لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
بسمه تعالی
تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم
محتوای سوره مبارکه سبأ عبارتند از شرح سر گذشت قوم سبأ که نا ظر به 5 مطلب است
1-« مسئله توحید » و قسمتی از نشانه های خداوند در عالم هستی ،و صفات پاک او از جمله «توحید » «ربوبیت» و « الوهیت»
2-« مسئله معاد»
3- « مسئله نبوت انبیای پیشین و مخصوصاً پیامبر اسلام» و پاسخ به بهانه جوئیهای دشمنان درباره او ، و بیان پاره ای از معجزات انبیاء سلف
4- بیان بخشی از نعمتهای بزرگ خداوند و سر نوشت شکر گذاران و کافران
5- دعوت به تفکر واندیشه و ایمان وعمل صالح
قل من یرزقکم من السموات و الارض قل الله و انا او ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین24
در قسمت اناّ.....در این ایه شریفه به طور سربسته و مبهم با مخاطبان سخن گفته شده است و مستقیماً انان،به ضلالت متهم شده اند .فصاحت آیه در ابطال عقاید مشرکان با آوردن فعل ماضی«قل»و همچنین آوردن مسله «رازقیت» را بعد از مسله «خالقیت» عنوان کرده ،چون بدون آن که در انتظار پاسخ آنها باشد بلافاصله می فرماید :«قل الله».
بنابراین در پایان آیه با لفظ «انّ» تاکید میکند که این امری روشن است چرا که جمع بین نقیضین و ضدین امکان ندارد،چون در بحث علم معانی یکی از موارد مقید کردن عطف به حروف است که شک متکلم یا شک مخاطب یا اینکه سخنی را مبهم بیان کند که یکی از موارد شش گانه مقید کردن عطف به حروف همین مورد ذکر شده است.ودر «هدی»و«ضلال المبین» به ذکر مولف الکشاف تعریض و توریه است چون این تقدم بلیغ بودن کلام را میرساند.
آیه﴿ 25﴾
«قل لا تُسئلُونَ عَمّا اجرَ منا و لا نسئلُ عَمّا تَعملُُونَ»
در این آیه آوردن فعل ماضی دلالت دارد بر قاطعیت و اثبات این موضوع چون خداوند
در این آیه استدلالی آورده ، اما بشکل دیگری .
چون می فر ماید
«بگو : شما مسوول گناهان ما نیستید ، و ما نیز در برابر اعمال شما مسوول نخواهیم بود »
در این آیه استحاره بکار رفته چون اگر کسی
معنی آیه را فقط بداند فکر می کند که حتماً
پیامبر گناه کار بوده در صورتی که پیامبر با آئردن کلمه « جرم » در مورد خود و مخالفان
خود تعبیر به انجام کارهایی که انجام می دهند
می کند ، این حقیقت را آشکار می سازد که هر کس باید پاسخگوی اعمال و کردار خویشی باشد چرا که نتایج اعمال هر انسانی چه خوب و چه زشت به خود او می رسد . و از طرفی در خود فعل تعملون چون مربوط به امور عقلی می شود از تعملون استفاده کرده .
آیه﴿ 26 )
قل یجمع بیننا ربنا ثم یفتح بیننعا بالحق و هو الفتاح العلیم
آوردن فعل « قل » حتمی بودن و قطعیت را می رساند که در اول آیه آمده چرا که
«ربوبیت » پروردگار چنین اقتضا می کند که « سره » را از « ناسره » جدا می کند .
در پایان آیه با آوردن جمله ی اسمیه قطعی بودن این امر را روشن ساخته .
«و هو الفتاح العلیم »
که این دو از اسماء خداوند می باشد که یکی اشاره به قدرت او و دیگری علم بی پایان او دارد،در کلمه فتح استعاره است چون در معنای دوم خود که به معنای بر طرف کردن پیچیدگی است بکار رفته.
آیه﴿27﴾
قل ارونی الذین الحقتم به شرکاء کلا بل هو الله العزیزالحکیم
قل ارونی
در ابتداء آیه که با فعل ماضی شروع شده یعنی این مسئله((توحید که در آغاز از آن سخن گفته))حتمی و قطعی است .لذا به دنبال این جمله با یک کلمه خط بطلان بر همه اوهام کشیده و میکوید((کلا)).
وسرانجام برای تاکید و تحکیم این سخن را می گوید:«بلکه تنها اوست خداوند عزیز و حکیمم» و «هو»در این آیه ضمیر شان می باشد،سئوال در این آیه به معنای توبیخ است که وسیلهای برای بیداری وجدانهای خفته میباشد ،ودر «ابذین الحقتم»عودکننده از صله به موصول حذف شده و تقدیرش «الحقتموهم به» است و شرکاء حال از «هم»حذف شده است.
آیه﴿ 28﴾
وما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا ولکن اکثر الناس لایعلمون
در این آیه سخن از نبوت پیامبر (ص) است و آیات قبل آن در مورد معاد بحث میکند.
بلاغت این آیه که خداوند به پیامبر (ص) می فرماید:«ما تو را نفرستادیم مگر برای همه مردم جهان» به همین خاطر دعوت پیامبر (ص) عمومی است و همه انسانها را شامل می شود ،و با آوردن «ما»نافیه بر سر فعل «ارسلنا» که می فرماید :ما تورا نفرستادیم در واقع این است که خداوند می فرماید:ما تورا فرستادیم و در بخش پایانی آیه چون مسئله عقلی است از کلمه «یعملون» استفاده شده که خود از موارد بلاغت و اعجاز قرآن است ،در این آیه کلمه «کافه» حال است و آوردن «تا» بر سر آن نشانه مبالغه است و حال بر جر مجرور مقدم کرده زیرا مقدم کردن حال بر مجروردر این حالت به منزله تقدم مجرور بر جر است یعنی در واقع آنها گناه اول و دوم را مرتکب شده اند و چاره ای جز این دو خطا ندارند.
آیات ﴿29﴾، ﴿30﴾
و یقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین﴿29﴾
قل لکم میعاد یوم لا تستخرون عنه ساعه و لا تستقدمون﴿30﴾
در آیه﴿ 29 ﴾با توجه به آبات قبل که درمورد رستاخیز اشاره شده منکران معاد به این صورت سوال می کنند اگر راست میگویی رستاخیز چه زمانی است،در آیه﴿30﴾ کلمه «یوم»همراه با تنوین ،نشانه عظمتو بزرگی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ساختمانهای قرن بیست و یکم
ساختمانها که کارائی انرژی بیشتری دارند، راحت تر و قابلیت استطاعت دارند... آن هدف برنامه تکنولوژیهای ساختمان DOE می باشد. برای شتاب دادن به اقدامات توسعه و استعمال گسترده از کارائی انرژی، برنامه تکنولوژیهای ساختمان عبارتند از:
هدایت RED در تکنولوژیها و مفاهیم برای کاراتی انرژی، کارکردن دقیق با صنعت ساختمان و تولید کنندگان مواد،تجهیزات و کارافزارها
ارتقاء انرژی / فرصت های پس انداز و صرفه جویی هم برای سازندگان و هم برای خریداران ساختمانهای تجاری
کار با ایالت و گروههای منظم محلی جهت توسعه کدهای ساختمانی، استانداردهالی کارافزار و راهنمایی هایی برای استفاده از کارائی انرژی
انتخاب پنجره
پنجره های مدرن، ذخیره انرژی، مقاومت و راحتی را فراهم می کنند.
چرا پنجره ها مهم هستند؟
پنجره ها نور، گرما، نسیم خنک کننده و زیبایی را به خانه ها می آورند و احساس گشایش و فضا را به حوزه های زندگی می دهد. گرچه سود دهنده هستند اما پنجره ها می توانند در جنبه منفی، کارائی انرژی منزل، راحتی، کیفیت هوای داخلی و مقاومت را تحت تاثیر قرار می دهند اگر بدرستی انتخاب نشوند مناسب نصب نشده باشند. پنجره های می توانند منبع اصلی در کاهش گرما در زمستان و افزایش گرما در تابستان بشوند. در آب و هوای سرد، پنجره می توانند برای 10 تا 25 درصد کاهش گرما و سرما را تا حد کافی کاهش دهند تا اجازه ورود تجهیزات گرمایی و سرمایی ارزانتر و کوچکتر را کسب کنند.
پنجره های کارائی انرژی، راحتی را در زمستان با افزایش دماهای سطحی و با حالت محفوظ از هوا که هردوی آنها جریان را قطع می کند توسعه می دهند. دماهای افزایش یافته سطحی همچنین غلظت را کاهش می دهد که در داخل چهارچوب ها شکل می یابند و در زمستان ممی درخشند و مواد ساختمان را حفظ کنند و رشد قارچ را کاهش می دهند.
پنجره ها با اجرای بالاتر به کارائی انرژی معمولاً از درخشندگی چندگانه و قالبهای اشباع شده استفاده می کنند که صدای ناخواسته را از خارج کاهش می دهند. سایر تکنولوژی های پنجره شامل، پوشش انتشار کمتر، مسدود کردن اشعه ماوراء بنفش تا 98 درصد از خورشید، کاهش دادن از بین رفتگی رنگ پرده ها، فرش و لوازم خانه می باشد.
مراحلی در انتخاب پنجره
وقتی به درستی انتخاب شوند و نصب گردند، پنجره ها می توانند در به حداقل رساندن گرمای اتاق، سرمای اتاق و هزینه های روشنایی کمک بکنند. دسترسی به اجرای پنجره در حالت پیشرفته در منزل مستلزم سه مرحله است.
طراحی: اندازه، انواع، جایگزینی و خاصیت های پنجره باید به عنوان قسمت انتگرال کل طراحی خانه به علت تاثیر آنها در گرما و سرما، روشنایی و تزیین داخلی تعیین شود. خصوصیات غیر فعال خورشید و تاثیر آن در پنجره ها باید در طول طراحی مورد توجه قرار گیرند. خاصیت های پنجره که اهداف طراحی را بر آورده می کنند باید در استفاده از راهنمایی های قابل قبول مشخص شوند.
انتخاب: پنجره ها باید انتخاب شوند تا خاصیت های بخصوص طراحی را بعد از مورد توجه قرار دادن تکنولوژی های پنجره جامه عمل بپوشانند که اجرا را توسعه می دهند و در عوامل ظاهری، قیمت خرید، هزینه نصب، پوشش تضمینی، حفظ ،فرکانس جایگزینی، نیاز برای رسیدن بیشتر پنجره (شامل حفاظ) و مقدار باز فروش در نظر گرفته شود.
نصب: حتی پنجره های باکارائی انرژی بیشتر باید به طور صحیح نصب شوند تا مطمئن سازند که اجرای انرژی آن حاصل شده است و پنجره ها در مشکلات رطوبتی ساختمان نقشی ندارد.
خاصیت پنجره ها
به وسیله هدایت مستقیم از طریق شیشه و چارچوب، نشت هوا از طریق و از اطراف قسمتهای پنجره و به وسیله اشعه گرما به داخل خانه (به طور شاخص از طرف خورشید) و خارج از خانه از دمای اشباع اتاق مثل مردم، لوازم خانه و دیوارهای داخلی، گرما بدست می آید و یا از دست می رود.
شورای درجه پنجره بندی ملی 20910, 10-589-1776-WWW.NFRC.ORG NFRC- 8484- GOORGIA AVENU, SUITE 320, SILVERSPRING, MARJLAND برنامه داوطلبانه گواهینامه را برای پنجره ها فراهم کرد که سه معیار اندازه گیری شده را مطابق با هر یک از این متدهای کاهش و حاصل گرما:فاکتور u U- factor ، نشست هوا، ضریب بدست آوردن گرمای خورشید (SHGC) مورد توجه قرار می داد.
ufactor - U.Factor اندازه گیری سرعتی است که در آن پنجره جریان گرمای غیر خورشیدی را که معمولاً در بخش های Btulhr-fJp-fo بیان شده اند،هدایت می کند. U-factor ممکن است درست فقط به شیشه اشاره کند اما تحت NFRC ،آن اجرای کل پنجره، شامل چهارچوب و مواد فاصله دار را نشان می دهد. پنجره، U-factor پایین تر، کارائی انرژی بیشتری با پنجره ای که U-factor بالاتر دارند، نشان می دهد U- factor نیز معمولاً از 0.2 تا 1.2 قرار دارند.
SHGC-SHGC انکسار اشعه خورشیدی است که از طریق پنجره وارد می شود یا مستقیماً انتقال می یابد و یا اینکه به وسیله سوار کردن پنجره جذب می شود که در نتیجه همانند گرمای اتاق ازاد می شود. هر چقدر SHGC پنجره کم باشد، گرمای خورشیدی کمتری را آن منتقل می کند و همانند هم توانایی سایه دهی آن بیشتر می شود. پنجره با SHGC بالاتر، دارائی کارائی بیشتری در جمع آوری گرمای خورشید در طول زمستان خواهد داشت. پنجره با SHGC پایین تر،در کاهش بادهای خنک کنندگی در تابستان از طریق بستن گرمای بدست آمده خورشید مثمر ثمر خواهد بود. گستره SHGC از 0 نا 1 قرار دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مسئولیتهای روشنفکران دینی در قرن بیست و یک
دکتر عبدالکریم سروش جامعه شناس و فیلسوف ایرانی، اندیشمندی مشهور، چه در ایران و چه در خارج از ایران، است. نوشته های زیادی از او هم به صورت کتاب و هم از طریق اینترنت منتشر شده اند. در ایران، او را یکی از طرفداران اصلاحات عرفی و متفکر رادیکال پروژه سیاسی اسلام می شناسند. در خارج از ایران نیز وی یکی از منابع الهام بخش بسیاری از روشنفکران مسلمان، دانشجویان و فعالانی است که با سوال «رابطه اسلام و مدرنیته» و «نقش روشنفکران مسلمان در جوامع اسلامی معاصر» روبرو بوده اند.
نور: امروزه مطالب زیادی درباره چالشهای پیش روی روشنفکران مسلمان و جوامعی که در آن زندگی می کنند، به گوش می رسند. این موضوع چه جایگاهی در کارهای شما دارد؟ برای سالیان متمادی شما یکی از مهمترین اندیشمندان دنیای اسلام بوده اید که تلاش می کنند مسلمانان را تشویق به درگیری بیشتر با اندیشه های دیگر و چالشهای مدرنیته کنند. آیا ما مسلمانان هنوز هم درگیر مساله شناسایی مدرنیته هستیم؟
سروش: اجازه دهید با بیان دو نکته مهم شروع کنم. شما درباره اسلام و مدرنیته به عنوان دو موضوع یا اندیشه جدا از هم صحبت می کنید، اما بایستی از همین ابتدا به یاد داشته باشیم که هر دوی اینها مفاهیم انتزاعی هستند که به طبقه های ساده تقلیل داده نشده و نمی توانند هم داده شوند. اول از همه ما با پدیده ای به نام اسلام روبرو هستیم. روشنفکران اسلامی هنوز هم از اسلام به عنوان یک موضوع ساده، نهاد واحد و منحصر بفرد سخن می گویند. اما در واقع، تاریخ اسلام مانند تاریخ ادیان دیگر نظیر مسیحیت، اساسا تاریخ قرائتهای متفاوت است. در هر نقطه از تاریخ اسلام مکتبهای فکری مختلف، مشی ها و روشهای مختلف و قرائتهای مختلف از چیستی و معنای اسلام وجود داشته است. چیز دیگری هم به عنوان مثلا اسلام تاریخی وجود ندارد که خارج از این فرآیند توسعه تاریخی باشد. تجربه حقیقی زندگی اسلام در هر دوره ای از لحاظ فرهنگی و تاریخی «ویژه» و محصور شرایط محیطی عناصر زمان و مکان بوده است. اگر قادر به گرفتن تصویری از اسلام امروزی باشیم، در این تصویر شاهد تنوع و گوناگونی تجربه هایی خواهیم بود که با وجود تفاوتهای کلی به طور همزمان وجود دارند.
مذهب نظیر دیگر پدیده های بشری بایستی در چارچوب این مفاهیم فهمیده شود. همانگونه که با تعدد در دیگر پدیده های بشری روبرو بوده ایم، تعدد اسلام ها را نیز داریم. این مقوله مدرنیته را نیز شامل می شود. مدرنیته نیز پدیده یا اندیشه ای واحد و منحصربفرد نیست.
در طول تاریخ مکاتب فکری مختلفی وجود داشته اند که دیدگاهها و درکهای متفاوتی از مدرنیته و معنای مدرنیته را به تصویر کشیده اند. بنابراین در مدرنیته نیز با تکثرگرایی روبرو هستیم. دقیقا مانند اسلام، مدرنیته نیز در جهات بسیاری حرکت کرده و با دستاوردهای مختلف آنها پیشرفت کرده است. علم مدرن راههای جدید نگاه کردن به دنیا را به ما آموخته است ولی همین علم مدرن می تواند باعث برقراری تعصبات و تبعیض شود که مفاهیمی کاملا ضد مدرن و غیرعقلانی هستند. کشتارهای دسته جمعی و جنگهای قرن بیستم نمونه هایی از پروژه مدرنیته هستند که به راه خطا رفته اند. با این وجود ما نمی توانیم منکر ویژگیهای به شدت مدرن آنها شویم. مدرنیته یک پدیده بسیار پیچیده و چندبعدی با ویژگیها و پتانسیلهای خوب و بد است و بنابراین یک مجموعه واحد و به هم چسبیده نیست. مدرنیته به شدت با بحرانها و پارادوکسها و تناقضات بسیاری روبروست. اما تمام اینها در زندگی مدرن تقریبا طبیعی هستند.
نور: البته من فکر نمی کنم ما در دنیای اسلام از این پارادوکسها و تناقضات مصون باشیم.
سروش: خیر، نیستیم. ما مسلمانان نیاز به تشخیص این نکته داریم که چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم در یک دنیای مدرن زندگی می کنیم. اما عصر مدرنی که ما درآن هستیم به هیچ وجه همگون نیست. مفاهیم مدرن، جهان بینی، وسایل و اهداف چهار ستون اصلی مدرنیته هستند. اینها به نوبه خود تکثر و جهان بینی های مختلف زندگی مدرن را شکل می دهند. تکثر مدرنیته ها یعنی اینکه راههای مختلفی وجود دارد که مردم از طریق آنها خودشان را در دنیای امروزی می فهمند. عصر مدرن جهان بینی های جدیدی به ما داده است، مثل خدا و پیامبری. عصر مدرن همچنین غایتهای مدرنی نظیر اندیشه های مدرن شادی و معنای زندگی را مطرح می کند. امروزه ما مسلمانان بایستی بپذیریم که عقاید و فرضیات ما نیز به وسیله اندیشه ها و مفاهیم مدرن با تاریخ، جغرافی، زمان و مکان شکل خواهد گرفت. اسلام سیاسی، که ما شاهد پیدایش آن در اکثر نقاط دنیای اسلام هستیم، خود از نشانه های عصر مدرن است. حتی اندیشه حکومت اسلامی که غایت بسیاری از جنبشهای اسلامی شده است، خود یک مفهوم مدرن است که در دوران ماقبل مدرن نمی توانست مجال ظهور پیدا کند.
نور: با توجه به پارادوکسها و تضادهای مدرنیته و زیستن در عصر مدرن، شما جنبشهای و حکومتهای اسلامی موجود که با استقرار شکلی از جامعه اسلامی و یا نظم سیاسی سعی در گریز از تله مدرنیته دارند را چگونه توصیف می کنید؟
سروش: آنچه شما درباره اش صحبت می کنید، پدیده اسلام سیاسی است که در نقاط مختلف دنیا مشاهده می شود. همانگونه که قبلا هم گفتم، این خود یک پدیده مدرن و از یک منظر محصول رویارویی اسلام و مدرنیته است. این واقعیت هم که جنبشها و حکومتهای اسلامی با رسیدن به قدرت سعی در استقرار مجدد اسلام در دنیای امروزی دارند جای شگفتی ندارد. بخشی از این امر هم به دلیل آن است که مسلمانان هنوز در رابطه با میراث مدرنیته مشکلات عظیمی دارند. بسیاری از ما احساس می کنیم مدرنیته با ارزشها و فرهنگ ما بیگانه و غریب است. در قلب پروژه مدرنیته یک شک گرایی معرفتی وجود دارد که ما را به یقین بشری می رساند. مشخصه مدرنیته پرسشگری است. پرسش از همه آنچه داریم و برایمان عزیز و مقدس بوده اند. مدرنیته راهی به سوی تنوع و تکثر باز می کند اما در عین حال می تواند چالشگر جهان بینی گذشته هم باشد.
نور: چگونه این فهم مدرن از جهان از فهم سنتی آن متفاوت است؟ و چرا برخی این را یک تهدید محسوب می کنند؟
سروش: برای فهم این تفاوت بهتر است کمی وارد جزئیات شویم. خود مدرنیته برای مسلمانان محافظه کار مشکل واقعی نیست. آنچه برای آنها مشکل ساز می شود تاثیری است که بعضی از اندیشه های مدرن بر ما می گذارند. بحثهای مربوط به مفاهیم مدرنی نظیر سکولاریزم و حقوق بشر موید این نکته اند. در واقع اساس و پایه سکولاریزم، فهم حقوق است. کل فرهنگ سکولار برپایه حقوق فردی مانند حق (آزادی) صحبت (بیان)، فکر، یاد گرفتن، کار و فعالیت بنا شده است. همه اینها به نوبه خود فهم جدیدی از ذهنیت آدمی به دست می دهند که مبتنی بر اندیشه های نمایندگی عقل آزاد از طرف فردهای آزاد است. این ممکن است برای من و شما طبیعی به نظر برسد، اما همواره باید به خاطر داشته باشیم که زبان حقوق کاملا با زبان دین سنتی که به جای حق، تکلیف را نشانده است متفاوت است. به عنوان مثال زبان فقه زبان اجبار و تکلیف است و اصلا بحث حق در آن مطرح نیست. اختلاف اساسی بین زندگی سنتی و زندگی مدرن همین جاست. در گذشته این اندیشه مطرح می شد که فرد وظیفه دارد مذهبی یا اخلاقگرا باشد. خدا در اندیشه سنتی یک خدای جبار بود. یک موجود بسیار قدرتمند و اعلی مرتبه که به هر قیمتی خواستار عشق و ایثار ماست. تصویر سنتی خدا، خدای تکالیف و وظایف است که بسیار هم بی گذشت و ناشکیباست. اما در عصر مدرن، این حق ماست که بخواهیم مذهبی یا اخلاق گرا باشیم. در واقع ما خواهان این حق هستیم که مذهبی باشیم و عقاید مذهبی مان را آزادادنه بیان کنیم. تصویر خدا در عصر مدرن تغییر پیدا کرده است. ما الان احساس می کنیم که این حق ماست که خدا را عبادت کنیم و آزادانه به او عشق بورزیم. خدا در زمانه مدرن خدای حقوق است که به فرد معتقد نزدیکتر است. ما شاهد هستیم که این موضوع از طرف گروههای مسلمان ساکن غرب هم پیش کشیده شده و به عنوان اقلیت خواهان حق ابراز مذهب و عقیده خویش که با هویتشان آمیخته شده، هستند. اینجا دین بخشی از فرآیند سیاست هویت شده است، شکلی از سیاست در خانه در زمانه مدرن. ممکن است که ما کارهای یکسان انجام داده و مشغول فعالیتهای مشابه باشیم، ولی مطمئنا در نوع نگاه ما به آنها تغییرات بنیادین روی داده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 89
بخش اول
تکنولوژی نظامی در عهد کهن
دستیابی به تکنولوژی جدید از گذشتههای بسیار دور در زندگی انسانها و در تعیین سرنوشت جوامع بشری تاثیر فراوان داشته و در روند تکامل تمدن بشری خصوصاً در عهد باستان هر گاه انسان به تکنولوژی جدیدی دست مییافت، تحول عظیمی در زندگی او رخ داده است.
تحولات تکنولوژی در زمینههای متفاوت و در جوامع مختلف در گذشته به طرق و روشهای گوناگون به وقوع میپیوسته، ولی به علت نبودن ارتباطات و تبادل اطلاعات لازم بین جوامع، این تحولات از پویایی بسیار کمی برخوردار بودهاند و بسیار کند صورت میگرفته و انتشار مییافتهاند.
انسانهای اولیه به ناچار برای حفظ جان خود به فکر کردن و ابداع وسایل زندگی و دفاع پرداختند و به مرور وسایل کشاورزی و ادوات جنگی را ساختند.
ترابری بسیار کندرو با گنجایش حمل بار و مسافر کم در عهد باستان و در نتجیه آن، ضعف ارتباطات و عدم انتقال سریع تکنولوژی بین جوامع مختلف، نبودن تکنولوژی پیشرفته در بخش کشاورزی و استفاده از ابزار و ادوات بسیار ابتدایی و ساده که تمام نیروی کار را صرف تهیه مواد مورد نیاز روزانه انسان میکرد و مجال فکر کردن در سایر امور مخصوصاً امور نظامی را برای انسانهای آن دوره فراهم نمیکرد و اصولا پایین بودن پایه و درجه تکنولوژیک صنایع در آن زمان، از دلایل عمده پیشرفت بسیار کند و روند نامنظم و نامرتب تحولات تکنولوژی نظامی به شمار میآیند. از طرفی پدیدههای بازدارنده طبیعی نیز به نوعی در راه پیشرفت و گسترش این تکنولوژی موانعی را به وجود میآوردهاند که اغلب از کنترل انسان خارج بوده است.
انسان جستجوگر و سخت کوش در آرزوی دستیابی بر فراز آسمان و قعر دریاها هرگز از تلاش و جدیت در راه رسیدن به ترقی و تعالی و آیندهای بهتر دست برنداشته و با تکیه به هوش نبوغ خود گام به گام پیش رفته و بر قهر طبیعت فایق آمده است؛ برای تامین نیازمندیهای خود ابزار لازم را اختراع نموده و برای مبهمات و نادانستههای خود نیز پاسخ یافت، لیکن هنوز هم بسیاری از سوالات او بدون پاسخ است و تلاش در جهت یافت پاسخ همچنان ادامه دارد.
تکنولوژی در عهد باستان بسیار ساده و ابتدایی بوده و اگرچه بیشترین فکر انسانهای اولیه معطوف و متوجه تامین امنیت و تهیه ابزار مبارزه با بلاهای طبیعی و بهرهبرداری از محیط اطراف خود بوده است، پیشرفت در این زمینهها نیز بسیار کند بوده و قرنهای متمادی سپری میشده تا تحولی که امروز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر میرسد، در تکنولوژی نظامی آن روز پیش میآمده است. ابزار نظامی آن روز منحصر به آلات و ادوات شکار حیوانات و دفاع شخصی در مقابل خطرات بوده است.
اولین چیزی که توجه انسانهای اولیه را برای ساخت ابزار زندگی و جنگ افزار تدافعی به خود جلب کرده سنگ و گل و شاخه درختان بوده است و سپس پوست و استخوان حیوانات نیز در فرایند تکنولوژی نظامی عهد باستان جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.
تکنولوژی نظامی در عهد باستان بسیار ساده و معمولا به صورت ابزاری غیر مرکب و ساخته شده از سنگ، چوب یا استخوان حیوانات بوده و اولین تحولی که در این زمینه رخ داده است در حقیقت توانایی ترکیب این مواد و ساخت جنگ افزارهای مرکب بوده است.
انسان پس از اینکه وسیله بستن اجسام و متصل نمودن آنها را به یکدیگر کشف کرد، تحول بزرگی در زندگی او رخ داد. او توانست سنگهای تیز و صیقلی را به نوک چوبهای بلند ببندد و در نتیجه موفق به ساخت نیزه شد و توانست حیوانات بیشتر و بزرگتری را شکار کند و از گوشت و پوست واستخوان آنها بهره برداری کند.
تحولات تکنولوژی نظامی در عهد کهن به همین ترتیب با پیشرفتی بسیار کند صورت میگرفته است.
صورت نظامیگری در تاریخ بشری
انسانها نیز همچون اغلب موجودات زنده و دارای حواس، موجوداتی اجتماعیاند و در طول تاریخ بر اساس همین خصلت طبیعی گرد هم جمع آمده و اجتماعات کوچک و سپس گروههای بزرگ انسانی را در قالب دهکدهها، شهرها و کشورها تشکیل دادهاند.
ابتدا خانواده اولین گروه اجتماعی بوده است و سپس اقوام کوچک در گذر زمان به مرور گستردهتر و بزرگتر شده، نواحی جغرافیایی خاصی را پوشش دادهاند. قبایل اولیه ابتدا بر اساس تغییرات جوی و شرایط آب و هوایی زندگی کوچ نشینی داشتهاند و مبادرت به ییلاق و قشلاق میکردهاند و سپس جوامع ثابت و ساکن را به وجود آوردهاند.
اصلیترین گروههای اجتماعی پس از خانواده قبیله و ایل بوده و افراد با اتکا به قبیله، شخصیت اجتماعی برای خود قایل بودهاند. تعصبات قومی و قبیلهای در قالب تیرههای نژادی شکل گرفته و با ساکن شدن قبایل انسانی مالکیت شخصی، خانوادگی و قبیلهای مطرح و اولین چیزی که ارزش مادی و معنوی یافته زمینهای حاصلخیز، مراتع سرسبز و سواحل رودخانهها بوده است. جوامع کوچک ایلی و قبیلهای پس از ساکن شدن به صورت دهکدهها و شهرهای بزرگ در آمده و انسان به مرور متمدن و متمدنتر گشته و به مازاد تولید دست یافته است.
با وجود این همه پیشرفت در زمینههای مختلف اجتاعی متاسفانه خوی تجاوزگری و روحیه زیاده طلبی انسان نیز که پس از کشته شدن هابیل به دست