لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
بسم الله الرحمن الرحیم
نام پروژه:
یخچال خانگی)شرکت تولیدی گلسان)
استاد محترم: سرکار خانم امانی
تهیه کننده گان: اعظم عادلی _مریم غنی ابادی
محل اجرای طرح:مشهد
تاریخ: پاییز1387
فهرست:
1)بخش معرفی....................................................4
(1-1)نام ونشانی متقاضیان
(2-1)مشخصات اجرای طرح
(3-1)ترسیم کروکی
(4-1)عنوان کالا: یخچال خانگی
(5-1)میزان اشتغال زایی طرح
2)خلاصه مدیریتی.............................................7
(1 ـ2) چگونگی بکارگیری به عنوان کالای سرمایه ای،واسطه ای ومصرفی
3) تجزیه وتحلیل صنعت:..........................................8
(1ـ3)برآورد مشکلات فعلی در زمینه ی تولید کالا در داخل کشور و
چگونگی رفع آن
(2-3)ه دیدگاههای کلی درمورد جهت و بازار فروش
4- معرفی محصول............................................24
(1-4) تعریف محصول،ویژگی ها و مشخصات
5-برنامه عملیاتی تولید......................................25
(1-5) روشهای مختلف تولید محصول
(2-5) روشهای مختلف مونتاژ محصول و انتخاب روش مناسب
(3-5) خط تولید یخچال ـ فریزر
(4-5) دستگاه ها وتجهیزات مورد نیاز تولید و مونتاژ
(5ـ5)تجهیزات و تاسیسات عمومی وآزمایشگاهی
(6-5) سازندگان مواد اولیه و قطعات
(7-5) شرکت تولیدی گلسان
1-بخش معرفی:
1-1-نام ونشانی متقاضیان:
حقوقی:
نام شرکت:گلسان نوع شرکت:سهامی خاص
تعداد سهام:10000 شماره ثبت:7865
محل ثبت:مشهد تاریخ ثبت:7/7/87
نام ومشخصات سهامدران عمده:
نام ونام خانوادگی :اعظم عادلی تعداد سهام:3500 مبلغ سهام:5000
نام ونام خانوادگی :مریم غنی ابادی تعداد سهام:3500 مبلغ سهام:5000
2-1-مشخصات اجرای طرح:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
پیشگفتار:
« فرش در فرهنگ ترکمن ریشه در تاروپود هستی و زندگی ترکمن دارد. فرش ترکمن، زادهی ذهن خلاق و اندیشهی جستجوگر و دستهای آفرینندهی مادر است. مادر، با زبان دل و با دستهای هنرمندش، فرش را زمینه و جلوهگر اندیشهاش کرد و با هر گره تمامی احساس و عاطفه و عشق مادرانهاش را به دخترش و به مردم ترکمن هدیه کرد. و در پایان برای زینت بخشیدن به قالی و اثبات حضور همیشگی خود در میان جلوههای گوناگون بافتهاش، اثری از انگشتان خسته و خونبارش را بعنوان نمادی بنام گلین بارقاق به یادگار گذاشت. مادر، زندگیاش را به قالی بخشید و ذرهذرهی جسم و روحش را بر تاروپود قالی گره میزد. او، در تلاطم همیشگی زندگیاش، برای زینتبخشیدن به آلاچیق، نواری بافت؛ اما چه نقشی را میبایست به آن مینهاد و چگونه میتوانست آنرا بیاراید؟
شاید اگر کاروانی را که خنچههای عروسی دختر دلبندش را در سراب حمل میکردند نقش این نوار میکرد- که چنین هم کرد- زیبا بود اما سراب را چگونه میتوانست بنمایاند. بیتاب و بیآرام و در شور همیشگی خود، تصویر همان کاروان را در آینهی خیالش نقش کرد، که صدای زنگهای آن چونان انفجار الهامی بر اندیشهاش طنین افکند. مادر، میراثش را به همهی عشق و مهر و احساس نهفته در آن، برای دخترانش به یادگار نهاد. که دختران امروز، مادران فردایند. اما دریغا! بافندگانی که سختی معیشت ناگزیرشان کرد تا برای بدست آوردن لقمهی نان ببافند و سریعتر ببفاند، بدون در نظرگرفتن کیفیت طرح و نقش و رنگ و بیآنکه بدانند نام آگاهانه با دست خود میراث گرانبهای مادر را در زیر خروارها خاکستر فراموش دفن میکند. چشمانشان را بستند تا چشمان غمزده و نگران مادر را نبینند. طرحها درهم سخت؛ اصالت گم شده؛ رنگها سست و بیدوام شد. کسی باید باشد تا آن همهی خوابی، آن همه شور و شیفتگی آن همه تکاپوی آگاهانه و از سرهوشیاری و آن همه رمزوراز خفته در هر نماد و آذین را حرمت نهند و پاس دارد. در این میان دل سوختهی عاشق که خود از میان همهی مردم و فرهنگ برخاسته، سعی دارد که فریاد دردآلود فرش ترکمن را به گوش هراهل دردی برساند، تا شاید از آن میان یکی کارگر افتد. درحال حاضر هنر قوی در حال از دست دادن خصلتهای خویش است و فرش از این مقوله جدا نیست. درنتیجه نه تنها ظرافت نقشها بلکه زیبایی رنگها هم آسیب خواهند دید.
هنگامی که فرشهای آسیای مرکزی، درمیان مردم شهرهای وین، برلن، پاریس، یا لندن - که در تجمل غوطهورند - رواج یافت و مدشد هجوم خریداران اروپایی به دورترین بازارها و روستاهای دستنخورده و حتی اردوگاها چادرنشینان آغاز شد. در نتیجه. بومیان این مناطق که فریفتهی پول خریداران شدهبودند، فرشهایی را که از قیمت واقعی آنها اطلاع نداشتند، به فروش رساندند و بدین نحو مناطق زندگی آنان، گزیدهترین، گرانبهاترین، و پرمایهترین فرآوردههای خود را از دست داده و به دنبال خارجشدن این آثار، امکان بافت و تهیهی نمونههای مشابه آنها از بین رفت. هماکنون بافندگان اینگونه فرشها، برا ثر اغوای سود بیشتر و آنیتر توجه به این وظیفه و حرفهی خانوادگی را از دست دادهاند و فرشهایی ارائه میکنند که باکار کم ظاهری چشم گیرد و دلپذیر دارد. امروز ایران، قفقاز و ترکستان شاهد فرشهایی هستیم که فاید کیفیت هنری هستند.»
لالایی قالیباف ترکمن
آبادان بر بلندی نشسته میخواند
و به افتخار ترکمن قالی میبافد
برکوهپایهها، ردپای گور خزان
و در خانهی کوچکترین برادر،
گلی قرمز بر قالی!
لالایی، لالایی
لالاکن، فرزند دلبندم
گل من، گلی که ماهی یک قالی میبافد،
و کنارهی قالیاش، جای ده سرانگشت اوست،
در میان گلها، به لاله میماند
به قرمزدانه میماند
لالایی، لالایی
لالاکن فرزند دلبندم
تاریخچه فرش
سابقه فرش را در جهان میتوان به آغاز تمدن در جوامع بشری مربوط دانست از آن زمان که انسان دانست روی زمین سرد و پراز خاک و حشره نمیتواند زندگی کند و شروع به استفاده از پوست و سپس پشمهای درهمشده جانوران اطراف محیطزیست خود کرد، انواع اولیه فرش بیتردید کیفیتی شبیه به نمد و یا تولیدات ابتدایی نساجی داشتهاست ولی بهرحال از آنجاکه از بافتههای اولیه فرش به دلیل کیفیت غیرقابل دوام آن نمونههایی دردست نیست هیچیک از حدسیات و تئوریها و استدلالات مورخان و محققان نتوانستهاست زمانی دقیق برای تهیه اولین نوع از این پدیده زیبای انسانی را تعیین نماید.
بیشک ایرانیان نیز نمیتوانند ادعای تولید اولین فرشهای دستباف را داشتهباشند ولی شواهد و مدراک تاریخی و بخصوص کشف قالی پازیریک سهم اعظم در خلق و تولید این هنر گرانبها را از آن ایرانیان میسازد.
در اشعار همراز« ارابههای ایرانی که با فرشهای ارغوانی پوشیده شده» یاد میشود. گزنفون به هنگام ثبت جنگهای ایران اشاراتی دارد دال براینکه« ایرانیان زیر بسترهای خود از فرشهای نرمی استفاده میکردهاند» در کتاب آناباسیس از فرشی صحبت میشود که ارزش آن معادل 10 مینائوس(واحد پول یونان) برابر 38 پوند نقره بودهاست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
پیشگفتار:
« فرش در فرهنگ ترکمن ریشه در تاروپود هستی و زندگی ترکمن دارد. فرش ترکمن، زادهی ذهن خلاق و اندیشهی جستجوگر و دستهای آفرینندهی مادر است. مادر، با زبان دل و با دستهای هنرمندش، فرش را زمینه و جلوهگر اندیشهاش کرد و با هر گره تمامی احساس و عاطفه و عشق مادرانهاش را به دخترش و به مردم ترکمن هدیه کرد. و در پایان برای زینت بخشیدن به قالی و اثبات حضور همیشگی خود در میان جلوههای گوناگون بافتهاش، اثری از انگشتان خسته و خونبارش را بعنوان نمادی بنام گلین بارقاق به یادگار گذاشت. مادر، زندگیاش را به قالی بخشید و ذرهذرهی جسم و روحش را بر تاروپود قالی گره میزد. او، در تلاطم همیشگی زندگیاش، برای زینتبخشیدن به آلاچیق، نواری بافت؛ اما چه نقشی را میبایست به آن مینهاد و چگونه میتوانست آنرا بیاراید؟
شاید اگر کاروانی را که خنچههای عروسی دختر دلبندش را در سراب حمل میکردند نقش این نوار میکرد- که چنین هم کرد- زیبا بود اما سراب را چگونه میتوانست بنمایاند. بیتاب و بیآرام و در شور همیشگی خود، تصویر همان کاروان را در آینهی خیالش نقش کرد، که صدای زنگهای آن چونان انفجار الهامی بر اندیشهاش طنین افکند. مادر، میراثش را به همهی عشق و مهر و احساس نهفته در آن، برای دخترانش به یادگار نهاد. که دختران امروز، مادران فردایند. اما دریغا! بافندگانی که سختی معیشت ناگزیرشان کرد تا برای بدست آوردن لقمهی نان ببافند و سریعتر ببفاند، بدون در نظرگرفتن کیفیت طرح و نقش و رنگ و بیآنکه بدانند نام آگاهانه با دست خود میراث گرانبهای مادر را در زیر خروارها خاکستر فراموش دفن میکند. چشمانشان را بستند تا چشمان غمزده و نگران مادر را نبینند. طرحها درهم سخت؛ اصالت گم شده؛ رنگها سست و بیدوام شد. کسی باید باشد تا آن همهی خوابی، آن همه شور و شیفتگی آن همه تکاپوی آگاهانه و از سرهوشیاری و آن همه رمزوراز خفته در هر نماد و آذین را حرمت نهند و پاس دارد. در این میان دل سوختهی عاشق که خود از میان همهی مردم و فرهنگ برخاسته، سعی دارد که فریاد دردآلود فرش ترکمن را به گوش هراهل دردی برساند، تا شاید از آن میان یکی کارگر افتد. درحال حاضر هنر قوی در حال از دست دادن خصلتهای خویش است و فرش از این مقوله جدا نیست. درنتیجه نه تنها ظرافت نقشها بلکه زیبایی رنگها هم آسیب خواهند دید.
هنگامی که فرشهای آسیای مرکزی، درمیان مردم شهرهای وین، برلن، پاریس، یا لندن - که در تجمل غوطهورند - رواج یافت و مدشد هجوم خریداران اروپایی به دورترین بازارها و روستاهای دستنخورده و حتی اردوگاها چادرنشینان آغاز شد. در نتیجه. بومیان این مناطق که فریفتهی پول خریداران شدهبودند، فرشهایی را که از قیمت واقعی آنها اطلاع نداشتند، به فروش رساندند و بدین نحو مناطق زندگی آنان، گزیدهترین، گرانبهاترین، و پرمایهترین فرآوردههای خود را از دست داده و به دنبال خارجشدن این آثار، امکان بافت و تهیهی نمونههای مشابه آنها از بین رفت. هماکنون بافندگان اینگونه فرشها، برا ثر اغوای سود بیشتر و آنیتر توجه به این وظیفه و حرفهی خانوادگی را از دست دادهاند و فرشهایی ارائه میکنند که باکار کم ظاهری چشم گیرد و دلپذیر دارد. امروز ایران، قفقاز و ترکستان شاهد فرشهایی هستیم که فاید کیفیت هنری هستند.»
لالایی قالیباف ترکمن
آبادان بر بلندی نشسته میخواند
و به افتخار ترکمن قالی میبافد
برکوهپایهها، ردپای گور خزان
و در خانهی کوچکترین برادر،
گلی قرمز بر قالی!
لالایی، لالایی
لالاکن، فرزند دلبندم
گل من، گلی که ماهی یک قالی میبافد،
و کنارهی قالیاش، جای ده سرانگشت اوست،
در میان گلها، به لاله میماند
به قرمزدانه میماند
لالایی، لالایی
لالاکن فرزند دلبندم
تاریخچه فرش
سابقه فرش را در جهان میتوان به آغاز تمدن در جوامع بشری مربوط دانست از آن زمان که انسان دانست روی زمین سرد و پراز خاک و حشره نمیتواند زندگی کند و شروع به استفاده از پوست و سپس پشمهای درهمشده جانوران اطراف محیطزیست خود کرد، انواع اولیه فرش بیتردید کیفیتی شبیه به نمد و یا تولیدات ابتدایی نساجی داشتهاست ولی بهرحال از آنجاکه از بافتههای اولیه فرش به دلیل کیفیت غیرقابل دوام آن نمونههایی دردست نیست هیچیک از حدسیات و تئوریها و استدلالات مورخان و محققان نتوانستهاست زمانی دقیق برای تهیه اولین نوع از این پدیده زیبای انسانی را تعیین نماید.
بیشک ایرانیان نیز نمیتوانند ادعای تولید اولین فرشهای دستباف را داشتهباشند ولی شواهد و مدراک تاریخی و بخصوص کشف قالی پازیریک سهم اعظم در خلق و تولید این هنر گرانبها را از آن ایرانیان میسازد.
در اشعار همراز« ارابههای ایرانی که با فرشهای ارغوانی پوشیده شده» یاد میشود. گزنفون به هنگام ثبت جنگهای ایران اشاراتی دارد دال براینکه« ایرانیان زیر بسترهای خود از فرشهای نرمی استفاده میکردهاند» در کتاب آناباسیس از فرشی صحبت میشود که ارزش آن معادل 10 مینائوس(واحد پول یونان) برابر 38 پوند نقره بودهاست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
پیشگفتار:
« فرش در فرهنگ ترکمن ریشه در تاروپود هستی و زندگی ترکمن دارد. فرش ترکمن، زادهی ذهن خلاق و اندیشهی جستجوگر و دستهای آفرینندهی مادر است. مادر، با زبان دل و با دستهای هنرمندش، فرش را زمینه و جلوهگر اندیشهاش کرد و با هر گره تمامی احساس و عاطفه و عشق مادرانهاش را به دخترش و به مردم ترکمن هدیه کرد. و در پایان برای زینت بخشیدن به قالی و اثبات حضور همیشگی خود در میان جلوههای گوناگون بافتهاش، اثری از انگشتان خسته و خونبارش را بعنوان نمادی بنام گلین بارقاق به یادگار گذاشت. مادر، زندگیاش را به قالی بخشید و ذرهذرهی جسم و روحش را بر تاروپود قالی گره میزد. او، در تلاطم همیشگی زندگیاش، برای زینتبخشیدن به آلاچیق، نواری بافت؛ اما چه نقشی را میبایست به آن مینهاد و چگونه میتوانست آنرا بیاراید؟
شاید اگر کاروانی را که خنچههای عروسی دختر دلبندش را در سراب حمل میکردند نقش این نوار میکرد- که چنین هم کرد- زیبا بود اما سراب را چگونه میتوانست بنمایاند. بیتاب و بیآرام و در شور همیشگی خود، تصویر همان کاروان را در آینهی خیالش نقش کرد، که صدای زنگهای آن چونان انفجار الهامی بر اندیشهاش طنین افکند. مادر، میراثش را به همهی عشق و مهر و احساس نهفته در آن، برای دخترانش به یادگار نهاد. که دختران امروز، مادران فردایند. اما دریغا! بافندگانی که سختی معیشت ناگزیرشان کرد تا برای بدست آوردن لقمهی نان ببافند و سریعتر ببفاند، بدون در نظرگرفتن کیفیت طرح و نقش و رنگ و بیآنکه بدانند نام آگاهانه با دست خود میراث گرانبهای مادر را در زیر خروارها خاکستر فراموش دفن میکند. چشمانشان را بستند تا چشمان غمزده و نگران مادر را نبینند. طرحها درهم سخت؛ اصالت گم شده؛ رنگها سست و بیدوام شد. کسی باید باشد تا آن همهی خوابی، آن همه شور و شیفتگی آن همه تکاپوی آگاهانه و از سرهوشیاری و آن همه رمزوراز خفته در هر نماد و آذین را حرمت نهند و پاس دارد. در این میان دل سوختهی عاشق که خود از میان همهی مردم و فرهنگ برخاسته، سعی دارد که فریاد دردآلود فرش ترکمن را به گوش هراهل دردی برساند، تا شاید از آن میان یکی کارگر افتد. درحال حاضر هنر قوی در حال از دست دادن خصلتهای خویش است و فرش از این مقوله جدا نیست. درنتیجه نه تنها ظرافت نقشها بلکه زیبایی رنگها هم آسیب خواهند دید.
هنگامی که فرشهای آسیای مرکزی، درمیان مردم شهرهای وین، برلن، پاریس، یا لندن - که در تجمل غوطهورند - رواج یافت و مدشد هجوم خریداران اروپایی به دورترین بازارها و روستاهای دستنخورده و حتی اردوگاها چادرنشینان آغاز شد. در نتیجه. بومیان این مناطق که فریفتهی پول خریداران شدهبودند، فرشهایی را که از قیمت واقعی آنها اطلاع نداشتند، به فروش رساندند و بدین نحو مناطق زندگی آنان، گزیدهترین، گرانبهاترین، و پرمایهترین فرآوردههای خود را از دست داده و به دنبال خارجشدن این آثار، امکان بافت و تهیهی نمونههای مشابه آنها از بین رفت. هماکنون بافندگان اینگونه فرشها، برا ثر اغوای سود بیشتر و آنیتر توجه به این وظیفه و حرفهی خانوادگی را از دست دادهاند و فرشهایی ارائه میکنند که باکار کم ظاهری چشم گیرد و دلپذیر دارد. امروز ایران، قفقاز و ترکستان شاهد فرشهایی هستیم که فاید کیفیت هنری هستند.»
لالایی قالیباف ترکمن
آبادان بر بلندی نشسته میخواند
و به افتخار ترکمن قالی میبافد
برکوهپایهها، ردپای گور خزان
و در خانهی کوچکترین برادر،
گلی قرمز بر قالی!
لالایی، لالایی
لالاکن، فرزند دلبندم
گل من، گلی که ماهی یک قالی میبافد،
و کنارهی قالیاش، جای ده سرانگشت اوست،
در میان گلها، به لاله میماند
به قرمزدانه میماند
لالایی، لالایی
لالاکن فرزند دلبندم
تاریخچه فرش
سابقه فرش را در جهان میتوان به آغاز تمدن در جوامع بشری مربوط دانست از آن زمان که انسان دانست روی زمین سرد و پراز خاک و حشره نمیتواند زندگی کند و شروع به استفاده از پوست و سپس پشمهای درهمشده جانوران اطراف محیطزیست خود کرد، انواع اولیه فرش بیتردید کیفیتی شبیه به نمد و یا تولیدات ابتدایی نساجی داشتهاست ولی بهرحال از آنجاکه از بافتههای اولیه فرش به دلیل کیفیت غیرقابل دوام آن نمونههایی دردست نیست هیچیک از حدسیات و تئوریها و استدلالات مورخان و محققان نتوانستهاست زمانی دقیق برای تهیه اولین نوع از این پدیده زیبای انسانی را تعیین نماید.
بیشک ایرانیان نیز نمیتوانند ادعای تولید اولین فرشهای دستباف را داشتهباشند ولی شواهد و مدراک تاریخی و بخصوص کشف قالی پازیریک سهم اعظم در خلق و تولید این هنر گرانبها را از آن ایرانیان میسازد.
در اشعار همراز« ارابههای ایرانی که با فرشهای ارغوانی پوشیده شده» یاد میشود. گزنفون به هنگام ثبت جنگهای ایران اشاراتی دارد دال براینکه« ایرانیان زیر بسترهای خود از فرشهای نرمی استفاده میکردهاند» در کتاب آناباسیس از فرشی صحبت میشود که ارزش آن معادل 10 مینائوس(واحد پول یونان) برابر 38 پوند نقره بودهاست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
مقدمه
انرژی الکتریکی در مقایسه با سایر انرژی ها از محاسن ویژه ای برخوردار است و همین محاسن است که ارزش و اهمیت و کاربرد آنرا فوق العاده روز افزون ساخته است . بعنوان نمونه می توان خصوصیات زیر را نام برد:
1. هیچگونه محدودیتی از نظر مقدار در انتقال و توزیع انرژی وجود ندارد.
2. عمل انتقال این انرژی برای فواصل زیاد بسهولت امکان پذیر است .
3. تلفات این انرژی در طول خطوط انتقال و توزیع کم و دارای راندمان نسبتا بالایی است.
4. کنترل و تبدیل و تغییر این انرژی بسیار انرژی ها به آسانی انجام پذیر است .
بطور کلی هر سیستم انرژی الکتریکی دارای سه قسمت اصلی می باشد:
1. مرکز تولید نیرو (نیروگاه)
2. خطوط انتقال نیرو
3. شبکه های توزیع نیرو
معلولا نیروگاهها با توجه به جوانب ایمنی و اقتصادی و بخصوص با توجه به نوعشان (آبی،بخاری،گازی) در مسافتی دور از مصرف کننده ها ساخته می شوند. وظیفه خطوط انتقال نیرو با تجهیزات مختلف مربوطه این است که انرژی تولید شده را به شبکه های توزیع منتقل نماید.
عمل انتقال نیروی برق با فشار الکتریکی کم امکان پذیر نیست ، بلکه جهت انتقال از فشار الکتریکی زیاد استفاده می شود. که بعدا در نزدیکی محل مصرف به فشار الکتریکی کم تبدیل شده و توزیع خواهد شد. اگر چه جهت مصرف کنندگان عمده نیز امکان تغذیه با فشار کم وجود دارد ولیکن در اینگونه موارد بهتر است که مستقیما انشعاب فشار قوی (زیاد)داد.
خلاصه اینکه در هر مجتمع بزرگ صنعتی و یا درهرشهری حداقل یک شبکه فشار قوی بایستی وجودداشته باشدتادر نقاط مختلف شبکه های فشار ضعیف (شبکه های توزیع) را تغذیه نمایند و انتخاب این فشار تابع بزرگی محل و بار شبکه خواهد بود. برای اینکه بتوان سیستمهای مختلف انتقال و توزیع برق را بسهولت به یکدیگر مرتبط نمود ،از فشارهای استاندارد شده ای استفاده می شود که عبارتند از :
(400-230)KV (132-63) KV (20-6) KV (400) V
فشار ضعیف فشار متوسط فشار قوی فشار خیلی قوی
در ایران جهت تغذیه مصرف کننده ها عموما از جریان متناوب سه فازه فشار ضعیف ولتی از فشار متوسط (اکثرا 20kv ) و جهت تغذیه پستهای فشار متوسط از فشار قوی (اکثرا 63kv ) استفاده می شود. از فشار خیلی قوی جهت ارتباط نیروگاهها بهره برداری می گردد.
نقش شبکه توزیع (فشار ضعیف و فشار متوسط) یک مجتمع (یا یک شهر) را چه از نظر حجم و چه از نظر وسعت و چه از نظر ارزش و اهمیت می توان به مویرگهای بدن تشبیه نمود که آخرین و مهمترین وظیفه یعنی تغذیه مصرف کننده ها را عهده دار می باشد. لذا به منظور تامین انرژی مورد نیاز مصرف کننده ها شبکه های توزیع (فشار ضعیف و متوسط) دربخشهای مختلف صنعتی و کشاورزی و مسکونی و عمومی (تجاری) دارای شرایط و خصوصیات معینی می باشد. این شرایط که در هر شبکه توزیع می باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از :
1. شرط اول جهت تامین انرژی الکتریکی مورد نیاز مشترکین (بعنوان مصرف کننده) این است که شرکتهای برق موظفند بطور دائم در طول شبانه روز آن مقدار قدرتی که مشترک درخواست نموده و مورد توافق قرار گرفته در اختیارش قرار دهند . بنابراین در انتخاب میزان قدرت و نوع شبکه و سیم کشی و اجرای عملیات آن بایستی دقت زیادی شود.
2. شرط دوم جهت تامین انرژی مصرف کننده ها این است که وضعیت شبکه ها باید طوری باشدتادر مواقع خرابی یک قسمت از شبکه در تغذیه مصرف کننده ها وقفه ای حاصل نشود.
3. عیب یابی سریع ناشی از عایق بندی (ایزولاسیون) شرط سومی می باشد که در توزیع انرژی الکتریکی بایستی مورد نظر باشد، شبکه ها باید طوری باشند که بتوان معایب ناشی از عایق بندی و پاره گی خطوط و سایر معایب را فوری و بطور مطمئن پیدا کرده و به سرعت آنها را برطرف نمود.
4. با برقراری شرایط بالا، چهارمین شرط انتخاب شبکه ایست که مناسب ترین و ارزانترین روش توزیع انرژی را در بر داشته باشد.
عدم رعایت موارد فوق سبب می شود که اشکالات زیادی در شبکه های توزیع بوجود آید؛ از افت و ولتاژهای فوق العاده زیادتر از حد مجاز گرفته تا تلفات زاد انرژی و از اضافه بار روی ترانسفورماتورها گرفته تا خاموشیهای طولانی در سطوح وسیع.