لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
پارسَه ( تخت جمشید ) Persepolis
هخامنشیان همچون نیاکان خود عادت به کوچ کردن داشتند ، و معمولاً همه سال را در یک جا به سر نمیبردند، بلکه بر حسب اقتضای آبوهوا، هر فصلی را در یکی از پایتختهای خود سر میکردند. در فصل سرما ، در بابل و شوش اقامت داشتند ، و در فصل گرمی ِهوا به همدان میرفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوای تازه و خنکی داشت .
این سه شهر « پایتخت » به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند که « پایتخت آئینیِ » هخامنشیان به شمار میرفتند، یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار میشد، و دیگری « پارسَه » که برای پارهای تشریفات دیگر به کار میآمد.
این دو شهر « زادگاه » و « پرورشگاه » و به اصطلاح « گهواره » پارسیان به شمار میرفت، و گور بزرگان و نامآوران آنان در آنجا بود و اهمیت ویژهای داشتند؛ به عبارت دیگر، اینها مراکز مذهبی ایرانیان هخامنشی بودند، مانند اورشلیم و واتیکان، که نظر به اهمیت آیینی خود، مرکز ثقل بسیاری از حوادث بودهاند. البته از این دو تختجمشید بیشتر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسکندر مقدونی آن را به عمد آتش زد تا گهواره و تکیهگاه دولت هخامنشی را از میان ببرد.
نام راستین این شهر پارْسَهْ بوده است که از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس میخواندند. پارسه به همین صورت در سنگ نوشته خشیارشا بر جرز درگاهای « دروازه همه ملل » نوشته شده است، و در لوحههای عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تختجمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر بسیار کم آگاهی داشتهاند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده است، و در جریانهای تاریخ سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمیگرفته. به علاوه، احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبودهاند به مکانهای مذهبی رفت وآمد کنند و در باب آن آگاهیهایی به دست آورند؛ همچنان که تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کمتر میتوانستند در باب مشاهد و امامزادههای ایرانی تحقیق کنند. بعضی گمان کردهاند که در برخی از نوشتههای یونانی از پارسه به صورت پارسیان «persain» و یا شهر پارسیان نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد.
پِرسِه پُلیس ( پرسپولیس )
نام مشهور غربی تختجمشید ، یعنی پِرْسِهْ پُلیْس (Perse Polis) ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْپُلیْس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپْتوُلیْس Persep tolis لقبی است برای آِتِنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و «ویرانکننده شهرها» معنی می دهد.این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم ق.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد «شهر پارسیان» به کار برده است (سُوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست عمدی، به صورت سادهترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آنجا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام «پارسه» را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند چون کتیبهها را دیگر نمیتوانستند بخوانند و در دوره ساسانی آن را «صدستون» میخواندند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده است، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم میشناختهاند. در دورههای بعد، در خاطر ه مردم فارس، «صدستون» به «چهلستون» و «چهلمنار» تبدیل شد. جُزَفا باربارو، از نخستین اروپاییانی که این آثار را دیده است (سال 1474 میلادی)، آن را ِچْلمِنار (چهلمنُار) خوانده است. پس از برافتادن هخامنشیان خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت، و خاطره شان با یاد پادشاهان افسانهای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت، و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید پادشاه افسانهای که ساختمانهای پرشکوه و شگرف را به او نسبت میدادند دانستند و کمکم این نام افسانهای را بر آن بنا نهادند.
صفه ی پارسه
تختجمشید بر روی صفهای بنا شده است که کمی بیشتر از یکصد و بیستو پنج هزار متر مربع وسعت دارد. خود صفه برفراز و متکی به صخرهای است که از سمت شرق پشت به کوه میترا یا مهر (= کوه رحمت) داده است و از شمال و جنوب و غرب در درون جلگه مرودشت پیش رفته و شکل آن را میتوان یک چهار ضلعی دانست که ابعاد آن تقریباً چنین است: 455 متر در جبهه غربی ، 300 متر در طرف شمالی ، 430 متر در سوی شرقی و 390 متر در سمت جنوبی کتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحاً گواهی میدهد که در این مکان هیچ بنایی قبل از وی موجود نبوده است.
کارهای ساختمانی تختجمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م آغاز شد. اول از همه میبایست این تخت بسیار بزرگ را برای برآوردن کوشک شاهی آماده سازند: بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودیها را با خاک و تختهسنگهای گران انباشتند، و قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تختهسنگهای کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آنکه این سنگهای بزرگ بر هم استوار بمانند آنها را با بستهای دم چلچلهای آهنی به هم پیوستند و روی بستها را با سرب پوشانیدند (این بستهای فلزی را دزدان و سنگربایان کنده و بردهاند؛ تنها تعداد کمی از آنها را بر جای ماندهاند). این تخته سنگها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپههای اطراف صفه استخراج میشده و یا سنگهای آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تختجمشید میآوردهاند. خرده سنگها و سنگهای بیمصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
کارآفرینی مبتنی بر علم
3-2 الگوی مطالعه کارآفرینی مبتنی بر علم
در قسمت قبل ضرورت توجه به کارآفرینی مبتنی بر علم تاریخچه شکل گیری آن در دنیا و بعضی از مفاهیم و رویکردها در رابطه با آن، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این قسمت سعی میشود الگویی برای مطالعه کارآفرینی مبتنی بر علم ارایه شود.
الگوهای که تاکنون در رابطه با کارآفرینی مبتنی بر علم ارایه شدهاند، بر محور چهار کلید واژه بنگاه مشتق از دانشگاه، دانشگاه کارآفرینی، تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی و دانشگاه نوآور شکل گرفتهاند. هر یک از این الگوها تنها جزیی از سیستم وسیع و پیچیده کارآفرینی مبتنی بر عمل را مورد توجه و تاکید قرار دادهاند. در این قسمت ضمن اشاره به بعضی از الگوهای گذشته، سعی میشود یک الگوی جامع و پویا از کارآفرینی مبتنی بر علم ارایه شود. این الگو، سیستم کارآفرینی مبتنی بر علم نامیده میشود. طبق این الگوی کارآفرینی مبتنی بر علم زیرسیستمی از سیستم کارآفرینی به مفهوم عامل است.
در ادامه مقاله مولفههای مهم سیستم کارآفرینی مبتنی بر علم از نظر کارکردی در قالب نهادها، فرایند و ستانده به اختصار تشریح میشود. با توجه به اینکه تا وقتی فرایند کارآفرینی روشن نباشد نمیتوان نهاد و ستاندههای سیستم کارآفرینی را تعیین کرد،ابتدا فرایند کارآفرینی مبتنی بر علم بررسی میشود. لذا در این قسمت از مقاله در رابطه با این موضوع بحث خواهد شد، به بحث نهادهها و ستاندههای کارآفرینی مبتنی بر علم در قسمتهای سوم و چهارم پرداخته خواهد شد.
1-3-2فرایند کارآفرینی مبتنی بر علم
کارآفرینی به مفهوم عام فرایندی است که طی آن فرصتهای تجاری برای تولید کالا و خدمات آینده کشف، ارزیابی و بهرهبرداری شود. این فرآیند شامل تمام وظایف، فعالیتها و اعمالی است که در راستای کشف و بهرهبرداری از فرصت تجاری جدید و تاسیس سازمان جدید انجام میشود. در کل دو نوع فرایند کارآفرینی را میتوان از هم تمییز داد: کارآفرینی فرد و کارآفرینی سازمانی. اگر فرایند کارآفرینی به وسیله فردی مستقل از سازمان خاص سازماندهی شود، فرایند کارآفرینی فردی نامیده میشود. کارآفرینی فردی سابقهای به طول عمل بنگاه اقتصادی دارد.
کارآفرینی سازمانی خود بر دو نوع است: کارآفرینی در سازمان و کارآفرینی توسط سازمان. کارآفرینی در سازمان به معنی آغاز فعالیت اقتصادی جدید یا دیگر گرایشات و فعالیتهای نوآوری توسط فردی یا گروهی از افراد به عنوان عضوی از سازمان، در دورن سازمان موجود است. این سازمان، سازمان مادر نامیده میشود. به فرد یا افرادی که به فعالیت کارآفرینی اقدام کرده است، کارآفرین سازمانی گفته میشود. کارآفرین سازمانی در سازمانهای بزرگ مانند دانشگاه همچون یک کارآفرین مستقل عمل میکند و بنگاههای اقتصادی جدیدی را بر مبنای محصول جدید، خدمات جدید یا فرایند جدید ایجاد مینماید. البته دانشگاه یا سازمان مادر در ستانده کارآفرینی با کارآفرین یا کارآفرینان شریک است و آنان را در زمینههای مختلف اقتصادی و فنی حمایت میکند. بنگاه نوپایی که توسط کارآفرین سازمانی تاسیس میشود بنگاه مشتقه نامیده میشود.
کارآفرینی توسط سازمان که کارآفرینی شرکتی نیز نامیده میشود، به این معنی است که سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی اقدام به ایجاد فعالیت جدید اقتصادی (بنگاه جدید، کارخانه جدید یا اداره جدید) میکند. در این حالت یک تیم کارآفرینی وجود دارد. این تیم متشکل از مدیر میانی سازمان، مخترع یا صاحب ایده و سرمایهدار مخاطره پذیر است. در این حالت سازمان مالک ستانده کارآفرینی است. البته مخترع یا صاحب ایده و سرمایهدار مخاطرهپذیر نیز در آن سهم دارند.
در کارآفرین مبتنی بر علم نیز هر دو نوع کارآفرینی قابل تصور است. اما کارآفرینی سازمانی از جایگاه بالاتری برخوردار است. در دانشگاههای کشورهای پیشرفته هر دو حالت از کارآفرینی سازمانی سابقه دارد. کارآفرینی در دانشگاههای تحقیقاتی ایالات متحده آمریکا عمدتا از نوع کارآفرینی توسط سازمان است. در حالی که کارآفرینی در اکثر دانشگاههای اروپا از نوع کارآفرینی در سازمان است.
در واقع کارآفرینی مبتنی بر علم یک فراینده یادگیری، تکاملی است که در دانشگاه یا توسط دانشگاه (به عنوان سازمان) شکل میگیرد. اعضای دانشگاه (اعضای هیات علمی یا دانشجویان یا کارکنان) و مدیریت دانشگاه و سرمایهگذار خطرپذیر خارج از دانشگاه سه بازیگر اصلی در فرایندکارآفرینی مبتنی بر علم هستند. اعضای دانشگاه معمولا در یکی از نقشهای مخترع یا کارآفرین ظاهر میشوند. مدیریت دانشگاه نیز به نمایندگی از شخصیت حقوقی دانشگاه ممکن است در یک یا چند نقش از نقشهایی مانند کارآفرین، سرمایهگذار، شکل دهنده و حمایت کننده فرایند کارآفرینی ظاهر شود. در بعضی از دانشگاهها بنگاههایی که توسط اعضای هیات علمی یا دانشجویان تشکیل میشود، دانشگاه و عضو هیات علمی سهم برابر میبرند. در بعضی مواقع دانشگاهها نقش سرمایهدار خطرپذیر را بازی میکنند. در بعضی دیگر بنگاه مشتقه به نام دانشگاه ثبت می شود و دانشگاهها به طور مستقیم در فعالیتهای اقتصادی مشارکت میکنند.
کارآفرینی مبتنی بر علم فرایند طولانی از زمان و فعالیت است که از مراحل و اقدامات مختلف شکل میگیرد. به عنوان نمونه شن و همکارانش فرایند کارآفرینی را به سه مرحله شناسایی فرصت کارآفرینی، توسعه ایده برای چگونگی پیگیری فرصت تجاری، و بهره برداری از فرصت تجاری تجزیه کردهاند. مرحله بهرهبرداری از فرصت، خود شامل چهار اقدام، یعنی، فراهم سازی، طراحی سازمانی، بررسی بازار و توسعه محصول است. از نظر هیندل و ینکن فرایند کارآفرینی مبتنی بر عمل از پنج مرحله شکل گرفته است: ایجاد دانش جدید به وسیله تحقیقات علمی، تبدیل دانش به ایدههای تجاری، ایجاد فرصتهای جدید بر مبنای ایدههای تجاری،دستیابی به بینش تجاری به وسیله تعریف پروژه بر مبنای فرصت ایجاد شده، و توسعه تکنولوژی بر مبنای پروژه تعریف شده. به نظر ندونزوا و همکارانش فرایند ایجاد بنگاه مشتق از دانشگاه که همان فرایند کارآفرینی است، به چهار مرحله قابل تجزیه است. این مراحل عبارتند از: ایجاد ایدههای تجاری از تحقیقات، طراحی پروژههای مخاطرهآمیز جدید ناشی از ایدهها، شروع بنگاههای مشتقه از پروژهها و تحکیم و تقویت ایجاد ارزش اقتصادی به وسیله بنگاههای مشتقه.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کندو ( Hive ) :
هر شانه ( Comb )در یک کندو ، عبارت از یک ورقة عمودی مومی است که به قسمت بالا و کنارههای یک حفره بطور
محکم چسبیده است . حجرههای کارگر ( Worker cells ) که در آنها کارگران پرورش مییابند و عسل یا گرده در آنها ذخیره میشود ، عرض این حجرهها تقریباً 5 میلیمتر است و عرض حجرههای نر ( Drone cells ) 6 میلیمتر میباشد و به کار پرورش زنبورهای نر و ذخیره کردن عسل میآید ، حجرههای ملکه ( Queen cells ) بزرگ و عمودی است و شبیه بادام زمینی میباشد و بطرف پایین باز میشود و در طول حاشیه قسمتهای تحتانی ساخته شده و محلی است که برای پرورش ملکه میباشد . موم ( Wax ) به صورت ورقههای کوچکی توسط غدههای موجود در جیبهای ( Pockets ) زیر شکم زنبورهای کارگر ترشح میگردد . شانه یکبار که تشکیل شد برای سالها مورد استفاده قرار میگیرد . حجرهها به منظور استفادة همیشگی نظیف و آراسته نگاهداشتهاند.
زنبوران عسل تقریباً تنها جانورانی هستند که تهویة مطبوع را انجام میدهند . در تابستان زنبورها برای تهویة کندو با بالهایشان شدید باد میزنند تا حرارت داخلی را به منظور پرورش نسل در حدود 33 درجه نگاهدارند و آب اضافی عسل را در حجرههای باز تبخیر سازنند . در هوای گرم و خشک ، زنبورها برای مرطوب ساختن محیط و یا در صورت لزوم رقیق کردن عسل آب به داخل کندو حمل میکنند . در زمستان که ذخیرههای عسل به مصرف غذا میرسد ، زنبور تشکیل دستههای با هم فشرده و متراکمی داده و در اثر حرکات بدن و بالها تولید گرما میکنند . این دستهها در حرارت 14 درجه یا پایین تر تشکیل میشوند و میتوانند حرارت کندو را حتی هنگامیکه هوای خارج در صفر درجه یا پایین تر باشد تا 24 یا 30 درجه بالا ببرند . اجتماع ( کولونیهای ) زنبوران در نتیجه کمیابی شهد یا گرده و تخلیة ذخیرههای عسل در زمستان تقلیل مییابد . زنبورهای بالغ توسط وزغها ( Toads ) ، راسوها (Skunks ) و خرسها خورده میشوند ، علاقة خرس به عسل همیشه ضربالمثل است . دو بیماری خطرناک و منهدم کنندة نسل ، در زنبوران عسل وجود دارد که در صورت عدم مقابله و مبارزه با آنها تلفات سنگین به اجتماعات آنها وارد میشود .
حشرات دیگر :
شکل وعمل اندامها در حشرات بجز تعدادی از حشرات اولیه در بقیة حشرات مشابه است . حیوان بالغ دارای یک جفت شاخک و چشمهای ساده و مرکب میباشد .
قسمتهای مختلف سرباهم جوش خورده است . سینة حشرات دارای سه قطعه میباشد ، و همگی دارای شش پا هستند و بنام شش پایان ( Hexapoda ) نیزنامیده میشوند . شکم این جانوران مشخص و بند بندی است .اعضای راستهها ( Orders ) ، خانوادهها ( Families ) و گونههای ( Species ) گوناگون حشرات از نظر جزئیات ساختمانی و عادات ، اختلافات زیادی با یکدیگر دارند . بسیاری از مشخصاتو کیفیفت ساختمانی آنها مربوط به تغییرات سازگار شدن (Adaptive modifications )حیوان نسبت به شرایط خاص زندگی است که ذیلا شرح داده می شود .
رنگ آمیزی :
رنگ حشرات در نتیجه رنگدانه ها (شیمیایی) یا ساختمان سطحی (فیزکی). یا ترکیبی از اینها حاصل می شود . بعضی از رنگدانه ها دراسکلت خارجی و بقیه در برون پوست یا قسمتهای عمیق تر ، جای گرفته . رنگهای قوس و قزحی بعضی سوسکها ، پروانه ها و غیره از طرز مخصوص تابش نور روی برجستگیها یا ستیغهای میکروسکوپی سطح یا صفا متوازی کیتینی پدید می آید . بسیاری از حشرات رنگ حفاظی دارند به طوری که با محیطهای مجاور خود شباهت پیدا می کنند به عبارت دیگر همرنگی با طبیعت دارند . بعض از حشرات سیار بد طعم است . این حشرات دارای رنگهای مخصوصی هستند به نام رنگ خطر . برخی گونه های بی آزار که دارای طعم زننده نمی باشند رنگ یا شکل ظاهری حشرت دیگر را که مزه یا سمی هستند تقید می نماین . کوتیکول (Cuticle )خارجی غالبا مومی است و به سهولت مرطوب نمی شود . این کیفیت به سود حرات است به همین جهت در مورد مبارزه با گونه های موذی با بعضی مواد شیمیای اشکلتی ایجاد می کند . در بعضی حشرات آبی و سوسکها شکل حیوان متناسب با سنا در آب شده است در سوس حمام (Cockroaches )و غیره که در شکافها زندگی می کنند دارای شکل مخصوص متناسب با محل زندگی آنها ست و در سنجاقکهای (Dragon-fies )تند پرواز به شکل تفنگ می باشد . بدن در بسیاری از حرات دیگر از نظر عادات و روشهای زندگی تواق و سازگاری آشکاری نشان نمی دهد . پوشش مومی بید هی شبانه (Nocturnal moths ) ممکن است آنها را در برابر سرما تا اندازه ای محافظت کند و موهای موجود در بسیاری مگسها و زنبور ها جهت جمع آوری گرده می باشد .
شاخکها (Antennae ) معمولا بارک بوده و دراز یا کوتاهند . در پشه ها معمولی و پروانه های شب شاخکها پردار (Plumed ) است و در انواع سوسکها دارای اشکال مختلفی است . تمام حشرات دارای چشم می باشند وی عض لاروها که به حالت پنهان از نور زندگی می کنند فاقد چشمند و نیز بعضی بالغ ها که در حفره ها یا لانه های موریانه ها و مورچه ها به سر می برند . بع شپشها ی گزنده و سته های غیر جنسی بعضی مورچه ها و اغل موریانه ها نیز فاقد چشم می باشند . قطعات دهانی حشرات دو نوع است یا برخی خرد کردن و جویدن به کار می رود مانند ملخها و یا جهت مکیدن بکار می رود مانند زنبور عسل و در نو مکنده ، عده ای از حشرات که ازخون جانوران دیگر تغذیه می کنند ، مانند ککهای نیش زننده )Bie )و شته ها که نباتات را سوراخ می کنند ، سوراخ کننده(Puncture ) می باشد .
پاهای شرات برسب عملی که انجام می دهد ، تغییرات پیدا می کنند مثلا در سوسک مخطط یا سوسک ببر (Tiger beetles )پاها برای دویدن بکار می رود این سوسک زمین را سوراخ می کنند و از شرات دیگر تغذیه می نمایند . پاها در ککها برای جهیدن است و در حشرات آبی جهت شنا کردن می باشد . آبدزد کها به کمک پاها زمین را سوراخ می کنند . در بعضی حشرات مانند آبروها (water striders ) پا ، جهت سرخوردن می باشد این شرت بدنی باریک دارند و پاهای آنها به طوی است و در آبهای شیرین زندگی می کنند و در سط آب شنا می نمایند .
بالها ، معمولا نازک و غشایی است . بالهای پیشین در قاب باان خت شده و به صورت غلافهایی (Elytra ) در آمده است در راست بالان (Orthoptera )چرم مانند شده و در نیم بالان (Hemiptera ) نیمه قدام بالها ضخیم شده است . در مگسها بالها عقبی تدی به عضوهالتر مانند گردیده است که اندام تعادلی (Balancing organs ) حیوان می باشد بالهای قدامی در بعضی از حشرات تقلیل یافته کوچک شده است . حشرات اولیه (Thysanura,Protura ) ، شپشها ، ککها و بعضی اشکال انگی دیگر فاقد با می باشند در موریانه ها و مورچه ها جز دسته های جنسی بال وجود ندارد . رگبالها نیز در انواع شرات بسیار مختف است . تعداد رگبالها در بعضی شرات بسیار زیاد و در عده ای تقلیل یافته ست .
در جنین بسیاری از شرات ضمایم شکمی موجود است ولی در بالغها دنباله های شکمی (Cerci )و اندامهای جفتگیری موجود است و ضمایمی دیگر وجود ندارد .
عکس
عضلات در حشرات ، متعدد و مرکب است در لارو کرمی شکل حشرات ( Caterpillar ) مخصوصاً لاروکرمی شکل پروانهها تقریباً 2000 عظله وجود دارد . اغلب حشرات از نظر قدرت در مقایسه با جانوران بزرگتر خیلی نیرومندتر هستند . مثلاً زنبور عسل میتواند 20 برابر وزنش را بکشد و میتواند هنگام پرواز باری برابر وزنش را بلند کند و این امر در بارة مورچهها نیز صادق است . در ناحیة سر حشرات عضلات کوچکی وجود دارد که در حرکت شاخکها آروارههای زبرین و زیرین بکار میرود . در سینه عضلات بزرگ قوی وجود دارد که برای حرکت بالها و پاهاست . عظلات ناحیه شکم کوچکتر از عضلات سینه است .
دستگاه گوارش نسبت به عادات و روشهای غذایی تغییرات گوناگون نشان میدهد . غدههای بزاقی حشرات خون مکنده مواد ضد انعقادی ترشح میکند که مایع خون را در موقع بلعیدن و گوارش به صورت طبیعی حفظ مینماید .
تنفس در بیشتر حشرات توسط یک دستگاه نایی انجام میگیرد ولی در فنرتمان ( Collembola ) و بعضی بیشاخکان ( Protura ) و برخی لاروهای انگل داخلی از راه پوشش نازک بدن تنفس صورت میگیرد . حشرات ابزی بالغ که در آب فرو رفته و غوطه میخورند روی سطح خارجی بدنشان که غیر قابل نفوذ است یا یزر بالهایشان ورقهای از هوا حمل میکنند که برای تنفس آنها بکار میرود . بعضی لاروهای آبزی از قبیل لارو پشهها منفذیهای تنفسی ( Spiracles ) خود را تا بالای سطح آب امتداد میدهند و از اکسیژن هوا تنفس مینمایند ولی لاروهای مگسهای ابریشم ( Caddis – flies ) که لارو آن در پیلههای مسطور از شن در آب شیرین وجود دارد دارای آبششهای ( Gills ) نازکی هستند که بنام آبششهای نایی مخرجی موسوم است و اکسیژن محلول در اب را میگیرد ولی هیچکدام از آبششهای آنها با آبششهای سخت پوستان شباهت ندارد . بعضی لاروها که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کندو ( Hive ) :
هر شانه ( Comb )در یک کندو ، عبارت از یک ورقة عمودی مومی است که به قسمت بالا و کنارههای یک حفره بطور
محکم چسبیده است . حجرههای کارگر ( Worker cells ) که در آنها کارگران پرورش مییابند و عسل یا گرده در آنها ذخیره میشود ، عرض این حجرهها تقریباً 5 میلیمتر است و عرض حجرههای نر ( Drone cells ) 6 میلیمتر میباشد و به کار پرورش زنبورهای نر و ذخیره کردن عسل میآید ، حجرههای ملکه ( Queen cells ) بزرگ و عمودی است و شبیه بادام زمینی میباشد و بطرف پایین باز میشود و در طول حاشیه قسمتهای تحتانی ساخته شده و محلی است که برای پرورش ملکه میباشد . موم ( Wax ) به صورت ورقههای کوچکی توسط غدههای موجود در جیبهای ( Pockets ) زیر شکم زنبورهای کارگر ترشح میگردد . شانه یکبار که تشکیل شد برای سالها مورد استفاده قرار میگیرد . حجرهها به منظور استفادة همیشگی نظیف و آراسته نگاهداشتهاند.
زنبوران عسل تقریباً تنها جانورانی هستند که تهویة مطبوع را انجام میدهند . در تابستان زنبورها برای تهویة کندو با بالهایشان شدید باد میزنند تا حرارت داخلی را به منظور پرورش نسل در حدود 33 درجه نگاهدارند و آب اضافی عسل را در حجرههای باز تبخیر سازنند . در هوای گرم و خشک ، زنبورها برای مرطوب ساختن محیط و یا در صورت لزوم رقیق کردن عسل آب به داخل کندو حمل میکنند . در زمستان که ذخیرههای عسل به مصرف غذا میرسد ، زنبور تشکیل دستههای با هم فشرده و متراکمی داده و در اثر حرکات بدن و بالها تولید گرما میکنند . این دستهها در حرارت 14 درجه یا پایین تر تشکیل میشوند و میتوانند حرارت کندو را حتی هنگامیکه هوای خارج در صفر درجه یا پایین تر باشد تا 24 یا 30 درجه بالا ببرند . اجتماع ( کولونیهای ) زنبوران در نتیجه کمیابی شهد یا گرده و تخلیة ذخیرههای عسل در زمستان تقلیل مییابد . زنبورهای بالغ توسط وزغها ( Toads ) ، راسوها (Skunks ) و خرسها خورده میشوند ، علاقة خرس به عسل همیشه ضربالمثل است . دو بیماری خطرناک و منهدم کنندة نسل ، در زنبوران عسل وجود دارد که در صورت عدم مقابله و مبارزه با آنها تلفات سنگین به اجتماعات آنها وارد میشود .
حشرات دیگر :
شکل وعمل اندامها در حشرات بجز تعدادی از حشرات اولیه در بقیة حشرات مشابه است . حیوان بالغ دارای یک جفت شاخک و چشمهای ساده و مرکب میباشد .
قسمتهای مختلف سرباهم جوش خورده است . سینة حشرات دارای سه قطعه میباشد ، و همگی دارای شش پا هستند و بنام شش پایان ( Hexapoda ) نیزنامیده میشوند . شکم این جانوران مشخص و بند بندی است .اعضای راستهها ( Orders ) ، خانوادهها ( Families ) و گونههای ( Species ) گوناگون حشرات از نظر جزئیات ساختمانی و عادات ، اختلافات زیادی با یکدیگر دارند . بسیاری از مشخصاتو کیفیفت ساختمانی آنها مربوط به تغییرات سازگار شدن (Adaptive modifications )حیوان نسبت به شرایط خاص زندگی است که ذیلا شرح داده می شود .
رنگ آمیزی :
رنگ حشرات در نتیجه رنگدانه ها (شیمیایی) یا ساختمان سطحی (فیزکی). یا ترکیبی از اینها حاصل می شود . بعضی از رنگدانه ها دراسکلت خارجی و بقیه در برون پوست یا قسمتهای عمیق تر ، جای گرفته . رنگهای قوس و قزحی بعضی سوسکها ، پروانه ها و غیره از طرز مخصوص تابش نور روی برجستگیها یا ستیغهای میکروسکوپی سطح یا صفا متوازی کیتینی پدید می آید . بسیاری از حشرات رنگ حفاظی دارند به طوری که با محیطهای مجاور خود شباهت پیدا می کنند به عبارت دیگر همرنگی با طبیعت دارند . بعض از حشرات سیار بد طعم است . این حشرات دارای رنگهای مخصوصی هستند به نام رنگ خطر . برخی گونه های بی آزار که دارای طعم زننده نمی باشند رنگ یا شکل ظاهری حشرت دیگر را که مزه یا سمی هستند تقید می نماین . کوتیکول (Cuticle )خارجی غالبا مومی است و به سهولت مرطوب نمی شود . این کیفیت به سود حرات است به همین جهت در مورد مبارزه با گونه های موذی با بعضی مواد شیمیای اشکلتی ایجاد می کند . در بعضی حشرات آبی و سوسکها شکل حیوان متناسب با سنا در آب شده است در سوس حمام (Cockroaches )و غیره که در شکافها زندگی می کنند دارای شکل مخصوص متناسب با محل زندگی آنها ست و در سنجاقکهای (Dragon-fies )تند پرواز به شکل تفنگ می باشد . بدن در بسیاری از حرات دیگر از نظر عادات و روشهای زندگی تواق و سازگاری آشکاری نشان نمی دهد . پوشش مومی بید هی شبانه (Nocturnal moths ) ممکن است آنها را در برابر سرما تا اندازه ای محافظت کند و موهای موجود در بسیاری مگسها و زنبور ها جهت جمع آوری گرده می باشد .
شاخکها (Antennae ) معمولا بارک بوده و دراز یا کوتاهند . در پشه ها معمولی و پروانه های شب شاخکها پردار (Plumed ) است و در انواع سوسکها دارای اشکال مختلفی است . تمام حشرات دارای چشم می باشند وی عض لاروها که به حالت پنهان از نور زندگی می کنند فاقد چشمند و نیز بعضی بالغ ها که در حفره ها یا لانه های موریانه ها و مورچه ها به سر می برند . بع شپشها ی گزنده و سته های غیر جنسی بعضی مورچه ها و اغل موریانه ها نیز فاقد چشم می باشند . قطعات دهانی حشرات دو نوع است یا برخی خرد کردن و جویدن به کار می رود مانند ملخها و یا جهت مکیدن بکار می رود مانند زنبور عسل و در نو مکنده ، عده ای از حشرات که ازخون جانوران دیگر تغذیه می کنند ، مانند ککهای نیش زننده )Bie )و شته ها که نباتات را سوراخ می کنند ، سوراخ کننده(Puncture ) می باشد .
پاهای شرات برسب عملی که انجام می دهد ، تغییرات پیدا می کنند مثلا در سوسک مخطط یا سوسک ببر (Tiger beetles )پاها برای دویدن بکار می رود این سوسک زمین را سوراخ می کنند و از شرات دیگر تغذیه می نمایند . پاها در ککها برای جهیدن است و در حشرات آبی جهت شنا کردن می باشد . آبدزد کها به کمک پاها زمین را سوراخ می کنند . در بعضی حشرات مانند آبروها (water striders ) پا ، جهت سرخوردن می باشد این شرت بدنی باریک دارند و پاهای آنها به طوی است و در آبهای شیرین زندگی می کنند و در سط آب شنا می نمایند .
بالها ، معمولا نازک و غشایی است . بالهای پیشین در قاب باان خت شده و به صورت غلافهایی (Elytra ) در آمده است در راست بالان (Orthoptera )چرم مانند شده و در نیم بالان (Hemiptera ) نیمه قدام بالها ضخیم شده است . در مگسها بالها عقبی تدی به عضوهالتر مانند گردیده است که اندام تعادلی (Balancing organs ) حیوان می باشد بالهای قدامی در بعضی از حشرات تقلیل یافته کوچک شده است . حشرات اولیه (Thysanura,Protura ) ، شپشها ، ککها و بعضی اشکال انگی دیگر فاقد با می باشند در موریانه ها و مورچه ها جز دسته های جنسی بال وجود ندارد . رگبالها نیز در انواع شرات بسیار مختف است . تعداد رگبالها در بعضی شرات بسیار زیاد و در عده ای تقلیل یافته ست .
در جنین بسیاری از شرات ضمایم شکمی موجود است ولی در بالغها دنباله های شکمی (Cerci )و اندامهای جفتگیری موجود است و ضمایمی دیگر وجود ندارد .
عکس
عضلات در حشرات ، متعدد و مرکب است در لارو کرمی شکل حشرات ( Caterpillar ) مخصوصاً لاروکرمی شکل پروانهها تقریباً 2000 عظله وجود دارد . اغلب حشرات از نظر قدرت در مقایسه با جانوران بزرگتر خیلی نیرومندتر هستند . مثلاً زنبور عسل میتواند 20 برابر وزنش را بکشد و میتواند هنگام پرواز باری برابر وزنش را بلند کند و این امر در بارة مورچهها نیز صادق است . در ناحیة سر حشرات عضلات کوچکی وجود دارد که در حرکت شاخکها آروارههای زبرین و زیرین بکار میرود . در سینه عضلات بزرگ قوی وجود دارد که برای حرکت بالها و پاهاست . عظلات ناحیه شکم کوچکتر از عضلات سینه است .
دستگاه گوارش نسبت به عادات و روشهای غذایی تغییرات گوناگون نشان میدهد . غدههای بزاقی حشرات خون مکنده مواد ضد انعقادی ترشح میکند که مایع خون را در موقع بلعیدن و گوارش به صورت طبیعی حفظ مینماید .
تنفس در بیشتر حشرات توسط یک دستگاه نایی انجام میگیرد ولی در فنرتمان ( Collembola ) و بعضی بیشاخکان ( Protura ) و برخی لاروهای انگل داخلی از راه پوشش نازک بدن تنفس صورت میگیرد . حشرات ابزی بالغ که در آب فرو رفته و غوطه میخورند روی سطح خارجی بدنشان که غیر قابل نفوذ است یا یزر بالهایشان ورقهای از هوا حمل میکنند که برای تنفس آنها بکار میرود . بعضی لاروهای آبزی از قبیل لارو پشهها منفذیهای تنفسی ( Spiracles ) خود را تا بالای سطح آب امتداد میدهند و از اکسیژن هوا تنفس مینمایند ولی لاروهای مگسهای ابریشم ( Caddis – flies ) که لارو آن در پیلههای مسطور از شن در آب شیرین وجود دارد دارای آبششهای ( Gills ) نازکی هستند که بنام آبششهای نایی مخرجی موسوم است و اکسیژن محلول در اب را میگیرد ولی هیچکدام از آبششهای آنها با آبششهای سخت پوستان شباهت ندارد . بعضی لاروها که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
فهرست
شبکه های محلی و شبکه های گسترده 1
اترنت 1
پروتکل 2
اصطلاحات اترنت 2
CSMA/CD 4
محدودیت های اترنت 6
تکرارکننده (Repeater) 7
Bridges و سگمنت 7
روترها : سگمنت های منطقی 10
وضعیت فعلی اترنت 10
اترنت و استاندارد 802.3 12
تکنولوژی های متفاوت شبکه 12
مقدمه
دستیابی به اطلاعات با روش های مطمئن و با سرعت بالا یکی از رموز موفقیت هر سازمان و موسسه است . طی سالیان اخیر هزاران پرونده و کاغذ که حاوی اطلاعات با ارزش برای یک سازمان بوده ، در کامپیوتر ذخیره شده اند. با تغذیه دریائی از اطلاعات به کامپیوتر ، امکان مدیریت الکترونیکی اطلاعات فراهم شده است . کاربران متفاوت در اقصی نقاط جهان قادر به اشتراک اطلاعات بوده و تصویری زیبا از همیاری و همکاری اطلاعاتی را به نمایش می گذارند.
شبکه های کامپیوتری در این راستا و جهت نیل به اهداف فوق نقش بسیار مهمی را ایفاء می نمایند.اینترنت که عالی ترین تبلور یک شبکه کامپیوتری در سطح جهان است، امروزه در مقیاس بسیار گسترده ای استفاده شده و ارائه دهندگان اطلاعات ، اطلاعات و یا فرآورده های اطلاعاتی خود را در قالب محصولات تولیدی و یا خدمات در اختیار استفاده کنندگان قرار می دهند. وب که عالی ترین سرویس خدماتی اینترنت می باشد کاربران را قادر می سازد که در اقصی نقاط دنیا اقدام به خرید، آموزش ، مطالعه و ... نمایند.
با استفاده از شبکه، یک کامپیوتر قادر به ارسال و دریافت اطلاعات از کامپیوتر دیگر است . اینترنت نمونه ای عینی از یک شبکه کامپیوتری است . در این شبکه میلیون ها کامپیوتر در اقصی نقاط جهان به یکدیگر متصل شده اند.اینترنت شبکه ای است مشتمل بر زنجیره ای از شبکه های کوچکتراست . نقش شبکه های کوچک برای ایجاد تصویری با نام اینترنت بسیار حائز اهمیت است . تصویری که هر کاربر با نگاه کردن به آن گمشده خود را در آن پیدا خواهد کرد. در این بخش به بررسی شبکه های کامپیوتری و جایگاه مهم آنان در زمینه تکنولوژی اطلاعات و مدیریت الکترونیکی اطلاعات خواهیم داشت .
شبکه های محلی و شبکه های گسترده
تاکنون شبکه های کامپیوتری بر اساس مولفه های متفاوتی تقسیم بندی شده اند. یکی از این مولفه ها " حوزه جغرافیائی " یک شبکه است . بر همین اساس شبکه ها به دو گروه عمده LAN)Local area network) و WAN)Wide area network) تقسیم می گردند. در شبکه های LAN مجموعه ای از دستگاه های موجود در یک حوزه جغرافیائی محدود، نظیر یک ساختمان به یکدیگر متصل می گردند . در شبکه های WAN تعدادی دستگاه که از یکدیگر کیلومترها فاصله دارند به یکدیگر متصل خواهند شد. مثلا" اگر دو کتابخانه که هر یک در یک ناحیه از شهر بزرگی مستقر می باشند، قصد اشتراک اطلاعات را داشته باشند، می بایست شبکه ای WAN ایجاد و کتابخانه ها را به یکدیگر متصل نمود. برای اتصال دو کتابخانه فوق می توان از امکانات مخابراتی متفاوتی نظیر خطوط اختصاصی (Leased) استفاده نمود. شبکه های LAN نسبت به شبکه های WAN دارای سرعت بیشتری می باشند. با رشد و توسعه دستگاههای متفاوت مخابراتی میزان سرعت شبکه های WAN ، تغییر و بهبود پیدا کرده است . امروزه با بکارگیری و استفاده از فیبر نوری در شبکه های LAN امکان ارتباط دستگاههای متعدد که در مسافت های طولانی نسبت بیکدیگر قرار دارند، فراهم شده است .
اترنت
در سال 1973 پژوهشگری با نام " Metcalfe" در مرکز تحقیقات شرکت زیراکس، اولین شبکه اترنت را بوجود آورد.هدف وی ارتباط کامپیوتر به یک چاپگر بود. وی روشی فیزیکی بمنظور کابل کشی بین دستگاههای متصل بهم در اترنت ارائه نمود. اترنت در مدت زمان کوتاهی بعنوان یکی از تکنولوژی های رایج برای برپاسازی شبکه در سطح دنیا مطرح گردید. همزمان با پیشرفت های مهم در زمینه شبکه های کامپیوتری ، تجهیزات و دستگاه های مربوطه، شبکه های اترنت نیز همگام با تحولات فوق شده و قابلیت های متفاوتی را در بطن خود ایجاد نمود. با توجه به تغییرات و اصلاحات انجام شده در شبکه های اترنت ،عملکرد و نحوه کار آنان نسبت به شبکه های اولیه تفاوت چندانی نکرده است . در اترنت اولیه، ارتباط تمام دستگاه های موجود در شبکه از طریق یک کابل انجام می گرفت که توسط تمام دستگاهها به اشتراک گذاشته می گردید. پس از اتصال یک دستگاه به کابل مشترک ، می بایست پتانسیل های لازم بمنظور ایجاد ارتباط با سایر دستگاههای مربوطه نیز در بطن دستگاه وجود داشته باشد (کارت شبکه ) . بدین ترتیب امکان گسترش شبکه بمنظور استفاده از دستگاههای چدید براحتی انجام و نیازی به اعمال تغییرات بر روی دستگاههای موجود در شبکه نخواهد بود.