لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
امنیت فیزیکی در مراکز حساس IT
اشاره : برقراری امنیت فیزیکی، یعنی کنترل تردد و دسترسی افراد به تأسیسات و مناطق خاص، نقش حساسی را در نیل به اهداف یک مرکز داده ایفا مینماید. امروزه بهکارگیری فناوریهای جدید مانند تعیین هویت با استفاده از ویژگیهای بیومتریک و مدیریت از راه دور امنیت اطلاعات، در گستره وسیعی به کمک فعالان حوزه امنیت آمده است که نتیجه آن، کنار گذاشتن روشهای سنتی (کارت و نگهبان) توسط سیستمهای امنیتی مدرن در داخل و اطراف مراکز داده است. در این راه و پیش از صرف سرمایه و خرید تجهیزات، مدیران IT باید با تشخیص و تخمین صحیح نیازهای امنیتی سازمان خود، مناسبترین و مقرون به صرفهترین روش حفاظتی را انتخاب نمایند. این مقاله به صورت اجمالی اصول تشخیص هویت افراد (Personnel Identification) و روشهای اجرایی آن، عناصر اصلی و شیوههای رایج در بحث سیستمهای امنیتی را بررسی مینماید.
نیروی انسانی؛ ریسکی که باید مدیریت شودزمانی که از امنیت یک مرکز داده صحبت میکنیم، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، حفاظت در برابر خرابکاری، جاسوسی و دزدی اطلاعات خواهد بود. نیاز به محافظت در برابر اخلالگران و جلوگیری از وارد آمدن آسیبهای عمدی نیز امری بدیهی به حساب میآید. با اینحال خطراتی که از جانب فعالیتهای روزمره کارکنان و کارمندان متوجه یک مرکز داده میشود، مخاطرات و آسیبهای عموماً پنهانی هستند که اغلب تأسیسات اطلاعاتی به طور دائم با آن روبهرو هستند.کارکنان جزو لاینفک یک مرکز داده به حساب میآیند. به طوری که مطالعات نشان میدهند، شصت درصد از مواردی که منجر به از کار افتادن یک مرکز داده میشود به علت اشتباهات فردی، استفاده نادرست از ابزار و تجهیزات، عدم الصاق برچسب و نصب نوشتههای راهنما، سقوط اشیا، اشتباه در تایپ فرامین و دیگر موارد پیشبینی نشده کوچک و بزرگ اتفاق میافتند. از آنجایی که حضور کارکنان همواره همراه با اشتباهات اجتنابناپذیر انسانی است، کنترل و ایجاد محدودیت در تردد کارکنان به مناطق حساس، یکی از نکات کلیدی در مقوله مدیریت ریسک است. این مطلب حتی در زمانی که احتمال حرکات و فعالیتهای مشکوک ضعیف به نظر میرسد نیز به قوت خود باقی است.فناوریهای تشخیص هویت با همان سرعتی که تجهیزات، اطلاعات و ارتباطات تغییر میکنند، در حال پیشرفت است. همراه با پدید آمدن تجهیزات و تکنیکهای جدید نباید این نکته را فراموش نمود که مشکل اصلیای که تمام این تلاشها به خاطر آن صورت میگیرند، نه نکتهای فنی و نه مسئلهای پیچیده است. این مشکل به زبان ساده عبارت است از: «دور نگهداشتن افراد غیرمجاز یا بدخواه از محلهایی که نباید در آنجا حضور داشته باشند.» اولین قدم، ترسیم نقشه مناطق حساس و تعیین قوانینی برای دسترسی به این مناطق خواهد بود. اگرچه اینکار ممکن است به ایجاد یک طرح پیچیده و چندلایه منجر شود، در نهایت کار خیلی دشواری نیست. مدیران IT عموماً میدانند که چه افرادی باید در چه نقاطی حضور داشته باشند. دشواری کار در قدم دوم نهفته است: تصمیم درباره انتخاب فناوری مناسب برای اجرای طرح.
که هستید و چرا اینجایید؟پیادهسازی فناوریهای امنیتی ممکن است به نظر عجیب و پیچیده بیاید. به این اسامی توجه کنید: اثرانگشت، اسکن کف دست، اسکنر چشم، کارتهای هوشمند و شناسایی طرح چهره. مفاهیم اساسی امنیت از همان زمانی که برای اولین بار انسان اقدام به محافظت از اموال خود نمود تا کنون بدون تغییر باقی مانده است. این مفاهیم که ساختاری ساده دارند و برای همه ما قابل فهمند، عبارتند از: پاسخی قاطع و روشن به این سؤال که: که هستید و اینجا چه میکنید؟
سؤال اول، یعنی «که هستید؟»، بیشترین مشکلات را در طراحی سیستمهای امنیتی خودکار ایجاد میکنند. فناوریهای امروزی تلاش میکنند با سطوح مختلفی از اطمینان، به طریقی هویت افراد را تعیین نمایند. وجود تفاوت در میزان دقت هر فناوری، باعث ایجاد تفاوت در هزینه استفاده از آن فناوری میگردد.
برای مثال، استفاده از کارتهای مغناطیسی، هزینه پایینی به همراه دارد. اما از سوی دیگر نتیجه آن به هیچوجه قابلیت اطمینان صددرصد را ندارد. زیرا هیچگاه مطمئن نیستید که چه کسی از کارت استفاده مینماید. اسکنر عنبیه چشم گرانقیمت است، ولی نتیجه قطعی به همراه دارد. یافتن تعادلی مناسب بین دقت و هزینه، نکته اصلی در طراحی یک سیستم امنیتی به شمارمیرود.سؤال دوم یعنی «اینجا چه میکنید؟»، به زبان دیگر به این معنی است که: «وظیفه شما در این بخش چیست؟» پاسخ به این سؤال میتواند به طور تلویحی به همراه احراز هویت فرد مشخص گردد (نام این پرسنل آلیس ویلسون متخصص کابلکشی ما است. وی در زمینه کابلها کار میکند. بگذارید وارد شود) یا اینکه اطلاعات مربوطه به طرق مختلف جمعآوری گردند. این کار میتواند به این شکل انجام شود که اطلاعات مرتبط با «هویت» و «دلیل» حضور شخص در یک ناحیه حفاظت شده با یکدیگر ترکیب شوند و برای مثال در یک کارت مغناطیسی ذخیره گردند. در چنین حالتی هویت یک فرد میتواند از طریق فراخواندن اطلاعات موجود روی یک رایانه با دسترسی مجاز تأیید شود. البته برای این بخش میتوان از روشهای دسترسی متفاوتی نیز استفاده نمود؛ روشهایی که بر پایه حضور با اهداف مختلف طراحی گردیدهاند. گاهی سؤال دوم، یعنی دلیل حضور، تنها سؤال مهم است و پاسخ به سؤال اول اهمیتی ندارد. مثال مناسب برای این حالات، کارکنان بخش تعمیرات و نظافت هستند.
ترکیب تخصصها برای یافتن راهحلمدیران فعال در حوزه IT به خوبی با «چه کسی و چرا»های مسائل امنیتی آشنایی دارند. اما ممکن است در خصوص جزئیات یک روش خاص یا یک تکنیک مناسب برای پیادهسازی آنها، بینش و بصیرت کافی نداشته باشند یا سادهتر اینکه، اصولاً به چنین شناختی احتیاجی نداشته باشند. در عوض، مدیران IT با آگاهی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
امنیت فیزیکی در مراکز حساس IT
اشاره : برقراری امنیت فیزیکی، یعنی کنترل تردد و دسترسی افراد به تأسیسات و مناطق خاص، نقش حساسی را در نیل به اهداف یک مرکز داده ایفا مینماید. امروزه بهکارگیری فناوریهای جدید مانند تعیین هویت با استفاده از ویژگیهای بیومتریک و مدیریت از راه دور امنیت اطلاعات، در گستره وسیعی به کمک فعالان حوزه امنیت آمده است که نتیجه آن، کنار گذاشتن روشهای سنتی (کارت و نگهبان) توسط سیستمهای امنیتی مدرن در داخل و اطراف مراکز داده است. در این راه و پیش از صرف سرمایه و خرید تجهیزات، مدیران IT باید با تشخیص و تخمین صحیح نیازهای امنیتی سازمان خود، مناسبترین و مقرون به صرفهترین روش حفاظتی را انتخاب نمایند. این مقاله به صورت اجمالی اصول تشخیص هویت افراد (Personnel Identification) و روشهای اجرایی آن، عناصر اصلی و شیوههای رایج در بحث سیستمهای امنیتی را بررسی مینماید.
نیروی انسانی؛ ریسکی که باید مدیریت شودزمانی که از امنیت یک مرکز داده صحبت میکنیم، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، حفاظت در برابر خرابکاری، جاسوسی و دزدی اطلاعات خواهد بود. نیاز به محافظت در برابر اخلالگران و جلوگیری از وارد آمدن آسیبهای عمدی نیز امری بدیهی به حساب میآید. با اینحال خطراتی که از جانب فعالیتهای روزمره کارکنان و کارمندان متوجه یک مرکز داده میشود، مخاطرات و آسیبهای عموماً پنهانی هستند که اغلب تأسیسات اطلاعاتی به طور دائم با آن روبهرو هستند.کارکنان جزو لاینفک یک مرکز داده به حساب میآیند. به طوری که مطالعات نشان میدهند، شصت درصد از مواردی که منجر به از کار افتادن یک مرکز داده میشود به علت اشتباهات فردی، استفاده نادرست از ابزار و تجهیزات، عدم الصاق برچسب و نصب نوشتههای راهنما، سقوط اشیا، اشتباه در تایپ فرامین و دیگر موارد پیشبینی نشده کوچک و بزرگ اتفاق میافتند. از آنجایی که حضور کارکنان همواره همراه با اشتباهات اجتنابناپذیر انسانی است، کنترل و ایجاد محدودیت در تردد کارکنان به مناطق حساس، یکی از نکات کلیدی در مقوله مدیریت ریسک است. این مطلب حتی در زمانی که احتمال حرکات و فعالیتهای مشکوک ضعیف به نظر میرسد نیز به قوت خود باقی است.فناوریهای تشخیص هویت با همان سرعتی که تجهیزات، اطلاعات و ارتباطات تغییر میکنند، در حال پیشرفت است. همراه با پدید آمدن تجهیزات و تکنیکهای جدید نباید این نکته را فراموش نمود که مشکل اصلیای که تمام این تلاشها به خاطر آن صورت میگیرند، نه نکتهای فنی و نه مسئلهای پیچیده است. این مشکل به زبان ساده عبارت است از: «دور نگهداشتن افراد غیرمجاز یا بدخواه از محلهایی که نباید در آنجا حضور داشته باشند.» اولین قدم، ترسیم نقشه مناطق حساس و تعیین قوانینی برای دسترسی به این مناطق خواهد بود. اگرچه اینکار ممکن است به ایجاد یک طرح پیچیده و چندلایه منجر شود، در نهایت کار خیلی دشواری نیست. مدیران IT عموماً میدانند که چه افرادی باید در چه نقاطی حضور داشته باشند. دشواری کار در قدم دوم نهفته است: تصمیم درباره انتخاب فناوری مناسب برای اجرای طرح.
که هستید و چرا اینجایید؟پیادهسازی فناوریهای امنیتی ممکن است به نظر عجیب و پیچیده بیاید. به این اسامی توجه کنید: اثرانگشت، اسکن کف دست، اسکنر چشم، کارتهای هوشمند و شناسایی طرح چهره. مفاهیم اساسی امنیت از همان زمانی که برای اولین بار انسان اقدام به محافظت از اموال خود نمود تا کنون بدون تغییر باقی مانده است. این مفاهیم که ساختاری ساده دارند و برای همه ما قابل فهمند، عبارتند از: پاسخی قاطع و روشن به این سؤال که: که هستید و اینجا چه میکنید؟
سؤال اول، یعنی «که هستید؟»، بیشترین مشکلات را در طراحی سیستمهای امنیتی خودکار ایجاد میکنند. فناوریهای امروزی تلاش میکنند با سطوح مختلفی از اطمینان، به طریقی هویت افراد را تعیین نمایند. وجود تفاوت در میزان دقت هر فناوری، باعث ایجاد تفاوت در هزینه استفاده از آن فناوری میگردد.
برای مثال، استفاده از کارتهای مغناطیسی، هزینه پایینی به همراه دارد. اما از سوی دیگر نتیجه آن به هیچوجه قابلیت اطمینان صددرصد را ندارد. زیرا هیچگاه مطمئن نیستید که چه کسی از کارت استفاده مینماید. اسکنر عنبیه چشم گرانقیمت است، ولی نتیجه قطعی به همراه دارد. یافتن تعادلی مناسب بین دقت و هزینه، نکته اصلی در طراحی یک سیستم امنیتی به شمارمیرود.سؤال دوم یعنی «اینجا چه میکنید؟»، به زبان دیگر به این معنی است که: «وظیفه شما در این بخش چیست؟» پاسخ به این سؤال میتواند به طور تلویحی به همراه احراز هویت فرد مشخص گردد (نام این پرسنل آلیس ویلسون متخصص کابلکشی ما است. وی در زمینه کابلها کار میکند. بگذارید وارد شود) یا اینکه اطلاعات مربوطه به طرق مختلف جمعآوری گردند. این کار میتواند به این شکل انجام شود که اطلاعات مرتبط با «هویت» و «دلیل» حضور شخص در یک ناحیه حفاظت شده با یکدیگر ترکیب شوند و برای مثال در یک کارت مغناطیسی ذخیره گردند. در چنین حالتی هویت یک فرد میتواند از طریق فراخواندن اطلاعات موجود روی یک رایانه با دسترسی مجاز تأیید شود. البته برای این بخش میتوان از روشهای دسترسی متفاوتی نیز استفاده نمود؛ روشهایی که بر پایه حضور با اهداف مختلف طراحی گردیدهاند. گاهی سؤال دوم، یعنی دلیل حضور، تنها سؤال مهم است و پاسخ به سؤال اول اهمیتی ندارد. مثال مناسب برای این حالات، کارکنان بخش تعمیرات و نظافت هستند.
ترکیب تخصصها برای یافتن راهحلمدیران فعال در حوزه IT به خوبی با «چه کسی و چرا»های مسائل امنیتی آشنایی دارند. اما ممکن است در خصوص جزئیات یک روش خاص یا یک تکنیک مناسب برای پیادهسازی آنها، بینش و بصیرت کافی نداشته باشند یا سادهتر اینکه، اصولاً به چنین شناختی احتیاجی نداشته باشند. در عوض، مدیران IT با آگاهی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
فقر و جدایی نژادی در مراکز شهری
خبرگزاری فارس:نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوت حتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است
اگرچه مردم فقیر را در هر یک از بخشهای جامعه میتوان مشاهده کرد اما تمرکز و فراوانی آن در میان زنان، کودکانو اقلیتهای نژادی و مراکز شهری بزرگ (در مقابل حومهها یا حوزه آماری کلانشهرها) بیشتر است. این مقاله کاوشی است درباره تداوم و ماندگاری فقر در مراکز شهری ایالات متحد، جدایی نژادی، مسکن فقرا و بالاخره بیکاری و علل آن. کلید واژهها: فقر شهری در آمریکا، تعریف فقر شهری، بودجه فقر، مراکز شهری، حوزههای آماری مادرشهر، سیاستمسکن، فقر و جدایی نژادی و ناموزنی فضایی2. چکیده: واقعیتهایی در باره فقر دولت ایالات متحد امریکاخانواده فقیر راخانوادهای تعریف میکند که "مجموع درآمدهایآن کمتر از مقداری است که برای رفع نیازهایحداقل خانوار ضروری است". برای محاسبه "بودجه فقر" نیز حداقل هزینه غذایی خانوار را درسه ضرب باید کرد، بدین ترتیب خانوارهای بادرآمد کمتر از این مقدار (بودجه فقر)3 فقیرمحسوب میشوند. در سال 1997 میلادی بودجهفقر برای خانوار چهار نفره امریکایی 16400 دلار سه نفره 12802 دلار و یک نفره 8183 دلار تعیینو محاسبه شده است. فقیر کیست و کجا زندگی میکند 1. نژاد اگر چه تعداد فقرای سفیدپوست دو برابر فقرایسیاهپوست و چهار برابر فقرای اسپانیایی زبان تباراست اما نرخ فقر در میان سیاهان و اسپانیایی زبانتبارها به مراتب بالاتر است. در میان اسپانیاییزبان تبارها نرخ فقر پورتوریکوئی تبارها با 36درصد و مکزیکی تبارها 31 درصد از بقیه بیشتراست، در حالی که کوبایی تبارها با نرخ 18 درصددر پایینترین مرتبه قرار دارند. نرخ فقر برای آسیاییتبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک به 3ر13 نرخ کهمتوسط ملی در امریکا است. 2. فقر سالمندان یکی از موفقیتهای مبارزه با فقر پایین آمدن نرخ فقرسالمندان است که در فاصله بین سالهای 1959 تا1997 از 35 درصد به 5ر10 کاهش یافت وقسمت اعظم این بهبودی نتیجه گسترش تامیناجتماعی طی این دوره بوده است. 3. کودکان در سال 1997 در ایالات متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان در فقر زندگی میکردند و این در حالیاست که نرخ فقر کودکان اقلیتها به مراتب بالاتربوده است. 4. محل زندگی نرخ فقر در خارج از حوزههای مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزههای مادرشهری در امریکاست. نرخفقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ فقر درنقاط غیرمرکزی شهرهاست. 5. نوع خانوار نرخ فقر برای خانوارهای با سرپرست زن شش برابراز خانوارهایی که در آنها زن و مرد مشترکاسرپرستی خانوار را بر عهده دارند بیشتر است.علل بالا بودن این نرخ فقر عبارتاست از: الف) زنان سرپرست خانوار باید دائما بین اشتغالو مسئولیتهای خانوادگی در نوسان باشند. ب) به طور متوسط حقوق و دستمزد زنان از مردانکمتر است. ج) تعداد زیادی از خانوارهای با سرپرست زن ازحمایت و کمک پدر غایب فرزندانشان محرومهستند. د) آموزش نرخ فقر و سطح آموزش رابطهای معکوس با همدارند. نرخ فقر در میان افراد زیر دیپلم دو برابردارندگان دیپلم متوسطه و ده برابر فارغالتحصیلانآموزش عالی است. نوع اشتغال فقیران بیش از نیمی از خانوارهای فقیر آنهایی هستند که(سرپرست خانوار.م) کار نیمه وقت دارد و تنها 15آنها کار تمام وقت دارند. در صورتی که مزد هرساعت کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک خانوارچهار نفری نیز حتی با کار تمام وقت هم ممکناست به خانواده فقیر تبدیل شود. بدین ترتیبشغل تمام وقت به تنهایی برای برون رفت از فقرکافی نیست مگر اینکه درآمد سرپرست خانوار ازحداقل دستمزد کمی بالاتر و بیش از یک نفر درخانوار شاغل باشد. در واقع تعداد زیادی ازخانوارهایی که از دایره فقر بیرون هستند و فرد اولخانواده ساعتی کمتر از 20ر8 دلار میگیرد ازاشتغال نفر دوم بهرهمند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوتحتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است، در حالی که تنها5ر19 درصد فقیران سیاهپوست و 6ر6 درصدسفیدپوستان حومهنشین هستند. انزوای محل اقامت یا جدایی نژادی یکی از ویژگیهای شهرهای ایالات متحد جدایی وانزوای نژادی محلات است. نماد این واقعیت ایناست که بیش از 23 (قریب 70%) سیاهانی که درمادرشهرها زندگی میکنند در مناطق مرکزیشهرها اقامت دارند و تنها 13 سفیدها در این مناطقاقامت دارند. به عبارت دیگر تنها 13 سیاهان درمناطق حومهای شهرهای بزرگ اقامت دارند، یعنیدو برابر کمتر از سفیدپوستان. خواهیم دید کهتمرکز سیاهان در مراکز شهرها یکی از دلایلمحرومیت آنها از دسترسی به مشاغل حومهها ونرخ بالای فقر در مراکز شهرهاست. واقعیتهایی در باره انزوای محلات نژادی یکی از راههای کمی کردن میزان جدایی و انزواینژادی شاخص یا نمایه ناهمگنی است. اینشاخص نشانگر سهم عددی یک گروه نژادی استکه باید برای رسیدن به یک پیکربندی کاملا همگناز نظر فضایی جا به جا شوند یا دوباره اسکانیابند; شاخصی که در هر سرشماری ترکیب نژادیحوزههای کلانشهری را به طور کلی ترسیم کند. درسال 1990 به طور متوسط شاخص ناهمگنیبرای حوزههای کلانشهری امریکا رقم 69 درصدبوده است که بدان معناست که برای دستیابی بههمگنی کامل 69 درصد سیاهپوستان (یاسفیدپوستان) باید دوباره اسکان یابند. همان طور که نمودار (1) شاخصهایناهمگنی حوزههای مادرشهری نشان میدهد اینشاخصها برای حوزههای مختلف تفاوت زیادی رانشان میدهند. این تفاوت هر چه حوزه مادرشهریبزرگتر باشد بیشتر است. این نمودار همچنینناهمگنترین شهرها را در مقیاس ملی نشانمیدهد، مضافا اینکه این شهرها در ایالتهایشمالی مرکزی قرار دارند و طی چندین دهه گذشتهمیزان انزوای نژادی در آنها تغییر زیادی نکردهاست. علل انزوا و جدایی نژادی محلات علل جدایی نژادی محلات چیست؟ عواملگوناگونی در این امر دخیل هستند وتفکیک اثرهایآن به صورت روشن کار مشکلی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
فقر و جدایی نژادی در مراکز شهری
خبرگزاری فارس:نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوت حتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است
اگرچه مردم فقیر را در هر یک از بخشهای جامعه میتوان مشاهده کرد اما تمرکز و فراوانی آن در میان زنان، کودکانو اقلیتهای نژادی و مراکز شهری بزرگ (در مقابل حومهها یا حوزه آماری کلانشهرها) بیشتر است. این مقاله کاوشی است درباره تداوم و ماندگاری فقر در مراکز شهری ایالات متحد، جدایی نژادی، مسکن فقرا و بالاخره بیکاری و علل آن. کلید واژهها: فقر شهری در آمریکا، تعریف فقر شهری، بودجه فقر، مراکز شهری، حوزههای آماری مادرشهر، سیاستمسکن، فقر و جدایی نژادی و ناموزنی فضایی2. چکیده: واقعیتهایی در باره فقر دولت ایالات متحد امریکاخانواده فقیر راخانوادهای تعریف میکند که "مجموع درآمدهایآن کمتر از مقداری است که برای رفع نیازهایحداقل خانوار ضروری است". برای محاسبه "بودجه فقر" نیز حداقل هزینه غذایی خانوار را درسه ضرب باید کرد، بدین ترتیب خانوارهای بادرآمد کمتر از این مقدار (بودجه فقر)3 فقیرمحسوب میشوند. در سال 1997 میلادی بودجهفقر برای خانوار چهار نفره امریکایی 16400 دلار سه نفره 12802 دلار و یک نفره 8183 دلار تعیینو محاسبه شده است. فقیر کیست و کجا زندگی میکند 1. نژاد اگر چه تعداد فقرای سفیدپوست دو برابر فقرایسیاهپوست و چهار برابر فقرای اسپانیایی زبان تباراست اما نرخ فقر در میان سیاهان و اسپانیایی زبانتبارها به مراتب بالاتر است. در میان اسپانیاییزبان تبارها نرخ فقر پورتوریکوئی تبارها با 36درصد و مکزیکی تبارها 31 درصد از بقیه بیشتراست، در حالی که کوبایی تبارها با نرخ 18 درصددر پایینترین مرتبه قرار دارند. نرخ فقر برای آسیاییتبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک به 3ر13 نرخ کهمتوسط ملی در امریکا است. 2. فقر سالمندان یکی از موفقیتهای مبارزه با فقر پایین آمدن نرخ فقرسالمندان است که در فاصله بین سالهای 1959 تا1997 از 35 درصد به 5ر10 کاهش یافت وقسمت اعظم این بهبودی نتیجه گسترش تامیناجتماعی طی این دوره بوده است. 3. کودکان در سال 1997 در ایالات متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان در فقر زندگی میکردند و این در حالیاست که نرخ فقر کودکان اقلیتها به مراتب بالاتربوده است. 4. محل زندگی نرخ فقر در خارج از حوزههای مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزههای مادرشهری در امریکاست. نرخفقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ فقر درنقاط غیرمرکزی شهرهاست. 5. نوع خانوار نرخ فقر برای خانوارهای با سرپرست زن شش برابراز خانوارهایی که در آنها زن و مرد مشترکاسرپرستی خانوار را بر عهده دارند بیشتر است.علل بالا بودن این نرخ فقر عبارتاست از: الف) زنان سرپرست خانوار باید دائما بین اشتغالو مسئولیتهای خانوادگی در نوسان باشند. ب) به طور متوسط حقوق و دستمزد زنان از مردانکمتر است. ج) تعداد زیادی از خانوارهای با سرپرست زن ازحمایت و کمک پدر غایب فرزندانشان محرومهستند. د) آموزش نرخ فقر و سطح آموزش رابطهای معکوس با همدارند. نرخ فقر در میان افراد زیر دیپلم دو برابردارندگان دیپلم متوسطه و ده برابر فارغالتحصیلانآموزش عالی است. نوع اشتغال فقیران بیش از نیمی از خانوارهای فقیر آنهایی هستند که(سرپرست خانوار.م) کار نیمه وقت دارد و تنها 15آنها کار تمام وقت دارند. در صورتی که مزد هرساعت کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک خانوارچهار نفری نیز حتی با کار تمام وقت هم ممکناست به خانواده فقیر تبدیل شود. بدین ترتیبشغل تمام وقت به تنهایی برای برون رفت از فقرکافی نیست مگر اینکه درآمد سرپرست خانوار ازحداقل دستمزد کمی بالاتر و بیش از یک نفر درخانوار شاغل باشد. در واقع تعداد زیادی ازخانوارهایی که از دایره فقر بیرون هستند و فرد اولخانواده ساعتی کمتر از 20ر8 دلار میگیرد ازاشتغال نفر دوم بهرهمند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوتحتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است، در حالی که تنها5ر19 درصد فقیران سیاهپوست و 6ر6 درصدسفیدپوستان حومهنشین هستند. انزوای محل اقامت یا جدایی نژادی یکی از ویژگیهای شهرهای ایالات متحد جدایی وانزوای نژادی محلات است. نماد این واقعیت ایناست که بیش از 23 (قریب 70%) سیاهانی که درمادرشهرها زندگی میکنند در مناطق مرکزیشهرها اقامت دارند و تنها 13 سفیدها در این مناطقاقامت دارند. به عبارت دیگر تنها 13 سیاهان درمناطق حومهای شهرهای بزرگ اقامت دارند، یعنیدو برابر کمتر از سفیدپوستان. خواهیم دید کهتمرکز سیاهان در مراکز شهرها یکی از دلایلمحرومیت آنها از دسترسی به مشاغل حومهها ونرخ بالای فقر در مراکز شهرهاست. واقعیتهایی در باره انزوای محلات نژادی یکی از راههای کمی کردن میزان جدایی و انزواینژادی شاخص یا نمایه ناهمگنی است. اینشاخص نشانگر سهم عددی یک گروه نژادی استکه باید برای رسیدن به یک پیکربندی کاملا همگناز نظر فضایی جا به جا شوند یا دوباره اسکانیابند; شاخصی که در هر سرشماری ترکیب نژادیحوزههای کلانشهری را به طور کلی ترسیم کند. درسال 1990 به طور متوسط شاخص ناهمگنیبرای حوزههای کلانشهری امریکا رقم 69 درصدبوده است که بدان معناست که برای دستیابی بههمگنی کامل 69 درصد سیاهپوستان (یاسفیدپوستان) باید دوباره اسکان یابند. همان طور که نمودار (1) شاخصهایناهمگنی حوزههای مادرشهری نشان میدهد اینشاخصها برای حوزههای مختلف تفاوت زیادی رانشان میدهند. این تفاوت هر چه حوزه مادرشهریبزرگتر باشد بیشتر است. این نمودار همچنینناهمگنترین شهرها را در مقیاس ملی نشانمیدهد، مضافا اینکه این شهرها در ایالتهایشمالی مرکزی قرار دارند و طی چندین دهه گذشتهمیزان انزوای نژادی در آنها تغییر زیادی نکردهاست. علل انزوا و جدایی نژادی محلات علل جدایی نژادی محلات چیست؟ عواملگوناگونی در این امر دخیل هستند وتفکیک اثرهایآن به صورت روشن کار مشکلی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
رعایت نکات بهداشتی در مطب ها و مراکز دندانپزشکی
هدف ار برنامه های کنترل عفونت در مطب و مراکز دندانپزشکی شامل این موارد است:
هدف از برنامه کنترل عفونت:
روش های کنترل عفونت :
اطلاعات به دست آمده در مورد هپاتیت ، ایدز و سایر بیماریهای عفونی در سالهای اخیر باعث افزایش توجه به روش های کنترل عفونت در دندانپزشکی گردیده است .از آنجا که در کادر دندانپزشکی امکان انتقال عفونت توسط یزاق و خون جدی است ، عدم رعایت بهداشت در مطب ومراکز دنداپزشکی ، دندانپزشک و بیماران وی را در گروههای در معرض خطر قرار می دهد.
هدف از برنامه های کنترل عفونت در مطب و مراکز دنداپزشکی شامل این موارد است :
1- کاهش تعداد میکروب های بیماری زا موجود به سطحی که دفاع طبیعی بدن بتواند در مقابل آنها مقاومت نماید .
2- شکستن چرخه عفونت .و حذف عفونت متقاطع
3- درمان تمامی بیماران که به نحوی از پتانسیل انتقال بیماریهای عفونی مخاطره آمیز بر خوردارند .
4- حفاظت از بیماران و پرسنل در مقابل انتقال عفونت و عواقب ناشی از آن
در برنامه کنترل عفونت ابتدا بایستی تمامی عوامل خطر ساز احتمالی را تشخیص دهیم و سپس درصدد کاهش یا حذف آنها برآییم .
هدف از برنامه کنترل عفونت:
جلوگیری از انتقال عفونت از فردی دیگر است . این کار شامل جلوگیری از انتقال عفونت متقاطع از یک بیمار به بیمار دیگر ، از شاغلین حرفه داننپزشکی به بیمار و یا بر عکس می باشد .
روش های کنترل عفونت :
شامل شستشوی صحیح دست ها ، استفاده از وسایل محافظ شخصی ( شامل دستکش ، ماسک ، عینک و…) ایمن سازی ،کاربرد صحیح و ایمن وسایل تیز و برنده ، استفاده صحیح از روش های استریل سازی ( خشک و مرطوب) وضد عفونی و دفع صحیح زباله های تولید شده در اعمال دندانپزشکی است .
پس از اتمام درمان در بیمار بایستی وسایل یکبار مصرف تعویض ودور ریخته شود .
وسایل غیر یکبار مصرف ، مانند قلمها و وسایل فلزی ، نیز پس از اتمام درمان هر بیمار تعویض و در محلول ضد عفونی نگهداری می شود تا پس از پایان شیفت کاری توسط دستگاههای استریل کننده ( فور و اتوکلاو) استریل گردد.
بهترین و موثر ترین بازرسی برای مکانهایی که اعمال دندانپزشکی در آنجا انجام می شود ، توسط خود مردم و مراجعین است .
مردم حتماً بایستی برای مکانهایی که از کنترل عفونت و دنداپزشکی ندارند ، مراجعه نکنند .
بعضی از افرادی که از سالها قبل به عنوان کمک دنداپزشک تجربی و یا بهدار تجربی بدون داشتن تصحیلات دانشگاهی فعالیت می نمایند ، فقط مجاز به پرکردگی سطحی و کشیدن داندانهای معمولی ، آن هم با رعایت کامل اصول بهداشتی می باشند . مردم حتی الامکان باید از مراجعه به آنها خوداری کنند .
بهترین ناظر بر اجرای کیفیت خدمات دندانپزشکی خود مردم هستند .
آگاهی عموم مردم جهت مطالبه و خدمات با کیفیت بالا در محیطی کاملاً بهداشتی بهترین روش برای ارتفای سطح بهداشتی مراکز دانپزشکی و ارتفاعی میفیت خدمات دندانپزشکی خواهد بود .
بوی بد دهان
اگر چه ناراحتیهای گوارشی ، کلیوی ، دم و بازدمی ، خونی ، هور مونی وسوء تغذیه می تواند باعث بدبویی دهان شود ، لیکن مهمترین عامل بوی بد دهان رعایت نکردن بهداشت دهان وابتلا به بیماریهای لثه و پوسیدگی دندان است .همچنین تجمع مواد غذایی ومیکروبها در لابه لای پرزهای زبان می تواند بوی بد در دهان ایجاد کند .
در حالت سلامت لایه های سطحی زبان به طور مداوم از طریق اصطکاک ربان با غذا ،کام و داندانهای جلو فک کنده می شود و با سلولهای جدید جایگزین می شود جریان آب دهان نیز سطح زبان را تمیز می کند . هنگامی که حرکات زبان به علت بیماری یا حالات دردناک دهان محدود می شود لایه های سطحی کنده شده و روی زبان باقی مس ماند وهمراه با بقایای مواد غذایی ومیکروبها باعث بو.ی بد دهان می شود .
درمان
بسیاری از افراد جهت رفع بوی بد دهان خود اقدام به مصرف آدامس یا قرصهای خوشبو کننده می نمایند . اگر چه این مواد برای مدت کوتاهی بوی بد دهان را تغیرر می دهند ولی بدلیل داشتن ترکیبات قندی سبب پوسیدگی و خرابی بیشتر داندانها و تشدید بوی بد دهان می شود . بهترین راه بر طرف نمودن بوی بد دهان مراجعه به دندانپزشک جهت جهت ترمیم دندانهای پوسیده ،جرم گیری و سایر مراحل درمان