لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
باد (VENT/wind)
نمادگرایی باد چندین وجه دارد، به دلیل انقلاب درونی اش، نماد بی ثباتی، ناپایداری و بی استحکامی است. باد نیرویی اولیه است که متعلق به تیتانها است، و خشونت و کوری آنان از همین جا است.
از سویی دیگر، باد مترادف با نفخه است و در نتیجه مترادف است با روح و جوهر روحی از مبدأیی الهی. از اینجا است که زبور، همچون قرآن، باد را پیک الهی و همسنگ فرشتگان می داند. حتی باد اسم خود را به جبرئیل، روح المین (روح القدس)، می دهد. روح خداوند بر آبهای اولیه می چرخد، و برای حواریون لهیب آتش روح القدس را می آورد. در نمادگرایی هندو، باد، دایو، همان نفخه ی کیهانی و کلمه الله است، او شهنشاه اقلیم کوچک واسط میان زمین و آسمان، یا فلکی است که طبق اصطلاح شناسی چینی با نفخه یا /// پر شده است. وایو رسوخ می کند، در هم می شکند و تزکیه می کند. وایو مرتبط با جهات آن فلک است، و از سوی دیگر، به طور کلی بادها را نشان می دهد. یعنی دربرگیرنده ی چهار باد یونان و روم باستان، بادهای قرون وسطایی، برج باد آتن که هشت صورت داشت، و گلهای سرخ باد هشت نقطه و دوازده نقطه و سی و شش نقطه.
از سویی، بنا بر نگرشهای گوناگون، چهار باد یونان و روم در ارتباط با چهار فصل. چهار عنصر و چهار مزاج بود، و هشت باد چین در ارتباط با هشت سه خطی.
در چین، باد ابزار تفأل بر مایعات بود، و با بررسی خطوط ناشی از عبور جریان هوا از سطحی از آب یا فلز مذاب، آینده پیشگویی می شد. طبق داستان آفرینش در شریعت مانو، باد از روح متولد شد و نور را خلق کرد: روح هیجان زده از میل به خلقت … فضا را خلق می کند، از تکامل اثیر، باد به دنیا می آید … سرشار از تمامی عطرها، خالص، نیرومند، با خاصیت بساویدن.
اما از سوی دیگر، از تغییر باد نور اشراق دهنده به دنیا می آید که می درخشد و تاریکی را بیرون می راند، و به قالب می تواند درآید.
در سنت اوستایی در ایران باستان، باد نقش پشتیبان جهان، و تنظیم کننده ی توازن جهانی و اخلاقی را بر عهده دارد. بنا بر قانون «خلقت مدام»: اولین مخلوق از مخلوقات، قطره یی آب بود، سپس اورمزد آتش مشتعل را بیافرید، و به آن درخششی عطا کرد که نور بی پایان به وجود آمد، که صورت آن چون صورت مطلوب بود. سپس باد را به صورت مردی پانزده ساله خلقت کرد، و آب را و گیاهان را و احشام را و انسان تمام و تمامی اشیاء را ایجاد کرد.
بنا بر سنت اسلامی باد موکل آبها است؛ خلقت آن از هوا و ابر بود و بی شمار بال داشت، و مأموریتش نگاهبانی بود. سپس خداوند باد را خلق کرد و به آن بی شمار بال عطا کرد و به او امر کرد تا آبها را حمل کند؛ و باد آبها را حمل کرد … و پایه های عرش بر روی آب بود و آب بر روی باد.
ابن عباس نیز به این مسئله می پردازد:
آب بر چه چیز می آرامد؟ بر پشت باد؛ و هنگامی که خداوند می خواست مخلوقات را خلق کند، به باد قدرت استیلای بر آب را داد، آب به صورت موج، ورم کرد و بعد، چون کف برجهید، و بر فراز کف، بخارها را فرستاد، که این بخارها بر فراز آب برایستاد و خداوند آن را سماء نام کرد به معنی برخاسته.
در سنت توراتی، بادها نفخه ی خداوند اند؛ نفخه ی خدا هرج و مرج اولیه را نظم داد؛ باد اولین انسان را جان داد. نسیم در درخت داغداغان نزدیکیخداوند را بشارت داد. بادها ابزار قدرت الهی نیز هستند. آنها زنده می کنند، کیفر می دهند، و تعلیم می دهند؛ بادها علامت اند چون ملایک پیامها را می رسانند. بادها جلوه ی موهبتی الهی هستند و هنگامی که بخواهند عواطف خود را، و شیرینی لطیف خود را با خشمی طوفانی منتقل می کنند.
در میان یونانیان بادها خدایان آشفته و سراسیمه یی هستند که در عمق غارهای جزایر آیولوسی (ائولی) منزل دارند. به جز شاهشان، آیولوس، بادهای شمال (آخیلون، بورئاس) از بادهای جنوب (آوستر)، از صبح و باد شرق (آئوروس) و از شب و باد غرب (زفوروس) تمیز داده می شوند، هر یک از آنها شمایلی خاص دارد، که مرتبط با صفاتی است که به آنها نسبت داده شده است.
بادهای دروئیدی، وجهی از قدرت دروئیدها بر روی عناصر است. و باد مانند یک ابزار جادویی، از نزدیک با نفخه خویشی دارد. هنگام ورود پسر میل، یعنی گائلس به ایرلند، دروئیدهای ساکنان قبلی ایرلند، توآتا ده دانان، با کشتیهایشان به کمک باد شدید دروئیدی از ساحل دور شدند. آنها باد را به عنوان آنچه بر بالای بادبانها نمی دمد، قدر می نهند.
اما ساختن خدایی از یکی از بروزات خداوند، بر افراط رفتن است. ژان سرویه، به شدت با یک چنین اغتشاش سهل انگارانه یی مخالف است؛ او می گوید: مردان قاره ی نو که توسط غربیها کشف شده اند، اغلب مانند عرفا، برای تفهیم معنویت بی انتهای این خدای متعال از مقایسه های حسی استمداد جسته اند. خدا نفخه است، خدا باد است. اما سیاحان ظاهرپرست، و یا مبلغان مذهبی که آرزو داشتند، با تعاریف بهشت مادی این کودکان بزرگسال را در تملک خود درآورند، نتیجه گرفته اند که سرخپوستان باد را می پرستیدند و آن را از زمره ی خدایان به شمار می آوردند، اما حقیقت چیزی دیگر بود.
وقتی باد در رؤیا دیده می شود، نوید می دهد که پدیده یی مهم در شرف وقوع، و تغییری در حال ظهور است. نیروهای معنوی، به وسیله ی نوری عظیم نمادین شده اند و ما از طریق باد، چیزی از آن درک می کنیم. وقتی طوفان نزدیک می شود، می توان حرکت روح را تشخیص داد، در یک تجربه ی مذهبی، خدا ممکن است در نجوای آرام باد، یا در فریاد بلند طوفان ظاهر شود. به نظر می رسد که فقط شرقیان می توانند مفهوم خلأ (جایی که باد می وزد) را درک کنند، و برای آنان برعکس نماد نیرویی پرقدرت است.
شاعر رمانتیک انگلیسی پرسی بیس شلی، شعر باد کیهانی را سروده، و باد را آنگونه توصیف می کند که آسیب زننده است و تازه کننده، همچون روح:
… اشباح ساحر
… ارواح وحشی، تو که جست و خیزت انباشته می کند فضا را
… ای نابودگر، ای ناجی، گوش کن، گوش کن مرا!
… فقط تو، ای سرکش
… ای روح وحشی
شاید روح من، شاید خود من، این باد رمنده
برمی سازد اندیشه یی را، که رنگش زده جهان
و برگهای خشک، که باز زاییده می شود جهان از آن
و نیروی سحرآسای این آواز
پخش می شود، گویی از اجاقی خاموش ناشدنی
خاکستر و آتش، صدایی در میانه ی بشریت
از دهان من شاید، بر زمینی خواب آلوده هنوز
پیشگویی دمیدن در صور، آه ای باد
اگر از زمستان می آیی، آیا به انتظار می مانی، بهاران را.
بادام، گردو (AMANDE/almond)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
عید غدیر خم بر عموم مسلمین جهان مبارک باد.
ای علی تو نشان هدایت این امتی؛ هر که تو را دوست بدارد ، رستگار شود و هر که تو را دشمن بدارد ، به هلاک افتد. پیامبر اکرم (ص)
ولایت علی بن ابی طالب (ع) ولایت خدا و محبت او عبادت خدا و پیروی از او فریضه ای از جانب خدا است . پیامبر اکرم (ص)
هر که من مولای اویم پس علی مولای او است . پیامبر اکرم (ص)
روز غدیر خم برترین عید امت من است . پیامبر اکرم (ص)
خداوند پس از غدیر خم برای کسی حجت و عذری باقی نگذاشت . حضرت فاطمه زهرا (س )
اعمال شب و روز عید غدیر
شب هیجدهم شب عید غدیر و شب با شرافتى است سید در اقبال دوازده رکعت نماز به یک سلام به کیفیتى مخصوص براى این شب با دعائى نقل کرده است
روز هیجدهم روز عید غدیر عظیمترین اعیاد است و مبعوث نفرموده حق تعالى پیغمبرى را مگر آنکه عید کرده است این روز را و حرمت آن را دانسته است و نامش در آسمان روز عهد معهود است و نامش در زمین روز میثاق است و روایت است که از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند که آیا مسلمانان را عیدى هست غیر از جمعه و اضحى و فطر فرمود بلى عیدى هست که از همه حرمتش بیشتر است
راوى گفت کدام عید است فرمود که آن روزى است که نَصْبْ کرد حضرت رسول (ص) حضرت امیرالمؤ منین علی (ع) را به خلافت خود و فرمود که هر که من مولى و آقاى اویم پس على مولى و آقا و پیشواى او است و آن روز هیجدهم ذى الحجّه است راوى گفت که چه کار در آن روز باید کرد فرمود که باید روزه بدارید و عبادت کنید و محمد و آل محمدعَلیهمُ السلام را یاد کنید و بر ایشان صَلَوات بفرستید و وصیّت کرد رسول خدا(ص) امیرالمؤ منین علی (ع) را که این روز را عید گرداند و هر پیغمبرى وصىّ خود را وصیّت مى کرد که این روز را عید گردانند و در حدیث ابن ابى نَصر بَزَنطى است از حضرت رضاعلیه السلام که فرمود اى پسر ابى نصر هر کجا که باشى سعى کن که روز غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امیرالمؤ منین علی (ع) حاضر شوى بدرستى که خدا در این روز مى آمرزد از هر مرد مؤ من و زن مؤ منه گناه شصت ساله ایشان را و در این روز آزاد مى کند از آتش جهنّم دو برابر آنچه آزاد کرده است در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر و یک درهم که در این روز به برادران مؤ من بدهى برابر است با هزار درهم که در اوقات دیگر بدهى و احسان کن در این روز به برادران مؤ من خود و شاد گردان هر مرد مؤ من و زن مؤ منه را به خدا قَسَم که اگر مردم فضیلت این روز را بدانند چنانکه باید هر آینه هر روز ده مرتبه ملائکه با ایشان مصافحه کنند و بالجمله تعظیم این روز شریف لازم و اعمال آن چند چیز است :
اول : روزه که کفاره شصت سال گناه است و در خبریست که برابر است با روزه عمر دنیا و معادل است با صد حجّ و صد عمره دوم : غسل
سوم: زیارت حضرت امیرالمؤ منین علی (ع) شایسته است که انسان هر کجا که باشد سعى کند خود را به قبر مطهر آن حضرت برساند و از براى آن جناب در این روز سه زیارت مخصوصه نقل شده که یکى از آنها زیارت معروف امین الله است که از نزدیک و دور خوانده مى شود و آن از زیارات جامعه مطلقه است
چهارم :بخواند تعویذى را که سیّد در اقبال از حضرت رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله روایت کرده
پنجم : دو رکعت نماز کند زمان نماز بهتر است نردیکیهای غروب باشد چون در همان زمان بوده که حضرت رسول اکرم (ص) ، امام علی (ع) را به خیلافت وامامت مردم نصب فرموده .یک مرتبه سوره مبارکه حمد ، ده مرتبه سوره مبارکه توحید ، ده مرتبه سوره مبارکه قدرو ده مرتبه آیة الکرسى بخواند که برابر با صد هزار حج و صد هزار عمره و حوائج دنیا و آخرت او را به آسانى برآورده نماند به سجده رود و صد مرتبه شکر خدا کند پس سر از سجده بردارد و بخواند
اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُکَ بِاَنَّ لَکَ الْحَمْدَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَاَنَّکَواحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَکَ کُفُواً اَحَدٌ وَاَنَّمُحَمّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فى شَاْنٍ کَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَىَّ بِاَنْ جَعَلْتَنى مِنْ اَهْلِ اِجابَتِکَ وَاَهْلِ دِینِکَ وَاَهْلِ دَعْوَتِکَ وَوَفَّقْتَنى لِذلِکَ فى مُبْتَدَءِخَلْقى تَفَضُّلاً مِنْکَ وَکَرَماً وَجُوداً ثُمَّ اَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً وَالْجُودَجُوداً وَالْکَرَمَ کَرَماً رَاْفَةً مِنْکَ وَرَحْمَةً اِلى اَنْ جَدَّدْتَ ذلِکَ الْعَهْدَ لى تَجْدیداً بَعْدَ تَجدیدِکَ خَلْقى وَکُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیّاً ناسِیاً ساهِیاًغافِلاً فَاَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ بِاَنْ ذَکَّرْتَنى ذلِکَ وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَىَّ وَهَدَیْتَنى لَهُ فَلیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَ یا اِلهى وَسَیِّدى وَمَولاىَ اَنْ تُتِمَّ لى ذلِکَ وَلا تَسْلُبَنیهِ حَتّى تَتَوَفّانى عَلى ذلِکَ وَاَنتَ عَنّى راضٍ فَاِنَّکَ اَحَقُّ المُنعِمینَ اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَکَ عَلَىَّ اَللّهُمَّ سَمِعْنا وَاَطَعْنا وَاَجَبْنا داعِیَکَ بِمَنِّکَ فَلَکَ الْحَمْدُ غُفْرانَکَ رَبَّنا وَاِلَیکَ المَصیرُ امَنّا بِاللّهِ وَحدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَصَدَّقْنا وَاَجَبْنا داعِىَ اللّهِ وَاتَّبَعْنَا الرَّسوُلَ فى مُوالاةِ مَوْلینا وَمَوْلَى الْمُؤْمِنینَ اَمیرِالمُؤْمِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ عَبْدِاللّهِ وَاَخى رَسوُلِهِ وَالصِّدّیقِ الاْکْبَرِ وَالحُجَّةِ عَلى بَرِیَّتِهِ المُؤَیِّدِ بِهِ نَبِیَّهُ وَدینَهُ الْحَقَّ الْمُبینَ عَلَماً لِدینِ اللّهِ وَخازِناً لِعِلْمِهِ وَعَیْبَةَ غَیْبِ اللّهِ وَمَوْضِعَ سِرِّ اللّهِ وَاَمینَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَشاهِدَهُ فى بَرِیَّتِهِ اَللّهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادى لِلا یمانِ اَنْ امِنُوا بِرَبِّکُمْ فَامَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَکَفِّرْ عَنّا سَیِّئاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الاْبْرارِ رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِکَ وَلا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیمَةِ اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ فَاِنّا یا رَبَّنا بِمَنِّکَ وَلُطْفِکَ اَجَبْنا داعِیَکَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ وَصَدَّقْنا مَوْلَى الْمُؤْمِنینَ وَکَفَرْنا بِالجِبْتِ وَالطّاغُوتِ فَوَلِّنا ما تَوَلَّیْنا وَاحْشُرْنا مَعَ اَئِمَّتِنا فَاِنّا بِهِمْ مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ امَنّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِیَتِهِمْ وَشاهِدِهِمْ وَغائِبِهِمْ وَحَیِّهِمْ وَمَیِّتِهِمْ وَرَضینا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً وَحَسْبُنا بِهِمْ بَیْنَنا وَبَیْنَ اللّهِ دُونَ خَلْقِهِ لا نَبْتَغى بِهِمْ بَدَلاً وَلانَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلیجَةً وَبَرِئْنا اِلَى اِلله مِنْ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباًمِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنَ الاْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ وَکَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالاَوثانِ الاَرْبَعَةِ وَاَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَکُلِّ مَنْ والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَوَّلِ الدَّهرِ اِلى آخِرِهِ اَللّهُمَّ اِنّا نُشْهِدُکَ اَنّا نَدینُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ وَقَوْلُنا ما قالُوا وَدینُنا ما دانُوا بِهِ ما قالُوا بِهِ قُلْنا وَما دانُوا بِهِ دِنّا وَما اَنْکَرُوا اَنْکَرْنا وَمَنْ والَوْا والَیْنا وَمَنْ عادَوْا عادَیْنا وَمَنْ لَعَنُوا لَعَنّا وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا [مِنْهُ] وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَیْهِ تَرَحَّمْنا عَلَیْهِ آمَنّا وَسَلَّمْنا وَرَضینا وَاتَّبَعْنا مَوالِیَنا صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِکَ وَلا تَسْلُبْناهُ وَاجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا وَلا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً وَاَحْیِنا ما اَحْیَیْتَنا عَلَیْهِ وَاَمِتْنا اِذا اَمَتَّنا عَلَیْهِ الُ مُحَمَّدٍ اَئِمَّتُنا فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاِیّاهُمْ نُوالى وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللّهِ نُعادى فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِى الدُّنْیا وَالاَّْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ فَاِنّ ا بِذ لِکَ ر اضُونَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
خدایا از تو درخواست کنم بدانکه از براى تو است ستایش یگانه اى که شریک ندارى و توئى یکتاى یگانه اى بى نیاز که فرزندى ندارى و فرزند کسى نیستى و نیست برایت همتائى هیچکس و براستى محمد بنده و رسول تو است درودهاى تو بر او و آلش باد اى که هر روز در کارى هستى چنانچه از شاءن تو بود که بر من تفضل فرمودى به اینکه مرا از اهل اجابتت و از اهل دینت و اهل دعوتت قرار دادى و موفقم داشتى بدان در آغازآفرینشم از روى تفضل و کرم و بخششت سپس دنبال آوردى این فضل را به فضلى دگر و این بخشش رابه بخششى دگر و این کرم را به کرمى دگر که آن هم از روى مهر و رحمتت بود تا بدانجا که تازه کردى این عهد رابرایم از نو پس از تجدید آفرینشم در صورتى که من در فراموشى بودم و فراموشکارى و بى خبرىو غفلت پس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.
روز معلم مبارک باد
دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمه الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ...
مفهوم علم
ـ امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه «علم» به دو معنای متفاوت بکار برده می شود.
1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که « هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون» «آیا یکسانند آنان که می دانند و آنان که نمی دانند.» (زمر/ 9)از این منظر به همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم گفته می شود مطابق این معنا، اخلاق، ریاضیات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند... کلمه Knowledge در انگلیسی و Connaissance در فرانسه معادل این معنا علم اند.
2-کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی هایی اطلاق می شود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند... علم در این جا در برابر همه دانستنیهایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق (دانش خوبی ها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار می گیرند و همه به این معنا غیر علمی اند کلمه SCIENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنا علم اند.
دیده می شود که علم در این معنا بخشی ازعلم به معنای اول را تشکیل می دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنیهای بسیاری است که در اختیار بشر می تواند قرار گیرد. رشد علم به معنای دوم عمدتا از آغاز دوره رنسانس به بعد است در حالیکه علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. آیه قرآنی «خلق الانسان علمه البیان» (خداوند رحمن انسان را آفرید و بیان را به وی تعلیم داد/ رحمن/4و3) بهترین موید این معناست.
معنای عالم با توجه به دو تعریف از علم
ـ در نگاه اول به علم که نگاه ترکیبی به معرفت است خداوند معلم اول و پیامبر معلم ثانی است چرا که پس از تعلیم آدم توسط خداوند دستور «قال یا آدم اننبئهم باسمائهم» (ای آدم ملائکه را به این اسماء آگاه ساز/ بقره 33) آدم علیه السلام داده شده این بدان جهت است که اساساً هدف آفرینش انسان با علم و معرفت پیوند ناگستنی دارد در بیان رسا و جامع سید شهیدان امام حسین (ع) این معنا به خوبی روشن است که: «ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه» (بندگان را نیافرید مگر برای آن که او را بشناسند پس چون او را شناختن عبادتش خواهند کرد. ـ در این معنا هدف از ارسال معلم ثانی ارائه معرفتی است که انسان بواسطه آن به عبادت می رسد «هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم تیلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (اوست خدایی که پیامبر بزرگوار از میان شان برانگیخت تا بر آنان آیات وحی را تلاوت کند و آنان را پاک سازد و شریعت کتاب و حکمت الهی را بیاموزد که پیش از این همه در ورطة جهالت و گمراهی بودند (جمعه/2) در این آیه همه علوم از جمله بیان، اخلاق، تعلیم کتاب و حکمت، برای رهایی از گمراهی و یافتن راه هدایت (عبادت) توسط پیامبر (ص) معرفی شده است. ـ در نگاه دوم که نگاه تفکیکی به شاخه ای معرفت است. معلم اول ارسطو است چرا که «وی نخستین واضع علم منطق بود ... و راه دلیل و برهان منطقی را باز نمود و معلم ثانی نیز ابونصر فارابی است بخاطر آنکه او اول بار کتب حکمت یونانی را که ارسطو و غیره تحریر کرده اند از یونانی به عربی ترجمه کرد و تعلیم داد....
ارزش و مقام معلمشرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. خداوند را می خوانیم که او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.
مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ..... به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.
روز معلم مبارک باد
دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمه الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ...
مفهوم علم
ـ امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه «علم» به دو معنای متفاوت بکار برده می شود.
1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که « هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون» «آیا یکسانند آنان که می دانند و آنان که نمی دانند.» (زمر/ 9)از این منظر به همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم گفته می شود مطابق این معنا، اخلاق، ریاضیات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند... کلمه Knowledge در انگلیسی و Connaissance در فرانسه معادل این معنا علم اند.
2-کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی هایی اطلاق می شود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند... علم در این جا در برابر همه دانستنیهایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق (دانش خوبی ها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار می گیرند و همه به این معنا غیر علمی اند کلمه SCIENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنا علم اند.
دیده می شود که علم در این معنا بخشی ازعلم به معنای اول را تشکیل می دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنیهای بسیاری است که در اختیار بشر می تواند قرار گیرد. رشد علم به معنای دوم عمدتا از آغاز دوره رنسانس به بعد است در حالیکه علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. آیه قرآنی «خلق الانسان علمه البیان» (خداوند رحمن انسان را آفرید و بیان را به وی تعلیم داد/ رحمن/4و3) بهترین موید این معناست.
معنای عالم با توجه به دو تعریف از علم
ـ در نگاه اول به علم که نگاه ترکیبی به معرفت است خداوند معلم اول و پیامبر معلم ثانی است چرا که پس از تعلیم آدم توسط خداوند دستور «قال یا آدم اننبئهم باسمائهم» (ای آدم ملائکه را به این اسماء آگاه ساز/ بقره 33) آدم علیه السلام داده شده این بدان جهت است که اساساً هدف آفرینش انسان با علم و معرفت پیوند ناگستنی دارد در بیان رسا و جامع سید شهیدان امام حسین (ع) این معنا به خوبی روشن است که: «ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه» (بندگان را نیافرید مگر برای آن که او را بشناسند پس چون او را شناختن عبادتش خواهند کرد. ـ در این معنا هدف از ارسال معلم ثانی ارائه معرفتی است که انسان بواسطه آن به عبادت می رسد «هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم تیلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (اوست خدایی که پیامبر بزرگوار از میان شان برانگیخت تا بر آنان آیات وحی را تلاوت کند و آنان را پاک سازد و شریعت کتاب و حکمت الهی را بیاموزد که پیش از این همه در ورطة جهالت و گمراهی بودند (جمعه/2) در این آیه همه علوم از جمله بیان، اخلاق، تعلیم کتاب و حکمت، برای رهایی از گمراهی و یافتن راه هدایت (عبادت) توسط پیامبر (ص) معرفی شده است. ـ در نگاه دوم که نگاه تفکیکی به شاخه ای معرفت است. معلم اول ارسطو است چرا که «وی نخستین واضع علم منطق بود ... و راه دلیل و برهان منطقی را باز نمود و معلم ثانی نیز ابونصر فارابی است بخاطر آنکه او اول بار کتب حکمت یونانی را که ارسطو و غیره تحریر کرده اند از یونانی به عربی ترجمه کرد و تعلیم داد....
ارزش و مقام معلمشرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. خداوند را می خوانیم که او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.
مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ..... به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
انرژی باد، انرژی حاصل از هوای متحرک
باد هوای در حال حرکت است. باد به وسیلة گرمای غیر یکنواخت که سطح کرة زمین که حاصل عملکرد خورشید است، بوجود میآید. از آنجائیکه سطح زمین از سازندههای خشکی و آبی قنوعی تشکیل شدهاند، اشعة خورشید را بطور غیریکنواخت جذب میکند. وقتی خورشید در طول روز میتابد، هوای روی سرزمینهای خشکی سریعتر از هوای روی سرزمینهای آبی گرم میشود. هوای گرم روی خشکی ضبط شده و بالا میرود و هوای خنک تر و سنگین تر روی آب جای آنرا میگیرد که این فرآیند بادهای محلی را میسازد. در شب، از آنجا که هوا روی خشکی سریعتر از هوای روی آب خنک میشود، جهت باد برعکس میشود. به همین طریق بادهای بزرگ جوی که زمین را دور میزنند به علت اینکه هوای سطحی نزدیک استوا در اثر گرمای خورشید بیشتر از هوای قطب شمال و جنوب گرم شده، بوجود میآیند. از آنجا که باد تا زمانیکه خورشید به زمین میتابد، بطور پیوسته تولید خواهد شد، آنرا منبع انرژی تجدید شونده مینامند. امروزه، انرژی بادی عمدتاً برای تولید برق بکار برده میشود.
تاریخچة باد
در طی تاریخ، انسانها باد را به شیوههای مختلف به کار بردند. بیش از پنج هزار سال پیش، مصریان باستان از نیروی باد برای راندن کشتیهای خودروی رود نیل استفاده کردند. بعد از آن، انسان آسیاب بادی را برای آسیاب کردن بذر خود ساخت. جدیدترین آسیاب بادی متعلق به ایران است. این آسیاب شبیه به پاروهای بسیار بزرگ بوده.
قرنها بعد، مردم هلند طرح پایة آسیاب بادی را بهبود دادند. آنها تیغههای پروانه مانند ساخته شده از پرههای نو به آسیاب بادی اضافه کردند و روشی برای تغییر جهت آن مطابق با جهت باد ابداع کردند. آسیابهای بادی به هلندیها کمک کردند که در قرن 17 صنعتی ترین کشور جهان باشند.
برخی از کشورها آسیابهای بادی را برای آسیاب گندم و ذرت، پمپ کردن آب و قطع درختان به کار میبردند. در سال 1920 در کشورهای توسعه یافته از آسیابهای کوچک برای تولید برق روستایی بدون خدمات برق به کار بردند. در سال 1930 زمانیکه خطوط نیرو شروع به انتقال برق از نواحی روستایی کرد، آسیابهای محلی کمتر و کمتر شدند، اگرچه در حال حاضر نیز میتوان آنها را دید.
ذخایر نفت در سال 1970 تصویر انرژی را برای کشورهای جهان عوض کرد. این امر محیطی بازتر برای منابع جایگزین انرژی خلق کرد و راه را برای ورود مجدد آسیابهای بادی به چشم انداز آمریکایی در تولید برق هموار کرد.
مکانیسمهای آسیابهای بادی
آسیابهای بادی چون سرعت باد را کم میکنند، میتوانند کار کنند. باد روی تیغههای ورقه مانند نازکی جریان یافته و آنها را بلند میکند و باعث چرخش آنها میشوند (مانند تأثیر باد روی بالهای هواپیما) تیغهها به میلة هدایت متصل است و آن نیز یک مولد برق را چرخانده و الکتریسیته تولید میکند.
مکانیسمهای بادی نو
مکانیسمهای بادی امروزه از لحاظ فنی بسیار پیشرفتهتر از انواع قدیمی هستند. در این مکانیسم همچنان برای جمعآوری انرژی حرکتی باد از تیغهها استفاده میشود اما این تیغهها که از فایبرگلاس یا هر مادة محکم دیگر ساخته شدهاند.
مکانیسمهای بادی مدرن هنوز با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند، مثلاً اینکه وقتی باد نمیوزد باید چه کرد. توربینهای بزرگ به شبکة نیرویی خدماتی متصل شدهاند. برخی از آنها هنگامی که بادی نمیوزرد، جمع میشوند. توربینهای کوچک گاهی اوقات به مولدهای الکتریکی ـ دیزلی متصلند و یا گاهی اوقات دارای باتری برای ذخیرة برق اضافی جمع آوری شده در هنگام وزش بادهای شدید، هستند.
انواع آسیابهای بادی
امروزه عموماً دو نوع مکانیسم بادی استفاده میشود، محور افقی با تیغههای شبیه به پرة هواپیما و محور عمودی که شبیه به فرفره است.
مکانیسم بادی محور افقی به علت اینکه مواد کمتری برای یک واحد برق نیاز دارد، بیشتر مورد استفاده است. حدود 95 درصد مکانیسمهای بادی افقی محور هستند. ماشین بادی افقی ویژهای دارای ارتفاعی به اندازة یک ساختمان 20 طبقه و سه تیغه دارد که قطر چرخش آن 200 متر است. بزرگترین ماشینهای بادی دنیا تیغههایی بزرگتر از یک زمین فوتبال دارند! ماشینهای بادی برای اینکه باد بیشتری را به دام بیندازند، بلند و عریض هستند.
ماشینهای آسیاب بادی افقی
ماشینهای بادی با محور قائم تنها پنج درصد ماشینهای بادی بکار برده شده در دنیای امروز را به خود اختصاص داده است. نوع نمونه آن 100 متر طول و 50 متر پهنا دارد.
هر ماشین باری امتیازات و ایرادات خود را دارد. ماشینهای با محور افقی نیاز به روشی برای نگهداشتن گرداننده رو به باد دارد. این کار با یک دم روی ماشینهای کوچک انجام میگیرد. در ماشینهای بزرگ، یا یک گردانند در بخش پایینی برج قرار دارد که کاری شبیه به بادنمای هواشناسی را انجام میدهد و یا یک موتور هدایت کننده به کار برده میشود، ماشینهای با محور قائم میتوانند باد را در هر جهتی قبول کنند.
دستگاههای نیروی بادی
دستگاههای نیروی بادی یا فراری بادی، سری ماشینها بادی است که برای تولید برق بکار برده میشوند. یک مزرعة بادی معمولاً دارای چندین ماشین پخش شده در ناحیة وسیعی است. دستگاههای هستهای یا ذغالی و بسیاری از دستگاههای بادی غالباً به شرکتهای با منافع عمومی داده نمیشوند. در عوض آنها توسط تاجرانی که برق تولید شده از مزرعة بادی را برای خدمات رفاهی میفروشند، اداره و مدیریت میشود. این شرکتهای خصوصی به عنوان «تولید کنندههای مستقل نیرو» شناخته میشوند.
به کار اندازی یک دستگاه نیروی بادی کار آسانی نیست و مالکان آن باید برای تعیین موقعیت نصب آن به دقت برنامه ریزی کنند. آنها باید میزان وزش باد، شرایط هواشناسی محلی، نزدیکی خطوط انتقال برق و کدهای منطقهبندی محلی را در نظر بگیرند.
دستگاههای بادی به زمینهای زیادی نیاز دارند. یک ماشین بادی حدوداً به دو جریب زمین نیاز دارد. یک دستگاه نیروی بادی صدها جریب زمین نیاز دارد. از طرف دیگر، کشاورزان میتوانند در اطراف ماشینهای بادی محصولات خود را به بار آورده و یا به چرای گلههاشان بپردازند.
وقتی یک دستگاه شناخته شد، هنوز هزینههایی باقی میماند. در برخی حالات، هزینههای باقیمانده با بخششهای مالیاتی که به منابع تجدیدپذیر انرژی داده میشود، حیران میشوند. دستگاه سیالیستهای منظم منافع عمومی یا PURPA هم برای خریداری برق از تولید کنندههای مستقل نیرو با قیمتهای منصفانه به شرکتهایی نیاز دارد.
منابع بادی
بهترین محل برای نصب یا ساخت دستگاه بادی کجاست؟ میانگین سرعت باد برای به صرفه بودن تبدیل انرژی باد به برق حدود 23 کیلومتر در ساعت است. میانگین سرعت باد در برخی از کشورها16 کیلومتر در ساعت است. به علت دسترسی آسان به باد با دوام و همیشگی، برخی شرکتها نصب ماشینها را در مناطق و دور از ساحل مدنظر دارند
آنمومتر
دانشمندان از وسیلهای به نام آنمومتر (anemometer) برای اندازهگیری سرعت باد استفاده میکنند. آنمومتر شبیه یک بادنمای هواشناسی است با ظاهری مدرن. این وسیله سه پرده با فنجانهایی در سد آنها و روی میلة چرخانی که با وزش باد میچرخد دارد. این وسیله به متری وصل است که سرعت باد را نشان میدهد. یک بادنما جهت باد را نشان میدهد اما سرعت باد را نشان نمیدهد. براساس یک قانون طبیعی سرعت باد در نواحی پهناور و بدون وقفه در وزش باد، با عرض جغرافیایی افزایش مییابد. مکانهایی مناسب برای دستگاههای بادی بالای تپههای گرد و صاف، دشت یا سواحل باز و فواصل کوهی که مثل قیف عمل میکنند، هستند .
تولید باد
چقدر میتوانیم از باد انرژی بدست آوریم؟ دو اصطلاح وجود دارد که تولید پایة برق را توضیح میدهد. عامل کارایی و عامل گنجایش.
کارایی به این موضوع بر میگردد که چقدر میتوان انرژی مفید (در این مورد، برق) از منبع انرژی کسب کرد. یک ماشین انرژی صد درصد کارا، میتواند تمام انرژی را به انرژی مفید تبدیل کند و هیچ انرژی را هدر نمیدهد هیچ ماشین با کارایی یا بهره وری صد درصد وجود ندارد. بعضی انرژیها همیشه وقتیکه شکلی از انرژی به شکل دیگر تبدیل میشود، از دست میروند. انرژی هدر رفته معمولاً به شکل گرمای پراکنده شده در هوا است و نمیتوان از آن بهرة اقتصادی مجدد برد. ماشینهای بادی چقدر کارایی دارند؟ ماشینهای بادی تنها به اندازة دستگاههای دیگر مانند دستگاههای زغال بهره وری دارند. ماشینهای بادی 30 تا 40 درصد انرژی متحرک باد را به برق تبدیل میکند، یک دستگاه مولد نیروی زغال سوز، حدود 30 تا 35 درصد انرژی شیمیایی زغال را به الکتریسیتة قابل استفاده تبدیل میکند
واژة گنجایش به توانایی دستگاه نیرو در تولید برق بر میگردد. یک دستگاه نیرو با گنجایش صد درصد تمام روز و هر روز هفته با تمام نیرو کار میکند. در چنین شرایطی هیچ وقتی برای تعمیر یا سوختگیری صرف نمیشود که اینچنین چیزی برای هر دستگاهی غیرممکن است. مشخصاً دستگاههای زغالی اگر تمام روزهای سال و بطور شبانه روزی کار کنند، دارای ظرفیت 75 درصد خواهند بود.
دستگاههای نیروی باد متفاوت از دستگاههای مولد نیروی سوخت سوز هستند. بهرهوری آنها به میزان باد و میزان سرعت باد بستگی دارد. بنابراین ماشینهای بادی نمیتوانند در طول سال بطور 24 ساعته کار کنند. یک توربین بادی در یک مزرعة بادی شاخص در 65 تا 80 درصد زمان کار میکند، اما معمولاً کمتر از گنجایش کامل خود، زیرا سرعت باد همیشه در بیشترین مقدار خود نیست. بنابراین عامل گنجایش 30 تا 35 درصد است. علم اقتصاد نیز بخش عظیمی از گنجایش را داشته باشند، اما این امر خود اقتصادی نیست. تصمیم در این مورد براساس خروجی الکتریسیته در هر دلار سرمایهگذاری است.
یک ماشین بادی میتواند 5/1 تا 4 میلیون کیلو وات ساعت (kWh) برق در سال تولید کند. این میزان برق برای 150 تا 400 خانه در سال کافیست. در این کشور، ماشینهای بادی 10 میلیارد کیلو وات ساعت انرژی در سال تولید میشود. انرژی بادی حدود 1/0 درصد برق ملت را که مقدار کمی هست تأمین میکند. این میزان برق برای کارهای خانگی یک میلیون خانه که به اندازة شهرهای شیکاگو و ایلی نویز است، کافیست. کالیفرنیا بیشترین برق بادی را نسبت به سایر ایالتها تولید میکند و تگزاس، منیسوتا و آیوا بعد از آن قرار دارند، 1300 ماشین بادی موجود بیشتر از یک درصد برق کالیفرنیا که حدود نصف میزان برق تولیدی در یک دستگاه نیروی هستهای است را تولید میکند.
در سه سال گذشته گنجایش باد کل جهان بیش از دو برابر شده است. متخصصان انتظار دارند در چند سال بعد، تولید انرژی از ماشینهای بادی، سه برابر شود. هند و بسیاری از کشورهای اروپایی در حال برنامهریزی برای تأسیس صنایع بادی جدید هستند. بسیاری از طرحهای جدید باد به علت عدم کنترل قانونی صنعت برق به تعویق درآورند. شرکتهای خدماتی رفاهی و اجتماعی اطمینان نداشتند که چقدر عدم کنترل (deregulation) روی تکنولوژیهای جدید تأثیر میگذارد. آیا دولت هنوز شرکتهای خدمات رفاهی برای سرمایهگذاری روی طرحهای انرژیهای تجدیدپذیر تشویق میکند؟ آیا بازاری برای انرژی تولید شده وجود دارد؟ چنین سئوالاتی هنوز بیجواب مانده. با این وجود سرمایه گذاری روی انرژی بادی به علت هزینة کم و تکنولوژی در حال پیشرفتش در حال افزایش است. باد در حال حاضر یکی از رقابتیترین منابع برای تولید است.
نشانة امیدوار کنندة دیگر برای صنعت بادی تقاضای مصرف کننده برای انرژیهای سبز انرژیهایی که به محیط زیست آسیبی نمیرسانند) است. بسیاری از شرکتهای خدماتی به تازگی به مصرف