لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
هند اسرائیل ومناسبات استراتژیک ، معامله « فالکون »
پیشینه
مناسبات هند واسرائیل سابقه ای دیرینه دارد وبه روزهای اول استقلال این دو کشور دراواخرسال 1947 میلادی باز می گردد . جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند در سال 1950 ، اسراعیل را به رسمیت شناخت اما با عضویت این رژیم در سازمان ملل متحد مخالفت کرد ، این سیاست دوگانه هند دلایل خاص خود را در ارتباط با مسلمانان ودنیای عرب داشت وازطرف دیگر به موقعیت ممتاز اسرائیل نزد واشنگتن و لندن نظر داشت . نتیجه این سیاست دوگانه ، شکل گیری دو سیاست آشکار و پنهان در دهلی نو بود .
هند بعد از به رسمیت شناختن اسرائیل اجازه داد که این کشور کنسولگری خود را در بمبئی تأسیس کند ولی در توسعه مناسبات سیاسی از این حد جلوتر نرفت . یک علت مهم کنسولگری این سیاست ، دوستی شخصی جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند با جمال الناصر ، رئیس جمهور فقید مصر بود . اما رکود در مناسبات علنی باعث نشد که نوع دوم – توسعه پنهانی – توسعه نیابد . مناسبات پنهانی هند واسرائیل عمدتاً در سطح همکاری های نظامی وهسته ای بوده وتا سال 1992 که « ناراسیمها رائو » ، نخست وزیر اسبق هند این مناسبات را علنی کرد به صورت پنهان در حال توسعه بوده است .
به این ترتیب می توان مناسبات هند واسرائیل را از بعد تاریخی به آشکار در سطح سیاسی ودیپلماتیک وپنهان در سطح همکاری های نظامی – هسته ای تقسیم کرد . البته طرف هندی همواره تلاش کرده مناسبات با اسرائیل پنهان بماند و در صورت علنی شدن ، سعی کرده است از اهمیت آن این مناسبات تأکید داشته است . با این حال می توان سابقه نسبتاً روشنی از مناسبات هند واسرائیل درهر دو سطح آشکار و پنهان به دست آورد .
دیدگاه ها ونظریات
الف : مناسبات آشکار دیپلماتیک
چنان که اشاره شد در سال 1950 جواهر لعل نهرو اسرائیل را به رسمیت شناخت ، اما به دلیل ملاحظات هند نسبت به دنیای عرب و جهان اسلام این مناسبات تا سطح مبادله سفیر ارتقا نیافت . یک علت مهم رکود در مناسبات هند و اسرائیل ، موقعیت خاص هند به عنوان یک کشور عضو و بنیانگذار جنبش عدم تعهد بود . جنبش عدم تعهد در حقیقت تشکیلات سیاسی کشورهای در حال توسعه بود که می خواستند در مقابل قطب بندی مخرب قدرت جهانی بین دو بلوک شرق به رهبری اتحاد شوروی سابق وغرب به رهبری آمریکا ، راه سومی را در پیش بگیرند . جنبش عدم تعهد با اتخاذ چنین خطمشی ای به طور طبیعی در مقابل استعمار خارجی ونژاد پرست بود . بنابراین برای هند که خود را مؤثر ترین عضو جنبش عدم تعهد می دانست ، توسعه مناسبات در شکل آشکار آن می توانست بر اعتبار جهانی ومنطقه ای اش لطمه بزند .
دلیل اصلی این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی وبه مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی به مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در همین واقعیت ساده نهفته است ، هند از یک طرف به دلیل عضویت در جنبش عدم تعهد مجبور بوده در مناسبات فلسطینیان واسرائیل از فلسطینیان حمایت علنی بکند ، ولی از طرف دیگر منافع امنیتی ونظامی هند ، نوعی همکاری پنهانی با اسرائیل را به وجود آورده است .
در این بین نیاز هند به دریافت نفت وسوخت مطمئن از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از اهمیت بالایی در موضع گیری های دوگانه هند برخوردار بوده است . همچنین حضور حدود یک میلیون کارگر هندی در کشورهای عرب منطقه که بنا به یک برآورد سالانه حدود 6 میلیارد از دستمزد خود را به اقتصاد هند تزریق می کنند ، عامل مهم دیگری در ملاحظات هند در ارتباط با غنی نکردن مناسبات خود با اسرائیل بوده است . [ 1 ]
به ویژه آن که این برداشت وجود داشته است که در صورت علنی شدن کامل مناسبات هند و اسراییل ، این ادعای هند که طرفدار فلسطینیان است به شدت زیر سوال برود . این وضعیت تا سال 1992 ادامه یافت ولی در این سال به دلایل متفاوت تری ، هند اقدام به علنی کردن مناسبات سیاسی با اسراییل کرد . از جمله این دلایل میتوان به فروپاشی بلوک شرق و بر هم خوردن نظم بین الملل و کنفرانس صلح مادرید بین اعراب و اسراییل اشاره کرد . واقعیت آن است که هند تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی از متحدان نزدیک بلوک شرق بود . ان نزدیکی به خصوص از طرف حزب کنگره هند در دوره قدرت خانم ایندرا گاندی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود . سقوط اتحاد شوروی تاثیرات خاص خود را بر هند بر جای گذاشت . بدین معنا که از یک طرف باعث شد که حزب کنگره در مسیرنزول قدرت بیفتد و احزاب راست نظیر« بهاراتیا جاناتا» امکان رشد بیابند و از طرف دیگر هند را متوجه آسیب پذیری هایش ساخت و همین امر موجب گرایش هند به طرف اسراییل شد . یک تحلیلگر مسایل روابط هند و اسراییل همین موضوع را این چنین توضیح داده است :
« ... درسال 1992 تحولی جدید در روابط دو کشور ( هند واسرائیل ) به وجود آمد . سفارتخانه های دو طرف در تل آویو و دهلی نو آغاز به کار کرد . این دوره را باید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
هند اسرائیل ومناسبات استراتژیک ، معامله « فالکون »
پیشینه
مناسبات هند واسرائیل سابقه ای دیرینه دارد وبه روزهای اول استقلال این دو کشور دراواخرسال 1947 میلادی باز می گردد . جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند در سال 1950 ، اسراعیل را به رسمیت شناخت اما با عضویت این رژیم در سازمان ملل متحد مخالفت کرد ، این سیاست دوگانه هند دلایل خاص خود را در ارتباط با مسلمانان ودنیای عرب داشت وازطرف دیگر به موقعیت ممتاز اسرائیل نزد واشنگتن و لندن نظر داشت . نتیجه این سیاست دوگانه ، شکل گیری دو سیاست آشکار و پنهان در دهلی نو بود .
هند بعد از به رسمیت شناختن اسرائیل اجازه داد که این کشور کنسولگری خود را در بمبئی تأسیس کند ولی در توسعه مناسبات سیاسی از این حد جلوتر نرفت . یک علت مهم کنسولگری این سیاست ، دوستی شخصی جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند با جمال الناصر ، رئیس جمهور فقید مصر بود . اما رکود در مناسبات علنی باعث نشد که نوع دوم – توسعه پنهانی – توسعه نیابد . مناسبات پنهانی هند واسرائیل عمدتاً در سطح همکاری های نظامی وهسته ای بوده وتا سال 1992 که « ناراسیمها رائو » ، نخست وزیر اسبق هند این مناسبات را علنی کرد به صورت پنهان در حال توسعه بوده است .
به این ترتیب می توان مناسبات هند واسرائیل را از بعد تاریخی به آشکار در سطح سیاسی ودیپلماتیک وپنهان در سطح همکاری های نظامی – هسته ای تقسیم کرد . البته طرف هندی همواره تلاش کرده مناسبات با اسرائیل پنهان بماند و در صورت علنی شدن ، سعی کرده است از اهمیت آن این مناسبات تأکید داشته است . با این حال می توان سابقه نسبتاً روشنی از مناسبات هند واسرائیل درهر دو سطح آشکار و پنهان به دست آورد .
دیدگاه ها ونظریات
الف : مناسبات آشکار دیپلماتیک
چنان که اشاره شد در سال 1950 جواهر لعل نهرو اسرائیل را به رسمیت شناخت ، اما به دلیل ملاحظات هند نسبت به دنیای عرب و جهان اسلام این مناسبات تا سطح مبادله سفیر ارتقا نیافت . یک علت مهم رکود در مناسبات هند و اسرائیل ، موقعیت خاص هند به عنوان یک کشور عضو و بنیانگذار جنبش عدم تعهد بود . جنبش عدم تعهد در حقیقت تشکیلات سیاسی کشورهای در حال توسعه بود که می خواستند در مقابل قطب بندی مخرب قدرت جهانی بین دو بلوک شرق به رهبری اتحاد شوروی سابق وغرب به رهبری آمریکا ، راه سومی را در پیش بگیرند . جنبش عدم تعهد با اتخاذ چنین خطمشی ای به طور طبیعی در مقابل استعمار خارجی ونژاد پرست بود . بنابراین برای هند که خود را مؤثر ترین عضو جنبش عدم تعهد می دانست ، توسعه مناسبات در شکل آشکار آن می توانست بر اعتبار جهانی ومنطقه ای اش لطمه بزند .
دلیل اصلی این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی وبه مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی به مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در همین واقعیت ساده نهفته است ، هند از یک طرف به دلیل عضویت در جنبش عدم تعهد مجبور بوده در مناسبات فلسطینیان واسرائیل از فلسطینیان حمایت علنی بکند ، ولی از طرف دیگر منافع امنیتی ونظامی هند ، نوعی همکاری پنهانی با اسرائیل را به وجود آورده است .
در این بین نیاز هند به دریافت نفت وسوخت مطمئن از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از اهمیت بالایی در موضع گیری های دوگانه هند برخوردار بوده است . همچنین حضور حدود یک میلیون کارگر هندی در کشورهای عرب منطقه که بنا به یک برآورد سالانه حدود 6 میلیارد از دستمزد خود را به اقتصاد هند تزریق می کنند ، عامل مهم دیگری در ملاحظات هند در ارتباط با غنی نکردن مناسبات خود با اسرائیل بوده است . [ 1 ]
به ویژه آن که این برداشت وجود داشته است که در صورت علنی شدن کامل مناسبات هند و اسراییل ، این ادعای هند که طرفدار فلسطینیان است به شدت زیر سوال برود . این وضعیت تا سال 1992 ادامه یافت ولی در این سال به دلایل متفاوت تری ، هند اقدام به علنی کردن مناسبات سیاسی با اسراییل کرد . از جمله این دلایل میتوان به فروپاشی بلوک شرق و بر هم خوردن نظم بین الملل و کنفرانس صلح مادرید بین اعراب و اسراییل اشاره کرد . واقعیت آن است که هند تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی از متحدان نزدیک بلوک شرق بود . ان نزدیکی به خصوص از طرف حزب کنگره هند در دوره قدرت خانم ایندرا گاندی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود . سقوط اتحاد شوروی تاثیرات خاص خود را بر هند بر جای گذاشت . بدین معنا که از یک طرف باعث شد که حزب کنگره در مسیرنزول قدرت بیفتد و احزاب راست نظیر« بهاراتیا جاناتا» امکان رشد بیابند و از طرف دیگر هند را متوجه آسیب پذیری هایش ساخت و همین امر موجب گرایش هند به طرف اسراییل شد . یک تحلیلگر مسایل روابط هند و اسراییل همین موضوع را این چنین توضیح داده است :
« ... درسال 1992 تحولی جدید در روابط دو کشور ( هند واسرائیل ) به وجود آمد . سفارتخانه های دو طرف در تل آویو و دهلی نو آغاز به کار کرد . این دوره را باید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
هند اسرائیل ومناسبات استراتژیک ، معامله « فالکون »
پیشینه
مناسبات هند واسرائیل سابقه ای دیرینه دارد وبه روزهای اول استقلال این دو کشور دراواخرسال 1947 میلادی باز می گردد . جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند در سال 1950 ، اسراعیل را به رسمیت شناخت اما با عضویت این رژیم در سازمان ملل متحد مخالفت کرد ، این سیاست دوگانه هند دلایل خاص خود را در ارتباط با مسلمانان ودنیای عرب داشت وازطرف دیگر به موقعیت ممتاز اسرائیل نزد واشنگتن و لندن نظر داشت . نتیجه این سیاست دوگانه ، شکل گیری دو سیاست آشکار و پنهان در دهلی نو بود .
هند بعد از به رسمیت شناختن اسرائیل اجازه داد که این کشور کنسولگری خود را در بمبئی تأسیس کند ولی در توسعه مناسبات سیاسی از این حد جلوتر نرفت . یک علت مهم کنسولگری این سیاست ، دوستی شخصی جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند با جمال الناصر ، رئیس جمهور فقید مصر بود . اما رکود در مناسبات علنی باعث نشد که نوع دوم – توسعه پنهانی – توسعه نیابد . مناسبات پنهانی هند واسرائیل عمدتاً در سطح همکاری های نظامی وهسته ای بوده وتا سال 1992 که « ناراسیمها رائو » ، نخست وزیر اسبق هند این مناسبات را علنی کرد به صورت پنهان در حال توسعه بوده است .
به این ترتیب می توان مناسبات هند واسرائیل را از بعد تاریخی به آشکار در سطح سیاسی ودیپلماتیک وپنهان در سطح همکاری های نظامی – هسته ای تقسیم کرد . البته طرف هندی همواره تلاش کرده مناسبات با اسرائیل پنهان بماند و در صورت علنی شدن ، سعی کرده است از اهمیت آن این مناسبات تأکید داشته است . با این حال می توان سابقه نسبتاً روشنی از مناسبات هند واسرائیل درهر دو سطح آشکار و پنهان به دست آورد .
دیدگاه ها ونظریات
الف : مناسبات آشکار دیپلماتیک
چنان که اشاره شد در سال 1950 جواهر لعل نهرو اسرائیل را به رسمیت شناخت ، اما به دلیل ملاحظات هند نسبت به دنیای عرب و جهان اسلام این مناسبات تا سطح مبادله سفیر ارتقا نیافت . یک علت مهم رکود در مناسبات هند و اسرائیل ، موقعیت خاص هند به عنوان یک کشور عضو و بنیانگذار جنبش عدم تعهد بود . جنبش عدم تعهد در حقیقت تشکیلات سیاسی کشورهای در حال توسعه بود که می خواستند در مقابل قطب بندی مخرب قدرت جهانی بین دو بلوک شرق به رهبری اتحاد شوروی سابق وغرب به رهبری آمریکا ، راه سومی را در پیش بگیرند . جنبش عدم تعهد با اتخاذ چنین خطمشی ای به طور طبیعی در مقابل استعمار خارجی ونژاد پرست بود . بنابراین برای هند که خود را مؤثر ترین عضو جنبش عدم تعهد می دانست ، توسعه مناسبات در شکل آشکار آن می توانست بر اعتبار جهانی ومنطقه ای اش لطمه بزند .
دلیل اصلی این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی وبه مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی به مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در همین واقعیت ساده نهفته است ، هند از یک طرف به دلیل عضویت در جنبش عدم تعهد مجبور بوده در مناسبات فلسطینیان واسرائیل از فلسطینیان حمایت علنی بکند ، ولی از طرف دیگر منافع امنیتی ونظامی هند ، نوعی همکاری پنهانی با اسرائیل را به وجود آورده است .
در این بین نیاز هند به دریافت نفت وسوخت مطمئن از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از اهمیت بالایی در موضع گیری های دوگانه هند برخوردار بوده است . همچنین حضور حدود یک میلیون کارگر هندی در کشورهای عرب منطقه که بنا به یک برآورد سالانه حدود 6 میلیارد از دستمزد خود را به اقتصاد هند تزریق می کنند ، عامل مهم دیگری در ملاحظات هند در ارتباط با غنی نکردن مناسبات خود با اسرائیل بوده است . [ 1 ]
به ویژه آن که این برداشت وجود داشته است که در صورت علنی شدن کامل مناسبات هند و اسراییل ، این ادعای هند که طرفدار فلسطینیان است به شدت زیر سوال برود . این وضعیت تا سال 1992 ادامه یافت ولی در این سال به دلایل متفاوت تری ، هند اقدام به علنی کردن مناسبات سیاسی با اسراییل کرد . از جمله این دلایل میتوان به فروپاشی بلوک شرق و بر هم خوردن نظم بین الملل و کنفرانس صلح مادرید بین اعراب و اسراییل اشاره کرد . واقعیت آن است که هند تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی از متحدان نزدیک بلوک شرق بود . ان نزدیکی به خصوص از طرف حزب کنگره هند در دوره قدرت خانم ایندرا گاندی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود . سقوط اتحاد شوروی تاثیرات خاص خود را بر هند بر جای گذاشت . بدین معنا که از یک طرف باعث شد که حزب کنگره در مسیرنزول قدرت بیفتد و احزاب راست نظیر« بهاراتیا جاناتا» امکان رشد بیابند و از طرف دیگر هند را متوجه آسیب پذیری هایش ساخت و همین امر موجب گرایش هند به طرف اسراییل شد . یک تحلیلگر مسایل روابط هند و اسراییل همین موضوع را این چنین توضیح داده است :
« ... درسال 1992 تحولی جدید در روابط دو کشور ( هند واسرائیل ) به وجود آمد . سفارتخانه های دو طرف در تل آویو و دهلی نو آغاز به کار کرد . این دوره را باید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
هند اسرائیل ومناسبات استراتژیک ، معامله « فالکون »
پیشینه
مناسبات هند واسرائیل سابقه ای دیرینه دارد وبه روزهای اول استقلال این دو کشور دراواخرسال 1947 میلادی باز می گردد . جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند در سال 1950 ، اسراعیل را به رسمیت شناخت اما با عضویت این رژیم در سازمان ملل متحد مخالفت کرد ، این سیاست دوگانه هند دلایل خاص خود را در ارتباط با مسلمانان ودنیای عرب داشت وازطرف دیگر به موقعیت ممتاز اسرائیل نزد واشنگتن و لندن نظر داشت . نتیجه این سیاست دوگانه ، شکل گیری دو سیاست آشکار و پنهان در دهلی نو بود .
هند بعد از به رسمیت شناختن اسرائیل اجازه داد که این کشور کنسولگری خود را در بمبئی تأسیس کند ولی در توسعه مناسبات سیاسی از این حد جلوتر نرفت . یک علت مهم کنسولگری این سیاست ، دوستی شخصی جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند با جمال الناصر ، رئیس جمهور فقید مصر بود . اما رکود در مناسبات علنی باعث نشد که نوع دوم – توسعه پنهانی – توسعه نیابد . مناسبات پنهانی هند واسرائیل عمدتاً در سطح همکاری های نظامی وهسته ای بوده وتا سال 1992 که « ناراسیمها رائو » ، نخست وزیر اسبق هند این مناسبات را علنی کرد به صورت پنهان در حال توسعه بوده است .
به این ترتیب می توان مناسبات هند واسرائیل را از بعد تاریخی به آشکار در سطح سیاسی ودیپلماتیک وپنهان در سطح همکاری های نظامی – هسته ای تقسیم کرد . البته طرف هندی همواره تلاش کرده مناسبات با اسرائیل پنهان بماند و در صورت علنی شدن ، سعی کرده است از اهمیت آن این مناسبات تأکید داشته است . با این حال می توان سابقه نسبتاً روشنی از مناسبات هند واسرائیل درهر دو سطح آشکار و پنهان به دست آورد .
دیدگاه ها ونظریات
الف : مناسبات آشکار دیپلماتیک
چنان که اشاره شد در سال 1950 جواهر لعل نهرو اسرائیل را به رسمیت شناخت ، اما به دلیل ملاحظات هند نسبت به دنیای عرب و جهان اسلام این مناسبات تا سطح مبادله سفیر ارتقا نیافت . یک علت مهم رکود در مناسبات هند و اسرائیل ، موقعیت خاص هند به عنوان یک کشور عضو و بنیانگذار جنبش عدم تعهد بود . جنبش عدم تعهد در حقیقت تشکیلات سیاسی کشورهای در حال توسعه بود که می خواستند در مقابل قطب بندی مخرب قدرت جهانی بین دو بلوک شرق به رهبری اتحاد شوروی سابق وغرب به رهبری آمریکا ، راه سومی را در پیش بگیرند . جنبش عدم تعهد با اتخاذ چنین خطمشی ای به طور طبیعی در مقابل استعمار خارجی ونژاد پرست بود . بنابراین برای هند که خود را مؤثر ترین عضو جنبش عدم تعهد می دانست ، توسعه مناسبات در شکل آشکار آن می توانست بر اعتبار جهانی ومنطقه ای اش لطمه بزند .
دلیل اصلی این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی وبه مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در این که مناسبات هند واسرائیل در طول زمانی نسبتاً طولانی به مدت چند دهه پنهانی توسعه یافته است ، در همین واقعیت ساده نهفته است ، هند از یک طرف به دلیل عضویت در جنبش عدم تعهد مجبور بوده در مناسبات فلسطینیان واسرائیل از فلسطینیان حمایت علنی بکند ، ولی از طرف دیگر منافع امنیتی ونظامی هند ، نوعی همکاری پنهانی با اسرائیل را به وجود آورده است .
در این بین نیاز هند به دریافت نفت وسوخت مطمئن از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از اهمیت بالایی در موضع گیری های دوگانه هند برخوردار بوده است . همچنین حضور حدود یک میلیون کارگر هندی در کشورهای عرب منطقه که بنا به یک برآورد سالانه حدود 6 میلیارد از دستمزد خود را به اقتصاد هند تزریق می کنند ، عامل مهم دیگری در ملاحظات هند در ارتباط با غنی نکردن مناسبات خود با اسرائیل بوده است . [ 1 ]
به ویژه آن که این برداشت وجود داشته است که در صورت علنی شدن کامل مناسبات هند و اسراییل ، این ادعای هند که طرفدار فلسطینیان است به شدت زیر سوال برود . این وضعیت تا سال 1992 ادامه یافت ولی در این سال به دلایل متفاوت تری ، هند اقدام به علنی کردن مناسبات سیاسی با اسراییل کرد . از جمله این دلایل میتوان به فروپاشی بلوک شرق و بر هم خوردن نظم بین الملل و کنفرانس صلح مادرید بین اعراب و اسراییل اشاره کرد . واقعیت آن است که هند تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی از متحدان نزدیک بلوک شرق بود . ان نزدیکی به خصوص از طرف حزب کنگره هند در دوره قدرت خانم ایندرا گاندی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود . سقوط اتحاد شوروی تاثیرات خاص خود را بر هند بر جای گذاشت . بدین معنا که از یک طرف باعث شد که حزب کنگره در مسیرنزول قدرت بیفتد و احزاب راست نظیر« بهاراتیا جاناتا» امکان رشد بیابند و از طرف دیگر هند را متوجه آسیب پذیری هایش ساخت و همین امر موجب گرایش هند به طرف اسراییل شد . یک تحلیلگر مسایل روابط هند و اسراییل همین موضوع را این چنین توضیح داده است :
« ... درسال 1992 تحولی جدید در روابط دو کشور ( هند واسرائیل ) به وجود آمد . سفارتخانه های دو طرف در تل آویو و دهلی نو آغاز به کار کرد . این دوره را باید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 67 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ساختار نظام آموزشی
در ساختار نظام آموزشی کشور هند تمرکز عمده بر بعد وسیع ارائه خدمات آموزشی و اهمیت ساختار، سازماندهی و ارتقاء آن استوار می باشد. بعلاوه، ساختار سیستم آموزشی کشور هندوستان بر رشد آموزشی مناطق مختلف کشور و برقراری رقابتهای آموزشی میان این مناطق تأکید دارد. در حال حاضر، تعداد 888 نهاد آموزشی در کشور هندوستان فعالیت دارد که به ثبت نام از 179 میلیون دانش آموز مبادرت می نمایند. سیستم آموزش ابتدایی در هندوستان از دومین رتبة جهانی برخوردار است. این سیستم آموزشی از 4/149 میلیون کودک 6 تا 14 ساله و 9/2 میلیون آموزگار، متشکل می گردد. لازم به ذکر است که نرخ مذکور به 82 درصد از کل کودکانی است که در این گروه سنی قرار دارند مشتمل می گردد. پس از استقلال هند طی سال 1947 سیاستمداران ,مسئولان و صاحب نظران آموزش و پرورش کشور تلاشهای فراوانی در جهت ارائه الگوی مشترک ساختار آموزشی پذیرش کلیه ایالت عمل آورند. طی سال 1966 کمیسیون آموزش و پرورش هند مبادرت به انتشار ساختار آموزشی طرح سیستم (2+10) نمود. سیستم مذکور پس از بازنگری و جرح و تعدیل طی سالهای 1986 و 1992 به عنوان خط مشی جدید نظام آموزشی ملی به تصویب رسید در حال حاضر کلیه ایالت های کشور از آن پیروی می نمایند. نکته قابل تامل در فرایند تصویب طرح مذکور طول مدت بررسی آن است که مدت زمان سه دهه از زمان طرح اولیه آن تا جرح و تعدیل و تصویب و اجرای فراگیر و نهایی آن به طول انجامید است که خود نشان دهنده بر طرف نمودن احتمالی نواقص و نارسایی های طرح اولیه می باشد. بر اساس الگوی قید شده در فوق نظام آموزش پیش دانشگاهی کشور هند خود از دو دوره آموزش ابتدایی و متوسطه متشکل می گردد. با وجودی که ساختار آموزشی کشور هند بر (سیستم 2+10) استوار می باشد. با این حال در میان ایالات مختلف در خصوص تعداد مدارس ابتدایی و متوسطه، شرایط سنی پذیرش در مدارس متوسط، آزمون های عمومی، آموزش هندی و انگلیسی، تعداد ساعات و جلسات درسی، مدت تعطیلات، میزان دستمزدها، آموزش پایه و … تفاوت عمده ای وجود دارد. آموزش در کشور هند، از سن پنج سالگی آغاز شده و از سه مرحله ابتدایی، متوسطه و عالی (دو دوره 5 ساله ابتدایی و متوسطه و یک دوره 2 ساله تکمیلی) متشکل می گردد. در مجموع، دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه 12 سال به طول می انجامد.
طبق آمار به دست آمده طی سال 1996 نرخ ثبت نام ناخالص بر مبنای سطوح مختلف آموزشی به شرح ذیل می باشد:
. پیش دبستانی : 5 درصد
. اولین سطح : 101 درصد
. دومین سطح : 49 درصد
. سومین سطح : 9/6 درصد
ساختار آموزش پس از استقلال
پس از استقلال کشور هند به دلیل نرخ بالای بی سوادی (در حدود 85 درصد) ، سرمایه هنگفتی به تولید کتب درسی ارزان قیمت تخصیص یافت. سه دهه پس از استقلال کشور، هزینه آموزشی به 40 برابر و نرخ افراد باسواد به بیش از 2 برابربالغ گردید.از سوی دیگر پیشرفت های آموزشی و افزایش تعداد موسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی وصنعتی به گسترش انواع کتابخانه ها و فراهم آمدن بازار کار برای افراد آموزش دیده منجرگردید. در سال1956 کمیسیون اعتبارات دانشگاهی هند با عنوان (یو.جی .سی ) عهده دار مسوو لیت تصویب مقررات ویژه آموزش عالی و تعیین استانداردهای آموزشی و تحقیقاتی گردید. طی سال 1961 کمیسیون مذکور به منظورارزیابی و پیشنهاد معیارهایی جهت ارتقائ استانداردهای آموزشی در هند، به تشکیل کمیته بررسی علوم به ریاست دکتر رانگاناتان مبادرت نمود. تا پیش از دهة 70 ، تنها سه دانشگاه دهلی (1948) ، بنارس (1966) و بمبئی (1967) از دوره کارشناسی ارشدبرخوردار بودند.این درحالیست که در آغاز این دهه 4 دانشگاه ا لیگر، میسور ،کارناتاک و ویکرام به افتتاح دوره های کارشناسی ارشد خود مبادرت نمودند. پس از استقلال کشور این روند سرعت گرفت.
آموزش پایه
در 4 ایالت مختلف کشور آموزش پایه منحصرا بر نخستین مرحلة آموزشی (آموزش ابتدایی) شامل می گردد و این در حالی است که در 8 ایالت دیگر کشور دوره آموزش پایه بر کلیه مقاطع آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) مشتمل می گردد.
وسیع سازی بعد سیستم آموزش پایه
کشور هندوستان، 50 سال پس از استعمار انگلستان اقدام به اجرای سیاست آموزش توده ای نمود. از آن زمان تاکنون این سیستم از لحاظ تعداد مدارس و تعداد کودکان ثبت نامی در این مدارس چندین بار گسترش یافته است. جدول ذیل نرخ ثبت نامی افراد طی دهة 1990و 4 دهة قبل از آن را به تصویر می کشد.
نرخ رشد ثبت نام در مقاطع آموزشی پایه (برحسب میلیون) طی سال های 1997 - 1950
سال
پسران
دختران
تعداد کل
ابتدایی و مقدماتی متوسطه 8-1
مقطع آموزش مقدماتی متوسطه 8-6
مقطع آموزش ابتدایی 5-1
ابتدایی و مقدماتی متوسطه 8-1
مقدماتی متوسطه 8-6
ابتدایی 5-1
ابتدایی و مقدماتی متوسطه 8-1
مقدماتی متوسطه 8-6
ابتدایی 5-1
1951
77/16
98/2
79/13
18/6
67/0
51/5
95/22
65/3
30/19
1961
6/31
62/5
98/25
99/14
87/1
12/13
58/46
48/7
10/39
1971
42/46
64/9
61/36
07/26
04/4
03/22
50/72
68/13
82/58
1981
40/61
69/14
71/46
64/36
25/7
29/39
07/98
95/21
11/76
1991
69/80
05/22
64/58
90/55
60/13
30/42
59/136
65/35
94/100
1992
09/79
22/21
58/57
62/54
87/12
75/41
50/151
09/34
62/99
1996
20/87
7/24
5/62
20/64
3/16
9/47
50/151
0/41
4/110
1997
53/85
7/23
38/61
39/63
80/15
59/47
91/148
50/39
41/109
نرخ ثبت نام در مدارس ابتدایی در فاصله سال های 1997-1951 شش بار افزایش داشته است و این در حالی است که در همین فاصله نرخ ثبت نام در مدارس مقدماتی متوسطه (8-6) یازده بار افزایش داشته است. این روند افزایشی در خصوص مدارس ابتدایی دخترانه نه بار و در خصوص مدارس مقدماتی متوسطه 20 بار بوده است. به طور کلی می توان گفت روند کلّی افزایش نرخ ثبت نام در مدارس ابتدایی 76/3 درصد و در مدارس مقدماتی متوسطه 06/4 درصد بوده است.
با توجه به جدول فوق می توان چند نکته به شرح ذیل را استنباط نمود:
1- سیستم آموزش ابتدایی کشور هندوستان از لحاظ بعدی پیشرفت قابل توجهی داشته است. به گونه ای که بالغ بر 150 میلیون نفر در مدارس ثبت نام نموده اند. این امر نشانگر تلاشی است که در زمینه ایجاد مدیریت دقیق و بسیج منابع صورت گرفته است.
2- اگر چه روند افزایش نرخ ثبت نام دختران طی 10 سال اخیر سریع تر از پسران بوده است با این حال اختلافات میان دو جنس همچنان به قوت خود باقی است.
3- اگر چه نرخ ثبت نام در کلاسها تحسین برانگیز است، امّا باید توجه داشت که رشد جمعیت طی چند دهة اخیر نیز بسیار بالا بوده است. با مقایسه کل جمعیت واجد شرایط جهت ثبت نام در کلاسها، درمی یابیم که همچنان چندین میلیون کودک وجود دارد که از نعمت برخورداری از آموزش ابتدایی محروم مانده اند.