لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نظریه برخورد
مقدمه
چون قوانین بقا در مکانیک کوانتومی نیز معتبر هستند، لذا نتایجی که از استعمال آنها حاصل میشود که در مورد ذراتی با اندازههای اتمی و زیراتمی و کلان نیز معتبر است. در بیشتر مسائل برخورد ، ذرات برخورد کننده با سرعت ثابت حرکت میکنند و مدتی قبل از برخورد و بعد از آن تحت تأثیر هیچگونه نیرویی قرار نمیگیرند، در حالی که به هنگام برخورد ، تحت تأثیر نیروهایی هستند که بر یکدیگر وارد میکنند.
بنابراین از آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که برخورد را میتوان با توجه به نوع و اندازه ذرات برخورد کننده مورد مطالعه قرار داد. به عنوان مثال ، در برخورد دو ذره با اندازههای بزرگ ، برخورد و تماس ذرات با یکدیگر کاملا اتفاق میافتد، در صورتی که در برخورد ذرات باردار اصلا تماسی بین ذرات صورت نمیگیرد، بلکه ذرات در اثر نیروهایی که به یکدیگر وارد میکنند، از کنار یکدیگر پراکنده میشوند. بنابراین ، در حالت کلی برخورد را میتوان از دو دیدگاه مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی مورد مطالعه قرار داد.
نظریه برخورد از دیدگاه مکانیک کلاسیک
دو ذره با اندازههای معمولی را در نظر میگیریم که در حالت کلی به طرف یکدیگر در حال حرکت هستند. ذرات بعد از برخورد با یکدیگر در مسیرهای متفاوت پراکنده میشوند. در این حالت اگر نیروهای متقابل به هنگام برخورد ، تابع قانون سوم نیوتن باشند، اندازه حرکت خطی کل ذرات قبل از برخورد و بعد از برخورد برابر خواهد بود. اگر قانون سوم نیوتن بصورت دقیقش معتبر باشد، اندازه حرکت زاویهای کل نیز بقا خواهد داشت (بقای اندازه حرکت زاویهای).
هچنین اگر نیروهای متقابل پایستار باشند، (به عنوان مثال نیروی اصطکاک یا نیروهای غیرپایستار دیگر وجود نداشته باشد) ، انرژی جنبشی ثابت خواهد بود (چون انرژی پتانسیل قبل و بعد از برخورد یکسان است). در هر حال ، اگر تمام انرژی و اندازه حرکت خطی و زاویهای از جمله آنچه را که با تمام تشعشعات صادر شده از دستگاه و تمام انرژیهایی که از صورت جنبشی به صورتهای دیگر و بالعکس تبدیل میشوند، همراه است، در نظر بگیریم، قوانین بقا همیشه معتبر خواهند بود.
شایان ذکر است که آنچه در مورد برخورد ذرات در مکانیک کلاسیک گفته شد، در حالت کلی است. به عبارت دیگر ، برخورد در مکانیک کلاسیک را میتوان با توجه به ابعاد سیستم مورد بررسی قرار داده و نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده را بصورت مبسوط شرح داد.
انواع برخورد در مکانیک کلاسیک
برخورد الاستیک
در این حالت اندازه حرکت خطی دو ذره ، قبل و بعد از برخورد بقا خواهد داشت و علاوه بر آن انرژی جنبشی نیز ثابت خواهد بود و ذرات بعد از برخورد متناسب با جرم خود و سرعت قبل از برخورد پراکنده میشوند. در این حالت هیچگونه نیروی تلف کننده یا غیرپاستیاری وجود ندارد.
برخورد غیرالاستیک
اگر یکی از نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده ، غیرپاستیار باشد، در این صورت انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد یکسان نخواهد بود و بسته به علامت تفاضل انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد ، برخورد انرژیگیر یا انرژیزا خواهد بود. در این حالت فقط اندازه حرکت بقا خواهد داشت.
برخورد غیرالاستیک کامل
اگر ذرات در اثر برخورد به یکدیگر چسبیده و بعد از برخورد به همراه یکدیگر مانند یک جسم حرکت کنند، برخورد را غیرالاستیک کامل میگویند. به عنوان مثال ، تکه چوبی را در نظر بگیرید که بوسیله دو تکه ریسمان از محلی آویخته شده است، اگر گلولهای را به طرف این تکه چوب شلیک کنیم، گلوله در داخل تکه چوب قرار میگیرد و بعد از برخورد این دو با هم حرکت میکنند.
برخورد در مکانیک کوانتومی
ساختار اتم و مولکول بیشتر از طریق طیف نمایی کند و کاو شده است. برای درک نیروهای هستهای و قوانین حاکم بر برهمکنشهای بین ذرات بنیادی ، تنها تکنیک قابل استفاده ، پراکندگی ذرات گوناگون بوسیله هدفهای مختلف است. به عنوان مثال ، رادرفورد برای مطالعه ساختار اتمی ابتدا صفحه طلا را بوسیله ذرات آلفا مورد بمباران قرار داد و با مطالعه ذرات پراکنده شده ، به مطالعه ساختار اتمها پرداخت.
اتمی را در نظر بگیرید که در حالت پایه خود قرار دارد. اگر این اتم به نحوی (مثل گرم کردن) تحریک شود و به ترازهای بالاتر برانگیخته شود، بعد از مدت کوتاهی با صدور یک فوتون به حالت پایه خود برمیگردد. این فرآیند را پراکندگی یا برخورد نمیگویند، بلکه این فرآیند تنها یک فرآیند تحریک است، اما در هستهها و ذرات بنیادی چون طول عمر ذرات به حد کافی طولانی نیست، لذا تفکیک بین پراکندگی و واپاشی تقریبا غیر ممکن است.
سطح مقطع برخورد
در مورد ذرات با ابعاد اتمی و زیراتمی چون اندازه ذرات برخورد کننده بسیار کوچک است، بنابراین با تعریف کمیتی به نام سطح مقطع برخورد ، این فرآیند مورد مطالعه قرار میگیرد. شیوه ایدهآل صحبت از پراکندگی ، فرمولبندی کردن معادلاتی است که آنچه را که اتفاق میافتد، دقیقا توصیف میکنند. از طرف دیگر ، چون بر اساس نظریه دوبروی به هر ذره مادی یک حالت موجی نیز نسبت میدهیم، بنابراین نزدیک شدن ذره فرودی به ذره هدف را به صورت یک بسته موجی تعریف میکنیم که به آن نزدیک میشود.
بسته موج باید از لحاظ فضایی بزرگ باشد، بطوری که در طول آزمایش بطور محسوس پهن نشود و باید در مقایسه با ذره هدف بزرگ ولی در مقایسه با ابعاد آزمایشگاه کوچک باشد، یعنی نباید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نظریه برخورد
مقدمه
چون قوانین بقا در مکانیک کوانتومی نیز معتبر هستند، لذا نتایجی که از استعمال آنها حاصل میشود که در مورد ذراتی با اندازههای اتمی و زیراتمی و کلان نیز معتبر است. در بیشتر مسائل برخورد ، ذرات برخورد کننده با سرعت ثابت حرکت میکنند و مدتی قبل از برخورد و بعد از آن تحت تأثیر هیچگونه نیرویی قرار نمیگیرند، در حالی که به هنگام برخورد ، تحت تأثیر نیروهایی هستند که بر یکدیگر وارد میکنند.
بنابراین از آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که برخورد را میتوان با توجه به نوع و اندازه ذرات برخورد کننده مورد مطالعه قرار داد. به عنوان مثال ، در برخورد دو ذره با اندازههای بزرگ ، برخورد و تماس ذرات با یکدیگر کاملا اتفاق میافتد، در صورتی که در برخورد ذرات باردار اصلا تماسی بین ذرات صورت نمیگیرد، بلکه ذرات در اثر نیروهایی که به یکدیگر وارد میکنند، از کنار یکدیگر پراکنده میشوند. بنابراین ، در حالت کلی برخورد را میتوان از دو دیدگاه مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی مورد مطالعه قرار داد.
نظریه برخورد از دیدگاه مکانیک کلاسیک
دو ذره با اندازههای معمولی را در نظر میگیریم که در حالت کلی به طرف یکدیگر در حال حرکت هستند. ذرات بعد از برخورد با یکدیگر در مسیرهای متفاوت پراکنده میشوند. در این حالت اگر نیروهای متقابل به هنگام برخورد ، تابع قانون سوم نیوتن باشند، اندازه حرکت خطی کل ذرات قبل از برخورد و بعد از برخورد برابر خواهد بود. اگر قانون سوم نیوتن بصورت دقیقش معتبر باشد، اندازه حرکت زاویهای کل نیز بقا خواهد داشت (بقای اندازه حرکت زاویهای).
هچنین اگر نیروهای متقابل پایستار باشند، (به عنوان مثال نیروی اصطکاک یا نیروهای غیرپایستار دیگر وجود نداشته باشد) ، انرژی جنبشی ثابت خواهد بود (چون انرژی پتانسیل قبل و بعد از برخورد یکسان است). در هر حال ، اگر تمام انرژی و اندازه حرکت خطی و زاویهای از جمله آنچه را که با تمام تشعشعات صادر شده از دستگاه و تمام انرژیهایی که از صورت جنبشی به صورتهای دیگر و بالعکس تبدیل میشوند، همراه است، در نظر بگیریم، قوانین بقا همیشه معتبر خواهند بود.
شایان ذکر است که آنچه در مورد برخورد ذرات در مکانیک کلاسیک گفته شد، در حالت کلی است. به عبارت دیگر ، برخورد در مکانیک کلاسیک را میتوان با توجه به ابعاد سیستم مورد بررسی قرار داده و نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده را بصورت مبسوط شرح داد.
انواع برخورد در مکانیک کلاسیک
برخورد الاستیک
در این حالت اندازه حرکت خطی دو ذره ، قبل و بعد از برخورد بقا خواهد داشت و علاوه بر آن انرژی جنبشی نیز ثابت خواهد بود و ذرات بعد از برخورد متناسب با جرم خود و سرعت قبل از برخورد پراکنده میشوند. در این حالت هیچگونه نیروی تلف کننده یا غیرپاستیاری وجود ندارد.
برخورد غیرالاستیک
اگر یکی از نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده ، غیرپاستیار باشد، در این صورت انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد یکسان نخواهد بود و بسته به علامت تفاضل انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد ، برخورد انرژیگیر یا انرژیزا خواهد بود. در این حالت فقط اندازه حرکت بقا خواهد داشت.
برخورد غیرالاستیک کامل
اگر ذرات در اثر برخورد به یکدیگر چسبیده و بعد از برخورد به همراه یکدیگر مانند یک جسم حرکت کنند، برخورد را غیرالاستیک کامل میگویند. به عنوان مثال ، تکه چوبی را در نظر بگیرید که بوسیله دو تکه ریسمان از محلی آویخته شده است، اگر گلولهای را به طرف این تکه چوب شلیک کنیم، گلوله در داخل تکه چوب قرار میگیرد و بعد از برخورد این دو با هم حرکت میکنند.
برخورد در مکانیک کوانتومی
ساختار اتم و مولکول بیشتر از طریق طیف نمایی کند و کاو شده است. برای درک نیروهای هستهای و قوانین حاکم بر برهمکنشهای بین ذرات بنیادی ، تنها تکنیک قابل استفاده ، پراکندگی ذرات گوناگون بوسیله هدفهای مختلف است. به عنوان مثال ، رادرفورد برای مطالعه ساختار اتمی ابتدا صفحه طلا را بوسیله ذرات آلفا مورد بمباران قرار داد و با مطالعه ذرات پراکنده شده ، به مطالعه ساختار اتمها پرداخت.
اتمی را در نظر بگیرید که در حالت پایه خود قرار دارد. اگر این اتم به نحوی (مثل گرم کردن) تحریک شود و به ترازهای بالاتر برانگیخته شود، بعد از مدت کوتاهی با صدور یک فوتون به حالت پایه خود برمیگردد. این فرآیند را پراکندگی یا برخورد نمیگویند، بلکه این فرآیند تنها یک فرآیند تحریک است، اما در هستهها و ذرات بنیادی چون طول عمر ذرات به حد کافی طولانی نیست، لذا تفکیک بین پراکندگی و واپاشی تقریبا غیر ممکن است.
سطح مقطع برخورد
در مورد ذرات با ابعاد اتمی و زیراتمی چون اندازه ذرات برخورد کننده بسیار کوچک است، بنابراین با تعریف کمیتی به نام سطح مقطع برخورد ، این فرآیند مورد مطالعه قرار میگیرد. شیوه ایدهآل صحبت از پراکندگی ، فرمولبندی کردن معادلاتی است که آنچه را که اتفاق میافتد، دقیقا توصیف میکنند. از طرف دیگر ، چون بر اساس نظریه دوبروی به هر ذره مادی یک حالت موجی نیز نسبت میدهیم، بنابراین نزدیک شدن ذره فرودی به ذره هدف را به صورت یک بسته موجی تعریف میکنیم که به آن نزدیک میشود.
بسته موج باید از لحاظ فضایی بزرگ باشد، بطوری که در طول آزمایش بطور محسوس پهن نشود و باید در مقایسه با ذره هدف بزرگ ولی در مقایسه با ابعاد آزمایشگاه کوچک باشد، یعنی نباید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نظریه برخورد
مقدمه
چون قوانین بقا در مکانیک کوانتومی نیز معتبر هستند، لذا نتایجی که از استعمال آنها حاصل میشود که در مورد ذراتی با اندازههای اتمی و زیراتمی و کلان نیز معتبر است. در بیشتر مسائل برخورد ، ذرات برخورد کننده با سرعت ثابت حرکت میکنند و مدتی قبل از برخورد و بعد از آن تحت تأثیر هیچگونه نیرویی قرار نمیگیرند، در حالی که به هنگام برخورد ، تحت تأثیر نیروهایی هستند که بر یکدیگر وارد میکنند.
بنابراین از آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که برخورد را میتوان با توجه به نوع و اندازه ذرات برخورد کننده مورد مطالعه قرار داد. به عنوان مثال ، در برخورد دو ذره با اندازههای بزرگ ، برخورد و تماس ذرات با یکدیگر کاملا اتفاق میافتد، در صورتی که در برخورد ذرات باردار اصلا تماسی بین ذرات صورت نمیگیرد، بلکه ذرات در اثر نیروهایی که به یکدیگر وارد میکنند، از کنار یکدیگر پراکنده میشوند. بنابراین ، در حالت کلی برخورد را میتوان از دو دیدگاه مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی مورد مطالعه قرار داد.
نظریه برخورد از دیدگاه مکانیک کلاسیک
دو ذره با اندازههای معمولی را در نظر میگیریم که در حالت کلی به طرف یکدیگر در حال حرکت هستند. ذرات بعد از برخورد با یکدیگر در مسیرهای متفاوت پراکنده میشوند. در این حالت اگر نیروهای متقابل به هنگام برخورد ، تابع قانون سوم نیوتن باشند، اندازه حرکت خطی کل ذرات قبل از برخورد و بعد از برخورد برابر خواهد بود. اگر قانون سوم نیوتن بصورت دقیقش معتبر باشد، اندازه حرکت زاویهای کل نیز بقا خواهد داشت (بقای اندازه حرکت زاویهای).
هچنین اگر نیروهای متقابل پایستار باشند، (به عنوان مثال نیروی اصطکاک یا نیروهای غیرپایستار دیگر وجود نداشته باشد) ، انرژی جنبشی ثابت خواهد بود (چون انرژی پتانسیل قبل و بعد از برخورد یکسان است). در هر حال ، اگر تمام انرژی و اندازه حرکت خطی و زاویهای از جمله آنچه را که با تمام تشعشعات صادر شده از دستگاه و تمام انرژیهایی که از صورت جنبشی به صورتهای دیگر و بالعکس تبدیل میشوند، همراه است، در نظر بگیریم، قوانین بقا همیشه معتبر خواهند بود.
شایان ذکر است که آنچه در مورد برخورد ذرات در مکانیک کلاسیک گفته شد، در حالت کلی است. به عبارت دیگر ، برخورد در مکانیک کلاسیک را میتوان با توجه به ابعاد سیستم مورد بررسی قرار داده و نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده را بصورت مبسوط شرح داد.
انواع برخورد در مکانیک کلاسیک
برخورد الاستیک
در این حالت اندازه حرکت خطی دو ذره ، قبل و بعد از برخورد بقا خواهد داشت و علاوه بر آن انرژی جنبشی نیز ثابت خواهد بود و ذرات بعد از برخورد متناسب با جرم خود و سرعت قبل از برخورد پراکنده میشوند. در این حالت هیچگونه نیروی تلف کننده یا غیرپاستیاری وجود ندارد.
برخورد غیرالاستیک
اگر یکی از نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده ، غیرپاستیار باشد، در این صورت انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد یکسان نخواهد بود و بسته به علامت تفاضل انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد ، برخورد انرژیگیر یا انرژیزا خواهد بود. در این حالت فقط اندازه حرکت بقا خواهد داشت.
برخورد غیرالاستیک کامل
اگر ذرات در اثر برخورد به یکدیگر چسبیده و بعد از برخورد به همراه یکدیگر مانند یک جسم حرکت کنند، برخورد را غیرالاستیک کامل میگویند. به عنوان مثال ، تکه چوبی را در نظر بگیرید که بوسیله دو تکه ریسمان از محلی آویخته شده است، اگر گلولهای را به طرف این تکه چوب شلیک کنیم، گلوله در داخل تکه چوب قرار میگیرد و بعد از برخورد این دو با هم حرکت میکنند.
برخورد در مکانیک کوانتومی
ساختار اتم و مولکول بیشتر از طریق طیف نمایی کند و کاو شده است. برای درک نیروهای هستهای و قوانین حاکم بر برهمکنشهای بین ذرات بنیادی ، تنها تکنیک قابل استفاده ، پراکندگی ذرات گوناگون بوسیله هدفهای مختلف است. به عنوان مثال ، رادرفورد برای مطالعه ساختار اتمی ابتدا صفحه طلا را بوسیله ذرات آلفا مورد بمباران قرار داد و با مطالعه ذرات پراکنده شده ، به مطالعه ساختار اتمها پرداخت.
اتمی را در نظر بگیرید که در حالت پایه خود قرار دارد. اگر این اتم به نحوی (مثل گرم کردن) تحریک شود و به ترازهای بالاتر برانگیخته شود، بعد از مدت کوتاهی با صدور یک فوتون به حالت پایه خود برمیگردد. این فرآیند را پراکندگی یا برخورد نمیگویند، بلکه این فرآیند تنها یک فرآیند تحریک است، اما در هستهها و ذرات بنیادی چون طول عمر ذرات به حد کافی طولانی نیست، لذا تفکیک بین پراکندگی و واپاشی تقریبا غیر ممکن است.
سطح مقطع برخورد
در مورد ذرات با ابعاد اتمی و زیراتمی چون اندازه ذرات برخورد کننده بسیار کوچک است، بنابراین با تعریف کمیتی به نام سطح مقطع برخورد ، این فرآیند مورد مطالعه قرار میگیرد. شیوه ایدهآل صحبت از پراکندگی ، فرمولبندی کردن معادلاتی است که آنچه را که اتفاق میافتد، دقیقا توصیف میکنند. از طرف دیگر ، چون بر اساس نظریه دوبروی به هر ذره مادی یک حالت موجی نیز نسبت میدهیم، بنابراین نزدیک شدن ذره فرودی به ذره هدف را به صورت یک بسته موجی تعریف میکنیم که به آن نزدیک میشود.
بسته موج باید از لحاظ فضایی بزرگ باشد، بطوری که در طول آزمایش بطور محسوس پهن نشود و باید در مقایسه با ذره هدف بزرگ ولی در مقایسه با ابعاد آزمایشگاه کوچک باشد، یعنی نباید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پرورش خلاقیت تحصیلی در دانش آموزان
Tuesday, 15 April 2008
برخلاف یادگیری از طریق مهارت های فکری مثل استدلال، درک و حفظ کردن، در تفکر و یادگیری خلاق، توانایی هایی چون ارزشیابی (توانایی حس کردن مشکلات و تناقضات) و ارایه اطلاعات به صورت های متفاوت (به طور مثال رعایت فصاحت، انعطاف پذیری، ابتکار شرح و توضیح) به کار گرفته می شود. بچه ها ترجیح می دهند به جای حفظ کردن، اطلاعات را به روش های خلاق یاد بگیرند که در این صورت بهتر و بیش تر هم یاد می گیرند. این سوال نشان دهنده تفاوت بین یادگیری از طریق کتاب های درسی یا یک بزرگ تر و یادگیری خلاق است:
-کریستف کلمب در چه سالی آمریکا را کشف کرد؟ 1492. پاسخ نیازمند تشخیص و حفظ کردن اطلاعات است.
-کریستف کلمب و ستاره شناسان چه تفاوت و چه شباهتی دارند؟ پاسخ نیازمند درک بیش تر است نه حفظ کردن و این سوال دانش آموزان را به فکر درباره دانسته هایشان وا می دارد.
فرض کنید که کریستف کلمب در ابتدا وارد کالیفرنیا می شد، زندگی و تاریخ، چگونه عوض می شد؟
پاسخ این سوال نیازمند تفکر خلاق مثل: تخیل، تجربه، کشف، شرح و توضیح ابتکار عمل، آزمایش راه حل ها و کشف ارتباطات است.
رفتار خلاق در نوجوانان
نوجوانان طبیعتی کنجکاو دارند، آن ها با سوال کردن، جست وجو، آزمایش و بازی یاد می گیرند.آن ها نیاز به فرصت هایی دارند تا جهان را از نزدیک تر ببینند، نیاز به لمس کردن دارند و نیاز به زمان تا تجربه ای خلاق داشته باشند و ما میل کودکان به کنکاش در جهان را محدود می کنیم.ما با گفتن «کنجکاوی گربه را به کشتن می دهد» آن ها را ناامید می کنیم. اگر صادق تر بودیم تصدیق می کردیم که کنجکاوی یک گربه خوب می سازد و گربه ها مهارت بسیار زیادی در آزمایش کردن و فهمیدن خطرناک یا بی خطر بودن چیزها دارند و به همان اندازه بچه ها هم تمایل بسیار زیادی به کند و کاو دارند که این تمایل اساس کنجکاوی و خلاقیت نوجوانان است.
رفتار خلاق در کودکان مدرسه ای
بچه ها در سن مدرسه دارای خلاقیت بسیار بالاو تخیل فعال بوده و با کنکاش، خطر کردن، شرح دادن، آزمایش و تعریف نظرهای خود یاد می گیرند.محققان پیشنهاد می کنند که بسیاری چیزها را از طریق نیروهای خلاقیت، موثرتر و اقتصادی تر می توان آموخت.
نقش معلم ها چیست
معلمان هوشمند با به کارگیری یک برنامه درسی مناسب می توانند فرصت های زیادی را برای ایجاد رفتارهای خلاق پدید آورند. آن ها با محول کردن تکالیف خاص، بچه ها را به انجام کار خلاق، یادگیری مستقل و انجام پروژه های فردی و آزمایش فرا می خوانند.
معلم ها می توانند با استفاده از مواد برنامه درسی خود تمرین های مقدماتی را برای بچه ها و فرصت هایی را برای تفکر خلاق بچه ها به صورتی قانونمند و ارزشمند فراهم کنند.
موارد زیر به پرورش خلاقیت نوجوانان کمک می کند:
-به کودکان آموزش دهیم که از تلاش های خود راضی بوده و به ارزش آن پی ببرند.
-به سوالات غیرعادی کودکان احترام بگذاریم.
-به نظرات و راه حل های عجیب آن ها احترام بگذاریم چرا که کودکان بسیاری از ارتباطات را می بینند که والدین و معلمان آن ها را نمی بینند.
-به کودکان نشان دهیم که نظراتشان ارزش شنیدن و فکر کردن را دارد و آن ها را به آزمایش کردن نظراتشان تشویق کرده و با ایجاد رابطه میان کودکانمان و دیگران به نظراتشان اعتبار دهیم.
-فرصت هایی را برای آن ها فراهم کنیم که به ابتکارهای فردی آن ها ارزش و اعتبار می دهد.
-نظارت بر کودکان و وابستگی زیاد به یک برنامه آموزشی معین یادگیری و ابتکار عمل را در کودک از بین می برد.
-استفاده از مطالب آموزشی بسیار زیاد و بدون در نظر گرفتن فرصت هایی برای فکر کردن شدیدا مانع یادگیری کودک می شود.
-می توانیم فرصت هایی را فراهم کنیم تا کودک بدون ترس از ارزیابی فوری فکر وکشف کند.ارزشیابی مکرر به خصوص در هنگام تمرین، یادگیری و ابتکار و استفاده از روش های خلاق کودک را نگران می سازد.ما باید اشتباهات صادقانه آن ها را به عنوان بخشی از جریان خلاقیت بپذیریم.
والدین چه نقشی دارند
کودکان به صورت طبیعی با رقصیدن، آواز خواندن، قصه گفتن، بازی و... به صورت خلاق یاد می گیرند.یکی از چالش های خلاقیت، مدارس رسمی هستند. چرا که در دوره تحصیل والدین هم مانند معلم ها بچه ها را تشویق می کنند که رفتارهای مودبانه داشته باشند، مطیع باشند، از قوانین پیروی کنند و مانند دیگران باشند، در حالی که این گونه برخوردها تا حدی استعداد و خلاقیت را در کودکان نابود می کند.والدین با رعایت موارد زیر می توانند خلاقیت را در کودکانشان پرورش دهند.
-تشویق کودکان به کنکاش، کنجکاوی، آزمایش،تخیل، سوال کردن و گسترش استعدادهای خلاق.
-فراهم کردن فرصت برای بیان خلاق و حل مسایل به صورت خلاق.
-آماده کردن بچه ها برای تجربیات جدید.
-یافتن روش های مناسب در تغییر رفتارهای مخرب به رفتارهای سازنده و خلاق و استفاده نکردن از روش های کنترل تنبیهی.
-یافتن راه حل هایی برای حل تضاد بین نیازهای هر یک از اعضای خانواده.
-اطمینان از توجه و احترام به تمام اعضای خانواده و ایجاد فرصت برای شرکت خلاق تمام اعضا در رفاه خانواده به عنوان یک کل.
-استفاده از آنچه مدارس به صورت خلاق تهیه می کنند و تلاش برای تکمیل تلاش های مدرسه.
-ایجاد هدف، تعهد و قدرت بخشیدن به خانواده.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پرورش خلاقیت تحصیلی در دانش آموزان
Tuesday, 15 April 2008
برخلاف یادگیری از طریق مهارت های فکری مثل استدلال، درک و حفظ کردن، در تفکر و یادگیری خلاق، توانایی هایی چون ارزشیابی (توانایی حس کردن مشکلات و تناقضات) و ارایه اطلاعات به صورت های متفاوت (به طور مثال رعایت فصاحت، انعطاف پذیری، ابتکار شرح و توضیح) به کار گرفته می شود. بچه ها ترجیح می دهند به جای حفظ کردن، اطلاعات را به روش های خلاق یاد بگیرند که در این صورت بهتر و بیش تر هم یاد می گیرند. این سوال نشان دهنده تفاوت بین یادگیری از طریق کتاب های درسی یا یک بزرگ تر و یادگیری خلاق است:
-کریستف کلمب در چه سالی آمریکا را کشف کرد؟ 1492. پاسخ نیازمند تشخیص و حفظ کردن اطلاعات است.
-کریستف کلمب و ستاره شناسان چه تفاوت و چه شباهتی دارند؟ پاسخ نیازمند درک بیش تر است نه حفظ کردن و این سوال دانش آموزان را به فکر درباره دانسته هایشان وا می دارد.
فرض کنید که کریستف کلمب در ابتدا وارد کالیفرنیا می شد، زندگی و تاریخ، چگونه عوض می شد؟
پاسخ این سوال نیازمند تفکر خلاق مثل: تخیل، تجربه، کشف، شرح و توضیح ابتکار عمل، آزمایش راه حل ها و کشف ارتباطات است.
رفتار خلاق در نوجوانان
نوجوانان طبیعتی کنجکاو دارند، آن ها با سوال کردن، جست وجو، آزمایش و بازی یاد می گیرند.آن ها نیاز به فرصت هایی دارند تا جهان را از نزدیک تر ببینند، نیاز به لمس کردن دارند و نیاز به زمان تا تجربه ای خلاق داشته باشند و ما میل کودکان به کنکاش در جهان را محدود می کنیم.ما با گفتن «کنجکاوی گربه را به کشتن می دهد» آن ها را ناامید می کنیم. اگر صادق تر بودیم تصدیق می کردیم که کنجکاوی یک گربه خوب می سازد و گربه ها مهارت بسیار زیادی در آزمایش کردن و فهمیدن خطرناک یا بی خطر بودن چیزها دارند و به همان اندازه بچه ها هم تمایل بسیار زیادی به کند و کاو دارند که این تمایل اساس کنجکاوی و خلاقیت نوجوانان است.
رفتار خلاق در کودکان مدرسه ای
بچه ها در سن مدرسه دارای خلاقیت بسیار بالاو تخیل فعال بوده و با کنکاش، خطر کردن، شرح دادن، آزمایش و تعریف نظرهای خود یاد می گیرند.محققان پیشنهاد می کنند که بسیاری چیزها را از طریق نیروهای خلاقیت، موثرتر و اقتصادی تر می توان آموخت.
نقش معلم ها چیست
معلمان هوشمند با به کارگیری یک برنامه درسی مناسب می توانند فرصت های زیادی را برای ایجاد رفتارهای خلاق پدید آورند. آن ها با محول کردن تکالیف خاص، بچه ها را به انجام کار خلاق، یادگیری مستقل و انجام پروژه های فردی و آزمایش فرا می خوانند.
معلم ها می توانند با استفاده از مواد برنامه درسی خود تمرین های مقدماتی را برای بچه ها و فرصت هایی را برای تفکر خلاق بچه ها به صورتی قانونمند و ارزشمند فراهم کنند.
موارد زیر به پرورش خلاقیت نوجوانان کمک می کند:
-به کودکان آموزش دهیم که از تلاش های خود راضی بوده و به ارزش آن پی ببرند.
-به سوالات غیرعادی کودکان احترام بگذاریم.
-به نظرات و راه حل های عجیب آن ها احترام بگذاریم چرا که کودکان بسیاری از ارتباطات را می بینند که والدین و معلمان آن ها را نمی بینند.
-به کودکان نشان دهیم که نظراتشان ارزش شنیدن و فکر کردن را دارد و آن ها را به آزمایش کردن نظراتشان تشویق کرده و با ایجاد رابطه میان کودکانمان و دیگران به نظراتشان اعتبار دهیم.
-فرصت هایی را برای آن ها فراهم کنیم که به ابتکارهای فردی آن ها ارزش و اعتبار می دهد.
-نظارت بر کودکان و وابستگی زیاد به یک برنامه آموزشی معین یادگیری و ابتکار عمل را در کودک از بین می برد.
-استفاده از مطالب آموزشی بسیار زیاد و بدون در نظر گرفتن فرصت هایی برای فکر کردن شدیدا مانع یادگیری کودک می شود.
-می توانیم فرصت هایی را فراهم کنیم تا کودک بدون ترس از ارزیابی فوری فکر وکشف کند.ارزشیابی مکرر به خصوص در هنگام تمرین، یادگیری و ابتکار و استفاده از روش های خلاق کودک را نگران می سازد.ما باید اشتباهات صادقانه آن ها را به عنوان بخشی از جریان خلاقیت بپذیریم.
والدین چه نقشی دارند
کودکان به صورت طبیعی با رقصیدن، آواز خواندن، قصه گفتن، بازی و... به صورت خلاق یاد می گیرند.یکی از چالش های خلاقیت، مدارس رسمی هستند. چرا که در دوره تحصیل والدین هم مانند معلم ها بچه ها را تشویق می کنند که رفتارهای مودبانه داشته باشند، مطیع باشند، از قوانین پیروی کنند و مانند دیگران باشند، در حالی که این گونه برخوردها تا حدی استعداد و خلاقیت را در کودکان نابود می کند.والدین با رعایت موارد زیر می توانند خلاقیت را در کودکانشان پرورش دهند.
-تشویق کودکان به کنکاش، کنجکاوی، آزمایش،تخیل، سوال کردن و گسترش استعدادهای خلاق.
-فراهم کردن فرصت برای بیان خلاق و حل مسایل به صورت خلاق.
-آماده کردن بچه ها برای تجربیات جدید.
-یافتن روش های مناسب در تغییر رفتارهای مخرب به رفتارهای سازنده و خلاق و استفاده نکردن از روش های کنترل تنبیهی.
-یافتن راه حل هایی برای حل تضاد بین نیازهای هر یک از اعضای خانواده.
-اطمینان از توجه و احترام به تمام اعضای خانواده و ایجاد فرصت برای شرکت خلاق تمام اعضا در رفاه خانواده به عنوان یک کل.
-استفاده از آنچه مدارس به صورت خلاق تهیه می کنند و تلاش برای تکمیل تلاش های مدرسه.
-ایجاد هدف، تعهد و قدرت بخشیدن به خانواده.