لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر تاریخ در پرورش شخصیت:
خلاصه:
نقش اجتماع و محیط در پرورش شخصیتها، بررسی شرح حال چند شخصیت گمنام درتاریخ ایران: در زمان محاصره یزد توسط تیمرو. لشگرکشی تیمور به دربار مغرب، محاصره کرمان توسط "آغامحمدخان".
پلوتارک نوشتع است: «اسکندر، همیشه نسخهای از ایلیاد هومر- که ارسطو آن را تصحیح کرده بود و آنرا «نسخه صندوق» مینامیدند- همراه خود داشت و آنرا شبها با خنجری زیر بالش خود مینهاد و پیوسته میگفت که این کتاب گنجینة همراه برداشتنی است» و اضافه میکرد که: «این دو چیز در سفرهای جنگ توشه راه من است.»
شاید تاریخ نویسان این مطلب را به حساب خود بگذارند که پیدایش شخصیتی چون اسکندر، بر اثر مطالعة کتاب قدیمترین تاریخ افسانهآمیز دنیا حاصل شده است، اما اگر این حرف درباب اسکندر صحیح باشد، خوشبختانه درباب سایر قهرمانان خوب و بد تاریخ امثال حمرابی و سولون و کرزوس و یعقوب لیث و آتیلا و سزار و چنگیز و اردشیر و نادر هرگز صادق نیست، زیرا این قهرمانان، هنگامی که از کوه به دشت سرازیر شدند و پرچم شهرت در جهان برافروختند، هرگز با تاریخ و تاریخنویسان سروکار نداشتند، این مورخان بودند که بعدها به سراغ آنان رفتند.
علاوه بر آن اگر واقعاً تاریخ میتوانست به این سادگی از همة مردم کورشها و اردشیرها و خواجه نظامالملکها یا افلاطونها و ابنسیناها بوجود آورد و نیاورد پس وای به احوال تاریخ! و اگر تمام مردم عالم میتوانستند با خواندن تاریخ، آسوربانیپالها و چنگیزها و ناپلئونها و آقا محمدخانها و هیتلرها و چرچیلها بشوند و نشدند، پس خوشا به احوال عالم!
اما حقیقت آنست، که این تاریخ نیست که این شخصیتها را بوجود آورده، این اجتماع و محیط است که هر زمانی شخصیتی خاص در خود میپرورد و جواب این سئوال با علم الاجتماع است، متهی باید گفت که تاریخ هرگز از علم الاجتماع جدا نیست. وظیفه تاریخ همیشه این بوده است که اجتماع را بپاید، بدین معنی که «تاریخ عبارت است از تعاقب و بررسی یکایک حوادث اجتماعی برحسب توالی زمانی آنها» منتهی علم الاجتماع وقایع را بررسی میکند ولی کاری به توالی زمانی آنها ندارد، تاریخ تنها ضبط وقایع جامعه را میکند و نتیجهگیری را به جامعهشناس میسپارد.
اما نباید انکار کرد که بهر حال تاریخ در تکوین شخصیت افراد جامعه عاملی بسیار مؤثر است، منتهی همانطورکه گفتیم، محیط و اجتماع اجازه نمیدهد که همه خوانندگان تاریخ، شصیتهائی نظیر شخصیتهای تاریخی شوند. این روزها که تاریخ از نظر طبقات عامه مورد توجه است و بهمین سب تواریخ نظامی و سیاسی کمکم جای خود را به تواریخ اجتماعی میسپارند بایستی کمکم از لابلای سطور تاریک تاریخ گذشتگان، شخصیتهای بزرگی را که درد اجتماع داشتهاند و غم جمع را میخوردند، کشف کرده و به مردم شناساند، تا اگر خواند تاریخ درآنان اثری داشته باشد لااقل اثر نیک داشته باشد.
جامعه شناسان در مورد کتب تاریخ قدیم مخصوصاً تواریخ ایرانی همیشه این ایراد ر ا نیگیرند که تاریخهای قدیم بهمة وقایع اجتماع خصوصاً آنها که مربوط بمردم و طبقات عامه است توجهی نداشتهاند و بدین جهت کمتر میتوان تاریخ اجتماعی ایران را از کتب گذشته بدست آورد و امروز که محققان در فکر تدوین تواریخ اجتماعی دوران گذشته هستند به این مشکل برخوردهاند که جز شرح جنگها و غارتها و بیان احوال سرداران و پیشوایان چیزی در کتب قدیمی نمیبینند و بسیار مشکل است که بتوان از تواریخ قدیم امثال حبیبالسیر یا روضهالصفا کشف کرد در خانه یعقوبلیث چه نوع خوراکهائی مصرف میشده است و مردم طبس گوسفند را در دورة مغول چگونه ذبح میکردهاند و حمامهای نیشابور در عهد طاهریان صبحها مردانه بوده و عصرها زنانه یا حمام مردانه و زنانه اصولاً جدا بوده است و قس علیهذا.
اما این نقص تورایخ بزرگ ما هرگز نفی ارزش وجودی آنها را نمیکند زیرا بهرحال هرچه ما در باب اوضاع و احوال گذشتة خود بخواهیم استنباط کنیم باید از همین تواریخ بدست آوریم و هیچ راه دیگری که بتواند به نحو مطلوب ما را به سر منزل مقصود برساند وجود ندارد.
علاوه برآن نباید فراموش کرد که بهرحال در آن روزگاران مهمترین مسأله اجتماع حفظ بقای حیات و ادامه زندگانی یک شهر و یک ناحیه بوده است و چون شهرها و ولایات و کشورها با هم در زدوخورد بودهاند و روزی نبود که گردسواران مهاجمی در بیرون دروازههای شهری دیده نشود و شبی نبوده که خواب راحت مردم شهرها و دهات با فریاد «بیدارباش- هشیارباش» از درون برجها آشفته نشود.
بنابراین هیچ غیرعادی نیست که ما صفحات و سطور تواریخ گذشته را آکنده از شرح جنگها و حوادث خونین و مملو از کوششهای مردان و رجالی بدانیم که رهبری این جنگها را بعهده داشتهاند. برای بقای قوم خود و پیشبرد مقاصد خود و افزون سرمایةخود و مردم خود به جنگهای متوالی پرداختهاند و نام خود را در سرلوحة آن تئریخ ثبت کردهاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر تاریخ در پرورش شخصیت:
خلاصه:
نقش اجتماع و محیط در پرورش شخصیتها، بررسی شرح حال چند شخصیت گمنام درتاریخ ایران: در زمان محاصره یزد توسط تیمرو. لشگرکشی تیمور به دربار مغرب، محاصره کرمان توسط "آغامحمدخان".
پلوتارک نوشتع است: «اسکندر، همیشه نسخهای از ایلیاد هومر- که ارسطو آن را تصحیح کرده بود و آنرا «نسخه صندوق» مینامیدند- همراه خود داشت و آنرا شبها با خنجری زیر بالش خود مینهاد و پیوسته میگفت که این کتاب گنجینة همراه برداشتنی است» و اضافه میکرد که: «این دو چیز در سفرهای جنگ توشه راه من است.»
شاید تاریخ نویسان این مطلب را به حساب خود بگذارند که پیدایش شخصیتی چون اسکندر، بر اثر مطالعة کتاب قدیمترین تاریخ افسانهآمیز دنیا حاصل شده است، اما اگر این حرف درباب اسکندر صحیح باشد، خوشبختانه درباب سایر قهرمانان خوب و بد تاریخ امثال حمرابی و سولون و کرزوس و یعقوب لیث و آتیلا و سزار و چنگیز و اردشیر و نادر هرگز صادق نیست، زیرا این قهرمانان، هنگامی که از کوه به دشت سرازیر شدند و پرچم شهرت در جهان برافروختند، هرگز با تاریخ و تاریخنویسان سروکار نداشتند، این مورخان بودند که بعدها به سراغ آنان رفتند.
علاوه بر آن اگر واقعاً تاریخ میتوانست به این سادگی از همة مردم کورشها و اردشیرها و خواجه نظامالملکها یا افلاطونها و ابنسیناها بوجود آورد و نیاورد پس وای به احوال تاریخ! و اگر تمام مردم عالم میتوانستند با خواندن تاریخ، آسوربانیپالها و چنگیزها و ناپلئونها و آقا محمدخانها و هیتلرها و چرچیلها بشوند و نشدند، پس خوشا به احوال عالم!
اما حقیقت آنست، که این تاریخ نیست که این شخصیتها را بوجود آورده، این اجتماع و محیط است که هر زمانی شخصیتی خاص در خود میپرورد و جواب این سئوال با علم الاجتماع است، متهی باید گفت که تاریخ هرگز از علم الاجتماع جدا نیست. وظیفه تاریخ همیشه این بوده است که اجتماع را بپاید، بدین معنی که «تاریخ عبارت است از تعاقب و بررسی یکایک حوادث اجتماعی برحسب توالی زمانی آنها» منتهی علم الاجتماع وقایع را بررسی میکند ولی کاری به توالی زمانی آنها ندارد، تاریخ تنها ضبط وقایع جامعه را میکند و نتیجهگیری را به جامعهشناس میسپارد.
اما نباید انکار کرد که بهر حال تاریخ در تکوین شخصیت افراد جامعه عاملی بسیار مؤثر است، منتهی همانطورکه گفتیم، محیط و اجتماع اجازه نمیدهد که همه خوانندگان تاریخ، شصیتهائی نظیر شخصیتهای تاریخی شوند. این روزها که تاریخ از نظر طبقات عامه مورد توجه است و بهمین سب تواریخ نظامی و سیاسی کمکم جای خود را به تواریخ اجتماعی میسپارند بایستی کمکم از لابلای سطور تاریک تاریخ گذشتگان، شخصیتهای بزرگی را که درد اجتماع داشتهاند و غم جمع را میخوردند، کشف کرده و به مردم شناساند، تا اگر خواند تاریخ درآنان اثری داشته باشد لااقل اثر نیک داشته باشد.
جامعه شناسان در مورد کتب تاریخ قدیم مخصوصاً تواریخ ایرانی همیشه این ایراد ر ا نیگیرند که تاریخهای قدیم بهمة وقایع اجتماع خصوصاً آنها که مربوط بمردم و طبقات عامه است توجهی نداشتهاند و بدین جهت کمتر میتوان تاریخ اجتماعی ایران را از کتب گذشته بدست آورد و امروز که محققان در فکر تدوین تواریخ اجتماعی دوران گذشته هستند به این مشکل برخوردهاند که جز شرح جنگها و غارتها و بیان احوال سرداران و پیشوایان چیزی در کتب قدیمی نمیبینند و بسیار مشکل است که بتوان از تواریخ قدیم امثال حبیبالسیر یا روضهالصفا کشف کرد در خانه یعقوبلیث چه نوع خوراکهائی مصرف میشده است و مردم طبس گوسفند را در دورة مغول چگونه ذبح میکردهاند و حمامهای نیشابور در عهد طاهریان صبحها مردانه بوده و عصرها زنانه یا حمام مردانه و زنانه اصولاً جدا بوده است و قس علیهذا.
اما این نقص تورایخ بزرگ ما هرگز نفی ارزش وجودی آنها را نمیکند زیرا بهرحال هرچه ما در باب اوضاع و احوال گذشتة خود بخواهیم استنباط کنیم باید از همین تواریخ بدست آوریم و هیچ راه دیگری که بتواند به نحو مطلوب ما را به سر منزل مقصود برساند وجود ندارد.
علاوه برآن نباید فراموش کرد که بهرحال در آن روزگاران مهمترین مسأله اجتماع حفظ بقای حیات و ادامه زندگانی یک شهر و یک ناحیه بوده است و چون شهرها و ولایات و کشورها با هم در زدوخورد بودهاند و روزی نبود که گردسواران مهاجمی در بیرون دروازههای شهری دیده نشود و شبی نبوده که خواب راحت مردم شهرها و دهات با فریاد «بیدارباش- هشیارباش» از درون برجها آشفته نشود.
بنابراین هیچ غیرعادی نیست که ما صفحات و سطور تواریخ گذشته را آکنده از شرح جنگها و حوادث خونین و مملو از کوششهای مردان و رجالی بدانیم که رهبری این جنگها را بعهده داشتهاند. برای بقای قوم خود و پیشبرد مقاصد خود و افزون سرمایةخود و مردم خود به جنگهای متوالی پرداختهاند و نام خود را در سرلوحة آن تئریخ ثبت کردهاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
عوامل تأثیر گذار در پیدایش شهر یاسوج از لحاظ :
1- طبیعی
2- اقتصادی
3- اجتماعی
4- سیاسی
چکیده :
شهر ها در همه زمانها و در تمامی نقشها و اشکالی که در طی زمان پذیرفته اند ، وجوه مشترکی کلی را به نمایش گذاشتهاند. بدین ترتیب در بیانی کلی می توان گفت که شهر موجودی است زنده و پویا و متحول ، در بستر زمان و در پهنه مکان و متأثر از عوامل و شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، تاریخی ، سیاسی و ....
در این میان پیدایش و شکل گیری شهر یاسوج، اتفاقی و تصادفی نبوده است . بلکه متأثر از فرآیندهای طبیعی،ا قتصادی ، اجتماعی و سیاسی بوده که در چند دهه اخیر مراحل گوناگونی را طی کرده است .
سئوال اصلی این پژوهش این است که عوامل اصلی شکل گیری این شهر چه بوده است ؟
هدف این پژوهش پاسخ گویی به این سئوال اساسی میباشد .
واژگان کلیدی : یاسوج ، توسعه شهری ، عوامل طبیعی ، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی .
مقدمه :
انسانها برای کار و زندگی در پهنة محدود و کم و بیش متراکم گرد هم می آیندکمکم شهرها را پدید میآورند.بنابراین میتوان گفت شهر عالیترین مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تا کنون بوده است. به عبارت دیگر شهر به عنوان محل سکونت و معیشت انسانی بیان کنندة فعل و انفعالات سیاسی – اقتصادی – اجتماعی- فرهنگی بوده است که امروزه اهمیت زیادی پیدا کرده است. شهرها روند متفاوتی را در طول تاریخ طی کرداند. مرحله رو آوردن انسان به زندگی شهری ازمهمترین مقاطع تاریخی بشریت است(شاهی سوندی ،1384، صص (3-2))
عبدالرحمن بن خلدون (808-733هـ .ق )در مورد تحول زندگی اجتماعی بشر از بادیهنشینی تا سکونت در شهرها و روستاها می گوید انسان به علت سرشت مدنی ناگزیر به گردهم آمدن با همنوعان خود و ایجاد تشکیلات اجتماعی که در آن هر عضو برای رفع نیازهای خود محتاج به همکاری با دیگران است شهرهای بزرگ نتیجه روند طولانی شهرنشینی در مقیاس کوچک بوده و شهر نشینی در مقیاس کوچک را نیز باید ناشی از بهبود در وضعیت زیر بنای روستا دانست . بررسی تاریخی شیوةگسترش هر شهر دلایل گوناگونی دارد این دلایل در شناسایی الگوی شکل گیری و ساختار فضایی و کالبدی شهر در گذر زمان و بستر مکان حائز اهمیت است . کاربرد مهم این شناسایی ، به تشخیص درست نحوه توسعه کمک می کند . شهرها با تحولات اقتصادی ،