لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 12 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
قواعد دروس 4 و 5 عربی ( 1 )
تهیه کنندگان : سیاوش رهبر
و
علی سیف
شهرستان نهاوند
مدرسه علامه حلی
دوره دبیرستان
سال تحصیلی 91 - 90
کلمات از نظر نوع حروف اصلی به دو دسته تقسیم می شوند : 1- جامد 2- مشتق
اسم جامد : اسمی است که از اصل و ریشه فعل گرفته نشده است .
اسم مشتق : اسمی است که ریشه فعلی داشته باشد .
انواع جامد
1) مصدری : جامدی است که ریشه فعلی ندارد ولی بر انجام شدن کار بدون قید زمان و شخص دلالت می کند . در عربی همه مصدرها جامدند چه مجرد باشند ، چه مزید
مثال : خُروج ، شُکر، ذَهاب و ...
2) غیر مصدری : بعضی از جامد ها مصدر نمی باشند . مثال : حَجَر ، یَد ، قَلَم و...
انواع مشتق
مشتق کلمه ای است که از اصل و ریشه فعل گرفته شده است و 8 نوع می باشد :
1) اسم فاعل
کلمه ای است که بر انجام دهنده کار یا دارنده حالتی دلالت می کند و معادل صفت فاعلی یا اسم فاعل است . مثال : ناصِر ، کاتِب ، قائِم ، فاتِح و ...
روش ساخت اسم فاعل : اسم فاعل در ثلاثی مجرد بر وزن « فاعِل » ساخته می شود . مثال : وَصَلَ واصِل
حال اگر بخواهیم از فعل ثلاثی مزید ، اسم فاعل بسازیم . به این صورت است که حرف مضارعه را برمی داریم و به جای آن میم ضمه دار ( مُـ ) قرار می دهیم و حرف ما قبل آخر را مکسور می کنیم . مثال : مُعَلِم ، مُکتَشِف و...
2) اسم مفعول
اسمی است که بر انجام شدن یا واقع شدن دلالت می کند ، و نشان می دهد کاری بر روی شخصی یا چیزی واقع شده است و معادل صفت مفعولی یا اسم مفعول است . مثال : مَکتوب ، مَنصور، مُختَرَع و...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 12 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
قواعد دروس 4 و 5 عربی ( 1 )
تهیه کنندگان : سیاوش رهبر
و
علی سیف
شهرستان نهاوند
مدرسه علامه حلی
دوره دبیرستان
سال تحصیلی 91 - 90
کلمات از نظر نوع حروف اصلی به دو دسته تقسیم می شوند : 1- جامد 2- مشتق
اسم جامد : اسمی است که از اصل و ریشه فعل گرفته نشده است .
اسم مشتق : اسمی است که ریشه فعلی داشته باشد .
انواع جامد
1) مصدری : جامدی است که ریشه فعلی ندارد ولی بر انجام شدن کار بدون قید زمان و شخص دلالت می کند . در عربی همه مصدرها جامدند چه مجرد باشند ، چه مزید
مثال : خُروج ، شُکر، ذَهاب و ...
2) غیر مصدری : بعضی از جامد ها مصدر نمی باشند . مثال : حَجَر ، یَد ، قَلَم و...
انواع مشتق
مشتق کلمه ای است که از اصل و ریشه فعل گرفته شده است و 8 نوع می باشد :
1) اسم فاعل
کلمه ای است که بر انجام دهنده کار یا دارنده حالتی دلالت می کند و معادل صفت فاعلی یا اسم فاعل است . مثال : ناصِر ، کاتِب ، قائِم ، فاتِح و ...
روش ساخت اسم فاعل : اسم فاعل در ثلاثی مجرد بر وزن « فاعِل » ساخته می شود . مثال : وَصَلَ واصِل
حال اگر بخواهیم از فعل ثلاثی مزید ، اسم فاعل بسازیم . به این صورت است که حرف مضارعه را برمی داریم و به جای آن میم ضمه دار ( مُـ ) قرار می دهیم و حرف ما قبل آخر را مکسور می کنیم . مثال : مُعَلِم ، مُکتَشِف و...
2) اسم مفعول
اسمی است که بر انجام شدن یا واقع شدن دلالت می کند ، و نشان می دهد کاری بر روی شخصی یا چیزی واقع شده است و معادل صفت مفعولی یا اسم مفعول است . مثال : مَکتوب ، مَنصور، مُختَرَع و...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 12 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
قواعد دروس 4 و 5 عربی ( 1 )
تهیه کنندگان : سیاوش رهبر
و
علی سیف
شهرستان نهاوند
مدرسه علامه حلی
دوره دبیرستان
سال تحصیلی 91 - 90
کلمات از نظر نوع حروف اصلی به دو دسته تقسیم می شوند : 1- جامد 2- مشتق
اسم جامد : اسمی است که از اصل و ریشه فعل گرفته نشده است .
اسم مشتق : اسمی است که ریشه فعلی داشته باشد .
انواع جامد
1) مصدری : جامدی است که ریشه فعلی ندارد ولی بر انجام شدن کار بدون قید زمان و شخص دلالت می کند . در عربی همه مصدرها جامدند چه مجرد باشند ، چه مزید
مثال : خُروج ، شُکر، ذَهاب و ...
2) غیر مصدری : بعضی از جامد ها مصدر نمی باشند . مثال : حَجَر ، یَد ، قَلَم و...
انواع مشتق
مشتق کلمه ای است که از اصل و ریشه فعل گرفته شده است و 8 نوع می باشد :
1) اسم فاعل
کلمه ای است که بر انجام دهنده کار یا دارنده حالتی دلالت می کند و معادل صفت فاعلی یا اسم فاعل است . مثال : ناصِر ، کاتِب ، قائِم ، فاتِح و ...
روش ساخت اسم فاعل : اسم فاعل در ثلاثی مجرد بر وزن « فاعِل » ساخته می شود . مثال : وَصَلَ واصِل
حال اگر بخواهیم از فعل ثلاثی مزید ، اسم فاعل بسازیم . به این صورت است که حرف مضارعه را برمی داریم و به جای آن میم ضمه دار ( مُـ ) قرار می دهیم و حرف ما قبل آخر را مکسور می کنیم . مثال : مُعَلِم ، مُکتَشِف و...
2) اسم مفعول
اسمی است که بر انجام شدن یا واقع شدن دلالت می کند ، و نشان می دهد کاری بر روی شخصی یا چیزی واقع شده است و معادل صفت مفعولی یا اسم مفعول است . مثال : مَکتوب ، مَنصور، مُختَرَع و...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
معاد واژهایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ).
معاد در دین اسلام :
باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهمترین آنهاست . زیرا نوشته شده است: "امّا در حقیقت مسیح پس از مرگ زنده شد و اولین کسی است که از میان مردگان برخاسته است. زیرا چنانکه مرگ بوسیلهء یک انسان(آدم) آمد، همانطور قیامت از مردگان نیز بوسیلهء یک انسان دیگر(مسیح) فرا رسید. (ماخذ از انجیل )
معاد در دین بهائی :
معاد یا جهان پس از مرگ یکی از عقاید اصلی بهائیان می باشد. بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح میدانند. بر طبق تعالیم بهائی روح انسانی مستقل از جسم بوده و پس از مرگ و فنای جسم، باقی و برقرار میماند و در عوالم روحانی و الهی داخل گشته و به حیات و تکامل خود ادامه می دهد.
معاد از دیدگاه قرآن :
از دیدگاه قرآن باطن هر کس در این دنیا، عین ظاهر اوست در آخرت- یوم تبلی السرائر؛ روزی که درون ها آشکار می شود؛ سوره طارق آیه 10
مطابق آیات قرآن در روز قیامت نفس را مؤاخذه می کنند نه قوای نفس را. به همین خاطر نفس به قوای خود می گوید: وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا - چرا بر علیه من شهادت می دهید. اعضای بدن می گویند: قالُوا أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ - خدایی که هر چیزی را به سخن در آورده است ما را به نطق واداشته است.(سوره فصلت- آیه 22)
نظام آخرت کاملترین نظام امکانی است که هر کس به حسب گنجایش وجودی خود هر چه را اراده نماید و بخواهد بی درنگ و بدون شرط به وجود خواهد آمد. خدا در قرآن می فرماید: لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ- هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست،و نزد ما نعمتهاى بیشترى است (که به فکر هیچ کس نمىرسد)- سورةُ ق آیه35
فلسفه معاد از نظر اسلام :
معاد یعنی تجلی کردن نفس با تمام آنچه در درون خود داشته است، یعنی آنچه در زمین وجودت کاشتی قیام می کند. در قیامت نوشته های نفس به اسم شریف "الحی" حیات می یابند.
هر کس زرع و زارع و مزرعه خویش است؛ به عبارت دیگر مهمان سفره خود است. بسیاری از آنچه در آخرت به انسان روی میآورد بروز و ظهور صفات و ملکاتی هستند که انسان در مزرعه وجود خویش کاشته است.
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر / کای نور چشم من بجز از کشته ندروی – سعدی-
جزا در طول علم و عمل بلکه نفس علم و عمل است. لاجرم قیامت هر کسی برپا شده است و هر کس بهشت یا دوزخ خود است.هر کس با ادراکات و افکار و اقوال و اعمالش سازنده خود است و ادراکات او عین هویت و ذات او می گردند.
جایگاه معادمعاد، در عقل و فطرت هر انسانى جایگاه قابل توجّهى دارد، زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه مىشود؟ پایان عمر و تلاش ما به کجا مىرسد؟ نتیجه و هدف از زندگى چیست ؟ آرى این سؤالها براى همه مطرح است.در پاسخ به این سؤالها دو جواب داریم:الف: تمام ادیان الهى با استدلالى که در آینده بیان خواهیم کرد، آینده جهان و انسان و نتیجه کارها و تلاش او را بسیار روشن وامیدوار کننده و روح بخش مىدانند، قرآن مىگوید : «و أنّ اِلى ربّک المنتَهى» (1) همانا نهایت و پایان به سوى پروردگارت مىباشد.ب: مکتبهاى مادّى، آینده جهان و انسان را بنبست، تاریک، فانى و نیستى مىدانند و این دید بسیار خطرناک و یأسآور است، علاوه بر این چنین مکتبهایى هیچ گونه دلیل علمى هم براى عقیده خود ندارند.قرآن دراین باره مىفرماید: «و قالوا ما هِىَ الاّ حیاتُنَا الدُّنیا نَموتُ و نَحیى و ما یُهلکُنا الاّ الدّهر و ما لَهم بِذلکَ مِن عِلمٍ اِنْ هم الاّ یَظنُّون» (2) کسانى که ایمان به قیامت ندارند گفتند: زندگى جز همین چند روز دنیا نیست که ما هم در آن مرگ وحیاتى داریم وبعد هم روزگار ما را نابود مىکند.ولى این انکار و گفتهها روى علم و دلیل نیست، بلکه تنها یک سرى وَهم و خیالى باطلى است که آنها دارند.ریشهها و زمینههاى فطرىگرچه افرادى به زبان معاد را نمىپذیرند، ولى ناخودآگاه در عمق جان خود احساس ابدیّت براى انسان دارند و گاه وبیگاه از خود علامتهایى نشان مىدهند که دلیل آن است که با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم، حاضر نیستند انسانیّت و شخصیّت واقعى او را نابود و نیست شده بدانند. ما نمونههایى از این علامتها را در اینجا بیان مىکنیم:1- تمام منکران معاد به قبر نیاکان خود احترام مىگذارند.2- نام شخصیّتهاى مرده را بر روى خیابانها و مؤسسات و مدارس و دانشگاهها و... مىگذارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف
کلمه ادغام در لغت به معنی «ادخال _ داخل نمودن» می باشد و در تجوید، عبارتست از «حذف یک حرف ساکن و مشدّد نمودن حرف بعدی». به سخن ساده تر اینکه حرف اول در داخل حرف دوم ناپدید و موجب فشرده شدن (تشدید) حرف دوم شده است. مانند مِنْ مَا که باید نون ساکنه را حذف و به جای آن میم مَا را مشدد کنیم، به این عمل ادغام می گویند (مِمَّا). پس همیشه ادغام موجب مشدد شدن حرف می شود. حرف حذف شده را مُدغَمْ و حرف بعدی را مُدغَمٌ فِیهِ می گویند. در مثال وَجَدْتُمْ که دال در تاء ادغام می شود، حرف دال را مدغم و حرف تاء را مدغم فیه گویند.
فایده ادغام
فایده ادغام، سهولت در کلام است یعنی اگر قرار باشد حرفی یکبار تلفظ و بلافاصله همان حرف یا حرفی همجنس آن تکرار شود، این حالت برای دستگاه تکلم ثقیل و سنگین خواهد بود. لذا با بهره گیری از قواعد ادغام، این سنگینی در کلام رفع می شود.
رابطه دو حرف با یکدیگر
همچنان که ذکر شد، معمولاً ادغام زمانی پیش می آید که دو حرف (مدغم و مدغم فیه) از نظر تلفظ یکسان و یا نزدیک به هم باشند (یعنی ارتباطی از لحاظ مخرج و صفات با یکدیگر داشته باشند). برای شناخت بهتر انواع ادغام، باید«روابط دو حرف با یکدیگر» را خوب بشناسیم. دو حرف از لحاظ رابطه با یکدیگر چهار حالت زیر را دارند:
حروف مُتَماثِلَینْ
متماثلین (دو حرف مثل هم): دو حرفی را گویند که در مخرج و صفات کاملاً مشترک باشند و این حالت فقط در هر حرف نسبت به خودش وجود دارد. مانند: (د- د)، (س-س)، (ج- ج)، (ق- ق) و ...
حروف مُتَجانِسَینْ
متجانسین (دو حرف همجنس): دو حرفی را گویند که در مخرج مشترک ولی در صفات متفاوت باشند. حروف متجانس را در مخارج حروف بحث کرده ایم؛ مانند: (ح- ع)، (ت- د- ط)، (ص- س- ز)، (ث- ذ- ظ)، (ب- م- و)، (ج- ش- ی).
حروف مُتَقارِبَینْ
متقاربین (دو حرف نزدیک به): دو حرفی را گویند که در مخرج و یا صفات نزدیک به هم باشند. متفاوت بودن در صفات آن است که دو حرف در اکثر صفات مشترک باشند. متقارب بودن در مخرج آن است که بین مخارج دو حرف مخرج دیگری نباشد. مانند: (د- ج) که در صفات متقاربند. همچنین حروف دیگر متقارب مانند: (ق- ک) – (ذ- ت) – (ل- ن- ر- دو بدو نسبت بهم).
حروف مُتَباعِدَینْ
متباعدین (دو حرف دور از هم): دو حرفی را گویند که مخارجشان از یکدیگر دور باشند. در توضیح بیشتر باید گفت: دو حرف یا از دو موضع مختلف خارج می شوند و یا از یک موضع. دو حرف را متباعدین گویند که مخارج آنها یا در دو موضع مختلف باشند، مثلاً یکی در موضع حلق و دیگری در لسان قرار داشته باشد، مانند (ح- ی) یا در لسان و شفتین مانند (ک- ب). و اگر در یک موضع بودند میانشان حداقل یک مخرج فاصله باشد، مثلاً یکی از اقصی الحلق و دیگری در ادنی الحلق مانند (ه- خ) و یا در موضع لسان که بین شان مخارج دیگری وجود دارد.
انواع ادغام
ادغام از نظر مدغم و مدغم فیه، در روایت حفص از عاصم بر سه قسم است:
ادغام متامثلین
دو حرف مثل هم (متماثل) بلا استثناء در یکدیگر ادغام می شوند و کافی است که حرف اول ساکن