حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره فقر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.

سطح زندگی

سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار می‌رود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق می‌‌کند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .

علت ها

فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز می‌‌کند که بعد از دوران اولیه انسان‌های بدوی که سال‌ها پیش زندگی می‌‌کردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوت‌های اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.

فقر و ثروت

فقر مفهوم مخالف ثروت است، یعنی فقیر کسی است که ثروتی از آن خود ندارد. این نکته ساده و بدیهی در بسیاری از موارد در مباحث مربوط به فقر مورد غفلت قرار می‌گیرد به طوری که برخی راهکارهای مقابله با فقر طوری ارائه می‌شود که تولید ثروت در آن جایی ندارد، انگار بدون دست یافتن به ثروت می‌توان فقر را از میان برداشت.

این غفلت از درهم آمیختن دو مفهوم متفاوت یعنی نابرابری و فقر ناشی می‌شود و اینکه تنها علت فقر تمرکز ثروت نزد اقلیتی محدود است. تلقی می‌شود.

درست است که هر فقری نشانه نابرابری نسبی است اما هر نابرابری نشانه فقر نیست. وضعیت کسی که درآمد سالانه‌ای به میزان 10میلیون دلار دارد نسبت به کس دیگری که 100هزار دلار درآمد سالانه کسب می‌کند، موقعیت بسیار نابرابر صد به یک را نشان می‌دهد اما اینجا بحث فقر موضوعیت ندارد.

تمرکز روی موضوع نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به جای پرداختن به علت‌های واقعی فقر مسیر بحث و چاره‌جویی‌های معضل فقر را در بسیاری موارد دچار انحراف کرده است.

همچنان که اندیشمندان دوران جدید و اقتصاددانان تاکید کرده‌اند ثروت عمدتا ناشی از نیروی کار انسانی است. ثروت‌ها با تلاش و ابتکار انسان‌ها تولید می‌شود، بنابراین هرجا که انسان هست ثروت نیز بالقوه آنجا است اما زمانی که این قوه فعلیت نیابد ما شاهد فقر خواهیم بود.

قرن‌های طولانی وضعیت فقر به طور عمده‌ بر جوامع انسانی حاکم بود، تنها در دو سده اخیر است که انسان‌ها توانسته‌اند با تکیه بر نظام اقتصادی مدرن بر فقر عمومی غلبه کنند و میانگین امید به زندگی را از کمتر از 25سال به بیش از 65سال برسانند. آگاهی به توانایی‌های بشری و از قوه به فعل در آوردن این توانایی‌ها (که به اصطلاح امروزی به آن توانمندسازی می‌گویند) از طریق ایجاد نهادهای حقوقی- اقتصادی مناسب،‌ عامل اصلی این توفیق در مبارزه علیه فقر بوده است.

صدها میلیون نفری که تنها طی دو دهه گذشته در کشور چین توانستند گریبان خود را از فقر مطلق‌ رها سازند در سایه سیاست‌های توزیعی و صدقه‌دهی این موفقیت را به دست نیاورده‌اند بلکه با تکیه بر توانمندی‌های خود و تلاش در یک محیط کسب‌وکار بالنسبه آزاد اقتصادی به این هدف نایل آمده‌اند.

تجربه چین در حقیقت تکرار و تایید تجربه مقابله با فقر و تشویق تولید ثروت در سایر جوامع دنیا در دوسده گذشته است.

 آزادی کسب و کار و تجارت مهم‌ترین عامل تحقق بخشیدن به توانایی‌های بالقوه تولید ثروت است. از این رو می‌توان گفت که تولید ثروت در هر جامعه‌ای تابعی از میزان آزادی اقتصادی افراد است. دانش تولید ثروت و تجربه‌های گران‌قدر جوامع بشری متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم و از جمله‌ کشور ما نادیده گرفته می‌شود.

ما هنوز سیاست‌های توزیعی، یارانه‌ای و شاید ناگوارتر از همه مداخله‌جویانه در مکانیسم بازار را تنها راه مبارزه با فقر می‌دانیم.

طرفه اینجا است که همه بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد که این‌گونه سیاست‌ها عمدتا به گسترش رانت‌خواری، شکل‌گیری ثروت‌های نامشروع و نابرابری مشهود در توزیع یارانه‌ها و امتیازات ویژه به نفع اقشار پردرآمد و به زیان فقرا انجامیده است.

علت این شکاف میان نیت‌های خیر و نتایج شر در بی‌توجهی به دانش و تجربه بشری است. برخی هنوز در پی اختراع چرخ بومی، علم بومی و اقتصاد بومی هستند غافل از اینکه هزینه اتلاف منابع ناشی از این تفنن‌های ایدئولوژیک را بیش از همه ناگزیر فقیرترین اقشار جامعه می‌پردازند.

ثروت با تلاش و ابتکار توده‌های مردم تولید می‌شود و افزایش می‌یابد، اما لازمه این امر آزادی فعالیت و نوآوری است. در یک نظام اقتصادی بسته دولتی که دیوانسالاری و مداخله دولت در همه قرار‌دادهای داوطلبانه انگیزه‌های تولید و تجارت را از بین می‌برد نمی‌توان انتظار افزایش ثروت و کاهش فقر را داشت حتی اگر هدف اعلام شده دولت از این مداخلات توزیع برابر ثروت و یا تشویق تولیدکنندگان از طریق اعطای یارانه‌ها باشد.یک‌بار برای همیشه باید این دستاورد علم و تجربه بشری وضعیتی که در آن درآمد سالانه یک نفر 10میلیون دلار است و درآمد یک نفر دیگر 100هزار دلار در سال، نشانگر موقعیت بسیار نابرابر صد به یک است را نپذیرفت که آزادی مهم‌ترین انگیزه و عامل ایجاد ثروت است و بدون افزایش ثروت مقابله با فقر سخنی بی‌معنا است.



خرید و دانلود تحقیق درباره فقر


مقاله در مورد فقر 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان :

فقر

فقر

چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌



خرید و دانلود مقاله در مورد فقر 15 ص


مقاله در مورد فقر 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان :

فقر

فقر

چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌



خرید و دانلود مقاله در مورد فقر 15 ص


فقر وتوسعه شهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌. کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2. چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌. واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌ یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند. همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌. علل‌ انزوا و جدایی‌ نژادی‌ محلات‌ علل‌ جدایی‌ نژادی‌ محلات‌ چیست‌؟ عوامل‌گوناگونی‌ در این‌ امر دخیل‌ هستند وتفکیک‌ اثرهای‌آن‌ به‌ صورت‌ روشن‌ کار مشکلی‌



خرید و دانلود  فقر وتوسعه شهری


فقر وتوسعه شهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌. کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2. چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌. واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌ یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند. همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌. علل‌ انزوا و جدایی‌ نژادی‌ محلات‌ علل‌ جدایی‌ نژادی‌ محلات‌ چیست‌؟ عوامل‌گوناگونی‌ در این‌ امر دخیل‌ هستند وتفکیک‌ اثرهای‌آن‌ به‌ صورت‌ روشن‌ کار مشکلی‌



خرید و دانلود  فقر وتوسعه شهری