لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
معیار های انتخاب همسر از
لحاظ اسلام
ازدواج تنها را ه مشروع و سالم تشکیل خانواده است. همه مکاتب و ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام ازدواج و تشکیل خانواده را توصیه نمودهاند. ازدوواج به زن و مرد آرامش میبخشد و آنان را از انحراف و رفتارهای جنسی پر خطر و غیر اخلاقی باز میدارد.
اصالت خانوادگی: اولین و اساسی ترین معیار برای انتخاب همسر اعم از زن و مرد اصالت خانوادگی است. کلمه اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معنای ریشه است. یعنی دختر و پسر از خانوادههایی باشند که دارای اصل و ریشه است . در خانوادههای اصیل، پدران و مادران میکوشنداز نظر اخلاقی و رفتاری برای فرزندان نمونه و الگو باشندو بدون تردید پدر و مادر صالح از نظر ارثی نیز سرمایه هایی بس گرانبهایی را به فرزندان خود انتقال میدهند. دختر و پسری که در یک خانواده اصیل رشد پیدا میکنند سجایای اخلاقی را از پدر و مادر خود یاد میگیرند و با برخورد با دشواریها و سختیها زندگی هرگز از جاده درستی و راستی خارج نمیشوند به عبارت دیگر پایندی به آبرو و حیثیت آنان از انحراف باز میدارد.
ایمان و دین داری: پایبندی به اصول و آیین اسلام یک از عوامل خوشبختی خانواده است. دختر و پسر که دیندار واقعی باشند از انجام بسیاری از اعمال خلاف خوداری میکنند زیرا پایبندی به دین آنن را از انجام اعمال حرام و خلاف باز میدارد. دین عاملی درونی است و همیشه همراه افراد است و آنان را از ارتکاب به اعمال خلا ف باز میدارد. در حالی که قانون یک عامل بیرونی است. طبعا تأثیرات عامل بیرونی در حد ایمان نیست. به همین مناسبت وقتی از پیشوایان دینی سئوال میشد که با چه گروهی باید ازدواج کرد؟ در پاسخ میفرمودند: بر تو باد ازدواج با افراد متدین. یعنی سعی کن با همسری ازدواج کنی که دیندار باشد زیرا دینداری عامل قوی و استواری است که در بسیاری از موارد انسانها را از لغزش ها و ارتکاب اعمال خلاف باز میدارد.
اخلاق نیکو: ناگفته نماند که زندگی زن و مرد در محیط خانوادگی احتیاج به اخلاق دارد . زیرا تنها در پرتو قانون نمیتوان زندگی کرد و همه انبیاء نیز به خاطر زنده کردن اصول اخلاقی مبعوث شد.
رسول اکرم (ص) خود میفرمود: همانا برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را بین مردم زنده کنم. در محیط خانوادگی زن و مرد هر دو باید اصول اخلاقی از قبیل نرمی در ملایمت ، گذشت و سازگاری، عفو و اغماض را رعایت کنند و در محیط خانوادگی هر گاه یکی از آن دو دچار لغزش و اشتباه شود، بلافاصله به عذرخواهی پرداخته ، از ستیزه جویی و جدال جدا خوداری کنند. زیرا ستیزه جویی صمیمیت را از بین میبرد دشمنی و نفاق را جایگزین آنها میکنند. بدیهی است که طرف مقابل هم باید عذر و پوزش شخص خطاکار را بپذیرد.
حضرت علی (ع) میفرمایند برترین مردم کسانی هستند که عذر دیگران را پذیرا نمیشوند. وقتیکه مردم از رسول خدا می پرسند که دختران خود را به ازدواج چه افرادی در آورند؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: کسی که اخلاقش نیکو و دیندار باشد. نکته جالب آن ایشان حسن خلق را بر دینداری مقدم میدارند.
4- رعایت اصول کفویت: در ترکیب شیمیایی دو عنصری که با یکدیگر ترکیب میشوند هر قدر از نظر هویت وجودی به یکدیگر نزدیکتر باشند آن دو استوارتر و عمیق تر انجام خواهد شد و اگر بین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
خوشنویسی
خوشنویسی یا خطاطی در ایام گذشته و دنیای سنتی، پیوسته با تحول و نوآوری همراه بوده است اما در جهان سنتی، به دلیل عدم نیاز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نیازهای تجاری و انتشاراتی و تبلیغاتی، اهداف خوشنویسی ترکیبی بوده است از زیبایی بصری ـ آسانی، سرعت و سهولت نگارش و خوانایی تا درنهایت، بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور دیوانی و تا حدودی نیز انتقال دانش و اطلاعات را سرعت و سهولت بخشد. از طرف دیگر، هم در نظام سنتی و هم در دنیای معاصر و مدرن، انگیزههای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در تحولات خط محسوب میشود. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما امروز، صنعت چاپ و یک دستی و متحدالشکلی مکاتبات، این بعد عملکردی خطاطی را به حداقل رسانده و در کنار آن جنبههای دیگر خطاطی اهمیت یافته است. بنابراین نوآوری، مهمترین خاستگاه تحولات خط در یکصدو پنجاه سال اخیر میباشد. تحولات فرهنگی ـ هنری و سیاسی ـ اجتماعی و فناوری که زمینه ساز نوآوری متفاوتی در خط شدهاند در ایران، طی دو حرکت در دورههای قاجار و پهلوی خطاطی و خوشنویسی را تحت تأثیر قرار داده اند:
الف ـ دوره اول ـ قاجاریه ـ (دوره نوآوری در جامعه سنتی)
جامعهٔ قاجاری جامعهای سنتی بود اما در این دوران از عهد عباس میرزا پسر فتحعلی شاه و پس از جنگ های ایران و روس و شکست های ایران با جمع بندی از دلایل شکست و با حرکتی عبرت گیرانه توسط عباس میرزا تحولاتی در روند نوآوری انجام گرفت که حاصل آن نوسازی قشون ـ ورود صنعت چاپ و ورود برخی کارخانجات و تأسیس مدارس سبک جدید و فرستادن دانشجو به خارج از کشور برای کسب علم و هنر بوده است. اما شاه بیت این نوآوری بعدها در ظهور و روزنامه ها و نشریاتی تحقق یافت که به نحوی اطلاع رسانی و آگهی های جدید را به عهده گرفتند. خط و خوشنویسی نیز در پرتو این تحولات وارد عرصه شد اما با ضرب آهنگی بسیار کند حرکت نمود تا بتواند نشریات تازه بر عرصه رسانده را بسنده نماید به عنوان نمونه نخستین نشریاتی که خوشنویسی جدیدی را میطلبیدند عبارت بودند از:
• کاغذ اخبار در 1253 به سردبیری میرزا صالح شیرازی
• وقایع اتفاقیه 1267 –1264 به سردبیری امیرکبیر
• قانون 1295-1290 به سردبیری میرزا ملکم خان
به طور تفصیلی تر و جهت تشریح نوآوری و تأثیر آن بر خطاطی یکصد و پنجاه ساله آخر سرنوشت نخستین روزنامههای ایران قابل بررسی است.(به جستارهای مربوط به هر روزنامه مراجعه کنید)
ب- دوره دوم – پهلوی (دوره نوسازی
در سراسر قرن چهارده شمسی تاریخ خط و خوشنویسی در ایران مواجه با سرعت و نوآوری شگفتی است تا بتواند نیازهای معاصر تجارت و تبلیغات و فناوری را پاسخگو باشد. از سوی دیگر در سراسر قرن بیستم مکاتب بینالمللی که پس از تولید در خاستگاه خود به سرعت جهانی میشدند، هنرمندان نوآور جهان به دو دسته تقسیم گردند: نخستین دسته هنرمندانی بودند که در هماهنگی کامل با سبکهای بینالمللی قرار گرفتند و دسته دوم از هنرمندانی تشکیل میشد که گرایشهای بومی و ملی را در فضایی جهانی جستجو میکردند. نقش این هنرمندان بر تولد خطاطی نوین از چنان اهمیتی برخوردار است که جایگزینی برای آن نمیتوان یافت. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط بوده است.
مکتب سقاخانه و تأثیر آن بر نوآوری در خطاطی
در دهه چهل در ایران – در بهبوهه مدرانیزاسیون و درگیریهای سنت گرایان و مدرنیستها در حالی که مکتب رایج در سپهر بینالمللی، هنر مردمی یا پاپ آرت در حال عبور و انقضای دوره خود بود عدهای از هنرمندان نوآور ایرانی، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر تحولات خط، از خود باقی گذاشت، این مکتب بعدها، سقاخانه، نام گرفت.
در رأس این هنرمندان – پرویزتناولی، ژازه طباطبایی و حسین زنده رودی در جستجوی تعریف دربارهای از زیباییهای ملی و سنتی برآمدند. و یا به بیانی دیگر این هنرمندان با عشق به زوایای فرهنگ ملی و نگاهی گسترده به فرهنگ جهانی به فکر افتادند که مکتبی ملی- بینالمللی تأسیس نمایند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاهها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی به عمل آید و در سامانی دهی تازه و بدیعی، به مکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود …
عناصر مورد علاقه این هنرمندان در نماز، قفلها و کلیدها - ضریح های اماکن متبرکه و سقاخانهها، نگینهای انگشتری و حرزها و کاسهها و الواح شمایلهایی بود که در مجموع از دیرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتی بوده است بدون اینکه مردم یا هنرمندان با جنبههای بصری و زیباشناختی آن توجه خاصی مبذول نموده باشند. در حقیقت زیبایی با گوشت و پوشت و خون جامعه سنتی عجین شده و مصرفکنندگان غرق در آن بودند. در این میان خط، هم به عنوان عنصری مستقل که در این اماکن پیوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکیهایی، بر روی ظروف و نگینهای انگشتری، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان طور که ساخت و ساز و ترکیببندی مجددی بر روی همه اشیاء و تصاویر مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نیز، آن را تعریف جدیدی نموده و طراحی مجدد، ترکیببندی و ساخت و ساز نوینی بدان بخشیدند و بدین ترتیب نگاه بصری تازهای به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفی این بار، پس از تحویل و تحولاتی هزار و چهارصد ساله، به سوی زبان و بیان جدیدی حرکت نمود.
خط و تبلیغات
نیازهای جامعه، در مقطع زمانی مذکور نیز خود محل بررسی است. رقابتهای تجاری، تبلیغات، اعم از آگهیها و پوسترها و همچنین، روزنامهها و کتب و سایر نشریات به هنرمندان فرصتی بخشیدند که با هوشیاری خاص خود این هنر تازه پا به عرصه گذاشته را در روندی جدید به کار گیرند، نیازهای تبلیغاتی تجاری، سینماها، کتابها، روزنامهها و مسابقات، بیان جدید بصری را طلب میکردند. خط و خوشنویسی میتوانست این نیازها را برآورده نماید. این بار وظیفه بصری خط بر وظیفه مراسلاتی و مکاتباتی برتری یافت و به معنای دیگر در روند رقابت زیبایی و سودمندی (در زمینه مراسلات) زیبایی گوی سبقت را ربود.
سنت شکنی در ارتباط شکل و محتوی
در روند خلاقیتهای نوآورانه، هنرمندان به چنان ابداعاتی در خط دست یافتند که میتوان آن را مجموعهای از سنت شکنی ها، نام نهاد، شاید بتوان گفت مهمترین سنت شکنی در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسان ترین، سهل ترین، سریعترین و خواناترین وجهی بیان نماید تا در نگاه اول فرم و محتوی و شکل و مفهوم یک جا به بیننده و خواننده القاء شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. لهذا، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
لبخند درمانی
پس از مطالعهی چندین کتاب و تحقیق دربارهی خنده و خنده درمانی و رسیدن به این نتیجه علمی و تجربه عملی مَثل معروف ( خنده بر هر درد بیدرمان دواست ) و با بیان مکرر این جمله در بین اقوام، دوستان و همکاران و ... دوستی که مثل خودم سخت گرفتار مشکلات روزمرة تورم و ترافیک و فشار مالی و روحی و غیره و بود گفت : ای بابا دلت خوشه خنده کجا بود نفست از جای گرمی بلند میشه دل باید خوشی باشه که آدم بتونه بخنده و شادی کنه با این همه مشکلات زمانه و زندگی ماشینی خنده چیه؟!
در جوابش گفتم : دوست عزیز من هم مثل تو شاید شدیدتر از تو درگیرم و بقول معروف « کارم از گریه گذشت بدان میخندم » ...
در واقع اگر در اوج فشار و ناتوانی و نگرانی کسی بتونه بر مشکلات خندیده و به کمک لبخند درمانی بر مشکلات پیروز شود برنده است.
این یک واقعیت است که: با خنده فکر آزاد می شود و بهتر میتوان بر هر مشکلی پیروز شد و این را همان بدان بقولی می گویند :
آن کس که میگرید یک غم دارد و آنکه می خندد هزار و یک غم ...
دکتر آندره مورو تحصیل کردة دانشگاه سورین و مونترال کانادا معتقد است : ما باید آگاهانه در جستجوی انگیزه هائی برا ی لبخند زدن و خندیدن در همه ابعاد زندگی خود باشیم. او می گوید: « لبخند زدن وخنده باعث استنباط شخصیت گردیده و انرژیهای مثبتی که زندگی را لذتبخش و با ارزش تر میکند آزاد می سازد. »
نورمن کازنیز سردبیر مجله به بیماری لا علاجی بنام جمود و التهاب مهرهها دچار شده بود ( این بیماری باعث بی حرکتی ستون فقرات شده بیمار بتدریج زمین گیر میشود و در حد شکنجه آوری دردناک است.) پس از مدت مدیدی در بیمارستان بستری و تحت مداوا و داروهای مسکن قوی و شیمیایی گوناگون و اشعه ایکس ( که تأثیری در بهبودی وی نداشت) ، بالاخره تصمیم گرفت از بیمارستان به هتل رفته و در آنجا با دیدن فیلم های کمدی خندهدار و صحنههای دوربین مخفی با خنداندن خود بصورت اصیل و رودهبر و خوردن ویتامین C بر بیماری خود بطور معجزه آسایی پیروز گشته و در این باره کتابی بنویسد که این کتاب او باعث ایجاد جنجالی در جامعه پزشکی شد. تا جائی که دانشگاه کالیفرنیا به او کرسی استادی افتخاری را اهداء کرد.
او به دقت به تحقیق خود دربارة خنده و خنده درمانی ادامه داد و کشف کرد که : ده دقیقه خنده رودهبر اصیل آن چنان تأثیر آرامشبخشی دارد که حداقل دو ساعت بعد از آن مداومت مییابد.
وقتی اثر آرامبخشی خنده از بین رفت او دوباره فیلمهای خندهدار بیشتری را تماشا کرد و یا به خواندن کتابها و جملات طنز میپرداخت او می نویسد تماشای فیلم بعدی به خوابی خالی از درد منتهی می شد.
البته تمام ناتوانیهای او یک شبه ناپدید نشد، اما دایرة ترس افسردگی و وحشتی که او در آن گرفتار شده بود بتدریج معکوس گردید، او پی برد : خنده بطور قطع در عمل تولید اندروفین ( مسکنهای طبیعی ) را در مغز تحریک میکند، خنده به خودی خود حالتی بوجود می آورد که در آن دیگر هیجانات مثبت را می شد به کار انداخت.
در مقالهای که در کالج سلطنتی به پزشکان عمومی انگلستان به چاپ رسیده بود اعلان شده بود :
« خنده از نظر پزشکی برای افراد مفید است. خندیدن بر تمام اندام های بدن تأثیر میگذارد و هر قدر خنده رودهبرتر باشد برای شخص فایده بیشتری دارد و بعنوان مسکن طبیعی عمل میکند. فشار روانی را کاهش میدهد. کالری ها را میسوزاند و سوء هاضمه را بهبود میبخشد. حال این شما و این خنده که فرمان کشتی بزرگ و با عظمت بدن را بدست دارد»
(( کالج سلطنتی پزشکان عمومی ))
شما میتوانید با خنده چاقی را از بین ببرید زیرا خنده سرعت سوخت و ساز را افزایش میدهد.
اگر شروع به خندیدن کنید چیزی نمیگذرد که حقیقتاً احساس شادی خواهید کرد. ذهن و شعور پالایش مییابد و مسائل زیاد ناخوشایند به نظر نمیرسند. کسی که به حقیقت این امر شک دارد باید آنرا امتحان کرده و نتیجه آنرا مشاهده نماید.
دکتر ملکم کاروتز متخصص در استرس در موارد زیادی بیان کرده: عامل مهم در بیماریهای قلبی اکثراً مربوط به چیزی نیست که میخوریم بلکه مهم عاملی است که شما را می خورد
پس باید بیائیم به کمک خنده نگذاریم خورده شویم!
خندیدن به ما این توانایی را میدهد که دنیای اطراف خود را با دید واضح بینانهتر و زیباتر بنگریم. خندیدن این توانائی را به ما میدهد تا فراسوی تظاهر و تفاخر، ریا و خودپرستی، فراسوی حرص و جاهطلبی بی رحمانه و تمام چیزهای بد و مخرب را ببینیم.
متأسفانه در جامعه فعلی این خطر ما را تهدید میکند که خندیدن را به کلی از یاد ببریم. طی تحقیقاتی توسط روزنامه لومین در فرانسه شده :
فرانسوی ها در سال 1930 بطور متوسط روزی 19 دقیقه میخندیدند اما در سال 1980 این میانگین به 6 دقیقه در روزکاهش یافته.
بی علت نیست با وجود اینکه خیلی از بیماریها که در گذشته قابل علاج نبودند امروز علاج پذیرند یا کلاً نابود شده اند. اما بیماریهای که ریشه در استرس دارند اینچنین رو به افزایش میباشد بنظر می رسد که ما خوشحال تر از آن دوران نیستیم بلکه درست برعکس تبدیل به موجودات بدبخت تری شدهایم.
کلنل مارکوس مؤسس سازمان خیریه یافتههای جدید در سرطان همه روزه اتاقهای خنده درمانی بیشتری برای بیماران سرطانی ( در افریقای جنوبی ) تأسیس میکند. میگوید : چقدر بهتر خواهد بود اگر فضائی برای یک اتاق خنده بوجود آید تا به بیماران سرطانی، کمک کند در آن استراحت کرده و استرسهای خود را کاهش دهند و دید مثبت تری نسبت به بیماری خود به دست آورند.
دکتر ورنون کولمن در کتاب خود بنام کنترل طبیعی درد مینویسد :
آنها که درد دارند باید هر چه بیشتر فیلم ها و کتابهای خندهدار جمعآوری کنند و سعی کنند تا جائیکه ممکن است با افراد شاد و باروحیه وقت بگذرانند و از افراد افسرده پرهیز کنند تحقیقات انجام شده نشان میدهد یک همنشین خوب چقدر میتواند در ذهنیت مثبت شخص مؤثر باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روانشناسی تربیتی کودک
نگاه اجمالی
در رابطه با منضبط کردن کودک غیر ممکن است او را مجبور به انجام کار درست کرد. زیرا او توانایی فکری لازم برای تشخیص «درست و غلط» را ندارد، اراده او نیز بسیار قوی است. والدین باید بدانند که کودک آنها کارها را در رابطه با آنها انجام نمیدهد و او نمیتواند رفتار خود را به دلیل درخواست والدینش تغییر دهد. بنابراین اسرار بر این مطلب بیفایده است. با این حال والدین باید در آموزش انضباط از روشهای مخصوصی در زمانهای معینی استفاده نمایند.
بعضی از این روشها و زمانها عبارتند از وضع مقررات ، تعیین وظایف ، آموزش انضباط زمان غذاخوردن ، تعیین زمان خواب و بیداری و … . این روش روشهای سادهای هستند که حتی در مورد کودکان بسیار خردسال نیز قابل استفاده است.
ایجاد یک محیط خانوادگی صمیمی
آموزش انضباط در یک محیط «آرام ، صمیمی و دوست داشتنی» و نه همراه با خشونت شدید. کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند. والدینی موفقترند که از خلق و خوی مناسبتری برخوردار باشند. مهربان و صمیمی بودن والدین با کودکانشان باعث ایجاد یک دلبستگی عمیق بین فرزند و والدین میشود که در آموزش صحیح رفتار درست و منضبط مؤثر است. در واقع در چنین فضایی احتمال تربیت کودکان خوش خلق ، باملاحظه و منضبط خیلی بیشتر از خانوادههایی میشود که فاقد این صمیمیت بوده و روابط مصنوعی با یک دیگر دارند. در چنین خانوادههایی کودک در تشخیص رفتارهای صحیح و غیرصحیح ناکام میشود.
وضع مقررات همره با دلیل
یکی از دلایل اینکه چرا یک تربیت کاملا بیانضباط برای کودک مضر است، این است که کودک با والدین اندکی مقتدر بهتر رشد و شکوفا میشود. روی هم رفته ، کودکان دوست دارند راهنماییهای مشخص در ارتباط با مقررات و معیارها داشته باشند. این الگویی است که سبب پرورش عزت نفس و محبوبیت کودک میشود.
والدین هم باید پیامد یک رفتار و عمل کودک را توضیح دهند، «نظیر : اگر علی را بزنی دردش میگیرد.» و هم باید مقررات را بطور واضح ، صریح و با احساس بیان کنند «نظیر: تو نباید مردم را بزنی.» این بسیار مهم است که به کودک گفته شود چرا نباید کاری را انجام دهد(بویژه از نظر تأثیر آن بر دیگران) در کنار آن ، این مقررات به شیوه مثبتی باید بارها تکرار شود.
تعیین وظایف آموزنده
کودک را برای انجام کارهای مثبت در محیط خانه یا مدرسه آزاد بگذارید. این قبیل کار میتواند «آشپزی ، کمک در تمیز کردن خانه ، یاد دادن طریقه بازی با برادران و خواهران کوچکتر» باشد. البته تمامی کودکان چنین کارهایی را خودبهخود انجام نمیدهند و بایستی از آنها خواسته شود، مورد تشویق قرار گیرند و حتی گاهی آنها را مجبور کرد. (اگر چه این بایستی با ملایمت باشد چون ممکن است نتیجه برعکس داشته باشد).
استفاده مثبت از انضباط
انضباط چیزی بیش از اصلاح رفتار نامطلوب است. یکی از معانی آن کمک به کودک در جهت رشد سالم «ذهنی ، احساسی و بدنی» است. اصلاح رفتار بد و انتظار این که کودک آنچه را که والدین فکر میکنند درست است، تکرار کنند چندان مناست نیست مهم این است که کارها و رفتارها در مقطع حاضر (زمان حال) اصلاح شوند، بدون انتظار داشتن از این که کودک دفعه بعد نیز موضوع را به یاد داشته باشد. این مطلب به والدین کمک میکند که «عصبانی» نشوند و بارها و بارها رفتار صحیح را ارائه دهند. بیشتر کودکان به مقداری نظم و انضباط در زندگی خانوادگی پاسخ مثبت میدهند. نظم در زندگی سریعا به یک عادت ، آن هم یک عادت بسیار لذت بخش ، تبدیل میشود و این موضوع به رفع بسیاری از مشکلات و کشمکشها و مشاجرات در موقع «خوردن ، خوابیدن و حمام کردن و …» کمک میکند.
انضباط موقع غذا خوردن
باهم غذا خوردن
یکی از روشهای جمع کردن خانواده به دور هم و آموزش چگونگی تعامل با یک گروه به کودکان ، باهم غذا خوردن است. هیچگاه زمان غذا خوردن را به «میدان جنگ یا هرج و مرج» تبدیل نکنید. در کنار آن بگونهای نباشد که اعضای خانواده سر غذا بیایند، چیزی را بردارند و فقط بخورند.
ساعت غذا خوردن
سر ساعت مشخص غذا خوردن به ایجاد نظم در زندگی خانوادگی کمک میکند. جمع شدن سر میز غذا سر ساعت معین باعث ایجاد «احساس باهم بودن ، نشاط فراوان و امنیت خاطر» میشود.
آداب غذا خوردن
هنگام غذا خوردن باید بر رفتارهای خاصی تأکید ورزید تا به واقعه آرامش بخش برای تمام اعضای خانواده تبدیل شود. مخصوصا برای کودکان خردسال لازم است که محیط آرام و بدون سر و صدا و دور از مزاحمت رادیو و تلویزیون یا کسی که در اطرافش بازی میکند، باشد. صحبتهای موقع غذا خوردن را به گونهای ترتیب دهید که کودکان نیز در آن شرکت داده شوند تا آن تبدیل به زمانی برای «گوش دادن ، مشارکت ، ایجاد رابطه ، گفتگو و آموختن» شود. یک پایان خوب برای غذا خوردن ، این است که به کودک بیاموزیم قبل از ترک میز غذا «اجازه بگیرد» و این صرفا یک «رسم قدیمی» نیست بلکه روش مفیدی است برای این که بدانید چه کسی غذای خود را تمام کرده است.
انضباط در خوابیدن و بیدار شدن
انضباط موقع خواب
لازم نیست ساعت خواب زمان مشخص و تغییر ناپذیری داشته باشد، بلکه باید همراه با نوعی اعمال منظم (چیزی شبیه مراسم خاص) تا کودک آن را به عنوان پایان خوشی برای روز در نظر بگیرد و انتظار آن را بکشد. کودک به محض شروع تشریفات خواب باید منتظر ساعتی دوست داشتنی با «مامان و بابا» باشد. این موضوع خودبهخود سبب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
دولت و انتظارات
دولت آقای احمدینژاد در همین گامهای نخستین خود با مسائل متنوعی مواجه است که از آن جمله میتوان از مقولهای به نام «انتظارات مردمی» یاد کرد. این مسئله اگرچه مقولهای بدیهی و طبیعی به نظر میرسد اما چنانچه به ریشهها و نحوه تعامل صحیح با آن توجه کافی صورت نگیرد، میتواند دردسرهای بزرگی برای دولت به وجود آورد.ریشههای انتظارات مردمی را در چند عامل میتوان جستجو کرد.نخستین عامل را باید ساخت جوان جمعیت کشور دانست. همانطور که میدانیم نزدیک به60 درصد جمعیت کشور ما را قشر جوان تشکیل میدهد و این به خودی خود یعنی انبوهی از تقاضاها و انتظارات مختلف و متنوع از مسائل اقتصادی و معیشتی گرفته تا آموزشی و فرهنگی. حتی اگر از کلیه علل و عوامل دیگر نیز صرفنظر کنیم، همین یک عامل کافی است تا دولت را در برابر کوهی از انتظارات قرار دهد. از سوی دیگر جوانان به دلیل آن که در ابتدای راه زندگی قرار داشته و از روحیهای عجول و بلندپرواز برخوردارند شدت فشار بر دولت، دوچندان میگردد.
عامل دوم را باید انباشت انتظارات مردمی از ابتدای انقلاب تاکنون به شمار آورد. انقلاب اسلامی با طرح شعارهای آرمانی و عدالتخواهانه، امیدها و آرزوهای فراوانی را در دل مردم ایران و نیز تمامی ملتهای مسلمان و مستضعف برانگیخت. البته پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، کارها و فعالیتهای بسیار در بخشهای مختلف صورت گرفته و پیشرفتهای زیادی نیز حاصل آمده است اما مسلماً بیش از این نیز امکان خدمترسانی به جامعه وجود داشته که به دلایل مختلف از جمله اتخاذ برخی سیاستهای غلط و برنامههای فاقد جهتگیری عدالتطلبانه و نیز حضور برخی افراد نالایق و ناشایست در برخی مسئولیتها و گسترش فساد اقتصادی و سوءاستفادهگری و رانتخواری، صورت نگرفته است. نتیجه این که بسیاری از انتظارات بحق جامعه در طول سالیان گذشته امکان تحقق نیافته و بتدریج بر روی هم انباشه شده است.
آنچه باعث برانگیخته شدن مجدد این انتظارات گردیده است، شعارهای آقای احمدینژاد و به عبارت دیگر گفتمان ایشان در دوران رقابتهای انتخاباتی است. آقای احمدینژاد که خود از چهره و سابقهای انقلابی برخوردار است، در آن دوران، هدف خود را از حضور در این عرصه، گام برداشتن در مسیر تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب و مبارزه با کژیها و انحرافات بیان داشت و بدین ترتیب شوق و ذوقی وافر را در دل مردم و بویژه طبقات پایین دست و قشر عظیم جوانان به وجود آورد.
به این ترتیب سومین عامل مهم در برانگیختن انتظارات جامعه را باید گفتمان انتخاباتی و سیاسی رئیسجمهور دانست که در آن هنگام با حرارت خاصی دنبال شد و نگاه بخش قابل توجهی از جامعه را به خود معطوف ساخت. این نکتهای است که کاندیداهای ریاستجمهوری اگرچه خود نیز به آن توجه دارند اما به نظر میرسد مقتضیات فضای انتخاباتی به گونهای آنها را تحت تأثیر قرار میدهد که خود را ناچار از دادن وعده و وعیدهای مختلف میبینند. البته این بدان معنا نیست که کاندیداها قصد عوامفریبی یا دروغگویی داشته باشند بلکه بیتردید تمامی آنها در نیت و باطن خود، انجام وعدههای مزبور را متعهد و متقبل میشوند اما گویا به این نکته کمتر توجه میکنند که وعده و وعیدهای داده شده، خواهناخواه به یک سلسله انتظارات بدون تاریخ در افکار عمومی تبدیل میشوند و لذا مردمی که با شور و شوق وارد صحنه انتخابات میشوند، از همان لحظه اعلام پیروزی یک کاندیدا، چشم انتظار عملی شدن این وعدهها خواهند شد. چیزی که باعث هرچه بیشتر داغ شدن تنور این انتظارات میشود و باید از آن به عنوان عامل چهارم نام برد، تبلیغات آشکار و پنهانی است که رقبای انتخاباتی کاندیدای پیروز، به شیوههای گوناگون در پیش میگیرند و افکار عمومی را روی وعدههای پیشین رئیسجمهور وقت، حساس مینمایند. البته این عده نیز کمتر به این نکته توجه میکنند و یا اهمیت میدهند که بدین ترتیب نوعی از فرهنگ سیاسی را در جامعه شکل میدهند که چه بسا در آینده گریبان خود آنها را نیز خواهد گرفت. به هر تقدیر باید گفت استمرار رقابتهای انتخاباتی در دوران پس از اعلام نتیجه رأی گیری و باقی ماندن در همان فضای رقابت و بهرهگیری از همان روشها و شیوهها در قبال «رقیب»، قاعدتاً برفضای ذهنی جامعه و بویژه این بار بر افکار و تمایلات طرفداران رئیسجمهور تأثیرگذارده و به مطالبات آنها دامن میزند.
در این حال از عامل پنجم، یعنی فعالیتهای تبلیغاتی و خبری و سیاسی خارج از مرزها نیز که مرتباً در کوره انتظارات و توقعات میدمد و مخصوصاً در برهه پس از هر دوره انتخابات ریاستجمهوری با بهرهگیری از فضای ذهنی و روانی حاکم بر جامعه بر این تلاشها میافزاید، نباید غافل ماند، هرچند که باید اذعان داشت امروز پس از گذشت 25 سال از انقلاب، این گونه فعالیتهای برون مرزی از تأثیر چندانی برخوردار نیست و آنچه در داخل کشورمان میگذرد، بمراتب از تأثیرگذاریهای گستردهتری