حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد تغذیه ورزشی با فرمت ورد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

نقش و موقعیت تغذیه در ورزش

مقدمه :‌

بی شک موجودات زنده برای ادامه حیات نیاز مبرم به خوردن وآشامیدن دارند.

بدین لحاظ تغذیه ازبدو تولد تا پایان عمر با هر موجود زنده ای همراه بوده و جزء اساسی ترین نیازهای او می باشد . آب و غذا همواره به عنوان اصلی‌ترین دغدغه زندگی مطرح بوده است . رهنمودهای دین مبین اسلام و سیره عملی زندگی پیامبر اکرم و ائمه هدی درمورد تغذیه موید این واقعیت است معذالک باید به این موضوع نگاه ویژه ای داشت و باب اطعمه و اشربه درمتون فقهی و آیات و روایات در این زمینه تاکیدی براهمیت آن می باشد . امروزه تغذیه به عنوان مقوله ای علمی دربین دیگر علوم جایگاه ویژه ای یافته است . همراه با گسترش تربیت بدنی و ورزش و اقبال عمومی جهت پرداختن به فعالیت‌های ورزشی به منظور تامین سلامت جسمی و روانی به ویژه دست‌یابی به سکوهای قهرمانی براهمیت نقش تغذیه در این فرآیند پیش ازپیش افزوده شده به ویژه از زمانی که ورزش پای درعالم حرفه ای گذاشت . درنتیجه عدم اطلاع کافی ازنقش تغذیه درفعالیت های ورزشی نه تنها موجب می‌شود نتایج مورد انتظار ازتمرین و فعالیت گرفته نشود بلکه ضرر و زیان فراوانی را نیز متوجه ورزشکاران خواهد نمود.

آب : اولین ماده حیاتی و ضروری خوراک موجودات زنده آب است .

آب بدن درسه محیط درون سلولی ، بیرون سلولی (میان بافتی) و پلاسما (خون) راتشکیل می‌دهد آب محیط مناسبی برای حلالیت ویتامین‌ها و املاح و انتقال آنهاست و پس از اکسیژن (ازنظر کارایی و حیاتی) ضروری‌ترین ماده بدن می‌باشد .

مردان حدود 60 درصد و زنان حدود 50 درصد و بچه‌ ها و نوزادان 75 تا80 درصد و افراد مسن 45 تا 50 درصد وزن بدنشان آب است درصورتیکه سه روز آب به بدن نرسد و یا بیشتر از 20 درصد وزن بدن به صورت آب ازدست برود مرگ حادث می‌شود .

عمل آب دربدن :

- تشکیل دهنده بخش مهمی ازساختمان سلول‌ها

- واسطه خوبی برای فعل و انفعالات سلولی

_وسیله حمل و نقل موادغذایی ، یون‌ها و اکسیژن

_کمک به هضم غذا و انجام اعمال شیمیایی گوارش

_حمل و دفع مواد زاید بدن ( دی اکسید کربن و‌آمونیاک )

_تنظیم کنترل حرارت بدن

_محافظت ازاندام های حیاتی مانند مغز ، قلب ، چشم و...

_لغزندگی مفصلها و درنهایت مرطوب نگه داشتن سیستم تنفس

آب مورد نیاز بدن از منابع زیر تامین می‌شود :

1_ آشامیدنی‌ها و غذاها

2_ سوختن موادآلی دربدن (هیدروژن حاصل ازآن با اکسیژن تنفسی ترکیب می‌شود و آب تولید می کند.)

3_ ورود آب درشرایط مخصوص ازطریق پوست

روزانه مقداری آب به طرق مختلف ازبدن خارج می‌کردد:

1_ ادرار

2_ مدفوع

3_ آبی که بصورت بخار هنگام تنفس ازریه‌ها خارج می‌گردد .

_ تعریق که علاوه برزمان فعالیت روزانه حدود 400 تا 700 گرم آب ازسطح پوست خارج می‌شود.

احتیاج ورزشکاران به آب

با توجه به میزان اهمیت آب دربدن و اینکه درفعالیت‌های ورزشی مقدار زیادی ازآب بدن دفع می‌شود برای جلوگیری ازایجاد اختلال دراعمال بدن مصرف آب درهنگام فعالیت شاید ازغذا مهمتر باشد.

 درحالت عادی بدن به روزانه 6 تا 8 لیوان آب نیاز دارد که فعالیت‌های جسمانی نوشیدن مقدار بیشتری ازمایعات را ضروری می‌کند . هرچقدر زمان فعالیت ورزشی طولانی‌ترباشد مقدار آب دفع شده بیشتر خواهد بود.

این که هنگام فعالیت جسمانی مقداری از آب مورد نیاز بدن توسط آب حاصل ازسوخت و ساز مواد غذایی تامین می‌شود اما این مقدار کافی نخواهد بود و باید کمبود آب از خارج بوسیله مایعات جبران گردد . اگر تعادل مایعات فوری بوجود نیاید تنظیم حرارت بدن به خطر می‌افتد . بنابراین درتمرینات طولانی مدت لازم است دربین تمرین احتیاجات مایعاتی بدن را رفع کرد. تمام تحقیقاتی که دراین زمینه صورت گرفته ثابت می‌کند که بلافاصله بعد از تعادل مایعاتی بدن ورزشکار یا کسانی که کارجسمانی سختی انجام می‌دهند مقدار نیرو بالا می‌رود و نوشیدن  مایعات هنگام فعالیت های استقامتی دربهبود استقامت مفید است . 



خرید و دانلود تحقیق درمورد تغذیه ورزشی با فرمت ورد


تحقیق در مورد موقعیت جغرافیایی آستانه اشرفیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

موقعیت جغرافیایی

آستانه اشرفیه در ۳۵ کیلومتری رشت واقع است و فاصلهٔ آن تا شهر لاهیجان ۷ کیلومتر است.

وجه تسمیه

این شهر در گذشته کوچان نامیده می‌شد. کوچان یعنی محل زندگی کوچ ها. کوچ از ساکنان قدیمی گیلان به شمار می‌روند و در بسیاری از متون باستانی نامشان با بلوچ ها آمده. بلوچ ها در قرن های دوم و سوم هجری از گیلان کوچیده و به جنوب شرقی ایران رفتند و کوچ ها به منطقه جلگه‌ای و دو سوی سپیدرود آمدند و گروهی در کوچسفهان امروز و گروهی دیگر در آستانه امروز یا کوچان پیشین ساکن شدند و نام خود را بر این دو ناحیه نهادند. و پس از تدفین پیکر سید جلال‌الدین اشرف که نوشته اند پسر امام موسی کاظم بوده در این شهر، نام آن به آستانه اشرفیه تبدیل شد.

اماکن

آرامگاه دکتر محمد معین، گردآورنده فرهنگ فارسی معین در این شهر قرار دارد.

از مکان‌های تفریحی آن پارک ساحلی و مناظر زیبای حاشیهٔ رودخانهٔ سفید رود است. دوشنبه بازار و پنچشنبه بازار این شهر مکانی مناسب برای اجتماع مردم و خرید مایحتاج هفته است و از شهر ها و روستا های همجوار در این روز به این مکان می ایند.

این شهرستان با وسعت ۴۲۶/۶ کیلومتر مربع در شرق گیلان در عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه و طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۵۶ دقیقه شرق نصف النهار مبدا واقع شده است و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا ۳ متر است .

شهرستان آستانه اشرفیه با جمعیت ۱۲۵٫۴۳۷ نفر از دو بخش مرکزی با ۴ دهستان ( کورکاء، دهشال، کیسم و چهارده ) و بخش بندر کیاشهر با ۲ دهستان ( دهسر و دهکاء ) تشکیل شده است.[آمار سال ۸۵ از مرکز آمار اضافه گردد]

۴۲ درصد جمعیت این شهرستان شهر نشین و ساکن در دو شهر آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر و ۵۸ درصد روستانشین و ساکن در ۱۰۷ روستا می‌باشند.

این شهرستان شامل دو شهر، دو بخش، ۶ دهستان و ۹۸ آبادی می‌باشد. مرکز شهرستان، شهر آستانه بوده و شهر دیگر شهرستان، بندر کیاشهر نام دارد.

پلی به طول ۸۵۰ متر در این شهر بر روی سفیدرود احداث گردیده است که این شهر را به رشت مرتبط می سازد.

آرامگاه دکتر محمد معین نیز در شهر آستانه قرار دارد.

محصولات

از محصولات زراعی این شهرستان می‌توان بادام زمینی، برنج (انواع برنج‌های معطر و طارمی، دمسیاه و...)، گوجه سبز و تخمه آفتابگردان و مرکبات نام برد.

به دلیل کیفیت و سبکی خاک این منطقه که بیشتر حاصل رسوبات سفیدرود است هویج نیز از محصولات آن است. این شهرستان از مراکز عمده تولید فلفل سبز دانست. ضمناً این شهرستان دارای نوعی کدو تنبل است که از نظر ارزش تغذیه در سطح بالایی قرار دارد. آستانه اشرفیه از مراکز اصلی تولید نهال صنوبر است.

معرفی آستانه اشرفیه

/

 

آستانه اشرفیه، یکی از شهرستانهای استان گیلان، واقع بر کنارهٔ شرقی سفیدرود با 384 کمـ 2 مساحت و 324‘100 نفر جمعیت (سرشماری 1365ش).این شهرستان از سمت شمال به دریای خزر، از خاور و جنوب به شهرستان لاهیجان و از باختر به کوچصفهان و لشت نشا محدود است و دارای 2 بخش مرکزی و بندر کیاشهر است. در تقسیمات جغرافیایی کنونی 2 دهستان آستانه و دِهشال جزو بخش مرکزی و حسن کیاده از توابع بندر کیاشهر محسوب می‎گردد. در مجموع، شهرستان آستانه دارای 4 دهستان و 75 روستاست. آستانهٔ اشرفیه تا 1358ش بخش بوده و در اسفند 1358ش برحسب تصویب شورای انقلاب به شهرستان تبدیل شده است. در سرشماری عمومی 1355ش جمعیت دهستان آستانه 333‘20 نفر، دهستان حسن کیاده 374‘5 نفر و دهستان دِهشال 880‘32 نفر بوده است. موافق سرشماری 1365ش جمعیت کیاشهر 293‘12 نفر می‎باشد. در این شهرستان مجموعاً 19 زیارتگاه وجود دارد. مرکز شهرستان: شهر آستانهٔ اشرفیه مرکز شهرستان است که در تلفظ محلی به آن «پیله آسّونه» گفته می‎شود. طول جغرافیایی آن ْ49 و َ58 شرقی و عرض جغرافیائی آن ْ37 و َ15 شمالی و مساحت شهر بیش از 8 کمـ 2 است. آستانهٔ اشرفیه در 36 کیلومتری خاور رشت، (مرکز استان) و 7 کیلومتری شمال غربی لاهیجان قرار گرفته و جمعیت آن 000‘25 نفر است که در 447‘2 نفر است که در 447‘5 خانوار متمرکز گردیده‎اند (سرشماری آبان 65). وجه تسمیه و سابقهٔ تاریخی: این شهر در قدیم «کوچان» نام داشته است. کاشانی در تاریخ اولجایتو از کوچیان نام برده که احتمالاً صورت دیگر همین نام است (ص 60). پس از به خاک سپردن آقاسیدحسن یا سیدابراهیم معروف به سلطان‎سیدجلال‎الدین اشرف(ع) فرزند امام‎موسی کاظم(ع) در آنجا، به تدریج نام کوچیان فراموش گردید و نام آستانهٔ اشرفیه متداول شد. اسکندربیک ترکمان، نام این روستا را آستانه، یاد کرده و آن را از توابع لاهیجان به شمار آورده است (1/514). فومنی گیلانی نیز در تاریخ خود نامی از آستان اشرفیه به میان آورده است (ص 103). مکنزی که در 1274ق/1857م از اینجا گذشته جمعیت آستانه را در حدود 70 خانوار برآورد کرده است. به گفتهٔ او در فصل ابریشم در آنجا به زائران حرم جلال‎الدین اشرف غذای رایگان داده می‎شود (ص 22). رابینو نیز از آستانه نام برده و شرحی دربارهٔ آن به دست داده است. به گفتهٔ او هر سال در فصل ابریشم زائران به سوی این زیارتگاه سرازیر می‎شده‎اند و بازار بزرگی که در آن شهر ساخته شده بود منبع سود زیادی برای صاحبان آن بوده است (ص 373). کشاورزی و صنعت: آب و هوای این شهر همانند سایر قسمتهای گیلان معتدل و مرطوب است. آب کشاورزی روستاهای این شهرستان از نهرهای حشمت‎رود، سیدعلی اکبری و سالارجوی که از شعبه‎های فرعی سفیدرود هستند تأمین می‎گردد. همچنین کانالهای زیادی از حشمت‎رود جدا کرده‎اند که تعدادی دیگر از روستاهای این شهرستان را آبیاری می‎کند. از محصولات عمدهٔ این شهرستان برنج، دانه‎های روغنی، حبوبات، محصولات جالیزی و اندکی سیب و انگور است (وزارت کشاورزی، 1362ش، 137-138؛ همان، 1363ش، 201 به بعد). محصول برنج آن در 1363ش بالغ بر 576‘39 تن بوده است (همان، 1363ش، 203). ولی موافق آمارنامهٔ استان گیلان، در این سال سطح زیر کشت برنج در این شهرستان 75/076‘15 هکتار و میزان محصول آن 813‘42 تن بوده است (مرکز آمار ایران، ص 105). مطابق آخرین آمار در حال حاضر سطح زیر کشت برنج 000‘19 هکتار و محصول سالانهٔ آن حدود 000‘40 تن برنج سفید است (تحقیقات محلی). همچنین 800 هکتار زیرِ کشتِ بادام‎زمینی است و 350‘1 هکتار زمین به توتستان اختصاص یافته است و سالانه حدود 700 تن ابریشم در آنجا تولید می‎گردد. محصول پیلهٔ این شهرستان بیشتر به مشهد صادر می‎شود. در سطح شهرستان 4 کارگاه صنعتی وجود دارد که مهمترین آنها کارخانهٔ تولیدی پارچهٔ سیمین بافت است که در 4 کیلومتری آستانهٔ اشرفیه در روستای نازک‎سرا قرار دارد. نیز یک کارخانهٔ پلاستیک‎سازی در جادهٔ کمربندی آستانه و یک کارخانهٔ فرغون‎سازی در 3 کیلومتری جادهٔ بندر کیاشهر قرار گرفته است. شرکت تولیدی گیلان مرغ نیز از مؤسسات با اهمیت این شهرستان است که به زودی آمادهٔ بهره‎برداری مجدد می‎گردد. همچنین در آستانهٔ اشرفیه تعداد زیادی کارخانهٔ چوب‎بری و برنج‎کوبی وجود دارد. در 1363ش در شهر آستانه، 891‘5 رأس گوسفند، 321‘1 رأس بز و بزغاله، 965‘3 رأس گاو و گوساله پرورش یافته است (مرکز آمار ایران، آمارنامهٔ استان گیلان، ص 111). تأسیسات فرهنگی و اجتماعی: آستانهٔ اشرفیه دارای مؤسسات گوناگون فرهنگی و اجتماعی است. براساس آمار موجود این شهر دارای تأسیسات برق، آبرسانی، تلفن خودکار، 9 درمانگاه دولتی، یک بیمارستان، یک آزمایشگاه و یک داروخانه است. تعداد پزشکان آن در کل شهرستان در حال حاضر 6 نفر است. این شهر در مسیر راه اسفالتهٔ استان گیلان به مازندران قرار دارد و از طریق راه اسفالت با شهرهای رشت، لاهیجان، بندر کیاشهر، لنگرود و بندر انزلی مرتبط است. در این شهرستان (به استثنای بندر کیاشهر) 72 مدرسهٔ ابتدایی، 30 مدرسهٔ راهنمایی، 11 دبیرستان و هنرستان و یک آموزشگاه بهورزی وجود دارد. همچنین در بندر کیاشهر یک دانشسرای تربیت معلم، تأسیس شده است. در شهر آستانه، 2 حوزهٔ علمیه، یکی در مسجد جامع و دیگری در مسجد بازار قرار دارد که جمعاً در این 2 مدرسه حدود 60 طلبه به آموزش علوم دینی اشتغال دارند. در این شهر 2 کتابخانهٔ عمومی وجود دارد. کتابخانهٔ فرهنگ و هنر در 1331ش بنیان نهاده شده و در حال حاضر 270‘5 جلد کتاب دارد. تأسیسات دیگر این شهر، یک ورزشگاه، 4 مهمانخوانه و یک مهدکودک است (مرکز آمار ایران، شناسنامهٔ شهرهای کشور، 38-49؛ آمارنامهٔ استان گیلان، 54 به بعد، و نیز تحقیقات محلی). از آداب و رسوم قابل ذکر این شهر مراسم پنجشنبه بازار است که روزهای پنجشنبهٔ هر هفته گروهی از روستاییان اطراف را به آنجا می‎کشاند (پاینده، 232). اما هنگامی که رابینو از این شهر بازدیده کرده است (ص 67). در این روزها که روز مبادلهٔ کالا بین شهر و روستا بود، روستاییان برای تهیهٔ لوازم زندگی به شهر آمد و شد داشتند. آثار تاریخی: مهمترین اثر تاریخی و دیدنی این شهر همان بقعهٔ سیدجلال‎الدین اشرف است. این بنا را ظاهراً نخستین‎بار در 311ق/923م گوهرشاد خانم دختر کیارستم بنا نهاد و زینت کرد. به روایت نویسندهٔ کتاب سفرنامهٔ استرآباد و مازندران، در 1275ق/1858م هنگامی که می‎خواستند این آستانه را که خراب شده بود دیگربار بسازند به کتیبه‎ای دست یافتند که در آن نام گوهرشاد خانم را که در سال یاد شده این بنا را تعمیر کرده و ساخته، آمده بوده است (ص 163). اما این روایت را دیگر اسناد تاریخی تأئید نکرده‎اند. پس از 1275ق/1858م چندبار دیگر بنای این بقعه گرفتار سیلابهای سفیدرود گردید و یکسره از میان رفت. آخرین‎بار در 1350ش این بقعه را که خراب شده بود به‎طور کلی تجدید بنا کرده‎اند، گنبد قدیم را از بین برده و گنبد جدیدی بر روی آن ساخته‎اند. در نقشهٔ فعلی، مسجدی که معروف به مسجد



خرید و دانلود تحقیق در مورد موقعیت جغرافیایی آستانه اشرفیه


تحقیق در مورد موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام

کتاب: تاریخ سیاسى اسلام سیره رسول خدا(ص)، ص 318

نویسنده: رسول جعفریان

رسالت پیامبر(ص)در شهر مکه آغاز شد،شهر مکه،براى ابلاغ و گسترش اسلام از زمینه‏اى برخوردار بود که مناطق دیگر جهان از آن بى‏بهره یا کم‏بهره بودند.ویژگیهاى این منطقه از جهات مختلفى مى‏توانست در تکامل و رشد اسلام در میان مردم مؤثر باشد.

نخستین مسأله،تقدس کعبه نزد اعراب بود.کعبه‏اى که حضرت ابراهیم(ع)بنا کرد،از قرنها قبل از بعثت،به عنوان خانه و معبدى محترم مورد توجه همگان قرار داشته و تقدس خاصى به مکه مى‏بخشید،این تقدس تا جایى بود که در پناه و پرتو کعبه،مکه شهر امن و امان تلقى مى‏شد .از کتب تاریخى به دست مى‏آید که کعبه نزد اکثر ملل جهان از قدیم الایام مورد احترام بوده است،ایرانیان صائبى مذهب و آشوریان،کعبه را یکى از خانه‏هاى هفتگانه و معظم جهان مى‏پنداشتند و چون کعبه بسیار قدیمى بود برخى آن را خانه«زحل»مى‏دانستند.

ایرانیان معتقد بودند روح«هرمز»در کعبه حلول کرده و گاه برخى به زیارت آن مى‏آمدند.یهودیان براى کعبه احترام قائل بودند و خداى را در آنجا بر اساس دین ابراهیم عبادت مى‏کردند .در کعبه تصویر ابراهیم و اسماعیل(ع)وجود داشت در حالى که در دست آنها تیرهایى(ازلام)دیده مى‏شد،همچنین تصویر مریم و حضرت مسیح(ع)در آنجا بوده‏و این نشان دهنده آن است که مسیحیان نیز همچون یهودیان به کعبه احترام مى‏گذاشتند.زمخشرى حکایتى در باب نامگذارى زمزم نقل کرده که ضمن آن از آمدن بابک بن ساسان به مکه یاد شده است.حکایت مزبور را با اندکى تفاوت مسعودى و حموى نیز نقل کرده‏اند. (1) اعراب نیز که کعبه را خانه خدا و ساخته دست حضرت ابراهیم(ع)مى‏دانستند،براى آن احترام خاصى قائل بودند و از هر سو براى حج به مکه مى‏آمدند.این سنت از دین ابراهیم(ع)در میان آنان باقى مانده بود.احترام هندیان نسبت به کعبه،بویژه«حجر الاسود»نیز نقل شده است. (2)

دومین مسأله آن که مکه یک مرکز تجارى بود و افزون بر آن که مکیان اهل تجارت بودند، (3) و هر سال دو مرتبه راهى مناطق شامات و یمن و حبشه براى تجارت مى‏شدند،خود مکه نیز محل رفت و آمد کاروانهایى بود که از شما به جنوب یا از غرب به شرق مى‏رفتند،از این رو مکه محل رفت و آمد بسیارى از تجار آن روزگار بود.

سومین مسأله آن که مکه حرم تلقى مى‏شد.وقتى ابراهیم(ع)به این منطقه لم یزرع (4) آمد،اقدام به بناى خانه‏اى نمود (5) که«بیت الله الحرام»نام گرفت.ابراهیم(ع)پس از ساختن کعبه دعا کرد تا خدا مکه را شهرى امن قرار دهد (6) ،خداوندى دعاى او را مستجاب فرمود و آنجا را«حرم امن»قرار داد (7) چنان که خود نیز به این شهر قسم یاد مى‏کند. (8) علاوه بر حرمت مکه،ماههاى حرام عاملى بود تا قبایل در ماههاى مزبور به راحتى و با اطمینان از عدم حمله قبایل دیگر،بتوانند به مکه و بازارهاى اطراف آن بروند. (9)

چهارمین مسأله موقعیت جغرافیائى مکه نسبت به جهان آن روز بود.این شهر در میان ایران و روم در شرق و غرب،وضعیت میانه‏اى داشت و بویژه بعدها در گسترش دعوت اسلامى در هر دو سوى جهان نقش مهمى داشت. (10)

ویژگیهاى گفته شده براى شهر مکه،سبب شد تا هم از لحاظ«خبرى»و هم از جهت«عملى»این شهر نقش مهمى را در گسترش نهضت ایفا کند.روشن است که تکلیف‏پیامبر(ص)ابلاغ اسلام به مردم بود (11) ،و گسترش خبرى اسلام از این نقطه به سراسر جهان و مناطق دور افتاده جزیرة العرب،خود عمل به این وظیفه مهم بود.امن بودن شهر مکهـکه عرب به پیروى از ابراهیم(ع)آن را پذیرفته و مراعات مى‏کردـسهمى قابل توجه در کار نشر دعوت اسلامى داشت.در این جا به نمونه‏هایى از این تأثیر اشاره مى‏کنیم:

از آنجا که اعراب در ایام حج،از سراسر جزیرة العرب به مکه مى‏آمدند،رسول خدا(ص)از این فرصت استفاده مى‏کرد،با رؤساى قبایل مختلف تماس مى‏گرفت و آنان را به اسلام دعوت مى‏فرمود،او در میان قبایل رفته و اسلام را به آنان عرضه مى‏داشت،ابو لهب نیز بدنبال او حرکت مى‏کرد و مى‏کوشید تلاش پیامبر(ص)را خنثى سازد.پیامبر(ص)در همین رابطه قبایل«بنى صعصعه»،«بنى حنیفه»،«کنده»و«کلب»را ملاقات و آنان را به اسلام فراخواند. (12) در یکى از همین ملاقاتها بود که رسول خدا(ص)گروهى از یمنى‏ها را نیز به اسلام دعوت کرد . (13) زمینه گروش مردم یثرب به اسلام نیز در همین تماسهاى موسم حج فراهم شد،گروهى از یثربیان در مراسم حج با پیامبر(ص)آشنا شدند و دعوت او را شنیدید،آنها ابتدا شش نفر بودند،در پیمان«عقبه اولى»12 نفر شدند،و سال بعد هفتاد و اندى مسلمان مدنى در موسم حج با پیامبر ملاقات کردند. (14)

تأثیر این تماسها در نشر اسلام از وحشت قریش در موسم حج به دست مى‏آید.آنان قبل از شروع مراسم جلساتى ترتیب داده و براى جلوگیرى از دعوت اسلام به مشورت و تبادل نظر مى‏پرداختند،یکى مى‏گفت بهتر است بگوییم محمد(ص)دیوانه است!دیگرى مى‏گفت بگوییم شاعر است!دیگرى مى‏گفت مى‏گوییم ساحر است و...! (15)

از«کعب بن مالک»نقل شده که پیامبر پس از سه سال دعوت مخفى،تبلیغ خود را علنى کرد،و در ایام حج به دنبال حجاج به خانه‏هایشان مى‏رفت و آنان را به اسلام دعوت مى‏فرمود،بعد از مدتى از قبایل آنان پرسش مى‏کرد و قبیله قبیله به سراغ آنان مى‏رفت. (16)

زمانى در ایام حج،بازارهاى معروف«عکاظ»و«مجنه»و«ذى المجاز»بر پا مى‏شد،پیامبر(ص)به این بازارها مى‏آمد و مردم را به اسلام فرا مى‏خواند (17) گیب با ارائه تصویرى ازشهر مکه تأثیر آن را در موفقیت رسول خدا(ص)بیان مى‏کند:«مکه در زمان او ده‏کوره‏اى خواب آلود و دور از هیاهوى جهان نبود.شهرى تجارى پر ازدحام ثروتمندى بود.تقریبا مرکزیت بازرگانى میان اقیانوس هند و مدیترانه را به خود اختصاص داده بود ...شهروندان مکه در حالى که نوعى سادگى بومى عربى را در آداب و رسوم و نهادهاى خود حفظ کرده بودند،اطلاعات وسیع از مردم و شهرهاى مختلف در روابط بازرگانى و سیاسى خود با قبایل عرب و مقامات رومى به دست آورده بودند.این تجارب قواى فکرى و عقلى رهبرانشان و همچنین سجایاى اخلاقى ایشان یعنى دوراندیشى و خویشتندارى را که در مردم عربستان به ندرت وجود داشت تقویت و تحریک کرده بود.توفق اخلاقى‏اى که از این راه مکیان نسبت به افراد قبایل حاصل کرده بودند باز بوسیله عاملى دیگر تقویت شده بود و آن عبارت بود از داشتن تعدادى از معابد و اماکن مقدس در شهر مکه و اطراف آن.تأثیر این زمینه استثنایى را در سراسر زندگى محمد(ص)مى‏توان باز یافت.اگر بخواهیم درباره این موضوع از جنبه صرف بشرى بحث کنیم باید بگوییم که رمز توفیق یافتن محمد(ص)در مکى بودن آن حضرت بود.اما مکه در برابر فروغ سعادت از ظلمت نکبت نیز بهره داشت.این تاریکى،عبارت بود از مفاسد خاص یک جامعه ثروتمند بازرگانى،وجود نهایت فقر از یک سو و غایت توانگرى از سوى دیگر. (18)

این سخن اخیر نشانى از وجود موانع عمده بر سر راه رسالت رسول خدا(ص)بود.

پى‏نوشتها:

1ـ ربیع الابرار،ج 1،ص 224،مروج الذهب،ج 1،ص 265،معجم البلدان،ج 4،ص 400

2ـ تفسیر المنار،ج 10،ص 420،المیزان،ج 3،ص 398

3ـ مجمع البیان،ج 10،ص .545

4ـ ابراهیم، 37

5ـ بقره، 127

6ـ ابراهیم،35،بقره، 126

7ـ عنکبوت، 67

8ـ التین، 4

9ـ نک:سنن النسائى،ج 2،ص 333،مسند احمد،ج 1،ص 228،361 و نک:الصحیح من السیرة النبى(ص)،ج 3،ص 308

10ـ فقه السیرة،ص 30،به نقل از:الصحیح من سیرة النبى(ص)،ج 1،ص .166

11ـ آل عمران،20،مائده،92 و 99،نحل،35 و 82،نور،54،عنکبوت،18،یس،17،تغابن، 12

12ـ انساب الاشراف،ج 1،ص 239ـ 238

13ـ انساب الاشراف،ج 1،ص 67،المصنف،ابن ابى شیبه،ج 7،ص 336

14ـ انساب الاشراف،ج 1،ص 239،وفاء الوفاء،ج 1،ص 222



خرید و دانلود تحقیق در مورد موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام


تحقیق در مورد حدود و موقعیت ایلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

به نام خدا

حدود و موقعیت ایلام

اطلاع مابر ایلام تا چهل سال قبل منحصر به ذکر مجملی بود که تورات از آن کرده و اسم کدرلاعمر پادشاه ایلام را در ضمن حکایتی برده است. مورخان عهد قدیم هم چنان که از نوشته های آن معلوم است اطلاعاتی راجع به ایلام نداشتند. و حال بدین منوال بود تا اینکه حضریات شوش پیش آمد این سرزمین از ماداکتور بر روی کرخه تا ایذج (ایذه،مالمیر) در خاک بختیاری و از هایدالو در محل خرم آباد کنونی تا حدود رامهرمز و بوشهر امروز امتداد داشت بنابراین ایلام در عهد قدیم به مملکتی اطلاق می شد که از ولایات خوزستان، لرستان، پشت کوه و کوههای بختیاری ترکیب یافته بود. از طرف مشرق قسمتی از پارس،از سمت شمال راهی که از بابل به همدان می رفت و از سمت جنوب خلیج پارس تا بوشهر بود. شهرهای مهم این مملکت را چنین نامیده اند: 1- شوش که مهم ترین شهر ایلام و از قدیم ترین شهرهای عالم بود. 2- ماداکتو روی رود کرخه. 3- خایدالو که گمان می رود در جای خرم آباد کنونی بنا شده بود. 4- اهواز. اهالی ایلام دولت خود را آنزان سوسونکا می نامیدند. لفظ ایلام چنانکه محققین تصور می کنند سامی است و اطلاق به آن قسمتی می شد که کوهستان است. طوایف ماد و پارس ایلامی ها را خوجه، خوز یا هوز می خواندند به نظر میاید که با سایر اقوام آسیایی یا قفقازی نواحی زاگرس مثل گوتی ها و لولوبی ها و کاسی ها ارتباط داشتند و تمدن نخستین آنها تا حد زیادی با تمدن سومریهای باستانی ارتباط دارند. این تمدن حتی پس از آغاز هزاره ی دوم قبل از میلاد هم روی به توسعه داشت.

نژاد ایلامی ها

راجع به مردمان بومی این مملکت عقیده ی دیولافوا و دمرگان این است که بومی های اولیه این مملکت حبشی بودند. برخی عقیده دارند که سواحل خلیج پارس هم تا مکران و بلوچستان از حبشی ها مسکون بوده بعد از قرون زیاد مردم سومری به این مملکت آمده و تسلط کردند. بعد از آنها مردمان سامی نژاد به این مملکت آمدند ولی غلبه ی آنها در نقاط کوهستانی دوام نیافت.

زبان مردم ایلام

قدیمی ترین زبان اهالی این مملکت زبان آنزانی است که به عقیده ی دمرگان در سه هزار سال ق.م متروک شد و پس از آن زبان سومری و زبان سامی در اینجا رواج یافت. بعد می بینیم که در 1500 سال ق.م مکررا زبان آنزانی زنده و استعمال شده و از اینجا می توان حدس زد که زبان آنزینی در میان مردم معمول بود ولی کتیبه ها به زبان سومری ها و سامی نوشته می شده، زیرا اگر زبانی مرد دیگر زنده نمی شود.

مذهب ایلامیها

ایلامی ها همانند دیگر اقوام باستان خدایان متعددی چون خدای خورشید، زمین، ماه و رود را می پرستیدن از زمانی که شوش پایتخت این تمدن شد، خدای بزرگ خود را این شوشیناک نامیدند و پرستش او فقط به پادشاهان و کاهنه اختصاص می داشت. ایلامی ها مجسمه ی خدایان خود را می ساختند و وقتی مجسمه ی شهری را به شهر دیگر می بردند عقیده داشتند که خدای آن شهر را انتقال داده اند. بطور کلی مذهب آنها شرک و بت پرستی بوده مردم معتقد بودند که خدایان قدرت اسرار آمیز دارند و در مراسنات برای جلب رضایتشان قربانی می کردند هنگام اجرای مراسم موسیقی می نواختند و با پای برهنه در مراسم شرکت می کردند. برگزار کننده ی مراسم مذهبی شاتن بود که در مقابل مجسمه ی خدایان در صف اول عبادت کنندگان می ایستاد و نیایش می کرد. معابد محل نگهداری خدایان بود. این معابد چند طبقه ساخته می شد. برای نمونه می توان معبد چغازنبیل را نام برد. در قسمت ورودی این معبد پیکرهای عظیم شیر و گاو نر برای حفاظت نصب می شد. هنگام آداب دینی نذرهایی به خدایان پیشکش می شد. تمام تلاش مردم حفظ پیکره ی خدایان بود زیرا انتقال مجسمه از یک شهر به شهر دیگر نشانه ی ضعف و سستی بود. ایلامی ها به زندگی پر از مرگ اعتقاد داشتند و همراه مردگان خود یک کوزه ی گلی دفن می کردند و آب را که مایه ی حیات بود از راه کانالی در قبر می ریختند تا مردگان تشنه نمانند.

هنر و معماری

مهارت ایلامی ها در ساختن ظرفهای سفالی، قیدی، فلزی، پیکره سازی، مهرسازی و نقش های برجسته ی روی سنگ و معماری بود. ویژگی های هنری آنان در تندیس ظرفهای فلزی با بدن و سر جانوران چشم هر بیننده ای را خیره می کند. در بناها از آجرهای لعابدار آبی و سبز استفاده می کردند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد حدود و موقعیت ایلام