لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
مفهوم لغوی واژه اخلاق
«اخلاق» جمع «خُلق» و به معنای نیرو و سرشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است. در مقابل، «خَلق» به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر، گفته می شود. همچنین «خُلق» را نفسانی راسخ نیز می گویند که انسان، افعال متناسب با آن صفت را بی درنگ، انجام می دهد. مثلاً فردی که دارای «خُلق شجاعت» است، در رویارویی با دشمن، تردید به خود راه نمی دهد. این حالت استوار درونی ممکن استبه طور طبیعی، در فردی به طور طبیعی، ذاتی و فطری وجود داشته باشد؛ مانند کسی که به سرعت عصبانی می شود و یا به اندک بهانه ای شاد می گردد. منشأهای دیگر خُلق، وراثت و تمرین و تکرار است؛ مانند اینکه نخست با تردید و دودلی اعمال شجاعانه انجام می دهد، تا به تدریج و براثر تمرین، در نفس او صفت راسخ شجاعت به وجود می آید، شجاعت می ورزد.
تعریف علم اخلاق
با مراجعه به اصلی ترین منابع کلاسیک و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت درموارد کاربرد آن در قرآن و احادیث، علم اخلاق را می توان به شرح زیر تعریف کرد:
علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی می کند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان می دهد.
براساس این تعریف، علم اخلاق علاوه بر گفت و گو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث می کند. غیر از این، راهکارهای رسیدن به فضیلت ها و دوری از رذیلت ها – اعم از نفسانی و رفتاری – را نیز مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین موضوع علم اخلاق، عبارت است از: صفات و اعمال خوب و بد، از آن جهت که برای انسان قابل تحصیل و اجتناب و یا انجام و ترک اند. از آن جا که مبدأ و بازگشت رفتار و صفات خوب و بد انسان به روح و روان آدمی می باشد، بعضی از عالمان اخلاق موضوع علم اخلاق را «نفس انسانس» دانسته اند.
هدف نهایی علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقی خود – که همانا هدف اصلی خلقت جهان و انسان است – برساند. تفسیر واقعی و تحقیق این کمال و سعادت به آن است که انسان به قدر ظرفیت و استعداد خود، جه در صفات نفسانی و چه در حوزه رفتاری، جلوه گاه اسماء و صفات الهی گردد؛ تا در حالی که همه جهان طبیعی و بی اراده به تسبیح جمال و جلال خداوندی مشغول اند، انسان با اختیار و آزادی خویش، مقرب ترین، گویاترین و کامل ترین مظهر الهی می باشد.
تعاون و همکاری
از بهترین آثار زندگی جمعی واردویی، یادگرفتن کار جمعی و کسب روحیه تعاون و همکاری است. غالباً ما دوست داریم کار خوب تنها به نام ما تمام شود ! و گاه با وجود اینکه می دانیم اگر آن کار با همکاری دیگران باشد بهتر انجام خواهد شد، باز هم روحیه انحصارطلبی، ما را رها نمی کند و سعی می کنیم که به تنهایی کار را به انجام رسانیم و به اصطلاح گوی سبقت را از دیگران برباییم ! این حالت، در همه جا صحیح نیست، چرا که در بسیاری از امور، کار گروهی و دسته جمعی مطلوب است، نه کار فردی !
در زندگی اردویی یاد می گیریم و تمرین می کنیم که چگونه با تشریک مساعی می توان مشکلی را حل کرد، کار دشواری را انجام داد، طرحی وسیع را پیاده کرد و . . . آنگاه با اکتساب این روحیه ، می توانیم از طریق همکاری و تعاون، بسیاری از مشکلات خانوادگی را به راحتی حل کنیم ، مهمانیها و پذیرایی های سخت و بزرگ را با همیاری همسر و فرزندان، بهتر و راحت تر انجام دهیم و . . . در محیط سکونت کارهایی از قبیل نظافت کوچه و محله، دستگیری از مستمندان و . . . .را به آسانی عمل سازیم . راستی چه می شود اگر اهالی هر منطقه، در روزهای تعطیل ساعت خاصی را معین سازند که در آن همگی با همکاری و همیاری به نظافت محل خود بپردازند؟! و یا کارمندان و کارگران هر اداره و مؤسسه ای برای خود صندوقی تاسیس کنند که بتوانند با دادن وام به صورت قرض الحسنه مشکلات مالی برادران خود را بر طرف کنند؟! و . . .
قطعاً اگر روحیه تعاون در جامعه ما زنده شود، در انجام بسیاری از کارهای اجتماعی ، هرگز منتظر « دولت » نمی مانیم، بلکه از طریق همکاری و معاضدت اجتماعی، بهتر و سریعتر آنها را انجام می دهیم .
اصولاً بسیاری از کارهای جمعی جز با همکاری همگانی به آسانی انجام شدنی نیست، به عنوان نمونه: اگر دانش آموزان یک کلاس یا یک مدرسه بخواهند کتابخانه ای داشته باشند، غالباً یک نفر یا دو نفر نمی توانند این کار را انجام دهند، اما اگر هر یک از دانش آموزان قبول کنند که تنها یک کتاب برای کتابخانه بیاورند، مدرسه ای که 500 دانش آموز دارد ، به راحتی صاحب کتابخانه ای با 500 جلد کتاب، می شود ! و همینطور در یک کلاس، یک اداره، یک کارخانه و . . .
واقعاً اگر این کلام الهی را همواره به یاد داشته باشیم که : « تعاونوا علی البر و التقوی » ( در کارهای نیک و شایسته بر اساس تقوی و پاکی ، به یکدیگر کمک نمایید و یار و همکار هم باشید ) جامعه ای خواهیم داشت پر از صفا و یک رنگی ، خانه ای خواهیم داشت مملو از نشاط و صداقت و بالاخره فردایی خواهیم داشت همراه با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تعریف واژه ها و اصطلاحات کلیدی :
ارزش شرکت : در این تحقیق لگاریتم ارزش بازار سهام شرکت در پایان دوره مالی به عنوان ارزش شرکت در نظر گرفته شده است و از رابطه زیر محاسبه می شود.
MV = Log (P.N)
P: قیمت هر سهم در پایان دوره مالی
N : تعداد سهام منتشر شده در پایان دوره مالی
2) سود تقسیم نشده : هر گونه منافع حاصل از سعام در یک دوره مالی که بین سهامداران توزیع و پرداخت نده باشد، سود تقسیم نشده گویند. بنابراین سود تقسیم نشده، سود سهامی است که از شرکت خارج نشده است و در تحقیق حاضر از طریق رابطه زیر محاسبه می شود :
سود تقسیمی هر سهم – سود هر سهم = RE=EPS – DPS
3) سود نقدی تقسیم شده : مبلغی از سود سهام عادی که بین سهامداران به صورت نقدی تقسیم شده است.
4) سود تقسیمی هر سهم : سود تقسیمی هر سهم میزان سودی را که واقعاً بین دارندگان هر سهم عادی توزیع گردیده است، بیان میکند. اطلاع از سود تقسیم شده هر سهم طی چندین سال از علایق خاص سرمایه گذاران می باشد. ارزش بازار سهام عادی تا حد زیادی تحت تأثیر سود سهام پرداخت شده و پیش بینی شده قرار می گیرد. این نسبت بیان می کند که چه درصدی از عایدی شرکت به سهامداران در قالب سود سهام پرداخت می شود و چه درصدی برای نیاز مالی آینده مورد استفاده قرار می گیرد.
5) بدهی : بدهیهای یک شرکت شامل حق قانونی اشخاص حقیقی و حقوقی بستانکار از شرکت بوده و متشکل از 2 گروه کوتاه مدت و بلند مدت می باشند. به تعریفی دیگر بدهیها معرف تعهدات قانونی یا تعهدات ناشی از قراردادهای واحد تجاری است که در نتیجه معاملات و رویدادهای گذشته ایجاد شده و باید از طریق انتقال دارائیها، ارائه خدمات یا از محل عواید آتی تأدیه گردد. در این تحقیق جمع بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت در محاسبات منظور گردیده است.
6) دارائیها : دارائیها معرف منابع اقتصادی است که در نتیجه فعالیتها و رویدادهای گذشته توسط یک واحد تجاری مشخص تحصیل شده و دارای منافع اقتصادی آتی است. در این تحقیق جمع داراییهای جاری و غیر جاری در محاسبات لحاظ شده است.
7) نسبت سود تقسیم نشده به سود تقسیم شده ():
تئوریهای ارائه شده در مورد سود یا عدم تقسیم سود مختلف است. گروهی از پرداخت سود سهام بیشتر حمایت می کنند و معتقدند که تقسیم سود بیشتر موجب افزایش تقاضا برای سهام شرکت شده و باعث بالا رفتن قیمت سهام می شود. در مقابل گروهی دیگر معتقدند با توجه به اینکه عدم تقسیم سود باعث سرمایه گذاری مجدد آن و افزایش ثروت سهامداران می گردد. لذا موجب افزایش تقاضا برای سهام و در نتیجه افزایش سهام می گردد. گروهی هم بر این باورند که ارزش شرکت مطلقاً به سیاست تقسیم سود بستگی ندارد. این نسبت در واقع ترکیبی از نسبت سود تقسیم شده و سود نگهداری شده در شرکت است و بیان می دارد که در ازای هریک ریال سودی که بین سهامداران توزیع شده است چه مقدار سود در شرکت باقی مانده است. با این نسبتا تأٍیر توأمان سود تقسیمی و سود انباشته بر ارزش بازار سهام شرکت سنجیده می شود.
به عبارت دیگر این نسبت نشان دهنده این است که مدیران و سهامداران کدام خط مشی را در بلندمدت بر افزایش ارزش شرکت بر می گزینند و آیا رابطه ای بین سیاست تقسیم سود و یا عدم تقسیم سود با ارزش بازار وجود دارد یا خیر؟ نسبت فوق از رابطه زیر محاسبه می گردد :
8) نسبت بدهی به مجموع دارائیها () :
این نسبت از جمله نسبتهای ساختار سرمایه می باشد. نسبت فوق کل وجوهی که از محل بدهیها تأمین شده است را تعیین می کند. از این نسبت غالباً به عنوان شاخصی برای تعیین ریسک مالی استفاده می کنند. بطور کلی وام دهندگان و اعتبار دهندگان نسبت بدهی نسبتاً کم را ترجیح می دهند. زیرا آنرا به معنی سلامت وضعیت خود و ایمنی بیشتر تلقی می کنند. نسبت بدهی زیاد معمولاً واحد تجاری را ناگزیر به پرداخت سود تضمین شده بالاتری برای استقراض ترغیب می کند. اگر به هر دلیلی این نسبت افزایش یابد از یک طرف دام دهندگان تمایل کمتری به سرمایه گذاری در شرکت خواهند داشت و از طرف دیگر نشان می دهد که ریسک شرکت زیادتر شده است.
و طبق استراتژی صبورانه تر فعالیت می کند و بنا به دلایل فوق باعث کاهش ارزش سرمایه می شود. از سوی دیگر با توجه به اینکه هزینه بهره به عنوان یک هزینه قابل قبول مالیاتی محسوب می شود، لذا صرفه جوئیها مالیاتی ناشی از تأمین مالی از طریق بدهی می تواند باعث افزایش ارزش شرکت گردد. در این تحقیق نسبت بدهی به مجموع دارایی از رابطه زیر محاسبه می گردد :
جمع بدهیها در ترازنامه پایان سال مالی
=
جمع دارائیها در ترازنامه پایان سال مالی
9) ساختار سرمایه : ساختار سرمایه یک شرکت را می توان به عنوان ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی داراییهای شرکت تعریف کرد. در صورتی که این ترکیب موجب حداکثر شدن ارزش کل شرکت مگردد. ساختار بهینه سرمایه نام دارد.