لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
الگوی دریافت مفهوم
تنیسون و همکارانش (1986) تحقیقات مهمی درباره یادگیری
مفاهیم انجام دادند. این محققان دو نوع آموزش را با با هم مقایسه
کردند. در یک نوع آموزش به دانش آموزان ابتدا تعریف مفهوم و
سپس نمونه ها و مثال ها ارائه می شود.در نوع دیگر آموزش ابتدا
نمونه ها و مثال ها عرضه می شودو سپس دانش آموزان خودشان
ویژگی های مفهوم و تعاریف را بدست می آورند. نتایج این تحقیق
نشان داده است که روش دوم یعنی وقتی بررسی نمونه ها مقدم بر
بحث درباره ویژگی ها و تعاریف مربوط به مفهوم مطرح می شود
مطالب برای مدت طولانی تری در ذهن دانش آموزان باقی می ماند
الگوی دریافت مفهوم
الگوی دریافت مفهوم بر این اساس و به منظور کمک به دانش آموزان در یادگیری موثرتر مفاهیم و براساس مطالعات برونر پیرامون شیوه ی تفکر طراحی گردیده است. در این الگو مفاهیم و تعاریف به طور مستقیم در اختیار دانش آموزان قرار نمی گیرد. ابتدا نمونه هایی که برخی از آنها ویژگی های مفهوم مورد نظر را دارا هستند و برخی دیگر فاقد آن ویژگی ها هستند ( نمونه های مثبت و منفی) در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد و دانش آموزان با مقایسه این نمونه ها به مفاهیم دست می یابند.
مراحل اجرای الگو
1- عرضه مطالب وشناسایی مفهوم
2- آزمون دستیابی به مفهوم
3- تحلیل شیوه های تفکر
1- عرضه مطالب وشناسایی مفهوم
الف- گزینش مفهوم مناسب و سازماندهی آن در قالب نمونه های مثبت و منفی توسط معلم
ب - مقایسه نمونه های مثبت و منفی با یکدیگر و فرضیه سازی توسط دانش آموزان.
عنوان درس پژوهی
ریاضی پنجم ابتدایی مفهوم حجم
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات:26
مقدمه :
همانطور که می دانیم درس پژوهی شکل اولیه ای از توسعه ی حرفه ای معلمان می باشد که هدف عمده آن بهبود مستمر تدریس می باشد به گونه ای که دانش آموزان بتوانند مطالب را به شیوه ی موثر تری بیاموزند.گروه درس پژوه تلاش می کند طرح درس خود را نقد و بررسی و به شیوه بهینه اصلاح نماید. طرح درس مشارکتی رمز موفقیت معلمان می باشد. برای معلم درس پژوه تمام کردن کتاب مهم نیست، یادگیری و فهمیدن دانش آموزان مهم است. درس پژوهی به معلمان یاد می دهد که در کلاس صرفا یاددهنده نباشند بلکه یادگیرنده نیز باشند.ملاک سنجش در موفقیت درس پژوهی یادگیری معلمان است نه تولید یک درس. تهیه طرح درس بهتر نتیجه جانبی و ثانوی فرآیند است .اما ند هدف اولیه آن.
منطق درس پژوهی ساده است اگر میخواهید آموزش را بهبود بخشید، اثر بخشترین جا برای چنین کاری، کلاس درس است. اگر شما این کار را با درسها شروع کنید، مسئلهی چگونگی کاربرد نتایج تحقیق در کلاس درس ناپدید می شود.در اینجا بهبود کلاس درس در درجهی اول اهمیت است. درس پژوهی یکی از راههای ارتقا و دستیابی به شیوه های نوین تدریس و کنار گذاشتن شیوه ها و روشهای سنتی است . معلمین مقطع ابتدایی چند سالی است که تلاش می کنند تا بلکه بتوانند با شرکت درجشنواره ی الگوهای نوین تدریس خدمتی در این راستا به نظام تعلم و تربیت کشور به عنوان مهمترین رکن آینده ساز کشور کمکی کرده باشند .
ما در قسمت مبانی علمی و نظری به سه مبحث پرداخته ایم : اول ، طراحی منظم آموزشی یا همان طرح درس ، دوم ؛روشهای تدریس ، سوم ؛هدفهای سه گانه ی تعلیم وتربیت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مقدمه
یکى از شرایط لازم براى صحت عقد بیع این است که بایع ،مالک مبیع و یا نماینده در فروش آن باشد؛ در غیر این صورت اگر شخص اقدام به فروش مال غیر بنماید و مالک، قرارداد فضولى را که غیر نافذ بوده، رد نماید؛ علاوه بر اینکه از لحاظ کیفرى به موجب ماده (1) قانون راجع به انتقال مال غیر، انتقال دهنده کلاهبردار محسوب مى شود، از لحاظ حقوقى نیز به خاطر بطلان معامله انجام شده اگر مشترى ثمن را به بایع ادا نکرده باشد؛ ملزم به تأدیه آن نمى باشد؛ زیرا دلیلى براى پرداخت آن وجود ندارد و در صورتى که ثمن تأدیه شده باشد بایع باید ثمنى را که اخذ نموده مسترد نماید و در صورت جهل مشترى به وجود فساد بیع، بایع باید علاوه بر رد ثمن از عهده غرامات وارده به مشترى نیز برآید که چنین ضمانی به ضمان درک مشهور می باشد.
واژگان کلیدى: ضمان درک، مستحق للغیر، خسارات، بطلان، ثمن، مبیع.
گفتار اول - مفهوم ضمان درک
واژه درک در کتاب های لغت به معنای قعر شی ئ و لحوق (ضمیمه شدن یا تابع گردیدن )آمده است ولی در اصطلاح حقوق مقصود از درک مبیع این است که مورد معامله متعلق به شخص دیگری غیر از فروشنده درآید کلمه ی ضمان نیز در این ترکیب به معنی ((ضمان معاوضی )) است بدین مفهوم که هرگاه مبیع از آن دیگرى باشد، فروشنده ضامن است پولى که بابت ثمن چنین کالایى گرفته به خریدار بازگرداند و درصورت جهل مشترى به باطل بودن معامله، فروشنده باید از عهده خسارات وارده به مشترى برآید؛ چنان که ماده (391) قانون مدنى مقرر مى دارد در صورت مستحق للغیر درآمدن کل یا بعض از مبیع، بایع باید ثمن مبیع را مسترد دارد و در صورت جهل مشترى به وجود فساد، بایع باید از عهده غرامات وارده بر مشترى نیز برآید.
گفتار دوم - مفاد ضمان درک
بند اول : رابطه خریدار و فروشنده
چگونگى این ضمان را باید در صورتى که مشترى از بطلان معامله مطلع بوده و موردى که مورد معامله را ملک بایع مى پندارد، به صورت جداگانه بررسى نمود:
1 - در صورت نخست که مشترى از بطلان معامله آگاه بوده و می داند ملک شخص دیگرى را از فروشنده ای که نمایندگى در فروش ندارد، مى خرد اگر مالک معامله فضولى را رد نموده و مورد معامله را از مشترى بگیرد، او تنها مى تواند آ نچه را به عنوان ثمن معامله به فروشنده پرداخته، باز پس گیرد اما چون زیانى که مشترى در نتیجه بر هم خوردن معامله تقبل نموده به دلیل اقدام خویش و نتیجه کار نامشروع خودش می باشد وى در این مورد حق رجوع به فروشنده را ندارد.
در موردى که بخشى از مبیع از آن دیگرى باشد عقد بیع نسبت به همان بخش باطل است و نسبت به بقیه مبیع صحیح بوده و حق فسخ بیع را نسبت به قسمت صحیح ندارد و فقط حق تقسیط ثمن را دارد که در این صورت با توجه به ماده( 442) قانون مدنى که مقرر مى دارد ((در مورد تبعّض صفقه قسمتى از ثمن که باید به مشترى برگردد به طریق ذیل حساب مى شود: آن قسمت از مبیع که به ملکیت مشترى قرار گرفته منفرداً قیمت مى شود و هر نسبتى که بین قیمت مزبور و قیمتى که مجموع مبیع در حال اجتماع دارد پیدا شود و به همان نسبت از ثمن را بایع نگاه داشته و بقیه را باید به مشترى رد نماید )) فروشنده باید ثمنى را که بدون حق از مشترى گرفته به وى پس دهد.
2 - در صورت دوم، که خریدار مورد معامله را ملک فروشنده مى پندارد و او چنین وانمود کرده که با مال خود معامله مى کند و حتى در صورتى که شخص فروشنده نیز از فساد معامله آگاهى نداشته است؛ محدود ساختن خریدار به پس گرفتن ثمن امکان ندارد؛ زیرا اگر در نتیجه رجوع مالک به خریدار زیانى به او برسد، فروشنده مسبب آن بوده و باید جبران کند.خریدار نه تنها بابت خرید مورد معامله پولى را به فروشنده پرداخته است، بلکه امکان دارد براى تنظیم سند رسمى و دستمزد دلال و نگهدارى مبیع و هزینه دادرسى خساراتى را به دوش کشیده باشد و همچنین ممکن است از تاریخ وقوع معامله تا زمان استرداد ثمن، قدرت خرید مشترى با همان ثمن کاهش یافته و به اصطلاح ،ارزش همان ثمن نسبت به زمان وقوع معامله کم شده باشد که باید به وسیله مسبب آن -که همانا فروشنده است - جبران گردد.
به اضافه چون فرض این است که خریدار واقع را نمى دانسته و به این گمان که تمام مبیع را از راه مشروع به دست می آورد حاضر به معامله شده است، هرگاه بخشى از مبیع به دیگرى تعلق داشته باشد، علاوه بر تقسیط ثمن حق دارد تمام بیع را فسخ کند.
لازم به ذکر است هرگاه در زمان رجوع خریدار به فروشنده قیمت مبیع کمتر از زمان معامله باشد، این کمبود از ضمان فروشنده نمى کاهد و فروشنده باید در هر صورت پولى را که بابت ثمن معامله اخذ کرده، پس دهد و علم و جهل مشترى به بطلان معامله در این ضمان بى اثر است.
بند دوم : رابطه خریدار و مالک
اجراى ضمان درک در رابطه خریدار و مالک هنگامى مطرح مى شود که در اثر کار خریدار، قیمت مورد معامله افزوده شده باشد و مالک با رجوع بخواهد آن را بگیرد. پس، این پرسشها را باید پاسخ گفت : (( آیا این کار ارزش حقوقى ندارد و چون بر مال دیگرى انجام شده محترم نیست؟ آیا باید میان کسى که مال غیر را با حسن نیت و بدین گمان که فروشنده مالک واقعى است، خریده، با آ نکه در تصرف نامشروع با فروشنده تبانی کرده است، تفاوت گذارد یا به دیده قانون هر دو یکسانند و هیچ حسن نیتى نمى تواند به حق مالکیت زیان برساند .))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
مفهوم عدالت در حقوق
الف) مفهوم عدالت
تعریف عدالت
«عدالت» مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود میشناخته و برای استقرار آن کوشیده است.([۱]) مشاهده طبیعت و تاریخ رویدادها، و اندیشه در خلقت، از دیرباز انسان را متوجه ساخت که آفرینش جهان بیهوده نبوده و هدفی را دنبال میکند.([۲]) انسان نیز در این مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراین، هر چیزی که در راستای این نظم طبیعی باشد، درست و عادلانه است.حقوق نیز از این قاعده بیرون نبوده و مبنای آن در مشاهده موجودات و اجتماعهای گوناگون است. پس، از ملاحظه «آنچه هست» میتوان به جوهر «آنچه باید باشد» دست یافت. به بیان دیگر، در شیوه ارسطویی جستجوی عدالت، واقعگرایی و پایه آن مشاهده و تجربه است. ([۳])
این مقاله جای تفصیل برای ملاحظه سیر تاریخی عقاید نیست، ولی تعریفهای مهمی از عدالت را بیان میکند.
افلاطون و عدالت اجتماعی
افلاطون در کتاب «جمهوری» به تفصیل از عدالت سخن میگوید. ([۴]) به نظر او عدالت آرمانی است که تنها تربیتیافتگانِ دامان فلسفه به آن دسترسی دارند و به یاری تجربه و حس نمیتوان به آن رسید. عدالت اجتماعی در صورتی برقرار میشود که «هر کس به کاری دست زند که شایستگی و استعداد آن را دارد، و از مداخله در کار دیگران بپرهیزد». پس، اگر تاجری به سپاهیگری بپردازد، یا یک فرد سپاهی، حکومت را به دست گیرد، نظمی که لازمه بقا و سعادت اجتماع است به هم خواهد ریخت و ظلم جانشین عدلخواهی شد.
حکومت، شایسته دانایان و خردمندان و حکیمان است و عدل آن است که هر کسی بر موضع خود قرار گیرد و، به جای پول و زور، خرد بر جامعه حکومت داشته باشد.
بی گمان، مقصود افلاطون طبقاتی کردن جامعه به شیوه خوانسالاران نبوده. زیرا، در جامعه آرمانی او اوصاف سپاهیگری، حکمت و تجارت اکتسابی است نه ارثی، و معیار توصیف اشخاص، زمان اشتغال است نه ولادت. با وجود این، بر او خرده گرفتهاند که چرا وضع شغل و معلومات شخص، او را به حکم طبیعت، تنها سزاوار کاری معین میکند، چندان که تجاوز از آن ستمگری باشد. وانگهی، تقسیم میان آزادمردان و بردگان نیز در این طبقهبندی میگنجد: چنان که ارسطو بر همین پایه ادعا کرد که بعضی از مردم به حکم طبیعت، بردهاند و باید در همین وضع باقی بمانند.([۵])
نفس آدمی نیز به عدالت نیازمند است، و هنگامی این فضیلت به دست میاید که هر یک از قوا در جای خود قرار گیرند و نظمی خاص بر روابط آنها حکمفرما باشد. تمام قوای انسانی، مانند خشم و شهوت، باید زیر فرمان عقل قرار گیرند و هر کدام عهدهدار وظیفه خود شوند. ([۶]) مانند این مضمون را در ادبیات و حکمت و فقه نیز فراوان میتوان دید، که نشانه نفوذ افکار حکیم دانای یونانی است. از جمله در مثنوی مولوی میخوانیم: عدل چه بود وضع اندر موضعش ظلم چه بود وضع در ناموقعش نیست باطل هر چه یزدان آفرید از غضب و زحلم و زنضج و مکید خیر مطلق نیست زینهار هیچ چیز شر مطلق نیست زینها هیچ چیز نفع و ضر هر یکی از موضع است علم از این رو واجبست و نافعست([۷]) همچنین از شیخ طوسی از کتاب مبسوط نقل شده است که : «ان العدل فی اللغه، ان یکون الانسان متعادل الاحوال متساویا»([۸]) در تفسیر «المیزان» (ج ۱، ص ۳۷۱) عدالت با این عبارت تعریف شده است: «و هی اعطاء کل ذی حق من القوی حقه، و وضعه فی موضعه الذی ینبغی له» و این مضمونها نفوذ اندیشههای افلاطون را در این زمینه نشان میدهد. چنان که گفته شد، افلاطون، که مفهوم عدالت را در جامعهای با فضیلت جستجو میکند، عدالت اجتماعی را در حاکمیت دانشمندان و خردمندان میبیند و تجاوز از آن را ظلم میشمارد. ارسطو و اعطای حق به سزاوار آن به نظر ارسطو، عدالت دارای دو معنی خاص و عام است: ([۹]) عدالت به معنی عام شامل تمام فضایل است. زیرا هر کس به کار ناشایستهای دست زند، ستم کرده است. سعادت واقعی از آن کسی است که با فضیلت باشد و از دستورهای عقل اطاعت کند. فضیلت انسان دو آفت بزرگ دارد: افراط و تفریط، که بایستی از هر دو پرهیز کرد. میانهروی و اعتدال، میزان تشخیص رذایل از فضایل است؛ پس تهور و ترس هر دو مذموم و حد وسط بین آنها یعنی شجاعت فضیلت است؛ همچنان که سخاوت میانه بخل و تبذیر، و مناعت و تواضع، اعتدال میان تکبر و زبونی است. در آخرین تحلیل، میتوان گفت: عدالت به معنی عام، «تقوای اجتماعی» است. ([۱۰]) در نظر ارسطو انسان، به حکم طبیعت، نه خواهان فضیلت و کمال است، نه گریزان از آن. فطرت انسان بسیط است و فضیلت و عدالت اکتسابی؛ منتها، طبیعت او به گونهای است که میتواند خود را با آنچه کسب کرده سازگار کند و با خو کردن به آن، به کمال یابد. این مفهوم عدالت نیز در اخلاق و حکمت اسلامی نفوذ کرده است: از جمله در کتاب اخلاق عالم آرا (محسنی) میخوانیم که: «عدالت جامع فضایل است و مانع رذایل» و در توجیه آن مینویسد: «به جهت وحدت تناسبی است که در میان اجرای متباینه به هم میرسد و کثرت را به صورت وحدانی جلوه میدهد و آنجا که حضرت خیر الانام به کلام معجز نظام (خیر الامور اوسطها) به خیریت اوساط تصریح فرموده، شرف عدالت را بر وجهی ابلغ بیان نموده....» (ص ۳۴) . خواجه نصیر الدین طوسی نیز در کتاب اخلاق ناصری مینویسد: «اما انواعی که در تحت جنس عدالت است دوازده است: اول صداق، دوم الفت، سوم وفا، چهارم شفقت، پنجم صله رحم، ششم مکافات، هفتم حسن شرکت، هشتم حسن قضا، نهم تودد، دهم تسلیم، یازدهم توکل، دوازدهم عبادت...». ([۱۱]) عدالت، به معنی خاص کلمه، برابر داشتن اشخاص و اشیاء است. هدف عدالت همیشه تامین تساوی ریاضی نیست. مهم این است که بین سود و زیان و تکالیف و حقوق اشخاص، تناسب و اعتدال رعایت شود. پس، در تعریف عدالت میتوان گفت: «فضیلتی است که به موجب آن باید به هر کس آنچه را که حق اوست داد.» ارسطو عدالت را به معاوضی و توزیعی تقسیم میکند: مقصود از عدالت معاوضی، تعادل میان دو عوض در معامله است، به گونهای که یکی از دو طرف قرارداد نتواند به بهای فقر دیگری، ثروتمند شود یا هر دو عوض را به دست آورد. این مفهوم عدالت خود به خود در قرارداد به دست میاید، ولی ضمانت اجرای آن، جبران خساراتی است که زیان دیده را به وضع متعادل بازگرداند و برابری را تامین کند. بر عکس، عدالت توزیعی، مربوط به تقسیم ثروت و مناصب اجتماعی و ناظر به زندگی عمومی و نقش دولت است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
تعریف، مفهوم و اهمیت تصمیم گیری
عدۀ زیادی از صاحبنظران تصمیم گیری را از پر اهمیت ترین وظایف مدیریت دانسته اند. گریفیتس (Griffiths) عقیده دارد که تصمیم گیری عصاره یا چکیده شغل مدیریت است.) سایمون (Simon) که نظریات پرارزشی در رابطه با تصمیم گیری دارد، مدیریت را برابر با فرآیند تصمیم گیری می داند. منظور از فرآیند تصمیم گیری یعنی کوششهای سازمان یافته برای کار گروهی که سازمان را از خودکامگی فردی و خودمحوری مدیر می رهاند و به جای آن تصمیم گیری سازمانی را جانشین می سازد. علاوه بر این، سایمون معتقد است که هر نظریه ای در سازمان و مدیریت باید درستی تصمیم گیری را تضمین کند. مجموعۀ این نظریات و نظریات دیگر نشان می دهد که بیشترین کار مدیریت تصمیم گیری است و آن گونه که پیش از این اشاره کردیم، مدیریت آموزشی بیشترین استفاده را از این فرآیند در امور سازمانهای آموزشی دارد.
صاحبنظران مختلف، تعاریف متنوعی از تصمیم گیری ارائه داده اند که به برخی از آنها اشاره می شود. بارنارد (Barnard)، تصمیم گیری را فراگردی ناشی از سنجش، محاسبه و اندیشیدن که منجر به عمل می شود، تعریف می کند. از دید یکی دیگر از صاحبنظران، تصمیم گیری انتخاب یک راه حل از میان دو یا چند راه حل به منظور دست یافتن به یک هدف مورد انتظار است. پیتر دراکر (Peter Drucker) معتقد است که تصمیم گیری نوعی داوری است که از میان چند راه یک راه برگزیده می شود. از نظر نگارنده، تصمیم گیری فرآیند انتخاب بهترین راه حل ممکن از میان راه حلهای موجود برای حل یک مسأله است. تصمیم گیری فرآیندی است هدفمند، مستمر، پویا و مجموعه ای که تمام چرخه های زندگی و دوران حیات سازمان را در برمی گیرد. بنابراین، تا سازمان وجود دارد، تصمیم گیری نیز وجود خواهد داشت. هدف اصلی تصمیم گیری حل مسائل و مشکلات سازمان و افراد می باشد. برای یافتن راه حل، باید راه حلهای مختلف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق قرار گیرد. پس از مقایسه همه آنها، بهترین راه حل که از نظر اجرائی و اقتصادی صرفه جویانه تر است و ما را در یک شرایط به خصوص به نتیجه می رساند انتخاب می شود.
مراحل تصمیم گیری
مراحل تصمیم گیری مجموعۀ فعالیتهایی است که از توجه به یک مشکل و یافتن راه حل تا ارزشیابی از نتایج تصمیم اعمال شده ادامه دارد. سایمون چهار مرحله برای تصمیم گیری قائل است.
مرحلۀ اول- یافتن فرصتهایی برای تصمیم گیری: در این مرحله، مدیر با مشکلی روبرو می شود و در شرایطی قرار می گیرد که باید ضرورتاً راه حلی برای مشکل پیدا کند.
مرحلۀ دوم- یافتن رشته ها یا دوره هایی از عمل: فرد در این مرحله یک دسته از فعالیتها را برای حل مسأله مناسب می بیند. در حقیقت، تصمیم گیرنده همه راهها و فعالیتهایی که احتمال گشودن مشکل را دارند، در نظر می گیرد.
مرحله سوم- انتخاب یک عمل یا راه حل از میان رشته ها یا دوره های عمل: پس از مقایسه راهها یا فعالیتها، مدیر یا تصمیم گیرندۀ آن راهی که از همه منطقی تر و قابل قبول تر است را انتخاب می کند.
مرحلۀ چهارم- ارزشیابی از انتخابهای گذشته: در این مرحله، پس از آن که راه یا عمل انتخاب شده به عنوان تصمیم به اجرا درآمد، تصمیم گیرنده باید نتایج مثبت یا منفی آن را مورد بررسی قرار دهد و آنها را با اهداف اساسی خود مقایسه کند.
رابینز و کولتر (Robbins and Coulter) برای فرآیند تصمیم گیری هشت مرحله قائل می شوند که به ترتیب عبارتند از: 1- شناسایی مسأله 2- شناسایی معیار تصمیم گیری 3- تعیین وزن برای هر یک از معیارها 4- پیدا کردن راه حلها 5- تجزیه و تحلیل راه حلها 6- انتخاب یک راه حل 7- اعمال راه حل و 8- ارزشیابی و اثر بخشی تصمیم گرفته شده.
انواع تصمیم گیری
تصمیم گیریها را می توان به اشکال و انواع مختلف و از زوایای گوناگون تقسیم بندی کرد. بارنارد به سه نوع تصمیم گیری اشاره می کند. مبنای تقسیم بندی او سیاست مدیر مبنی بر این که خودش یا با کمک دیگران تصمیم بگیرد و این که چقدر توانایی تصمیم گیری دارد را نشان می دهد.
الف- تصمیمات مداخله ای (Intermediary Decisions): این تصمیم توسط یک فرد مقتدر به عنوان فرادست اتخاذ می گردد و به تفسیر، کاربرد یا پخش دستورالعملها مبادرت می ورزد. این فرد تصمیمات را اتخاذ و از طریق سلسله مراتب اقتدار به زیردستان خود ابلاغ می کند.
ب- تصمیمات استینافی (Appellate Decisions): این تصمیمات حاصل مواردی است که توسط زیردستان پیشنهاد یا ارجاع می شود و برحسب همین ارجاعات تصمیمات اتخاذ می گردد.
ج- تصمیمات خلاق: (Creative Decisions): این تصمیمات به خلاقیت و ابتکار مدیر بستگی دارد. مدیر فرد هوشمند، توانا و آگاهی است که موقعیتها و مسائل را به خوبی می شناسد و می