حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

پاورپوینت در مورد تئوری های اخلاقی

پاورپوینت در مورد تئوری های اخلاقی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 25 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

تئوری های اخلاقی

دکتر حمیدرضا نمازی

مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

اخلاق پزشکی

اخلاق کاربردی

اخلاق حرفه ای

اخلاق سازمانی

اخلاق بازاریابی

...

دو رویکرد به اخلاق پزشکی

مدیریت منابع انسانی (اخلاق پزشکی همان اخلاق پزشکان است)

مدیریت استراتژیک (اخلاق پزشکی فراتر از اخلاق پزشکان است)

ممیزی اخلاقی قانون

ممیزی اخلاقی منابع انسانی

ممیزی اخلاقی ساختار

ممیزی اخلاقی تکنولوژی

پیشینه اخلاق حرفه ای در ایران

گل نبشته های تخت جمشید

فتوت نامه ها

بر سر گنج



خرید و دانلود پاورپوینت در مورد تئوری های اخلاقی


تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

خصوصیات اخلاقی

انسان یک موجود اخلاقی است و اخلاق به صفات و افعال زشت و زیبا اطلاق می شود و گاهی صرفاً در مورد اخلاق و صفات نیک بکار می رود. انسانها دارای یک جوهر قدسی هستند که از آن اموری مطلوب و خواستنی به نام ارزش تراوش می شود او را به عنوان یک موجود اخلاقی نمودار می سازد که سایر جانداران از آن بی بهره اند.

توانایی

یکی از ابعاد وجود آدمی قدرت یا توانایی است قدرت به معنای عام یعنی هر گونه نیرویی که می تواند مبدا و منشا کامل هر اثری شود و به معنای خاص قدرت عبارت از توانایی بر انجام کاری با آگاهی و آزادی می باشد. همچنین قدرت یا توانایی شامل قدرت فیزیکی یا مادی است که در همه موجودات انسان و غیره انسان وجود دارد. قدرت غیرمادی نظیر قوا و کیفیات گوناگون نفسانی مانند علم تمایل و غیره خاص انسان است.

تغییر پذیری شخصیت انسان

یکی دیگر از ویژگیهای انسان قابلیت شکل گیری گوناگون شخصیت است انسان به گونه ای آفریده شده است که می تواند با آگاهی و آزادی در محدوده ای نسبتاً گسترده راه خویش را برگزیند و در همان راه منتخب خود شخصیت و هویت فکری اخلاقی و فرهنگی خویش را شکل دهد.

تواناییهای بالقوه و بالفعل

لغت sterngth به معنای توانائی، استبداد، قدرت، نیرو، قوه و دوام به کار برده می شود و لغت potentiality به معنای عامل بالقوه ذخیره پنهان دارای استعداد نهانی می باشد. قرآن انسان را موجودی می داند که هنگام زاده شدن دارای فطرتی است بالقوه او بالقوه دارای همه کمالات است که می تواند اگر خودش بخواهد بخواهد به آنها فعلیت دهد و این بستگی به شناخت خودش دارد.

تواناییهای گوناگون انسان

قوه و نیروه عاملی که اثری از آن ناشی می شود. هر موجودی از موجودات جهان منشا یک چند خاصیت و اثر هستند انسان قادر است و توانایی دارد که در برابر میلهای درونی خودایستادگی کند و فرمان آنها را اجرا نکند. این توانایی را انسان به حکم یک نیروی دیگر دارد که از آن به اراده تعبیر می شود. و به نوبه خود تحت فران عقل است یعنی عقل تشخیص می دهد و اراده انجام می دهد. پس از آنچه گذشت روشن می شود که انسان از دو جهت یک سلسله توانایی ها دارد که سایر جانداران ندارند: یکی از جهت اینکه در انسان یک سلسله میلها و جاذبه های معنوی وجود دارد که در سایر جانداران وجود ندارد. این جاذبه ها به انسان امکان می دهد که دائره فعالیت خویش را از حدود مادیات توسعه دهد و تا افق عالی معنویات بکشاند ولی سایر جاندارها از زندان مادیات نمی توانند خارج شوند و دیگر از آن جهت که انسان به نیروی عقل و اراده مجهز است و قادر است در مقابل میلها مقاومت و ایستادگی کند.

انسان یک موجود آزاد، توانا و انتخابگر و صاحب اختیار است تاکید قرآن در مورد انسان بر این است که انسان خویشتن را آنچنانکه هست بشناسد و مقام و موقع خود را در عالم وجود درک کند و هدف از این شناختن و درک کردن این است که خود به مقاوم والایی که شایسته آن است برساند تحقیق و جستجوی دقیق و علمی در مورد تواناییها اولین بار در آمریکا در سال 1960 در دانشگاه در دانشگاه یوتا انجام شد و کار نخستین بر اساس نظریه های افرادی چون مازلو، مورفی، فروم بنا نهاده شده بود آنها کار تحقیق را بر روی 18 گروه آزمایش که افرادی سالم و طبیعی و در گروههای سنی مختلف بودند انجام دادند. آنها پس از این تحقیقات به این نتیجه رسیدند که انسانها دارای توانایی های بالقوه زیادی هستند اما این توانایی ها را نشناخته و به مرحله عمل در نمی آورند و بیشتر به ضعف ها و مشکلات خود آگاه هستند و هیچگونه کاوشی در مورد قدرتهای خود نمی کنند انسان خود نمی داند که دارای چه استعدادها و توانایی است. قدرت های نهفته و غیر قابل استفاده در انسان زیاد است که تواناییهای بالقوه او را تشکیل می دهد و اغلب افراد از حداقل قدرتهای موجود خود استفاده می کنند. اگر بدانیم که چه کارها می توانیم انجام دهیم نگرش و اعتمادمان به خودمان تغییر می کند در مورد بیماران این امر نیز صحت دارد آگاهی بیمار از تواناییهای خویش می تواند برای او آینده ساز باشد.

شناخت و کشف تواناییها می تواند: برخودپندار، خودانگاره و عزت نفس اثر بگذارد باعث گردد تا بیمار از ارزشها و لیاقتهای خودآگاه شده و در نتیجه ارزش از خود بالا رود و در نتیجه تمام این عوامل باعث می شود که بیمار انرژی روانی و نیروی تازه در جهت بهبودی و سلامتی خود در حال آینده بیابد. هربرت اتو گروهی از تواناییهای انسان را به شرح زیر تقسیم بندی کرده است.

1- نمایشگر ورزشها و فعالیت های شبیه به آن

اگر فردی علاقمند به دیدن ورزشها و یا فعالیتهایی است که قبلاً نیز در آن شرکت کرده از آنها لذت می برده است و با دیدن این حالت شادی و لذت به او دست می دهد و این یکی از قدرتهای انسان است که می تواند از این طریق انرژی و نیروی خود را در راه صحیح بکار گیرد.

2- شرکت در فعالیتها و ورزشها

در این توانایی فرد انرژی خود را در جهت سلامتی و بهبودی خود بکار می گیرد و قادر است در فعالیتهای ورزشی، بدن سازی، فعالیتهای توانبخشی و فیزیکی شرکت کند. با شناخت این توانایی می توان برنامه های درمانی بهتری برای آینده بیمار تدارک دید.

3- مشغولیت های ذوقی و کارهای دستی

شرکت موثر در کارهای دستی و انجام بعضی از فعالیتهای ذوقی و ابتکار در کارها و به پایان رساندن آن از تواناییهای دیگر انسان است.

4- ارائه هنرها

علایق فعلی با گذشته بیمار در زمینه نوشتن، نقاشی، مجسمه سازی و شعر گفتن، گوش دادن به موسیقی و لذت بردن از آن از جمله قدرتهای دیگر انسان است که با شناخت هر یک از این تواناییها می توان به بیمار در جهت بالا بردن اعتماد به نفس توانبخشی و کارهای درمانی استفاده کرد.

5- حفظ وضعیت سلامت بدن

علاقه و اهمیت به حفظ سلامتی، تندرستی و بهداشت بدن و توانایی در برقراری رژیم های خاص و حتی اهمیت به شرکت در برنامه های درمانی خود جهت بهبودی از تواناییهای دیگر انسان است.

6- تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش

توانایی یاددهی و یادگیری در حرفه و یا کار خاص، لذت بردن از کار و یادگیری، توانایی خودآموزی، علاقه به تحصیل و آموختن مطالب تازه، آموزش تکنیک های مختلف از جمله این تواناییهاست.

7- کار، شغل و حرفه

موفقیت در کار شغل و حرفه، انجام دادن و لذت بردن در کار و احساس غرور در کار و انجام وظیفه به نحو احسن، تلاش برای بدست آوردن مقام و رتبه از تواناییهای انسان است.

8- استعداد خاص

علاقه به خرید، فروش چیزها، استعداد در ریاضیات توانایی فیکس کردن قطعات مکانیکی، مورد توجه قرار گرفتن از طرف مردم و تأثیر گذاشتن روی دیگران از جمله قدرتهای خاص انسان است.

9- تواناییهای مربوط به خانواده

توانایی همسر بودن، بچه داشتن و ارتباط سالم با اعضای خانواده، مانند پدر و مادر و شوهر، عشق ورزیدن به خانواده و درک و فهم آنها ارتباط با دیگر اعضای فامیل و اقوام از جمله این توانایی است.

10- تواناییهای عقلانی



خرید و دانلود تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی 13 ص


تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

خصوصیات اخلاقی

انسان یک موجود اخلاقی است و اخلاق به صفات و افعال زشت و زیبا اطلاق می شود و گاهی صرفاً در مورد اخلاق و صفات نیک بکار می رود. انسانها دارای یک جوهر قدسی هستند که از آن اموری مطلوب و خواستنی به نام ارزش تراوش می شود او را به عنوان یک موجود اخلاقی نمودار می سازد که سایر جانداران از آن بی بهره اند.

توانایی

یکی از ابعاد وجود آدمی قدرت یا توانایی است قدرت به معنای عام یعنی هر گونه نیرویی که می تواند مبدا و منشا کامل هر اثری شود و به معنای خاص قدرت عبارت از توانایی بر انجام کاری با آگاهی و آزادی می باشد. همچنین قدرت یا توانایی شامل قدرت فیزیکی یا مادی است که در همه موجودات انسان و غیره انسان وجود دارد. قدرت غیرمادی نظیر قوا و کیفیات گوناگون نفسانی مانند علم تمایل و غیره خاص انسان است.

تغییر پذیری شخصیت انسان

یکی دیگر از ویژگیهای انسان قابلیت شکل گیری گوناگون شخصیت است انسان به گونه ای آفریده شده است که می تواند با آگاهی و آزادی در محدوده ای نسبتاً گسترده راه خویش را برگزیند و در همان راه منتخب خود شخصیت و هویت فکری اخلاقی و فرهنگی خویش را شکل دهد.

تواناییهای بالقوه و بالفعل

لغت sterngth به معنای توانائی، استبداد، قدرت، نیرو، قوه و دوام به کار برده می شود و لغت potentiality به معنای عامل بالقوه ذخیره پنهان دارای استعداد نهانی می باشد. قرآن انسان را موجودی می داند که هنگام زاده شدن دارای فطرتی است بالقوه او بالقوه دارای همه کمالات است که می تواند اگر خودش بخواهد بخواهد به آنها فعلیت دهد و این بستگی به شناخت خودش دارد.

تواناییهای گوناگون انسان

قوه و نیروه عاملی که اثری از آن ناشی می شود. هر موجودی از موجودات جهان منشا یک چند خاصیت و اثر هستند انسان قادر است و توانایی دارد که در برابر میلهای درونی خودایستادگی کند و فرمان آنها را اجرا نکند. این توانایی را انسان به حکم یک نیروی دیگر دارد که از آن به اراده تعبیر می شود. و به نوبه خود تحت فران عقل است یعنی عقل تشخیص می دهد و اراده انجام می دهد. پس از آنچه گذشت روشن می شود که انسان از دو جهت یک سلسله توانایی ها دارد که سایر جانداران ندارند: یکی از جهت اینکه در انسان یک سلسله میلها و جاذبه های معنوی وجود دارد که در سایر جانداران وجود ندارد. این جاذبه ها به انسان امکان می دهد که دائره فعالیت خویش را از حدود مادیات توسعه دهد و تا افق عالی معنویات بکشاند ولی سایر جاندارها از زندان مادیات نمی توانند خارج شوند و دیگر از آن جهت که انسان به نیروی عقل و اراده مجهز است و قادر است در مقابل میلها مقاومت و ایستادگی کند.

انسان یک موجود آزاد، توانا و انتخابگر و صاحب اختیار است تاکید قرآن در مورد انسان بر این است که انسان خویشتن را آنچنانکه هست بشناسد و مقام و موقع خود را در عالم وجود درک کند و هدف از این شناختن و درک کردن این است که خود به مقاوم والایی که شایسته آن است برساند تحقیق و جستجوی دقیق و علمی در مورد تواناییها اولین بار در آمریکا در سال 1960 در دانشگاه در دانشگاه یوتا انجام شد و کار نخستین بر اساس نظریه های افرادی چون مازلو، مورفی، فروم بنا نهاده شده بود آنها کار تحقیق را بر روی 18 گروه آزمایش که افرادی سالم و طبیعی و در گروههای سنی مختلف بودند انجام دادند. آنها پس از این تحقیقات به این نتیجه رسیدند که انسانها دارای توانایی های بالقوه زیادی هستند اما این توانایی ها را نشناخته و به مرحله عمل در نمی آورند و بیشتر به ضعف ها و مشکلات خود آگاه هستند و هیچگونه کاوشی در مورد قدرتهای خود نمی کنند انسان خود نمی داند که دارای چه استعدادها و توانایی است. قدرت های نهفته و غیر قابل استفاده در انسان زیاد است که تواناییهای بالقوه او را تشکیل می دهد و اغلب افراد از حداقل قدرتهای موجود خود استفاده می کنند. اگر بدانیم که چه کارها می توانیم انجام دهیم نگرش و اعتمادمان به خودمان تغییر می کند در مورد بیماران این امر نیز صحت دارد آگاهی بیمار از تواناییهای خویش می تواند برای او آینده ساز باشد.

شناخت و کشف تواناییها می تواند: برخودپندار، خودانگاره و عزت نفس اثر بگذارد باعث گردد تا بیمار از ارزشها و لیاقتهای خودآگاه شده و در نتیجه ارزش از خود بالا رود و در نتیجه تمام این عوامل باعث می شود که بیمار انرژی روانی و نیروی تازه در جهت بهبودی و سلامتی خود در حال آینده بیابد. هربرت اتو گروهی از تواناییهای انسان را به شرح زیر تقسیم بندی کرده است.

1- نمایشگر ورزشها و فعالیت های شبیه به آن

اگر فردی علاقمند به دیدن ورزشها و یا فعالیتهایی است که قبلاً نیز در آن شرکت کرده از آنها لذت می برده است و با دیدن این حالت شادی و لذت به او دست می دهد و این یکی از قدرتهای انسان است که می تواند از این طریق انرژی و نیروی خود را در راه صحیح بکار گیرد.

2- شرکت در فعالیتها و ورزشها

در این توانایی فرد انرژی خود را در جهت سلامتی و بهبودی خود بکار می گیرد و قادر است در فعالیتهای ورزشی، بدن سازی، فعالیتهای توانبخشی و فیزیکی شرکت کند. با شناخت این توانایی می توان برنامه های درمانی بهتری برای آینده بیمار تدارک دید.

3- مشغولیت های ذوقی و کارهای دستی

شرکت موثر در کارهای دستی و انجام بعضی از فعالیتهای ذوقی و ابتکار در کارها و به پایان رساندن آن از تواناییهای دیگر انسان است.

4- ارائه هنرها

علایق فعلی با گذشته بیمار در زمینه نوشتن، نقاشی، مجسمه سازی و شعر گفتن، گوش دادن به موسیقی و لذت بردن از آن از جمله قدرتهای دیگر انسان است که با شناخت هر یک از این تواناییها می توان به بیمار در جهت بالا بردن اعتماد به نفس توانبخشی و کارهای درمانی استفاده کرد.

5- حفظ وضعیت سلامت بدن

علاقه و اهمیت به حفظ سلامتی، تندرستی و بهداشت بدن و توانایی در برقراری رژیم های خاص و حتی اهمیت به شرکت در برنامه های درمانی خود جهت بهبودی از تواناییهای دیگر انسان است.

6- تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش

توانایی یاددهی و یادگیری در حرفه و یا کار خاص، لذت بردن از کار و یادگیری، توانایی خودآموزی، علاقه به تحصیل و آموختن مطالب تازه، آموزش تکنیک های مختلف از جمله این تواناییهاست.

7- کار، شغل و حرفه

موفقیت در کار شغل و حرفه، انجام دادن و لذت بردن در کار و احساس غرور در کار و انجام وظیفه به نحو احسن، تلاش برای بدست آوردن مقام و رتبه از تواناییهای انسان است.

8- استعداد خاص

علاقه به خرید، فروش چیزها، استعداد در ریاضیات توانایی فیکس کردن قطعات مکانیکی، مورد توجه قرار گرفتن از طرف مردم و تأثیر گذاشتن روی دیگران از جمله قدرتهای خاص انسان است.

9- تواناییهای مربوط به خانواده

توانایی همسر بودن، بچه داشتن و ارتباط سالم با اعضای خانواده، مانند پدر و مادر و شوهر، عشق ورزیدن به خانواده و درک و فهم آنها ارتباط با دیگر اعضای فامیل و اقوام از جمله این توانایی است.

10- تواناییهای عقلانی



خرید و دانلود تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی 13 ص


تحقیق در مورد خوش اخلاقی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

  خوش اخلاقی در زندگی آثار زیادی در پی خواهد داشت که عبارتست از :

1 – ایجاد انس و محبت 2 – از بین رفتن زمینه های اختلاف* ایجاد انس و محبت : یکی از آثار خوش اخلاقی در زندگی ایجاد انس و محبت است، وقتی پدر و مادر در زندگی و مهمتردر محیط خانواده از اخلاق خوش برخوردار باشند، زندگی را برای یکدیگر خوش آیند می سازند، صلح و آرامش را در زندگی ایجاد می شود و در نتیجه افراد با یکدیگر انس زیاد پیدا کرده و به یکدیگر محبت و عشق می ورزند. امام علی (علیه السلام)می فرمایند : خوش خلق باش که برایت محبت جذب می کند. امام علی (علیه السلام)می فرمایند : در اثر نرم خویی، دیگران با انسان مأنوس می شوند.  

  • از بین رفتن اختلافات :

به طور کل در زندگی، انسان با رفتارهایی رو به رو می شود که در بعضی اوقات میل اوست که در نتیجه، تشکر و قدردانی وی را می طلبد و در بعضی اوقات مطابق با میل او نمی باشد که در نتیجه می بایت با خوش اخلاقی آن را اصلاح کرد نه اینکه در مقابل آن واکنش بد نشان داد که نتیجه آن رفتارهای بدتر خواهد بود.انسانی که خوش اخلاق باشد، با رفتارش می تواند دیگران را اصلاح کند و اختلافات زیادی را حل و فصل بنماید.• امام علی (علیه السلام)می فرمایند : با خوش اخلاقی، زندگی شیرین و نیکو می شود.

• امام علی (علیه السلام)می فرمایند : هر کس اخلاقش نیکو شود، زندگی اش پاک و نیکو می شود.

امام باقر علیه‏السلام فرمود: در بنی اسرائیل مرد عاقل متمولی بود که یک زن عفیفه داشت و از او پسری شبیه به خود داشت و یک زن غیرعفیفه داشت از او هم دو پسر داشت. چون وقت احتضارش رسید گفت: اموال من مال یکی از شماها باشد.چون از دنیا رفت آن سه پسر هر یک مدعی شدند که پدر مالش را به او داده، و با یکدیگر مخاصمه کردند، پس ترافع نمودند خدمت قاضی، او گفت: بروید نزد سه برادری که از آل بنی غانم هستند از آنها سئوال کنید.رفتند نزد یکی از آنها دید پیرمرد افتاده‏ایست، از او سئوال کردند، گفت: بروید نزدم برادر بزرگ‏ترم و از او سئوال کنید. آمدند نزد برادر وسطی، دیدند مرد میانه سالی است، گفت: بروید نزد برادرم که بزرگ‏تر از من است از او سئوال کنید. رفتند نزد او دیدند او به نظر کوچک‏تر از هر دو اینها می‏رسد. تعجب کردند و علت را پرسیدند.گفت: برادر اولی که نزدش رفتید از هر دوی ما سنش کمتر است لکن زوجه بداخلاقی دارد. برادر وسطی زوجه‏ای دارد که گاهی او را از اذیت می‏کند و گاهی او را مسرور می‏کند، اما من زوجه‏ای دارم که همه اوقات مرا مسرور می‏کند و ابدا مکروهی از او به من نرسیده لذا شباب و جوانی من محفوظ مانده.

پیامبر اکرم مصداق زیبایی اخلاقی در اسلام هستند و برای آنکه بتوان به خوبی و شایستگی ویژگیها و خصوصیات اخلاقی ایشان را الگو قرار داد، باید به شناختی عمیق از آن حضرت نائل شد . محمد عمومی پژوهشگر پژوهشکده باقرالعلوم در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: در دین اسلام پیامبر اکرم(ص)، به عنوان الگو، درس های خداوند را برای ما که در کتاب قرآن از طرف خداوند فرستاده شده است، بیان کرد و خود نیز معلم این کتاب آسمانی شد، وظیفه ما این است که از پیامبر)ص) سرمشق بگیریم، هر شخصی که حضرت و خصوصیات اخلاقی ایشان را بشناسد خود را از جهت معرفت و اخلاق کامل کرده است. وی افزود: در گام اول از الگو قرار دادن رفتار پیامبر(ص)، در زندگی این امر مستلزم آن است که همه ابعاد وجودی ایشان برای ما قابل درک باشد و هنگامی که عمق وجودی پیامبر اکرم(ص) شناخته شد به طور ناخودآگاه تمام رفتارها شبیه رفتار پیامبر می شود لذا موضوع شناخت ویژگی های اخلاقی پیامبر(ص) بسیار مهم است. محمد عمومی با تأکید بر ضرورت شناخت پیامبر خوش خلقی را یکی از ویژگیهای بارز و ارزشمند آن حضرت عنوان کرد و یادآور شد: در مرحله بعد از شناخت خصوصیات اخلاقی پیامبر(ص)، ابعاد خوش خلقی از نظر مفهومی باید مورد بررسی قرار گیرند تا مصداقهای آن دچار اشتباه نگردند تا بدانیم که آیا تبسم داشتن بر لب خوش خلقی محسوب می شود یا اینکه معنای عمیق تری دارد. وی با اشاره به اینکه درون زیبا، و سیره و باطن نیک داشتن در بروز حسن خلق مؤثر است، تصریح کرد: با توجه به اینکه پیامبر اکرم(ص) درونی زیبا داشتند و بعد از شناخت این مطلب و روشن شدن قضیه، اراده و عزم مهم است هنگامی که شخص اراده و عزم می کند که پیامبر را الگوی خود قرار دهد آنگاه می تواند موفق باشد در واقع تا زمانی که اراده قوی وجود نداشته باشد کسی قادر نیست پیامبر را به عنوان الگو برای خود در نظر داشته باشد. وی گفت: در زمانی که پیامبر اکرم(ص) زندگی می کردند چه بسیار افرادی بودند که ایشان را به طور کامل می شناختند اما به این دلیل که اراده بهره گیری از حضرت را نداشتند هرگز نتوانستند پیرو بوده و در برخی موارد حتی گمراه نیز شدند و همچنین برعکس این قضیه نیز وجود داشت. وی با اشاره به مرحله بعدی از شناخت خوش خلقی پیامبر(ص)، اظهار داشت: مسئله دیگری که در زمینه شناخت بعد خوش خلقی پیامبر الزامی است مسئله استمرار و یک نوع نظارت و در اصل مراقبت از این ویژگی است که در مراحل بالا بدست آمده است بکارگیری و بهره مندی از این



خرید و دانلود تحقیق در مورد خوش اخلاقی


تحقیق در مورد بحران اخلاقی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

جهان ما را با بحرانهای زیادی می شناسند. بحران هویت، بحران اخلاقی، بحران مشروعیت، بحران اعتماد و... با این همه شاید بحران اخلاقی یکی از مهمترین بحرانهایی باشد که جهان ما با آن روبه روست. اما پرسش این است که بحران اخلاقی به چه اخلاقیست و چه رویه ها و شقوقی را داراست؟ چرا ما باید این بحران را جدی بگیریم و وضعیت آن در سده های نوزدهم و بیستم و بیست و یکم چگونه بوده است. نقش دین و معنویت در رفع این بحران تا چه اندازه است؟ اینها برخی پرسشها هستند که در این مقال سعی می کنیم بدانها نزدیک شویم.

بحران اخلاقی چیست؟

اولین پرسش در مورد ماهیت بحران اخلاقی است. اما شاید در اینجا هم به جهت ابهامهای مفهومی زیادی که وجود دارند بهتر باشد بپرسیم که بحران اخلاقی چه نیست، به جای اینکه از چیستی و ماهیت بحران اخلاقی سخن بگوییم.

در اولین گام باید تفاوت میان بحران اخلاقی و بحران هویت را بازگوییم. هویت را ناشی از تصاویر ما از خودمان، جهان و زندگی اجتماعی می دانند. این تصاویر که با هم همبستگی دارند و در طول تاریخ فراز و نشیبهای خود را پشت سر گذاشته اند، هویت را به وجود می آورند. در این بستر، ما هویتی به نام هویت ایرانی - اسلامی داریم که با یک تصویر و تعریف نسبت به انسان و جهان و همچنین زندگی اجتماعی شناخته می شود. همچنان که هویت چینی و هویت ژاپنی و هویت هندی با تصویرهایی خاص نسبت به هستی و انسان و زندگی اجتماعی شناخته می شوند. این هویتها هرچند با یکدیگر شباهت دارند، اما تفاوتهایشان به اندازه ای است که می توان قایل به چندین تصویر مختلف نسبت به انسان و جهان و زندگی اجتماعی در مورد آنها شد. به طور مثال هویت ایرانی- اسلامی بیش و پیش از هویت هندی در مورد زندگی اجتماعی سخن گفته است. به تعبیر دیگر دین این دو هویت که یکی اسلام است و دیگری هندوئیسم و بودیسم تصویرهای متفاوتی نسبت به زندگی اجتماعی دارند. آنچه در اسلام در مورد زندگی اجتماعی گفته شده بیشتر از چیزی است که ما در هویتهای هندی و چینی در مورد زندگی اجتماعی و سیاسی سراغ داریم.

چند سده ای است هویتی جدید و نوین به نام هویت غربی رواج یافته که در بسیاری از مؤلفه ها با هویتهای دیگر متفاوت است. به طور مثال این هویت نگاهی جدید در مورد میزان تصرف در جهان دارد. هویتهای شرقی و به طور مثال هویتهای ایرانی - اسلامی و هویتهای هندی و چینی و ژاپنی هرگونه دخل و تصرفی در عالم را درست نمی دانند و در این زمینه قایل به محدودیتهایی هستند. اما هویت غربی با گونه ای انسان گرایی بسیاری از دخل و تصرفها در جهان را برای خواستها و نیازهای انسانی مجاز می داند. توجه به تغییر جهان در هویت غربی بسیار زیاد است، در حالی که هویتهای دیگر بیشتر به تفسیر جهان می پردازند و هرگونه تغییر جهان را مجاز نمی دانند. تکیه بر حق به جای تکلیف، توجه به بهره مندی از زندگی این جهانی و همچنین نادیده گرفتن جنبه های فراعقلانی - و نه ضد عقلانی سنت - از ویژگیهای هویت غربی است که این هویت را از هویتهایی دیگر متمایز می کند. بسیاری از این جهت هویت غربی را بسیار خاص و منحصربه فرد ارزیابی می کنند. با این تعریف از هویت بحران هویت را هم می توان ناتوانی درجواب دادن به پرسشهای انسان کیست؟ جهان چیست و زندگی اجتماعی چگونه سامان می پذیرد؟ دانست. این بحران در هویت غربی پس از زلزله هایی که کانت و هیوم و دیگر متفکران پسامدرن در اندیشه غربی به وجود آوردند حادث شد.

در فرهنگهای غیرغربی هم بحران هویت پس از آن به وجود آمد که این هویتها با هویت غربی ارتباط برقرار کردند و در پاسخ دادن به پرسشهایشان نه قایل به سنت بودند و نه قایل به تجدد. در واقع بحران هویت در فرهنگهای غیرغربی با بحران هویت در فرهنگ غرب بسیار متفاوت است. در حالی که در فرهنگ غرب شک به عقل جدید و ناتوانی در پاسخ به پرسشهای هویت، بحران هویت را به وجود آورد، در فرهنگهای دیگر حالت برزخی باعث شده بود که این هویتها ندانند منبع پاسخگویی به این پرسشها باید فرهنگ غرب باشد یا سنت خودشان.

پس بحران هویت را می توان به اخلاقیی ناتوانی در جواب به پرسشهایی چون انسان کیست؟ جهان چیست؟ و زندگی اجتماعی چگونه سامان می یابد؟ دانست. حال خواه این ناتوانی ناشی از شک به عقل باشد و یا تذبذب در منابع عقلی متفاوت.

بحران اخلاقی اما بحران هویت نیست. هویت به دنبال پرسش از ماهیت انسان و جهان است اما اخلاقی به دنبال پاسخ به نیازها و رنجهای آدمی است. کسی که اخلاقییی در زندگی ندارد نتوانسته است که دردها و رنجها و شیوه زندگی خود را در جهان توجیه کند. چنین فردی اصلاً نمی خواهد جهان شناسی یا انسان شناسی کند یا زندگی اجتماعی را بشناسد. او صرفاً می خواهد به دغدغه های خود در مورد چرایی زندگی و چرایی درد و رنجش پاسخ دهد. بدین جهت کسی که به پرسشهای هویت پاسخ دهد، به صورت خودکار و خودجوش به پرسشهای اخلاقی هم پاسخ داده است. کسی که جهان شناسی و انسان شناسی کرده و مواضع مشخصی در مورد زندگی اجتماعی دارد،



خرید و دانلود تحقیق در مورد بحران اخلاقی