لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نگاهی تاریخی به ملی شدن صنعت نفت
در آغاز سده بیستم، «آنتوان کتابچی»، بانی و دلال قراردادی شد که پیامدهای آن، هم در عرصه بین الملل و هم در امور داخلی ایران، تغییرات شگرف و بنیادینی به وجود آورد
در آغاز سده بیستم، «آنتوان کتابچی»، بانی و دلال قراردادی شد که پیامدهای آن، هم در عرصه بین الملل و هم در امور داخلی ایران، تغییرات شگرف و بنیادینی به وجود آورد. وی که بوی نفت به مشامش خورده بود، در این باره با یک سرمایه دار خطر پذیر انگلیسی به نام «ویلیام ناکس دارسی» مذاکره کرد. دارسی از سرمایه داران بنامی بود که در تجهیز عوامل تولید و کسب سود، کارنامه درخشانی داشت. کتابچی با استناد به مطالعات یک زمین شناس فرانسوی، وجود منابع سرشار نفت در ایران را به دارسی وعده داد. به این ترتیب، نمایندهٔ دارسی راهی ایران شد تا برای دستیابی به این منابع سرشار، امتیاز نامه ای دریافت کند. در سال ۱۲۸۰ دارسی با پرداخت رشوه هایی که کتابچی دلال آن بود و با توشیح ملوکانه مظفرالدین شاه، حق انحصاری اکتشاف، استخراج و بهره برداری، حمل و نقل، فروش نفت و فرآورده های نفتی و تمام عملیات مربوط به منابع نفت ایران را به مدت ۶۰ سال، به دست آورد. مخالف خوانی روس ها نیز مانع از عقد چنین قراردادی میان دارسی و مظفرالدین شاه نشد. آنها تنها توانستند پنج ایالت شمالی را از محدوده امتیاز خارج کنند. در قبال آن، ایران ۲۰ هزار لیره به صورت نقد و۲۰ هزار لیره به صورت سهام دریافت کرد. طبق قرارداد باید ۱۶ درصد از منافع خالص سالانه تمام شرکت هاییکه به موجب این امتیاز تشکیل می شدند، به ایران تعلق می گرفت.
دارسی برای تأمین هزینه های عملیات اکتشافی، از نیروی دریایی انگلستان استمداد طلبید و سرانجام با همکاری و سرمایه شرکت « نفت برمه»، در حالی که بودجه و صبر و شکیبایی آنها به سر آمده بود، به منابع سرشار نفت دست یافت. در پنجم خرداد ۱۲۸۷ فوران نفت از چاهی در مسجد سلیمان اسباب دگرگونی اوضاع ایران و خاورمیانه را فراهم آورد. جالب این که نزدیک به پنجاه سال پیش از آن در شرایطی مشابه، اولین چاه نفت در آمریکا فوران کرده بود. یک سال پیش از کشف نفت، نهضت مشروطه به سرانجام رسیده و با تشکیل مجلس شورای ملی، اوضاع حکومت و روند تصمیم گیری، شکل دیگری یافته بود. این تحولات، زمینه ساز تغییراتی بودکه در سال ۱۳۲۹ به ملی شدن صنعت نفت انجامید.
خبر کشف نفت در ایران به سرعت در سراسر جهان پیچید. دوسال بعد، شرکت نفت انگلیس و ایران، با سرمایه یک میلیون پوند، برای بهره برداری از منابع نفت درایران تأسیس شد و دیگر محدودیت منابع مالی، مانعی برای تولید و اکتشاف در ایران به شمار نمی رفت. صف های طولانی و چندپشته جلوی بانک هایی که سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را به فروش می رساندند، رونق بازار نفت را نوید می داد.
باتشکیل شرکت جدید، نقش دارسی در حد یکی از مدیران و سهام داران شرکت تنزل یافت. این شرکت به سرعت رشد کرد. طولی نکشید که اولین پالایشگاه خاورمیانه در آبادان احداث شد و در تاریخ یکم دی ۱۲۹۱ اولین محموله نفتی از آبادان راهی بازار جهانی شد. نیروی دریایی انگلستان که از دیرباز، با نیروی دریایی آلمان رقابتی آشکار و نهان داشت، برنامه بلند پروازانهٔ تغییر سوخت کشتی ها از زغال سنگ به نفت را در سر می پروراند. به یکباره احساس نیاز به دستیابی به منابع نفت چنان قوت گرفت که درسال ۱۲۹۲، چرچیل در پارلمان حضور یافت و با نطقی، به تعبیر نشریه « تایمز لندن» عالمانه، در باب منافع ملی نفتی انگلستان هشدار داد: «اگر نتوانیم به نفت دسترسی یابیم، نخواهیم توانست غله، پنبه و هزار ویک کالای ضروری دیگر را به دست آوریم». این گونه تفکرات روز به روز قوت گرفت. چرچیل در جایگاه رئیس ستاد نیروی دریایی، دراختیار داشتن سهم عمده ای از «شرکت نفت انگلیس و ایران » و قرارداد بلند مدت خرید نفت با این شرکت را برای حفظ توان و آمادگی رزمی نیروی دریایی، ضرورتی گریز ناپذیر تلقی می کرد و سرانجام، چندماه پیش از آغاز جنگ جهانی اول، موفق شد با پرداخت ۲ میلیون لیره،۵۰ درصد از سهام این شرکت را به خود اختصاص دهد. به این ترتیب، نفت به مؤلفه ای مؤثر در مسائل امنیتی و سیاسی تبدیل شد. در این ایام « شرکت نفت انگلیس و ایران» به سبب ناتوانی در امر بازاریابی و فروش نفت، در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته بود. از قرار معلوم، شرکت شل به این شرکت، چشم طمع دوخته بود تا از این وضعیت استفاده و آن را تصاحب کند. اما اقدامات چرچیل سبب شد نه تنها این شرکت مضمحل نشود، بلکه با تقویت آن، بازار مطمئنی برای تأمین نفت مورد نیاز خود به دست آورد. ضمن این که دو نماینده از سوی دولت انگلیس، با حق وتو، در هیئت مدیره این شرکت حضور یافتند تا از نزدیک مراقب منافع نیروی دریایی باشند.
درجریان جنگ اول، این شرکت توانست بدون وقفه جدی به تولید خود ادامه دهد؛ به گونه ای که تولید آن، از روزانه ۱۶۰۰ بشکه در سال ۱۹۱۲ به ۱۸۰۰۰ بشکه در سال ۱۹۱۸ افزایش یافت و تا اواخر سال ۱۹۱۶ یک پنجم از نیاز نیروی دریایی انگلیس را تأمین کرد. به این ترتیب، شرکتی که در پانزده سال نخست تأسیس خود همواره با خطر ورشکستگی دست و پنجه نرم می کرد، با شراکت نیروی دریایی انگلستان، رونق گرفت و سود سرشاری به دست آورد. نمی روید تا امتیاز را لغو کنید. هنوز تشریفات خرید ۵۱ درصد از سهم شرکت سهامی نفت انگلیس و ایران به پایان نرسیده بود که جنگ جهانی اول آغاز شد. نیروی دریایی انگلیس، بخش عمده ای از نفت مورد نیاز خود را از این شرکت و با قیمتی پایین تر از قیمت نفت در بازار جهان، خریداری می کرد. همین موضوع یکی از زمینه های اختلاف میان دولت ایران و شرکت بود.
در آغاز قرن چهاردهم شمسی، تحولات بی شماری در ایران روی داده بود. با کودتای رضاخان، سلسله قاجار منقرض شد و در سال ۱۳۰۴ رضاخان تاج شاهی به سر نهاد. در این ایام، اهمیت اقتصادی و سیاسی نفت برای مردم و زمامداران آشکار شده بود و نشانه هایی از بهبود اوضاع اقتصادی در بخش های مختلف به چشم می خورد که متأثر از تزریق درآمدهای نفتی بود. میزان تولید نفت همواره سیر صعودی داشت، اما درآمدهای نفتی پرنوسان بود. برای نمونه، درآمد نفتی در سال ۱۳۰۶ نزدیک به ۴/۱ میلیون لیره بود، اما در سال بعد به ۵/۰ میلیون لیره کاهش یافت. این مسئله خشم رضا شاه را برانگیخته بود ومردم نیز بر این باور بودند که توطئه ای از سوی دولت انگلیس در کار است.کسی باور نمی کرد که این نوسان ها ممکن است ناشی از تغییر ناگهانی قیمت نفت و فرآورده های نفتی باشد. به موجب امتیاز نامه دارسی، شرکت می بایست ۱۶ درصد از منافع خالص خود و تمامی شرکت های تابعه را به دولت ایران پرداخت کند. اما از قرار معلوم، شرکت به بهانه های مختلف و با حساب سازی های غیر قابل بررسی، از پرداخت بخشی ازآن طفره می رفت. در سال ۱۳۱۰ به یکباره درآمد ایران به کمتر از یک چهارم سال قبل کاهش یافت. رضاخان که خلق و خوی منحصر به فردش زبانزد عام و خاص بود، تاب نیاورد و به کابینه دستور داد، برای رفع سوء تفاهم ها، با شرکت وارد مذاکره شود.
تیمورتاش، وزیر مقتدر دربار، این وظیفه را به دوش گرفت. رضاخان که مذاکرات طولانی را برنمی تابید، یک روز به هیئت دولت آمد و پرونده را داخل بخاری انداخت و با خشم و غضب فریاد زد: « نمی روید تا امتیاز را لغو کنید» به این ترتیب، در آذر ۱۳۱۱ امتیاز دارسی طبق دستور به طور یک جانبه لغو شد. حسن تقی زاده در نامه ای به «جاکس»، مدیر شرکت، الغای امتیاز دارسی را به طور رسمی اعلام کرد. اما رضاخان خیلی زود فهمید (به او فهمانده شد؟) که به شیوه های رضاخانی، نمی توان هر مشکلی را حل کرد.
در مذاکرات، چند مسئله به بحث گذاشته شده بود. یکی این که تخفیف های شرکت به نیروی دریایی انگلیس درعمل سهم ایران را از منافع شرکت میکاست؛ دیگر این که شرکت حاضر نبود مطابق قرارداد سهمی از منافع شرکت های تابعه به ایران پرداخت کند. همچنین دولت، خواهان تضمین حداقل درآمد مشخص سالانه، کاهش حوزه شمول امتیاز، رفع حق انحصاری حمل و نقل و تأمین مصرف داخلی ایران به قیمت مناسب بود که در هیچ یک از این موارد، توافقی حاصل نمی شد. شرکت طی ۱۹ سال اول (منتهی به سال ۱۳۱۰)، بر روی هم، ۳/۵۶ میلیون تن نفت از ایران برداشت و صادر کرد. از ۵/۴۹ میلیون لیره سود خالص در این دوره، نزدیک به ۱۰ میلیون لیره نصیب ایران شده بود. شرکت نفت انگلیس و ایران از تمام امکانات خود برای حل سریع این مسئله به نفع خود بهره برد. از جمله این که دولت بریتانیا بی درنگ شکواییه ای علیه ایران به دبیر کل « جامعهٔ ملل» تسلیم کرد و خواستار رسیدگی فوری به آن شد. نیازی به این کار نبود، چون دولت ایران فوری به مذاکره تن درداد. بررسی این شکایت تا تعیین نتیجه مذاکرات به تعویق افتاد. مذاکرات از فروردین ۱۳۱۲ آغاز شد و در کمتر از یک ماه به عقد «قرارداد ۱۳۱۲» (۱۹۳۳) منجر و پس از تصویب مجلس به اجرا گذارده شد. به موجب این قرارداد، حوزه شمول امتیاز به ۱۰۰ هزار مایل مربع(یک چهارم امتیاز دارسی) کاهش یافت، حق انحصاری احداث و نگهداری خطوط لوله منتفی شد، بکارگیری نیروی کار ایرانی در اولویت قرار گرفت و مبلغی برای آموزش دانشجویان ایرانی در رشته صنعت نفت اختصاص یافت. اما درعوض، زمان اعتبار قرارداد از تاریخ امضا به مدت ۶۰ سال تعیین شد، پایه پرداخت سهم ایران از ۱۶ درصد سود خالص سالانه به ۴ شیلینگ برای هر بشکه تغییر کرد. در واقع میزان ثابت و مطمئن و تأثیر ناپذیری از نوسان های بازار برای ایران در نظرگرفته شد. اما این تغییر به هیچ روی به معنای افزایش سهم ایران نبود. این قرارداد با امتیاز دارسی تفاوت ماهوی نداشت و عوارضی در پی داشت که بیشترتحولات دههٔ بعد، ناشی از آن بود. هرچند که امضای این قرارداد، درآن هنگام، موفقیتی بزرگ جلوه داده شد. حسن تقی زاده، وزیر مالیه وقت، با امضای این قرارداد باری بر دوش خود گذاشت که ۱۴ سال بعد، هنگامی که تلاش کرد آن را بر زمین نهد، اوضاع کشور به کلی متحول شده بود. درد دل و اعتراف او در مجلس، مشروعیت این قرارداد را به کلی مخدوش کرد. این بار مردی کارآزموده در مقابل شرکت نفت انگلیس قد برافراشت که به خوبی می دانست چگونه می توان با قدرت مردم و برای استیفای حقوق مردم، مبارزه کرد و پیروز شد.
منبع http://www.aftab.ir/articles
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تولید فیلم انیمیشن
عنوان :نگاهی کوتاه به انیمیشن
قسمت اول
در دهه سی، خیابانهای تهران با نئون آشنا شده و شبهای تهران با نورهای رنگین آذین می شوند و نقشهایی از رنگهای تند نئون بر در و دیوار می نشینند و بر سر در سینماها و بر فراز بامهای بلند شهر ، حرکتی از نورهای تند ، تماشاچی را به سینماها و مشتریها را به خرید کالا فرامی خواند . لاله زارمرکز تجمع این بازیهای نور می شود، از ساده ترین نقشهای هندسی متحرک گرفته تا نمایش صحنه های کاملتر ، مانند راه رفتن و غیره. در دهه چهل باز هم نئون های رنگین متحرک، شبها را از سکوت و سکون به هیاهوی رنگارنگ بازی نور می برند.تعبیه هر نئون بر بامی یا سردری ، شروع واقعی نقاشی متحرک در ایران است. حال، نقاشی به جای آنکه بر کاغذ و طلق نقش ببندد، بر بومهای فلزی می نشیند و قلم و رنگ ، همان لامپ های جیوه و تنگستن ونئون است. باز هم خطای باصره است و قریب به هشت تا دوازده تصویر رنگی در هر ثانیه که چشم را می فریبد.نام آشنا ومعتبری مانند مرتضی ممیز با چند طرح نئون از جمله نوشیدن کانادادرای بر بام بنایی در میدان فردوسی ، در صدر پیشکسوتان گرافیک، تبلیغات و نقاشی متحرک می درخشد.سالهای ۱۳۳۵-۱۳۴۰ اداره کل فرهنگ و هنرهای زیبا ( که بعدا وزارت فرهنگ و هنر و امروزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است ) ، جایی که کارگاه سرامیک ، قالی بافی ، مینیاتور سازی و غیره دایر بود و ادعای حمایت از هنرهای ملی داشت ، آرزوهای دور و دراز و مرارتهای تمام نشدنی و آزمون و شکست جوانانی چند ، که در پی تشکلی هنری بودند ، منجر به تاسیس دفتری شد که قرار بود کارخانه رویا سازی کشور شود که نشد.این گروه متشکل بود از : اسفندیار احمدیه ( نقاش کارگاه سرامیک) ، جعفر تجارتچی ( افسر نیروی هوایی و کاریکاتوریست)، پرویز اصانلو ( فیلمبردار دوره دیده و کارگردان)، پطروس پالیان و اسدالله کفافی که هر پنج نفر از موسسان بخش انیمیشن وزارت فرهنگ و هنر بودند. چندی بعد نصرت الله کریمی ، کارگردان تحصیلکرده در چکسلواکی نیز به این گروه اضافه شد که با کمک چند دختر و پسر مستعد توانستند اولین فیلم های کارتونی ایران را بنیان گذارند.قسمت دوم
جو باربرا Joe Barbera از گروه هانا-باربرا که کارتونهای محبوبی چون تام و جری ، یوگی و دوستان ، عصرحجر را ساخته بود، دوشنبه 18 دسامبر 2006 (27 آذر 1385) در سن 95 سالگی درگذشت. او اولین گامهای موفقیت را با شریک قدیمی اش "بیل هانا" و با ساخت کارتون بسیار موفق "تام و جری" برداشت. داستان های خنده دار نبرد موش وگربه هفت بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد.این دوشریک گروهشان را در سال 1930 ، زمانی که برای کمپانی MGM کار می کردند تشکیل دادند و در دهه 60 با ساخت سریالهای کارتونی مانند "عصرحجر" ، "یوگی و دوستان" و "اسکوبی دو" قله های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کردند. کارتونهایی کاملا متفاوتلئونارد مالتین ، منتقد، در کتاب خود با عنوان "مروری بر کارتونهای آمریکایی" می نویسد:« این گروه نویسنده-کارگردان سالهای سال تولید و ارائه کارتونهایی کاملا ممتاز را با شخصیتهایی یکسان را ادامه می دادند بدون اینکه به ورطه تکرار بیافتند.» "بری مایر" Barry Meyer رییس کمپانی برادران وارنر شخصیتهای خلق شده توسط هانا و باربرا را نه فقط ابرقهرمانهای کارتونی که آنها را جزیی از فرهنگ عامه مردم آمریکا می داند. او عقیده دارد: «شخصیتهای خلق شده توسط این دو از عصر حجر تا عصر فضا ، از ازل تا ابد را پوشش می دهد. هنگامی که او از میان دوستان و اقوامش برود، زندگی اش را در آثارش ادامه خواهد داد.»هانا که در سال 2001 درگذشته است زمانی گفته بود:«من هنرمند خوبی نیستم ولی جو بهتر از هرکس دیگری در جهان می تواند از یک طرح اولیه به خوبی خلق و خو طرز رفتار یک شخصیت را درک کند.»این دو اولین بار موش و گربه را در انیمیشن "پیشی چکمه را بدست می آورد" در کنار هم قرار دادند که نتیجه ان نامزدی آن دو برای جایزه اسکار بود. در اثر موفقیت این کار ، کمپانی MGM به انها فرصت داد تا برروی این شخصیت بیشتر کار کنند و در نهایت شخصیتهای تام و جری به بلوغ رسیدند.هنگامی که MGM در اواسط دهه 50 به کار بخش انیمیشن خود پایان داد، هانا و باربرا مجبورشدند برای خودشان کار کنند. با توجه به بودجه بسیار پایین تلویزیون، کارتونهای جدید آنها بیشتر برروی شوخی های شفاهی تاکید داشت تا جزییات تصویری -که برای اجرایشان باید هزینه زیادی صرف می شد- ."عصر حجر" در عمان بار اول پخش ار تلویزیون به موفقیتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
«نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام»
«فقر را می توان به غده یی سرطانی تشبیه کرد که اگر به موقع درمان نشود، تمام پیکره ی جامعه را دربر می گیرد و از پای در می آورد. به رغم دیدگاه های مختلفی که در طول تاریخ درباره ی علت پیدایش فقر و شیوه ی رویارویی با آن وجود داشته است، امروزه محرومیت زدایی یکی از اهداف همه ی نظامها و مکاتب شمرده می شود؛ هر چند درباره ی راه رسیدن به آن اختلاف وجود دارد. اسلام، چون دیگر ادیان الهی، به این مسأله اهمیت بسیار داده و بر ریشه کن کردن فقر و تأمین رفاه عمومی، به عنوان یک هدف اقتصادی، تأکید کرده است.»
دکتر سعید فراهانی فرد عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر فصلنامه اقتصاد اسلامی است. تحصیلات دانشگاهی وی دکترای اقتصاد است و درس خارج فقه را نیز در کارنامه تحصیلات حوزوی خود دارند. تألیف کتاب «نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام» یکی از چند صد کتاب منتشر شده توسط کانون اندیشه جوان است که در سال 1378 توسط دکتر فراهانی فرد به رشته تحریر درآمده است. در این کتاب به مباحثی چون عوامل فقر، درمان فقر و پیشگیری از آن، بررسی علل عقب ماندگی مسلمانان و ... پرداخته شده است. گفت و گوی زیر، با دکتر فراهانی فرد در خصوص کتاب مذکور است.
به چه دلیل به موضوع فقر و فقرزدایی علاقه مند و نسبت به تألیف این کتاب با محوریت «فقر از دیدگاه اسلام» اقدام نمودید. زمانی که در حوزه تحصیل می کردم و در خدمت اساتید بودم، محور اساسی مطالعاتم شامل مباحث حوزوی بود. از سوی دیگر به لحاظ تحصیلات دانشگاهی در رشته اقتصاد و بررسی و مطالعه در این زمینه به نظرم رسید یکی از مهم ترین مشکلات مطروحه برای نسل جوان، بحث فقر است. در تألیف این کتاب به پدیده فقر از دیدگاه اسلام توجه نموده و تلاش کردم با توجه به اندیشه ها و آموزه هایی که در مکتب اسلام برای برخورد با این پدیده وجود دارد و همچنین استفاده از مطالعات حوزوی - بالاخص موضوع شناسی در مواضع اقتصادی- و سایر مطالعات قبلی به این موضوع به شکل عمیق تری بپردازم. شما در این کتاب «فقر» را از چندین منظر بررسی کرده اید. لطفاً در این رابطه توضیح بیشتری بفرمایید. با توجه به اینکه کتابهای کانون اندیشه جوان به صورت خلاصه و مفید به نگارش درمی آید سعی کردم بحث خیلی مفصل نباشد و به همین منظور کتاب را در 5 فصل پی ریزی نمودم. فصل اول یا کلیات که دارای چند بخش است. در بخش اول، ماهیت فقر و مفهوم ذهنی که از فقر داریم تبیین شده است. زیرا احساس کردم شبهات و مشکلاتی برای نسل جوان در ارتباط با معنای فقر وجود دارد. ضمن اینکه فقر را از نگاه اهل لغت، اهل تفسیر، فقها، فلاسفه و عرفا بررسی کردم، بدلیل اینکه مسأله فقر از منظر فلاسفه، عرفا یا فقها متفاوت است. به طور مثال فقر فلسفی و فقر عرفانی، معنا و مفهوم مثبتی دارد، در حالیکه فقر مورد نظر فقها و مفسرین منفی است. فقر فلسفی آن است که انسان خودش را نسبت به خداوند فقیرتر احساس و او را دارای کمال بیشتری می داند. در ادامه این بحث به اقسام فقر پرداختم. برای نمونه فقر جسمی(مثل افراد ناقص الخلقه)، فقر فرهنگی، فقر روحی، فقر اقتصادی یا مالی و .... در ادیان، مذاهب و مکاتب مختلف راجع به فقر دیدگاه های مختلفی وجود دارد. به دیدگاه های دین یهود، مسیحیت و نیز مکاتب سرمایه داری چون مارکسیسم و نهایتاً دیدگاه اسلام نسبت به فقر - خصوصاً فقر مالی و اقتصادی - توجه کرده و نیز به آثار فقر از جهت اقتصادی، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی بطور گذرا اشاره نمودم. در فصل دوم کتاب، عوامل فقر را تبیین کردم و اینکه چه عواملی باعث به وجود آمدن فقر می شود. در این فصل به این موضوع پرداختم که فقر اقتصادی یا مالی که افراد به آن مبتلا هستند، انتخابی یا تحمیلی است. فقر انتخابی می تواند مثبت یا منفی باشد. فقر انتخابی مثبت مثل اینکه دانشمندی بدون داشتن امکانات مالی برای رسیدن به دانش مجبور است سالها درس بخواند، در حالیکه شرایط مالی مناسبی ندارد، بنابراین این فرد برای رسیدن به کمال در علم و دانش آگاهانه فقر را انتخاب کرده است. مورد دیگر حضرت خدیجه(س) است. ایشان با اینکه ثروتمندترین بانوی عربستان بود، اما بدلیل اعتقادی که داشت فقر را انتخاب کرد. از طرفی ممکن است مسبب فقر انتخابی منفی که گریبانگیر بسیاری از جوانها و بعضی از قشرهای جامعه شده، خود آنها باشند. مثلاً به دلیل تنبلی و اینکه زمانی که فرد می توانسته آموزشی ببیند تنبلی کرده و بعدها به صورت طبیعی آثار تنبلی به شکل فقر بر او نمایان می شود، یا شخصی که برنامه ای برای زندگی اش ندارد و نیز موارد معنوی مثل ارتکاب گناه، همانطور که در روایات هم داریم ارتکاب گناه باعث فقر می شود. فقر تحمیلی که بخشی از فصل دوم کتاب را تشکیل می دهد، آنست که فرد در به وجود آمدن آن نقشی نداشته و عوامل بیرونی باعث به وجود آمدن آن شده است، مثل عوامل طبیعی، اقتصادی، فرهنگی. از جمله مهم ترین عوامل فقر فرهنگی، مسئله خودباختگی است که اشخاص به دلیل خود باختگی سبب فقر خود شده اند. در فصل سوم، بحث درمان و پیشگیری فقر را مطرح نمودم و به این موضوع پرداختم که چه کنیم که جامعه یا فرد فقیر نشود و در مرحله بعد، در زمان مواجه شدن با اینگونه پدیده ها در جامعه ای که فقیر است چه باید کرد. همچنین در این قسمت بحث شناسایی فقرا آمده است و به بررسی امکانات جامعه و سیاستهایی که برای درمان فقر وجود دارد اشاره شده است. فصل چهارم، بحث فقر زدایی است. در یک نگاه کلان به مسأله « سرمایه گذاری در بستر رشد و توسعه اقتصادی» و با این نگاه که اکثر نظریه های اقتصادی به یکی از موارد مهم که آن « سطح فقر و ایجاد رفاه عمومی است» توجه ویژه ای دارند. نهایتاً در موقعیت های مختلف دیدگاه اسلام را نسبت به توسعه - خصوصاً به جهت سطح فقر- مطرح کردم. در فصل آخر به سؤالات اساسی که معمولاً در ذهن همه وجود دارد، پرداختم. سؤالاتی از قبیل اینکه چرا مسلمانان عقب مانده هستند؟ علل عقب ماندگی و به تعبیری فقر جوامع اسلامی علیرغم یک پیشینه غنی چه می تواند باشد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
نگاهی بر یکی از اصیلترین مکاتب اقتصاد آزاد
مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد همواره در توجیه خود در بین آکادمیهای اقتصادی با مشکل روبهرو بوده است و هنوز که هنوز است بهرغم پیشرفت چشمگیر هواداران این مکتب در مطرح کردن خویش، بسیاری از دانشکدهها و آکادمیهای علمی در قبول رویکردهای اتریشی و حتی به نقد کشیدن آن با مانع مواجهاند.بیتردید چنین موانعی در ایران بسیار بیش از سایر نقاط خواهد بود.
توسعه مکتب اتریشی و حداقل فراگیری اصولی از آن برای یک دانشپژوه اقتصاد نیازمند راهکارهایی از سوی طرفداران این مکتب و به طور کلی طرفداران اقتصاد بازار است.
رسیدن به این هدف که هر دانشجوی کارشناسی در ایران حداقل یک بار نام مکتب اتریشی را شنیده باشد و آشنایی کلی با آن داشته باشد، هدفی بسیار مطلوب خواهد بود.
هدفی که امروز فاصله بسیار با آن داریم. اما چه راهکارهایی برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟
دانشجوی اقتصاد بیش از هر چیز به اقتصاد در پارادایم جریان رایج مینگرد، اقتصاد خرد و کلان از منظر او تمام آن چیزی است که وی باید در مورد تحلیل اقتصاد بداند و مباحث دیگر به تمامی در این دو خواهد گنجید.
دانشجویان ایرانی شاید حتی در سر کلاس تاریخ اندیشه اقتصادی نیز نام اقتصاد اتریشی را نشنوند.
در چنین فضایی سخن گفتن از مکتبی که این چنین مهجور افتاده است جرات خاص خود خواهد و ظرافت خاص خویش طلب میکند.
اگر چه با وجود معدود کلاسهای روششناسی علم اقتصاد در دانشکدههای ایران گذاری به اقتصاد اتریشی زده میشود، اما این کلاسها که همواره به صورت اختیاری دایر میشوند آنچنان محدود هستند که نمیتوانند جایگاهی باشند برای ابراز اندیشههای اتریشی.
بیتردید الگوی فکری اتریشی خارج از منظومه جریان رایج است. دانشجوی اخت شده با مدلها و معادلههای جریان رایج، بسیار سخت میتواند اقتصاد اتریشی را درک کند. مگر آنکه ساختار فکری خویش را بار دیگر بنا کند. چنین مشکلی اما از سوی برخی از اتریشیها چون راجر گریسن از دانشگاه آبرِین تا حدودی مرتفع شده است. او که حاضر شد اقتصاد کلان اتریشی را در قالب مدلهای ترسیمی معرفی کند و مورد دشنام بسیاری از اتریشیها قرار گیرد که میانگاشتند وی تقدس میزس را زیر سوال برده است، ثابت کرد که میتوان الگوی فکری اتریشی را به زبانی سادهتر و نزدیک به جریان رایج اقتصادی مطرح کرد. نباید از یاد برد که اگر اقتصاددانان جریان رایج از نمودارها برای بیان اقتصاد مورد نظر خود بهره گرفتند، تنها به این علت بود که اشکال منظور آنها را بهتر، سادهتر و تحلیلیتر نشان میداد، بنابراین چرا نباید اقتصاد اتریشی از این ابزار استفاده کند؟ نکته آنجا است که نباید تحلیل ترسیمی را به طور کامل جایگزین تحلیل غیر ترسیمی نمود وگرنه استفاده از ابزار شکلی به ذاته نمیتواند ناقض مکتب اتریشی باشد.در ایران اگر بتوانیم به سمت ترجمه کتابهایی از اقتصاد اتریشی برویم که از ابزار جریان رایج برای معرفی خود استفاده کرده است، بیتردید استقبال از مکتب اتریشی به عنوان یکی از پایهایترین مکاتب اقتصاد آزاد، غیرقابل وصف خواهد بود.
اقتصاد اتریشی به زعم بسیاری از طرفداران خود دارای مشخصههایی است که کاملا جدا و منفک از جریان نئوکلاسیکی است. با این وجود کسانی چون اسرائیل کرزنر بر این اعتقادند که مکتب اتریشی به رغم نقدهایی که به جریان نئوکلاسیکی به عنوان دیگر جریان حامی اقتصاد آزاد دارد، اما توسعهدهنده حیطه علمی نئوکلاسیکی است. از این زاویه مکتب اتریشی دیگر به عنوان مکتبی در تقابل با نئوکلاسیکها مطرح نمیشود و اتفاقا رشد و توسعه آن خود امتیازی است برای توسعه تفکر نئوکلاسیک ضمن آنکه باید توجه داشت پدر مکتب اتریشی، منگر، خود یکی از اعضای انقلاب مارژینالیستی قرن نوزدهم است و به عنوان یکی از انقلابیون نئوکلاسیکی مطرح است.
اتریشیها به هیچ رو نمیتوانند این گزاره را رد کنند که به عنوان مکتب طرفدار اقتصاد بازار با دیگر طرفداران این نوع اقتصاد قرابتی تاریخی و فکری دارند. شاید به همین علت باشد که کرزنر معتقد است، اقتصاد نئوکلاسیک در ابتدا چون مکتب اتریشی، بر رویکردهای ذهنی تاکید داشت، اما با گذشت زمان و توجه بیش از اندازه به «تعادل» این رویکرد به فراموشی سپرده شد.
با تاکید بر این وجوه اشتراکی میان مکتب اتریشی و اقتصاد نئوکلاسیک میتوان به صورت قابل فهمتری اصول اتریشی را به مخاطبان منتقل کرد. اگرچه احساس غالب در اقتصاد اتریشی، انفکاک هرچه بیشتر از اقتصاد نئوکلاسیک است و کسانی چون لاخمن، تصور مکتب اتریشی را به عنوان مکمل اقتصاد نئوکلاسیک، کاملا منتفی میدانند، اما چنین رویکردی بیتردید هم همراه شدن با دیگر مکاتب اقتصاد آزاد است، و هم بیتردید اذهان برای دریافت عناصر کاملکننده اقتصاد نئوکلاسیک بیشتر آمادهاند تا اقتصادی متضاد و در تقابل با اقتصاد نئوکلاسیک. نکته قابل توجه دیگر آنکه به نظر میرسد در حال حاضر نیز قرابتهای چشمگیری بین تفاسیر اتریشی و نئوکلاسیکی موجود است. به عنوان مثال در حالی که اتریشیها سخن از فرآیند در بازار میزنند، نئوکلاسیکها بر تعادل تاکید دارند. اما آنان هنگامی که میخواهند رسیدن اقتصاد به نقطه تعادل را تفسیر کنند خواهینخواهی بحث از یک فرآیند بازاری میکنند یا زمانی که اتریشیها بر فردگرایی روش شناسانه تاکید دارند، نئوکلاسیکها بیتردید با بازکردن مبحث پایههای خردی اقتصاد کلان خویش بر همان رویکرد اتریشیها پافشاری میکنند.
لذا نه در ایران بلکه در تمامی آکادمیهای اقتصادی، دید مکملی به اقتصاد اتریشی، هم پیوند زدن میان دو مکتب طرفدار اقتصاد آزاد، البته با دو پارادایم مختلف است و هم کمکی است برای آشنایی هر چه بیشتر دانشپژوهان بدین مکتب.
اما یکی از موانع درونی مکتب اتریشی برای توسعه و فراگیری آن بین اقتصاددانان، تدریس سنتی آن به صورت استاد- شاگردی است. منگر استاد بوم - باورک و ویزر بود. این دو خود استاد میزس بودند و میزس استاد ماری رتبارد و اسرائیل کرزنر بود. لاخمن اگر از هایک درس نمیآموخت شاید هیچگاه یک اتریشی افراطی نمیشد. باید پذیرفت که مکتب اتریشی بهدلیل عدم همراهی جریان رایج و قلیل بودن عده اقتصاددانان آن، هیچگاه نتوانسته است اقتصاددانان خود را به صورت غیرمستقیم پرورش دهد و سنت استاد- شاگردی چهره غالب تعلیم در مکتب اتریشی بوده است.چاره برون رفت از این سنت، همان دست یازیدن به ابزار جریان رایج است.اگر گروه پیروان بازار در جریان رایج اقتصادی میتوانند اقتصاددانانی را پرورش دهند که بهطور مستقیم هیچ استاد نئوکلاسیکی نداشته اند و کتاب و مقاله تنها عامل انگیزشی در این راه بوده است، چرا اتریشیها نتوانند چنین کنند؟ عبور از سنت استاد- شاگردی اقدام دیگری است که اقتصاددانان اتریشی میبایست انجام دهند.امروز بیش از گذشته اقتصاددانان ایرانی در پی اقتصاد آزادند و همین امر نیز باعث شده تا نگاهی جدی به مکتب اتریشی شود. پیروان این مکتب باید فرصت را غنیمت شمارند و با پرهیز از نظریههای افراطی خود را به عنوان توسعهدهندگان مکاتب اقتصاد آزاد در جامعه علمی امروز ایران مطرح کنند. بیتردید چنین راهی ضامن فراگیر شدن این مکتب از یکسو و بهرهبردن اقتصاد ایران از آن، از سوی دیگر خواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
نگاهی به اهداف و آثار ازدواج در قرآن
• مفهوم ازدواج
• اهداف و آثار ازدواج
1- حفظ انساب
2- برخورداری از سکون و آرامش
3- حفظ نوع بشر
4- داشتن فرزندان صالح
5- مودت و رحمت
6- ارضای غریزه جنسی
7- بازداشتن از گناه
8- توسعه رزق
یکی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشکیل خانواده است در این واحد اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده میشود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تکامل میرسد.
در این مقاله سعی شده است که با نگاهی اجمالی به اهداف و آثار ازدواج از نظر قرآن کریم به تبیین اهمیت این سنت حسنه پرداخته شود. مطلب را با هم از نظر میگذرانیم:
مفهوم ازدواج
ازدواج، در عرف و شرع، پیمان زناشویی است که بر اساس آن، برای مرد و زن در برابر هم، تعهدات اخلاقی و حقوقی پدید میآید که سرپیچی (از بسیاری) از آنها، عقوبت و کیفر در پی خواهد داشت.
در هر آیینی، ازدواج با قوانین و مقررات ویژهای صورت میگیرد و اسلام به آداب و رسوم دیگر اقوام احترام گذاشته است: «لکل قوم نکاح» از پیمان زناشویی در قرآن به «نکاح» نیز تعبیر شده، و به دو معنا به کار رفته است:
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیتتر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک میکند
اهداف و آثار ازدواج
حکمتها و آثار مهمی بر ازدواج ترتب دارد، و قرآن در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی موارد، هر چند زن و مرد با یکدیگر زندگی میکنند، اهدافی که باید در زندگی آنان حاکم باشد، از میان میرود و دو طرف بدون آن که بهرهای از زندگی مشترک ببرند، با یکدیگر زندگی میکنند برخی گفتهاند: هر جا نشانههای الفت و حکمتهای زوجیت چه در دنیا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجیت را به کار برده است.(روم/ 21 فرقان/74 زخرف/70 بقره/25 یس/56)
و هرگاه جای این نشانهها و حکمتها را بغض و خیانت یا تفاوت عقیده زن و مرد با یکدیگر پر میکند، قرآن از کلمه «امرأه» استفاده کرده است (یوسف/30 تحریم/10و 11).
همچنین آن جا که حکمت زوجیت (بقای نسل انسان) از میان برداشته میشود، باز قرآن واژه «امرأه» را به کار برده است (ذاریات/25 مریم /4 و 5 آل عمران/40).
بدین سبب دوباره وقتی این حکمت سر برمیآورد و ثمره زوجیت به بار مینشیند، باز قرآن تعبیر را عوض کرده کلمه «زوج» را به کار میبرد. در آیه 40 آل عمران، زکریا به خدا خطاب میکند که همسرم نازا است: «و امرأتی عاقر»؛ ولی وقتی دعای او اجابت میشود، قرآن میفرماید: «و اصلحنا له زوجه».
1- حفظ انساب:
ازدواج و رعایت مقررات آن، نسب را حفظ میکند. در اسلام، حفظ نسب، پایه احکام و حقوق فراوانی است. بعضی از احکام فقهی، بر شناخت رابطه فرزند با پدر و مادر یا بر شناخت نسبتهای فامیلی دیگر، مبتنی است. تبعیت فرزند از پدر و مادر در کفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در بردگی و حریت، ربابین پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول نبودن شهادت پسر بر ضد پدر، وجوب قضای نمازهای میت بر پسر بزرگتر، مسائل ارث، ولایت پدر و جد، حقوق طرفینی مانند حق حضانت و نفقات، عقوق والدین و اطاعت از آنها و مسائل اخلاقی مانند صله رحم، هبه به اقارب، عقیقه فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر حفظ انساب متوقف است. و از این جا به اهمیت ازدواج و مراعات حدود آن نیز پی میبریم. حفظ نسب، حکمت عده زن بین دو ازدواج شمرده شده است. انتظار زن برای ازدواج دوباره پس از وفات شوهر به مدت چهار ماه و ده روز (بقره/ 234)، عده زن به مدت سه دوره پاکی پس از طلاق (بقره/ 228) و انتظار زن باردار برای ازدواج مجدد تا هنگام وضع حمل (طلاق/4) همه این مقررات گویای اهمیت حفظ نسب است. حرمت ازدواج با زن شوهردار (نساء/ 24)، و حرمت زنا (اسراء/32) نیز برپایه حکمت حفظ نسب قرار داده شده است.
2- برخورداری از سکون و آرامش:
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیتتر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک میکند: «و من ایاته أن خلق لکم من أنفسکم أزوجا لتسکنوا الیها...»، «...و جعل منها زوجها لیسکن الیها...»
برخی مفسران، مقصود از لباس را در آیه 187 بقره، سکون و آرامش دانستهاند؛ همان گونه که خدا شب را لباس (مایه آرامش و سکون) دانسته: «و جعلنا الیل لباس لکم و انتم لباس لهن» نیز به سکون و آرامشی که با همسر حاصل میشود، اشاره خواهد داشت.
یکی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشکیل خانواده است در این واحد اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده میشود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تکامل میرسد
3- حفظ نوع بشر:
طبق بیان قرآن، ازدواج وسیلهای برای تولید و بقای نسل در انسان و حیوان است: «... جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام ازواجا یذروکم فیه...»
گرچه جمله «یذروکم فیه» تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و چهارپایان و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری میفرماید: پروردگار، شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را نیز از او خلق کرد، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را پراکنده ساخت: «... و بث منهما رجالاً کثیرا و نساء...».
در آیه 72 نحل میفرماید: از همسرانتان برای شما فرزندان و نوهها قرار داد «... و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده». قرآن، بقای نسل انسان و اجتماع مدنی را به ازدواج منوط میداند و روی آوردن به زنا و لواط را نابود کننده راه بقای نسل میشمارد: «و لا تقربوا الزنی انه کان فاحشه و ساء سبیلا»، «ائنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل»؛ زیرا با رواج راههای نامشروع، رغبت به نکاح کم میشود؛ جاذبهاش از بین رفته، فقط بار تامین مسکن و نفقه و به دنیا آوردن اولاد و تربیت آنان، باقی میماند. در نتیجه، آسانترین راههای اشباع غرایز که نامشروع است، رایج میشود و هدف بقای نسل، رنگ میبازد.
4- داشتن فرزندان صالح:
یکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛ زیرا اصل تولید و تکثیر، از راههای غیر مشروع نیز ممکن است؛ ولی در سایه ازدواج، نسلی دارای اصل و نسب پدید میآید. قرآن در آیاتی، فرزند را زینت زندگی دنیا شمرده که بیانگر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر یا مادر و فرزند است «المال و البنون زینه الحیوه الدنیا». داشتن فرزند به صورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای گوناگونی در قرآن آمده است. در آیه 223 بقره از این که میگوید: «نساوکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم...»، یادآور میشود که بکوشید از این فرصت بهره گیرید و با پرورش فرزندان صالح و شایسته که به حال دین و دنیای شما مفید باشد، اثر نیکی برای خود از پیش بفرستید. «... و قدموا لانفسکم...». در آیه 187 بقره پس از آن که از آمیزش با همسر سخن به میان آمده است، میفرماید: «... و ابتغوا ما کتب الله لکم...» که به نظر بسیاری مقصود، طلب فرزند است. در موارد متعددی از قرآن، خداوند برای داشتن فرزند صالح، خوانده شده است. در آیه 189 اعراف از قول پدر و مادر نقل میکند که عرضه میدارند اگر فرزند صالح نصیبشان شود، شکرگزار خواهند بود: «دعوا الله ربهما لئن اتیتنا صالحا لنکونن من الشکرین...». در چند جا، درخواست حضرت زکریا (ع) مطرح شده است که از خداوند، فرزندی که لیاقت جانشینی او را داشته: «... فهب لی من لدنک ولیا»، و مورد رضایت پروردگار باشد: «... و اجعله رب رضیا» را خواسته است. در سوره آل عمران، پس از مشاهده شایستگیهای مریم (ع) پروردگارش را میخواند: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهای نیز به من عطا فرما: «... هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعاء».
5- مودت و رحمت:
از دیگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است: «و جعل بینکم موده و رحمه...» آن چه در آغاز زندگی مشترک بین زن و شوهر، یگانگی برقرار میکند، و اثر آن در مقام عمل ظاهر میشود، مودت است؛ ولی پس از گذشت زمان و رسیدن دوران ضعف و ناتوانی، رحمت جای مودت را پر میکند. رحمت و مودت به تعبیر قرآن، دو نشانه الهی و ضامن به پا ماندن بنای زندگی و تداوم وحدت است؛ البته رحمت در همان آغاز زندگی نیز در زندگی نقش دارد. گاهی زحمات و خدمات بلاعوض و ایثارگرانه بدون هیچ گونه چشم داشتی حتی گاهی با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان سر میزند. در اینجا برای حفظ نظام خانوایکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛ دگی، مودت رنگ میبازد؛ ولی رحمت جایگزین آن میشود.
یکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛
6- ارضای غریزه جنسی: