لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
بررسی عوامل موثر بر ریسک اعتباری مشتریان حقوقی بانک(بررسی موردی بانک کشاورزی )
پونه روئین تن(
1- مقدمه
بررسی عملکرد اغلب کشورها بیانگر آن است که بین سرمایه گذاری و سطح پیشرفت اقتصادی رابطه تنگاتنگی وجود دارد، بدین معنی که کشورهایی که دارای الگوی کارآمدی در تخصیص سرمایه به بخشهای مختلف اقتصادی هستند، اغلب از پیشرفت اقتصادی و به تبع آن رفاه اجتماعی بالاتری برخوردار می باشند.
تجهیز و تخصیص منابع سرمایه گذاری به فعالیت های اقتصادی از طریق بازار مالی انجام میپذیرد که بازار اعتبارات بانکی جزئی از این بازار است. انجام این امر به عنوان اصلی ترین نقش بانک در بازار مالی، از طریق اعطای اعتبار به مشتریان صورت می گیرد. در این راستا یکی از موضوعات حائز اهمیت، بررسی و ارزیابی ریسک اعتباری ( یعنی احتمال قصور در بازپرداخت تسهیلات اعطایی از سوی مشتریان) می باشد. اندازه گیری این ریسک در میان ریسک هایی که بانک در حیطه وسیع عملکرد خود با آن روست از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و کاهش و کنترل آن به عنوان یکی از عوامل کلیدی اثر گذار بر بهبود فرایند اعطای اعتبار و نتیجتاً بر عملکرد بانکها مطرح و نقش اساسی در پایداری و بقای بانکها و موسسات مالی دارد.
از دلایل اهمیت سنجش این ریسک می توان به موارد زیر اشاره نمود:
امروزه همچنان یگانه عامل ورشکستگی بانکها ریسک اعتباری است. اگر مشتری به موقع تعهدات خود را بازپرداخت نکند این تسهیلات به صورت مطالبات معوق بانکی درآمده و این امر موجب اختلال در سیستم بانکی و در نتیجه در اقتصاد کشور می گردد.
اندازه گیری ریسک اعتباری با پیش بینی زیان های عدم بازپرداخت اعتبارات و ایجاد رابطه منطقی بین ریسک و بازده، امکان بهینه سازی ترکیب پرتفوی اعتباری، قیمت گذاری دارایی ها و تعیین سرمایه اقتصادی بانکها را به منظور کاهش هزینه های سرمایه ای و حفظ توان رقابتی، فراهم نموده و نوعی مزیت نسبی برای بانکها و موسسات اعتباری ایجاد خواهد کرد.
در کشور ایران از یک سو فعالیت بانکها بر اساس قانون بانکداری بدون ربا و براساس عقود اسلامی است لذا، نمی توان مرزی بین بازار پول و سرمایه قائل شد. از سوی دیگر با توجه به ساختار اقتصادی کشور، عملیات بازار سرمایه (بازار اوراق بهادار و سهام) و سایر شبکه های غیر بانکی و قراردادی، پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشته و بنابراین سهم قابل توجهی از سرمایه گذاری از طریق تامین مالی بازار بانکی انجام می گیرد بنابراین موفقیت بانکها در انجام این امور از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در نظام ربوی پس از پرداخت وام، ارتباط بانک با پول قطع شده و بانک بدون توجه به نوع فعالیت اقتصادی، اصل و فرع پول خود را مطالبه می کند، لذا با گرفتن ضمانت کافی، لزومی به ارزیابی دقیق از مشتری وجود ندارد ( و در صورتیکه ارزیابی انجام گیرد در راستای تسهیل مبادلات و انتخاب مشتریان بهتر است) حال آنکه در سیستم بانکداری اسلامی بانک شریک گیرنده تسهیلات در فعالیتهای اقتصادی بوده و عمدتاً سهم آورده فرد به عنوان ضمانت در نظر گرفته می شود. بنابراین با توجه به منابع مالکیتی- وکالتی ارزیابی توان بازپرداخت مشتری های بانک بسیار اهمیت دارد.
با توجه به موارد ذکر شده، آنچه برای بانک اهمیت دارد این است که قبل از اعطای تسهیلات به مشتریان، احتمال عدم بازپرداخت از سوی آنان را ارزیابی نموده و لذا گروهی را انتخاب کنند که مطمئن از ادای دین آنها در موعد مقرر باشند. انجام این امر بوسیله یک سیستم جامع، ساختار و معیار مناسب امکان پذیر می باشد. امروزه بانکها به طور وسیعی از مدلهای سنجش ریسک اعتباری برای تصویب و پرداخت وام های اعطایی استفاده می کنند و با استفاده از معیارهای عینی و اطلاعات حال وگذشته مشتری، در قالب تهیه انواع گزارش های اطلاعاتی و کارشناسی و اتخاذ تصمیم در ارکان اعتباری ذی صلاح، به اعتبارسنجی مشتریان می پردازند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
بررسی عوامل موثر بر ریسک اعتباری مشتریان حقوقی بانک(بررسی موردی بانک کشاورزی )
پونه روئین تن(
1- مقدمه
بررسی عملکرد اغلب کشورها بیانگر آن است که بین سرمایه گذاری و سطح پیشرفت اقتصادی رابطه تنگاتنگی وجود دارد، بدین معنی که کشورهایی که دارای الگوی کارآمدی در تخصیص سرمایه به بخشهای مختلف اقتصادی هستند، اغلب از پیشرفت اقتصادی و به تبع آن رفاه اجتماعی بالاتری برخوردار می باشند.
تجهیز و تخصیص منابع سرمایه گذاری به فعالیت های اقتصادی از طریق بازار مالی انجام میپذیرد که بازار اعتبارات بانکی جزئی از این بازار است. انجام این امر به عنوان اصلی ترین نقش بانک در بازار مالی، از طریق اعطای اعتبار به مشتریان صورت می گیرد. در این راستا یکی از موضوعات حائز اهمیت، بررسی و ارزیابی ریسک اعتباری ( یعنی احتمال قصور در بازپرداخت تسهیلات اعطایی از سوی مشتریان) می باشد. اندازه گیری این ریسک در میان ریسک هایی که بانک در حیطه وسیع عملکرد خود با آن روست از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و کاهش و کنترل آن به عنوان یکی از عوامل کلیدی اثر گذار بر بهبود فرایند اعطای اعتبار و نتیجتاً بر عملکرد بانکها مطرح و نقش اساسی در پایداری و بقای بانکها و موسسات مالی دارد.
از دلایل اهمیت سنجش این ریسک می توان به موارد زیر اشاره نمود:
امروزه همچنان یگانه عامل ورشکستگی بانکها ریسک اعتباری است. اگر مشتری به موقع تعهدات خود را بازپرداخت نکند این تسهیلات به صورت مطالبات معوق بانکی درآمده و این امر موجب اختلال در سیستم بانکی و در نتیجه در اقتصاد کشور می گردد.
اندازه گیری ریسک اعتباری با پیش بینی زیان های عدم بازپرداخت اعتبارات و ایجاد رابطه منطقی بین ریسک و بازده، امکان بهینه سازی ترکیب پرتفوی اعتباری، قیمت گذاری دارایی ها و تعیین سرمایه اقتصادی بانکها را به منظور کاهش هزینه های سرمایه ای و حفظ توان رقابتی، فراهم نموده و نوعی مزیت نسبی برای بانکها و موسسات اعتباری ایجاد خواهد کرد.
در کشور ایران از یک سو فعالیت بانکها بر اساس قانون بانکداری بدون ربا و براساس عقود اسلامی است لذا، نمی توان مرزی بین بازار پول و سرمایه قائل شد. از سوی دیگر با توجه به ساختار اقتصادی کشور، عملیات بازار سرمایه (بازار اوراق بهادار و سهام) و سایر شبکه های غیر بانکی و قراردادی، پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشته و بنابراین سهم قابل توجهی از سرمایه گذاری از طریق تامین مالی بازار بانکی انجام می گیرد بنابراین موفقیت بانکها در انجام این امور از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در نظام ربوی پس از پرداخت وام، ارتباط بانک با پول قطع شده و بانک بدون توجه به نوع فعالیت اقتصادی، اصل و فرع پول خود را مطالبه می کند، لذا با گرفتن ضمانت کافی، لزومی به ارزیابی دقیق از مشتری وجود ندارد ( و در صورتیکه ارزیابی انجام گیرد در راستای تسهیل مبادلات و انتخاب مشتریان بهتر است) حال آنکه در سیستم بانکداری اسلامی بانک شریک گیرنده تسهیلات در فعالیتهای اقتصادی بوده و عمدتاً سهم آورده فرد به عنوان ضمانت در نظر گرفته می شود. بنابراین با توجه به منابع مالکیتی- وکالتی ارزیابی توان بازپرداخت مشتری های بانک بسیار اهمیت دارد.
با توجه به موارد ذکر شده، آنچه برای بانک اهمیت دارد این است که قبل از اعطای تسهیلات به مشتریان، احتمال عدم بازپرداخت از سوی آنان را ارزیابی نموده و لذا گروهی را انتخاب کنند که مطمئن از ادای دین آنها در موعد مقرر باشند. انجام این امر بوسیله یک سیستم جامع، ساختار و معیار مناسب امکان پذیر می باشد. امروزه بانکها به طور وسیعی از مدلهای سنجش ریسک اعتباری برای تصویب و پرداخت وام های اعطایی استفاده می کنند و با استفاده از معیارهای عینی و اطلاعات حال وگذشته مشتری، در قالب تهیه انواع گزارش های اطلاعاتی و کارشناسی و اتخاذ تصمیم در ارکان اعتباری ذی صلاح، به اعتبارسنجی مشتریان می پردازند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 149 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مبانی نظام اعتباری
پیشگفتار
مفهوم نظام اعتباری
در تعریف نظام اعتباری عبارتست از مجموعهای از اصول و قواعد وضوابط در ارتاط ارگانیکو بهم پیوسته با یکدیگر و در راستای هدف یا اهداف مشخص. بر این اساس نظام اعبتاری سالم و کارآ، نظام اقتصادی نابسامان و نامطلوب رامتحول و کارا نموده و بالعکس نظام اعتباری ناسالم، نظام اقتصادی مطلوب را به بحران و تباهی میکشاند.
بعلاوه نظام بانکی و اعتباری تحت تاثیر نظام اقتصادی دارای جهت و گرایش مصرفی و یا تولیدی میباشد. و از طریق جلب و جذب منابع و اعطای آن اثرات مهمی بر حجم و نوع فعالیتهای اقتصادی و تنظیم روابط فی مابین بخشهای اقتصادی دارید. به همین لحاظ دولتها از طریق اتخاذ سیاستهای پولی و اعتباری در جهت حقق اهداف و سیاستهای اقتصادی مبادرت مینمایند.
تخصیص منابع:
اعطای تسهیلات بخش مهمی از عملیات هر بانک را شامل میشود که از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت میباشد درواقع رشد و توسعه اقتصادی بدون افزایش کمی عامل سرمایه، ممکن نیست و چون برای همه اشخاص مقدور نمیباشد که در تمامی مراحل فعالیتهای خود از امکانات و منابع مالی شخصی خود جهت تأمین نیازهای موجود استفاده نمایند، لذا ناگزیر به بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری روی میآورند.
بانکها با عملیات اعتباری خود موجبات انتقال منابع را از اشخاصی که مستقمیا مایل و یا قادر به مشارکت در ف عالیتهای اقتصادی نمیباشند، به اشخاصی که جهت انجام امور اقتصادی نیازمند به سرمایه میباشند فراهم میسازد که این امر موجب افایش تولید و ایجاد اشتغال در جامعه میشود.
اهداف نظام اعتباری در بانکداری بدون ربا:
1- استقرار نظام پولی و اعتباری برمبنای حق و عدل به منظور تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار
2- فعالیت در جهت تحقق اهداف، سیاستها و برنامههای اقتصادی دولت به وسیله ابزارهای پولی و اعتباری.
3- ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش تعاون عمومی و قرضالحسنه از طریق جذب وجوه و اندوختهها.
اصول نظام اعتباری در بانکداری بدون ربا:
1- اعطای تسهیلات توسط بانکها باید به ترتیبی صورت گیرد که اصل تسهیلات و سود مورد انتظام در صورت تحقق در مدت معینی قابل برگشت باشد.
2- نظارت بر نحوه مصرف و بازگشت تسهیلات اعطایی در جهت حسن اجرای قراردادهای منعقده.
ویژگیهای نظام اعیتاری در بانکداری بدون ربا:
1- اختصاص دادن تسهیلات اعطایی برای هر بخش اقتصادی با رعایت اولویتهای تعیین شده، در سیاستهای اقتصادی (تخصیص بخشی)
2- هدایت، کنترل و نظارت بر مصرف تسهیلات
3- سیال بودن منابع بانکی (بازگشت و بدون وقفه سرمایه)
4- سودآوری مطلوب، براساس وجود تنوع در بخشهای مختلف اقتثادس و در نتیجه کاهش ریسک سرمایهگذاری.
5- کاهش احتمال زیان در بانکداری بدونربا نسبت به بانکداری کلاسیک به دلیل تقسیم سود حاصل از فعالیتهای اعتباری.
6- توزیع درآمد میان بانکو استفاده کنندگان از تسهیلات.
7- اخذ تأمین کافی به عنوان وثیقه.
تقسیم بندی تسهیلات اعطایی در نظام بانکداری بدون ربا براساس نوع فعالیت اقتصادی
بانک به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش فعالیت بخشهای مختلف تولیدی، بازرگانی و خدماتی نسبت به تامین بخشی از سرمایه و یا منابع مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی مبارت مینماید که با توجه به نوع فعالیت متقاضی، روشهای تخصیص تسهیلات متفاوت و به شرح جدول ذیل است.
ردیف
نوع فعالیت اقتصادی
انواع روشهای اعطایی تسهیلات
1
بخش مسکن و ساختمان
1) سرمایهگذاری مستقیم
2) مشارکت حقوقی
3) مشارکت مدنی
4) فروش اقساطی
5) اجاره شرط تملیک
6) جعاله
7) قرضالحسنه
2
بخش صنعت و معدن
1) سرمایهگذاری مستقیم
2) مشارکت حقوقی
3) مشارکت مدنی
4) فروش اقساطی
5) سلف
6) قرضالحسنه
7) اجاره به شرط تملیک
8) جعاله
3
بخش خدمات
1) اجاره به شرط تملکی
2) قرضالحسنه
3) مشارکت مدنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 149 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مبانی نظام اعتباری
پیشگفتار
مفهوم نظام اعتباری
در تعریف نظام اعتباری عبارتست از مجموعهای از اصول و قواعد وضوابط در ارتاط ارگانیکو بهم پیوسته با یکدیگر و در راستای هدف یا اهداف مشخص. بر این اساس نظام اعبتاری سالم و کارآ، نظام اقتصادی نابسامان و نامطلوب رامتحول و کارا نموده و بالعکس نظام اعتباری ناسالم، نظام اقتصادی مطلوب را به بحران و تباهی میکشاند.
بعلاوه نظام بانکی و اعتباری تحت تاثیر نظام اقتصادی دارای جهت و گرایش مصرفی و یا تولیدی میباشد. و از طریق جلب و جذب منابع و اعطای آن اثرات مهمی بر حجم و نوع فعالیتهای اقتصادی و تنظیم روابط فی مابین بخشهای اقتصادی دارید. به همین لحاظ دولتها از طریق اتخاذ سیاستهای پولی و اعتباری در جهت حقق اهداف و سیاستهای اقتصادی مبادرت مینمایند.
تخصیص منابع:
اعطای تسهیلات بخش مهمی از عملیات هر بانک را شامل میشود که از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت میباشد درواقع رشد و توسعه اقتصادی بدون افزایش کمی عامل سرمایه، ممکن نیست و چون برای همه اشخاص مقدور نمیباشد که در تمامی مراحل فعالیتهای خود از امکانات و منابع مالی شخصی خود جهت تأمین نیازهای موجود استفاده نمایند، لذا ناگزیر به بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری روی میآورند.
بانکها با عملیات اعتباری خود موجبات انتقال منابع را از اشخاصی که مستقمیا مایل و یا قادر به مشارکت در ف عالیتهای اقتصادی نمیباشند، به اشخاصی که جهت انجام امور اقتصادی نیازمند به سرمایه میباشند فراهم میسازد که این امر موجب افایش تولید و ایجاد اشتغال در جامعه میشود.
اهداف نظام اعتباری در بانکداری بدون ربا:
1- استقرار نظام پولی و اعتباری برمبنای حق و عدل به منظور تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار
2- فعالیت در جهت تحقق اهداف، سیاستها و برنامههای اقتصادی دولت به وسیله ابزارهای پولی و اعتباری.
3- ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش تعاون عمومی و قرضالحسنه از طریق جذب وجوه و اندوختهها.
اصول نظام اعتباری در بانکداری بدون ربا:
1- اعطای تسهیلات توسط بانکها باید به ترتیبی صورت گیرد که اصل تسهیلات و سود مورد انتظام در صورت تحقق در مدت معینی قابل برگشت باشد.
2- نظارت بر نحوه مصرف و بازگشت تسهیلات اعطایی در جهت حسن اجرای قراردادهای منعقده.
ویژگیهای نظام اعیتاری در بانکداری بدون ربا:
1- اختصاص دادن تسهیلات اعطایی برای هر بخش اقتصادی با رعایت اولویتهای تعیین شده، در سیاستهای اقتصادی (تخصیص بخشی)
2- هدایت، کنترل و نظارت بر مصرف تسهیلات
3- سیال بودن منابع بانکی (بازگشت و بدون وقفه سرمایه)
4- سودآوری مطلوب، براساس وجود تنوع در بخشهای مختلف اقتثادس و در نتیجه کاهش ریسک سرمایهگذاری.
5- کاهش احتمال زیان در بانکداری بدونربا نسبت به بانکداری کلاسیک به دلیل تقسیم سود حاصل از فعالیتهای اعتباری.
6- توزیع درآمد میان بانکو استفاده کنندگان از تسهیلات.
7- اخذ تأمین کافی به عنوان وثیقه.
تقسیم بندی تسهیلات اعطایی در نظام بانکداری بدون ربا براساس نوع فعالیت اقتصادی
بانک به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش فعالیت بخشهای مختلف تولیدی، بازرگانی و خدماتی نسبت به تامین بخشی از سرمایه و یا منابع مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی مبارت مینماید که با توجه به نوع فعالیت متقاضی، روشهای تخصیص تسهیلات متفاوت و به شرح جدول ذیل است.
ردیف
نوع فعالیت اقتصادی
انواع روشهای اعطایی تسهیلات
1
بخش مسکن و ساختمان
1) سرمایهگذاری مستقیم
2) مشارکت حقوقی
3) مشارکت مدنی
4) فروش اقساطی
5) اجاره شرط تملیک
6) جعاله
7) قرضالحسنه
2
بخش صنعت و معدن
1) سرمایهگذاری مستقیم
2) مشارکت حقوقی
3) مشارکت مدنی
4) فروش اقساطی
5) سلف
6) قرضالحسنه
7) اجاره به شرط تملیک
8) جعاله
3
بخش خدمات
1) اجاره به شرط تملکی
2) قرضالحسنه
3) مشارکت مدنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
این احتمال وجود دارد که بسیاری از منابع اعتباری در دسترس برای مصرف کنندگان در دهه 1980 ممکن است بر گسترش آن تاثیر گذاشته باشد. با این وجود ضروری است تا بپذیریم که افزایش در رقم فراهم آوران منابع اعتباری ضرورتاً منجر به افزایش خودبخود در جذب تسهیلات نمیشود. یک پیش شرط در خصوص رشد اعتبارات مشتری، قابلیت پذیرش مشتری میباشد. فورتسکیو مسئله فوق را اینگونه توصیف نموده است:
اشیاء تغییر یافتهاند چرا که شاید زنان خانهدار شمال بریتانیا بدلیل اعتبارات مشکوک سعی نمودن از ماشین لباسشویی که همسرانشان بصورت قسطی خریداری نمودند استفاده نکنند تا زمانی که آخرین پرداخت صورت گیرد. این نوع گرایش اکنون به تمایلات آمریکایی نزدیک میباشد. من ترجیح میدهد از خودرویی استفاده نمایم که برای آن هزینهای متقبل نشوم بدین ترتیب هزینه آن برای خودرویی صرف میشود که ؟؟ همسرم با آرامش خاطر رانندگی میکند.
یک نکته مشابه در این جا توسط لویس مطرح شده است (43: 1982) زمانیکه او گرایشات خود را در این خصوص نمایان ساخته و انگیزههای مربوط به وام گرفتن نیز که تا حد وسیعی تغییر یافته است. وام گرفتن بنظر میرسد در این جا یک اقدام توأم با شرمندگی، پذیرش ضعف و مدارک مربوط به فقدان محدودیت بحساب نمیآید. یکی از دلایل عمدهای که لویس در خصوص افزایش اعتبار ذکر نمود آن است که مشتریان احساس امینت مالی بیشتری به دلیل ارائه مزایای بیمه بیکاری، مستمری و سایر کمکهای مالی میکنند. یک توصیف مشابه که در این جا توسط دورنمای فراهم آورنده خدمات مالی بدست آمده است توسط راسل توسعه یافته است. (1975). او بحث نمود که سطوح بالای استخدام، از طریق دخالت دولت در امور پولی و خط مشی مالی، بانکها را قادر میسازد تا به مشتریان برای پرداختهایشان اعتماد نمایند. تاکنون بحث ما بر اعتبار مشتری متمرکز بوده است. با این وجود، بیشتر مباحث اخیر با افزایش بدهی مشتری مرتبط میباشند. در حالیکه ما میبایست کل اشکال اعتبارات را در حکم بدهی محاسبه نماییم. بیشتر مشتریان مشکلات چندانی در عمل بر اساس قراردادهای اعتباریشان ندارند. در اینجا میبایست میان میزان اعتبار و بدهی تمایز قایل شد. بدهی دلالت بر این دارد که افراد نسبت به مشکلات مالی که از طریق دیون معوقه و غفلت شکل میگیرد متعهد هستند. گزارش شورای ملی مشتریان در سال 1989 بیان میدارد که خانوادههای انگلیسی بزرگترین مقروضین در اروپا محسوب میشوند چرا که آنها 20 درصد بدهی در مقایسه با شرکای فرانسوی و آلمانی را دارا هستند. میتوان گفت آنها سه برابر مردم ایتالیا و هلند بدهی دارند. بریتانیا اساساً دارای نرخ بهره بالاتری برای وام گرفتن در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی میباشند. بالاترین نرخ بهره در بریتانیا نزدیک به بیست برابر بالاتر از سایر کشورهای اروپایی است. تعداد خانوادههایی که در سطح بالای قادر به پرداخت بدهیهایشان نبودند نیز در سطح وسیعی افزایش گسترده را در سراسر دهه 1980 نشان میدهد که از 3/1 میلیون در سال 1981 به 2 میلیون در سال 1989 رسیده است.
یک سری از یافتهها حکایت از افزایش در میزان بدهی مشتریان دارد. برت مود و کمپسون بر این تاکید داشتهاند که آنها دو طبقه عمده را در این خصوص مطرح ساختهاند. از یک طرف در این جا مقروضین قرار دارند که دلایل آنها فقر و تغییر شرایط زندگی است و از طرف دیگر افرادی هستند که قادر به انجام مدیریت پولی نمیباشند.
نتایج انتخابی در این جا بر بستانکار متمرکز میباشد که یک دورنمای بزرگتری را برای فعالیتهای موسسات مالی در نظر میگیرد. مطابق با این نوع ارزیابی، موسسات مالی مسئول افزایش بدهی هستند. زیرا آنها باعث تشویق در جهت تعهدات اضافی میشوند که این مسئله نیز میزان پرداختهای اضافی را افزایش داده و برنامههای نامناسب در زمینه پرداختهای قسطی را به همراه دارد. در حقیقت، فرایند بدست آوردند اعتبار تا حدی شکل غیر رسمی را بخود گرفته است که معمولاً یک مطلوبیت کذایی و اغوا کننده را به همراه دارد. آن یک کیفیت ناشناختهای را داراست که متقاضی را قادر میسازد تا صرفاً یک فرم درخواست را پر نمایند. در نتیجه درجهبندی ارائه سطح گسترده اعتبارات ارزیابی سطح مصاحبه با مدیر بانک یا سایر افراد ذیربط کاری اضافی شده است و افزایش در سطح اعتبار و بدهی از دهه 1980 در بریتانیا سیر صعودی داشته است. با این وجود سطح اعتبار مشتری به شکل وامهای سقفی و موجودی کارتهای اعتباری به عنوان نوک کوه یخ در رابطه با کل مقدار اعتبار گسترش یافته توسط موسسات مالی وجود دارد. کارتهای اعتباری و وامهای شخصی تنها برای 15 درصد از وام های شخصی را شامل میشود. بزرگترین اقلام اعتبار برای بیشتر افراد همان هزینههای مربوط به مناقصه میباشد. در بخش بعدی، گسترش فاینانس مناقصه، از طریق افزایش در سطح مالکیت خانه بدست خواهد آمد.
دموکراسی مالکیت دارای؟ سطح رشد مالکیت خانه در دهه 1980
محاسبات مربوط به مالکیت خانه تقریباً تا 65 درصد از شرایط مربوط به خانهدار شدن در بریتانیا را شامل میشود. این درجه با 43 درصد در آلمان غربی، 85 درصد در اسپانیا، 51 درصد در فرانسه مقایسه میشود (اپوانس 1988، هولمز 1992). مالکیت خانه در بریتانیا در طول دهه 1980 در خصوص نسبت افرادی که صاحب خانه میشوند و در خصوص ارزش گرو (رهن) وام داده شده به خریداران افزایش یافته است. دلایل مربوط به افزایش مالکیت خانه همواره مورد بحث میباشد.
مطابقت کنندهها در ساندرز (1990) و نمونه مربوط به مالکان خانه در چهار مورد در بریتانیا در سال 1987 نشان دادند که چرا آنها بعنوان مالکان- مستأجران خانه انتخاب شدند. با این وجود، بندرت میتواند دلایل ذکر شده را بصورت مستقل از سطح مالکیت خانه در نظر گرفت و نیز این که دارایی بعنوان دارایی ارزشمند با توجه به کسب سرمایه قابل توجه مد نظر قرار داد.
تا حدی میتوان گفت افزایش اخیر در مالکیت خانه از طریق خصوصی سازی خانههای دولتی قابل توصیف میباشد. حق خریداری مسکن با منبع موثق داخلی بعنوان نتیجه قانون مسکن سال 1980 محسوب میشود و قانون حق مستاجر (اسکاتلند) 1980، این نگرش را در میان مستاجران بوجود آورد که آنها میتوانند جهت ؟؟ شرایط اجاره از یک دوره حداقل سه ساله استفاده نمایند. به دنبال قانون کنترل ساختمان و مسکن، سال 1985 دوره ارزیابی به دو سال کاهش یافت. بین سالهای 1980 و 1982، فروش منبع داخلی و مسکن ؟؟ از رقم 93000 به 228000 بطور نسبی افزایش یافت در طول دوره مازاد فروش دهه 1980 تثبیت شد. اما این فرایند با مقدار متوسط 000/100 در سال در مقایسه با 000/30 در دهه 1970 باقی ماند. حتی در طول دور رکود در اواخر دهه 1980، طرح خانهداری ملکی 1989، نشان داد که 12 درصد از ؟؟ داخلی مستأجران به شکل فعال برای خرید مسکن شخصی