لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تاریخ هنر خوشنویسی ایران
– خوشنویسی و تذهیب
نمونه های اولیه تا عهد سلجوقیان :در آغاز گسترش اسلام، نیازمبرمی به نوشتن و خوشنویسی وجود داشت. این خواست از یک سو به منظور اشاعه و انتشار کلام الله مجید در میان مردم و از سوی دیگر برای تبلیغات مذهبی سیاسی از جانب حکومت اسلامی بود. خطی که در ابتدا قرآن مجید به آن نوشته می شد. خط کوفی بود. از این رو، تا چندی همین خط برای کتابت نیز مورد استفاده قرار می گرفت. رونویسی از قرآن مجید و انتشار آن در میان مردم، دلیل بارزی بر ارزش گذاری دین مبین اسلام برای خواندن و نوشتن است.خوشنویسی یکی از ارکان اصلی کتاب آرایی به شمار می آید. در قرنهای اولیه هجری کتاب هایی بجز قرآن مجید و کتاب های مذهبی رونویسی یا نگاشته نمی شد. اما رفته رفته، از حدود قرن دوم هجری به بعد، با ترجمه ی آثار یونانی، سریانی و هنری و نیز با پیدایش آثار دانشمندان و متفکران اسلامی، رونویسی و نگارش کتاب های مختلف رایج گردید. و آثار این متفکرین را از مرزهای جهان اسلام نیز پا فراتر نهاد. از این رو، ارزش کتاب آرایی نیز رو به فزونی گذارد.کتاب آرایی نوعی ارزش گذاری بر کتاب بوده است. از این رو نه تنها خوشنویسی و مصور سازی ، بلکه تذهیب و تجلید نیز اهمیت داشته است. همه این هنرها و فنون در ارزش گذاری معنوی کتاب مؤثر بوده اند، و صرفاً کارکرد تزئینی نداشته اند. در قرون اولیه هجری پیش از تذهیب رفته رفته به حواشی و میان سطرها نیز راه می یابد.زرنگاری در ایران سابقه ی کهن دارد. این نکته از برگهای کتاب مانویان آشکار است.خطی که در قرن های اولیه هجری در ایران به آن می نوشتند، خط عربی بوده است. خط عربی به طور عمده به دو شیوه رایج بوده است : یکی خطی که حروفش زاویه دارند.
و دیگری خطی که حروفش قوسی دارند از خط کوفی عربی، در اوایل برای کتابت استفاده می کردند. اما کم کم این خط در کتیبه ها، سردر مسجدها و بر روی گنبدها بکار گرفته شد. خط نسخ عمدتاً برای کتابت بکار گرفته شد. چنانچه حتی امروزه نیز اکثر قرآن مجید را به این خط می نگارند.
در حدود قرن چهارم ه.ق نوعی خط کوفی ایرانی موسوم است. در این خط ، کشیدگی مدها (الف) نسبت به حروف دیگر بیشتر است.
در همین سالها تذهیب نیز رایج شد که بیشتر در آرایش حروف بکار می رفت. آرایش حروف خط کوفی ایرانی رشد بی نظیری کرد، چنانچه گاه بیشتر به نقاشی و حتی یک رمز شبیه است تا به خوشنویسی و در بسیاری موارد خواندن آن کار دشواری بود .
رشد خوشنویسی خط کوفی ایرانی به شدتی پیش می رود که در عهد سلجوقی به شیوه ای خاص می رسد. در همین عصر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تاریخ هنر خوشنویسی ایران
– خوشنویسی و تذهیب
نمونه های اولیه تا عهد سلجوقیان :در آغاز گسترش اسلام، نیازمبرمی به نوشتن و خوشنویسی وجود داشت. این خواست از یک سو به منظور اشاعه و انتشار کلام الله مجید در میان مردم و از سوی دیگر برای تبلیغات مذهبی سیاسی از جانب حکومت اسلامی بود. خطی که در ابتدا قرآن مجید به آن نوشته می شد. خط کوفی بود. از این رو، تا چندی همین خط برای کتابت نیز مورد استفاده قرار می گرفت. رونویسی از قرآن مجید و انتشار آن در میان مردم، دلیل بارزی بر ارزش گذاری دین مبین اسلام برای خواندن و نوشتن است.خوشنویسی یکی از ارکان اصلی کتاب آرایی به شمار می آید. در قرنهای اولیه هجری کتاب هایی بجز قرآن مجید و کتاب های مذهبی رونویسی یا نگاشته نمی شد. اما رفته رفته، از حدود قرن دوم هجری به بعد، با ترجمه ی آثار یونانی، سریانی و هنری و نیز با پیدایش آثار دانشمندان و متفکران اسلامی، رونویسی و نگارش کتاب های مختلف رایج گردید. و آثار این متفکرین را از مرزهای جهان اسلام نیز پا فراتر نهاد. از این رو، ارزش کتاب آرایی نیز رو به فزونی گذارد.کتاب آرایی نوعی ارزش گذاری بر کتاب بوده است. از این رو نه تنها خوشنویسی و مصور سازی ، بلکه تذهیب و تجلید نیز اهمیت داشته است. همه این هنرها و فنون در ارزش گذاری معنوی کتاب مؤثر بوده اند، و صرفاً کارکرد تزئینی نداشته اند. در قرون اولیه هجری پیش از تذهیب رفته رفته به حواشی و میان سطرها نیز راه می یابد.زرنگاری در ایران سابقه ی کهن دارد. این نکته از برگهای کتاب مانویان آشکار است.خطی که در قرن های اولیه هجری در ایران به آن می نوشتند، خط عربی بوده است. خط عربی به طور عمده به دو شیوه رایج بوده است : یکی خطی که حروفش زاویه دارند.
و دیگری خطی که حروفش قوسی دارند از خط کوفی عربی، در اوایل برای کتابت استفاده می کردند. اما کم کم این خط در کتیبه ها، سردر مسجدها و بر روی گنبدها بکار گرفته شد. خط نسخ عمدتاً برای کتابت بکار گرفته شد. چنانچه حتی امروزه نیز اکثر قرآن مجید را به این خط می نگارند.
در حدود قرن چهارم ه.ق نوعی خط کوفی ایرانی موسوم است. در این خط ، کشیدگی مدها (الف) نسبت به حروف دیگر بیشتر است.
در همین سالها تذهیب نیز رایج شد که بیشتر در آرایش حروف بکار می رفت. آرایش حروف خط کوفی ایرانی رشد بی نظیری کرد، چنانچه گاه بیشتر به نقاشی و حتی یک رمز شبیه است تا به خوشنویسی و در بسیاری موارد خواندن آن کار دشواری بود .
رشد خوشنویسی خط کوفی ایرانی به شدتی پیش می رود که در عهد سلجوقی به شیوه ای خاص می رسد. در همین عصر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تاریخ هنر خوشنویسی ایران
– خوشنویسی و تذهیب
نمونه های اولیه تا عهد سلجوقیان :در آغاز گسترش اسلام، نیازمبرمی به نوشتن و خوشنویسی وجود داشت. این خواست از یک سو به منظور اشاعه و انتشار کلام الله مجید در میان مردم و از سوی دیگر برای تبلیغات مذهبی سیاسی از جانب حکومت اسلامی بود. خطی که در ابتدا قرآن مجید به آن نوشته می شد. خط کوفی بود. از این رو، تا چندی همین خط برای کتابت نیز مورد استفاده قرار می گرفت. رونویسی از قرآن مجید و انتشار آن در میان مردم، دلیل بارزی بر ارزش گذاری دین مبین اسلام برای خواندن و نوشتن است.خوشنویسی یکی از ارکان اصلی کتاب آرایی به شمار می آید. در قرنهای اولیه هجری کتاب هایی بجز قرآن مجید و کتاب های مذهبی رونویسی یا نگاشته نمی شد. اما رفته رفته، از حدود قرن دوم هجری به بعد، با ترجمه ی آثار یونانی، سریانی و هنری و نیز با پیدایش آثار دانشمندان و متفکران اسلامی، رونویسی و نگارش کتاب های مختلف رایج گردید. و آثار این متفکرین را از مرزهای جهان اسلام نیز پا فراتر نهاد. از این رو، ارزش کتاب آرایی نیز رو به فزونی گذارد.کتاب آرایی نوعی ارزش گذاری بر کتاب بوده است. از این رو نه تنها خوشنویسی و مصور سازی ، بلکه تذهیب و تجلید نیز اهمیت داشته است. همه این هنرها و فنون در ارزش گذاری معنوی کتاب مؤثر بوده اند، و صرفاً کارکرد تزئینی نداشته اند. در قرون اولیه هجری پیش از تذهیب رفته رفته به حواشی و میان سطرها نیز راه می یابد.زرنگاری در ایران سابقه ی کهن دارد. این نکته از برگهای کتاب مانویان آشکار است.خطی که در قرن های اولیه هجری در ایران به آن می نوشتند، خط عربی بوده است. خط عربی به طور عمده به دو شیوه رایج بوده است : یکی خطی که حروفش زاویه دارند.
و دیگری خطی که حروفش قوسی دارند از خط کوفی عربی، در اوایل برای کتابت استفاده می کردند. اما کم کم این خط در کتیبه ها، سردر مسجدها و بر روی گنبدها بکار گرفته شد. خط نسخ عمدتاً برای کتابت بکار گرفته شد. چنانچه حتی امروزه نیز اکثر قرآن مجید را به این خط می نگارند.
در حدود قرن چهارم ه.ق نوعی خط کوفی ایرانی موسوم است. در این خط ، کشیدگی مدها (الف) نسبت به حروف دیگر بیشتر است.
در همین سالها تذهیب نیز رایج شد که بیشتر در آرایش حروف بکار می رفت. آرایش حروف خط کوفی ایرانی رشد بی نظیری کرد، چنانچه گاه بیشتر به نقاشی و حتی یک رمز شبیه است تا به خوشنویسی و در بسیاری موارد خواندن آن کار دشواری بود .
رشد خوشنویسی خط کوفی ایرانی به شدتی پیش می رود که در عهد سلجوقی به شیوه ای خاص می رسد. در همین عصر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خوشنویسی
خوشنویسی یا خطاطی در ایام گذشته و دنیای سنتی، پیوسته با تحول و نوآوری همراه بوده است اما در جهان سنتی، به دلیل عدم نیاز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نیازهای تجاری و انتشاراتی و تبلیغاتی، اهداف خوشنویسی ترکیبی بوده است از زیبایی بصری ـ آسانی، سرعت و سهولت نگارش و خوانایی تا درنهایت، بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور دیوانی و تا حدودی نیز انتقال دانش و اطلاعات را سرعت و سهولت بخشد. از طرف دیگر، هم در نظام سنتی و هم در دنیای معاصر و مدرن، انگیزههای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در تحولات خط محسوب میشود. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما امروز، صنعت چاپ و یک دستی و متحدالشکلی مکاتبات، این بعد عملکردی خطاطی را به حداقل رسانده و در کنار آن جنبههای دیگر خطاطی اهمیت یافته است. بنابراین نوآوری، مهمترین خاستگاه تحولات خط در یکصدو پنجاه سال اخیر میباشد. تحولات فرهنگی ـ هنری و سیاسی ـ اجتماعی و فناوری که زمینه ساز نوآوری متفاوتی در خط شدهاند در ایران، طی دو حرکت در دورههای قاجار و پهلوی خطاطی و خوشنویسی را تحت تأثیر قرار داده اند:
الف ـ دوره اول ـ قاجاریه ـ (دوره نوآوری در جامعه سنتی)
جامعهٔ قاجاری جامعهای سنتی بود اما در این دوران از عهد عباس میرزا پسر فتحعلی شاه و پس از جنگ های ایران و روس و شکست های ایران با جمع بندی از دلایل شکست و با حرکتی عبرت گیرانه توسط عباس میرزا تحولاتی در روند نوآوری انجام گرفت که حاصل آن نوسازی قشون ـ ورود صنعت چاپ و ورود برخی کارخانجات و تأسیس مدارس سبک جدید و فرستادن دانشجو به خارج از کشور برای کسب علم و هنر بوده است. اما شاه بیت این نوآوری بعدها در ظهور و روزنامه ها و نشریاتی تحقق یافت که به نحوی اطلاع رسانی و آگهی های جدید را به عهده گرفتند. خط و خوشنویسی نیز در پرتو این تحولات وارد عرصه شد اما با ضرب آهنگی بسیار کند حرکت نمود تا بتواند نشریات تازه بر عرصه رسانده را بسنده نماید به عنوان نمونه نخستین نشریاتی که خوشنویسی جدیدی را میطلبیدند عبارت بودند از:
• کاغذ اخبار در 1253 به سردبیری میرزا صالح شیرازی
• وقایع اتفاقیه 1267 –1264 به سردبیری امیرکبیر
• قانون 1295-1290 به سردبیری میرزا ملکم خان
به طور تفصیلی تر و جهت تشریح نوآوری و تأثیر آن بر خطاطی یکصد و پنجاه ساله آخر سرنوشت نخستین روزنامههای ایران قابل بررسی است.(به جستارهای مربوط به هر روزنامه مراجعه کنید)
ب- دوره دوم – پهلوی (دوره نوسازی
در سراسر قرن چهارده شمسی تاریخ خط و خوشنویسی در ایران مواجه با سرعت و نوآوری شگفتی است تا بتواند نیازهای معاصر تجارت و تبلیغات و فناوری را پاسخگو باشد. از سوی دیگر در سراسر قرن بیستم مکاتب بینالمللی که پس از تولید در خاستگاه خود به سرعت جهانی میشدند، هنرمندان نوآور جهان به دو دسته تقسیم گردند: نخستین دسته هنرمندانی بودند که در هماهنگی کامل با سبکهای بینالمللی قرار گرفتند و دسته دوم از هنرمندانی تشکیل میشد که گرایشهای بومی و ملی را در فضایی جهانی جستجو میکردند. نقش این هنرمندان بر تولد خطاطی نوین از چنان اهمیتی برخوردار است که جایگزینی برای آن نمیتوان یافت. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط بوده است.
مکتب سقاخانه و تأثیر آن بر نوآوری در خطاطی
در دهه چهل در ایران – در بهبوهه مدرانیزاسیون و درگیریهای سنت گرایان و مدرنیستها در حالی که مکتب رایج در سپهر بینالمللی، هنر مردمی یا پاپ آرت در حال عبور و انقضای دوره خود بود عدهای از هنرمندان نوآور ایرانی، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر تحولات خط، از خود باقی گذاشت، این مکتب بعدها، سقاخانه، نام گرفت.
در رأس این هنرمندان – پرویزتناولی، ژازه طباطبایی و حسین زنده رودی در جستجوی تعریف دربارهای از زیباییهای ملی و سنتی برآمدند. و یا به بیانی دیگر این هنرمندان با عشق به زوایای فرهنگ ملی و نگاهی گسترده به فرهنگ جهانی به فکر افتادند که مکتبی ملی- بینالمللی تأسیس نمایند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاهها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی به عمل آید و در سامانی دهی تازه و بدیعی، به مکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود …
عناصر مورد علاقه این هنرمندان در نماز، قفلها و کلیدها - ضریح های اماکن متبرکه و سقاخانهها، نگینهای انگشتری و حرزها و کاسهها و الواح شمایلهایی بود که در مجموع از دیرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتی بوده است بدون اینکه مردم یا هنرمندان با جنبههای بصری و زیباشناختی آن توجه خاصی مبذول نموده باشند. در حقیقت زیبایی با گوشت و پوشت و خون جامعه سنتی عجین شده و مصرفکنندگان غرق در آن بودند. در این میان خط، هم به عنوان عنصری مستقل که در این اماکن پیوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکیهایی، بر روی ظروف و نگینهای انگشتری، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان طور که ساخت و ساز و ترکیببندی مجددی بر روی همه اشیاء و تصاویر مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نیز، آن را تعریف جدیدی نموده و طراحی مجدد، ترکیببندی و ساخت و ساز نوینی بدان بخشیدند و بدین ترتیب نگاه بصری تازهای به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفی این بار، پس از تحویل و تحولاتی هزار و چهارصد ساله، به سوی زبان و بیان جدیدی حرکت نمود.
خط و تبلیغات
نیازهای جامعه، در مقطع زمانی مذکور نیز خود محل بررسی است. رقابتهای تجاری، تبلیغات، اعم از آگهیها و پوسترها و همچنین، روزنامهها و کتب و سایر نشریات به هنرمندان فرصتی بخشیدند که با هوشیاری خاص خود این هنر تازه پا به عرصه گذاشته را در روندی جدید به کار گیرند، نیازهای تبلیغاتی تجاری، سینماها، کتابها، روزنامهها و مسابقات، بیان جدید بصری را طلب میکردند. خط و خوشنویسی میتوانست این نیازها را برآورده نماید. این بار وظیفه بصری خط بر وظیفه مراسلاتی و مکاتباتی برتری یافت و به معنای دیگر در روند رقابت زیبایی و سودمندی (در زمینه مراسلات) زیبایی گوی سبقت را ربود.
سنت شکنی در ارتباط شکل و محتوی
در روند خلاقیتهای نوآورانه، هنرمندان به چنان ابداعاتی در خط دست یافتند که میتوان آن را مجموعهای از سنت شکنی ها، نام نهاد، شاید بتوان گفت مهمترین سنت شکنی در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسان ترین، سهل ترین، سریعترین و خواناترین وجهی بیان نماید تا در نگاه اول فرم و محتوی و شکل و مفهوم یک جا به بیننده و خواننده القاء شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. لهذا، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه علم و هنر
دانشکده هنر و معماری اردکان
مربوط به درس :
هنر در تمدن 2
موضوع تحقیق:
خوشنویسی در دوره صفویه
نام استاد:
جناب آقای اشعاری
دانشجویان:
محیا درویش نژاد
مریم هارونی
بهار88
مقدمه :
بعد از اسلام در ایران هفت نوع خط معروف وجود داشته که اگر هنرمند خوشنویسی قادر بود این هفت خط را کامل بنویسد سمت استادی داشت و او را در حد کمال و «هفت خط» مینامیدند.
خطهای هفت گانة اسلامی که در ایران متداول بوده و هست به ترتیب قدمت عبارتاند از: خط کوفی، خط محقّق و ریحان، خط ثلث، خط نسخ، خط تعلیق و دیوانی، خط نستعلیق و خط شکسته نستعلیق که رقعه را نیز باید به این جمع اضافه نمود. هر کدام از این خطها مشتقات و گونههای مختلف دارد.
تاریخ خط فارسی را با تاریخ تحول خط عربی همزمان می دانند زیرا با ظهور دین اسلام و گسترش آن در ایران خط عربی کوفی جایگزین خط پهلوی شد.
خط کوفی در ابتدا بدون نقطه و اعراب بود اما در سال 69 هجری قمری ابوالاسود دولی از شاگردان حضرت علی (ع) براین خط اعراب نهاد و دیگری به نام نصر بن عاصم نقطه گذاری کرد.
در اصفهان تا قرن دوم هجری خط همان خط پهلوی بود که از عهد ساسانیان رایج بود و تا سال 132 هجری قمری تغییری در خط معمول این شهر پیدا نشد.
با روی کار آمدن عباسیان و قدرت یافتن ابومسلم، برای اولین بار خط اسلامی در شهر اصفهان متداول شد و به تدریج مکاتیب عمومی از خط پهلوی به خط اسلامی تبدیل شد.
قرن پنجم و ششم زمان رواج خط کوفی در اصفهان است. از قرن هفتم هجری استقبال از این خط به شدت کاهش یافت. اما متروک نشد.
آخرین نمونه این نوع خط در کتیبه دور گنبد امامزاده جعفر است که تاریخ آن 725 هجری قمری است.
از اوائل قرن پنجم رواج خط نستعلیق که خط تحریری خاص ایرانی بود شروع شد و در قرن ششم و هفتم رواج کامل یافت بطوری که اکثر کتب فارسی و برخی از کتب عربی با این خط نوشته می شد.
چکیده :
دوره صفویان از درخشان ترین ادوار ترقی و تکامل خطوط مختلف ایرانی بویژه ثلث، (نسخ) و (نستعلیق) است.
در این زمان بیشتر شاهان و شاهزادگان و رجال و امراء صفویه خود خوشنویس بوده اند و خطاطان و اساتید خوشنویس از احترامی ویژه برخوردار شدند و مکتب خط و خطاطی در این شهر دائر شد و این شهر در حدود 4 قرن مهد بزرگترین خطاطان و خوشنویسان شد.
خط نستعلیق در دوران صفویه به آنچنان جایگاهی رسید که نه تنها در ایران و افغانستان (که در آن هنگام جزئی از ایران بود) بلکه در ممالک مجاور و دور دست همچون هندوستان و عثمانی و مصر و عربستان نیز طرفدارانی پیدا کرد و اساتید بزرگی مانند میر معزکاشی نستعلیق نویس بزرگ دوران شاه عباس اول به هند سفر کرد و این خط را در آن کشور رواج داد.
دوران صفویه زمان رونق خط ثلث نیز هست.
در ادامه مقاله بیشتر با رشد این هنر در دوره صفویه آشنا می شویم .
خوشنویسی در دوره صفویه
دوران حکومت صفویه در ایران و اصفهان زمان اوج شکوفایی هنر در سطوح مختلف بوده است. از جمله خوشنویسی به علت علاقة سلاطین این دوره به هنر خوشنویسی و گرامی داشتن هنرمندان آن، بسیاری از خوشنویسان مشهور از سراسر کشور راهی اصفهان شدند تا در دستگاه صفویه ارج و قربی بیابند، همانند علیرضا عباسی و عمادالحسنی و عبدالمجید درویش طالقانی و سیداحمد نیریزی و دیگران.
با کمال تأسف، حسادت، دشمنی و سعایت بعضی از خوشنویسان نزدیک شاه عباس، باعث شهادت و کشتن بزرگترین نستعلیق نویس ایران زمین که شهرت جهانی دارد گردید، ولی عاقبت شاه عباس از این عمل ناپسند خود پشیمانگردید اما پشیمانی سودی نداشت.
ثلث نویسان و نسخ نویسان معروف اصفهانی که آثار ارزنده و زیبایی از خود به یادگار گذاشتهاند عبارتاند از:
محمدرضا امامی اصفهانی: او به نام امام و پیشوای زمان خود شهرت داشته و دارای عمر طولانی بوده و همزمان با شاه عباس اوّل و شاه صفی و شاه عباس دوم و شاه سلیمان زندگی میکرده و کتیبههایی به خط ثلث و نسخ و نستعلیق در هر دوره به یادگار گذاشته است. تعداد کتیبهها به خط محمدرضا امامی در بناهای تاریخی اصفهان بیست و نه عدد میباشد
که بین سالهای 1038 تا 1081 هجری، رقم زده است.
محمدمحسن، فرزند محمدرضا امامی: نامبرده کتیبههای زیادی در بناهای تاریخی اصفهان دارد. محمدمحسن امامی اگرچه نستعلیق و نسخ را خوش مینوشته اما تخصّص او در خط ثلث بوده و کتیبههایی که از او بر جای مانده، بیشتر به خط ثلث نوشته شده است. او در عهد شاه سلیمان صفوی و ابتدای سلطنت شاه سلطان حسین زندگی میکرده است.
محمد صالح اصفهانی: از خوشنویسان ممتاز و نامدار اصفهان در دوره صفویه است. در بسیاری از بناهای تاریخی آثار قلمی زیبای او مشاهده میشود، مخصوصاً در قسمت فوقانی محراب مسجد شاه