نمى‏خوابد چون چنین خوابى شوم است، روزى را از بین مى‏برد و رنگ را زرد مى‏کند (5) .

پیامبر (ص) فرمود: «سحرخیزى و بیدار بودن صبحگاهان براى امت من مبارک و با میمنت قرار داده شده است» (6) ؛ زیاد نمى‏خوابد زیرا خواب زیاد دین و دنیا را از بین مى‏برد (7) ؛ خواب «قیلوله» مى‏کند یعنى پیش از زوال کمى مى‏خوابد، که براى حافظه و ذهن مفید و به بیدارى شب کمک مى‏کند (8) ؛ و در شهرى که خانواده دارد در خارج از خانه خود نمى‏خوابد (9) .

پى‏نوشت‏ها:

1 ـ بعید نیست مسأله شمارش انگشتر از علامتهاى ایمان جنبه موقتى داشته است، یعنى در عصرى که تعداد مسلمانان کم بوده براى اینکه یکدیگر را بشناسند اسلام آن را جزو نشانه‏هاى ایمان قرار داده است.

همانطور که در صدر اسلام وظیفه داشتند محاسن سفید خود را رنگ ببندند که بعدها وقتى از امیر مؤمنان (ع) در این مورد پرسیدند مى‏فرماید: این حکم موقتى بود که مسلمانان شبیه یهودیان نباشند و ممتاز باشند، اما الآن که دین توسعه یافته، مسلمانان آزادند: «سئل علیه السلام عن قول الرسول (ص) «غیروا الشیب و لا تشبهوا بالیهود» فقال (ع) : «انما قال (ص) و الدین قل فأما الآن و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤ و ما اختار» (نهج البلاغة، حکمت 17) .

2 ـ امام صادق (ع) مى‏فرماید: «من السعادة سعة المنزل» . امام أبو الحسن (ع) مى‏فرمود : «العیش السعة فی المنازل و الفضل فی الخدم» .

و از آن حضرت سؤال شد که برترى زندگى دنیا در چیست؟ قال: «سعة المنزل و کثرة المحبین» .

و پیامبر (ص) مى‏فرماید: «من سعادة المرء المسلم المسکن الواسع» (کافى جلد 6 باب «سعة المنزل» ص 525) .

3 ـ پیامبر (ص) مى‏فرماید: «جبرئیل به من خبر داد که: انا لا ندخل بیتا فیه کلب و لا تمثال جسد و لا اناء یبال فیه» . (کافى جلد 6 باب «تزویق البیوت» ص 527) .

4 ـ «احمد بن اسحاق» از امام علیه السلام پرسید که از پدرانت این روایت به ما رسیده که طرز خواب اینگونه است و امام تصدیق مى‏کند.و اکنون عین سؤال:

«روی لنا عن آبائک ان نوم الأنبیاء على اقفیتهم و نوم المؤمنین على أیمانهم و نوم المنافقین على شمائلهم و نوم الشیاطین على وجوههم.فقال: کذلک هو» (سفینة البحار ـ نوم) .

5 ـ قال الصادق (ع) : «نومة الغداة مشومة تطرد الرزق و تصفر اللون و تغیره و تقبحه هو نوم کل مشوم...» (سفینة البحار ـ نوم) .

6 ـ قال رسول الله (ص) : «بورک لامتی فی بکورها» .

7 ـ امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کثرة النوم مذهبة للدین و الدنیا» (سفینه ـ نوم) .

8 ـ قال الصادق (ع) : «النوم من اول النهار خرق و القائلة نعمة و النوم بعد العصر حمق و بین العشائین یحرم الرزق» (سفینه ـ نوم) .

9 ـ امام باقر (ع) به شخصى به نام میمون مى‏فرماید: «لا تنم وحدک فان اجرأ ما یکون الشیطان على الانسان اذا کان وحده» .

و امام صادق (ع) مى‏فرماید: «ان الشیطان أشد ما یهم بالانسان اذا کان وحده فلا تبیتن وحدک و لا تسافرن وحدک» (کافى جلد 6 باب «کراهة أن یبیت الانسان وحده» ص 533) .



خرید و دانلود تحقیق در مورد نظافت و پاکیزگى در اسلام