لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
موسیقی سبب افزایش توان مغزمیشود
ایرنا-نتایج یک مطالعه جدید برای نخستین بار به شواهد محکمی دست یافتهاست که نشان میدهد نواختن موسیقی به میزان قابل توجهی سبب تقویت تواناییهای ذهن انسان میشود و دقت و توان شنوایی انسان را برای همه انواع صدا، از جمله صدای مکالمات، افزایش میدهد.
به گزارش سایت اینترنتی "لایوساینس"، "نینا کراوس" عصب شناس دانشگاه "نورثوسترن" و سرپرست این مطالعه اعلام کرد: پرداختن به موسیقی سبب افزایش گستره وسیعی از تواناییهای ذهنی، از جمله توانایی خواندن متون، توانایی درک تغییرات جزیی در آهنگ صدای مخاطب و نیز توانایی شنیدن صداها در محیطهای شلوغ میشود. وی افزود: نتایج مطالعه جدید اهمیت گنجاندن کلاس موسیقی در مدارس را اثبات میکند.
در این مطالعه "کراوس" و همکارانش از ۲۰داوطلب انگلیسیزبان که نیمی از آنها در سنین پایین دست کم شش سال به نواختن یک ساز پرداخته بودند، درخواست کردند به تماشای یک فیلم سینمایی بنشینند.
در خلال پخش شدن فیلم، صدایی مشابه تلفظ لغت "می "miدر زبان چینی به صورت پیوسته و با شدتی مشابه شدت صدای عادی تکلم انسانها، در محیطی که این افراد قرار داشتند پخش شد.
در زبان چینی آهنگ بیان کردن لغات در معنای آنها تاثیر میگذارد و لغات مشابه اگر با آهنگهای متفاوت ادا شوند، معانی متفاوتی خواهند داشت.
به طور مثال لغت "می" در زبان چینی اگر با آهنگ عادی ادا شود به معنای "چپ نگاه کردن" است، اگر با آهنگی اوج گیرنده ادا شود به معنای "گیج کردن" است و اگر با آهنگی نزولی و سپس صعودی بیان شود به معنای "برنج" خواهد بود.
محققان فعالیت مغز این داوطلبان را در حین تماشای فیلم ثبت کردند و متوجه شدند هرچند تمامی حواس آنها متوجه تماشای فیلم است و صدای "می" چه از لحاظ زبانشناسی و چه از لحاظ موسیقی معنای مشخصی برای آنها ندارد اما آن دسته از داوطلبان که دارای سابقه نواختن ساز هستند به راحتی و به شکل ناخودآگاه سه نوع مختلف ادا شدن "می" را درک میکنند.
نتایج غیرمنتظره این مطالعه نشان داد آواهای مختلف لغت "می" سبب تغییرات در فعالیت بخش "ساقه مغز" میشود که کنترل برخی رفتار غیر ارادی بدن از جمله تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارد.
در گذشته تصور میشد پردازش موسیقی تنها به بخش "کورتکس" مغز که فعالیتهایی نظیر استدلال، تفکر و تکلم در آن کنترل میشود، مربوط است اما مطالعه جدید نشان میدهد "ساقه مغز" نیز در پردازش موسیقی شرکت دارد.
به گفته "کراوس"، موسیقی احتمالا سبب افزایش سطح فعالیت بخش "کورتکس" مغز و نیز تنظیم فعالیت بخش ساقه مغز میشود. نتایج این مطالعه در شماره ماه آوریل نشریه "علوم عصبشناسی نیچر"( (Nature Neuroscienceمنتشر خواهد شد.
: تاثیرات موسیقی بر ذهن.
آیا همه انسانها نابغهاند؟ آمارها این طور نشان نمیدهد. در حقیقت شاید بیشتر انسانها ذاتاً با استعداد نباشند. بیشتر مردم تقریباً در حد متوسط هستند. شاید تعداد خیلی کمی بالاتر یا پایینتر از این حد باشند.
به طور کلی مردم برای یاد گرفتن در تلاشاند و میخواهند بیشتر در مورد دنیای اطرافشان بدانند و آگاهتر شوند. برخی انسانها سریعتر و بهتر یاد میگیرند و این سرعت یادگیری است که نوابغ را از نظر یادگیری از طبقه متوسط جدا میکند. نابغهها در زمان یادگیری دچار مشکل نمیشوند چون خیلی زود یاد میگیرند ولی دیگران، به کمک احتیاج دارند. روش مناسب در افزایش سرعت یادگیری، موسیقی است.
افراد با موسیقی، آموزش میبینند و به خاطر آن مغزشان سریعتر رشد میکند. برخی موسیقیها هنگامی که به طرز صحیحی اجرا میشوند میتواند اثرهای مثبتی بر یادگیری و طرز برخورد و نگرش فرد داشته باشد. موسیقی وسیلهای است قوی و وقتی به مفهوم آن توجه کنیم میتواند تغییرات مثبت و منفی چشمگیری در زندگیمان داشته باشد.
اولین و مهمترین آن یادگیری در کودکان است. اصول یادگیری در سن کم به کودک القا میشود و اهمیت به این اصول میتواند تأثیرات مهمی در آینده یادگیری کودک داشته باشد، البته وقتی موسیقی به روش سودمندی به کار برده شود، این در بسیاری جهات به کودک کمک میکند.
روشی که یادگیری را برای کودک آسانتر میسازد، برگزاری کلاسهای موسیقی در فعالیتهای روزمره کودک است. مطالعهای بر روی ده کودک سه ساله انجام شد که توانایی و سرعت چیدن قطعات پازِل در آنها مورد آزمایش قرار گرفته بود.
بعد از گرفتن آزمون اولیه به پنج کودک روزانه سی دقیقه آموزش خوانندگی و به پنج کودک دیگر هفتهای پانزده دقیقه درس پیانو داده شد. درسها برای یک دوره، بیش از شش ماه اجرا شد و بعد از شش ماه همه بچهها پیشرفت چشمگیری در سرعت چیدن پازل از خود نشان دادند.
محققان این مهارت را، در کنار هم قرار دادن قطعههای پازل یافتند، مثل استدلال مشابهی که مهندسان، شطرنجبازان و ریاضیدانان عالیرتبه به کار میبرند. این مطالعه بر روی کودکانی انجام شد که امتیازات اولیة آنها پایینتر از حد متوسط بود ولی پس از آزمایش، امتیاز آن تقریباً دو برابر شد.
محققان کارِ قرار دادن قطعات پازل در کنار هم را استدلال انتزاعی نامیدند. با آموزش موسیقی چنین مهارتهای انتزاعی را در انجام ریاضی و یا برخی کارهای دیگر که فرد باید آنها را در ذهنش به تصویر بکشد، تمرین میکند و به کار میبرد.
مطالعهای هشت ماهه توسط فرانسیس. اچ. راشر (Frances H. Rauscher) از دانشگاه کالیفرنیا صورت گرفت که در آن به نوزده کودکستانیِ حدوداً بین 3 تا 5 سال، هفتگی آموزشهای پیانو و روزانه آموزش خوانندگی داده میشد. درحالیکه به پانزده کودکستانی دیگر هیچ آموزش موسیقی داده نشد. در نیمه و پایان این مطالعه، آزمایشی روی آنها صورت گرفت. تنها بعد از چهار ماه امتیازها در آزمون قرار دادن قطعات پازل برای درست کردن یک عکس در گروهی که آموزش موسیقی دیده بودند به طور قابل توجهی پیشرفت کرده بود، درحالیکه گروه کنترلشده پیشرفتی نداشت گرچه هر دو گروه با امتیازی مساوی شروع کرده بودند.
شاید این نوع پیشرفت آن طور که مردم تصور میکنند باعث تغییر و اصلاح نشود ولی نتیجة آن را نمیتوان نادیده گرفت. راشر(Rasher)، اظهار میکند که آموزش موسیقی میتواند باعث پیشرفت هوشی کودک برای مدت طولانی و شاید هم به طور دائمی شود.
در آینده، با استفاده از این مهارتها، تحقق چنین تغییرات و پیشرفتهایی در یادگیری کودک میتواند تأثیرات مهمی بر آنها داشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاثیر موسیقی بر مغز انسان
آیا تا به حال به تاثیر موسیقی بر حالات خود فکر کردهاید؟ در زمان شادی، هیجان، ناراحتی و حتا در زمان خشم. موسیقی حتا در زمان بیماری میتواند موثر باشد. این جملهای است که بارها در مجلات و مقالات روانشناسی با آن برخورد داشتهایم. موسیقی میتواند هیجان و شور درونی را بهراحتی آزاد کند. میتواند آرامشی را که مدتها به دنبال آن هستیم، برایمان فراهم کند. تاثیر موسیقی بر روان انسان از حقایقی است که نمیتوان آن را انکار کرد. این تاثیر تا جایی است که امروزه روشهای خاصی برای بهبود و درمان بسیاری از بیماریها به وسیله موسیقی در جهان مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از موسیقی بهعنوان مکملی برای درمان بیماریها به زمان ارسطو و افلاطون بازمیگردد. از آن زمان استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بهکار میرفته است. سیر استعمال موسیقی در قرن بیستم بهصورت جدیتر مورد توجه قرار گرفت و تکامل بیشتری یافت و انجمنهای متعددی در این زمینه آغاز بهکار کردند. اولین برنامه آموزش موسیقیدرمانی در جهان در سال 1944 در دانشگاه میشیگان آغاز شد. شروع فعالیت انجمنهای موسیقیدرمانی از سال 1950 بود و بعد از آن در 1971 انجمن موسیقیدرمانی آمریکا یا AAMT آغاز بهکار کرد. در 1985 فدراسیون جهانی موسیقیدرمانی به ثبت رسید. در ایران انجمن موسیقیدرمانی با هدف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرایند موسیقیدرمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این روش کار خود را آغاز کرده است. موسیقیدرمانی بهطور کلی مانند هر گونه روش درمانی، از شیوههای بهخصوصی برخوردار است. این روشها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: روش فعال و روش غیرفعال. در روش غیرفعال، فرد با گوش دادن و شنیدن موسیقی، مورد درمان قرار میگیرد، در حالی که در روش فعال موسیقیدرمانی، همراه با خواندن، نواختن و حتا حرکات موزون فرد مورد درمان قرار میگیرد. طی این روش واکنشهای عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشود. استفاده از این روشها متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده میشود. محور اصلی برنامههای موسیقیدرمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرامبخش و نواختن موسیقی در گروههای منظم و یا انفرادی، خواندن آوازها بهصورت فردی یا گروهی میباشد. روشهای موسیقیدرمانی توسط هر فردی نمیتواند انجام گیرد. موسیقیدرمانی مانند هر درمان دیگری توسط افراد متخصص که در زمینههای مختلف موسیقی و شاخههای درمانی آموزش دیدهاند، انجام میگیرد. فرد متخصص با توجه به نوع بیماری و روشهای مختلف درمان و نیز آشنایی با روانشناسی موسیقی، درمان را انجام میدهد. نوع موسیقی مورد نیاز در این درمان میتواند متفاوت باشد. در حقیقت تاثیر موسیقیهای مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است. در درمان به وسیله موسیقی، از موسیقیای استفاده میشود که در ایجاد آرامش و نشاط روحی مناسب است. این نوع موسیقی باعث تجدید قوا شده و کارکرد مغز را بهبود میبخشد. اینگونه موسیقیها با تاثیر در روحیات و روان انسان فرایند بهبود را سرعت میبخشد. موسیقیدرمانی را میتوان در درمان بسیاری از بیماریها بهکار برد، اما بهطور کلی موسیقی در درمان بیماریهایی که با مسایل روانی فرد در ارتباط هستند، میتواند نقش موثری داشته باشد و همچنین بیماریهای جسمیای که منشا روانی دارند، با این روش قابل درمان هستند. موسیقی کاملاً مانند اخبار میتواند بر فعالیتهای مغز تاثیر گذارد. موسیقی حاوی انرژی است که علاوه بر تحریک مغز میتواند بر تمام اعضای بدن تاثیر گذارد. اما برخی از انواع موسیقی در ایجاد تحریکات مغزی کمتر تاثیر دارند یا به کلی بیاثرند. دلیل این امر را میتوان به ساختار پیچیده مغز و تنوع علایق و رفتارهای انسان نسبت داد. در موسیقی ساختار مغزی انسان مشخص میکند که کدام نوع موسیقی میتواند فعالیتهای مضر بیولوژیکی انسان را کاهش دهد، به دلیل ساختار پیچیده مغز انسان، یک نوع خاص از موسیقی نمیتواند در تمام افراد تاثیر مشابهی داشته باشد. در بسیاری از انسانها موسیقی آرام میتواند در ایجاد آرامش موثر باشد اما در بسیاری دیگر موسیقی تند موثرتر است. موسیقی بر مغز و سیستم عصبی و عضلانی فرد اثر میگذارد که نتیجه این تاثیر بهوجود آمدن حرکات موزون یا رقص است. در بسیاری از مردم این پدیده رخ نمیدهد؛ چراکه بین سیستم بدنی آنها و موسیقی در حال پخش ارتباط بهوجود نمیآید. موسیقی علاوه بر تاثیر در تسریع درمان بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی، انجام بسیاری از فعالیتهای روزمره را تسهیل میکند. موسیقی در رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان تاثیر بهسزایی دارد. بررسیها نشان میدهد، گوش دادن به موسیقیهای شاد و بدون کلام به تعادل روحی و عاطفی کودکان کمک میکند. با لذت بردن کودک از موسیقی، روحیه مثبت و شادی در او بهوجود میآید و باعث افزایش تواناییهای او میشود. موسیقیدرمانی در کودکان میتواند باعث گسترش ارتباطات کودک، افزایش احساسات اجتماعی و افزایش هوش او شود. موسیقیدرمانی کیفیت زندگی کودک را در عرصههای مختلف بالا میبرد، مانند ارتباط کودک با کودک دیگر، کودک و خانواده و... این تاثیر زمانی بیشتر میشود که خود فرد لذت اجرای موسیقی را تجربه کند. موسیقی علاوه بر ایجاد شور و هیجان میتواند تحمل انسان را در برخورد با شرایط دشوار بالا برد و میزان تحمل درد در کودکان را در هنگام بیماری و یا استرس افزایش دهد. علاوه بر این، موسیقی باعث اجتماعیتر شدن کودکان میشود و توانایی آنها را در ابراز نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط با دیگران افزایش میدهد. موسیقی در ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای دو نیمکره مغز موثر است، همچنین با ایجاد این هماهنگی میتواند در درمان لکنت زبان بهکار رود. اثرات موسیقی در زندگی انسان بسیار بیشتر از مواردی است که بتوان به سادگی از آنها یاد کرد. در حقیقت موسیقی لذت زیستن را ملموس میکند، عشق را میآفریند، شور زندگی را در انسان بیدار میکند و امید به فردایی متفاوت را پدید میآورد. چگونه میتوان ترنم زیبای زندگی را ناشنیده گرفت، در حالی که هر لحظه و همه جا همراه انسان است.
تاثیر موسیقی بر سلامت انسان:
دکتر آلفرد توماتیس از سال ۱۹۵۰ شروع به تحقیق راجع به تاثیرات موسیقی روی انسان کرد.
او معتقد بود که موسیقی با قدرت نفوذی که در احساسات آدمی دارد میتواند روی سلامتی انسان تاثیرات مثبت داشته باشد. این متخصص گوش فرانسوی به تجربه ثابت کرد که موسیقی تاثیرات عمیقی در رفع استرس، اضطراب و حالتهای depression از یک طرف و همچنین کمک به ایجاد آرامش، سرحال آوردن بدن و تقویت حافظه دارد.
او تحقیقات خود را ابتدا روی کودکانی که نارساییهای گفتاری و شنیداری داشتند شروع کرد و ثابت کرد که موسیقی موتزارت بهخصوص سمفونیها و کنسرتوهای ویلنهای او نقش بسیاری در درمان این نارساییها دارد. به عقیده خیلی از محققین گوش دادن به موسیقی موتزارت باعث تقویت حافظه و باهوشتر شدن آدم میشود.
امروزه جای هیچ شک و تردیدی باقی نمانده که موسیقی تواناییهای زیر را داراست:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاثیر موسیقی در ورزش
ورزش در هزاره جدید
ورزش در هزاره جدید فراتر از امری تشریفاتی و یا نوعی سرگرمی است، شرکت در ورزش یک امر انسانی است و برای تمامی انسانها در هر سنی جهت رسیدن به زندگی سالم کاملاً ضروری و لازم است. ورزشها از بازی و فعالیتهای بدنی گرفته تا ورزشهای رقابتی سازمان یافته نقشی مهم در تمام جوامع دارند، ورزش برای رشد و نمو یک کودک حیاتی است. ورزشها ارزشهای اصولی مانند همکاری و احترام متقابل را آموزش می دهند و باعث ارتقاء سلامتی و کاهش بیماریهای احتمالی می شوند. ورزش بعنوان یک نیروی اقتصادی وارد، برجسته و اشتغال زا موجب توسعه منطقه ای شده، انسانها و جوامع را گرد هم آورده و پلی بین فرهنگ ها و گونه های نژادی برقرار می کند .
ورزش بعنوان یک وسیله ضروری برای حل بسیاری از تقابل های موجود با توسعه و صلح در جهت دستیابی به اهداف هزاره کمک می کند. ورزش در تمامی اشکال فعالیت جسمانی به آمادگی جسمانی ، سلامت روانی و عقلانی و تقابل های متفاوت اجتماعی کمک می کند . این امر شامل بازی های جهانی ، بومی و سنتی ، تفریحات و ورزشهای رقابتی یا انگیزشی سازمان یافته اتلاق می شود.
تاثیرموسیقی هنگام ورزش کردن برکودکان )بازی(
موسیقی می تواند یک عامل محرک برای ما در هرلحظه از زندگی باشد.در ابتدا ما نمی توانیم سبک خاصی را به کودکانمان تحمیل کنیم ولی پیشنهاد ما این است که از موسیقی هایی که محرک های خوبی هستند در هنگام ورزش کردن استفاده کنیم، به عنوان مثال سبک Techno سبک خوبی برای این کار می باشد. چرا این سبک از موسیقی را پیشنهاد می کنیم؟ زیرا شدت و سرعت Tempo این سبک ناخودآگاه ما را به حرکت درمی آورد و این حرکات را اگر ما فرم و نظم خاصی به آنها دهیم حرکات فرمیک و یا ورزشی می توانیم نامگذاری کنیم که تعداد آنها و فرم صحیح شان باید مشخص باشد تا انرژی زیادی از ما هدر نرود و خستگی بعد از این حرکات به جای شادابی برای ما باقی نماند. اگر هرروز صبح در کنار فرزندانمان ورزش کنیم و آنها را به این امر عادت دهیم که فقط روزانه با موزیک 30 دقیقه ورزش کنند، بعد ازیک مدت سیستم بدن به این برنامه روزانه عادت می کند و این عادت موجب سلامتی بدن می شود که در آینده آن شخص نشان داده می شود. صبح ها ازموسیقی برای کودکانمان استفاده کنیم و حس حاکم بر فضایی که آنها دوست دارند را برایشان ایجاد کنیم، اگر ما بتوانیم ورزش را در این برنامه روزانه قرار دهیم یک برنامه تقریبا کامل را برای آنها درست کرده ایم.
بازی بویژه در نزد کودکان به هرگونه فعالیت بدنی مفرح و گروهی اتلاق می شود که اغلب بدون ساختاری خاص و فارغ از قوانین است.
تفریح
تفریح از بازی سازمان یافته تر است و در حالت عمومی منحصر به فعالیتهای بدنی در اوقات فراغت می شود. ورزش از تفریح هم سازمان یافته تر بوده و قواعد و ضوابطی دارد و به شکل مسابقه برگزار می شود. شایان ذکر است بازی، تفریح جسمانی و ورزش همگی فعالیتهایی هستند که آزادانه برای لذت و شادمانی انتخاب می شوند.
فواید مشارکت در ورزش
مشارکت در ورزش فواید جسمانی بارزی دارد و باعث افزایش توان مردم برای زندگی طولانی و سالم، ارتقاء سلامتی ، افزایش امید به زندگی و کاهش احتمالی بیماریهای مهمی از جمله بیماریهای قلبی ، دیابت و سرطانهای خاص می شود . ورزش دارای فواید اجتماعی روانی بسیاری از قبیل ترویج هم گرایی اجتماعی ، آموزش روشها ، مکانیسم های پیروز شدن و نیز کاهش افسردگی می باشد.
ورزش به مثابه فرهنگ
ورزش به مثابه فرهنگ است و هنر بخش مهمی از فرهنگ و شکوه و ماندگاری آن را می سازد . هنر ، ورزش را مجسم می سازد و با جذابیت هنری مردم بیشتر به ورزش جذب می شوند و جشنواره های ورزشی توام با موسیقی و سایر هنرها و آداب و رسوم و فرهنگ ملتها نقش مهمی در تعامل بین فرهنگ ها و مبادلات فرهنگی ایفا می کند.
ورزش و موسیقی
در مورد ورزش و موسیقی سابقه آن بیشتر به بازیهای بومی ، محلی و سنتی و رقص های آئینی باز می گردد و در همه اعصار ما شاهد ارتباط تنگاتنگ بین ورزش و موسیقی و هنر بوده ایم . در فرهنگ ایرانی ورزش به ویژه در شکل ورزش باستانی آمیخته با هنر و ادب و موسیقی بوده است و ضرب مرشد ریتم ورزش را شکل داده است و ورزشکاران با ضرب مرشد به وجد آمده و در جهت تقویت قوای جسمی و روحی خود کوشیده اند . ورزش باستانی بعنوان میراث فرهنگی مشترک ما و مردم منطقه است. ورزش باستانی در افغانستان به نام ضرب و میل معروف است . این ورزش در افغانستان علاوه بر ضرب با سازهای محلی دیگری اجرا می شود . در کشتی های محلی باچوخه در خراسان و یا کشتی های سنتی در گیلان و یا در مراسم چوب بازی در استان فارس، همواره شاهد آمیختگی فعالیتهای ورزشی با موسیقی از گذشته های دور در کشورمان بوده ایم.
پژوهش و موسیقی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
مقدمه
موسیقی عامیانه (FOLK MUSIC ) ، اصطلاحی است که ترانه ها ، آوازها و رقص های عامیانه را دربر می گیرد .
ترانه های عامیانه (FOLK MUSIC ) ، ترانه ها و آوازهایی هستند که بین مردم رواج داشته و از به کارگیری طبیعی ناخود آگاه و توانایی های ذاتی و شهودی آنها ، پدید آمده است .
سازنده ی آنها ، غالباً ناشناس بوده و به طور شفاهی ، از نسلی به نسل دیگر ، انتقال می یابد . این گونه موسیقی ، غالباً بدون هم راهی اجرا می شود و به صورت آوازی و سازی ، در مناطق مختلف یک کشور وجود دارد .
با افزایش شهر نشینی و صنعتی شدن شهرها و روستاها ، ترانه های عامیانه ، به درون شهرها و کارخانه ها نیز راه یافتند . در قرن 19 میلادی و اوایل قرن 20 میلادی ، ترس از این که با پیشروی زندگی مدرن ، آداب و سنن گذشتگان ، رو به فراموشی گراید ، باعث شد که گروهی به جمع آوری آثار عامیانه بپردازند ؛ به همین خاطر کلکسیونهایی از آهنگ های عامیانه پدیدار شد ! آنچه را می توان در اینجا بدان اشاره نمود ، بداهه پردازی و سنت های شفاهی و آوازهاست که همواره در قرون متمادی به موسیقی عامیانه اضافه یا کم شده است و بر همین اساس غیر ممکن است بتوان پیش گویی کرد که آوازهای عامیانه ، در قرن های آینده ، چگونه توسعه می یابند .
یکی از مناطق مهم ازلحاظ غنای موسیقی عامیانه ، خطه ی خراسان می باشد . یکی از موسیقی ها ، دوتار می باشد . تحقیقات حاضر نیز بیشتر مربوط به صنعت دوتار سازی تایباد و چند ترانه ای که با دوتار نواخته می شود می باشد .
دوتار یکی از سازهای مقامی است که در کشور ما خصوصاً استان پهناور خراسان جایگاه خاصی دارد . این سازیکی ازکهن ترین و قدیمی ترین سازهاست که زمان پیداش آن ناپیداست . نام دوتار که در کتب قدیمی از آن به عنوان تنبور خراسان یاد شده است ، به سبب داشتن 2 سیم بر آن نهاده شده است .
ابو نصر فارابی در کتاب « موسیقی الکبیر » خود مشخصات کاملی را از تنبور خراسان یاد می کند . تنبور خراسان ( دوتار ) دارای تعدادی پرده است که بعضی از آنها پرده های اصلی هستند که در جای خود ثابت می مانند و دیگر پرده ها با توجه به نواحی مختلف کمی تغییر می کند . فرابی محل قرار گرفتن پرده های اصلی و متغیر را نیز بیان کرده است . یادگیری نواختن
دوتار علاوه بر آموزش تئوری ، بیشتر باید به صورت شفاهی و در نزد استاد و با تمرین زیاد صورت گیرد.
این تحقیق رابا حمایت و تشویق استاد راهنما ؛ سرکار خانم مریم مرادی و همکاری اساتید فن آقایان اقبالی ، تیموری ، طحان و شیری و کمک جناب آقای تاج محمدی انجام داده ایم . امید است سندی ساخته باشیم تا مبنای حرکت پژوهشگران آینده قرار گیرد .
تاریخچه
اصوات هم آهنگ و نغمات موزون در طول تاریخ ، جزو جدایی ناپذیر زندگی آدمی بوده و هر ملتی با توجه به ویژگی های قومی و بضاعت های فرهنگی خویش ، از آن بهره برده است . در این میان ، ناگفته پیداست که قوم ایرانی با تکیه بر عظمت فرهنگی خود ، یکی از پیشگامان بسط و توسعه موسیقی جهان بوده است .
از آثار کهن و متون مربوط به دانش موسیقی ایران باستان ، اطلاعات محدودی در اختیار است ؛ ولی می توان برای جستجوی پیشینه ی موسیقی خود ، به آثار دانشمندانی همچون فارابی ، ابن سینا ، و . . . و استاد تاریخی پس از ظهور اسلام استناد کنیم . « از زمان پیدایش دوتار ، مأخذی در دست نیست . قدر مسلم این است که نام این ساز از دو سیم گرفته شده است و در کشور افغانستان و شمال شرق ایران هم سازی یا این خصوصیات و با همین نام وجود دارد .» با مطالعه ای که از کتب تاریخی و سفرنامه ها و تحقیقات محققین داخلی و خارجی به دست آمده همواره از دوتار به نام تنبور خراسان نام برده شده است .
فارابی در کتاب « موسیقی الکبیر » ، از سازی با مشخصات دوتار __ بدون کم و کاست __ به نام تنبور خراسان نام می برد . همچنین در « المدخل إلی الموسیقی » نیز زیر بخش گونه های تنبور می گوید که یک نمونه از تنبورها ، تنبور خراسان است و آن در شهرهای خراسان و پیرامون آن به شمال تا هر جا که پیش بروید ، به کار برده می شود . « فارمر » محقق انگلیسی ، در مقاله ی خود تحت عنوان تأثیر نفوذ ایران در تعبیه ی آلات موسیقی در مجله ی روزگار نو ( شماره ی 1- تابستان 1942 م . و شماره ی پاییز همان سال ) چنین می نویسد : « ساز دیگری که آن را تنبور خراسان می نامند و در اویل خلافت عباسیان در دربار ایشان رواج یافت ، در موسیقی عربی تأثیر بسیار کرد . » « باریستوس و پاندورا » دو نویسنده ی یونانی به هنگام یاد کردن از سازهای فرهنگهای دیگر از تنبور خراسان نام می برند . در « لغت نامه ی دهخدا » ، شرح مفصلی درباره ی تنبور نگاشته و از فرهنگ های گوناگون استفاده نموده و به نقل از « منتهی الارب » می نویسد : « دمبره یعنی دم برٌه و به علت شباهتی که به دم برٌه دارد و سپس از دوتای و دوتار » نام می برد . مسعودی در « مروٌج الذهب » به آلات موسیقی که اهالی خراسان به کار می بردند اشاره کرده و از تنبور نام می برد . در « فرهنگ معین » نیز تنبور با مشخصات دوتار معرفی و از دوتار به عنوان سازی که در میان بعضی از طوایف معمول است ، یاد شده است . دیگر این که در حجاری های اشکانیان نقش تنبور دیده می شود و به اعتبار این که اشکانیان خراسانی بوده و این ساز را دوست می داشتند ، مدرکی ست بر وجود دوتار با تنبور خراسان ؛ زیرا زادگاه اصلی پارتیان شمال شرق و باختر ایران بوده است .
حال با توجه به این که از دوتار در هیچ یک از نوشته ها ذکری نشده و محققان ایرانی وغربی نیز در تحقیقات خود نامی از آن نیاورده اند و همه به اتفاق از تنبور خراسان به عنوان سازی که در خراسان رواج داشته نام برده اند و با توجه به این که در حال حاضر ، تنها سازی که در خراسان معمول است و آهنگ های باستانی و اصیل ایرانی به وسیله ی این ساز نواخته و اجرا می شود و با توجه به مشخصاتی که در کتاب « الموسیقی الکبیر » فارابی داده شده ، با مشخصات دوتار یکی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موسیقی ایلیاد و ادیسه هومریونان باستان
یونانیان باستان موسیقی را به اندازه ریاضیات و نجوم، ضروری میدانستند.
فیثاغورث (500 ق.م) نسبتهای فرکانسی را که ما امروزه در موسیقی ، به آنها
فواصل میگوییم،کشف کرد0 مثلاً دونتی که فرکانسهای آنها براساس ضریب 2 به
1 هستند ، یک اکتاو ، 3 به 2 یک پنجم ، 4 به 3 یک چهارم و 9 به 8 یک ماژور را
ایجاد می کنند . موسیقی دانها و فلاسفه یونانی از یک ساز تک سیمی که به عنوان
مونوکورد 17 شناخته می شد ، برای تولید فواصل گوناگون استفاده می کردند0
فلاسفه فیثاغورثی اعتقاد داشتند که این ضرائب بر حرکات اجرام سماوی و سایر
عناصر مربوط به کهکشان هم حکم می رانند 0 از اینرو موسیقی در یونان ، جنبه
هنری و روشنفکرانه بسیار بالایی پیدا کرد وهم طراز با ریاضیات ، اخلاق و نجوم
مطرح شد 0 رساله بطلمیوس با عنوان هارمونی ، مهم ترین مأخذ در موسیقی
باستانی یونان است0 تفسیررسالههای موسیقی یونان باستان ، نتنگاری ریتمیک را
نشان می دهد ، ولی درمورد بیان و تفسیر گامها ، اختلاف نظرهای بی شماری در
این آرا وجود دارد 0یونانیها ازنظامی آهنگین که احتمالاً به مقیاسهای امروزی ما
شباهت داشتند ، استفاده میکردند0
نت نگاری دقیق موسیقایی به شکل امروزی ، در یونان باستان وجود نداشت0
یونانیان باستان با استفاده از الفبای یونانی ، نوعی خط فاصلههای ملودیک و
تقسیمات ریتمیک را ابداع کرده بودند 0 درحدود 15 نمونه از نت نگاری یونان
باستان ، امروزه موجود هست0 پژوهشگران سعی کردهاند با گردآوری تمامی
اطلاعات موجود در منابع ادبی آن دوران درباره نظامهای ریتمیک و تونال و
استفاده از آنها درساختمان نخستین سازهای یونانی ، اجزای این قطعات موسیقی را
تشخیص بدهند 0در نتیجه ، حدسهای ثاقبی درباره نغمات موسیقی یونان باستان ،
توسط آنها مطرح شدهاند0 بسیاری از پژوهشگران معتقد ند که موسیقی یونان
باستان مونوفونیک (فقط ملودی) یا هتروفونیک18 ( نواختن گونههای مختلف یک
ملودی همسان توسط سازهای گوناگون بهطور همزمان) بوده است0
بسیاری ازمنابع ادبی ، نقش بسیارمهم موسیقی را درفرهنگ یونان وتأثیرآن بر
رفتار بشری نشان میدهند0 برخلاف موسیقی مدرن ، موسیقی باستان یونان جزئی
منسجم از سایرشکلهای هنری ، مخصوصاً رقص ، نمایش وشعر بود0 برای مثال،
ایلیاد و ادیسه هومر اشعاری مطوّل هستند که قرار بوده است بهعنوان اشعار بزمی
و همراه با سازهایی زهی چون چنگ نواخته شوند 0شاید به خاطر درهم آمیختگی
موسیقی با سایر هنرها و نیز جنبههای مختلف زندگی یونانیان بود که فلاسفه
یونان، آن را دارای قدرتهای روانشناختی وحتی ماوراءالطبیعهای میدانستند0
نظریه انسانشناسی در یونان ، مبتنی برتأثیرشگفتآورموسیقی بررفتارانسانها
بود 0برای مثال ، سبک دوریان 19 ، انسانها را منطقی و متفکر و موسیقی سبک
فریژیان،20 او را احساساتی و جنگطلب میسازد0
اورفئوس 21 ، یکی ازبزرگترین اساطیر یونان ، می توانست با موسیقی خود ،
اشیاء را به حرکت درآورد و بر خدایان تأثیر بگذارد. صدای سازهای خاصی نیز،
بسیار قدرتمند بودند0 مثلاً گفته میشد که صدای چنگ و کیتارا22، باعث تحریک
استدلال میشود و با عبادت آپولو23 ، خدای عقل ارتباط دارد0 همچنین ، سازی
دو سیمهای که به نام آولوس24 شناخته میشد ، به اعتقاد یونانیها ، احساس را
برمیانگیخت و با عبادت دیونی سوس25، خدای وجد و خلسه ارتباط داشت0
تأثیر موسیقی بر رفتار انسانها به قدری از نظر یونانیان باستان مسلم بود که
بحثهای گستردهای درباره این موضوع در بحثهای افلاطون، بهخصوص در کتاب
جمهوریت مطرح شدهاند.
بیوگرافی جیمز جویس همراه سه داستان کوتاه از مجموعه دوبلینیها
جیمزآگوستین آلوی سیوس جویس درسال 1882 درایرلند ، در خانواده اشرافی
رو به زوالی چشم به جهان گشود. دو عامل بزرگ ازعوامل مؤثر در اندیشه او
مذهب کاتولیک مادرش و میهنپرستی پدرش بود.
مراحل رشد هنری او نمودار سیر تکاملی داستالننویسی قرن بیستم بود. مجموعه
داستان دوبلینیها (1914) به شیوه ناتورالیسم درآمد . جویس وقت نوشتن
«دوبلینیها» به همسرش گفت می خواهد برای هموطنانش وجدان خلق کند و
هنگام خواندن دوبلینیها می بینیم که بیراه هم نمیگفته. داستانها همه در مورد
زندگی اهالی دوبلین است. مردمی که دچار تعصب و خشک مذهبی هستند و از آن
جا که مذهبشان نتوانسته به طور طبیعی به نیازهای روحیشان پاسخ دهد، تبدیل
به آدمهایی منزوی، سرخورده و اغلب دغلباز شدهاند.
جیمز جویس ،در سال 1922 ، اولیس را نوشت ، این اثر ، یک اثر عظیم
تجربی و شاهکار مکتب عریان ذهنی است ، که به عنوان مهمترین و مؤثرترین
داستان قرن شناخته شده است.
زمان وقوع داستان روز 16 ژوئن 1904 و محل آن شهر دوبلین ، پایتخت ایرلند
است0 تمام حوادث تقریباً درمدت 16 ساعت اتفاق می افتد. این کتاب با مهارت و
دقت تمام در همان قالب ادیسه ، اثر معروف هومر نوشته شده است. در این قالب
جدید ستیفن دیدلس «تلماک» در جست وجوی پدرش جوک و پولدبلوم «اولیس»
می باشد. در طول روزآنها دو بارازمسیریکدیگرمی گذرند.بدون آنکه همدیگر را
بشناسند ، ستیفن باباک ملیگن که دانشجوی طب است، در یک قلعه قدیمی نزدیک
ساحل زندگی می کند. وجدان او از رفتاری که در واپسین دم حیات مادرش انجام
می دهند،عذاب میکشد. پدرش آنچنان مشروبخوارعاطل وباطلی است که اصلاً به
حساب نمیآید.درمدرسه آقای دیزی اورا نصیحت میکند.بلوم، که اصلاً مجارستانی
است ، برای همسر بی وفایش مولی تویدی بلوم «پنه لوپ» صبحانه تهیه می کند
وسپس بکارهای مختلفش ازجمله ادای آخرین احترامات به پدی دیگنم می پردازد،