
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
سیستم های موبایل
سیستم تلفن همراه سلولی یا تلفن موبایل (Mobile Phone) چیست و چگونه کار می کند
تلفن همراه یا تلفن موبایل (en: Mobile Phone) که در فارسی موبایل هم گفته میشود، یک وسیله شخصی و قابل حمل برای ارتباط مخابراتی است. برای استفاده از تلفن همراه باید فرد استفاده کننده که مشترک نامیده می شود، به یک شبکه مخابراتی متصل گردد. برای اتصال به شبکه باید حساب اشتراک تلفن همراه در نزد یک سرویس دهنده (اپراتور) برای مشترک خاص، ایجاد شده باشد. شبکه های مخابراتی تلفن عمومی در تمام دنیا با قرارداد های تجاری و شیوههای حسابرسی ویژه خود، به هم متصل میشوند و هر مشترک تلفن همراه معمولا می تواند با گوشی خود، یک ارتباط تلفنی با دارندگان تلفنهای ثابت یا همراه در هر جای زمین (مشروط به ارایه سرویس در آن نقطه) برقرار کند.
گوشی همراهمنظور از گوشی همراه (گوشی موبایل) وسیلهای است که برای اتصال به شبکه تلفن همراه به کار می رود. این وسیله که نسلهای گوناگونی دارد توسط شرکتهای بزرکی در دنیا تولید میشود و به فروش میرسد.
شرکتهای بزرگ تولیدکننده گوشی همراه در دنیا:
برخی از شرکتهای بزرگ تولیدکننده گوشی همراه در دنیا:
نوکیا
موتورولا
سونی اریکسون
سامسونگ
ال جی
ساژم
پن تک
در تلفنهای همراه معمولا یک مجموعه نرمافزار یا سیستم عامل برای کنترل سختافزار به کار میرود و برنامههای جانبی توسط سیستم عامل اجرا می شوند. یکی از سیستم عامل های معروف برای تلفن همراه، سیستم عامل سیمبیان (Symbian) است.
تلفن همراه : Mobile Phone چیست
در واقع تلفنهای همراه نوع پیشرفته رادیو تلفنهای دهه ۱۸۸۰ هستند که در آن زمان روی خودروها نصب و استفاده میشد . این سامانه دارای یک یا چند دکل آنتن مرکزی برای هر شهر بود وهر دکل میتوانست تا ۲۵ کانال ارتباطی را تا شعاع ۴۰ الی ۵۰ مایل پوشش دهد . اما به علت محدودیت کانالهای ارتباطی امکان مشترک شدن برای همه وجود نداشت. تلفن همراه سامانه ای سلولی است زیرا مناطق تحت پوشش آن به سلولهای تقریباً ۶ گوش تقسیم بندی می شود. بدین ترتیب کل فضای مورد نظر تحت پوشش سلولهای مختلف قرار میگیرند .
در مرکز هر سلول یک دکل آنتن به نام (BTS) نصب میشود و بر حسب ظرفیت هر سلول تعداد مشترکان تغییرمی کند.معمولاً هر سلول آنالوگ قادر است تا ۵۶ کانال رادیویی را پشتیبانی کند به عبارت دیگر هر سلول میتواند همزمان مکالمهی ۵۶ نفر با تلفن همراه را در محدودهی تحت پوشش خود اداره نماید .
در مورد تلفن همراه – موبایل : Mobile Phone
امروزه میلیونها نفر در سراسر جهان از تلفنهای سلولی (همراه) استفاده میکنند . در واقع تلفنهای همراه نوع پیشرفته رادیو تلفنهای دهه ۱۸۸۰ هستند که در آن زمان روی خودروها نصب و استفاده میشد .
این سامانه دارای یک یا چند دکل آنتن مرکزی برای هر شهر بود وهر دکل میتوانست تا ۲۵ کانال ارتباطی را تا شعاع ۴۰ الی ۵۰ مایل پوشش دهد . اما به علت محدودیت کانالهای ارتباطی امکان مشترک شدن برای همه وجود نداشت. تلفن همراه سامانه ای سلولی است زیرا مناطق تحت پوشش آن به سلولهای تقریباً ۶ گوش تقسیم بندی می شود. بدین ترتیب کل فضای مورد نظر تحت پوشش سلولهای مختلف قرار میگیرند .
در مرکز هر سلول یک دکل آنتن به نام (BTS) نصب میشود و بر حسب ظرفیت هر سلول تعداد مشترکان تغییرمی کند.معمولاً هر سلول آنالوگ قادر است تا ۵۶ کانال رادیویی را پشتیبانی کند به عبارت دیگر هر سلول میتواند همزمان مکالمهی ۵۶ نفر با تلفن همراه را در محدودهی تحت پوشش خود اداره نماید .
اما این ظرفیت در روشهای ارتباطی دیجیتالی امروزه افزایش یافته است . برای مثال درسامانه ی دیجیتالی TDMA می توان تا سه برابر ظرفیت آنالوگ یعنی تقریباً ۱۶۸ کانال را پوشش داد.
عملکرد تلفن همراه چگونه است
تلفن همراه یک سامانه ی کم توان رادیویی است . اکثر تلفن های همراه دارای دو سطح توان خروجی ۰.۶ وات و ۰.۳ وات هستند. به همین ترتیب ایستگاههای مبنای هر سلول نیز با توان کم کار میکنند.
عملکرد با توان کم دارای دو مزیت است:
۱) تبادل سیگنال در محدودهی هر سلول بین ایستگاه و گوشی با آنتن همان سلول انجام میپذیرد و سیگنالها از حیطهی سلول فراتر نرفته بنابر این هر گوشی فقط با یک دکل آنتن ارتباط برقرار میسازد و از این جهت کانالهای BTSهای دیگر برای یک نفر اشغال نخواهد شد.
۲ ) مصرف انرژی باتری گوشی تلفن بهینه و نسبتاً کم میشود.
شبکهی سلولی همچنان که گفته شد نیازمند نصب دکلهای زیادی است. یعنی یک شهر بزرگ ممکن است دارای هزاران دکل جهت پوشش سرتاسری باشد و هزینهی سنگینی را در بر دارد، ولی از جهتی که امکان استفاده از این سامانه برای تعداد زیادی از مردم را فراهم میآورد هزینهی لازم به مرور جبران خواهد شد.
جابجایی سلولی
هر تلفن یک کد شناسهی مختص خود دارد. این کدها جهت شناسایی مالک تلفن و شرکت خدمات دهنده است. هنگامیکه گوشی روشن میشود، منتظر دریافت سیگنال از یک کانال کنترل میماند. این کانال یک کانال ارتباطی مخصوص جهت ارتباط گوشی و نزدیکترین ایستگاه BTS است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فتنه در میان مفاهیم قرآنی از اهمیتی ویژه برخوردار است. در آیات قرآنی از جمله فلسفه نهایی، رفع فتنه دانسته شده است. در نگاهی گذرا روشن خواهد شد که مفسران در تفسیر فتنه نظر واحدی ندارند. برخی آن را شرک دانسته، عده ای کفر تلقی کرده اند و مفسرانی جزّ خفقان و فضایی ؟ ناک را مراد کرده اند. گوناگونی این دیدگاهها از کجا سرچشمه گرفته است؟ در این تحقیق برآنیم تا با بررسی معنای فتنه و کاربرد اصطلاحی آن مفهوم فتنه را آشکار کنیم.
فتنه در فرهنگهای واژگانی، معانی مختلفی برای واژه فتنه آورده اند. خلیل بن احمد فراهیدی نخستین نگارنده معجم لغات نوشته است. فَتن سوزاندن چیزی در آتش را گویند مثلاً الورق المحَدق چنانکه خداوند می فرماید: «یوم هم علی النار یُفتنونَ» (العین ج 8، 127)
ابن فارس ذیل این ماده می نویسد: الَفاء التاء و النون اصلی است واحد که بر اختیار و آزمایش دلالت دارد. گفته می شود: «فتنتَ الذّهبَ بالنار» هنگامی که آن را بیازمایی و شی آزموده شده «مفتون» و «فتین» خوانده می شود. (مقئیس الّغه ج 4، 472)
راغب اصفهانی واژه شناس و مفسر ارجمند می نویسد:
فتن، داخل کردن طلا در آتش است تا خالصی وناخالصی آن آشکار گردد و در مورد به آتش افکندن انسان نیز به کاربرده می شود. (مفردات، 623)
در این میان نگارنده «التحقیق» نظر دیگری دارد. او در تبیین این واژه چنین می نویسد:
آنچه موجب اختلال و اضطراب گردد فتنه نامیده می شود که دارای مصادیقی است. مانند اموال و اولاد، اختلاف در دیدگاهها، عذاب، کفر، جنون، آزمایش و هر آنچه موجب اضطراب و پریشانی گردد. (التحقیق فی کلمات القران الکریم ج9، 24)
در منابع واژه شناسی قرآنی نیز «فتنه» با توجه به کاربرد قرآنی آن معنا شده است. کهن ترین این منابع کتاب «الوجوه و النظائر» نگارش «هارون بن موسی» است. او معانی «فتنه» در قرآن را ده وجه دانسته است. این وجوه عبارتند از: شرک، کفر، امتحان، عذاب در دنیا، به آتش سوزاندن، قتل، بازداشتن و مانع شدن گمراه ساختن، عذر آوردن وعبرت گرفتن.(الوجوه انظائر، 78)
«ابوالفضل ؟ بن ابراهیم» افزون بر ده وجهی که هارون بر شمرده به پنج قسم دیگر نیز اشاره کرده است: فتنه به معنای شوروشر، گناه، دیوان شدن، لغزانیدن و خواسته ؟ (وجوه قرآن، 225)
از آنچه تاکنون بیان شدهچنین بر می آید که واژه شناسان و میدان داران علم لغت، معنای اصلی فتنه را «اختبار و آزمایش»، «گدازاندن در آتش» و «اضطراب و اختلال در نظم» دانسته اند. این واژه در کاربرد قرآنی – چنانکه اشاره شد – از گسترهء معنایی وسیعتری برخوردار است.
مفسران و قرآن پژوهان در آیاتی که به رویارویی مسلمانان با مشرکان و کافران اشاره دارد از واژه «فتنه» تلقّی به کفر یا شرک کرده و آن را موجب نابودی وهلاکت انسان دانسته اند. به عنوان مثال بیشتر مفسران در ذیل آیه «و قاتلو هم حتّی لا تکدنَ فتنهٌ ...» با این معنا اشاره کرده امد(جامع البیان ج 2، 265 التبیان ج 2، 147، مجمع البیان، ج 2، 700 قوطبی ج2، 345)
مفسران از دیر باز با استناد به روایاتی از برخی صحابه و گروهی از تابعین فتنه را در این آیه به شرک یا کفر تفسیر نموده اند. از این روی نبرد با مشرکان و کافران تا نابودی آنان یا پذیرش دین اسلام و گردن نهادن به احکام آن حکم داده اند
اکنون با توجه به تفسیری که اینگونه مفسران از «فتنه» ارائه نموده اند و با در نظر گرفتن آنچه در معنای اصطلاحی فتنه بیان گردید باید به تبیین این مسأله پرداخت که هدف نهایی و فلسفه نهایی جهاد چیست؟ آیا مراد خداوند از امر به جهاد، کشتن مشرکان است تا زمانی که به سرکشی و عصیان در برابر دستورات الهی پایان داده و اسلام بیاورند و در صورت عدم پذیرش اسلام همگی از دم تیغ گذرانده شوند یا نه، وجود شرایط و زمینه هایی دیگر موجب تحقق چنین امری است؟
فلسفه نهایی جهاد چیست؟
مفسران در تفسیر فتنه به شرک یا کفر و کشتن مشرکان تا نابودی یا پذیرش اسلام غالباً به سه دلیل استناد کرده اند.
دسته ای از مفسران با استناد به روایاتی از برخی صحابه و تابعین فتنه را به شرک تفسیر کرده و عبارت «فِانْ انتَهَو» را به معنای پایان بخشیدن به شرک و اسلام آوردن مشرکان دانسته اند.
پاره ای از مفسران با توجه به سیاق ایات بر این باورند که اگر چه خداوند در آیات کشتار مشرکان را به وجود شرایط و زمینه هایی محدود ساخته است، امّا این آیات و شرایط ذکر شده در آنها با آیاتی از سوره توبه نسخ گردیده است و خداوند در آیات ناسخ امر به کشتن مشرکان داده تا زمانی که نماز به پا داشته و زکات بپردازند. (ابن کثیر ج1، 524)
گاه مفسران در تفسیری اینگونه از آیه به روایتی از پیامبر اکرم استناد جسته اند که فرموده است.
«و اُمرتُ اَنْ اُقاتلَ حتّی یقولوا لا اله الّا الله فاذا قالوها عصموا منّی دماءُهم و اموالُهم إلّا بحقّها و حسابُهم علی اللهِ»
مأمور شدم با آنان بجنگم تا اینکه بگویند لا اله الّا الله. پس اگر ایمان آوردند خونها و اموالشان نزد من محفوظ است مگر خون و مالی که ریختنشان به حق باشد حسابشان با خدا ست.
تفاسیری چون جامع ابیان ج 2، 266 و تفسیر القرآن العظیم ج 1، 526 به این روایت استناد جسته اند امّا دلایل مذکور هر سه نا استوار و خدشه پذیرند.
الف: در ردّ دلیل نخست همین کافی است که پیوستگی و مضمون آیات و محتوای بسیاری از آیات دیگر قرآن و همچنین واقعیتهای عینی جامعه در تاریخ حیات اسلام با چنین تفسیری همخوانی ندارد و مفسرانی که تفسیر اینگونه از آیه ارائه نموده اند آیه را به گونه ای مستقل از آیات دیگر تفسیر کرده اند.
خداوند در آیات پیشین و پس از آن مسلمانان را به کشتن کسانی فرمان می دهد که ستیزه جو و جنگ طلب هستند. همچنین به مسلمانان امر می کند که در جنگیدن از حدّ اعتدال در نگرند و از پیکار در کنار مسجدالحرام و در ماههای حرام بپرهیزند جز اینکه مسلمانان در چنین مواقعی مورد هجوم دشمن قرار گیرند. بیان چنین حدود و شرایطی گواه آن است که مسلمانان به استمرار در کشتار تا گردن نهادن مشرکان به دین اسلام مأمور نشده اند و این مطلب با آیات فروانی از قرآن کریم تأئید شده است. خداوند آیه 90 سوره نساء می فرماید: «مگر کسانی که با گروهی که میان شما و میان آنان پیمانی است، پیوند داشته باشند. یا نزد شما بیایند در حالیکه سینه آنان از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا می خواست قطعاً آنان را بر شما چیره می کرد و حتماً با شما می جنگیدند پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما جنگیدند و با شما طرح صلح افکندند دیگر خدا برای شما راهی برای تجاوز بر آنان قرار نداده است.»
سوره نساء مدنی است و این حکم بر اساس ترتیب نزول پس از سوره بقره نازل شده است. همچنین خداوند در سوره آل عمران می فرماید: پس اگر با تو به محاسبه برخاستند، بگو من خود را تسلیم خدا نموده ام هر که مرا پیروی کرده }نیز خود را تسلیم خدا نموده است{ و به کسانی که اهل کتابند و به مشرکان بگو آیا اسلام آورده اید؟ پس اگر اسلام آوردند قطعاً هدایت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فتنه در میان مفاهیم قرآنی از اهمیتی ویژه برخوردار است. در آیات قرآنی از جمله فلسفه نهایی، رفع فتنه دانسته شده است. در نگاهی گذرا روشن خواهد شد که مفسران در تفسیر فتنه نظر واحدی ندارند. برخی آن را شرک دانسته، عده ای کفر تلقی کرده اند و مفسرانی جزّ خفقان و فضایی ؟ ناک را مراد کرده اند. گوناگونی این دیدگاهها از کجا سرچشمه گرفته است؟ در این تحقیق برآنیم تا با بررسی معنای فتنه و کاربرد اصطلاحی آن مفهوم فتنه را آشکار کنیم.
فتنه در فرهنگهای واژگانی، معانی مختلفی برای واژه فتنه آورده اند. خلیل بن احمد فراهیدی نخستین نگارنده معجم لغات نوشته است. فَتن سوزاندن چیزی در آتش را گویند مثلاً الورق المحَدق چنانکه خداوند می فرماید: «یوم هم علی النار یُفتنونَ» (العین ج 8، 127)
ابن فارس ذیل این ماده می نویسد: الَفاء التاء و النون اصلی است واحد که بر اختیار و آزمایش دلالت دارد. گفته می شود: «فتنتَ الذّهبَ بالنار» هنگامی که آن را بیازمایی و شی آزموده شده «مفتون» و «فتین» خوانده می شود. (مقئیس الّغه ج 4، 472)
راغب اصفهانی واژه شناس و مفسر ارجمند می نویسد:
فتن، داخل کردن طلا در آتش است تا خالصی وناخالصی آن آشکار گردد و در مورد به آتش افکندن انسان نیز به کاربرده می شود. (مفردات، 623)
در این میان نگارنده «التحقیق» نظر دیگری دارد. او در تبیین این واژه چنین می نویسد:
آنچه موجب اختلال و اضطراب گردد فتنه نامیده می شود که دارای مصادیقی است. مانند اموال و اولاد، اختلاف در دیدگاهها، عذاب، کفر، جنون، آزمایش و هر آنچه موجب اضطراب و پریشانی گردد. (التحقیق فی کلمات القران الکریم ج9، 24)
در منابع واژه شناسی قرآنی نیز «فتنه» با توجه به کاربرد قرآنی آن معنا شده است. کهن ترین این منابع کتاب «الوجوه و النظائر» نگارش «هارون بن موسی» است. او معانی «فتنه» در قرآن را ده وجه دانسته است. این وجوه عبارتند از: شرک، کفر، امتحان، عذاب در دنیا، به آتش سوزاندن، قتل، بازداشتن و مانع شدن گمراه ساختن، عذر آوردن وعبرت گرفتن.(الوجوه انظائر، 78)
«ابوالفضل ؟ بن ابراهیم» افزون بر ده وجهی که هارون بر شمرده به پنج قسم دیگر نیز اشاره کرده است: فتنه به معنای شوروشر، گناه، دیوان شدن، لغزانیدن و خواسته ؟ (وجوه قرآن، 225)
از آنچه تاکنون بیان شدهچنین بر می آید که واژه شناسان و میدان داران علم لغت، معنای اصلی فتنه را «اختبار و آزمایش»، «گدازاندن در آتش» و «اضطراب و اختلال در نظم» دانسته اند. این واژه در کاربرد قرآنی – چنانکه اشاره شد – از گسترهء معنایی وسیعتری برخوردار است.
مفسران و قرآن پژوهان در آیاتی که به رویارویی مسلمانان با مشرکان و کافران اشاره دارد از واژه «فتنه» تلقّی به کفر یا شرک کرده و آن را موجب نابودی وهلاکت انسان دانسته اند. به عنوان مثال بیشتر مفسران در ذیل آیه «و قاتلو هم حتّی لا تکدنَ فتنهٌ ...» با این معنا اشاره کرده امد(جامع البیان ج 2، 265 التبیان ج 2، 147، مجمع البیان، ج 2، 700 قوطبی ج2، 345)
مفسران از دیر باز با استناد به روایاتی از برخی صحابه و گروهی از تابعین فتنه را در این آیه به شرک یا کفر تفسیر نموده اند. از این روی نبرد با مشرکان و کافران تا نابودی آنان یا پذیرش دین اسلام و گردن نهادن به احکام آن حکم داده اند
اکنون با توجه به تفسیری که اینگونه مفسران از «فتنه» ارائه نموده اند و با در نظر گرفتن آنچه در معنای اصطلاحی فتنه بیان گردید باید به تبیین این مسأله پرداخت که هدف نهایی و فلسفه نهایی جهاد چیست؟ آیا مراد خداوند از امر به جهاد، کشتن مشرکان است تا زمانی که به سرکشی و عصیان در برابر دستورات الهی پایان داده و اسلام بیاورند و در صورت عدم پذیرش اسلام همگی از دم تیغ گذرانده شوند یا نه، وجود شرایط و زمینه هایی دیگر موجب تحقق چنین امری است؟
فلسفه نهایی جهاد چیست؟
مفسران در تفسیر فتنه به شرک یا کفر و کشتن مشرکان تا نابودی یا پذیرش اسلام غالباً به سه دلیل استناد کرده اند.
دسته ای از مفسران با استناد به روایاتی از برخی صحابه و تابعین فتنه را به شرک تفسیر کرده و عبارت «فِانْ انتَهَو» را به معنای پایان بخشیدن به شرک و اسلام آوردن مشرکان دانسته اند.
پاره ای از مفسران با توجه به سیاق ایات بر این باورند که اگر چه خداوند در آیات کشتار مشرکان را به وجود شرایط و زمینه هایی محدود ساخته است، امّا این آیات و شرایط ذکر شده در آنها با آیاتی از سوره توبه نسخ گردیده است و خداوند در آیات ناسخ امر به کشتن مشرکان داده تا زمانی که نماز به پا داشته و زکات بپردازند. (ابن کثیر ج1، 524)
گاه مفسران در تفسیری اینگونه از آیه به روایتی از پیامبر اکرم استناد جسته اند که فرموده است.
«و اُمرتُ اَنْ اُقاتلَ حتّی یقولوا لا اله الّا الله فاذا قالوها عصموا منّی دماءُهم و اموالُهم إلّا بحقّها و حسابُهم علی اللهِ»
مأمور شدم با آنان بجنگم تا اینکه بگویند لا اله الّا الله. پس اگر ایمان آوردند خونها و اموالشان نزد من محفوظ است مگر خون و مالی که ریختنشان به حق باشد حسابشان با خدا ست.
تفاسیری چون جامع ابیان ج 2، 266 و تفسیر القرآن العظیم ج 1، 526 به این روایت استناد جسته اند امّا دلایل مذکور هر سه نا استوار و خدشه پذیرند.
الف: در ردّ دلیل نخست همین کافی است که پیوستگی و مضمون آیات و محتوای بسیاری از آیات دیگر قرآن و همچنین واقعیتهای عینی جامعه در تاریخ حیات اسلام با چنین تفسیری همخوانی ندارد و مفسرانی که تفسیر اینگونه از آیه ارائه نموده اند آیه را به گونه ای مستقل از آیات دیگر تفسیر کرده اند.
خداوند در آیات پیشین و پس از آن مسلمانان را به کشتن کسانی فرمان می دهد که ستیزه جو و جنگ طلب هستند. همچنین به مسلمانان امر می کند که در جنگیدن از حدّ اعتدال در نگرند و از پیکار در کنار مسجدالحرام و در ماههای حرام بپرهیزند جز اینکه مسلمانان در چنین مواقعی مورد هجوم دشمن قرار گیرند. بیان چنین حدود و شرایطی گواه آن است که مسلمانان به استمرار در کشتار تا گردن نهادن مشرکان به دین اسلام مأمور نشده اند و این مطلب با آیات فروانی از قرآن کریم تأئید شده است. خداوند آیه 90 سوره نساء می فرماید: «مگر کسانی که با گروهی که میان شما و میان آنان پیمانی است، پیوند داشته باشند. یا نزد شما بیایند در حالیکه سینه آنان از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا می خواست قطعاً آنان را بر شما چیره می کرد و حتماً با شما می جنگیدند پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما جنگیدند و با شما طرح صلح افکندند دیگر خدا برای شما راهی برای تجاوز بر آنان قرار نداده است.»
سوره نساء مدنی است و این حکم بر اساس ترتیب نزول پس از سوره بقره نازل شده است. همچنین خداوند در سوره آل عمران می فرماید: پس اگر با تو به محاسبه برخاستند، بگو من خود را تسلیم خدا نموده ام هر که مرا پیروی کرده }نیز خود را تسلیم خدا نموده است{ و به کسانی که اهل کتابند و به مشرکان بگو آیا اسلام آورده اید؟ پس اگر اسلام آوردند قطعاً هدایت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فتنه در میان مفاهیم قرآنی از اهمیتی ویژه برخوردار است. در آیات قرآنی از جمله فلسفه نهایی، رفع فتنه دانسته شده است. در نگاهی گذرا روشن خواهد شد که مفسران در تفسیر فتنه نظر واحدی ندارند. برخی آن را شرک دانسته، عده ای کفر تلقی کرده اند و مفسرانی جزّ خفقان و فضایی ؟ ناک را مراد کرده اند. گوناگونی این دیدگاهها از کجا سرچشمه گرفته است؟ در این تحقیق برآنیم تا با بررسی معنای فتنه و کاربرد اصطلاحی آن مفهوم فتنه را آشکار کنیم.
فتنه در فرهنگهای واژگانی، معانی مختلفی برای واژه فتنه آورده اند. خلیل بن احمد فراهیدی نخستین نگارنده معجم لغات نوشته است. فَتن سوزاندن چیزی در آتش را گویند مثلاً الورق المحَدق چنانکه خداوند می فرماید: «یوم هم علی النار یُفتنونَ» (العین ج 8، 127)
ابن فارس ذیل این ماده می نویسد: الَفاء التاء و النون اصلی است واحد که بر اختیار و آزمایش دلالت دارد. گفته می شود: «فتنتَ الذّهبَ بالنار» هنگامی که آن را بیازمایی و شی آزموده شده «مفتون» و «فتین» خوانده می شود. (مقئیس الّغه ج 4، 472)
راغب اصفهانی واژه شناس و مفسر ارجمند می نویسد:
فتن، داخل کردن طلا در آتش است تا خالصی وناخالصی آن آشکار گردد و در مورد به آتش افکندن انسان نیز به کاربرده می شود. (مفردات، 623)
در این میان نگارنده «التحقیق» نظر دیگری دارد. او در تبیین این واژه چنین می نویسد:
آنچه موجب اختلال و اضطراب گردد فتنه نامیده می شود که دارای مصادیقی است. مانند اموال و اولاد، اختلاف در دیدگاهها، عذاب، کفر، جنون، آزمایش و هر آنچه موجب اضطراب و پریشانی گردد. (التحقیق فی کلمات القران الکریم ج9، 24)
در منابع واژه شناسی قرآنی نیز «فتنه» با توجه به کاربرد قرآنی آن معنا شده است. کهن ترین این منابع کتاب «الوجوه و النظائر» نگارش «هارون بن موسی» است. او معانی «فتنه» در قرآن را ده وجه دانسته است. این وجوه عبارتند از: شرک، کفر، امتحان، عذاب در دنیا، به آتش سوزاندن، قتل، بازداشتن و مانع شدن گمراه ساختن، عذر آوردن وعبرت گرفتن.(الوجوه انظائر، 78)
«ابوالفضل ؟ بن ابراهیم» افزون بر ده وجهی که هارون بر شمرده به پنج قسم دیگر نیز اشاره کرده است: فتنه به معنای شوروشر، گناه، دیوان شدن، لغزانیدن و خواسته ؟ (وجوه قرآن، 225)
از آنچه تاکنون بیان شدهچنین بر می آید که واژه شناسان و میدان داران علم لغت، معنای اصلی فتنه را «اختبار و آزمایش»، «گدازاندن در آتش» و «اضطراب و اختلال در نظم» دانسته اند. این واژه در کاربرد قرآنی – چنانکه اشاره شد – از گسترهء معنایی وسیعتری برخوردار است.
مفسران و قرآن پژوهان در آیاتی که به رویارویی مسلمانان با مشرکان و کافران اشاره دارد از واژه «فتنه» تلقّی به کفر یا شرک کرده و آن را موجب نابودی وهلاکت انسان دانسته اند. به عنوان مثال بیشتر مفسران در ذیل آیه «و قاتلو هم حتّی لا تکدنَ فتنهٌ ...» با این معنا اشاره کرده امد(جامع البیان ج 2، 265 التبیان ج 2، 147، مجمع البیان، ج 2، 700 قوطبی ج2، 345)
مفسران از دیر باز با استناد به روایاتی از برخی صحابه و گروهی از تابعین فتنه را در این آیه به شرک یا کفر تفسیر نموده اند. از این روی نبرد با مشرکان و کافران تا نابودی آنان یا پذیرش دین اسلام و گردن نهادن به احکام آن حکم داده اند
اکنون با توجه به تفسیری که اینگونه مفسران از «فتنه» ارائه نموده اند و با در نظر گرفتن آنچه در معنای اصطلاحی فتنه بیان گردید باید به تبیین این مسأله پرداخت که هدف نهایی و فلسفه نهایی جهاد چیست؟ آیا مراد خداوند از امر به جهاد، کشتن مشرکان است تا زمانی که به سرکشی و عصیان در برابر دستورات الهی پایان داده و اسلام بیاورند و در صورت عدم پذیرش اسلام همگی از دم تیغ گذرانده شوند یا نه، وجود شرایط و زمینه هایی دیگر موجب تحقق چنین امری است؟
فلسفه نهایی جهاد چیست؟
مفسران در تفسیر فتنه به شرک یا کفر و کشتن مشرکان تا نابودی یا پذیرش اسلام غالباً به سه دلیل استناد کرده اند.
دسته ای از مفسران با استناد به روایاتی از برخی صحابه و تابعین فتنه را به شرک تفسیر کرده و عبارت «فِانْ انتَهَو» را به معنای پایان بخشیدن به شرک و اسلام آوردن مشرکان دانسته اند.
پاره ای از مفسران با توجه به سیاق ایات بر این باورند که اگر چه خداوند در آیات کشتار مشرکان را به وجود شرایط و زمینه هایی محدود ساخته است، امّا این آیات و شرایط ذکر شده در آنها با آیاتی از سوره توبه نسخ گردیده است و خداوند در آیات ناسخ امر به کشتن مشرکان داده تا زمانی که نماز به پا داشته و زکات بپردازند. (ابن کثیر ج1، 524)
گاه مفسران در تفسیری اینگونه از آیه به روایتی از پیامبر اکرم استناد جسته اند که فرموده است.
«و اُمرتُ اَنْ اُقاتلَ حتّی یقولوا لا اله الّا الله فاذا قالوها عصموا منّی دماءُهم و اموالُهم إلّا بحقّها و حسابُهم علی اللهِ»
مأمور شدم با آنان بجنگم تا اینکه بگویند لا اله الّا الله. پس اگر ایمان آوردند خونها و اموالشان نزد من محفوظ است مگر خون و مالی که ریختنشان به حق باشد حسابشان با خدا ست.
تفاسیری چون جامع ابیان ج 2، 266 و تفسیر القرآن العظیم ج 1، 526 به این روایت استناد جسته اند امّا دلایل مذکور هر سه نا استوار و خدشه پذیرند.
الف: در ردّ دلیل نخست همین کافی است که پیوستگی و مضمون آیات و محتوای بسیاری از آیات دیگر قرآن و همچنین واقعیتهای عینی جامعه در تاریخ حیات اسلام با چنین تفسیری همخوانی ندارد و مفسرانی که تفسیر اینگونه از آیه ارائه نموده اند آیه را به گونه ای مستقل از آیات دیگر تفسیر کرده اند.
خداوند در آیات پیشین و پس از آن مسلمانان را به کشتن کسانی فرمان می دهد که ستیزه جو و جنگ طلب هستند. همچنین به مسلمانان امر می کند که در جنگیدن از حدّ اعتدال در نگرند و از پیکار در کنار مسجدالحرام و در ماههای حرام بپرهیزند جز اینکه مسلمانان در چنین مواقعی مورد هجوم دشمن قرار گیرند. بیان چنین حدود و شرایطی گواه آن است که مسلمانان به استمرار در کشتار تا گردن نهادن مشرکان به دین اسلام مأمور نشده اند و این مطلب با آیات فروانی از قرآن کریم تأئید شده است. خداوند آیه 90 سوره نساء می فرماید: «مگر کسانی که با گروهی که میان شما و میان آنان پیمانی است، پیوند داشته باشند. یا نزد شما بیایند در حالیکه سینه آنان از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا می خواست قطعاً آنان را بر شما چیره می کرد و حتماً با شما می جنگیدند پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما جنگیدند و با شما طرح صلح افکندند دیگر خدا برای شما راهی برای تجاوز بر آنان قرار نداده است.»
سوره نساء مدنی است و این حکم بر اساس ترتیب نزول پس از سوره بقره نازل شده است. همچنین خداوند در سوره آل عمران می فرماید: پس اگر با تو به محاسبه برخاستند، بگو من خود را تسلیم خدا نموده ام هر که مرا پیروی کرده }نیز خود را تسلیم خدا نموده است{ و به کسانی که اهل کتابند و به مشرکان بگو آیا اسلام آورده اید؟ پس اگر اسلام آوردند قطعاً هدایت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
همه جانداران اعم از انسان و حیوان می کوشند که رفتار و کردار خود را در شکل و قالب موثر و مثمری عرضه کنند این فرایند را سازماندهی می نامند . چنان که برای تنفس دهان بینی گلو حنجره و ریه ها سازماندهی بدنی کودک را تشکیل می دهند و سازماندهی روانی او از حدود 4 ماهگی با دیدن و چنگ زدن آغاز می شود . هم چنین وقتی جانور درنده شکار خود را می نیند خم میشود به روی چهار دست و پا فشار می آورد و با تمام توان خود به سوی شکار می جهد و او را به چنگ می آورد . چنین رفتاری سازماندهی جانور نامیده می شود .
سازگار ی
سازگاری به جنبه پویایی سازماندهی اطلاق می شود و بیانگر استعداد موجود زنده برای رشد به صورت های مختلف در اوضاع و احوال محیطی است . گرایش عموم جانداران از جمله آدمیان بر این است که خود را با شرایط محیط زیست سازش دهند . هر چند که روش های سازش در هر گروه با دیگری متفاوت است . به اعتقاد پیاژه سازش دو فرایند فرعی و مکمل همگون سازی و همسازی را در بر می گیرد .
همگون سازی و همسازی
پیاژه معتقد است که رشد روانی کودک بر اثر و فرایند همگون سازی و همسازی صورت می گیرد . بدین معنی که کودک در فرایند همگون سازی می کوشد در محیط زیست خود دگرگونی هایی پدید آورده و در فرایند همسازی رفتار موجود خود را تغییر می دهد تا بتواند با شرایط محیط سازش بیابد و تعادل روانی در او صورت بندد . همگون سازی هنگامی واقع می شود که معلومات و تجربه های کذشته فرد در اوضاع و احوال نوین به کار رود . بدین معنی که وقتی فرد در برابر یک وضع نو قرار می گیرد ، می کوشد اطلاعات تازه را در ساختار پیکره های پیشین خود همگون سازی کند و اشیاء را آن گونه که آموخته است ببیند ، یا آنها رابه اوضاع و امور آشنا تبدیل کند .
برای نمونه زمانی که کودک بتواند در اشیاء و محیط خود تغییراتی ایجاد کند تا با رفتار او سازش یابد، می گویند فرایند همگون سازی رخ داده است . در این جا تغییر اوضاع و شرایط محیطی سبب سازگاری و تعادل روانی فرد می گویند .
همسازی زمانی به وقوع می پیوندد که فرد خود را با یک رشته شرایط محیطی که بر او تحمیل شده است، سازگار کند . یعنی اگر کودک به سبب تجربه ای که داشته است، اجباراً اندیشه و رفتار خود را تغییر دهد، می گویند فرایند همسازی رخ داده است .البته همگو.ن سازی و همسازی در حالی که در دو سوی مخالف عمل می کنند، مانند دو روی یک سکه با هم مرتبط اند و یکدیگر را تکمیل می کنند .
نگهداشت
پیاژه یکی از مفهوم های مهمی را که در نظریه رشد شناختی ـ ادراکی خود بررسی می کند مفهوم نگهداشت است . منظور از نگهداشت، پایستگی یا ثابت بودن مقدار توده ( ماده ) وزن و حجم اشیاء در صورت تغییر ظاهر آنهاست .وی از پژوهش های خود به این نتیجه می رسد که کودکان مفهوم توده، وزن و حجم اشیاء را در یک زمان معین درک نمی کنند، بلکه نخست ادراک توده، سپس وزن و آن گاه حجم به توالی، در ذهن ایشان حاصل می گردد .
درباره نگهداشت توده اشیاء به کودک دو گلوله گل رس که هر دو به یک اندازه و شکل هستند نشان می دهند و به او می گویند که مقدار گل رس در هر دو گلوله برابر است . سپس یکی از گلوله ها را به شکل لوله در می آورند و از کودک می پرسند که آیا مقدار گل رس لوله برابر با گلوله است یا نه ؟ اگر کودک در پاسخ آن دو را برابر بداند به مفهوم نگهداشت توده دست یافته است .
کودکان معمولا در 7 یا 8 سالگی به مفهوم نگهداشت توده پی می برند ، گرچه بعضی از آنان در 5 سالگی و بعضی دیگر در 10 سالگی توانایی ادراک آنرا پیدا می کنند . در مورد نگهداشت وزن دو گلوله از گل رس که به یک شکل و اندازه هستند ، هر کدام را در یک کفه ترازو قرار می دهند و برابری وزن آنها را به کودک نشان می دهند . آن گاه یکی از آنها را به چند گلوله کوچک تر تقسیم می کنند و از او می پرسند که آیا وزن مجموع گلوله های کوچک تر برابر با وزن گلوله بزرگ تر است یا نه ؟ اگر کودک برابری آنها را اعلام کند معلوم می شود که به مفهوم نگهداشت وزن دسن یافته است .بنا به پژوهش های انجام شده کودکان معمولا در 9 و 10 سالگی به درک این مفهوم توفیق می یابند ، گرچه گروهی از باهوش ها در 6 سالگی و گروهی از کودکان دیگر فقط ذر 12ـ 10 سالگی به درک آن موفق می شوند.
برای پی بردن به مفهوم نگهداشت حجم مقداری مایع رنگین را در دو لیوان هم شکل و هم حجم دریک سطح برابر قرار می دهند و به کودک می گویند به طوری که مشاهده می شود حجم این مایع در دو لیوان یکی است . بعد مایع مایع یکی از لیوان ها را در یک لیوان باریک و بلند خالی می کنند . البته مایع خالی شده در این لیوان باریک در سطحی بالاتر قرار می گیرد، سپس از کودک می خواهند بیان کنند که آیا حجم مایع در این دو لیوان بلند و کوتاه یکی است یا نه ؟ اگر کودک حجم مایع در این دولیوان را برابر اعلام کند،می گویند به درک نگهداشت حجم نائل شده است . در اینجا نیز پژوهشهای علمی پیاژه تعیین کرده اند که کودکان در 11و12 سالگی به درک مفهوم نگهداشت حجم دست می یابند، اما گروهی هم هستند که در سن 7 سالگی و گروهی دیگر نها در 13و 14 سالگی به توفیق درک آن نائل می گردند .
دوره های رشد از دیدگاه پیاژه
پیاژه معتقد است که رشد از دوره ها و مرحله های مشخصی تشکیل می گردد و همان گونه که رشد بدنی به صورت یک رشته دگرگونی ها با نظم و ترنیب معینی پدید می آید ، رشد روانی نیز همان رشد دوره ها و مرحله ها را می پیماید . وی اصطلاح دوره را برای فاصله زمانی زیاد و مرحله را برای فاصله زمانی کم به کار می برد . بنا براین هر دوره شامل چند مرحله است . پساژه کل دوران های رشد شناختی ادراکی را به قرار زیر به چهار دوره تقسیم می کند و معتقد است که ادراک و توانائی های عقلی و فکری کودکان و نوجوانان در طی این چهار دوره تکامل می یابد .
دوره اول : حسی و حرکتی
دوره حسی و حرکتی از تولد تا 2 سالگی را در بر می گیرد و با توانائی کودک در ادراک امور ساده و تحرکات و جنبش ها مشخص می شود . در این دوره کودک به تدریج از از حرکات بازتابی ویژه نوزادان دست میکشد و به اعمال سازمان یافته می پردازد . به اعتقاد پیاژه این دوره از شش مرحله تشکیل می شود و در هر مرحله فرایند های زیر