لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
تأثیر فاینهای خمیر CMP و خمیر بروک بر آهار زنی داخلی کاغذ چاپ
محمد طلایی پور. استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.ایران.
mtalaeipoor@yahoo.com
مهدی علی زاده (کارشناسی ارشد) دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران. ایران.
mams_13852006@yahoo.com
چکیده
در این تحقیق تأثیر فاینهای خمیر CMP و فاینهای خمیر بروک بر میزان Cobb (میزان جذب آب) کاغذهای چاپ مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تأثیر روش آهار زنی پیش مخلوط کردن (Premixing) آهار روزین - آلوم در PH خنثی – قلیایی و نسبتهای مختلف آلوم به روزین بر میزان Cobb (میزانجذبآب) کاغذهای چاپ مورد بررسی قرار گرفت. روش آهارزنی پیش مخلوط کردن باعث کاهش چشمگیر میزان Cobb گردید. با افزایش فاینهای خمیر CMP تا 5% میزان Cobb به طور قابل توجهی افزایش یافت ولی با افزایش بیشتر فاینهای خمیر CMP تا 10% میزان Cobb کاهش یافت. با افزایش فاینهای خمیر CMP تا 5%، افزایش فاینهای خمیر بروک باعث کاهش میزان Cobb گردیدند. فاینهای خمیر بروک و نسبتهای مختلف آلوم به روزین به تنهایی تأثیر معنی داری بر میزان Cobb نداشتند.
لغات کلیدی: فاین CMP، فاین بروک، میزان Cobb، Premixing
مقدمه
در ساخت کاغذ، آهارزنی داخلی به مقاومت کاغذ و مقوا در مقابل نفوذ و جذب آب کمک میکند. مواد شیمیایی آهارزنی رایج استفاده شده شامل آهار روزین، آلکیل کتن دایمر (AKD)، انیدرید ساکسینیک آلکنیل (ASA)، نشاسته و مشتقات سلولزی هستند. در بین این مواد شیمیایی آهار زنی آهارهای روزین مهمترین مواد آهارزنی مهمترین مواد آهار زنی داخلی هستند. بسیاری از کارخانجات شرایط کاغذ سازی خودشان را از اسیدی به خنثی – قلیایی تغییر داده اند تا بتوانند از پرکننده های کربنات کلسیم در کاغذ چاپ استفاده بکنند و مقاومت کاغذ را افزایش دهند و از فرسودگی ماشین کاغذ جلوگیری نمایند. یکی از تکنولوژیهای کارآمد، ساده و مفید فرآیند پیش مخلوط کردن است. در این روش روزین و آلوم را قبل از اضافه کردن به خمیر با هم مخلوط میکنند. دما، غلظت و نسبت آلوم به روزین در مخلوط آهارزنی (روزین– آلوم) بر درجه آهارزنی و میزان جذب آب تأثیر می گذارد.
با افزایش دمای مخلوط آهارزنی (روزین- آلوم) بارگذاری کاهش یافته و کارآیی روزین- آلوم کاهش مییابد. همچنین تیمار آهارزنی در غلظت پایین مخلوط (روزین- آلوم) ترجیح داده میشود. غلظت پایینتر، بارگذاری محلول را بیشتر می کند که برای آهار روزین- آلوم مساعد است البته هنگامی که غلظت بیش از حد پایین است (نزدیک صفر) بارگذاری منفی می شود و برای آهار روزین- آلوم نا مساعد است. همچنین به نظر می رسد یک نسبت بهینه آلوم به روزین برای مخلوط آهار زنی روزین- آلوم وجود دارد [2و1].
فاین در اغلب موارد به معنی مواد سلولزی ریزی به کار می رود که به اندازه کافی برای عبور از توری ورقه ساز ماشین کاغد کوچک می باشند. فاینها موادی هستند که به قدری کوچک هستند که قادرند از یک الک با مش 200 عبور کنند. وقتی کاغذ سازان در مورد فاینها صحبت می کنند ممکن است منظور آنها الیاف ریز یا همه مواد جامد ریزی باشد که در مخلوط خمیر کاغذ وجود دارد و می تواند از توری ورقه ساز ماشین کاغذ عبور کند. ولی بعضی از کاغذ سازان و پژوهشگران ذراتی چون پرکننده ها مثل خاک رس و کربنات
کلسیم و دیگر مواد سوسپانسیونی را هم جزو فاینها رده بندی می کنند. آنچه در این تحقیق مورد نظر است الیاف ریزی است که می توانند از الک با مش 200 و یا از توری ورقه ماشین کاغذ عبور کند. فاینها دو دسته اند: فاینهای اولیه و فاینهای ثانویه. فاینهای اولیه شامل سلول های پارانشیمی و سلولهای ریزی هستند که در چوب وجود دارند، این نوع فاینها سبب حجیم شدن و کدر شدن ورقه کاغذ می شود. فاینهای ثانویه در اثر پالایش خمیر کاغذ تولید میشوند که بیشتر در اثر ورقه ورقه شدن لایه های خارجی الیاف ایجاد میگردند. این نوع فاینها نرم، بلند و باریک هستند و برای تشکیل پیوند داخلی بین الیاف مناسب می باشند. مطالعات نشان داده که فاینها در مقایسه با الیاف معمولی دارای 3 تا 5 برابر سطح ویژه بیشتری هستند و به طور کلی هر دو نوع فاینها سبب کند شدن فرآیند آبگیری در کاغذ می شوند.
بطور کلی فاینها باعث افزایش ماتی می شوند و خواص مقاومتی کاغذ را بهبود می بخشند [3]. از جمله اثرات فاینها می توان به تأثیر آنها در رنگبری [5و4]، نگهداری الیاف روی توری، بارهای الکتریکی خمیر کاغذ، واکشیدگی و همکشیدگی الیاف و غیره اشاره کرد البته مقدار و میزان سطح ویژه فاینها در خمیر های مختلف اثرات گوناگونی خواهد داشت.
در این تحقیق تأثیر فاینهای خمیر CMP و خمیر بروک بر آهارزنی داخلی کاغذ چاپ مورد بررسی قرار می گیرد. به هر حال تنها مقالات کمی در مورد این فرآیند یعنی تأثیر فاینها بر آهارزنی بحث می کنند و مطالب منتشر شده در این مورد کمیاب است. Li و همکارانش [6] به بررسی فاینهای خمیر BCTMP (Bleached Chemi Thermo Mechanical Pulp) و اثرات آنها بر بازده آهارزنی پرداختند. آنها با استفاده از دو روش تصویر برداری SEM و XPS تفاوت های فاین BCTMP و خمیر BKP (Bleached Kraft Pulp) را بررسی کردند و دریافتند که فاینهای خمیر BCTMP سطح ویژه بزرگتر و بار منفی بیشتری از فاینهای خمیر BKP دارند و همچنین بطور مؤثری کارآیی رزین استر و AKD را کاهش می دهند. ولی بطور کلی در این تحقیق مشخص شد که اثرات منفی این دو نوع فاین با هم مشابه هستند. وجود فاین خمیر BCTMP ماندگاری آنها را افزایش می دهد اگر چه شدیداً درجه آهارزنی در کاغذ های دست ساز را در هر دوی آهارزنی AKD و رزین استر کاهش می دهد. نتایج نشان می دهند که وجود فاینها سبب دسترسی کمتر الیاف به آهار می شود و تحت شرایط مشابه خمیر BCTMP درجه آهارزنی بیشتری نسبت به خمیر BKP دارد و مخصوصاً الیاف بدون فاین BCTMP نسبت به الیاف بدون فاین خمیر BKP راحت تر آهارزنی میشوند.
مواد و روشها
مواد
آهار روزین، آلوم از مجتمع چوب و کاغذ مازندران تهیه گردید که تولید داخل کشور بودند. خمیر CMP سفید سازی نشده از خط تولید کاغذ روزنامه مجتمع چوب و کاغذ مازندران تهیه شد و در آزمایشگاه سفید سازی گردید. کاغذ چاپ آماده که در مجتمع چوب و کاغذ مازندران تولید شده بود در آزمایشگاه تبدیل به خمیر بروک شد.
آماده سازی ورقه های دست ساز
برای آماده سازی ورقه های دست ساز، کا درجه روانی خمیر ها را تعیین کردیم سپس ذرات فاین برای هر دو خمیر CMP و بروک جداسازی گردید. برای این کار از الک 200 و الک 325 استفاده شد. الک 200 در بالا و الک 325 در پایین آن قرار گرفت. مقدار ثابتی از خمیر روی الک 200 قرار داده شد و با جت آب شستشو گردید بعد از زمان 20 دقیقه الیافی که روی الک 200 وجود داشت به عنوان جزء الیاف بلند خمیر و الیافی که روی الک 325 وجود داشت بعنوان فاین محسوب شد. این عمل برای هر دو خمیر CMP و خمیر بروک آن انجام شد با این تفاوت که فقط فاین های خمیر بروک مورد نیاز بود و از جزء الیاف بلند خمیر بروک صرفنظر شد. پس از جداسازی الیاف بلند از ذرات فاین، انواع خمیر ها عبارت بودند از جزء الیاف بلند خمیر CMP، فاین CMP و فاین بروک. به منظور پی بردن به اثرات ذرات فاین خمیر CMP و خمیر بروک بر آهارزنی داخلی کاغذ چاپ، درصدهای مختلفی از ذرات فاین خمیر CMP و خمیر بروک و جزء الیاف بلند خمیر CMP را با هم مخلوط کردیم. جدول I درصدهای فاین CMP و فاین بروک و جزء الیاف بلند خمیر CMP مخلوط شده را نشان می دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 90
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان
خلاصه
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 90
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان
خلاصه
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
-تأثیر ایثار در تکامل فرد
ایثار یعنی ترجیح دادن منافع دیگران بر منافع خود. یکی از تأثیرات ایثار بر فرد افزایش روحیه همکاری در نوجوانان و جوانان است. با افزایش روحیه همکاری در جامعه نظم و انضباط خاصی حاکم می شود که این خود یکی از عوامل وحدت ملی در میان افراد یک جامعه است. در این صورت اگر حتی برای یکی از افراد مشکلی پیش بیاید افراد دیگر با فداکاری و ایثار مانع برهم ریختن این همکاری می شوند. تأثیر این روحیه در خانواده نیز منعکس می شود. در خانواده هم هرکس می کوشد تا نظم برهم نخورد. هم چنین چون ایثار یک ارزش اجتماعی است فرد را به یک انسان اجتماعی تبدیل میکند و چنین انسانی می تواند در اجتماع زندگی کند و نیازهای خود را با دیگران و همکاری و هماهنگی آن ها رفع کند.
یک نمونه از تأثیر ایثار بر فرد عزت نفس است و تکامل معنوی. حال اگر بخواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم، باید ابتدا تعریفی از عزت نفس داشته باشیم. در واقع وقتی انسان ایثار میکند به یک تکامل نسبی می رسد که وقتی این ایثار به بالاترین درجة خود یعنی شهادت برسد، این تکامل به اوج خود می رسد.
اوج تعالی معنوی انسان در صورتی است که انسان جان در کف بگیرد و خود را به خاطر دیگران فدا کند. گاه افراد علاوه بر رضای خدا، به خاطر خود ایثار می کنند از نظر روحی به تکامل برسند و از این ایثار علاوه بر سودی که دیگران می برند خود او نیز یک نفعی می بیند.
یک نمونه از ایثار، ایثار معلم نسبت به دانش آموز است که علاوه بر وظیفة خود که در قبال حقوقی که می گیرد چیزهای بیشتری نیز به دانش آموزانش بیاموزد و حتی در حوزة غیر درسی به آنان کمک کند و به عنوان یک بزرگتر با تجربه، تجربیات خود را در اختیار او قرار میدهد.
هر انسانی بر اساس عقایدی که در ذهن دارد تصمیم می گیرد و به آن عمل میکند. حال اگر یک جانباز یا آزاده را در نظر بگیریم این آزاده یا جانباز با تکیه بر روحیة ایثارگری، خدمت به همنوع و احساس مسئولیت در هنگام تجاوز به کشور از جان خود می گذرد. حال این سؤال پیش می آید که آیا این روحیة ایثارگری همچنان بعد از گذشت بحران ادامه خواهد داشت؟
قطعاً اگر بررسی های لازم انجام شود به این نتیجه خواهیم رسید که در صورت مساعد بودن شرایط هیچ گاه این عقاید از بین نخواهد رفت. این شرایط را مردم و اجتماع به وجود می آورند به عنوان مثال، دولت با در اختیار قرار دادن تحصیلات لازم در تقویت دوبارة روحیة ایثارگری نقش به سزایی را ایفا میکند و هم چنین مردم با قدردانی از این عزیزان می توانند این امر را دوباره احیا می کنند.
چه بسا بسیار کم اند رزمندگان و ایثارگرانی که بعد از جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی عقاید و باورهای دینی خود را زیر پا گذاشتند که دراین ها نیز باید به دنبال انگیزه ها و عواملی گشت که این افراد را به سمت دیگری سوق داده است.
1-6 ایثار و خدامحوری
آنچه دربارة «ایثارگری» در فرهنگ شهادت گفته شد در تمامی جوامع، مشترک است و ربطی به ایمان دینی جوامع ندارد حتی در بین پیروان مران های غیر دینی افرادی بودند و هستند که برای حمایت از منافع جامعه از منافع فردی می گذرند و در مواردی جان خویش را نیز فدای جامعه می کنند. اما آنچه در ایمان دینی وجود دارد این است که انسانی که جان خویش را در راه دفاع از مردم فدا میکند اگر مؤمن به خدا باشد و برای جلب رضای خداوندی از جان خویش بگذرد، نه تنها چیزی را از دست نداده بلکه تا نیل به مقام قرب حضرت حق، آری شهید با تقدیم جان ناقابل خویش به جوار حضرت حق می شتابد و به وجه الله نظر میکند و مرزوق عندالرب می شود. گسترش این روحیه در تمامی افراد جامعه به این معنی است که هر کسی در انجام تکالیف فردی و اجتماعی خدا را در نظر بگیرد و او را حاضر و ناظر بر اعمال بداند و فقط برای جلب رضای او کار کند. دوستی و دشمنی او با دیگران بر این اساس استوار باشد برای چنین کسانی موقعیت های سیاسی و اجتماعی و منافع اقتصادی، هدف نیست. او اگر مسئولیتی را می پذیرد فقط برای انجام وظیفه دینی است و اگر کاری انجام میدهد از کسی توقع اجرت ندارد بلکه اجر عملش را از خدا می طلبد و جز به رضای حق نمیاندیشد.
بدیهی است اگر افراد جامعه به گونه ای تربیت شوند که حرکت و سکونشان برای خدا باشد و شعارشان این باشند که «آن صلوتی و نسکی و محیای و هاتی لله رب العالمین» میزان تنازع و درگیری در میان افراد آن جامعه به حداقل خواهد رسید. و روابط بین آنها خدایی و مملو از عشق و محبت خواهد بود و فرهنگ شهادت به ما می آموزد که وقتی شهید به عنوان عالی ترین انسان خدا محور برای جلب رضای خداوند از بالاترین سرمایه زندگی خویش گذشت ما هم برای جلب رضای حق از منافع پست خویش بگذریم و از سوی دیگر وقت جلب رضای خداوند ملاک عمل صالح بود دیگری برای خوشایند هرکسی غیر خدا، تن به هر کاری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،