لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 162
مشخصات کلی کارخانه :
شرکت تولیدی بافت آزادی ( ساکای سابق ) سهامی عام در تاریخ 1384/03/06 تحت شماره ثبت 9228 در اداره ثبت شرکتهای تهران به منظور تولید و عرضه پارچه های کشباف ، تاری پودی بصورت رنگی و چاپی و انواع پرده های تور و فعالیتهای بازرگانی مرتبط با آنها به ثبت رسیده است و محل شرکت در بازار دالان امیدالملک و با ظرفیت تولید سالانه 400/000 متر انواع پرده ، توری و پارچه مبلی و دستکش بوده است . فعالیت اصلی شرکت طبق ماده 2 اساسنامه آن ایجاد و تاسیس و اداره کارخانجات تولیدی نخ ، بافندگی و تکمیل پارچه می باشد .
این شرکت در تاریخ 1356/01/25 به شرکت سهامی عام تبدیل و در تاریخ 1370/11/21 در سازمان بورس اوراق بهادار پذیرفته شده ( قبل از انقلاب اسلامی این شرکت ، یک شرکت خصوصی بوده است ) .
شرح درصد سهام
1) سازمان ملی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی 36.51
2) شرکت سرمایه گذاری ملی ایران 9
3) خانواده سادات تهران 27.6
4) خانواده پورکاظمی 26.89
100
نحوه اداره شرکت پس از پیروزی انقلاب اسلامی :
اداره شرکت بافت آزادی پس از انقلاب اسلامی به استناد ماده واحد 6738 به عهده مدیریت دولتی قرار گرفت و در سال 1362 با توجه به زیان انباشته در اجرای ماده 141 قانون تجارت ، سرمایه شرکت از مبلغ 1/200/000/000 ریال به مبلغ 5/000/000 ریال تقلیل و در سال 1363 سرمایه شرکت از مبلغ 5/000/000 ریال به مبلغ 5/000/000/000 ریال افزایش یافت و در اسفند ماه همان سال در سازمان بورس و اوراق بهادار پذیرفته شد و سهام 54/97 درصد مربوط به سازمان صنایع ملی ایران در تاریخ 1374/04/12 در سازمان بورس و اوراق بهادار به کارگران شرکت و بخش خصوصی واگذار شد و به دلیل اینکه عملکرد شرکت از سال 1377 منجر به زیان گردیده ، معاملات سهام شرکت در سازمان بورس اوراق بهادار تهران به حالت تعلیق درآمده است .
ترکیب سهامداران درصد سهام
1) سازمان خصوصی سازی ( اصالتاً و وکالتاً ) 27
2) شرکت سرمایه گذاری ملی ایران 9
3) خانواده میراحمدی 28
4) کارگران و سهامداران دیگر 36
100
این شرکت دارای دو بخش جداگانه می باشد : 1) بافت (1) 2) بافت (2)
کارخانه بافت (1) دارای بخشهای چاپ تخت ، تکمیل ، تعمیرات شامل ، تراشکاری ، فرز کاری و… می باشد .
کارخانه بافت (2) دارای بخشهای گردباف ، کتن ، راسل ، وارپینگ ، ژاکارد ، برودری ( BRODERI) می باشد به علاوه قسمت چهارلاتابی ، سیستم اداره کننده هیات مدیره می باشد که تصمیمات اصلی توسط آن اتخاذ می شود کخ تحت نظارت این هیات مدیره ، مدیرعامل مسئولیت کارخانه ره به عهده دارد که در حال حاضر مدیرعامل جناب آقای قدکچیان می باشد .
بخشهای زیر ، زیر نظر مدیرعامل می باشد :
1) امورمالی و انبارها که شامل حسابداری و انبارداری است.
2) امور بازرگانی و تهیه مواد که امور مربوط به خرید و فروش و سفارشات کارخانه نیز می باشد .
3) امور اداری و کارگزینی
4) امور فنی و تولید که شامل آزمایشگاه ، بخش آمار و کنترل ، نگهداری و تعمیرات نیز می باشد .
5) بخش آموزشی که به آموزش کارگران و کارمندان اشتغال دارد .
همچنین کارخانجات بافت آزادی دارای شورای اسلامی کار می باشد ، که وظیفه آن دفاع از حقوق حقه کارگران و کارمندان و مرجع اختلاف کارگران و مسئولین می باشد .
کارخانجات بافت آزادی ( بافت (1) و بافت (2) ) بصورت مجزا اداره می شوند یعنی هر کارخانه بصورت مجزا دارای بخشهای اداری و کارگزینی و مدیریت جداگانه می باشد . مدیران هر قسمت زیر نظر مدیرعامل انجام وظیفه می کنند . انبارهای این کارخانجات شامل : انبار قطعات یدکی ، انبار پارچه خام ، انبار محصول ، انبار زائدات و انبار رنگ و مواد مصرفی می باشد .
در بخش بازرگانی ، تحویل سفارشات و فروش محصولات و بازاریابی جهت محصولات انجام می شود .
مواد مورد نیاز داخل کارخانه سعی می شود حدالمقدور از داخل کشور تهیه شود ، در غیر اینصورت از کشورهای خارجی تامین می شود .
کارخانجات بافت آزادی دو نوع محصول دارد :
1) بصورت سفارشات از شرکتها ، افراد حقوقی یا کارخانجات دیگر است .
2) محصولاتی که به سفارش خود شرکت می باشد که در فروشگاه بافت آزادی به فروش می رسد . این نوع سفارشات دربرگه های سفارش با شماره سفارشات مشخص تامین می گردد .
بخش مهم و حیاتی کارخانه که نقش بسزایی در سود دهی کارخانه دارد بخش آمار و کنترل کارخانه می باشد که کنترل و ثبت موارد در رابطه با تولید و انتقالات کالا دا به عهده دارد در این قسمت آمار تولید هر سال را بصورت مجزا حسابرسی کرده و سود حاصله را محاسبه می نماید و منحنی تولید و فروش هر سال را با سالهای قبل مقایسه می کند . در پایان لازم بذکر است که این کارخانه در کیلومتر 1 و 8 جاده کرج واقع شده است .
سالن وارپینگ :
این بخش از آنجایی که ابتدای کار است ، بسیار حائز اهمیت است زیرا اگر بی دقتی و خطایی در این بخش اتفاق افتد در بافت نیز مشکلات عدیده ای ایجاد خواهد شد .
دمای سالن cْ25 – 35 و رطوبت آن 75 – 85% می باشد .
بر اساس سفارشات سالن های راشل و کتن ، قرقرها را تهیه می کنند که بر اساس نوع بافت ، نوع نخ ، تعداد سرنخها و gauge ماشین متفاوت است . عمدتاً نخهای نایلون به شکل flat و نخهای پلی استر بصورت flat و تکسچره در اختیار این بخش قرار داده می شود .
عرض پارچه ها 4,3,2,1 متر می باشد .
طول هر قرقره 0.5 m می باشد که بر اساس عرض پارچه می توان از چند قرقره استفاده کرد . قرقره هایی که در یک شانه قرار می گیرند باید هم متراژ و یک اندازه باشند ، در غیر اینصورت نخ قرقره ای که اختلاف طول دارد ، ایجاد ضایعات می کند . عرض پارچه های راشل می تواند 2،3 و یا 4 متر باشد ، بنابراین ربای عرض 4 متر ، 8 قرقره ، برای عرض 3 متر ، 6 قرقره و برای عرض 2 متر 4 قرقره نیاز داریم که این قرقره ها باید هم متراژ باشند .
از آنجایی که gauge کتن بیشتر از gauge راشل است در نتیجه سرنخهای کتن بیشتر است . در کتن معمولاً 580 تا 720 رشته یا سرنخ پیشنهاد و سفارش داده می شود و در راشل معمولاً تعداد رشته ها 362 ،361،275 و … می باشد .
نخها پس از باز شدن از روی بوبین و عبور از سه ناحیه کشش مسیر زیر را تا پیچیده شدن روی بیم ها (پله) طی می کنند :
قفسه صفحه جداکننده شانه غلتک هدایت کننده شانه غلتک حاوی روغن شانه غلتک شانه شانه زاویه ای بیم (پله)
در این سالن 10 عدد ماشن warp داریم در هر کدام از آنها می توانیم از 600 بوبین استفاده کینم به جزء یکی از ماشینها که در قفسه آن تا 720 بوبین هم جا میگیرد . در این بخش پله پیچی بصورت مستقیم انجام می شود و نخها بصورت مستقیم از روی قفسه بر روی پله پیچیده می شوند .
برای قفسه های ماشین شمار 1،5 و 6 می توانیم از بوبین رزرو استفاده کنیم . در واقع برای همه قفسه هامی توانیم بوبین رزرو بگذاریم ولی گاهی اوقات شکل بوبین به گونه ای است که نمی توان برای آن بوبین رزرو گذاشت یعنی اندازه بوبین بزرگ است ، مثلاً بوبینهای 900 متری که به اندازه 3 بوبین 300 متری جواب می دهد احتیاجی به بوبین رزرو ندارد .
در هر دستگاه warp ، نخها بر روی دستگاه warp در قفسه ها سوار هستند و نخ روی راهنما قرار می گیرد که در اینجا کشش به نخ وارد می شود . همه فیلامنتها از قسمتی تحت عنوان پین عبور می کنند که در واقع فیلامنت بین دو صفحه ای قرار می گیرد که وزنی بر روی آن اعمال میکند که اگر بخواهیم وزنه را سبک کنیم روی سطح قرقره ناهمواری بوجود می آید .
در واقع برای ایجاد کشش و کشیدگی از یکسری پولکهایی استفاده می شود که وزنی را روی نخ اعمال می کند ، این پولکها نباید خشدار باشند زیرا نخ را زده دار می کند ، کثیف هم نباید باشند زیرا در این حالت بین دو پولک فاصله ایجاد شده و مانع ایجاد کشش لازم و کافی به نخ می گردد . اگر این کشش نباشد نخ شل وارد سیستم می گردد و در سطح قرقره ناهمواری ایجاد می شود که همین ناهمواری باعث فلامنت شکستگی و پرزدار شدن نخ می گردد . نخ از یکسری مسیرهایی که اصطلاحاً سرامیکی یا چینی می گویند عبور می کند . پس از عبور نخ از بین پولکها ، هر نخی از درون یکسری تابلوهای راهنما عبور می کند که از دورن تابلوی راهنمای اول 6 تار نخ عبور می کند . از روی تابلو دوم و سوم به ترتیب تعداد نخهای عبوری افزایش می یابد و در ادامه از تابلوی سوم به روی تابلوی مرکزی می رود .
در هر قفسه در جهت عمودی 12 تار نخ داریم که هر 12 تار بصورت یک رشته قرار می گیرد که پس از عبور از تابلوی مرکزی بصورت دسته ای توسط دو غلتک هدایت بصورت صفحه ای هدایت می شوند . در مسیر نخ شانه هایی داریم که از هر دندانه شانه یک نخ عبور می کند . (gauge آن بین 26 تا 28 می باشد) همه شانه ها باید تحت کنترل باشند . اگر شانه خشدار باشد یا شکسته باشد باعث فیلامنت پارگی و یا پرزدار شدن نخ می شوند .
عمده عیوبی که روی نخها وجود دارد ، پرز نخها می باشد ، به این منظور بعد از شانه اول وسیله ای بنام پرزگیر قرار دارد . برای از بین بردن این عیوب روی نخ به این ترتیب عمل می شود که کارگر پرز را گرفته و روی نخ گره می زند . اصول کار دستگاه پرزگیر بر اساس تغییر قطر نخ است . از ابزار دیگری که در مسیر نخ وجود دارد سرگیر است ، زمانیکه نخ پاره می شود ، یک سر نخ از قرقره کم می شود که در قسمتهای بعدی مشکل ایجاد می کند . کارگر سر نخ پاره شده را یافته و دوباره وارد قرقره می کند ، چرا که اگر قرقره به همین صورت پیچیده شود در قسمت بافت یک نخ کم می آید و در پارچه ایجاد زدگی می کند .
از آنجایی که نخ با قسمتهای مختلفی در تماس است دارای بار الکتریکی می شود . لذا قبل از اینکه نخ وارد قرقره شود باید بار الکتریکی آن تخلیه شود . (الیافی نظیر نایلون الکتریسیته ساکن پیدا می کند) برای این منظور یکسری ترانسهای داریم به شکل محفظه هایی استوانه ای شکل ، که ایجاد بار مثبت می کنند تا بار منفی را خنثی کنند . هر چه میزان بار مثبت بیشتر باشد ، بار منفی بیشتری از نخ تخلیه می گردد .
در مسیر عبور نخ ، غلتک روغن را داریم که از پارافین صنعتی استفاده می کنیم ، که میزان روغن را بر حسب میزان نیاز نخ تنظیم می کنند .
علل استفاده از غلتک روغن :
1) برای نرم کنندگی نخ
2) بعضی از نخها خشن هستند و تاب زیادی دارند و یا فیلامنت هایشان از هم باز می گردد که حالت چسبندگی را در آنها بوجود می آورد تا در هنگام بافت از هم باز نشوند که از این غلتکها بیشتر در مورد پلی استر استفاده می شود که جذب روغن بیشتری دارد . بعد از غلتک روغن ، نورد قرار دارد که وظیفه آن ثابت نگه داشتن سرعت خطی پیچش در طی مدت زمان پیچش می باشد و نورد بر اساس کششی که حس می کند با افزایش R قرقره میزان W را کاهش می دهد . سطح نورد باید کاملاً صاف باشد چرا که در اثر خشدار بودن می تواند ایجاد فیلامنت شکستگی کند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
رویکردى اسلامى به آزادى و حقوق بشر
در آغاز بحث لازم است نکاتى را یادآور شوم:
1.
تاثیر عنوان حقوق بشر و آزادى در جامعه: در گستره گیتى عنوان و گفتار دلانگیز حقوق بشر و آزادىها مطابق موازینى که دارد بین جوامع ستارهوار مىدرخشد و تلالؤ جان بخش آن زوایاى آفرینش را زینتخاص مىبخشد و جهانیان دربند و مظلوم و ستمدیده را امیدوار کرده و آرامش مىبخشد، زیرا حقوق و احقاق آن براى بشر، هماهنگى، زندگى مسالمتآمیز، رفاه و آسایش کامل را نوید مىدهد .
2.
برخوردارى همگان از مزایاى اجتماعى: تردیدى نیست انسانها در هر کجاى دنیا که زندگى کنند و داراى هر دین و مذهبى و قوم و نژاد و ملتى که باشند باید مطابق موازین از حقوق انسانى و همه مزایاى جهان هستى برخوردار گردند، زیرا همه آفریده خداى واحد و رحیم هستند و او به همه آنان کرامتبخشیده است; همان طور که مىفرماید:
لقد کرمنا بنى آدم و حملنا هم فىالبر والبحر و رزقناهم منالطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا .
(2)
فطرت الهى بشر بر گرایش به حفظ این پدیده و رعایت کامل آن براى همگان استوار است و عقل آدمى نیز به همین گرایش حکم کرده است .
مشربهاى عرفانى، فلسفى، اخلاقى رعایتحقوق بشر و آزادىها را در جهان هستى جزئى تفکیکناپذیر از طریقه خویش قرار دادهاند و رعایت نکردن و یا نادیدهگرفتن آن را سبب از هم پاشیدگى و نابودى جوامع بشرى دانستهاند .
در ادیان الهى نیز رعایتحقوق بشر و عدم تجاوز به حقوق یکدیگر از اهداف اصلى به شمار مىرود و به این مساله بیش از هر موضوعى پرداختهاند .
3.
تاکید انبیا و اوصیاى آنان بر حفظ حقوق بشر: در طول تاریخ بشر، انبیا و اوصیاى عظام که حلقه ارتباط میان خلق و خالقند، تلاش بسیارى در تثبیت این پدیده در جوامع بشرى کرده و در همه تعالیم دینى، اجتماعى، اخلاقى و اقتصادى جهانیان را به آن دعوت کردهاند و بر حفظش تاکید داشتهاند تا رعایتحقوق انسانها را در جامعه بشرى نهادینه سازند، براى نمونه مىتوان به فرمان حضرت على علیه السلام به مالک اشتر که یک منشور اساسى براى حقوق انسانها در دین است و رسالةالحقوق امام سجاد علیه السلام اشاره کرد .
4.
تاکید بیشتر پیامبراسلام علیه السلام درباره آزادى: در امتداد تلاش انبیاى عظام، پیامبراسلام برنامه کاملترى در این زمینه براى رهایى انسان در گذر از فراز و نشیبهاى زندگى به جامعه بشرى ارائه داد و با تاکید بر کرامت همه انسانها صرف نظر از جهت، جنس، رنگ، نژاد و .
راه رشد و تکامل را براى افراد جامعه مشخص کرد .
قرآن یکى از فلسفههاى بعثت پیامبران را آزادى انسانها و رهایى آنان از قید اسارتها مىداند: «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التى کانت علیهم» (3) و امامان علیهم السلام نیز همواره بر جایگاه و ارزش آزادى در زندگى فردى و اجتماعى بشر تاکید کردهاند .
پس اعتقاد بنیادین به اصل آزادىهاى قانونى اسلامى یکى از آرمانهاى اصیل اسلامى است .
5.
تلاش عالمان در پدیدار ساختن آزادى: عالمان و اندیشمندان دینى در راه تحقق بخشیدن و رعایتحقوق بشر در تمام ابعاد زندگى تلاش و سعى بسیارى کردهاند و در طول زندگى، پیام آزادى و هدایت را در دست و سلاح ایمان به حق و رعایتحقوق انسانها و آزادىها و هماهنگى بشر را در قلب و آواى بلند آن را بر لب داشتهاند و جهانیان را بر حفظ حقوق بشر فراخواندهاند .
در این قرن پس از آن همه تلاش مصلحان و راهنمایان در طول تاریخ براى تحقق و نهادینه ساختن حقوق بشر در بین جوامع بشرى، متاسفانه بدبینىها، دشمنىها، تهمتها، ستمها، نگرانىها، آشوبها، جنگها، برادرکشىها، اشغال سرزمینها، آوارگىها، محرومیتها و .
در دامنه وسیعتر و گستردهتر وجود دارد، از این رو باید قرن حاضر را قرن جاهلیت جدید و قرن گمنامى واژههایى چون حقوق، هماهنگى، یکرنگى، همسویى، همدلى، محبت، مهربانى، عفو، صداقت، راستى، رحم، انصاف، کمک و ایثار و .
نامید .
6.
تعریف آزادى: واژه آزادى در طول تاریخ داراى تعاریف مختلف و گوناگونى شد و سبب آن، تحولاتى است که در زندگى بشر از نظر توسعه و گسترش توانایىهایش در استیلاى بر نیروهاى طبیعى و نیز رشد و تکامل درک و اندیشه او از حقایق و واقعیات پدید آمده است و به موازات این تحولات، معناى آزادى نیز دچار تحول شده است .
7.
معناى لغوى و اصطلاحى واژه آزادى: آزادى در لغتبه معناى نبود مانع و قید و بند است .
در اعلامیه حقوق بشر آمده است: آزادى یعنى توانایى انجام دادن هر عملى که زیانى را متوجه دیگرى نکند .
بعضى نیز گفتهاند آزادى آن وضع روانى است که بیان کننده قدرت گزینش یکى از راههایى است که در پیش روى انسان قرار دارد .
با این حساب، آزادى در حقیقتیک پدیده مثبت است که حق انتخاب راهى را دارد که شخص آزاد در پیش مىگیرد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
آزادی و آگاهی، دو عنصر بنیادی در تربیت اسلامی
لا اِکراهَ فِیالدّینِ قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِّ . . . (بقره/ 256)
در کار دین اکراه روا نیست؛ چرا که راه از بیراهه به روشنی آشکار شده است . . .
برای تعریف آزادی در یک نوشتة کوتاه، لزومی به نقل آرای اندیشمندان نیست؛ بنابراین، به اجمال میتوان گفت آزادی یعنی نبودن موانع بیرونی و درونی برای اندیشیدن و بیان اندیشه نظر سنجیده و منطقی و بررسی شده. در بعضی کتابها، بحث آزادی اغلب به دنبال مطالب مربوط به دمکراسی و تعلیم و تربیت مطرح شده است. مثلاً جرج نلر در کتاب مبانی تربیتی خود میگوید: «دمکراسی، آزادی فردی را حفظ میکند و رشد میدهد . . .» (نلر، 45:1971)؛ بروباخر در کتاب فلسفههای نو در تعلیم و تربیت، از دمکراسی به عنوان آزادی یاد میکند و آزادی معلمان را یادآور میشود:
معلمان باید از تأثیر عواملی که مانع بیان حقایق آنطور که میبینند میشود، آزاد باشند. البته باید در رشتة خود کاملاً
ماهر و با صلاحیت باشند که بتوانند حقیقت را بررسی نمایند. (بروباخر: 60:1969)
اما آزادی در تربیت، ریشة ژرف و گستردة همة آزادیهای اجتماعی و سیاسی است. کسی که تربیتی آزادانه نداشته، بینش و نگرشی مستدل وعقلانی نیافته، از خودخواهی و هواهای نفسانی نرسته و آزادگی را درک نکرده است، چگونه میتوانددر ایجاد جامعهای آزاد و آگاه و قانونگرا و خالی از تعصبهای نابخردانة گوناگون شرکت داشته باشد؟
افراد باید بتوانند با آزادی و آگاهی، هدف اعلای زندگی، هدفهای میانی و رفتارهای قابل مشاهدده را از راه خردورزی برگزینند. در نظام تربیتی اسلام، عقل و بلوغ شرط تکلیف هستند و این عقل و بلوغ در پایان دورة کودکی و بیداری گرایشهای دینی، با پرسشهای اساسی و وجودی مانند «من کیستم؟»، «از کجا آمدهام؟» «به کجا میروم؟»، به توانایی شناخت و درک و فهم رمز و راز هستی، پیچیدگی موجودات، علم و نظم به کار رفته در خلقت آنها و بالاخره آفریدگار میرسد. تربیت اسلامی با بیان رشد و غی، آزادانه و بدون اکراه، آدمی را به بیشن و منش شایستهای توجه میدهد که حیات طیبة او را در دنیا و آخرت تضمین میکند.
علامه طباطبایی مینویسد:
رشد یعنی یافتن راه کار و جادة مستقیم؛ و غی، مقابل آن است. بنابراین، رشد و غی اعم از هدی و ضلال است، زیرا هدی ـ چنانکه گفتهاند ـ عبارت است از یافتن راهی که به منزل میرسد و ضلال عبارت است از نیافتن آن؛ و ظاهراً یافتن جادة مستقیم، از مصادیق همان مبنای اول یعنی یافتن راه کار است، زیرا یافتن راه کار نسبت به راهپیما این است که جادة مستقیم را پیش گیرد و از آن دور شود. (طباطبایی، 1364: ج2، ص 482)
چرا تربیت دینی اجباربردار نیست؟
وَقالَتِ الاَعرابُ آمَنّا قُل لَم تُؤمِنُوا وَ لکِن قُولُو اَسلَمنا وَ لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قُلُوبِکُم . . . (حجرات/ 14)
اعراب گفتند: ایمان آوردهایم. بگو: هنوز ایمان (حقیقی) نیاوردهاید؛ ولی بگویید اسلام آوردهایم، چرا که هنوز ایمان به دلهایتان راه نیافته است . . .
یعنی ایمان امری قلبی است؛ و چون امری قلبی است، اکراه و اجبار در آن راه ندارد.
در روانشناسی اجتماعی، در مورد سه اصطلاح پژوهش شده است: 1. متابعت، 2. همانندسازی، 3. درونیکردن. گفتهاند متابعت به منظور کسب پاداش یا اجتناب از تنبیه است؛ همانندسازی مبتنی بر آرزوی شخصی برای همانندشدن با شخصیتی صاحبنفوذ است؛ و درونیکردن، ناشی از اعتقاد خاصی مبتنی بر این تمایل است که میخواهیم رفتار و افکارمان درست و صحیح باشد (ارونسون، 1367: 24ـ23). ایمان، درونیسازی نظام تربیتی الهی است؛ نظامی که دو رکن اساسی دارد: ایمان به خدا و عمل صالح. و این ایمان جز با آزادی در انتخاب حاصل نمیشود. شاید علت ایمان و عمل درست و نیکوی عدهای از مردان و زنانی که پس از شهریور بیست، بهویژه بعد از کودتای امریکایی ضدملی وارد دانشگاهها شدند، این باشد که علیرغم جو مارکسیسمزده دانشگاهها، با مطالعه آثار بزرگان آن روزگار و دیدن اعمال صادقانه آنها دست به انتخاب زدند و با اندیشه و تفکر و آزادی، اسلام را برگزیدند و آن را درونی کردند.
اما آگاهی چیست؟
قرآن به پیامبر(ص) میفرماید:
قُل هذِهِ سَبیلی اَدعُوا اِلَیاللهِ عَلی بَصیرَة اَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی . . . (یوسف/ 108)
بگو این راه و رسم من است که من و هر کسی را که پیرو من باشد، با آگاهی به سوی خدا میخوانم.
بصیرت را بینایی دل، معرفت و درک، و حجت و دلیل معنی کردهاند (قرشی، 1352: ج1، ص 195) پس راهی که پیامبر(ص) و ائمه (ع) و پیروان راستین آنان، بر آن، مردم را به خدا دعوت میکنند، راه آگاهی و تعقل و تفکر و دلیل است. قرآنشناس بزرگ قرن پانزدهم هجری علامه طباطبایی مینویسد:
شما اگر کتاب الهی را تفحص کامل نموده و در آیاتش دقت فرمایید، خواهید دید شاید بیش از سیصد آیه هست که مردم را به تفکر و تذکر و تعقل دعوت نموده و یا به پیامبر ـ صلیالله علیه و آله ـ استدلالی را برای اثبات حقی و یا از بینبردن باطلی میآموزد . . . خداوند در قرآن خود و حتی در یک آیه نیز بندگان خود را امر نفرموده که نفهمیده به قرآن و یا به هر چیزی که از جانب او است، ایمان آورند و یا راهی را کورکورانه بپیمایند، حتی قوانین و احکامی که برای بندگان خود وضع کرده و عقل بشری به تفصیل ملاکهای آنها را درک نمیکند به خبرهایی که در مجرای احتیاجات قرار دارد، علت آورده (المیزان، ج 5، ص 394) از جمله آیاتی که امام هفتم حضرت موسیبنجعفر ـ علیهالسلام ـ آن را بشارت به اهل عقل و فهم دانستهاند این آیه است: (مطهری، 1371: 37):
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
« آزادی از دیدگاه امام خمینی (ره)»
آزادی، از حقوق فطری و طبیعی انسان است که خداوند متعال در وجود آدمی سرشته و آن را یکی از رسالتهای انبیا (علیهم السلام) قرار داده تا بشر را از اسارت برهانند و قانون بردگی را از بین ببرند. امیر مومنان علی (ع) این سرشتگی آزادی با انسان را به خلقت بشر مرتبط دانسته است: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا؛ بنده دیگران مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.» انسان در طول تاریخ تلاشهای فراوانی برای به دست آوردن آزادی، یعنی استیفای این حق طبیعی خویش به عمل آورده است. این تلاش آدمی محنتهای زیادی برای او به همراه داشته است. رنجها و اسارتهای زیاد، از دست دادن جوانها و ریخته شدن خونهای فراوان، بهای سنگینی بوده که بشر برای آزادی پرداخت کرده است. یکی از اهداف انقلاب اسلامی ما و رهبر کبیر آن نیز به دست آوردن آزادی بود. اما آزادیای که هدف امام و انقلاب بود از چه نوع است؟
باید پرسید آزادی چیست که آدمی برای آن، این همه فداکاری کرده است؟ دانشمندان، تعریفهای مختلفی از این واژه کردهاند که همه این تعریفها مبتنی بر جهان بینی و نوع نگرش آنان به هستی و انسان بوده است؛ یعنی عقیده آنان همگی در این تعریفها بازتاب روشن و آشکاری داشته است. نقل کلیه تعاریف موجب تطویل کلام است، اما همه آنها در دو تعریف خلاصه میشود: یکی تعریف الحادی یا سکولاریستی از آزادی و دیگری تعریف الهی.
بر اساس تعریف الحادی، آزادی حق انسان است و آدمی در نوع پوشاک، خوراک، مسکن، عقیده، رفتار و همه جنبههای زندگی آزاد است و به دیگر بیان، آزادی خواهشهای انسان است و انسان بر اساس مجموعهای از این خواستها و تمایلات نفسانی قانونمند شده و بدون توجه به امر و نهی الهی زندگی میکند؛ اما بر اساس تعریف الهی و صحیح، آزادی حقی است که خداوند برای انسان مقرر کرده و حد آن، مرزهایی است که در قوانین الهی مشخص شده است؛ به عبارت دیگر آزادیای که اسلام آن را نعمت بزرگ خداوند بیان میکند، میدان وسیعی است که تفکر و اندیشه و اساسا تمامی استعدادهای آدمی را به رشد و فلاح میرساند. هیچ یک از فیلسوفهای شرقی و غربی (سقراط، جان استوارت میل، تاماس کارلایل، فیخته، هگل، جان لاک و هرلوسکی) آزادی را مطلق ذکر نکردند؛ بلکه هر کدام با کلمهای از قبیل اخلاق، قانونمند شده طبیعت مادامی که به دیگران ضرر نرساند چارچوب دستورات و قوانین مملکتی آن را بیان کردهاند. بنابراین هیچ کس تاکنون آزادی را به معنای این که انسان آزاد هست هر کار بخواهد بکند و هر شکلی بخواهد زندگی کند و هر چه بخواهد بگوید و هر کجا بخواهد مسکن بسازد و... تعریف نکرده، چون این نوع آزادی با عقل و خرد انسانی ناسازگار است.
اهمیت آزادی
از آنجا که آزادی با ابعاد مختلفش در رشد و تکامل انسان و جامعه نقش موثری دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است و از موهبتهای الهی به شمار میرود. قرآن به آزادی عقیده و اندیشه اشاره میکند و همچنین یکی از رسالتهای پیامبران از آدم تا خاتم الانبیاء (ص) آزادی انسان از خمود و جمود و بردگی است. ائمه (علیهم السلام) هم آزادی انسان را مورد توجه قرار دادهاند. بنابراین قرآن و سنت، آزادی را جزو فطرت انسان میداند و یکی از علل انحطاط مسلمین در بعضی از اعصار را خمود و جمود فکری آنان و ناشی از نبودن آزادی ذکر میکند.
انواع آزادی
آزادی انواعی دارد: آزادی بیان، قلم، اندیشه، انتخاب همسر، شغل، مسکن و... تنوع آزادیها به تنوع نیازهای انسان بستگی دارد، چرا که انسان یک بعدی نیست؛ بلکه از ابعاد گوناگون روحی و جسمی برخوردار است. تکامل انسان به آن است که در هر یک از این عرصهها از آزادی به نحو صحیح و الهی استفاده کند و هویت انسانی خویش را رشد دهد. در کلام امام خمینی (ره) انواع آزادیها شرح و توضیح روشنی یافتهاند که اینک به برخی از آنها اشاره میکنیم.
آزادی عقیده و بیان
در اسلام به آزادی عقیده تاکید شده است، زیرا از یک سو انتخاب عقیده در فضای آزاد و به دور از اجبار و اکراه، امکانپذیر است آیه شریفه «لا اکراه فی الدین» گویای همین معناست و از سوی دیگر، نمایاندن اندیشه منطقی و عرضه برهان قوی، در فضای آزاد و هنگام وجود آزادی بیان میسر است. اما اساسا هر عقیدهای ناشی از اندیشه صحیح نیست؛ ممکن است منشا بسیاری از عقاید، عادتها، تعصبها و تقلید از گذشتگان باشد. این نوع عقیدهها نوعی جمود و خمود است که در این صورت قوه تفکر و اندیشه در درون انسان اسیر میشود، چنین آزادیای عقیدهای زیانبار و سهم مهلکی است برای جامعه.
امام راحل (ره) در خصوص آزادی عقیده چنین فرمود: «اسلام بیش از هر دینی و بیش از هر مسلکی به اقلیت مذهبی، آزادی داده است. آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسانها قرار داده است بهرهمند شوند.»
آزادی قلم
اندیشه انسان از طریق قلم و نوشتن به دیگران منتقل میشود. اگر تفکر و اندیشه آزاد است، قلم نیز باید در چارچوب شرع و منافع ملی، آزاد باشد. اسلام نه تنها محدود کننده چنین آزادیای نیست، بلکه تشویق کننده آن است. قرآن کریم، قلم را مقدس میشمارد و بدان سوگند میخورد. احادیث ما قلم دانشمندان را برتر از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
نگاهی به آزادی در اسلام
مقدمه
آزادی در اسلام به لحاظ محتوایی واژهای است مبهم، که در سیاست هم مورد استفاده قرار گرفت. از این رو با توجه به سیاست دینی جمهوری اسلامی لازم دیده شد تا محتوا و ماهیت آن در این نظام دینی، مورد بررسی قرار گیرد. فهم نوع برخورد اسلام با این مفهوم سیاسی، از لابهلای احادیث، روایات و قرآن مجید قابل دسترسی میباشد. در این پژوهش پس از ارائه تعریفی از ماهیت آزادی و آزادی اسلامی، به آسیبشناسی این مقوله، در زمان حاضر پرداخته که امید میرود برای پژوهشگران این عرصه خالی از فایده نباشد.
مفهوم آزادی
آزادی در لغت معادل «حریه»، «freedom» و «liberty» است، واژهای است که در مدت کوتاهی در واژگان سیاسی مردم به صورت پررنگی جا گرفته. با توجه به ماهیت اسلامی نظام حاکم بر کشور عزیزمان باید در انتخاب این شعارها یا هر اقدام سیاسی خرد و کلان دیگری با دقت و وسواس برخورد نمود. با معیارهای دین آن را تطبیق داده ، نظر اسلام را در مورد این مقوله جویا شد.
آزادی، به علت اطلاق در دو بار مثبت و منفی، فاقد معنا است، تنها وقتی به صورت تخصصی مطرح میشود که به صورت ترکیب اضافی درآید. مانند ؛ آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی اندیشه و واژههای متفاوت دیگری که برای مدتی در زبان سیاسی مردم رد و بدل میشد. (1)
ماهیت آزادی در دین اسلام
اصلیترین و ابتداییترین معنای آزادی، داشتن اختیار است و در مقابل جبر (مجبور بودن) قرار دارد. (2) آیاتی در قرآن وجود دارد که انسان را مختار دانسته افراد را نسبت به انجام برخی امور امر و نهی میکند زیرا امر و نهی تنها در مورد مخاطب مختار صادق است. انسان، همواره میخواهد در امور اختیاری، بی قید و افسار گسیخته و طبق هوای نفس عمل کند. و هیچ قانونی برای کنترل در اختیارات او وضع نشود. و در صورت وضع مجازاتی برای او در برنداشته باشد. (3) اگر معیارهای ذهنی افراد، غرایز و بعد حیوانی باشد، آزادی به عنوان عدم تقید به بسیاری از قوانین حاکم بر جامعه خواهد بود. البته در صورتی که قوانین آن جامعه کارآمد و ارزشی باشند. زیرا در جامعه ارزشی به کمال هویت انسانی و روحیات بشر توجه میشود. قانون مداری در آن، عین ارزش است و جامعه در راه رسیدن به ارزشهای کارآمدتر تکاپو مینماید. برای جداسازی و شناسایی جامعه ارزشی و حیوانی میتوان از عقل و دین بهره برد. عقل، ممیز انسان از غرایز و حیوانیت صرف است. (4) عقل به آزادی و اختیار هویت میدهد. درک ناکارآمدی غرایز در طی مسیر واقعی زندگی و احساس نیاز به قانون از عقل برمیخیزد. اما در ادامه قانون برتر، برای رسیدن به رشد و تعالی بیشتر، عقل، قدرت پاسخگویی کامل را ندارد (با توجه به وجود درصدهای مختلف عقلمداری در جامعه و تفاوت در تحلیلها، تفکرات و ...). از این رو، دین با ارائه قوانین برتر و ارسال رسل، بشر را در رسیدن به علم کاملتر و برداشت درست عقلانی راهنمایی میکند.
در روایات به این امر تصریح گشته و علم آموزی به عنوان امر واجب، مورد توجه قرار گرفته.(5) قرآن کریم ، کسانی که تعقل نمیورزند را همانند چهارپایان و حتی از آنان گمراهتر و نادانتر دانسته. (6)
اسلام، با احترام به اختیار انسان، با سفارش به علمآوری، انسان را به مدد نیروی تعقل رها نمیسازد. بلکه با احکام پویای دین، هدایت او را در دست میگیرد. تعالیم اسلام، همواره توجه صرف به مسائل مادی و غریزی را نکوهش کرده، آنرا حیوانیت برشمرده، توجه به مسائل غیرمادی ماورائی را در زندگی مدنظر قرار میدهد. (7) با وجود همه این مسائل، اسلام انسان را حتی در عرصه انتخاب دین، صاحب اختیار میداند. (8)
دین مجموعهای از احکام، قوانین و باید و نبایدها است که خداوند آنرا متناسب با ذات بشر و رشد و تعالی او وضع نموده. انسان عاقل با دقت در این قوانین، وجود آن را برای رسیدن خود و جامعه به کمال، ضروری میبیند. اسلام، نماینده گروه اهل تعقل را دانشمندان میداند.(9)
همانطور که بیان شد دین باید و نبایدهایی دارد از این رو انسان دینمدار، با انتخاب دین برای برخی رفتارهای خود، محدودیتی ایجاد میکند. اما با این حال، تلخی این محدودیت در رسیدن به جامعهای کارآمد، ارزش مدار، امین و هویت مند، شیرین مینماید. وقتی توجه به دین و انتخاب آن در زندگی بشر مورد توجه و تایید قرار گرفت، با نیروی تعقل و بدون اصرار، تعصب و غرض ورزی، باید به مطالعه ادیان پرداخت، تا بتوان کامل ترین دین را در رسیدن به کمال واقعی اتخاد نمود.
اسلام دین برتر
اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان فراوانی در اقصی نقاط جهان بوده و هستند که اسلام را دین برگزیده دانسته و آن را انتخاب نمودند. به طور مسلم، اگر مطالعه در ادیان بصورت ناقص، و با خودخواهی یا برخی تمایلات و احساسات جهت دار، همراه باشد، انسان را به مسیر اصلی رهنمون نخواهد ساخت. باید، کاملاً زلال بود و بیطرفانه به مطالعه و قضاوت در مورد آن پرداخت.
علم و دین دو ابزاری هستند که افراد با مسلح شدن به آن، مجاز به ارائه نظر و آزادی بیان میگردند. (10) از این رو، جایگاه دین برجستهتر میشود. اسلام، دینی کامل و برگزیده خداوند است که انسانهای آزاده ارزش مدار و بزرگان زیادی در آن به منحصه ظهور رسیدهاند. و این نبود، مگر در نتیجه روح حاکم بر تعالیم دین الهی که بشر را به مراتب بالای زندگی مادی و معنوی، رهنمون میسازد. که در سایر ادیان با این کیفیت وجود ندارد. (11)
ممیزه دیگر اسلام، عاری بودن آن از خرافات و زلالی احکام آن میباشد که همه اندیشمندان بیتعصب و اندیشهور به آن اذعان دارند. بعد متعالی دیگر اسلام، سادگی و روانی آن است که آن را در همه سطوح جامعه قابل استفاده و در سطح بالایی، قابل درک میسازد. این خصوصیات نیز همانند سایر خصوصیات برجسته این دین الهی، توسط اندیشهوران مسلمان و غیرمسلمان جهان، تحسین گشته است. (12) مشخصه برگزیده دیگر اسلام، همخوانی آن با روحیات بشر و توجه به زندگی فردی و اجتماعی می باشد که بسیار قابل درک و لمس است.
در مرحله بعد، با توجه به شناخت اسلام، به عنوان دین برگزیده، باید سراغ آن رفته، نظرش را پیرامون آزادی جویا شد.
اسلام در اصلیترین مرحله که مرحله انتخاب دین است انسان را در انتخاب مختار مینماید. اما پس از انتخاب دین، او را موظف به تبعیت و اطاعت مینماید. به پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم امر میشود تا با ملایمت و نرمی به تبلیغ دین بپردازد، بدون اصرار و خشونتی، این منطق اسلام و قوت ادله و براهین آن بود که باعث گسترش آن شد. به طور مسلم، به زور شمشیر نمیتوان اندیشهای را قلبها رسوخ داد و حمایت و دفاع آنها را از دین مشاهده نمود. این ماهیت عالمانه و جامع و ارزشمند اسلام است که به