لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
برزخ و حیات پس از مرگ
برزخ در لغت به معنای زمین و یا مکانی است که برزخ؛ حیات پس از مرگ بین دو چیز فاصله انداخته است. اما برزخ در اصطلاح قرآن، روایات و مجموعه تعالیم اسلامی به معنای عالم پس از مرگ و حدفاصل بین دنیا و آخرت است. شاید بتوان ادعا کرد که برزخ بدین معنا نخستین بار در تعالیم اسلامی و قرآن کریم استعمال گردیده است. این واژه تنها یک بار در قرآن آمده و در آن، حال انسان های تبهکار و مجرم، هنگام فرا رسیدن مرگ و درخواست غیرقابل قبول آنان مبنی بر بازگشت به دنیا و پاسخ آنان به اینکه فرا روی ایشان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند، گزارش شده است:«حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون jلعلی اعمل صلحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون». علاوه بر آیه مزبور، آیات دیگری را می توان یافت که به نوعی بر حقایق برزخی دلالت داشته و برای اثبات عالم پس از مرگ قابل استفاده است. در این آیات به موضوعات ذیل پرداخته شده است: ادامه حیات شهیدان پس از مرگ؛ احوال ارواح انسان ها هنگام انتقال از زندگی دنیوی به سرای دیگر؛ سرگذشت انسان ها پس از مرگ به همراه برخی خصوصیات و نحوه حیات آنها؛ تعدد حیات و مرگ. برزخ در حقیقت ادامه وجود عالم دنیا و استمرار حیات انسان پس از مرگ است، هر چند برخی از خصوصیات عالم دنیا از جمله امکان کسب اختیاری کمالات علمی در آنجا وجود ندارد. از این رو برخی بر این عقیده اند که فلسفه خلقت عالم برزخ که در میان دنیا و آخرت قرار گرفته مانند: فلسفه هر مرحله متوسط دیگر است که از یک سو زمینه ای برای آمادگی حضور در طرف دیگر ایجاد می کند، و از سوی دیگر از آنجا که قیامت برای همه انسان های طول اعصار، در یک روز تحقق می یابد راهی جز آن نیست که آنهایی که مرده اند در عالمی به انتظار باشند تا به همراه انسان های دیگر به عرصه قیامت وارد شوند. حقیقت برزخ
حقیقت عالم برزخ همان چیزی است که فیلسوفان در میان عوالم وجود از آن به «عالم مثال» تعبیر می کنند که مجرد از ماده است و برخی از عوارض مادی چون شکل و مقدار را داراست از نظر مرتبه بین عالم ماده و عالم عقل قرار گرفته است. و انسان بعد از مرگ تا بر پایی قیامت در آن حیات خواهد داشت و هم اکنون نیز محیط به انسان هاست، چنان که از برخی نقل شده که از کلمه وراء در آیه «و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» معنای احاطه را استفاده نموده اند. با ملاحظه برخی آیات قرآن شواهدی می توان یافت که بدن برزخی به لحاظ خصوصیت شبیه بدن دنیایی است و نفس به آن تعلق پیدا می کند. «و خلقنا لهم من مثله ما یرکبون» در روایتی از امام صادق آمده که: روح پس از مرگ به بدنی مانند بدن دنیوی منتقل می شود... روایات دیگری نیز به همین مضمون وجود دارد که برخی برای تطبیق آن ها با بدن مثالی تلاش نموده اند. بعضی نیز معتقدند که روایات خاص و عام با هم تنافی دارند مبنی بر اینکه روح بعد از مفارقت بدن به اجسامی که در نهایت لطافت هستند تعلق می گیرد. در پاسخ باید گفت که این اجسام شبیه جسم جن و شبیه بدن عنصری هستند به نحوی که اگر کسی او را ببیند می گوید این همان شخصی است که در دنیا او را دیدیم. اثبات برزخ
برخی گفته اند اصولاً مسئله برزخ ماهیت نقلی دارد و عقل به آن راهی ندارد. با این حال بعضی بر این عقیده اند که علاوه بر ادله نقلی، دلائل عقلی نیز می تواند ثواب و عقاب برزخی را اثبات کند. البته تجزیه و تحلیل ادله یاد شده نشان می دهد که این ادله بیش از آنکه ضرورت برزخ را اثبات کند امکان آن را ثابت می کند. در هر حال این نکته درخور توجه است که تبیین عقلی نوعی بقا برای انسان در قالب بقای روح که استمرار وجودی انسان را پس از مرگ تضمین کند، از پیش فرض های مسلم پذیرش عقلانی برزخ است، هر چند در این بیان برخی احتمال پذیرش حقیقت حیات برزخی را بدون پذیرفتن حقیقتی به نام روح و نفس برای انسان را نیز مطرح کرده اند. افزون بر این، برای اثبات برزخ ممکن است به ادله تجربی وحسی با استفاده از روش هایی که می توان با ارواح گذشتگان ارتباط برقرار کرد نیز بهره گرفت، این روش ها که در علمی به نام فراروانشناسی ارائه می گردد، اثبات می کند که برای مردگان، نوعی حیات و زندگی تحقق دارد که همان برزخ است. توجه به این نکته نیز لازم است که خواه دلیل عقلی را در اثبات حیات برخی بپذیریم خواه آن را ناتمام بدانیم، در هر صورت، اصل این مساله در مجموعه معارف اسلامی امری روشن است و از همین روی برخی از صاحب نظران احتمال ضروری بودن آن را بعید ندانسته اند. به عقیده برخی از محققان، مساله حیات برزخی در اواسط عهد رسول خدا از ضروریات قرآنی نبوده و حتی امروزه نیز برخی از مسلمانان که نفس انسان را مجرد نمی دانند، به نوعی این حقیقت را نمی پذیرند. به هر حال مهم ترین دلایل حیات برزخی، آیات و روایات است که در ذیل به بررسی آیات الهی در این باره می پردازیم: 1- در پیش بودن برزخ برزخ، حقیقتی است که ورای انسان ها قرار دارد. برخی وراء را به معنای پشت و ورائی بودن برزخ را به منزله مانعی از بازگشت به دنیا دانسته اند و برخی دیگر وراء را به معنای جلو دانسته و از آیه چنین استفاده کرده اند که برزخ حقیقتی است که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب
مقدمه
نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است. بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است.
طرح مسئله
دراین زمینه تاجیک برای طرح مسئله از چند سوال بنیادین آغاز می کند:
…" آیا جامعه ایرانی ، اساسا"، استعداد بر تابیدن «رقابت سیاسی سالم و قاعده مند» را دارا است؟
آیا فرهنگ سیاسی ما، حامل دقایق و هنجارهای مترتب بر بازی و رقابت مسالمت آمیز حزبی است؟
آیا ادغام «سیاست» و «ایدئولوژی» در این مرز و بوم نوعی انسداد، تصلب و عصبیت را جایگزین «عقلانیت»در پهنه کنش و واکنش های سیاسی نکرده است؟آیا فرهنگ عمومی قانون گریز، استبدادگرا، فردگرا،کلام محور (دو انگار)، خودی و دگرساز، قداست پرور، «فصل»گرا و «وصل» ستیز ما ایرانیان، ترجمه عینی و عملی خودرا در قالب رقابت های سیاسی«جدایی طلب»، «قهرآمیز» و «فراق مسلک» نیافته است؟چرا به رغم گذشت یک سده از تجربه فعالیت سیاسی، بازیگران سیاسی ایرانی، کماکان، متصف به صفاتی همچون «آستانه پایین تحمل و جذب»، «آستانه بالای دگر سازی و طرد»، « استعداد پایین پیوست جمعی» ، «استعداد بالای گسست فردی»، «بی آستانگی قانونی» و... هستند؟
آیا اساسا"روحیه ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی، رفتار و اندر کنش های تشکیلاتی و حزبی(کنش های جدی سیاسی) را بر می تابند؟)
سوال اصلی
- چرا احزاب سیاسی در ایران نمی توانند کارویژه های حزبی مانند تجمیع و تبیین منافع را به خوبی انجام دهند؟
- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟
- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثرحزبی در جامعه ایران شده است؟
اهمیت و ضرورت مسئله
بی تردید اطلاق مسئله به روند تحولات حزبی درایران و مسئله وار دیدن این پدیده سیاسی و اجتماعی نیازمند دلایل توجیهی و طرح اهمیت موضوع است که برخی از اهم این دلایل عبارتند از:
-از نظر توسعه ای، فرایند دمکراتیزه شدن و افزایش مشارکت های مردمی در تصمیم سازی های سیاسی و اقتصادی و بطور کلی مدیریت جامعه برای بهتر زیستن و رفاه عمومی نیازمند ساخت یابی احزاب و سازمان های سیاسی پایدار و فراگیری است که بتواند آحاد مردم را در درون خود شکل داده و از توده گرایی فاصله گیرد. ازاینرو با توجه به اینکه هنوز چنین فضایی برای رشد و توسعه نهادهای مدنی ازقبیل احزاب فراهم نشده است بررسی پیرامون دلایل و تبعات آن به عنوان یک مسئله می تواند زمینه ساز توسعه سیاسی شود.
- از نظر ساختی و کارکردی نیز هدف از تشکیل احزاب، سازماندهی رابطه میان دولت و مردم برای مدیریت بهتر و مشارکتی جامعه مدنی است و دراین راستا سازوکارهای دمکراتیکی برای توسعه دمکراسی در جامعه ضروری است. از این منظر نیز ساختار وکارکرد احزاب سیاسی با همه تجربه نسبتا طولانی و فرازو فرود های بسیار هنوز فاقد خدمات رسانی مطلوب است. ازاینرو بعنوان یک مسئله، قابل توجه و بررسی است.
الف) از یکسو فقدان نهاد و نمادهای دمکراسی می تواند زمینه ساز عدم پایایی اپوزیسیون سازمان یافته و مؤثر گردد. همچنین در فضای اختناق و سرکوب آموزش عملی و نظری نیز دارای محدودیت هایی است که می تواند منجر به یکسویه نگری و عمل گرایی بدنه و تشدید فضای نخبه گرایی در درون این سازمان ها گردد. سانترالیزم و ظهور نمادهای غیردمکراتیک در این موقعیت نیز از دیگر برآیندهای ناگزیری است که می تواند ماندگاری و پویایی این سازمانها را در معرض خطر قرار دهد. بی تردید در افق گسترده، ارتباط این سازمانها با هواداران خود نیز می تواند دستخوش نوعی روابط رمه- شبانی گردد که دارای آثار منفی و ناپایداری است که در شرایط آزاد و شکست فضای اختناق خود را نمایان می سازد. نمونه این پیامد آسیب شناختی را می توان در شرایط انقلابی سال ۵۷ نیز مشاهده کرد. ب) از سوی دیگر از منظر اثر گذاری اپوزیسیون بر فرایند دمکراسی می توان این پیامدهای آسیب ساز را دنبال کرد.
موریس دوورژه» جامعهشناس فرانسوی علاوه بر منشا پارلمانی برای احزاب که توضیح دادیم، منشا «برونی» نیز برای احزاب ذکر میکند. براین اساس احزاب از سوی انجمنهای روشنفکری، گروههای اجتماعی، فرقههای مذهبی، دولتها، اشخاص متنفذ، اتحادیههای کارگری و دهقانی و ... پایهگذاری شدند. چنانکه منشا حزب کارگر انگلیس به سال ۱۸۹۹ و سندیکاهای کارگری آن زمان برگشته و گروههای مذهبی نیز از اواخر قرن ۱۹ احزاب در اروپا را سروسامان دادند که از جمله در هلند احزابی چون «حزب ضد انقلابیون» و «حزب مسیحی تاریخی» شکل گرفتند و سرانجام به احزاب دموکرات مسیحی کنونی منجر شدند. ... "شکل دوم تشکیل احزاب را سوسیالیستها پیریزی کردند چنانکه درست برعکس احزاب قبلی، این بار با تکیه بر مردم و تودهها و نه نخبگان متنفذ، تصمیم به تامین هزینههای انتخاباتی خویش گرفتند و در حقیقت هزینههای حزب، از حق عضویت تکتک افراد عضو حزب تامین میشد.این احزاب دارای کادر ثابت و اداری و تشکل از سازمانهای پیچیده و منسجم و تشکیلات مشخص و با برنامه بودند و از آنجا که براساس مرام و مسلک ویژه و مکتبی خاص شکل گرفته بودند در حقیقت رویکرد و رویه ایدئولوژیک یا مکتبی داشتند" (میربد، " درغرب احزاب سیاسی متکی به طبقات اجتماعی هستند. احزاب اشرافی محافظه کار بر طبقه ثروتمندان زمیندار ۱۳۸۵( و فئودال تکیه دارند و احراب لیبرال به طبقه بورژوازی صنعتی و تجاری که ثروتمندان جدید جامعه را دربر می گیرد و روشنفکران به این حزب گرایش دارند. همچنین احزاب سوسیالیست و کارگری، پدیده های قرن بیستم هستند که با رشد طبقه کارگر پدید آمدند، رنگ دیگری به رقابت های حزبی دادند و تضاد طبقاتی را شدت بخشیدند" (سعیدی، ۱۳۷۷)". لیبرالیسم با ادعای سپردن حق ویژه به پادشاه یا مقامات مذهبی مخالف است. در دنیای مدرن شایستهسالاری جای این امتیازها را میگیرد. ضمن رعایت آزادی فردی، دولت مؤظف میشود که حداقلهای زندگی را برای شهروندان نیازمند فراهم کند. برخلاف حقوق طبیعی و حقوق بشر که خودبهخود باید وجود داشته باشند و هیچ نهاد و قدرتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب
مقدمه
نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است. بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است.
طرح مسئله
دراین زمینه تاجیک برای طرح مسئله از چند سوال بنیادین آغاز می کند:
…" آیا جامعه ایرانی ، اساسا"، استعداد بر تابیدن «رقابت سیاسی سالم و قاعده مند» را دارا است؟
آیا فرهنگ سیاسی ما، حامل دقایق و هنجارهای مترتب بر بازی و رقابت مسالمت آمیز حزبی است؟
آیا ادغام «سیاست» و «ایدئولوژی» در این مرز و بوم نوعی انسداد، تصلب و عصبیت را جایگزین «عقلانیت»در پهنه کنش و واکنش های سیاسی نکرده است؟آیا فرهنگ عمومی قانون گریز، استبدادگرا، فردگرا،کلام محور (دو انگار)، خودی و دگرساز، قداست پرور، «فصل»گرا و «وصل» ستیز ما ایرانیان، ترجمه عینی و عملی خودرا در قالب رقابت های سیاسی«جدایی طلب»، «قهرآمیز» و «فراق مسلک» نیافته است؟چرا به رغم گذشت یک سده از تجربه فعالیت سیاسی، بازیگران سیاسی ایرانی، کماکان، متصف به صفاتی همچون «آستانه پایین تحمل و جذب»، «آستانه بالای دگر سازی و طرد»، « استعداد پایین پیوست جمعی» ، «استعداد بالای گسست فردی»، «بی آستانگی قانونی» و... هستند؟
آیا اساسا"روحیه ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی، رفتار و اندر کنش های تشکیلاتی و حزبی(کنش های جدی سیاسی) را بر می تابند؟)
سوال اصلی
- چرا احزاب سیاسی در ایران نمی توانند کارویژه های حزبی مانند تجمیع و تبیین منافع را به خوبی انجام دهند؟
- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟
- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثرحزبی در جامعه ایران شده است؟
اهمیت و ضرورت مسئله
بی تردید اطلاق مسئله به روند تحولات حزبی درایران و مسئله وار دیدن این پدیده سیاسی و اجتماعی نیازمند دلایل توجیهی و طرح اهمیت موضوع است که برخی از اهم این دلایل عبارتند از:
-از نظر توسعه ای، فرایند دمکراتیزه شدن و افزایش مشارکت های مردمی در تصمیم سازی های سیاسی و اقتصادی و بطور کلی مدیریت جامعه برای بهتر زیستن و رفاه عمومی نیازمند ساخت یابی احزاب و سازمان های سیاسی پایدار و فراگیری است که بتواند آحاد مردم را در درون خود شکل داده و از توده گرایی فاصله گیرد. ازاینرو با توجه به اینکه هنوز چنین فضایی برای رشد و توسعه نهادهای مدنی ازقبیل احزاب فراهم نشده است بررسی پیرامون دلایل و تبعات آن به عنوان یک مسئله می تواند زمینه ساز توسعه سیاسی شود.
- از نظر ساختی و کارکردی نیز هدف از تشکیل احزاب، سازماندهی رابطه میان دولت و مردم برای مدیریت بهتر و مشارکتی جامعه مدنی است و دراین راستا سازوکارهای دمکراتیکی برای توسعه دمکراسی در جامعه ضروری است. از این منظر نیز ساختار وکارکرد احزاب سیاسی با همه تجربه نسبتا طولانی و فرازو فرود های بسیار هنوز فاقد خدمات رسانی مطلوب است. ازاینرو بعنوان یک مسئله، قابل توجه و بررسی است.
الف) از یکسو فقدان نهاد و نمادهای دمکراسی می تواند زمینه ساز عدم پایایی اپوزیسیون سازمان یافته و مؤثر گردد. همچنین در فضای اختناق و سرکوب آموزش عملی و نظری نیز دارای محدودیت هایی است که می تواند منجر به یکسویه نگری و عمل گرایی بدنه و تشدید فضای نخبه گرایی در درون این سازمان ها گردد. سانترالیزم و ظهور نمادهای غیردمکراتیک در این موقعیت نیز از دیگر برآیندهای ناگزیری است که می تواند ماندگاری و پویایی این سازمانها را در معرض خطر قرار دهد. بی تردید در افق گسترده، ارتباط این سازمانها با هواداران خود نیز می تواند دستخوش نوعی روابط رمه- شبانی گردد که دارای آثار منفی و ناپایداری است که در شرایط آزاد و شکست فضای اختناق خود را نمایان می سازد. نمونه این پیامد آسیب شناختی را می توان در شرایط انقلابی سال ۵۷ نیز مشاهده کرد. ب) از سوی دیگر از منظر اثر گذاری اپوزیسیون بر فرایند دمکراسی می توان این پیامدهای آسیب ساز را دنبال کرد.
موریس دوورژه» جامعهشناس فرانسوی علاوه بر منشا پارلمانی برای احزاب که توضیح دادیم، منشا «برونی» نیز برای احزاب ذکر میکند. براین اساس احزاب از سوی انجمنهای روشنفکری، گروههای اجتماعی، فرقههای مذهبی، دولتها، اشخاص متنفذ، اتحادیههای کارگری و دهقانی و ... پایهگذاری شدند. چنانکه منشا حزب کارگر انگلیس به سال ۱۸۹۹ و سندیکاهای کارگری آن زمان برگشته و گروههای مذهبی نیز از اواخر قرن ۱۹ احزاب در اروپا را سروسامان دادند که از جمله در هلند احزابی چون «حزب ضد انقلابیون» و «حزب مسیحی تاریخی» شکل گرفتند و سرانجام به احزاب دموکرات مسیحی کنونی منجر شدند. ... "شکل دوم تشکیل احزاب را سوسیالیستها پیریزی کردند چنانکه درست برعکس احزاب قبلی، این بار با تکیه بر مردم و تودهها و نه نخبگان متنفذ، تصمیم به تامین هزینههای انتخاباتی خویش گرفتند و در حقیقت هزینههای حزب، از حق عضویت تکتک افراد عضو حزب تامین میشد.این احزاب دارای کادر ثابت و اداری و تشکل از سازمانهای پیچیده و منسجم و تشکیلات مشخص و با برنامه بودند و از آنجا که براساس مرام و مسلک ویژه و مکتبی خاص شکل گرفته بودند در حقیقت رویکرد و رویه ایدئولوژیک یا مکتبی داشتند" (میربد، " درغرب احزاب سیاسی متکی به طبقات اجتماعی هستند. احزاب اشرافی محافظه کار بر طبقه ثروتمندان زمیندار ۱۳۸۵( و فئودال تکیه دارند و احراب لیبرال به طبقه بورژوازی صنعتی و تجاری که ثروتمندان جدید جامعه را دربر می گیرد و روشنفکران به این حزب گرایش دارند. همچنین احزاب سوسیالیست و کارگری، پدیده های قرن بیستم هستند که با رشد طبقه کارگر پدید آمدند، رنگ دیگری به رقابت های حزبی دادند و تضاد طبقاتی را شدت بخشیدند" (سعیدی، ۱۳۷۷)". لیبرالیسم با ادعای سپردن حق ویژه به پادشاه یا مقامات مذهبی مخالف است. در دنیای مدرن شایستهسالاری جای این امتیازها را میگیرد. ضمن رعایت آزادی فردی، دولت مؤظف میشود که حداقلهای زندگی را برای شهروندان نیازمند فراهم کند. برخلاف حقوق طبیعی و حقوق بشر که خودبهخود باید وجود داشته باشند و هیچ نهاد و قدرتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مراقبت های پس از زایمان ( مرجع کامل اطلاعات )
تعاریف مراقبت های پس از زایمان
پس از زایمان
مراقبت های معمول پس از زایمان، طی 3 ملاقات انجام می شود که ملاقات اول در روزهای 1 تا 3، ملاقات دوم در روزهای 10 تا 15 و ملاقات سوم در روزهای 42 تا 60 پس از زایمان انجام می شود. مراقبت های نوزاد نیز در3 نوبت شامل مراقبت بدو تولد، مراقبت روزهای 3 تا 5 و مراقبت روز 30 انجام می شود.
برای مادری که در بیمارستان زایمان می کند، مراقبت پس از زایمان در بیمارستان را می توان مراقبت بار اول پس از زایمان محسوب کرد.
نوزاد مادری که به هر دلیل تحت درمان داروهای روان گردان است، باید تحت مراقبت متخصص اطفال قرار بگیرد.
آموزش و توصیه:
طی ملاقات های پس از زایمان در مورد بهداشت فردی و روان و جنسی، علائم خطر، شکایت شایع، تغذیه و مکمل های دارویی، نحوه شیردهی و مشکلات و تداوم آن، مراقبت از نوزاد و علائم خطر نوزاد، مشاوره تنظیم خانواده، مراجعه برای انجام پاپ اسمیر در صورت نیاز و مراجعه برای دریافت خدمات تنظیم خانواده، بهداشت دهان و دندان به مادر آموزش دهید.
نکته: در هر ملاقات، علائم خطر را به مادر گوشزد کنید و مطمئن شوید که این علائم را فراگرفته است.
اختلال هوشیاری:
عدم پاسخگویی مادر به تحریکات وارده (نیشگون، ضربه، نور و…) یا عدم درک زمان و مکان
ارزیابی علائم خطر فوری:
در ملاقات اول و دوم، ابتدا مادر را از نظر وجود علائم خطر فوری بررسی کنید.
التهاب لثه: متورم، پرخون و قرمز شدن لثه
بررسی پرونده و آشنایی با وضعیت مادر:
در ملاقات دوم و سوم، فرم مراقبت را مرور کرده و نقایصی مانند تکمیل نبودن قسمتهای مختلف را رفع کنید.
بیماری زمینه ای:
منظور بیماری های قلبی، کلیوی، دیابت، فشارخون بالا، صرع،… است.
پاپ اسمیر:
در ملاقات سوم طبق راهنما و با تأکید به این نکته که مادر لکه بینی نداشته باشد، از دهانه رحم نمونه بگیرید.
پوسیدگی دندان:
تخریب ساختمان دندان به دنبال فعالیت میکروب های پوسیدگی زای دهان که علائم آن عبارتند از:
تغییر رنگ مینای دندان به رنگ قهوه ای یا سیاه
سوراخ شدن دندان
حساس بودن یا درد گرفتن دندان هنگام مصرف غذاهای سرد و گرم یا ترش و شیرین
حساس بودن یا درد گرفتن دندان هنگام فشردن دندانها بر همدیگر
تاریخ مراجعه بعدی:
تاریخ مراجعه بعدی مادر را تعیین و یادآوری کنید.
ترشحات مهبل:
خروج ترشحات چرکی و بد بو را از مهبل سئوال کنید.
تزریق رگام:
آمپول رگام را در مادر ارهاش منفی با همسر ارهاش مثبت درصورتی که هنگام زایمان دریافت نکرده باشد، طی 72 ساعت اول پس از زایمان به صورت عضلانی تزریق کنید.
تجویز مکمل های دارویی: مکمل های دارویی را طبق راهنما برای مادر تجویز کنید.
نکته: توجه داشته باشید که مادر باید تا 3 ماه پس از زایمان مکمل مصرف کند. بنابراین مطمئن شوید که مادر به میزان مورد نیاز قرص آهن و مولتی ویتامین دارد.
تشکیل پرونده:
برای تشکیل پرونده، «فرم مراقبت پس از زایمان» را تکمیل کنید.
تشنج:
انقباضات تونیک و کلونیک تمام یا قسمتی از بدن
تنفس مشکل:
مادر به هر دلیلی نمی تواند به راحتی نفس بکشد.
جرم دندانی:
چنانچه پلاک میکروبی به وسیله مسواک زدن و یا نخ کشیدن از سطح دندانها پاک نگردد و مدت طولانی روی دندان باقی بماند، به لایه ای سفت به رنگ زرد یا قهوه ای تبدیل می گردد.
خونریزی:
معمولاً در روزهای پس از زایمان به تدریج از مقدار ترشحات خونی مهبل کاسته شده و کم رنگ می شود. در ملاقات سوم خروج ترشحات خونی از مهبل را سئوال کنید.
درد شکم و یا پهلوها:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مراقبت های پس از زایمان ( مرجع کامل اطلاعات )
تعاریف مراقبت های پس از زایمان
پس از زایمان
مراقبت های معمول پس از زایمان، طی 3 ملاقات انجام می شود که ملاقات اول در روزهای 1 تا 3، ملاقات دوم در روزهای 10 تا 15 و ملاقات سوم در روزهای 42 تا 60 پس از زایمان انجام می شود. مراقبت های نوزاد نیز در3 نوبت شامل مراقبت بدو تولد، مراقبت روزهای 3 تا 5 و مراقبت روز 30 انجام می شود.
برای مادری که در بیمارستان زایمان می کند، مراقبت پس از زایمان در بیمارستان را می توان مراقبت بار اول پس از زایمان محسوب کرد.
نوزاد مادری که به هر دلیل تحت درمان داروهای روان گردان است، باید تحت مراقبت متخصص اطفال قرار بگیرد.
آموزش و توصیه:
طی ملاقات های پس از زایمان در مورد بهداشت فردی و روان و جنسی، علائم خطر، شکایت شایع، تغذیه و مکمل های دارویی، نحوه شیردهی و مشکلات و تداوم آن، مراقبت از نوزاد و علائم خطر نوزاد، مشاوره تنظیم خانواده، مراجعه برای انجام پاپ اسمیر در صورت نیاز و مراجعه برای دریافت خدمات تنظیم خانواده، بهداشت دهان و دندان به مادر آموزش دهید.
نکته: در هر ملاقات، علائم خطر را به مادر گوشزد کنید و مطمئن شوید که این علائم را فراگرفته است.
اختلال هوشیاری:
عدم پاسخگویی مادر به تحریکات وارده (نیشگون، ضربه، نور و…) یا عدم درک زمان و مکان
ارزیابی علائم خطر فوری:
در ملاقات اول و دوم، ابتدا مادر را از نظر وجود علائم خطر فوری بررسی کنید.
التهاب لثه: متورم، پرخون و قرمز شدن لثه
بررسی پرونده و آشنایی با وضعیت مادر:
در ملاقات دوم و سوم، فرم مراقبت را مرور کرده و نقایصی مانند تکمیل نبودن قسمتهای مختلف را رفع کنید.
بیماری زمینه ای:
منظور بیماری های قلبی، کلیوی، دیابت، فشارخون بالا، صرع،… است.
پاپ اسمیر:
در ملاقات سوم طبق راهنما و با تأکید به این نکته که مادر لکه بینی نداشته باشد، از دهانه رحم نمونه بگیرید.
پوسیدگی دندان:
تخریب ساختمان دندان به دنبال فعالیت میکروب های پوسیدگی زای دهان که علائم آن عبارتند از:
تغییر رنگ مینای دندان به رنگ قهوه ای یا سیاه
سوراخ شدن دندان
حساس بودن یا درد گرفتن دندان هنگام مصرف غذاهای سرد و گرم یا ترش و شیرین
حساس بودن یا درد گرفتن دندان هنگام فشردن دندانها بر همدیگر
تاریخ مراجعه بعدی:
تاریخ مراجعه بعدی مادر را تعیین و یادآوری کنید.
ترشحات مهبل:
خروج ترشحات چرکی و بد بو را از مهبل سئوال کنید.
تزریق رگام:
آمپول رگام را در مادر ارهاش منفی با همسر ارهاش مثبت درصورتی که هنگام زایمان دریافت نکرده باشد، طی 72 ساعت اول پس از زایمان به صورت عضلانی تزریق کنید.
تجویز مکمل های دارویی: مکمل های دارویی را طبق راهنما برای مادر تجویز کنید.
نکته: توجه داشته باشید که مادر باید تا 3 ماه پس از زایمان مکمل مصرف کند. بنابراین مطمئن شوید که مادر به میزان مورد نیاز قرص آهن و مولتی ویتامین دارد.
تشکیل پرونده:
برای تشکیل پرونده، «فرم مراقبت پس از زایمان» را تکمیل کنید.
تشنج:
انقباضات تونیک و کلونیک تمام یا قسمتی از بدن
تنفس مشکل:
مادر به هر دلیلی نمی تواند به راحتی نفس بکشد.
جرم دندانی:
چنانچه پلاک میکروبی به وسیله مسواک زدن و یا نخ کشیدن از سطح دندانها پاک نگردد و مدت طولانی روی دندان باقی بماند، به لایه ای سفت به رنگ زرد یا قهوه ای تبدیل می گردد.
خونریزی:
معمولاً در روزهای پس از زایمان به تدریج از مقدار ترشحات خونی مهبل کاسته شده و کم رنگ می شود. در ملاقات سوم خروج ترشحات خونی از مهبل را سئوال کنید.
درد شکم و یا پهلوها: