حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود مقاله تعریف، مفهوم و اهمیت تصمیم گیری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

تعریف، مفهوم و اهمیت تصمیم گیری

عدۀ زیادی از صاحبنظران تصمیم گیری را از پر اهمیت ترین وظایف مدیریت دانسته اند. گریفیتس (Griffiths) عقیده دارد که تصمیم گیری عصاره یا چکیده شغل مدیریت است.) سایمون (Simon) که نظریات پرارزشی در رابطه با تصمیم گیری دارد، مدیریت را برابر با فرآیند تصمیم گیری می داند. منظور از فرآیند تصمیم گیری یعنی کوششهای سازمان یافته برای کار گروهی که سازمان را از خودکامگی فردی و خودمحوری مدیر می رهاند و به جای آن تصمیم گیری سازمانی را جانشین می سازد. علاوه بر این، سایمون معتقد است که هر نظریه ای در سازمان و مدیریت باید درستی تصمیم گیری را تضمین کند. مجموعۀ این نظریات و نظریات دیگر نشان می دهد که بیشترین کار مدیریت تصمیم گیری است و آن گونه که پیش از این اشاره کردیم، مدیریت آموزشی بیشترین استفاده را از این فرآیند در امور سازمانهای آموزشی دارد.

صاحبنظران مختلف، تعاریف متنوعی از تصمیم گیری ارائه داده اند که به برخی از آنها اشاره می شود. بارنارد (Barnard)، تصمیم گیری را فراگردی ناشی از سنجش، محاسبه و اندیشیدن که منجر به عمل می شود، تعریف می کند. از دید یکی دیگر از صاحبنظران، تصمیم گیری انتخاب یک راه حل از میان دو یا چند راه حل به منظور دست یافتن به یک هدف مورد انتظار است. پیتر دراکر (Peter Drucker) معتقد است که تصمیم گیری نوعی داوری است که از میان چند راه یک راه برگزیده می شود. از نظر نگارنده، تصمیم گیری فرآیند انتخاب بهترین راه حل ممکن از میان راه حلهای موجود برای حل یک مسأله است. تصمیم گیری فرآیندی است هدفمند، مستمر، پویا و مجموعه ای که تمام چرخه های زندگی و دوران حیات سازمان را در برمی گیرد. بنابراین، تا سازمان وجود دارد، تصمیم گیری نیز وجود خواهد داشت. هدف اصلی تصمیم گیری حل مسائل و مشکلات سازمان و افراد می باشد. برای یافتن راه حل، باید راه حلهای مختلف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق قرار گیرد. پس از مقایسه همه آنها، بهترین راه حل که از نظر اجرائی و اقتصادی صرفه جویانه تر است و ما را در یک شرایط به خصوص به نتیجه می رساند انتخاب می شود.

مراحل تصمیم گیری

مراحل تصمیم گیری مجموعۀ فعالیتهایی است که از توجه به یک مشکل و یافتن راه حل تا ارزشیابی از نتایج تصمیم اعمال شده ادامه دارد. سایمون چهار مرحله برای تصمیم گیری قائل است.

مرحلۀ اول- یافتن فرصتهایی برای تصمیم گیری: در این مرحله، مدیر با مشکلی روبرو می شود و در شرایطی قرار می گیرد که باید ضرورتاً راه حلی برای مشکل پیدا کند.

مرحلۀ دوم- یافتن رشته ها یا دوره هایی از عمل: فرد در این مرحله یک دسته از فعالیتها را برای حل مسأله مناسب می بیند. در حقیقت، تصمیم گیرنده همه راهها و فعالیتهایی که احتمال گشودن مشکل را دارند، در نظر می گیرد.

مرحله سوم- انتخاب یک عمل یا راه حل از میان رشته ها یا دوره های عمل: پس از مقایسه راهها یا فعالیتها، مدیر یا تصمیم گیرندۀ آن راهی که از همه منطقی تر و قابل قبول تر است را انتخاب می کند.

مرحلۀ چهارم- ارزشیابی از انتخابهای گذشته: در این مرحله، پس از آن که راه یا عمل انتخاب شده به عنوان تصمیم به اجرا درآمد، تصمیم گیرنده باید نتایج مثبت یا منفی آن را مورد بررسی قرار دهد و آنها را با اهداف اساسی خود مقایسه کند.

رابینز و کولتر (Robbins and Coulter) برای فرآیند تصمیم گیری هشت مرحله قائل می شوند که به ترتیب عبارتند از: 1- شناسایی مسأله 2- شناسایی معیار تصمیم گیری 3- تعیین وزن برای هر یک از معیارها 4- پیدا کردن راه حلها 5- تجزیه و تحلیل راه حلها 6- انتخاب یک راه حل 7- اعمال راه حل و 8- ارزشیابی و اثر بخشی تصمیم گرفته شده.

انواع تصمیم گیری

تصمیم گیریها را می توان به اشکال و انواع مختلف و از زوایای گوناگون تقسیم بندی کرد. بارنارد به سه نوع تصمیم گیری اشاره می کند. مبنای تقسیم بندی او سیاست مدیر مبنی بر این که خودش یا با کمک دیگران تصمیم بگیرد و این که چقدر توانایی تصمیم گیری دارد را نشان می دهد.

الف- تصمیمات مداخله ای (Intermediary Decisions): این تصمیم توسط یک فرد مقتدر به عنوان فرادست اتخاذ می گردد و به تفسیر، کاربرد یا پخش دستورالعملها مبادرت می ورزد. این فرد تصمیمات را اتخاذ و از طریق سلسله مراتب اقتدار به زیردستان خود ابلاغ می کند.

ب- تصمیمات استینافی (Appellate Decisions): این تصمیمات حاصل مواردی است که توسط زیردستان پیشنهاد یا ارجاع می شود و برحسب همین ارجاعات تصمیمات اتخاذ می گردد.

ج- تصمیمات خلاق: (Creative Decisions): این تصمیمات به خلاقیت و ابتکار مدیر بستگی دارد. مدیر فرد هوشمند، توانا و آگاهی است که موقعیتها و مسائل را به خوبی می شناسد و می



خرید و دانلود دانلود مقاله تعریف، مفهوم و اهمیت تصمیم گیری


دانلود مقاله درآمدی بر مفهوم فرهنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

درآمدی بر مفهوم فرهنگ

ما در جامعه اسلامی و به خصوص جامعه‌ای فرهنگی زندگی می‌کنیم. توجه به مدیریت فرهنگ و ساماندهی اوضاع فرهنگی کشور دغدغه اصلی رهبر انقلاب، رئیس جمهور، شورای‎عالی انقلاب فرهنگی و بسیاری از نهادهایی هست که در این عرصه خدمت می‎کنند.

ساماندهی وضعیت فرهنگی کشور نیاز به برنامه همه‎ جانبه و به تعبیری به مهندسی دارد. مهندس کسی است که ارتباط بین اجزاء‌ یک سازه را با یکدیگر و با کل سازه بررسی می‎کند و همه را در نقشه سازه محاسبه می‎نماید. اگر بپذیریم فرهنگ، یک سازه با اجزاء‌ متنوع و متکثر می‎باشد، طبیعتاَ باید طی یک نقشه و محاسبات پیچیده ارتباط بین اجزا‌ با هم و با کل سازه فرهنگ بررسی شود. شاید این همان تعبیری است که مقام معظم رهبری از آن تحت عنوان «نقشه مهندسی فرهنگی کشور» نام برده‎اند.

به نظر می‏رسد قدم اول برای تهیه این نقشه شناخت اجزاء‌ و مصالحی است که در این سازه به کار می‎رود. پس باید سعی کنیم فرهنگ را بشناسیم و تعریف نماییم و اجزاء‌ مختلف آن را با هم و با کل فرهنگ به نحو جهت‎داری هماهنگ کنیم. پس مجبور خواهیم بود که فرهنگ را تبیین نماییم.

مفهوم فرهنگ:

در تعریف فرهنگ چنانکه مقام معظم رهبری فرموده‏اند باید سعی شود از افراط و تفریط پرهیز شود. یعنی نه فرهنگ را یک کل باز و گسترده به وسعت جامعه بدانیم که مدیریت پذیر نیست و نه با تعریفی محدود و مضیق آن را سیستمی مکانیکی و بسته بدانیم. نوشتار حاضر سعی دارد با استفاده از تعاریف موجود چارچوبی را برای مفهوم فرهنگ فراهم آورد. از فرهنگ تعاریف مختلفی در کشورهای مختلف وجود دارد.

ریموند ویلیامز در کتاب «کلید واژه‏ها» معتقد است که مفاهیم فرهنگ در 3 نوع کاربرد رایج انعکاس یافته است.

ـ تعاریفی که اشاره به رشد فکری، روحی و زیباشناختی فرد، گروه یا جامعه دارند.

ـ تعاریفی که دربرگیرنده فعالیت‌های ذهنی و هنری و محصولات آنها مثل فیلم، موسیقی و‌ تئأتر است.

ـ تعاریفی که بر مشخص کردن کل راه و رسم زندگی و فعالیت‌ها، باورها و آداب و رسوم تداومی از مردم،‌ یا یک جامعه تأکید دارد.

کروبر و کلوکهون که مردم‏شناس هستند در کتاب خود با عنوان تعریف استنادی از فرهنگ و معانی و مفاهیم آن، تعاریف زیادی از فرهنگ را گردآوری کردند و موفق شدند همه این تعاریف را در 6 درک اصلی از فرهنگ دسته‏بندی نمایند.

1ـ تعایف توصیفی: در این دسته از تعاریف، فرهنگ به مثابه یک مجموعه جامع که زندگی اجتماعی را می‎سازد در نظر گرفته می‎شود. تعریف تیلور در سال 1871 شاید جزء مبنایی‎ترین تعاریف در این درک می‏باشد. تیلور معتقد است که فرهنگ آن کل پیچیده‎ایی است که دانش،‌ باور،‌ هنر، قوانین، اخلاقیات، رسوم و هرگونه قابلیت‎ها و عادات دیگری را که انسان به عنوان عضوی از جامعه فرا می‏گیرد، شامل می‏شود.

2ـ تعاریف تاریخی: این دسته از تعاریف فرهنگ را میراث تاریخی نسل‎ها می‎‏داند که در طول زمان و در فرآیند انتقال از نسلی به نسل دیگر اضافه و تکمیل می‏شود.

3ـ تعاریف هنجاری: این تعاریف نیز خود 2 دسته‎اند. گروهی فرهنگ را شیوه زندگی می‎‏دانند که به الگوهای رفتاری انسان‌ها شکل می‎دهد و گروه دیگر فرهنگ را ارزش‏های مادی و اجتماعی مردم می‏دانند.

4ـ تعاریف روان‏شناختی: در این تعاریف فرهنگ به مثابه حلال مشکلات مردم که ارتباطات آنها را میسر می‎سازد و انسان‌ها می‏توانند به دلیل آن آموزش ببینند یا نیازهای مادی و عاطفی خود را برآورده سازند تلقی می‌گردد.

5ـ تعاریف ساختاری: این تعاریف بیشتر به روابط سازمان یافته و جنبه‎های تفکیک پذیر فرهنگ اشاره دارد و فرهنگ را امری تجریدی می‏داند که با رفتار انضمامی فرق دارد. این تعریف نقطه مقابل تعریف تیلور از فرهنگ است.

6ـ تعاریف ژنتیکی: این تعاریف، فرهنگ را محصول کنش متقابل انسان‌ها و محصول تحولات بین نسلی می‏داند و به تعاریف تاریخی نزدیک است.

 

تأثیر چگونگی تعریف فرهنگ بر برنامه ریزی و سیاستگذاری فرهنگ

ابراهیم فیاض

فرهنگ‌صفت‌ممیزه انسان‌ازغیرانسان‌است‌و همین باعث تمایز وی از دیگر موجودات می‌شود .



خرید و دانلود دانلود مقاله درآمدی بر مفهوم فرهنگ


دانلود مقاله درآمدی بر مفهوم فرهنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

درآمدی بر مفهوم فرهنگ

ما در جامعه اسلامی و به خصوص جامعه‌ای فرهنگی زندگی می‌کنیم. توجه به مدیریت فرهنگ و ساماندهی اوضاع فرهنگی کشور دغدغه اصلی رهبر انقلاب، رئیس جمهور، شورای‎عالی انقلاب فرهنگی و بسیاری از نهادهایی هست که در این عرصه خدمت می‎کنند.

ساماندهی وضعیت فرهنگی کشور نیاز به برنامه همه‎ جانبه و به تعبیری به مهندسی دارد. مهندس کسی است که ارتباط بین اجزاء‌ یک سازه را با یکدیگر و با کل سازه بررسی می‎کند و همه را در نقشه سازه محاسبه می‎نماید. اگر بپذیریم فرهنگ، یک سازه با اجزاء‌ متنوع و متکثر می‎باشد، طبیعتاَ باید طی یک نقشه و محاسبات پیچیده ارتباط بین اجزا‌ با هم و با کل سازه فرهنگ بررسی شود. شاید این همان تعبیری است که مقام معظم رهبری از آن تحت عنوان «نقشه مهندسی فرهنگی کشور» نام برده‎اند.

به نظر می‏رسد قدم اول برای تهیه این نقشه شناخت اجزاء‌ و مصالحی است که در این سازه به کار می‎رود. پس باید سعی کنیم فرهنگ را بشناسیم و تعریف نماییم و اجزاء‌ مختلف آن را با هم و با کل فرهنگ به نحو جهت‎داری هماهنگ کنیم. پس مجبور خواهیم بود که فرهنگ را تبیین نماییم.

مفهوم فرهنگ:

در تعریف فرهنگ چنانکه مقام معظم رهبری فرموده‏اند باید سعی شود از افراط و تفریط پرهیز شود. یعنی نه فرهنگ را یک کل باز و گسترده به وسعت جامعه بدانیم که مدیریت پذیر نیست و نه با تعریفی محدود و مضیق آن را سیستمی مکانیکی و بسته بدانیم. نوشتار حاضر سعی دارد با استفاده از تعاریف موجود چارچوبی را برای مفهوم فرهنگ فراهم آورد. از فرهنگ تعاریف مختلفی در کشورهای مختلف وجود دارد.

ریموند ویلیامز در کتاب «کلید واژه‏ها» معتقد است که مفاهیم فرهنگ در 3 نوع کاربرد رایج انعکاس یافته است.

ـ تعاریفی که اشاره به رشد فکری، روحی و زیباشناختی فرد، گروه یا جامعه دارند.

ـ تعاریفی که دربرگیرنده فعالیت‌های ذهنی و هنری و محصولات آنها مثل فیلم، موسیقی و‌ تئأتر است.

ـ تعاریفی که بر مشخص کردن کل راه و رسم زندگی و فعالیت‌ها، باورها و آداب و رسوم تداومی از مردم،‌ یا یک جامعه تأکید دارد.

کروبر و کلوکهون که مردم‏شناس هستند در کتاب خود با عنوان تعریف استنادی از فرهنگ و معانی و مفاهیم آن، تعاریف زیادی از فرهنگ را گردآوری کردند و موفق شدند همه این تعاریف را در 6 درک اصلی از فرهنگ دسته‏بندی نمایند.

1ـ تعایف توصیفی: در این دسته از تعاریف، فرهنگ به مثابه یک مجموعه جامع که زندگی اجتماعی را می‎سازد در نظر گرفته می‎شود. تعریف تیلور در سال 1871 شاید جزء مبنایی‎ترین تعاریف در این درک می‏باشد. تیلور معتقد است که فرهنگ آن کل پیچیده‎ایی است که دانش،‌ باور،‌ هنر، قوانین، اخلاقیات، رسوم و هرگونه قابلیت‎ها و عادات دیگری را که انسان به عنوان عضوی از جامعه فرا می‏گیرد، شامل می‏شود.

2ـ تعاریف تاریخی: این دسته از تعاریف فرهنگ را میراث تاریخی نسل‎ها می‎‏داند که در طول زمان و در فرآیند انتقال از نسلی به نسل دیگر اضافه و تکمیل می‏شود.

3ـ تعاریف هنجاری: این تعاریف نیز خود 2 دسته‎اند. گروهی فرهنگ را شیوه زندگی می‎‏دانند که به الگوهای رفتاری انسان‌ها شکل می‎دهد و گروه دیگر فرهنگ را ارزش‏های مادی و اجتماعی مردم می‏دانند.

4ـ تعاریف روان‏شناختی: در این تعاریف فرهنگ به مثابه حلال مشکلات مردم که ارتباطات آنها را میسر می‎سازد و انسان‌ها می‏توانند به دلیل آن آموزش ببینند یا نیازهای مادی و عاطفی خود را برآورده سازند تلقی می‌گردد.

5ـ تعاریف ساختاری: این تعاریف بیشتر به روابط سازمان یافته و جنبه‎های تفکیک پذیر فرهنگ اشاره دارد و فرهنگ را امری تجریدی می‏داند که با رفتار انضمامی فرق دارد. این تعریف نقطه مقابل تعریف تیلور از فرهنگ است.

6ـ تعاریف ژنتیکی: این تعاریف، فرهنگ را محصول کنش متقابل انسان‌ها و محصول تحولات بین نسلی می‏داند و به تعاریف تاریخی نزدیک است.

 

تأثیر چگونگی تعریف فرهنگ بر برنامه ریزی و سیاستگذاری فرهنگ

ابراهیم فیاض

فرهنگ‌صفت‌ممیزه انسان‌ازغیرانسان‌است‌و همین باعث تمایز وی از دیگر موجودات می‌شود .



خرید و دانلود دانلود مقاله درآمدی بر مفهوم فرهنگ


دانلود مقاله مفهوم اوقات فراغت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

مفهوم اوقات فراغت

بررسی مفهوم اوقات فراغت اولین بحث ما در باره اوقات فراغت است که از کتاب فرهنگ اندیشه اجتماعی انتشارات بلکول ترجمه و خلاصه کردم. قبل از ورود به این بحث یک توصیه روش شناسی دارم. هروقت خواستید در باره چیزی تحقیق کنید اول بروید سراغ دائره المعارف یا فرهنگ لغت. تازگیها انتشارات مهم کتابی منتشر می کنند به نام companion یا کمک درس ( که ما شکل دیگر و البته غلط آن را داشته ایم به نام حل المسائل).

در مورد اوثات فراغت هم وضع به همین صورت است اما چوت این موضوع واقعا یا تحولات دو دهه اخیر پیشرفت کرده است این فرهنگ لغت علوم اجتماعی نیز که اخیرا منتشر شده به بسیاری مسائل پیرامونی آن اشاره نشده است و آقای تاملینسون آنها را در نظر نداشته است.

اوقات فراغت

اوقات فراغت به زمانهایی اطلاق می‌شود که افراد کار ضروری برای انجام ندارند و معمولاً در این مواقع تمایل به انجام فعالیتهای فرحبخش و نشاط آور بیشتر می‌شود.

اوقات فراغت زمان‌هایی است که فرد آن را طبق تمایل شخصی خود و برای خود تنظیم می‌کند و برنامه آن در مورد هرکس متفاوت است و به سلیقه، نیازهای روحی، سن و توان مالی فرد بستگی دارد

اگر لغت اوقات فراغت را ریشه شناسی (etymologically) کنیم از ریشه لاتین licere به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد. حتی در اندیشه یونانی نیز لغت leisure هم ذوج کار و یا نیروی کارگر بوده است. ارسطو فراغت را پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". پس به نظر ارسطو فراغت وضع ایده الی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا زندگی فراغتی لازمه زندگی است. (Barrett, 1989, p 14) .

از زمان شروع زندگی انگلستان مدرن یعنی قرن 14 قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " محسوب می شده است. (Williams, 1976) .

کار زمانی است که یه شما برای صرف آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. اما در عصر صنعتی برخی رابطه کار و فراغت را رابطه ای متجانس نمی دیدند و اینها که متعصبانه به نظم توسعه صنعتی و جامعه صنعتی نگاه می کردند فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می دانستند. آنها معتقد بودند که " اگر کارگر صنعتی از عادت به صرف اوقات فراغت - به همان گونه جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی - کند نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح ( recreational  ) سنتی مورد حمله قرار می گرفت تا به حاشیه رود. ( Thompson, 1976) . در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود و به تدریج با تشکیل بازار مصرفی حوزه های فراغتی اقشار مختلف شکل یافته است.

به واقع می توان گفت که فراغت واقعی یعنی زمانی که شما در آن زمان کار ( که در قبالش پول دریافت می کنید) انجام نمی دهید. اما صرف اوقات فراغت از آن جهت مهم است که بر اساس آن می توان موقعیت status اجتماعی هر کس را مشخص کرد به این ترتیب که توانایی درگیر شدن در فعالیتی که وقت آزاد شما بحساب می آید موقعیت شما را در اجتماع نشان می دهد : برای افراد طبقه متوسط بالا اوقات فراغت زمان جدی است. این معنی و مفهوم فراغت است که وبلن در کتاب the theory of leisure class در سال 1899 در پی تحلیل آن بود. ( توصیف نظریه وبلن).

اما مساله اوقات فراغت موقعی مشکل می شود و نیاز به کاویدن بیشتری دارد که شما با مساله ای به نام بیکاری unemployment روبرو می شوید. به این لحاظ برخی جامعه شناسان به جد به این مساله اهمیت داده اند مثلا Alfred Lloyd اوقات فراغت را ماهیتا راه و روش فرهنگ دموکراتیک می داند. ( ص 104).

هونی کات Hunnicutt نیز اوقات فراغت را به مثابه یک خلاقیت نگاه می کند: "جامعه باید برای افراد فرصتی آماده کند تا کارهای خلاقانه تولید کنند و اوقات فراغت همین فرصت است". البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است نه با خلاقیت (Cross, 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود.

تاکید بر رابطه کار- فراغت مساله ای جامعه شناختی شد که توسط آدمهایی چون پارکر و ربوتس دامن زده شد.

نظریه پردازان اجتماعی نه فقط به مساله سرمایه داری و کار یا نیروی کار در نظریه های مدرن اهمیت می دهند بلکه به مساله ماهیت اوقات فراغت هم پرداخته اند. (see Rojek, 1990) . مناقشات در باره پست مدرنیسم و جهانی شدن بر اوقات فراغت هم متمرکز است : به این معنی که مصرف کننده معاصر یک نوع خاص و متناسب سبک زندگی اوقات فراغتی در زندگی آزاد خود ساخته است (Rojek, 1990) این را ما می توانیم در خانه ( رجوع شود به بحث خانه در جامعه شناسی مصرف ) یا در دنیای توریستی یا توریست ها هم ببینیم(Urry, 1990) . صنایع فرهنگی و اوقات فراغت در واقع صنایع بزرگی هستند. که جامعه شناسان را به چالش جدی کشیده اند تا مدل های قدیمی پویایی رابطه تولید / مصرف را تجدید نظر کنند و بویژه در بررسی فرایند مصرف تجدید نظر اساسی کنند.(Tomlinson, 1990 and 1991; Warde, 1990) .

نگاه کنید به فرهنگ عامه Mass culture یا popular culture و جامعه مصرفی consumer society). این امور حتی با بحث آزادی و استقلال و محدودیت ها ، فاعلیت و ساختار agency and structure) رابطه دارند. یعنی اینکه این سوال مطرح است که آیا اوقات فراغت چیزی است که ما آن را با اختیار انتخاب می کنیم؟ مطالعه اوقات فراغت می تواند به شکلی سیاسی باشد و نیز به شکلی تحلیل اجتماعی باشد یعنی اینکه با مطالعه آن می توان برخی مسائل را در فرایند قدرت و امتیاز یا قدرت و طبقه روشن کرد. نظم اجتماعی به قول الیاس و دانینگ چیزی نیست که تنها در محیط کار بحث شود یا نسبت به آن حساس بود بلکه در اوقات فراغت نیز نظم اجتماعی شکل می گیرد و مورد خطر یا مذاکره قرار می گیرد.(Elias and Dunning, 1986) در این اوقات فراغت است که پس می توان به دنبال هویت ها جدید بود ( به طور نمونه فوتبال و ...) و استقلال فرهنگ بومی نیز در همین چهاچوبها است که می تواند مورد نظر قرار گیرد و بین گردد

 

پیامبر (ص) : دو نعمت است که بسیاری از مردم با آنها آزموده می شوند : فراغت و تندرستی .

بیش از سه ماه است که سال جدید آغاز شده و روزها و شبها به صورت متوالی سپری می شود .



خرید و دانلود دانلود مقاله مفهوم اوقات فراغت


دانلود مقاله مفهوم لغوی واژه اخلاق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

مفهوم لغوی واژه اخلاق

«اخلاق» جمع «خُلق» و به معنای نیرو و سرشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است. در مقابل، «خَلق» به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر، گفته می شود. همچنین «خُلق» را نفسانی راسخ نیز می گویند که انسان، افعال متناسب با آن صفت را بی درنگ، انجام می دهد. مثلاً فردی که دارای «خُلق شجاعت» است، در رویارویی با دشمن، تردید به خود راه نمی دهد. این حالت استوار درونی ممکن استبه طور طبیعی، در فردی به طور طبیعی، ذاتی و فطری وجود داشته باشد؛ مانند کسی که به سرعت عصبانی می شود و یا به اندک بهانه ای شاد می گردد. منشأهای دیگر خُلق، وراثت و تمرین و تکرار است؛ مانند اینکه نخست با تردید و دودلی اعمال شجاعانه انجام می دهد، تا به تدریج و براثر تمرین، در نفس او صفت راسخ شجاعت به وجود می آید، شجاعت می ورزد.

تعریف علم اخلاق

با مراجعه به اصلی ترین منابع کلاسیک و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت درموارد کاربرد آن در قرآن و احادیث، علم اخلاق را می توان به شرح زیر تعریف کرد:

علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی می کند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان می دهد.

براساس این تعریف، علم اخلاق علاوه بر گفت و گو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث می کند. غیر از این، راهکارهای رسیدن به فضیلت ها و دوری از رذیلت ها – اعم از نفسانی و رفتاری – را نیز مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین موضوع علم اخلاق، عبارت است از: صفات و اعمال خوب و بد، از آن جهت که برای انسان قابل تحصیل و اجتناب و یا انجام و ترک اند. از آن جا که مبدأ و بازگشت رفتار و صفات خوب و بد انسان به روح و روان آدمی می باشد، بعضی از عالمان اخلاق موضوع علم اخلاق را «نفس انسانس» دانسته اند.

هدف نهایی علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقی خود – که همانا هدف اصلی خلقت جهان و انسان است – برساند. تفسیر واقعی و تحقیق این کمال و سعادت به آن است که انسان به قدر ظرفیت و استعداد خود، جه در صفات نفسانی و چه در حوزه رفتاری، جلوه گاه اسماء و صفات الهی گردد؛ تا در حالی که همه جهان طبیعی و بی اراده به تسبیح جمال و جلال خداوندی مشغول اند، انسان با اختیار و آزادی خویش، مقرب ترین، گویاترین و کامل ترین مظهر الهی می باشد.

تعاون و همکاری

از بهترین آثار زندگی جمعی واردویی، یادگرفتن کار جمعی و کسب روحیه تعاون و همکاری است. غالباً ما دوست داریم کار خوب تنها به نام ما تمام شود ! و گاه با وجود اینکه می دانیم اگر آن کار با همکاری دیگران باشد بهتر انجام خواهد شد، باز هم روحیه انحصارطلبی، ما را رها نمی کند و سعی می کنیم که به تنهایی کار را به انجام رسانیم و به اصطلاح گوی سبقت را از دیگران برباییم ! این حالت، در همه جا صحیح نیست، چرا که در بسیاری از امور، کار گروهی و دسته جمعی مطلوب است، نه کار فردی !

در زندگی اردویی یاد می گیریم و تمرین می کنیم که چگونه با تشریک مساعی می توان مشکلی را حل کرد، کار دشواری را انجام داد، طرحی وسیع را پیاده کرد و . . . آنگاه با اکتساب این روحیه ، می توانیم از طریق همکاری و تعاون، بسیاری از مشکلات خانوادگی را به راحتی حل کنیم ، مهمانیها و پذیرایی های سخت و بزرگ را با همیاری همسر و فرزندان، بهتر و راحت تر انجام دهیم و . . . در محیط سکونت کارهایی از قبیل نظافت کوچه و محله، دستگیری از مستمندان و . . . .را به آسانی عمل سازیم . راستی چه می شود اگر اهالی هر منطقه، در روزهای تعطیل ساعت خاصی را معین سازند که در آن همگی با همکاری و همیاری به نظافت محل خود بپردازند؟! و یا کارمندان و کارگران هر اداره و مؤسسه ای برای خود صندوقی تاسیس کنند که بتوانند با دادن وام به صورت قرض الحسنه مشکلات مالی برادران خود را بر طرف کنند؟! و . . .

قطعاً اگر روحیه تعاون در جامعه ما زنده شود، در انجام بسیاری از کارهای اجتماعی ، هرگز منتظر « دولت » نمی مانیم،‌ بلکه از طریق همکاری و معاضدت اجتماعی، بهتر و سریعتر آنها را انجام می دهیم .

اصولاً بسیاری از کارهای جمعی جز با همکاری همگانی به آسانی انجام شدنی نیست، به عنوان نمونه: اگر دانش آموزان یک کلاس یا یک مدرسه بخواهند کتابخانه ای داشته باشند، غالباً یک نفر یا دو نفر نمی توانند این کار را انجام دهند، اما اگر هر یک از دانش آموزان قبول کنند که تنها یک کتاب برای کتابخانه بیاورند، مدرسه ای که 500 دانش آموز دارد ، به راحتی صاحب کتابخانه ای با 500 جلد کتاب، می شود ! و همینطور در یک کلاس، یک اداره، یک کارخانه و . . .

واقعاً اگر این کلام الهی را همواره به یاد داشته باشیم که : « تعاونوا علی البر و التقوی » ( در کارهای نیک و شایسته بر اساس تقوی و پاکی ، به یکدیگر کمک نمایید و یار و همکار هم باشید ) جامعه ای خواهیم داشت پر از صفا و یک رنگی ، خانه ای خواهیم داشت مملو از نشاط و صداقت و بالاخره فردایی خواهیم داشت همراه با



خرید و دانلود دانلود مقاله مفهوم لغوی واژه اخلاق