لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
پیش گفتار
دوره نوجوانی ، یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین دوران زندگی است چه از نظر سلامت جسمانی و چه از نظر سلامت روانی و اجتماعی افرادی که این دوره را با موفقیت می گذرانند ، آینده موفق تر و سالم تری دارند و بر عکس با این حال تحقیقات و پژوهش ها نشان داده است که اگر به دانش آموزان آگاهی ها و اطلاعات لازم در مورد این دوره و فشار ها و مشکلات آن داده شود نوجوانان زیادی می توانند این دوره را با سلامت گذارنده و آینده روشن تری داشته باشند .
نوجوانی
هم چون آذر خشی در بهار عمر است که به ناگاه فرا می رسد
و آسمان زندگی را نور باران می کند .
یا
هم جون دشت های پوشیده از شقایق است
که باید از آن گذر کرد
تا به قله های رفیع و مغرور جوانی رسید
قله هایی که ریشه در خاک و سر در خاک افلاک دارند .
بهتر است
این فصل بی نظیر زندگی را ارج نهیم و
تمامی تلاش خود را برای فهمیدن آن به کار گیریم .
دوره نوجوانی و اهمیت آن
دوره نوجوانی ، دوره مهمی در زندگی هر انسان است که میان کودکی و جوانی قرار دارد و در این مرحله یک انسان ، نه یک جوان ، در واقع ، هم کودک است و هم جوان . یعنی خصوصیاتی از هر دو مرحله رشد کودکی و جوانی را در خود دارد . در این دوره تغییرات متعدد و فراوانی در صورت ، اندام توانمندی جسمی صورت می گیرد و یک نوجوان شبیه به یک بزرگسال می شود . همچنین در این دوره باروری و توانایی جنسی فرد شکل می گیرد . این رشد نشان دهنده آن است که یک نوجوان هر روز بیشتر به یک جوان تبدیل می شود .
نه تنها ظاهر شخص عوض می شود بلکه نیرو ها ، توانایی ها و توان مندی های انسان نیز افزایش می یابد . دوران نوجوانی ، دوره ای است که تفکر انسان و هوش او به درجه بالای رشد خود می رسد . به همین دلیل نوجوانان نسبت به بسیاری از مسائل اطراف خود توجه ، و در مورد آنها فکر می کنند و به همین دلیل می توانند نظرات و ایده های خوبی راجع به مسائل و موضوعات مختلف داشته باشند .
احساسات و عاطفه نوجوان نیز در این دوره تغییر می کند . طوفان های احساسی ، عصبانیت ها و زود رنجی های سریع ، عشق های سریع و طوفانی نیز در این دوره زیاد دیده می شود .و در دوره نوجوانان از خود مراقبت بیشتری به عمل آوردند .
نه تنها ظاهر و نیرو های ذهنی نوجوان تغییرات بسیار بسیار زیادی می کند بلکه ارتباطات و روابط اجتماعی نوجوان نیز تغییر می کند . او بر خلاف دوران کودکی خود که تابع ارتباطات و روابط والدین بود ، اکنون قادر است که به تنهایی با دیگران ارتباط بر قرار کند ، در جامعه رفت و آمد کند و با دیگران به ارتباط اجتماعی بپردازد . علاوه بر این ارتباطات درون خانواده نوجوانان نیز تغییر می کند . آنها بیشتر تمایل دارند که با دوستان و همسالان خود باشند تا افراد خانواده خود . البته این بدان معنی نیست که نوجوان به خانواده خود پشت می کند و در صورتی که خانواده و نوجوانان از مهارت های اجتماعی مناسبی برخوردار باشند قادر خواهند بود که ارتباطات سالم و خوب خانوادگی خود را ادامه دهند . بسیاری از نوجوانان موفق در خانواده های سالم پوررش یافته اند . که ارتباطات خوبی میان آنان ، والدین و سایر افراد خانواده وجود داشته است .
ارتباط میان همسالان در دوره نوجوانی بسیار اهمیت دارد . نوجوانانی که به سلامت و موفقیت خود اهمیت می دهند یک دیگر را تشویق می کنند که به کارها و فعالیت های مثبت بپردازند . با این حال ممکن است که در پاره ای موارد ، همسالان یک دیگر را به انجام کارهای نا سالم یا نا پسند تشویق کنند . به همین دلیل لازم است نوجوانان بتوانند ارتباط های سالم همسالان را از ارتباطات ناسالم تشخیص دهند و در این زمینه مهارت ها و توان مندی های کافی برخوردار شوند .
ارتباط اجتماعی و تفاوت ها اختلافات و تفاوت های فردی و خانوادگی
سولماز به زندگی دوستان خود و فامیل نگاه می کند که بسیار مرفه و ثروتمند هستند. او از این که امکانات رفاهی و مادی مانند آنان ندارد احساس سر شکستگی و خجالت می کند .
در مدرسه لیلا آموزانی تحصیل می کنند که امکانات بسیار وسیعی دارند و وضع مالی آنان بسیار عالی است . لیلا به دلیل تفاوتی که با انها احساس می کند جرات نمی کند . که با انها ارتباط بر قرار کند . او می گوید من در حد انها نیستم . آنها مرا تحویل نمی گیرند . همان طور که قبلاً با یک دیگر صحبت کردیم نوجوانان در دوره خاضی از رشد خود قرار دارند که باعث ایجاد تغییرات خاصی در این دوره می شود مانند افزایش قد ، وزن ، قاعدگی ، تغییرات احساسی و رفتاری ، رشد تفکر انتزاعی ، ایجاد دوستی ، لذت بردن از دوستی ها و تمایل به این که اوقات خود را با دوستان و همسالان بگذارند . این خصوصیات چون در یک دوره خاص از زندگی افراد که همان نوجوانی است ایجاد می شود باعث می شود . که نوجوانان از نظر بسیاری از خصوصیات به یک دیگر شبیه باشند و به همین علت از دوستی با یک دیگر و گذارندن اوقات خود با هم سالان لذت می برند . ممکن است این سوال پیش آید که پس همه نوجوانان ها شبیه یک دیگر هستند و کاملاً هم فکر می کنند و بین انها هیچ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بررسی چگونگی درک گفتار در کودکان
چکیده:
درک گفتار یا موضوع گفتار در کودکان با شیوعی به میزان 1% در تمامی فرهنگها به چشم میخورد. با وجودی که طی 50 سال اخیر مطالعات رفتاری و مغزی گستردهای درباره درک گفتار انجام شده، دلایل آن هنوز ناشناخته باقی مانده است. پژوهشهایی که با تصویربرداری از مغز انجام شدهاند، فعالسازی مناطق مختلف و بیشباهتی را در طول گفتار همراه با درک گفتار نشان دادهاند. اخیراً در مناطق زبان و گفتار در مغز، بینظمیهای ساختاری نیز به چشم میخورند. یافتههای یکی از پژوهشهای اخیر که بصورت چند جانبه تحلیل شده حاکی از آن است که مناطق مختلف عصبی فعال شده در مغز، ناشی از درک گفتار هستند و نه عامل بوجود آورنده آن ؛و این که درک گفتار، نقصی در آغاز برنامهریزیهای موتور گفتار است. این نقص آغاز هجا را نیز در بردارد که منجر به ارائه نظریه ST (آغاز هجا)[2] از طرف پاکمن و همکارانش گردید. این نظریه درک گفتار را نقطه تعامل گفتار و زبان میداند و توصیف محتملی را از پدیده درک گفتار و دلایل آن در اختیار قرار میدهد.
واژگان کلیدی: درک گفتار، دلایل درک گفتار، نظریه ST، درک گفتار رشدی.
مقدمه:
درک گفتار یا stuttering که از آن تحت عنوان Stammering نیز یاد میشود. نوعی نقص در گفتار است که در آن جریان گفتار توسط تکرارهای غیرارادی و امتداد آواها، هجاها، لغات یا گروهها و انسدادها و مکثهای غیرارادی مختل میشود و گوینده از تولید آواها ناتوان میگردد. عدم سلیس بودن کلام اصطلاح کلی است که برای چنین نقصهای گفتاری به کار میرود. اصطلاح درک گفتار معمولاً با تکرار غیرارادی آوا مرتبط است اما درنگ و مکث غیرعادی قبل از گفتار و امتداد برخی آواها و معمولاً واکهها و نیم واکهها را نیز در بر میگیرد. درک گفتار شدتهای مختلفی دارد. ممکن است افرادی را که تنها نقص ادراکی دارند در برگیرد و یا افرادی را شامل شود که علائم بسیار شدیدی در آنها مشاهده میشود و این مشکل میتواند در این افراد تا حد قابل ملاحظهای مانع ارتباط شفاهی آنها شود. تأثیر درک گفتار در حالت روحی و عملکرد فرد میتواند شدید باشد. که بسیاری از آنها توسط شوندگان ناشناخته باقی میماند. من جمله ترس از اظهار صریح برخی واکهها یا همخوانها، ترس از به درک گفتار افتادن در موقعیتهای اجتماعی، انزوای تحمیل شده توسط خویش، نگرانی، استرس، خجالت و یا احساس از دست دادن کنترل در طول گفتار.
عموماً درک گفتار مشکل در تولید فیزیکی آواهای گفتار یا تبدیل افکار به لغات نیست. برخلاف انتظار افکار عمومی، درک گفتار نه از میزان هوش تأثیر میپذیرد و نه روی آن تأثیر میگذارد. افراد مبتلا به درک گفتار، بدون در نظر گرفتن نقص کلامیشان، میتوانند از نظر پزشکی افراد کاملآ نرمالی باشند. بنابراین، کمبود اعتماد به نفس، نگرانی و استرس فی نفسه موجب درک گفتار نمیشود. میزان این نقص متغیر است. این بدان معناست که در برخی شرایط، مثل صحبت کردن پای تلفن، بنا به سطح نگرانی فرد، شدت درک گفتار میتواند کم یا زیاد باشد. با وجودی که سبب اصلی درک گفتار هنوز ناشناخته است، به نظر میرسد که عوامل ژنتیکی و نروفیزیوژیکی هر دو در آن دخیل باشند. تکنیکهای گفتاردرمانی و روشهای درمانی بسیاری وجود دارند که میتواند میزان سلیس بودن گفتار را در برخی افراد مبتلا به درک گفتار افزایش دهند. این در حالی است که در حال حاضر هیچ "راه علاج" قطعی برای این نقص در دست نیست.
ویژگیهای درک گفتار:
رفتارهای بروز یافته با درک گفتار را به 2 دسته تقسیم میکنند: رفتارهای اولیه و رفتارهای ثانویه. رفتارهای اولیه درک گفتار علائم آشکار و قابل مشاهده در افت میزان سلیس بودن گفتار را شامل میشود؛ که عبارتند از: تکرار آواها، هجاها، لغات و یا گروهها، مکثها و امتداد آواها. تفاوت درک گفتار و نقصهای عادی که در گفتار تمامی افراد ممکن است به چشم بخورد در آن است که نقصهای درک گفتاری برای مدت زمان طولانی ادامه داشته و اغلب اوقات رخ میدهند. و با تلاش و تقلای بیشتری تولید میشوند. (وارد[3]، 2006، صص 6-5). کیفیت درک گفتار نیز متفاوت است. و درک گفتار از طریق امتداد، انسداد و تکرار بخشی از لغت تشخیص داده میشود. (کالینوویسکی[4]، 2006، صص 37-31):
تکرار: زمانی رخ میدهد که یک واحد گفتار، مثل آوا، هجا، واژه یا گروه تکرار میشود و معمولاً در کودکانی مشاهده میشود که شروع به درک گفتار نمودهاند. به عنوان مثال to-to-to-tomorrow
امتداد: منظور از امتداد کشش غیرطبیعی آواهای ممتد است مثل mmmmmmilk امتداد نیز در کودکانی که به تازگی شروع به درک گفتار نمودهاند رواج دارد.
انسداد: منظور از انسداد توقف نامناسب آوا و هوا است که اغلب با اختلال در حرکت زبان، لبها و/ یا تارهای صوتی همراه است. انسداد معمولاً در مراحل بعدی درک گفتار بوجود میآید و با تلاش و انقباض ماهیچهها مرتبط است
رفتارهای ثانویه درک گفتار ربطی به تولید گفتار ندارند و رفتارهایی را شامل میشوند که با رفتارهای اولیه مرتبط هستند. این رفتارها شامل "رفتارهای گریزی" هستند که در آنها فرد مبتلا به درک گفتار سعی در پایان بخشیدن به درک گفتار دارد. برای مثالهایی از این دست میتوان به حرکات فیزیکی مثل از دست دادن ناگهانی تماس چشمی، پلک زدن، تکانهای سر، لرزش دست، واژهها و آواهایی برای آغاز سخن مثل um، uh، you know اشاره نمود.
در بسیاری از مواقع این ابزارها در ابتدا مؤثر واقع میشوند و لذا فرد آنها را در خود تقویت میکند. که تدریجاً بصورت عادت در میآیند و نهایتاً اجتناب از آنها دشوار است.
رفتارهای ثانویه همچنین به استفاده از استراتژیهای اجتناب مثل اجتناب از برخی واژهها، افراد و موقعیتهای دشوار اشاره دارند. برخی از افراد مبتلا به درک گفتار با موفقیت از این موقعیتها و واژهها اجتناب میورزند تا گفتارشان سلیس باقی بماند و ممکن است شواهد اندکی مبنی بر رفتارهای اولیه درک گفتار در آنها مشاهده شود. این افراد که درک گفتار آنها حالت پنهان دارد ممکن است سطح بالایی از نگرانی و یا ترس شدید از حتی درک گفتار خفیف را دارا باشند
شدت درک گفتار:
شدت درک گفتار اغلب حتی برای افراد با درک گفتار شدید نیز ثابت نیست. بنا به گزارشات جمعآوری شده از افراد مبتلا به درک گفتار، این افراد هنگامی که با افراد دیگر هم خوانی میکردند و یا گفتار دیگران را تقلید میکردند، و یا هنگام نجوا، آواز خواندن، نقش بازی کردن و سخن گفتن با حیوانات و کودکان و یا حتی خودشان، گفتار بسیار روان و عاری از درک گفتاری را تولید مینمودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بررسی چگونگی درک گفتار در کودکان
چکیده:
درک گفتار یا موضوع گفتار در کودکان با شیوعی به میزان 1% در تمامی فرهنگها به چشم میخورد. با وجودی که طی 50 سال اخیر مطالعات رفتاری و مغزی گستردهای درباره درک گفتار انجام شده، دلایل آن هنوز ناشناخته باقی مانده است. پژوهشهایی که با تصویربرداری از مغز انجام شدهاند، فعالسازی مناطق مختلف و بیشباهتی را در طول گفتار همراه با درک گفتار نشان دادهاند. اخیراً در مناطق زبان و گفتار در مغز، بینظمیهای ساختاری نیز به چشم میخورند. یافتههای یکی از پژوهشهای اخیر که بصورت چند جانبه تحلیل شده حاکی از آن است که مناطق مختلف عصبی فعال شده در مغز، ناشی از درک گفتار هستند و نه عامل بوجود آورنده آن ؛و این که درک گفتار، نقصی در آغاز برنامهریزیهای موتور گفتار است. این نقص آغاز هجا را نیز در بردارد که منجر به ارائه نظریه ST (آغاز هجا)[2] از طرف پاکمن و همکارانش گردید. این نظریه درک گفتار را نقطه تعامل گفتار و زبان میداند و توصیف محتملی را از پدیده درک گفتار و دلایل آن در اختیار قرار میدهد.
واژگان کلیدی: درک گفتار، دلایل درک گفتار، نظریه ST، درک گفتار رشدی.
مقدمه:
درک گفتار یا stuttering که از آن تحت عنوان Stammering نیز یاد میشود. نوعی نقص در گفتار است که در آن جریان گفتار توسط تکرارهای غیرارادی و امتداد آواها، هجاها، لغات یا گروهها و انسدادها و مکثهای غیرارادی مختل میشود و گوینده از تولید آواها ناتوان میگردد. عدم سلیس بودن کلام اصطلاح کلی است که برای چنین نقصهای گفتاری به کار میرود. اصطلاح درک گفتار معمولاً با تکرار غیرارادی آوا مرتبط است اما درنگ و مکث غیرعادی قبل از گفتار و امتداد برخی آواها و معمولاً واکهها و نیم واکهها را نیز در بر میگیرد. درک گفتار شدتهای مختلفی دارد. ممکن است افرادی را که تنها نقص ادراکی دارند در برگیرد و یا افرادی را شامل شود که علائم بسیار شدیدی در آنها مشاهده میشود و این مشکل میتواند در این افراد تا حد قابل ملاحظهای مانع ارتباط شفاهی آنها شود. تأثیر درک گفتار در حالت روحی و عملکرد فرد میتواند شدید باشد. که بسیاری از آنها توسط شوندگان ناشناخته باقی میماند. من جمله ترس از اظهار صریح برخی واکهها یا همخوانها، ترس از به درک گفتار افتادن در موقعیتهای اجتماعی، انزوای تحمیل شده توسط خویش، نگرانی، استرس، خجالت و یا احساس از دست دادن کنترل در طول گفتار.
عموماً درک گفتار مشکل در تولید فیزیکی آواهای گفتار یا تبدیل افکار به لغات نیست. برخلاف انتظار افکار عمومی، درک گفتار نه از میزان هوش تأثیر میپذیرد و نه روی آن تأثیر میگذارد. افراد مبتلا به درک گفتار، بدون در نظر گرفتن نقص کلامیشان، میتوانند از نظر پزشکی افراد کاملآ نرمالی باشند. بنابراین، کمبود اعتماد به نفس، نگرانی و استرس فی نفسه موجب درک گفتار نمیشود. میزان این نقص متغیر است. این بدان معناست که در برخی شرایط، مثل صحبت کردن پای تلفن، بنا به سطح نگرانی فرد، شدت درک گفتار میتواند کم یا زیاد باشد. با وجودی که سبب اصلی درک گفتار هنوز ناشناخته است، به نظر میرسد که عوامل ژنتیکی و نروفیزیوژیکی هر دو در آن دخیل باشند. تکنیکهای گفتاردرمانی و روشهای درمانی بسیاری وجود دارند که میتواند میزان سلیس بودن گفتار را در برخی افراد مبتلا به درک گفتار افزایش دهند. این در حالی است که در حال حاضر هیچ "راه علاج" قطعی برای این نقص در دست نیست.
ویژگیهای درک گفتار:
رفتارهای بروز یافته با درک گفتار را به 2 دسته تقسیم میکنند: رفتارهای اولیه و رفتارهای ثانویه. رفتارهای اولیه درک گفتار علائم آشکار و قابل مشاهده در افت میزان سلیس بودن گفتار را شامل میشود؛ که عبارتند از: تکرار آواها، هجاها، لغات و یا گروهها، مکثها و امتداد آواها. تفاوت درک گفتار و نقصهای عادی که در گفتار تمامی افراد ممکن است به چشم بخورد در آن است که نقصهای درک گفتاری برای مدت زمان طولانی ادامه داشته و اغلب اوقات رخ میدهند. و با تلاش و تقلای بیشتری تولید میشوند. (وارد[3]، 2006، صص 6-5). کیفیت درک گفتار نیز متفاوت است. و درک گفتار از طریق امتداد، انسداد و تکرار بخشی از لغت تشخیص داده میشود. (کالینوویسکی[4]، 2006، صص 37-31):
تکرار: زمانی رخ میدهد که یک واحد گفتار، مثل آوا، هجا، واژه یا گروه تکرار میشود و معمولاً در کودکانی مشاهده میشود که شروع به درک گفتار نمودهاند. به عنوان مثال to-to-to-tomorrow
امتداد: منظور از امتداد کشش غیرطبیعی آواهای ممتد است مثل mmmmmmilk امتداد نیز در کودکانی که به تازگی شروع به درک گفتار نمودهاند رواج دارد.
انسداد: منظور از انسداد توقف نامناسب آوا و هوا است که اغلب با اختلال در حرکت زبان، لبها و/ یا تارهای صوتی همراه است. انسداد معمولاً در مراحل بعدی درک گفتار بوجود میآید و با تلاش و انقباض ماهیچهها مرتبط است
رفتارهای ثانویه درک گفتار ربطی به تولید گفتار ندارند و رفتارهایی را شامل میشوند که با رفتارهای اولیه مرتبط هستند. این رفتارها شامل "رفتارهای گریزی" هستند که در آنها فرد مبتلا به درک گفتار سعی در پایان بخشیدن به درک گفتار دارد. برای مثالهایی از این دست میتوان به حرکات فیزیکی مثل از دست دادن ناگهانی تماس چشمی، پلک زدن، تکانهای سر، لرزش دست، واژهها و آواهایی برای آغاز سخن مثل um، uh، you know اشاره نمود.
در بسیاری از مواقع این ابزارها در ابتدا مؤثر واقع میشوند و لذا فرد آنها را در خود تقویت میکند. که تدریجاً بصورت عادت در میآیند و نهایتاً اجتناب از آنها دشوار است.
رفتارهای ثانویه همچنین به استفاده از استراتژیهای اجتناب مثل اجتناب از برخی واژهها، افراد و موقعیتهای دشوار اشاره دارند. برخی از افراد مبتلا به درک گفتار با موفقیت از این موقعیتها و واژهها اجتناب میورزند تا گفتارشان سلیس باقی بماند و ممکن است شواهد اندکی مبنی بر رفتارهای اولیه درک گفتار در آنها مشاهده شود. این افراد که درک گفتار آنها حالت پنهان دارد ممکن است سطح بالایی از نگرانی و یا ترس شدید از حتی درک گفتار خفیف را دارا باشند
شدت درک گفتار:
شدت درک گفتار اغلب حتی برای افراد با درک گفتار شدید نیز ثابت نیست. بنا به گزارشات جمعآوری شده از افراد مبتلا به درک گفتار، این افراد هنگامی که با افراد دیگر هم خوانی میکردند و یا گفتار دیگران را تقلید میکردند، و یا هنگام نجوا، آواز خواندن، نقش بازی کردن و سخن گفتن با حیوانات و کودکان و یا حتی خودشان، گفتار بسیار روان و عاری از درک گفتاری را تولید مینمودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 26 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
Speech Recognition
In the name of God
بازشناسی گفتار (Speech Recognition)
تشخیص گفتار انسان توسط ماشین و تبدیل آن به متن یا دستورالعمل معادل
نکات مطرح در بازشناسی گفتار
تعداد کلمات مورد بازشناسی
پیوسته یا گسسته بودن ادای کلمات
وابستگی یا استقلال از گوینده
بازشناسی گفتار
یک سیستم بازشناسی کامل :
قادر به بازشناسی گفتار پیوسته و محاورهای باشد.
گفتار افراد مختلف، حتی با لهجههای متفاوت را بازشناسی نماید.
در محیطهای شلوغ و نویزی هم جوابگو باشد.
بصورت بلادرنگ عمل کند.
قادر به فراگیری اطلاعات جدید نظیر کلمات، قوانین زبانی و . . . باشد.
سیستمهای کاربردی امروزی:
گفتار بایستی به صورت کتابی باشد.
گفتار بایستی بر اساس حالت استاندارد زبان باشد و تغییرات مربوط به لهجهها منجر به کاهش کارایی میشود.
استفاده از آنها در محیط و شرایط نویزی منجر به افت کارایی و دقت آنها میشود.
اغلب سیستم های کاربردی امروزی تقریبا بلادرنگ هستند.
سیستمهای موجود محدود به کلمات موجود در واژگان هستند و از اطلاعات زبانی و معنایی به صورت محدود استفاده میکنند.
بازشناسی گفتار
انواع سیستم های بازشناسی گفتار بر اساس تعداد کلمات
واژگان کوچک(Small Vocabulary): 1 تا 100 کلمه
واژگان متوسط (Medium Vocabulary): بین 100 تا 1000 کلمه
واژگان بزرگ (Large Vocabulary) : بین 1000 تا 60000 کلمه
واژگان خیلی بزرگ (Very Large Vocabulary): بیشتر از 60000 کلمه
انواع سیستم های بازشناسی گفتار بر اساس وابستگی یا استقلال از گوینده
وابسته به گوینده (SD: Speaker Dependent): به یک و یا چند گوینده خاص پاسخ میدهد.
مستقل از گوینده (SI: Speaker Independent) به تمام گویندگان یک زبان پاسخ میدهد.