لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 84 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
انسان در اسلام
کلیات
اهمیت انسان شناسی : اهمیت انسان شناسی از این جهت است که به ماهیت و حقیقت خود شناخت پیدا می کند. توجه به خویشتن تا آنجا مهم است که یکی از اهداف انبیاء محسوب می شود. به همین جهت امام علی ( ع ) ، انسان شناسی را افضل المعرفه ، افضل الحکمه ، انفع المعارف و فوز اکبر دانسته است. دغدغه انسان زمانی پایان می پذیرد که بداند برای چه و از کجا آمده و به کجا خواهد رفت.
ابعاد گوناگون انسان شناسی را بنویسید :
ارتباط انسان شناسی با جهان بینی :
رابطه بین انسان شناسی را با جهان بینی بنویسید :
انسان شناسی هر فرد با جهان بینی او ارتباط تنگاتنگی دارد. اگر انسان دارای جهان بینی الهی باشد ، قطعاً به معاد انسان و وجود زندگی اخروی معتقد خواهد بود. در صورتی که انسان را موجودی تک بعدی بداند ، قطعاً نمی تواند به عالم آخرت معتقد باشد. اگر انسان را موجودی دو بعدی بداند که بعد مادی او مقدمه تکامل بعد معنوی او باشد ، قطعاً به وجود خالقی حکم اعتقاد خواهد داشت. یعنی انسان شناسی مقدمه کمال انسان و مقدمه اعتقاد به آموزه های دینی چون معاد و نبوت و خداشناسی خواهد بود. « من عرف نفسه فقد عرف ربه » از رابطه انسان شناسی و خداشناسی حکایت دارد. رابطه خداشناسی با انسان شناسی رابطه ای دو سویه است. یعنی شناخت هر یک به شناخت دیگری و غفلت از
یکی به غفلت از دیگری خواهد انجامید. رابطه انسان شناسی با فرجام شناسی ( معاد ) نیز رابطه ای دو سویه است. اعتقاد به دو بعدی بودن انسان ها را به اندیشه جاودانگی و زندگی پس از مرگ سوق می دهد. عکس این مسأله هم صادق است. رابطه انسان شناسی با جهان بینی نیز رابطه ای دو سویه است. اعتقاد به دو ساختی بودن انسان ، اثبات می کند که جهان علاوه بر امور طبیعی ، امور ماوراء ماده و طبیعت نیز در آن وجود دارد. خلاصه اگر کسی از طریق انسان شناسی به جهان بینی صحیح برسد ، مطمئناً دارای یک زندگی با معنا خواهد بود.
1-علت اصلی بی توجهی به حقیقت خود و توجه بیش از حد به بعد غیر معنوی چیست ؟
الف ) نادیده انگاشتن دین و آموزه های وحیانی
ب ) نیازهای مادی انسان
ج ) وضعیت موجود در جامعه
د ) موفقیت های ظاهری دنیای متجدّد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
اهمیت و ضرورت مدیریت از نظر اسلام
مقدمه
چنانچه تاریخ زندگی بشر را مطالعه کنیم خواهیم دید آنچه را که ما امروزه مدیریت می نامیم از دیرباز به عنوان یک ضرورت برای انسان مطرح بوده و در اغلب فعالیت های وی حضور داشته است . از ایام گذشته نظریه های مدیریت و سازمان بدون آنکه مدون و منظم شده باشند ، به کار گرفته می شدند و در شرح احوال و اعمال رسولان ، رهبران ، سرداران و بزرگان در اعصار گذشته کاربرد آن مشهود است . نظریه های مدیریت ، پدیدة نوینی نیستند که بشر در عصر جدید به آن دست یافته باشد ، بلکه آنچه در قرون اخیر در زمینه سازمان و مدیریت انجام گرفته ، مجموعه سازی و جامة عمل پوشاندن به نظریات و اندیشه های پراکنده ای است که از قبل موجود بوده است . این کار اغلب به دست غربیان و ملل پیشرفته صنعتی انجام شده و به همین دلیل این توهم را برای بعضی ایجاد کرده که مدیریت یک علم یا فن بیگانه و غربی است ، در حالی که ملل شرق ، به ویژه مسلمانان ، اگر به مواریث غنی و تاریخ تمدن خود نگاهی کاوشگر و دقیق بیندازند ، می توانند اندیشه ها و کاربردهای مدیریت را به وضوح ببیند و آنچه خود داشته و دارند از بیگانه تمنا نکنند . در واقع بین مدیریت و فرهنگ ملتها در هر جامعه رابطه ای مستقیم وجود دارد . مثلاً در چین باستان ، هدف ، تربیت کردن پیشوایانی بود که به فرهنگ و دانش قدیم آشنایی داشته باشند و در ژاپن امروز هدف پرورش ناموران و کارکنانی است علاقه مند به دولت از طریق تربیت عواطف آنها که احیاناً از ناحیه علم و دانش سود آنها به دولت برسد . البته مدیریت پدیده ای مشترک بین همة ملت هاست ولی شیوه های آن عمومیت و یکنواختی نداشته و به خصوصیات فرهنگی و قومی هر جامعه بستگی دارد نیازهای انسانی همواره در حال گسترش اند و آگاهی بشر نسبت به بهره برداری از عوامل طبیعی و طبیعت منظماً رو به افزایش است .
مدیریت نیز با روشهای خود شبیه سایر دانش هاست ، که هدف غایی دارد . اما این هدف امکان دارد در آغاز ظهور هر علم ، بلافاصله و در طول یک نسل و حتی بیشتر تحقق نیابد . اگر هدف دانشی شناخت پیوندها ، قانون و شیوه هایی برای بهبود شرایط زندگی انسان و تلطیف پیوندها در جامعه و کاستن از رنجها و فرونشاندن عناصر خشونت و دست یافتن به سعادت و رفاه است به ناچار این دانش بی نیاز از پرداختن به جست و جویی دائمی نیست . بخصوص علوم انسانی که روز به روز با افزایش نیازمندی های مادی و معنوی ، احتیاج به گسترش اطلاعاتی دارند که همواره رو به تکاملند . فرهنگ هر قوم ، فقط مجموعه ای از آگاهی های علمی و شناخت روش ها نیست ، بلکه داشتن روحیة تحقیق و قدرت دریافت واقعیت های نو و انطباق جامعه با دگرگونی های جهانی است که بی تردید ، بخش مهم فرهنگ ملی به شمار می آید . مدیریت نیاز اجتناب ناپذیر همه ملت ها و سازمان های صنعتی و اجتماعی است ، چراکه هیچ جامعه ای بی سازمان نیست ( هر چند که سازمان نیز خود نوعی از جامعه است ) و هیچ سازمانی نیست که بی نیاز از مدیریت و رهبری مطلوب باشد ، مدیریت کاردان و پر تحرک می آفریند و این مدیریت فعال به تدریج موفق به گشایش فضای بازتر در رسیدن به هدف می شود . هیچ چیز به اندازة هرج و مرج برای آدمی پریشانی ببار نمی آورد . ستم پیشه ترین حکومت ها بهتر از بی حکومتی است و هرج و مرج بزرگ ترین آفت سعادت بشریت است . مادر همة مصیبتهای عمومی که جوامع بزرگ را تهدید می کند ، بی نظمی است و مدیریت نظم آفرین شگفتی هاست .
آنچه که ما در این گفتار به دنبال آن هستیم ، شناخت ضرورت و اهمیت موضوع مدیریت از نظر دین مبین اسلام است راه گشای ما در این راستا ، استناد به کلام وحی ، اخبار و احادیث معصومین سلام الله علیهم اجمعین و سیره ایشان می باشد . بدین منظور به بررسی عواملی که زمینه ساز مدیریت است ، خواهیم پرداخت .
حیات اجتماعی انسان
یکی از خصائص و ویژگیهای مهم در حیات انسان ، اجتماعی بودن و گرایش او به سوی همزیستی است که دارای نقش بسزایی در رشد و تعالی اوست و استعدادها و قوای انسانی در صحنة اجتماع است که شکوفا شدن و به کمال خود واصل می گردد . در قرآن مجید سورة حجرات ، آیه 13 آمده است :
« یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله انقیکم »
ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه ها و فرق مختلف گردانیم تا یکدیگر را بشناسید ، بزرگترین شما نزد خدا با تقوا ترین مردمند .
در آیه شریفه فوق این خصیصه انسان صریحاً مورد اشاره واقع می گردد و معلوم می دارد که نوع انسان به صورت اجتماعی زندگی می کند .
در تشکیل اجتماع نوع انسان روی یک عامل اساسی تأکید می شود که همانا نیاز متقابل افراد نسبت به یکدیگر می باشد و این نیز ناشی از اختلاف امکانات و استعدادهای درونی هر شخص است که مشیت الهی بر آن قرار گرفته است و به این موضوع نیز آیات قرآن اشعار دارد از جمله آیه 165 از سورة انعام : « و هو الذی جعلکم خلائف الارض و رفع بعضکم فوق بعض درجات لیبلوکم فی ما آتیکم ان ربک سریع العاقب و انه لغفور رحیم . » اوست کسی که شما را خلیفه های زمین قرارداد و برخی را به درجاتی بر بعض دیگر برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده آزمون کند ، پروردگارت کیفر کردار را به زودی می دهد و همانا او آمرزنده مهربان است .
آدمی علاوه بر اینکه تمامی اشیاء را در حد امکان در خدمت خود قرار می دهد ، از همنوعان خود نیز در رسیدن به اهدافش استفاده می کند . بدین ترتیب اجتماع شکل یافته و افراد جامعه هرکدام نقشی را ایفاء می نماید و صاحب جایگاه خاصی می شوند و مسؤولیت ویژه ای را متقبل خواهند شد .
مفهوم مدیریت و رهبری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
دین اسلام زمانی دین اصلی و مهم و حداقل دین اکثریت مردم قسمتی از جهان بود که بیش از نصف جهان متمدن در سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را تشکیل میداد و از جبال پیرنه (pyrenee) و اسپانیا در اروپا تا منتهیالیه آسیا در خاور دور(تا چین و گینهنو) و از مراکش در شمال آفریقا تا دورترین نقطه جنوب آفریقا و مستعمره کاپ (cape colony) شامل دو سوم قاره آفریقا را در بر میگرفت. محتملاً اگر مقاومت و لجاجت شدید فرانکها (francs) در قرن دوم هجری مانع نشده بود، دین اسلام سرتاسر اروپا را فراگرفته بود. اسلام در زمان حاضر دین رسمی 39 کشور و دین اکثریت در 42 کشور و دین اقلیتهای وسیع و بزرگ (ده درصد بیشتر) در کشورهای متعدد است. پیروان اسلام در زمان حاضر در سرتاسر جهان پراکنده میباشند و جمعیت بیش از یک میلیاردی مسلمانان جهان در حدود بیش از بیست و پنج درصد جمعیت کل جهان را تشکیل میدهد.انتشار اسلام در بین ملل گوناگون و در سرزمینهای مختلف، که در مواردی ابتدا حتی با مقاومت و مخالفت شدید سایر ادیان موجود قبل از اسلام مانند مسیحیت، یهودیت، دین زرتشتی، هندو، بودایی و دیگر ادیان روبرو شد، مرهون عوامل و معلول علل و شرایط و خصوصیات مختلف و شاید به طور اصلی و اساسی عوامل و علل معنوی، روانی و دینی بوده است.مردم را میتوان به اکراه و به زور وادار کرد تا عملاً و حتماً کاری را انجام دهند، ولی نمیتوان آنان را مجبور نمود تا اصل، نظریه، فلسفه، عقیده، مکتب و دین و مذهبی را باور کنند و آن را با دل و جان بپذیرند؛ انتشار اسلام به صورت پذیرش آن به عنوان دین به وسیله مردم، همواره معلول علل و عواملی معنوی، روانی و دینی بوده است نه معلول زور و فشار؛ هر چند در مواردی عوامل غیرمعنوی و روانی و دینی نیز به انتشار آن کمک کرده و در نشر آن موثر بوده است. این در حالی است که بعضی از افراد و حتی گروههایی که اسلام را پذیرفتند جواب قاطعی برای سؤال از علت و علاقه و توجه خود به آن در ابتدا ندارند و نمیتوانند جزئیات و خصوصیات عوامل پذیرش اسلام را به عنوان دین خود تجزیه نمایند زیرا اسلام به عنوان یک دین و یک سیستم فکری و زندگی و به عنوان یک نظام هماهنگ اخلاقی و راه و رسم زندگی جامع به طور کلی نظر آنان را به خود جلب نموده است و آنان شیفته ترکیب اسلام و مجموع آن شدهاند بدون آنکه جزئیات آن را تجزیه کرده باشند. به هر صورت شیفته شدن به مجموع ترکیبی اسلام در مورد افراد بیشتر صادق است و معمولاً پذیرش اسلام به وسیله افراد به صورت انفرادی به این گونه صورت گرفته است. گسترش اسلام در بین جوامع و پذیرش اسلام بهطور دستهجمعی معمولاً و قاعدتاً معلول یک عامل اصلی و یا عوامل مهم میباشد.البته اسلام بر خلاف ادیان دیگر تنها یک نظام روحانی و روانی نیست بلکه یک نظام کامل فرهنگی و اجتماعی و فکری و زندگی و دارای خصوصیات و مشخصات میباشد. ولی بایستی توجه شود که این مطلب مستلزم آن نیست که تمام گروههایی که اسلام را به عنوان دین خود پذیرفتهاند آن را به تفصیل و به دقت مطالعه و بررسی کرده و سپس آن را به صورت یک کل پذیرفتهاند. مردم معمولاً تحت تاثیر یک یا چند عامل معین شیفته و عاشق آن شدهاند و آن را بر دین سنتی و آبا و اجدادی خود ترجیح دادهاند و بعید به نظر میرسد که انتشار اسلام به وسیله گروهها و ملل مختلف با استفاده آنان از روش تحقیق علمی انجام گرفته باشد. در حقیقت نشر وسیع اسلام نیز از راه پذیرش دستهجمعی اسلام صورت گرفته است. هرچند ممکن است این پذیرشهای دستهجمعی معلول استفاده از روش علمی یک رهبر و مرهون رهبری افراد معینی بوده باشد. درست است که فعالیتهای تبلیغاتی و دینی مسلمانان در راه نشر اسلام همواره یکی از عوامل مهم گسترش اسلام بوده است و نیز این حقیقت را نمیتوان نادیده گرفت که عشق و علاقه شدید به حق و حقیقت که همواره در دل و جان مسلمانان شعلهور بوده است آنان را بر آن میداشت که تنها به دانستن حقیقت قناعت ننموده و آن را در انحصار خود قرار ندهند بلکه آن را به دیگران نیز عرضه دارند و بنابراین اسلام و پیام آن را به مردم دیگر در سرزمینهای دیگری که به آنها راه مییافتند معرفی نمایند، ولی بررسی مسأله اسلام به طور کلی و تاریخ انتشار آن طبعاً و خواه ناخواه ما را به این حقیقت راهنمایی میکند که عوامل، علل و شرایط گوناگون موجب پذیرش وسیع آن به وسیله مردم مختلف و گسترش سریع آنان در سرزمینهای گوناگون و در بین پیروان ادیان دیگر مانند ملل مسیحی اروپا، آفریقا و آسیا شده است؛ عوامل اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، معنوی، روانی، سیاسی، تاریخی، جغرافیایی و دیگر عوامل.
بعضی از عوامل اصلی و مهم پذیرش اسلام و گسترش آن در بین جوامع و ملل مختلف بودهاند. اصل امر به معروف و نهی از منکر که بر طبق آن نشر حقیقت و اسلام وظیفه دینی هر مسلمانی است، مسلمانان را در راهنمایی به اسلام کمک فراوان نمود. به علت همین اصل امر به معروف و نهی از منکر است که به میزان بسیار فراوانی کتب و ادبیات مناظرهای در اسلام به وجود آمده است و حتی تعدادی از این کتب و ادبیات نوشته و تالیف تازه مسلمانان بوده است زیرا پس از تشرف به اسلام راهنمایی دیگر به آن را وظیفه خود میدانستند. در مواردی نویسندگان غیرمسلمان با دشواری فراوان کوشیدهاند تا اسلام را به عنوان دینی که از راه اکراه گسترش یافته معرفی نمایند. بایستی خاطر نشان ساخت که تعصب تا حدی یکی از خصوصیات تمام ادیان و سیستمهای فکری است و حداقل بعضی از پیروان تمام ادیان دارای تعصب بودهاند اما اسلام همواره کوشیده است تا آن را کنترل نموده، با آن مبارزه کند و برای جلوگیری از تحمیل و در راه نابودی آن گام برداشته است. از طرف دیگر، هر چند تعصب ممکن است به عنوان وسیله تحمیل یک سیستم فکری و یا نظریهای بر دیگران مورد استفاده قرار گرفته باشد، اما هرگز نمیتواند به وسیله عقلا و دانشمندان به عنوان تنها عامل گسترش و پذیرش عقیده و یا نظریهای مخصوصاً عقاید و نظرات دینی به طور مداوم پذیرفته شود. ما میتوانیم نمونه تغییر دین به علت تحمیل و اجبار و حتی استفاده از وسایل غیر انسانی را در تاریخ تمام ادیان پیدا کنیم ولی اینگونه تغییر دین موقتی و ظاهری بوده و به هر صورت اسلام هیچگاه آن را تجویز ننموده است و منابع موثق اسلامی مسلماً آن را طرد نموده و قرآن، قاطعترین منبع تعالیم اسلامی، آن را با شدت رد کرده است. به هر حال بهتر است یادآوری شود که روشهای خشونتآمیز بیشتر به وسیله غیر مسلمانان و دشمنان اسلام به منظور جلوگیری از گسترش اسلام مورد استفاده قرار گرفته است نه به وسیله مسلمانان برای انتشار آن. داستانهای مربوط به شکنجه، قتل، آزار مسلمانان اسپانیا و استفاده از روشهای غیرانسانی و تفتیش عقاید که به وسیله فردیناند (ferdinand) و ایزابل (isabella) برای جلوگیری از گسترش اسلام و تحمیل مسیحیت مورد استفاده قرار گرفت افشاگر استفاده از غیرانسانیترین روشها و وسایل و شدیدترین نوع تعصب در تاریخ ادیان در طول تاریخ بشری است. اگر جنگ و شکنجه علیه مسلمانان در قسطنطنیه در اوایل قرن هشتم میلادی نبود سرتاسر اروپای شرقی از جمله روسیه ممکن بود به اسلام گرویده باشد.
اگر جنگهای شدیدی که به سر کردگی چارلز مارتل (charles martel) به منظور متوقف نمودن پیشرفت اسلام در همین سرزمین برپا شد، نبود، سرتاسر اروپای غربی و تمام جهان غرب نیز ممکن بود مسلمان شده باشند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استفاده از جنگ، فشار و روشهای غیرانسانی به جای آنکه برای گسترش اسلام مورد استفاده قرار گرفته باشد برای متوقفکردن آن علیه مسلمانان مورد استفاده قرار گرفته است. این جریان تاریخی طولانیتر از آن است که به تفصیل در این جا بررسی شود. حقیقت این است که زور و فشار معمولاً علیه اسلام، نه به نفع آن به کار رفته است. به هر صورت تعصب شدید غیرمسلمانان بود که موجب پیدایش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
آیین اسلام
آیین اسلام :
محمد بن عبدالله (ص)روز 20 آوریل 571 میلادی به دنیا آمد و هنوز بسیار خوردسال بود که هم پدر و هم مادر خود را از دست داد و تحت تکفل عمویش ابوطالب قرار گرفت وی در 12 سالگی با عموی خود سفری به شام کرد و در بین راه با کشیشی آشنا شد که از او خلاصه ای از تعالیم تورات و انجیل را فراگرفت و کشیش به ابوطالب خطاب کرد که در آینده پیامبری مبعوث خواهد شد که نشانه های آنرا در محمد می بینم و توصیه می کند که مراقب او باشد پیامبر اسلام از هنگام بلوغ تا 25 سالگی تجارت می کرد او از بس که درستکار بود به «محمد امین » شهرت یافته بود در 40 سالگی محمد (ص)مبعوث گردید ولی چون در مکه بعثت او را عده ای از خویشان نزدیکش قبول نداشتند وی مجبور به مهاجرت به مدینه گردید چند سال بعد وی از مدینه پس از 27 نبود با مخالفان خود سرانجام پیروز مندانه به مکه بازگشت و سرانجام در حالیکه تمام مردم شبه جزیره العرب به اسلام گرویده بودند در 63 سالگی درگذشت درمدینه به خاک سپرده شد .
در خواص سوره یس ، در تفسیر مجمع البیان و تفسیر یوهان و لئالی الاخبار.
از امام جعفر صادق (ص)روایت شده که ایشان فرمودند :از برای هرچیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است پس هر که قرائت کند این سوره را پیش از خوابیدن یا در روز پیش از آن که شام بشود از محفوظین بوده باشد وا زمرز وقین و هر که در شب قبل از خواب قرائت کند حق سبحانه و تعالی موکل گرداند به او هزار ملک که محافظت نمایند او را از شر شیطان رجیم واز هر آفتی و اگر در آن روز بمیرد او را داخل بهشت گرداند و با استغفار مشایعت نمایند جنازه او را تا سر قبر پس چون او را داخل نمایند ما باشند در جوف قبر او و عبادت خدا میکنند و ثواب صلوات آنها برای اوست ووسیع می شود قبر او به قدری که چشم کار کند و ایمن می شود از فشار قبر واز قبر او نوری به آسمان ساطع می شود تا وقتی که از قبر بیرون آید .که به غیر حق حکم می دهد بگذارد زیاده روی از سه روز امردر قضا در دست او نماند و عیوب او بر مردم آشکار شود و از این عمل معزول گردد.
پیامبر اکرم :
در تفسیر برهان منقول است هر که شب جمعه سوره (حم دخان )راقرائت نماید حق تعالی گناهان گذشته او را بیامرزد وهر که بنویسد و به خودداری از کید شیطان ایمن گردد و اگربنویسد وزیر متکای خود نهد خواب خوش بیند و از اضطراب محفوظ ماند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
پرستاری در اسلام
6
ءپرستاری، به معنای کمک به رفع نیازهایجسمی و روانی بیمار است و در کشورهایغربی پس از کارهای پرستاری فردی به نامفلورانس نایشنگل آغاز میگردد، و قدمتی بهطول چند صد سال دارد.
در اسلام پرستاری از شروع جنگهایاولیه در صدر اسلام در میادین جنگها شروعگردیده و تاریخ هزار ساله دارد.
در بعضی روایات، از پرستاری پیامبرانی نامبرده شده که قبل از ظهور اسلاممیزیستهاند.
لزوم پرستاری
امام صادقعلیه السلام:
«المؤمن فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهمکمثل الجسد اذا اشتکی تداعی له سائرهبالسهر و الحمی» (1)
مؤمنان در احسان و نیکی به یکدیگر ومهرورزیدن و مهربانی به هم، مانند پیکریهستند که هرگاه عضوی از آن به دردآید،اعضای دیگر نیز به بیخوابی و تب با اوهمدردی میکنند.
در جامعه اسلامی، افراد نسبتبه یکدیگرنباید و نمیتوانند بیتفاوت باشند، وپایه واساس زندگی بر محبت و رسیدگی به یکدیگرمیباشد، به خصوص نسبتبه سالمندان یابیماران این تعهد و احسان باید صورت پذیرد.
پرستاری از دیدگاه ائمهعلیهم السلام
در موقعیتهای متفاوت پیامبر و ائمهگرامیعلیهم السلام رهنمودهای فراوانی در این امرارائه فرمودهاند. از جمله سخنانی کهپیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای عمربابرکتشان در مسجد مدینه فرمودند: چنیناست: «من قام علی مریض یوما و لیلة بعثهالله مع ابراهیم الخلیلعلیه السلام فجاز علیالصراط کالبرق اللامع و من سعی لمریضفی حاجة فقضاها خرج من ذنوبه کیومولدته امه» (2)
کسی که یک روز و یک شب پرستاریبیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را باابراهیم خلیلعلیه السلام محشور میکند، پس همچون درخشش برقی از صراط عبور میکند وکسی که در برطرف کردن نیازهای مریضتلاش کند و نیاز او را برآورد، همانند روزی کهاز مادر متولد شده است از گناهانش پاکمیگردد.
این رهنمودها نشانگر اهمیت رسولگرامیصلی الله علیه وآله بر پرستاری بوده و تاکید ایشان رابر همیاری در جامعه نشان میدهد.
امام صادقعلیه السلام عن رسول اللهصلی الله علیه وآله: «منسعی لمریض فی حاجة قضاها اولم یقضهاخرج من ذنوبه کیوم ولدته امه...» (3)
کسی که برای برآوردن نیاز بیماری تلاشکند، خواه نیازاو برآورده شود یا نه همانندروزی که از مادر متولد شده است از گناهانپاک میگردد.
علاوه براهمیت موضوع تاکید بر عملانجام شده توسط پرستار دارد که مهم نیستو عمل استحال خواه منجر به نتیجه دلخواهگردد یا خیر، و شرط پاداش پرستار را منوط بهبهبودی نیاروده و با ایجاد انگیزه بسیار راسخدر این امر به پرستاری تشویق میفرمایند.
پرستاری بزرگان
یوسفعلیه السلام
یکی از پیامبران که نسبت پرستاری به اوداده شده حضرت یوسفعلیه السلام میباشد، علامهمجلسی در کتاب بحارالانوار آوردهاند: (4)
امام صادقعلیه السلام: یکی از عواملی که موجبشد حضرت یوسفعلیه السلام را فردی نیکوکاربدانند، این بود که در زندان به امر بیماران وپرستاری از آنان اهتمام میروزید و از آنانمراقبت مینمود.
با استناد به این حدیث میتوان بر ارزش وتکریم پرستاری پیبرد. امام صادقعلیه السلام یکیاز عوامل رشد و تعالی حضرت یوسفعلیه السلام رادر مراقبت از بیماران ذکر نموده است.
پیامبرصلی الله علیه وآله
حضرت علیعلیه السلام، گوشهای از پرستاریپیامبرگرامیصلی الله علیه وآله را در شبی که وجود مبارکایشان مبتلا به تب بوده یادآوریمینمایند. (5)
علیعلیه السلام: شبی تب وجودم را فراگرفت وخواب را از من ربود. بدین جهت رسولخداصلی الله علیه وآله تا صبح نیز بیدار بود و شب را بینمن و نماز تقسیم میکرد. پس از نماز نزد منمیآمد و جویای حال من میشد و با نگاهکردن به من از وضعیتبیماریام اطلاعمییافت و شیوه پیامبرصلی الله علیه وآله تا طلوع صبح اینچنین بود. پس از آن که حضرت با اصحابنماز گذاردند در حق من دعا کردند که خدایا!علی را شفا ده و سلامتی بخش که به خاطربیماریاش تا صبح نخوابیدم.
علیعلیه السلام
امام حسینعلیه السلام: چون فاطمه زهراعلیها السلامدخترگرامی رسول خداصلی الله علیه وآله بیمار شد بهعلیعلیه السلام سفارش نمود، بیماری او را پنهانکنند و اجازه ملاقات به کسی ندهند. حضرتاین گونه عمل کرد و خود عهده دار پرستاریاز فاطمهعلیها السلام شد و اسماء ایشان را یاریمیکرد. (6)
فاطمهعلیها السلام
در جنگ احد دندان پیامبراسلامصلی الله علیه وآلهشکست و کلاهخود برسرایشان زخم واردکرد، در آن هنگام فاطمهعلیها السلام خون جراحتپیامبر را میشست و علیعلیه السلام با سپرآبمیآورد، چون فاطمه مشاهده کرد خون بندنمیآید، تکه حصیری را