لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ویژگیهای انسان کامل
اشرف مخلوقات بودن است زیرا که انسان صاحب اندیشه می باشد و اندیشیدن او ماحصل بار امانت الهی است که در روز الست تنها او بود که تقبل نمود و آن همان قوة تعقل است. لذا از آنجا دومین ویژگی انسان یعنی امانت داری الهی بودنش شروع شد و نیز از آنجایی که صاحب اندیشه می باشد با مشاهدة نظم موجود در خود به یک نوع شناخت انفس (درونی) دست می یابد (خودآگاهی) که مصداق کلام حضرت امیر: ‹‹من عرف نفسه فقد عرف ربه›› و نیز با مشاهدة جهان طبیعت و پدیده های طبیعی به ویژگیهای جهان طبیعت پی می برد من جمله نظم موجود در هستی لذا به یک نوع شناخت آفاقی دست می یابد (خودآگاهی) لذا شناخت و آگاهی او منجر می گردد که قلبش ملتهب از عشق به خدا شعود که در نتیجه آن شناخت و آگاهی اش به بینش و باور قلبی تبدیل می شود. و این باور قلبی نسبت به خدا همان ایمان اوست و ایمان به خدا سبب می گردد فرد آدمی اهل راز و نیز یعنی عبادت گردد. حال که به عبادت خالق مشغول گشت از ثمرة آن عمل که میوة درخت ایمان است یعنی عمل صالح برخوردار می گردد و این جاست که مورد تکریم و کرامت خداوند قرار می گیرد یعنی کسب سومین درجه یعنی امید.
ضرورت نبوت از دیدگاه متکلمان (علم کلام)
علم کلام یکی از شاخه های علوم اسلامی است و متکلمان کسانی هستند که به توضیح اعتقادات دینی و دفاع از آنها می پردازند متکلم بزرگ شیعه سید مرتضی است. او معتقد است عقل آدمی قادر به تشخیص خوب و بد (حسن و قبح) برخی امور می باشد مثلاً می داند عدالت خوب است و نیز می داند ظلم و ستم بد است منتها عقل آدمی دارای محدودیتها و ناتوانی هایی است. نخستی این که کلیات اعمال را درک می نماید مثلاً می داند سپاس گذاری از خداوند خوب است اما جزئیات آنرا نمی داند یعنی این که با چه اعمالی از عهدة شکر او درآید. دوم این که گاهی عقل آدمی به خدمت عواطف و احساسات او درمی آید و دچار هوی و هوس می گردد لذا قادر نمی باشد خوب و بد همة امور را بیابد پس خداوندی که عالم به هر چیزی است و از محبوبیت های عقل آدمی آگاهی دارد. مددکاری آسمانی (انبیاء) می فرستد تا بدین وسیله آدمی از گردباد هوی و هوس خارج شود زیرا این ستارگان الهی تذکراتی را به شرح ذیل بیان می دارند نخست این که ای انسان بدان عمل صالح تو با منافع پایدار اخروی گره خورده است و نیز بدان که عمل زشت و قبیح تر با ضررهای هولناک اخروی پیوند خورده است سبب می گردد عواطف و احساسات آدمی به خدمت عقل او در آیند و او را از گردباد هوی و هوس نجات بخشند.
ضرورت نبوت از دیدگاه حکما
فلاسفه ای چون فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدار معتقدند که خداوند موجودات را علاوه بر آنکه هماهنگ و منظم خلق نموده و سوی مقصدی معلوم روان داشته است و آنها را خلق نکرده تا رهایشان سازد. لذا هر موجودی که منظم و هماهنگ آفریده شده به مقصدی درخور و متناسب با خلقتش روان می باشد لذا همة موجودات هدایت شده اند و این هدای، هدایت عامه می باش. دو مورد حیوانات همانطور که در سورة نحل آیه 68 آمده که خداوند به زنبور عسل وحی نموده لیکن هدایت از طریق غرایز انجام شده که به آن الهام غریزی یا الهان ربانی نیز می گویند. در خصوص جمادات نیز خداوند آنها را هدایت براساس قوانین مکانیکی جبری همچون جاذبه صورت گرفته است و اما در خصوص انسان از آنجایی که دارای دو جنبه از حیات است حیات حیوانی و روحانی متناسب با هر یک به گونه ای هدایت شده است و در بخش حیات حیوانی اش با حاکمیت غرایز و در بخش روحانی اش هدایتی تشریعی (فرستادن انبیاء) انجام گرفته چراکه روح آدمی فروغی از روح عرفانی است.
فواید دین
بدان که دین را دو فایده می باشد: نخست معرفت اخلاقی، دوم تربیت اخلاقی.
نقش دین در معرفت اخلاقی از آنجایی است که عقل آدمی قادر نیست خوب و بد همة اموری را که لازم دارد بدان (داوری اخلاقی کند) پس دین که همان داده های وحیانی می باشد و از علم مطلق الهی سرچشمه گرفته شده است داوری اخلاقی را بر همه امور را برای عقل ممکن می سازد.
نقش دین در تربیت اخلاقی فراوان است نخست از آنجایی که یکی از عناصر مهم در تربیت اخلاقی موعظه می باشد، موعظه فقط در پرتو آموزه های دینی از قبیل جاودانگی روح انسان و ناپایداری لذات دنیوی و توجه به مرگ و رستاخیز می باشد که در تربیت اخلاقی انسان فایده دارد. نقش دیگر دین در تربیت اخلاقی انسان تحویل اسوه ها و الگوهای برجسته اخلاقی است نقش دیگر دین در تربیت اخلاقی انسان ایجاد معنویت می باشد زیرا بحران زندگی بشر امروزی مسأله پوچی و بی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
بسمی تعالی
قرآن و انسان
قرآن چگونه خداوند سبحان بی پایان و نور و تبیان کلی شی است
هر اثر نمودار دارائی موثر خود است ، لذا همانطور که – حق سبحانه – صمد حقیقی ، اعی وجود مطلق غیر متناهی است کتاب او نیز حافل جوامع کلم نوریه خارج از حد و عد و احصاء است : قل لو کان البحر مدادا لکلمات ربی لنفد البحر قبل ان تنفد کلمات ربی و لوجئتنا بمثله مددا و لو ان ما ی الارض من شجره اقلام و البحر یمده من بعده سبعه ابحر مانفدت کلمات الله ان الله عزیز حکیم .
و چنانکه الله تعالی نور کل شی است و هر چیز بدو شناخته می شود که :
الله نور السموات و الارض و عرفت الاشیا بالله کتاب او نیز نور و تبیان کل شی است : : فامنوا بالله و رسوله و النور الذی انزلنا و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی و هدی و رحمه و بشری للمسلمین و کل شی احصیناه فی امام بین .
کلمه مبارکه کل شی که انکراتست . چیزی را فرو گذار نکرده است ، پس چیزی نیست که قرآن تبیان آن نباشد . ولی قرآن در دست انسان زبان فهو . تبیان کلی شی و زبان کلمات الله بی انتها است . این انسان زبان فهم راسخ در علم است : و الراسخون فی العلم یقولون امنا به . لکن الراسخون فی العلم منهم و المومنون یومنون بما انزل الیک .
قرآن و تحدی آن
قرآن حروف آن اسرار کلمات آن جوامع کلم آیات آن خزائن ، سوره های ان مدائن حکم ؛ مدخل آن باب رحمت بسم الله الرحمن الرحیم وقف خاص مخلوق فی احسن تقویم واقف آن رحمن و موقوف علیه آن انسان است.
و کل شی در آن احصا شده است و منطوی بر حقایق کلیه الهیه و جامع حکم علمیه و عملیه است و تبیان کلمات غیر متناهی کتاب بی پایان هستی و مبین اسرار اسماء غیبی و عینی است بدون اینکه هیچ اصطلاحی از اصطلاحات فنون علوم را بکار برده باشد بلکه به صورت طبیعی و سیاق عرفی و عادی عربی مبین تکلم فرموده است و مع ذلک در مقام تحدی برای ابد می فرماید : قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتو بمثل هذا القرآن لایاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا ، ام یقولون افتریه قل فاتوا بعشر سور مثله مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین . فان لم یستجیبوالکم فاعملوا انما انزل بعلم الله و ان لا اله الا هو فهل انتم مسلمون . و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسوره من مثله و ادعوا شهداء کم من دون الله ان کنتم صادقین . فان لم تفعلو و لن تفعلو فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجاره اعدت للکافرین . قرآن را به صورت طبیعی و سیاق عادی و عربی مبین ، بدون اعمال اصطلاحات صناعی با اعلام تحدی طوری نازل فرموده است تا خامل و نبیه ، و عامی و فقیه و بدوی و مدنی هر یک به مراتب خود از ان بهره برند و هیچ کس در کنار این سفره الهی بی طعمه نماند ؛ چنانکه تعیین اوقات را به امارات طبیعی اعنی امر واقعی حقیقی تکوینی – ارجاع فرموده است نه صناعی تا همه کس را بکار آید ، و در عین حال به تعبیری تادیه کرده است که معجز هر ذی فن یکفن در صناعت است . فرمود : یسئلونک عن الاهله قل هی مواقیت للناس والحج ، لذا از عترت مروی است که الصوم للرویه و الفطر للرویه مفاد آیه اینکه ترا از هلال پرسند ، بگو هلال میزان اوقات برای مردم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان
درباره آفرینش انسان و مواد اولیّه آن نظریات گوناگونی وجود دارد که دو نظریه از دیرباز بوده است. عدّهای معتقد به تبدّل انواع جانداران از جمله انسان هستند. مانند "چارلز داروین" طبیعی دان انگلیسی که درباره آفرینش انسان معتقد است انسان یکی از انواع موجودات زنده است و با میمون از یک منشأ بوده و این دو دارای اجداد مشترک بودند و انسان تکامل یافته و به صورت کنونی درآمده است1.خداوند متعال در آیه 59 سوره آل عمران با تشبیه خلقت حضرت عیسی علیهالسلام در خارقالعاده بودن و استقلال آفرینش به آدم علیهالسلام میفرماید:"إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَم خَلَقَهُ مِنْ تُراب." همانا مَثَل آفرینش عیسی در خارقالعاده بودن به امر خدا مانند آفرینش آدم بوده که خدا او را از خاک آفرید پس بدان خاک گفت بشری به حدّ کمال باش، هماندم چنان شد.
"کرسی موریسُن" در انتقاد از نظریه داروین مینویسد: "کشفیّات داروین فقط قدم بزرگی در راه پیشرفت افکار فلسفی بوده است. اما امروز کسی مانند "هِگل" نمیتواند بگوید که با آب و مواد شیمیائی و زمان میتوان آدم آفرید"2. هگل میگوید: "هوا و آب و مواد شیمیایی و زمان به من بدهید و من با آنها انسان خلق کنم"3. با پیشرفت روزافزون علم و دانش، بیپایه بودن این نظریه روشنتر می شود. ما میبینیم در عصر حاضر حتی کسانی که دست به شبیهسازی میزنند، با پیوند سلّول زنده از یک گیاه یا حیوان به یک موجود دیگر مانند خود موجود سلول گرفته شده، جاندار دیگری به وجود میآورند، همانند پیوند گل و گیاه است4. نه این که با یک مشت خاک و هوا و آب بتوان موجود زندهای را خلق کرد. چرا که دمیدن روح و جان خلاّقی قادر و حکیم میخواهد که او تنها خداوند حکیم است که هستیبخش تمام جهان هستی است. و او است که به خاک تیره و خاموش، روح و جان میبخشد چنانکه میفرماید: "...وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی..." و از روح خود در آن دمیدم.. و بعضی دیگر معتقدند که آفرینش انسان مستقل از سایر جانداران میباشد که این عقیده نشأت گرفته از ظواهر دینی و کتب آسمانی میباشد. مخصوصا قرآن مجید هم تأیید میکند. از جمله آیه 20 سوره روم و 59 سوره آل عمران.
"کرسی موریسُن" مینویسد: "حقیقت امر این است که مؤلف این کتاب هم اطلاع صحیحی در این خصوص ندارد اما معتقد است که حیات، نشانهای از قدرت بیچون و چرای الهی است و به هیچ وجه جنبه مادی ندارد"5. "هو الخالِقُ الباریءُ المُصَوِّرُ.."6. او خداوندی است خالق، آفرینندهای بیسابقه و صورتگری بینظیر.... باز در همان کتاب در جواب "هگل" که انسان را موجودی کاملاً مادی و تصادفی فرض میکند، مینویسد: هگل فراموش کرده است که برای این کار نطفه و جرثومه حیات نیز لازم است. ایشان پس از آن که ذرّات نامریی را جمع کردند و برای خلقت انسان آنها را با نظم و ترتیب پهلوی هم چیدند، تازه باید به قالب آن جان بدهند. به فرض آن که به انجام همه این امور خارقالعاده توفیق یافت از بین میلیون ها احتمال فقط به یک احتمال ممکن است جانوری به وجود آید که چشم روزگار غریبتر از آن چیزی ندیده باشد. خوشمزهتر آن که پس از کامیابی در این امر، تازه خود "هگل" نخواهد گفت این موجود عجیب بر حسب اتفاق و تصادف به وجود آمده، بلکه میگوید:«هوش و نبوغ من آن را خلق کرده است».
"راستی خداوند برای ایجاد شگفتیهای خلقت، اسباب و وسایل اسرارآمیزی به کار میبرد که فهم آن از قوّه تعقّل ما خارج است".
خصایص انسان از نظر علمی
1. تمام خصایص موجودات آلی را دارد چون از عناصر تشکیل یافته است(خصایص عنصری)= تن.
2. تمام خصایص موجودات زنده و آلی را دارد.
3. تمام خصایص "جانوری" را دارد (خصایص بیولوژیک)= جان. علاوه بر آن، خصایصی مخصوص به خود دارد که در هیچیک از موجودات زنده و جانوران جاندار هم دیده نشده و آن وجود "روان انسانی" با خصائص انسانی است= روان7 .
***
موادّ اولیّه آفرینش انسان از نظر قرآن نخستین آیهای که خداوند متعال به آن اشاره میکند، و آن را نشانهای از عظمت و خلاّقیت خود میشمارد، آیه 20 سوره روم و اشاره به آفرینش و موادّ اولیه انسان نخستین که مهمترین نعمت و موهبت الهی به انسان است، میباشد. چنانکه میفرماید:"وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ". یکی از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید و سپس شما انسان هایی شدید که در روی زمین پراکنده شدید چرا که دیباچه هر کتابی خلاصه و فشرده مطالبی است که در آن کتاب نوشته شده است. و دیباچه کتاب آفرینش، انسان است که در هر جمله و صفحه آن کتاب، علوم و فنونی نهفته است و هرکدام از آن صفحات، دانش و تخصصّ مخصوص به خود را میطلبد. مثلاً علم طب از نظر جسم و تن و روانشناسی از جهت روان و... انسان را مورد بررسی قرار میدهند. از امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نقل شده است که فرمود: "أَتَزعَمُ أنَّک جِرمٌ صَغیرٌ وَ فیک انْطَویَ العالَمُ الأَکْبَر، أنتَالکتابُ المُبینُ الَّذی بِأَحْرُفِه تَظْهَرُ المُضمَرُ8 " ای بشر آیا خیال میکنی که به ظاهر جِسم کوچکی هستی، در صورتی که در وجود تو جهانی پر از رمز و راز نهفته است. تو یک کتاب آشکاری هستی که هر یک از حروف و کلمات آن کتاب آشکار کننده نهان خلقت بزرگ است.
واقعا انسان چه مخلوق عجیبی است که ابعاد گوناگون آن هنوز برای بشر ناشناخته است. چنانکه علی علیهالسلام میفرماید: "مَن عرفَ نَفسَهُ فَقد عرف رَبِّهُ" هرکس خودش را بشناسد، خدای خود را شناخته است. انسانی که کرات مختلف و دریاها و خشکیها را تسخیر کرده و با پیشرفت سریع علمی خود، دنیا را مانند یک دهکده کوچک قرار داده و در یک زمان خیلی کوتاه از تمام گیتی باخبر میشود و اطلاعات علمی خود را در اختیار دیگران میگذارد و اطلاعات دیگران را بلافاصله دریافت میکند؛ چگونه از خاکی آفریده میشود که یک مادّه بیحرکت و خاموش است؟ چه نیرویی غیر از خالق توانا میتواند از خاک تیره، انسان متمدن و سراسر نور و لطافت و زیبایی بیافریند و هوش و ذکاوتی به او عطا کند که دنیا را به استخدام خود درآورد؟
میدانیم که هر سازنده و پدید آورندهای ابزار و ماده اولیه میخواهد اما خداوند متعال همه موجودات از جمله انسان را بدون سابقه و ابزار و ماده اولیه آفرید: "...اِبتدعَ ما خلقَ بِلا مِثالٍ و لا تعبٍ و لا نصَبٍ و کُلّ صانِعِ شَیءٍ فَمِن شَیءٍ صنَعَ و اللّهُ لا مِن شیءٍ صنع ما خلقَ". خدا هرچه آفریده، ابتکاری و بدون سابقه بوده، نقشهای از پیش در میان نبوده و رنج و تلاشی تحمل نکرده9.خداوند متعال در مورد خلقت اولیّه انسان در آیات متعددی با لفظ "تراب"10 و "طین"11 تعبیر آورده و بیان فرموده است که انسان را ابتداءً از خاک آفریده است. چنانکه در این باره جریان حضرت عیسی علیهالسلام را به آدم علیهالسلام که کاملاً مستقل، و از خاک به وجود آورده، مقایسه میکند و میفرماید: "إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب...". این آیه تصریح دارد بر این که حضرت آدم علیهالسلام مستقلاً از خاک گرفته شده زیرا که قرآن برای آدم نه پدری قایل است و نه مادری و تبدّل انسان از موجودات دیگر را نفی میکند و میفرماید: "بَدأَ خَلْقَ الإِنْسانِ مِنْ طِین..12. خداوند انسان را ابتداءً از خاک آفرید. حالا خاک چه مراحلی را پشتسر گذاشته در آیات متعدد متذکّر میشود مانند: سورههای سجده:7 - مؤمنون: 12 - حجر: 26 - الرحمان: 14 که حاکی از مراحل خاک، گِل و لای، گِل خشکیده(مانند سفال) و گِل چسبنده است. آیه 20 سوره روم به دو نمونه از قدرت خلاّقیت خداوند متعال اشاره میکند:
1. آفرینش انسان از خاک ممکن است اشاره به خلقت اولیه انسان که مخلوطی از آب و خاک، آنهم از انواع مختلف خاک های تیره، قرمز، سبز، سخت، نرم، خشن، ملایم و سخت باشد13 یا اشاره به نطفه و غذای انسان است که باز از خاک به صورت میوهجات و سبزیجات به دست میآید و با آن غذاها سلّول به وجود میآید و از آن سلولها نطفه ساخته میشود و از نطفه؛ انسان.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ویژگیهای انسان کامل
اشرف مخلوقات بودن است زیرا که انسان صاحب اندیشه می باشد و اندیشیدن او ماحصل بار امانت الهی است که در روز الست تنها او بود که تقبل نمود و آن همان قوة تعقل است. لذا از آنجا دومین ویژگی انسان یعنی امانت داری الهی بودنش شروع شد و نیز از آنجایی که صاحب اندیشه می باشد با مشاهدة نظم موجود در خود به یک نوع شناخت انفس (درونی) دست می یابد (خودآگاهی) که مصداق کلام حضرت امیر: ‹‹من عرف نفسه فقد عرف ربه›› و نیز با مشاهدة جهان طبیعت و پدیده های طبیعی به ویژگیهای جهان طبیعت پی می برد من جمله نظم موجود در هستی لذا به یک نوع شناخت آفاقی دست می یابد (خودآگاهی) لذا شناخت و آگاهی او منجر می گردد که قلبش ملتهب از عشق به خدا شعود که در نتیجه آن شناخت و آگاهی اش به بینش و باور قلبی تبدیل می شود. و این باور قلبی نسبت به خدا همان ایمان اوست و ایمان به خدا سبب می گردد فرد آدمی اهل راز و نیز یعنی عبادت گردد. حال که به عبادت خالق مشغول گشت از ثمرة آن عمل که میوة درخت ایمان است یعنی عمل صالح برخوردار می گردد و این جاست که مورد تکریم و کرامت خداوند قرار می گیرد یعنی کسب سومین درجه یعنی امید.
ضرورت نبوت از دیدگاه متکلمان (علم کلام)
علم کلام یکی از شاخه های علوم اسلامی است و متکلمان کسانی هستند که به توضیح اعتقادات دینی و دفاع از آنها می پردازند متکلم بزرگ شیعه سید مرتضی است. او معتقد است عقل آدمی قادر به تشخیص خوب و بد (حسن و قبح) برخی امور می باشد مثلاً می داند عدالت خوب است و نیز می داند ظلم و ستم بد است منتها عقل آدمی دارای محدودیتها و ناتوانی هایی است. نخستی این که کلیات اعمال را درک می نماید مثلاً می داند سپاس گذاری از خداوند خوب است اما جزئیات آنرا نمی داند یعنی این که با چه اعمالی از عهدة شکر او درآید. دوم این که گاهی عقل آدمی به خدمت عواطف و احساسات او درمی آید و دچار هوی و هوس می گردد لذا قادر نمی باشد خوب و بد همة امور را بیابد پس خداوندی که عالم به هر چیزی است و از محبوبیت های عقل آدمی آگاهی دارد. مددکاری آسمانی (انبیاء) می فرستد تا بدین وسیله آدمی از گردباد هوی و هوس خارج شود زیرا این ستارگان الهی تذکراتی را به شرح ذیل بیان می دارند نخست این که ای انسان بدان عمل صالح تو با منافع پایدار اخروی گره خورده است و نیز بدان که عمل زشت و قبیح تر با ضررهای هولناک اخروی پیوند خورده است سبب می گردد عواطف و احساسات آدمی به خدمت عقل او در آیند و او را از گردباد هوی و هوس نجات بخشند.
ضرورت نبوت از دیدگاه حکما
فلاسفه ای چون فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدار معتقدند که خداوند موجودات را علاوه بر آنکه هماهنگ و منظم خلق نموده و سوی مقصدی معلوم روان داشته است و آنها را خلق نکرده تا رهایشان سازد. لذا هر موجودی که منظم و هماهنگ آفریده شده به مقصدی درخور و متناسب با خلقتش روان می باشد لذا همة موجودات هدایت شده اند و این هدای، هدایت عامه می باش. دو مورد حیوانات همانطور که در سورة نحل آیه 68 آمده که خداوند به زنبور عسل وحی نموده لیکن هدایت از طریق غرایز انجام شده که به آن الهام غریزی یا الهان ربانی نیز می گویند. در خصوص جمادات نیز خداوند آنها را هدایت براساس قوانین مکانیکی جبری همچون جاذبه صورت گرفته است و اما در خصوص انسان از آنجایی که دارای دو جنبه از حیات است حیات حیوانی و روحانی متناسب با هر یک به گونه ای هدایت شده است و در بخش حیات حیوانی اش با حاکمیت غرایز و در بخش روحانی اش هدایتی تشریعی (فرستادن انبیاء) انجام گرفته چراکه روح آدمی فروغی از روح عرفانی است.
فواید دین
بدان که دین را دو فایده می باشد: نخست معرفت اخلاقی، دوم تربیت اخلاقی.
نقش دین در معرفت اخلاقی از آنجایی است که عقل آدمی قادر نیست خوب و بد همة اموری را که لازم دارد بدان (داوری اخلاقی کند) پس دین که همان داده های وحیانی می باشد و از علم مطلق الهی سرچشمه گرفته شده است داوری اخلاقی را بر همه امور را برای عقل ممکن می سازد.
نقش دین در تربیت اخلاقی فراوان است نخست از آنجایی که یکی از عناصر مهم در تربیت اخلاقی موعظه می باشد، موعظه فقط در پرتو آموزه های دینی از قبیل جاودانگی روح انسان و ناپایداری لذات دنیوی و توجه به مرگ و رستاخیز می باشد که در تربیت اخلاقی انسان فایده دارد. نقش دیگر دین در تربیت اخلاقی انسان تحویل اسوه ها و الگوهای برجسته اخلاقی است نقش دیگر دین در تربیت اخلاقی انسان ایجاد معنویت می باشد زیرا بحران زندگی بشر امروزی مسأله پوچی و بی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
سدها واثرات تخریبی آن برروی محیط زیست و انسان
چکیده:
از زمان های بسیار کهن تا به امروز احداث سد به عنوان یک راه حل منطقی و مناسب برای تامین آب جهت مصارف کشاورزی ، صنعت و شرب ، کنرل سیلاب ، تولید انرژی از نوع برقابی ، کنترل کیفی ، وغیره شناخته شده است . عملکرد این سازه های آبی به صورت اثرات اجتماعی ـ اقتصادی و اکولوژیکی به صور گوناگون ازجمله تولید غذا ، تامین انرژی ، جلوگیری از خطرات سیل و خسارات مالی و جانی ناشی از آن ، آشکار گردیده و در نهایت این منابع آبی موجب توسعه و ارتقای سطح زندگی جوامع بشری گردیده اند .
همانطور که می دانیم اگر در ساخت یک سد تمامی عوامل در جهت مثبت عمل نمایند ، این انتظارات به طور مشخص در قالب اهداف (( احداث سد )) گنجانیده شده است . در مناسب ترین حالت ، بدون تغییرات اکولوژیکی شگرف که منجر به انهدام و تخریب سیستم اکولوژیک گردد ، احداث سد مزایای بی شماری به همراه خواهد داشت .
در حالیکه ساخت و بهره برداری از هزاران سد که در طی 50 سال گذشته احداث شده اند نشان می دهد که طرح اینگونه منابع ذخیره آب همواره با موفقیت همراه نبوده و در پاره ای از مواقع موانع و مشکلاتی بروز نموده که اهداف اصلی از ساخت سد را به خطر انداخته است .
در مواردی به اهداف ساخت سد مانند : تامین آب ، تولید انرژی و غیره نیز دست می یابیم ، اما این سازه های آبی و دریاچه های آنها در هنگام ساخت و بهره برداری تغییرات نامناسب فیزیکی ، شیمیایی ، بیولوژیکی ، بهداشتی و نهایتا تغییرات شدید اکولوژیکی را در اقصی نقاط جهان پدید آورده اند .درین مطالعه سعی گردیده که ناهنجاریهای سد های معروف جهان از نظر زیست محیطی مورد بررسی قرار گیرد
واژه های کلیدی: سد ، محیط زیست ، ،تخریب محیط،انسان ناهنجاریهی زیست محیطی
مقدمه:
احداث سدهای ناموفق در گوشه و کنار جهان و پیامدهای ناخوشایند زیست محیطی آنها ، موجب گردیده که تجدید نظر کلی در مورد (( توسعه )) و (( اکولوژی )) به عمل آید و (( توسعه پایدار )) به عنوان مبنایی برای ارزیابی مسائل زیست محیطی مطرح گردد.
ازسوی دیگر ، استفاده از تجربه طرحهایی که تاکنون به انجام رسیده ، با همه موفقیتها ، مزایا و منافع و یا ناکامیها ، تخریبها و نابسامانیها ، می تواند چراغ راه آینده طراحان چنین سازه هایی باشد ، تا در هنگام طرح و احداث سد و در مدیریت برنامه ریزی اجرای آن ، همواره به صورت زنگ خطری در جهت بهتر و مناسب تر نمودن طراحی و انتخاب راهها و روشهای مناسب تر ساخت و اعمال برنامه ریزی و بهره برداری مناسب از آب ، کمک و یاری نماید . اگر روزی سد جاجرود تخریب شود چه بلایی به سر مردم ورامین خواهد آمد. در زیر به مسایل کلی زیست محیطی بعضی از سدها در نواحی مختلف جهان اشاره می گردد.
ناهنجاری های زیست محیطی سد ها در جهان: