لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
همه جانداران اعم از انسان و حیوان می کوشند که رفتار و کردار خود را در شکل و قالب موثر و مثمری عرضه کنند این فرایند را سازماندهی می نامند . چنان که برای تنفس دهان بینی گلو حنجره و ریه ها سازماندهی بدنی کودک را تشکیل می دهند و سازماندهی روانی او از حدود 4 ماهگی با دیدن و چنگ زدن آغاز می شود . هم چنین وقتی جانور درنده شکار خود را می نیند خم میشود به روی چهار دست و پا فشار می آورد و با تمام توان خود به سوی شکار می جهد و او را به چنگ می آورد . چنین رفتاری سازماندهی جانور نامیده می شود .
سازگار ی
سازگاری به جنبه پویایی سازماندهی اطلاق می شود و بیانگر استعداد موجود زنده برای رشد به صورت های مختلف در اوضاع و احوال محیطی است . گرایش عموم جانداران از جمله آدمیان بر این است که خود را با شرایط محیط زیست سازش دهند . هر چند که روش های سازش در هر گروه با دیگری متفاوت است . به اعتقاد پیاژه سازش دو فرایند فرعی و مکمل همگون سازی و همسازی را در بر می گیرد .
همگون سازی و همسازی
پیاژه معتقد است که رشد روانی کودک بر اثر و فرایند همگون سازی و همسازی صورت می گیرد . بدین معنی که کودک در فرایند همگون سازی می کوشد در محیط زیست خود دگرگونی هایی پدید آورده و در فرایند همسازی رفتار موجود خود را تغییر می دهد تا بتواند با شرایط محیط سازش بیابد و تعادل روانی در او صورت بندد . همگون سازی هنگامی واقع می شود که معلومات و تجربه های کذشته فرد در اوضاع و احوال نوین به کار رود . بدین معنی که وقتی فرد در برابر یک وضع نو قرار می گیرد ، می کوشد اطلاعات تازه را در ساختار پیکره های پیشین خود همگون سازی کند و اشیاء را آن گونه که آموخته است ببیند ، یا آنها رابه اوضاع و امور آشنا تبدیل کند .
برای نمونه زمانی که کودک بتواند در اشیاء و محیط خود تغییراتی ایجاد کند تا با رفتار او سازش یابد، می گویند فرایند همگون سازی رخ داده است . در این جا تغییر اوضاع و شرایط محیطی سبب سازگاری و تعادل روانی فرد می گویند .
همسازی زمانی به وقوع می پیوندد که فرد خود را با یک رشته شرایط محیطی که بر او تحمیل شده است، سازگار کند . یعنی اگر کودک به سبب تجربه ای که داشته است، اجباراً اندیشه و رفتار خود را تغییر دهد، می گویند فرایند همسازی رخ داده است .البته همگو.ن سازی و همسازی در حالی که در دو سوی مخالف عمل می کنند، مانند دو روی یک سکه با هم مرتبط اند و یکدیگر را تکمیل می کنند .
نگهداشت
پیاژه یکی از مفهوم های مهمی را که در نظریه رشد شناختی ـ ادراکی خود بررسی می کند مفهوم نگهداشت است . منظور از نگهداشت، پایستگی یا ثابت بودن مقدار توده ( ماده ) وزن و حجم اشیاء در صورت تغییر ظاهر آنهاست .وی از پژوهش های خود به این نتیجه می رسد که کودکان مفهوم توده، وزن و حجم اشیاء را در یک زمان معین درک نمی کنند، بلکه نخست ادراک توده، سپس وزن و آن گاه حجم به توالی، در ذهن ایشان حاصل می گردد .
درباره نگهداشت توده اشیاء به کودک دو گلوله گل رس که هر دو به یک اندازه و شکل هستند نشان می دهند و به او می گویند که مقدار گل رس در هر دو گلوله برابر است . سپس یکی از گلوله ها را به شکل لوله در می آورند و از کودک می پرسند که آیا مقدار گل رس لوله برابر با گلوله است یا نه ؟ اگر کودک در پاسخ آن دو را برابر بداند به مفهوم نگهداشت توده دست یافته است .
کودکان معمولا در 7 یا 8 سالگی به مفهوم نگهداشت توده پی می برند ، گرچه بعضی از آنان در 5 سالگی و بعضی دیگر در 10 سالگی توانایی ادراک آنرا پیدا می کنند . در مورد نگهداشت وزن دو گلوله از گل رس که به یک شکل و اندازه هستند ، هر کدام را در یک کفه ترازو قرار می دهند و برابری وزن آنها را به کودک نشان می دهند . آن گاه یکی از آنها را به چند گلوله کوچک تر تقسیم می کنند و از او می پرسند که آیا وزن مجموع گلوله های کوچک تر برابر با وزن گلوله بزرگ تر است یا نه ؟ اگر کودک برابری آنها را اعلام کند معلوم می شود که به مفهوم نگهداشت وزن دسن یافته است .بنا به پژوهش های انجام شده کودکان معمولا در 9 و 10 سالگی به درک این مفهوم توفیق می یابند ، گرچه گروهی از باهوش ها در 6 سالگی و گروهی از کودکان دیگر فقط ذر 12ـ 10 سالگی به درک آن موفق می شوند.
برای پی بردن به مفهوم نگهداشت حجم مقداری مایع رنگین را در دو لیوان هم شکل و هم حجم دریک سطح برابر قرار می دهند و به کودک می گویند به طوری که مشاهده می شود حجم این مایع در دو لیوان یکی است . بعد مایع مایع یکی از لیوان ها را در یک لیوان باریک و بلند خالی می کنند . البته مایع خالی شده در این لیوان باریک در سطحی بالاتر قرار می گیرد، سپس از کودک می خواهند بیان کنند که آیا حجم مایع در این دو لیوان بلند و کوتاه یکی است یا نه ؟ اگر کودک حجم مایع در این دولیوان را برابر اعلام کند،می گویند به درک نگهداشت حجم نائل شده است . در اینجا نیز پژوهشهای علمی پیاژه تعیین کرده اند که کودکان در 11و12 سالگی به درک مفهوم نگهداشت حجم دست می یابند، اما گروهی هم هستند که در سن 7 سالگی و گروهی دیگر نها در 13و 14 سالگی به توفیق درک آن نائل می گردند .
دوره های رشد از دیدگاه پیاژه
پیاژه معتقد است که رشد از دوره ها و مرحله های مشخصی تشکیل می گردد و همان گونه که رشد بدنی به صورت یک رشته دگرگونی ها با نظم و ترنیب معینی پدید می آید ، رشد روانی نیز همان رشد دوره ها و مرحله ها را می پیماید . وی اصطلاح دوره را برای فاصله زمانی زیاد و مرحله را برای فاصله زمانی کم به کار می برد . بنا براین هر دوره شامل چند مرحله است . پساژه کل دوران های رشد شناختی ادراکی را به قرار زیر به چهار دوره تقسیم می کند و معتقد است که ادراک و توانائی های عقلی و فکری کودکان و نوجوانان در طی این چهار دوره تکامل می یابد .
دوره اول : حسی و حرکتی
دوره حسی و حرکتی از تولد تا 2 سالگی را در بر می گیرد و با توانائی کودک در ادراک امور ساده و تحرکات و جنبش ها مشخص می شود . در این دوره کودک به تدریج از از حرکات بازتابی ویژه نوزادان دست میکشد و به اعمال سازمان یافته می پردازد . به اعتقاد پیاژه این دوره از شش مرحله تشکیل می شود و در هر مرحله فرایند های زیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
همه جانداران اعم از انسان و حیوان می کوشند که رفتار و کردار خود را در شکل و قالب موثر و مثمری عرضه کنند این فرایند را سازماندهی می نامند . چنان که برای تنفس دهان بینی گلو حنجره و ریه ها سازماندهی بدنی کودک را تشکیل می دهند و سازماندهی روانی او از حدود 4 ماهگی با دیدن و چنگ زدن آغاز می شود . هم چنین وقتی جانور درنده شکار خود را می نیند خم میشود به روی چهار دست و پا فشار می آورد و با تمام توان خود به سوی شکار می جهد و او را به چنگ می آورد . چنین رفتاری سازماندهی جانور نامیده می شود .
سازگار ی
سازگاری به جنبه پویایی سازماندهی اطلاق می شود و بیانگر استعداد موجود زنده برای رشد به صورت های مختلف در اوضاع و احوال محیطی است . گرایش عموم جانداران از جمله آدمیان بر این است که خود را با شرایط محیط زیست سازش دهند . هر چند که روش های سازش در هر گروه با دیگری متفاوت است . به اعتقاد پیاژه سازش دو فرایند فرعی و مکمل همگون سازی و همسازی را در بر می گیرد .
همگون سازی و همسازی
پیاژه معتقد است که رشد روانی کودک بر اثر و فرایند همگون سازی و همسازی صورت می گیرد . بدین معنی که کودک در فرایند همگون سازی می کوشد در محیط زیست خود دگرگونی هایی پدید آورده و در فرایند همسازی رفتار موجود خود را تغییر می دهد تا بتواند با شرایط محیط سازش بیابد و تعادل روانی در او صورت بندد . همگون سازی هنگامی واقع می شود که معلومات و تجربه های کذشته فرد در اوضاع و احوال نوین به کار رود . بدین معنی که وقتی فرد در برابر یک وضع نو قرار می گیرد ، می کوشد اطلاعات تازه را در ساختار پیکره های پیشین خود همگون سازی کند و اشیاء را آن گونه که آموخته است ببیند ، یا آنها رابه اوضاع و امور آشنا تبدیل کند .
برای نمونه زمانی که کودک بتواند در اشیاء و محیط خود تغییراتی ایجاد کند تا با رفتار او سازش یابد، می گویند فرایند همگون سازی رخ داده است . در این جا تغییر اوضاع و شرایط محیطی سبب سازگاری و تعادل روانی فرد می گویند .
همسازی زمانی به وقوع می پیوندد که فرد خود را با یک رشته شرایط محیطی که بر او تحمیل شده است، سازگار کند . یعنی اگر کودک به سبب تجربه ای که داشته است، اجباراً اندیشه و رفتار خود را تغییر دهد، می گویند فرایند همسازی رخ داده است .البته همگو.ن سازی و همسازی در حالی که در دو سوی مخالف عمل می کنند، مانند دو روی یک سکه با هم مرتبط اند و یکدیگر را تکمیل می کنند .
نگهداشت
پیاژه یکی از مفهوم های مهمی را که در نظریه رشد شناختی ـ ادراکی خود بررسی می کند مفهوم نگهداشت است . منظور از نگهداشت، پایستگی یا ثابت بودن مقدار توده ( ماده ) وزن و حجم اشیاء در صورت تغییر ظاهر آنهاست .وی از پژوهش های خود به این نتیجه می رسد که کودکان مفهوم توده، وزن و حجم اشیاء را در یک زمان معین درک نمی کنند، بلکه نخست ادراک توده، سپس وزن و آن گاه حجم به توالی، در ذهن ایشان حاصل می گردد .
درباره نگهداشت توده اشیاء به کودک دو گلوله گل رس که هر دو به یک اندازه و شکل هستند نشان می دهند و به او می گویند که مقدار گل رس در هر دو گلوله برابر است . سپس یکی از گلوله ها را به شکل لوله در می آورند و از کودک می پرسند که آیا مقدار گل رس لوله برابر با گلوله است یا نه ؟ اگر کودک در پاسخ آن دو را برابر بداند به مفهوم نگهداشت توده دست یافته است .
کودکان معمولا در 7 یا 8 سالگی به مفهوم نگهداشت توده پی می برند ، گرچه بعضی از آنان در 5 سالگی و بعضی دیگر در 10 سالگی توانایی ادراک آنرا پیدا می کنند . در مورد نگهداشت وزن دو گلوله از گل رس که به یک شکل و اندازه هستند ، هر کدام را در یک کفه ترازو قرار می دهند و برابری وزن آنها را به کودک نشان می دهند . آن گاه یکی از آنها را به چند گلوله کوچک تر تقسیم می کنند و از او می پرسند که آیا وزن مجموع گلوله های کوچک تر برابر با وزن گلوله بزرگ تر است یا نه ؟ اگر کودک برابری آنها را اعلام کند معلوم می شود که به مفهوم نگهداشت وزن دسن یافته است .بنا به پژوهش های انجام شده کودکان معمولا در 9 و 10 سالگی به درک این مفهوم توفیق می یابند ، گرچه گروهی از باهوش ها در 6 سالگی و گروهی از کودکان دیگر فقط ذر 12ـ 10 سالگی به درک آن موفق می شوند.
برای پی بردن به مفهوم نگهداشت حجم مقداری مایع رنگین را در دو لیوان هم شکل و هم حجم دریک سطح برابر قرار می دهند و به کودک می گویند به طوری که مشاهده می شود حجم این مایع در دو لیوان یکی است . بعد مایع مایع یکی از لیوان ها را در یک لیوان باریک و بلند خالی می کنند . البته مایع خالی شده در این لیوان باریک در سطحی بالاتر قرار می گیرد، سپس از کودک می خواهند بیان کنند که آیا حجم مایع در این دو لیوان بلند و کوتاه یکی است یا نه ؟ اگر کودک حجم مایع در این دولیوان را برابر اعلام کند،می گویند به درک نگهداشت حجم نائل شده است . در اینجا نیز پژوهشهای علمی پیاژه تعیین کرده اند که کودکان در 11و12 سالگی به درک مفهوم نگهداشت حجم دست می یابند، اما گروهی هم هستند که در سن 7 سالگی و گروهی دیگر نها در 13و 14 سالگی به توفیق درک آن نائل می گردند .
دوره های رشد از دیدگاه پیاژه
پیاژه معتقد است که رشد از دوره ها و مرحله های مشخصی تشکیل می گردد و همان گونه که رشد بدنی به صورت یک رشته دگرگونی ها با نظم و ترنیب معینی پدید می آید ، رشد روانی نیز همان رشد دوره ها و مرحله ها را می پیماید . وی اصطلاح دوره را برای فاصله زمانی زیاد و مرحله را برای فاصله زمانی کم به کار می برد . بنا براین هر دوره شامل چند مرحله است . پساژه کل دوران های رشد شناختی ادراکی را به قرار زیر به چهار دوره تقسیم می کند و معتقد است که ادراک و توانائی های عقلی و فکری کودکان و نوجوانان در طی این چهار دوره تکامل می یابد .
دوره اول : حسی و حرکتی
دوره حسی و حرکتی از تولد تا 2 سالگی را در بر می گیرد و با توانائی کودک در ادراک امور ساده و تحرکات و جنبش ها مشخص می شود . در این دوره کودک به تدریج از از حرکات بازتابی ویژه نوزادان دست میکشد و به اعمال سازمان یافته می پردازد . به اعتقاد پیاژه این دوره از شش مرحله تشکیل می شود و در هر مرحله فرایند های زیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
همه جانداران اعم از انسان و حیوان می کوشند که رفتار و کردار خود را در شکل و قالب موثر و مثمری عرضه کنند این فرایند را سازماندهی می نامند . چنان که برای تنفس دهان بینی گلو حنجره و ریه ها سازماندهی بدنی کودک را تشکیل می دهند و سازماندهی روانی او از حدود 4 ماهگی با دیدن و چنگ زدن آغاز می شود . هم چنین وقتی جانور درنده شکار خود را می نیند خم میشود به روی چهار دست و پا فشار می آورد و با تمام توان خود به سوی شکار می جهد و او را به چنگ می آورد . چنین رفتاری سازماندهی جانور نامیده می شود .
سازگار ی
سازگاری به جنبه پویایی سازماندهی اطلاق می شود و بیانگر استعداد موجود زنده برای رشد به صورت های مختلف در اوضاع و احوال محیطی است . گرایش عموم جانداران از جمله آدمیان بر این است که خود را با شرایط محیط زیست سازش دهند . هر چند که روش های سازش در هر گروه با دیگری متفاوت است . به اعتقاد پیاژه سازش دو فرایند فرعی و مکمل همگون سازی و همسازی را در بر می گیرد .
همگون سازی و همسازی
پیاژه معتقد است که رشد روانی کودک بر اثر و فرایند همگون سازی و همسازی صورت می گیرد . بدین معنی که کودک در فرایند همگون سازی می کوشد در محیط زیست خود دگرگونی هایی پدید آورده و در فرایند همسازی رفتار موجود خود را تغییر می دهد تا بتواند با شرایط محیط سازش بیابد و تعادل روانی در او صورت بندد . همگون سازی هنگامی واقع می شود که معلومات و تجربه های کذشته فرد در اوضاع و احوال نوین به کار رود . بدین معنی که وقتی فرد در برابر یک وضع نو قرار می گیرد ، می کوشد اطلاعات تازه را در ساختار پیکره های پیشین خود همگون سازی کند و اشیاء را آن گونه که آموخته است ببیند ، یا آنها رابه اوضاع و امور آشنا تبدیل کند .
برای نمونه زمانی که کودک بتواند در اشیاء و محیط خود تغییراتی ایجاد کند تا با رفتار او سازش یابد، می گویند فرایند همگون سازی رخ داده است . در این جا تغییر اوضاع و شرایط محیطی سبب سازگاری و تعادل روانی فرد می گویند .
همسازی زمانی به وقوع می پیوندد که فرد خود را با یک رشته شرایط محیطی که بر او تحمیل شده است، سازگار کند . یعنی اگر کودک به سبب تجربه ای که داشته است، اجباراً اندیشه و رفتار خود را تغییر دهد، می گویند فرایند همسازی رخ داده است .البته همگو.ن سازی و همسازی در حالی که در دو سوی مخالف عمل می کنند، مانند دو روی یک سکه با هم مرتبط اند و یکدیگر را تکمیل می کنند .
نگهداشت
پیاژه یکی از مفهوم های مهمی را که در نظریه رشد شناختی ـ ادراکی خود بررسی می کند مفهوم نگهداشت است . منظور از نگهداشت، پایستگی یا ثابت بودن مقدار توده ( ماده ) وزن و حجم اشیاء در صورت تغییر ظاهر آنهاست .وی از پژوهش های خود به این نتیجه می رسد که کودکان مفهوم توده، وزن و حجم اشیاء را در یک زمان معین درک نمی کنند، بلکه نخست ادراک توده، سپس وزن و آن گاه حجم به توالی، در ذهن ایشان حاصل می گردد .
درباره نگهداشت توده اشیاء به کودک دو گلوله گل رس که هر دو به یک اندازه و شکل هستند نشان می دهند و به او می گویند که مقدار گل رس در هر دو گلوله برابر است . سپس یکی از گلوله ها را به شکل لوله در می آورند و از کودک می پرسند که آیا مقدار گل رس لوله برابر با گلوله است یا نه ؟ اگر کودک در پاسخ آن دو را برابر بداند به مفهوم نگهداشت توده دست یافته است .
کودکان معمولا در 7 یا 8 سالگی به مفهوم نگهداشت توده پی می برند ، گرچه بعضی از آنان در 5 سالگی و بعضی دیگر در 10 سالگی توانایی ادراک آنرا پیدا می کنند . در مورد نگهداشت وزن دو گلوله از گل رس که به یک شکل و اندازه هستند ، هر کدام را در یک کفه ترازو قرار می دهند و برابری وزن آنها را به کودک نشان می دهند . آن گاه یکی از آنها را به چند گلوله کوچک تر تقسیم می کنند و از او می پرسند که آیا وزن مجموع گلوله های کوچک تر برابر با وزن گلوله بزرگ تر است یا نه ؟ اگر کودک برابری آنها را اعلام کند معلوم می شود که به مفهوم نگهداشت وزن دسن یافته است .بنا به پژوهش های انجام شده کودکان معمولا در 9 و 10 سالگی به درک این مفهوم توفیق می یابند ، گرچه گروهی از باهوش ها در 6 سالگی و گروهی از کودکان دیگر فقط ذر 12ـ 10 سالگی به درک آن موفق می شوند.
برای پی بردن به مفهوم نگهداشت حجم مقداری مایع رنگین را در دو لیوان هم شکل و هم حجم دریک سطح برابر قرار می دهند و به کودک می گویند به طوری که مشاهده می شود حجم این مایع در دو لیوان یکی است . بعد مایع مایع یکی از لیوان ها را در یک لیوان باریک و بلند خالی می کنند . البته مایع خالی شده در این لیوان باریک در سطحی بالاتر قرار می گیرد، سپس از کودک می خواهند بیان کنند که آیا حجم مایع در این دو لیوان بلند و کوتاه یکی است یا نه ؟ اگر کودک حجم مایع در این دولیوان را برابر اعلام کند،می گویند به درک نگهداشت حجم نائل شده است . در اینجا نیز پژوهشهای علمی پیاژه تعیین کرده اند که کودکان در 11و12 سالگی به درک مفهوم نگهداشت حجم دست می یابند، اما گروهی هم هستند که در سن 7 سالگی و گروهی دیگر نها در 13و 14 سالگی به توفیق درک آن نائل می گردند .
دوره های رشد از دیدگاه پیاژه
پیاژه معتقد است که رشد از دوره ها و مرحله های مشخصی تشکیل می گردد و همان گونه که رشد بدنی به صورت یک رشته دگرگونی ها با نظم و ترنیب معینی پدید می آید ، رشد روانی نیز همان رشد دوره ها و مرحله ها را می پیماید . وی اصطلاح دوره را برای فاصله زمانی زیاد و مرحله را برای فاصله زمانی کم به کار می برد . بنا براین هر دوره شامل چند مرحله است . پساژه کل دوران های رشد شناختی ادراکی را به قرار زیر به چهار دوره تقسیم می کند و معتقد است که ادراک و توانائی های عقلی و فکری کودکان و نوجوانان در طی این چهار دوره تکامل می یابد .
دوره اول : حسی و حرکتی
دوره حسی و حرکتی از تولد تا 2 سالگی را در بر می گیرد و با توانائی کودک در ادراک امور ساده و تحرکات و جنبش ها مشخص می شود . در این دوره کودک به تدریج از از حرکات بازتابی ویژه نوزادان دست میکشد و به اعمال سازمان یافته می پردازد . به اعتقاد پیاژه این دوره از شش مرحله تشکیل می شود و در هر مرحله فرایند های زیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشکده هنر و معماری
واحد تهران مرکزی
نام درس:
کارگردانی (1)
نام استاد :
سرکار خانم منیژه محامدی
نام دانشجو:
میثم مرادی
زهرا رشیدی
زمستان 1386
کنستانتین الکسی یف در سال 1863 در مسکو در خانواده ای روشنفکر و از کارخانه داران روسیه متولد شد .
فضای خانواده وی همیشه آغشته به عشق به تئاتر بوده است و الکسی یف برای اولین مرتبه در پنجم سپتامبر 1877 در یک نمایش خانوادگی بازی کرد . به تدریج علاقمندان به نمایش گرد او جمع شدند و گروهی را تشکیل دادند که نام آن را «انجمن الکسی یف » گذاشتند .
در سال 1885 ، الکسی یف نام مستعار استانسیلا وسکی را برای خود برگزید .
وی در اوایل کار همیشه سعی داشت از هنر پیشگان بزرگ تقلید کند و در این کار موفق هم بود . ولی بتدریج متوجه شد که کار هنرپیشگی باید خلاق باشد . وی معتقد بود که «هنرپیشه باید مفسر عالی ترین احساسات بشری ور هبرو مربی تماشاچی باشد .»
در سال 1897 با نمیروویچ دانچنکو آشنا می شود و به اتفاق در راه ایجاد «تئاتر مخات» (تئاتر هنر آکادمی مسکو) می کوشند . تئاتر مخات در 14 اکتبر 1897 افتتاح می شود و تراژدی تاریخی تزار فئودور ایوانویچ اثر تولستوی که مدتها زیر تیغ سانسور بود برنامه افتتاحیه این تئاتر می شود .
وی آثار زیادی را بر روی صفحه می برد از جمله دایی واینا در سال 1899 – سه خواهر 1901، باغ آلبالو 1904 - بیچاره آنکه گرفتار عقل شد اثر گریبایدوف 1906 – بازرس اثر گوگول 1908 و آثاری از مولیر – شکسپیر و ایبسن و . . .
در سال 1918 تئاتر و اپرایی به نام استانسیلاوسکی افتاح می شود . در سالهای 1922 تا 24 به اروپا – آمریکا سفری هنری می کند و دنیای هنری اروپا و آمریکا را با سیستم خود آشنا می کند و در شوروی هم استودیوهای مختلف هنری زیر نظر او اداره می شوند .
در آمریکا کتاب زندگی من در هنر را نوشت و به چاپ رساند .
در 29 اکتبر 1928 ، استانسیلاوسکی ضمن اجرای نقش ورشینین در نمایشنامة سه خواهر اثر چخوف که به مناسبت سی امین سال افتاح مخات اجرا می شد ، دچار حملة قلبی شد . از آن زمان به بعد او ناگزیر دست از بازی کشید و تمام وقت خود را صرف کارهای کارگردانی و آموزشی کرد و هیچگاه از جستجوی راه های تازه و کاملتر برای خلاقیت صحنه ای دست نکشید .
وی معتقد بود که «هنر نمی تواند ایستا باشد ، هنر باید همواره پوینده و روبه تکامل باشد ، در غیر اینصورت فرسودگی و مرگ تدریجی آن آغاز می شود .»
استانسیلا وسکی کار آزمایشگاهی خود را با گروه هنرپیشگان تئاتر مخات که در رأس آنها امگا کنیپر چخواد (همسر چخوف) و کدروف و تاپارکف قرار داشتند با کار روی نمایشنامة تارتوت اثر مولیر آغاز کرد .
در سال 1936 وی لقب هنرمند خلق شوروی را گرفت .
در سال 1937 جلد اول کتاب «آماده سازی هنرپیشه» (کار هنرپیشه روی در جریان تئاتر ) را آماده و جلد دوم آن را آغاز کرد .
فعالیت های مداوم استانسیلا وسکی و سیستم او باعث تحولات گوناگون در تئاتر شد و تأثیر اساسی و عمده ای بر رشد و تکامل هنر صحنه ای قرن بیستم جهان گذارد .
طبق اظهار نظر بزرگان تئاتر اروپا و آمریکا ، صحنه های جهانی تئاتر معاصر از وصایای گرانبهای کارگردان کبیر روسیه پیروی می کنند و او را پایه گذار علم تئاتر معاصر می دانند . مجموعه آثار علمی و ادبی استانسیلا وسکی هشت جلد است که عبارتند از :
زندگی من در هنر (1926) ، کار هنرپیشه روی خود در مراحل مختلف (دو جلد) ، کار هنرپیشه روی نقش – مقالات – سخنرانیها ، بحثها و نامه ها (چهار جلد ) : نامه ها از سال (1886 تا 1938) – استانسیلا وسکی در سال 1938 درسن 75 سالگی درگذشت.
« در مورد سیستم استانسیلاوسکی پیش داوری های زیادی وجود دارد : اینکه فقط با هم ذات پنداری با شخصیت سروکار دارد ، اینکه فقط به درد بازیگران طبیعت گرا یا واقع گرا می خورد . اینکه حاصل بوطیقای خاصی است و امثال این حرفها .»
استانسیلاوسکی درکتاب (آفرینش یک نقش ) می گوید : هرکارگردانی در کار کردن روی نقش و برنامه خود برای پیشبرد کارش شیوة خاص خودش را دارد . هیچ قانون تثبیت شده ای وجود ندارد . اما مراحل درونی کار و فرایندهای روان –فیزیولوژیکی را که در سرشت ما ریشه دارند ، باید دقیقاً رعایت کرد . شرایط انسانی که استانسیلاوسکی از آن سخن می گوید بر فرایندهای روان-فیزیولوژیکی مبتنی است و آن را می توان »ذهن – بدن طبیعی» تعریف کرد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشکده هنر و معماری
واحد تهران مرکزی
نام درس:
کارگردانی (1)
نام استاد :
سرکار خانم منیژه محامدی
نام دانشجو:
میثم مرادی
زهرا رشیدی
زمستان 1386
کنستانتین الکسی یف در سال 1863 در مسکو در خانواده ای روشنفکر و از کارخانه داران روسیه متولد شد .
فضای خانواده وی همیشه آغشته به عشق به تئاتر بوده است و الکسی یف برای اولین مرتبه در پنجم سپتامبر 1877 در یک نمایش خانوادگی بازی کرد . به تدریج علاقمندان به نمایش گرد او جمع شدند و گروهی را تشکیل دادند که نام آن را «انجمن الکسی یف » گذاشتند .
در سال 1885 ، الکسی یف نام مستعار استانسیلا وسکی را برای خود برگزید .
وی در اوایل کار همیشه سعی داشت از هنر پیشگان بزرگ تقلید کند و در این کار موفق هم بود . ولی بتدریج متوجه شد که کار هنرپیشگی باید خلاق باشد . وی معتقد بود که «هنرپیشه باید مفسر عالی ترین احساسات بشری ور هبرو مربی تماشاچی باشد .»
در سال 1897 با نمیروویچ دانچنکو آشنا می شود و به اتفاق در راه ایجاد «تئاتر مخات» (تئاتر هنر آکادمی مسکو) می کوشند . تئاتر مخات در 14 اکتبر 1897 افتتاح می شود و تراژدی تاریخی تزار فئودور ایوانویچ اثر تولستوی که مدتها زیر تیغ سانسور بود برنامه افتتاحیه این تئاتر می شود .
وی آثار زیادی را بر روی صفحه می برد از جمله دایی واینا در سال 1899 – سه خواهر 1901، باغ آلبالو 1904 - بیچاره آنکه گرفتار عقل شد اثر گریبایدوف 1906 – بازرس اثر گوگول 1908 و آثاری از مولیر – شکسپیر و ایبسن و . . .
در سال 1918 تئاتر و اپرایی به نام استانسیلاوسکی افتاح می شود . در سالهای 1922 تا 24 به اروپا – آمریکا سفری هنری می کند و دنیای هنری اروپا و آمریکا را با سیستم خود آشنا می کند و در شوروی هم استودیوهای مختلف هنری زیر نظر او اداره می شوند .
در آمریکا کتاب زندگی من در هنر را نوشت و به چاپ رساند .
در 29 اکتبر 1928 ، استانسیلاوسکی ضمن اجرای نقش ورشینین در نمایشنامة سه خواهر اثر چخوف که به مناسبت سی امین سال افتاح مخات اجرا می شد ، دچار حملة قلبی شد . از آن زمان به بعد او ناگزیر دست از بازی کشید و تمام وقت خود را صرف کارهای کارگردانی و آموزشی کرد و هیچگاه از جستجوی راه های تازه و کاملتر برای خلاقیت صحنه ای دست نکشید .
وی معتقد بود که «هنر نمی تواند ایستا باشد ، هنر باید همواره پوینده و روبه تکامل باشد ، در غیر اینصورت فرسودگی و مرگ تدریجی آن آغاز می شود .»
استانسیلا وسکی کار آزمایشگاهی خود را با گروه هنرپیشگان تئاتر مخات که در رأس آنها امگا کنیپر چخواد (همسر چخوف) و کدروف و تاپارکف قرار داشتند با کار روی نمایشنامة تارتوت اثر مولیر آغاز کرد .
در سال 1936 وی لقب هنرمند خلق شوروی را گرفت .
در سال 1937 جلد اول کتاب «آماده سازی هنرپیشه» (کار هنرپیشه روی در جریان تئاتر ) را آماده و جلد دوم آن را آغاز کرد .
فعالیت های مداوم استانسیلا وسکی و سیستم او باعث تحولات گوناگون در تئاتر شد و تأثیر اساسی و عمده ای بر رشد و تکامل هنر صحنه ای قرن بیستم جهان گذارد .
طبق اظهار نظر بزرگان تئاتر اروپا و آمریکا ، صحنه های جهانی تئاتر معاصر از وصایای گرانبهای کارگردان کبیر روسیه پیروی می کنند و او را پایه گذار علم تئاتر معاصر می دانند . مجموعه آثار علمی و ادبی استانسیلا وسکی هشت جلد است که عبارتند از :
زندگی من در هنر (1926) ، کار هنرپیشه روی خود در مراحل مختلف (دو جلد) ، کار هنرپیشه روی نقش – مقالات – سخنرانیها ، بحثها و نامه ها (چهار جلد ) : نامه ها از سال (1886 تا 1938) – استانسیلا وسکی در سال 1938 درسن 75 سالگی درگذشت.
« در مورد سیستم استانسیلاوسکی پیش داوری های زیادی وجود دارد : اینکه فقط با هم ذات پنداری با شخصیت سروکار دارد ، اینکه فقط به درد بازیگران طبیعت گرا یا واقع گرا می خورد . اینکه حاصل بوطیقای خاصی است و امثال این حرفها .»
استانسیلاوسکی درکتاب (آفرینش یک نقش ) می گوید : هرکارگردانی در کار کردن روی نقش و برنامه خود برای پیشبرد کارش شیوة خاص خودش را دارد . هیچ قانون تثبیت شده ای وجود ندارد . اما مراحل درونی کار و فرایندهای روان –فیزیولوژیکی را که در سرشت ما ریشه دارند ، باید دقیقاً رعایت کرد . شرایط انسانی که استانسیلاوسکی از آن سخن می گوید بر فرایندهای روان-فیزیولوژیکی مبتنی است و آن را می توان »ذهن – بدن طبیعی» تعریف کرد .