لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) سوره ی کوثرکوتاهترین سوره ی قرآن است ودارای سه آیه وده کلمه و چهل ودو حرف است. در مورد مکی یا مدنی بودن آن اختلاف است. قول ابن عباس وکلبی و مقاتل بر مکی بودن وقول عکرمه ومجاهدوقتاده برمدنی بودن آن است. تنها اختلاف قرائتی که در این سوره ذکر شده است این است که ابن محیصن وطلحه وزعفرانی ، اعطیناک را انطیناک خوانده اندواین طبق لهجه ی عربهای عاربه می باشد.چنانکه اعشی در دیوان خود می گوید: جیادک خیر جیادالملوک تصان الجلال و تنطی الحلولا معنای تحت لفظی سوره: مابه تو کوثربخشیدیم . پس برای پروردگارت نماز بخوان وقربانی کن . همانا دشمن تو ابتر است.
بررسی سوره:
رابطه این سوره با سوره ماقبلش : در سوره قبل سخن از بخل آمده است و در مقابلش این سوره با عطا شروع می شود: الذی جمع مالاً وعدده # اعطیناک همچنین سهل انگاری درنماز ودر مقابل آن امر به نماز می آید: الذین هم عن صلاتهم ساهون # فصل ( ای دم علی الصلاة ) همچنین در مقابل ریا، قصد رضای خدا می آید: الذین هم یرائون # لربک در مقابل ترک یتیم ومسکین و عدم همکاری اجتماعی، قربانی که بخشش و همکاری جامعه در آن نمایان است می آید: یدع الیتیم و لا یحض علی طعام المسکین ،یمنعون الماعون # وانحر
بررسی لغوی کلمات سوره :اعطیناک : عطا و اعطا به معنای بخشش و دادن چیزی به کسی می آید. الکوثر : سه حرف اصلی آن ( ک ث ر ) به معنای زیادت می باشد که بر وزن فوعل برده شده است و کوثر بدست آمده است و این وزن برای وصف مبالغه به کار می رود و عرب آن چیزی که از نظر عدد و اندازه بسیار زیاد شود را کوثر می نامند چنان که در دیوان کمیت آمده است : و انت کثیر یا ابن مروان طیب و کان ابوک ابن العقائل کوثرا و هنگامی که از پیرزنی که فرزندش به تجارت رفته بود و با مال فراوان برگشته بود می پرسیدند : (بم آب ابنک ؟)پسرت با چه برگشته است می گفت: (آب بکوثر)با مالی که بسیار زیاد شده برگشته است. کوثر به غبار زیاد نیز اطلاق می شود و از جمله کلماتی که بر این وزن ساخته شده : نفل و نوفل – جهر و جوهر است.
بحث بر روی معانی سوره : سوره کوثر از اهمیت بسیار والایی در میان سوره های دیگر قرآن برخوردار است. این سوره کمترین مقداری است که بر آن تحدی طلبی شده است زیرا به سه صورت قرآن دشمنان را به مبارزه طلبیده است : 1- به مانند قرآن بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ (33) فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ (34)(طور) 2- ده سوره بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (13) (هود) 3- یک سوره بیاورند: وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. (23)(بقره) أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38) (یونس) واضح است که اگر کمترین مقدار برای آوردن به مثل را در نظر بگیریم سوره کوثر است. سوره کوثر از موسیقی بسیار زیبایی برخوردار است که هر صاحب ذوقی را به وجد می آورد اما بحث ما حول محور و معنای سوره است در مورد معنای کوثر مفسرین اقوال بسیاری را نقل کرده اند اولین قول معنای نهری در بهشت یاحوضی است که به پیامبر خدا (ص) عطا شده است وامت او برآن جمع شده و از آب آن می نوشند چنانکه در صحیح بخاری آمده است: (عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ:لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ أَتَیْتُ عَلَى نَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ اللُّؤْلُؤِ مُجَوَّفًا فَقُلْتُ مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ قَالَ هَذَا الْکَوْثَرُ ودر صحیح مسلم چنین آمده است: (عَنْ أَنَسٍ قَالَ : بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ بَیْنَ أَظْهُرِنَا إِذْ أَغْفَى إِغْفَاءَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مُتَبَسِّمًا فَقُلْنَا مَا أَضْحَکَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أُنْزِلَتْ عَلَیَّ آنِفًا سُورَةٌ فَقَرَأَ: ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ مَا الْکَوْثَرُ فَقُلْنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فَإِنَّهُ نَهْرٌ وَعَدَنِیهِ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ عَلَیْهِ خَیْرٌ کَثِیرٌ هُوَ حَوْضٌ تَرِدُ عَلَیْهِ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ آنِیَتُهُ عَدَدُ النُّجُومِ فَیُخْتَلَجُ الْعَبْدُ مِنْهُمْ فَأَقُولُ رَبِّ إِنَّهُ مِنْ أُمَّتِی فَیَقُولُ مَا تَدْرِی مَا أَحْدَثَتْ بَعْدَکَ)(مسلم- صلاة-حجة من قال البسمله...) انس رضی الله عنه می گوید: روزی ما نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم که ناگهان او به خواب سبکی فرو رفته و آنگاه سرش را بلند کرده در حالی که لبخند می زدند. گفتیم ای پیامبر خدا چه چیزی باعث خندیدن شما شده است؟ گفت: چند لحظه پیش سوره ای بر من نازل شد. وخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ { إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ } سپس فرمود: آیا می دانید کوثر چیست؟ گفتیم خدا و رسولش بهتر می دانند.فرمود: رودی است که پروردگارم بر آن خیر زیادی را به من وعده داده است و آن حوضی است که امت من در روز قیامت جمع می شوند، ظرفهای آن به تعداد ستارگان است، بنده ای از یکی از آنها رانده می شود، پس می گویم: پروردگارا او از امت من است. می گوید : تو نمی دانی آنها بعد از تو چکار کردند! واضح است که رسول الله (ص) طبق گفته قرآن بیان کننده قرآن است : (و انزلنا الیک ذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون) اما باید توجه کنیم که بیان کننده لازم نیست که بیانش تمام وجوه بیان شونده در بر بگیرد و اگر مبیِّن ، مبیَّن را در برنگیرد علامت عظمت مبیَّن است بنا بر این می بینیم که پس از معرفی پیامبر به عنوان مبیِّن می فرماید : و لعلهم یتفکرون یعنی بیان پیامبر تمام معانی قرآن را در بر نگرفته بلکه با استمداد از آن با ید تفکر کنید و به معانی بیشتری پی ببرید،بدین سبب است که اصحاب و مفسرین به خود اجازه داده اند اظهار نظرهایی در مورد کوثر نمایند. قول عکرمه بر این است که کوثر نبوت و کتاب است و ابن مغیره کوثر را به "اسلام" و ابن کیسان : "ایثار" و حسن بن فضل : "آسانی دینها" و ماوردی :" رفعت ذکر" و هلال بن یساف : "لا اله الا الله و محمد رسول الله" و در قولی هم از ذریه پیامبر تعبیر شده است و از یمان بن رئاب : کثرت اصحاب و پیروان و امت محمد (ص) است. بررسی اقوال و مطابقت دادن آنها با اصول تفسیر : به طور کلی می توان گفت کسانی که کوثر را به : نبوت ، کتاب ، اسلام ، ایثار ، تخفیف شرائع ، ذکر و کلمه طیبه تعبیر کرده اند در واقع کوثر را به معنای خیر کثیر گرفته و آنگاه بزرگترین خیری که در نظرشان آمده است ذکر کرده اند اما در این اقوال سؤال اینجاست که کلمه خیر را چگونه از کوثر گرفته اند؟ مطمئناً اگر به اشتقاق لغوی کوثر برگردند متوجه می شوند که لفظ خیر دلیلی ندارد. و اما اگر کوثر را تنها حوض یا نهری در بهشت بدانیم و بیش از این بسطش ندهیم به دو مشکل برخورد می کنیم:1- اینکه تناسب آیات با هم دیگر ضعیف می شود و محور سوره برای ما گنگ می شود آیه اول به یک حوض اشاره دارد آیه دوم به نماز و قربانی امر می کند و آیه آخر در مذمت کسی است که به فرزندان خود می بالد .2- در هیچ حدیثی نمی یابیم که پیامبر (ص) نماز عید خوانده باشد و آنگاه قربانی کند و بگوید این قربانی من بخاطر حوض کوثر است.اما اگر کوثر را بر اهل بیت پیامبر (ص) تعبیر نماییم از دو جنبه تأیید می شود: 1- در حدیث آمده است که هنگامی که پیامبر (ص) نماز عید خواندند قربانی نمودند و فرمودند: ( بسم الله الهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد) و در صحیح بخاری آمده است که پیامبر گاوی را از جانب همسران خویش قربانی نمود.2- ربطش با آیه آخر بیشتر می شود و می توان محور سوره را تحت عنوان اهمیت خانواده پیامبر (ص) و نابودی اهل بیت دشمنان او جمع کرد. اما این تفسیرنیز از چند جنبه دچار مشکل می شود:1- معنای کوثر که بسیار زیاد شدن را می رساند نمی توان به آسانی بر آن تطبیق داد.2- ما آیه دیگر نمی یابیم که این تفسیر را تأیید نماید و اهل بیت پیامبر (ص) را بعنوان زیاد شونده معرفی نماید زیرا یکی از علائم اینکه تفسیر درست از قرآن کرده ایم این است که بتوانیم شاهدی دیگر از قرآن برای تفسیر خود داشته باشیم زیرا تشابه از صفات قرآن است و برای محقق شدن تشابه باید حد اقل یک مفهوم دو بار آمده باشد و بدان خاطر است که خداوند می فرماید: (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ...)(23زمر) 3- روایتی آورده اند که منظور از دشمن پیامبر دراین سوره، عاص بن وائل یا ابوجهل است وبه فرض صحت این روایت باید یکی از این دوشخص، طبق آیات و محور ایجاد شده از این برداشت، منقطع النسل می شدند، در حالی که تاریخ این امر را رد می کند، بلکه حتی فرزندان این دو شخص معاند (عکرمة ابن ابی جهل و عمرو بن عاص بن وائل) ایمان آورده و از یاران معروف پیامبر (ص) بودند و منقطع النسل هم نشدند. و اما تفسیری که از کوثر مبنی بر امت پیامبر (ص) کرده اند از چند جنبه قابل بررسی و تأیید است: 1- می توان با حدیثی که کوثر بعنوان حوضی یا نهری در بهشت معرفی شده است ربط داد زیرا پیامبر (ص) بیان می کند که این حوضی است که یاران و امت من بر آن با من ملاقات می کنند و از آب این حوض می نوشند پس علت کثیر بودن قدح های این حوض کثرت امت پیامبر (ص) است که بر آن جمع می شوند پس در واقع این حدیث ما را به این تفسیر از کوثر راهنمایی می نماید.2- براحتی می توان معنای لغوی کوثر را بر آنها مطابقت داد زیرا به سرعت زیاد گشتند و بیشتر از سایر امتها شدند.3- زمانی که پیامبر (ص) نماز عید خواند و قربانی نمود فرمود: اللهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد که این تفسیر را تأیید می نماید زیرا حتی آل محمد نیز زیر مجموعه امت محمد هستند.4- محور سوره محوری آشکار و مفهومی از مفاهیم دین اسلام می شود و اینکه قدرت و قدرت اسلام به امت و پیروان است نه به نسب خاصی و آنکه به نسب و قبیله خود فخر فروشی می کند راه و روشش قطع شدنی است و حتی می بینیم که فرزندان ایشان (به عنوان مثال عکرمه پسر ابو جهل ) نیز مسلمان می شوند و ترویج دهنده راه و روش پیامبر (ص) می گردند. 5- با این تفسیر می توان شاهدی از قرآن آورد که امت محمد، کوثر است: (ومثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطأه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار...) پس می بینیم که بارعایت چند اصل از اصول تفسیر می توانیم از بسیاری از اختلافات رهایی یافته و تفسیری منسجم و زیبا داشته باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) سوره ی کوثرکوتاهترین سوره ی قرآن است ودارای سه آیه وده کلمه و چهل ودو حرف است. در مورد مکی یا مدنی بودن آن اختلاف است. قول ابن عباس وکلبی و مقاتل بر مکی بودن وقول عکرمه ومجاهدوقتاده برمدنی بودن آن است. تنها اختلاف قرائتی که در این سوره ذکر شده است این است که ابن محیصن وطلحه وزعفرانی ، اعطیناک را انطیناک خوانده اندواین طبق لهجه ی عربهای عاربه می باشد.چنانکه اعشی در دیوان خود می گوید: جیادک خیر جیادالملوک تصان الجلال و تنطی الحلولا معنای تحت لفظی سوره: مابه تو کوثربخشیدیم . پس برای پروردگارت نماز بخوان وقربانی کن . همانا دشمن تو ابتر است.
بررسی سوره:
رابطه این سوره با سوره ماقبلش : در سوره قبل سخن از بخل آمده است و در مقابلش این سوره با عطا شروع می شود: الذی جمع مالاً وعدده # اعطیناک همچنین سهل انگاری درنماز ودر مقابل آن امر به نماز می آید: الذین هم عن صلاتهم ساهون # فصل ( ای دم علی الصلاة ) همچنین در مقابل ریا، قصد رضای خدا می آید: الذین هم یرائون # لربک در مقابل ترک یتیم ومسکین و عدم همکاری اجتماعی، قربانی که بخشش و همکاری جامعه در آن نمایان است می آید: یدع الیتیم و لا یحض علی طعام المسکین ،یمنعون الماعون # وانحر
بررسی لغوی کلمات سوره :اعطیناک : عطا و اعطا به معنای بخشش و دادن چیزی به کسی می آید. الکوثر : سه حرف اصلی آن ( ک ث ر ) به معنای زیادت می باشد که بر وزن فوعل برده شده است و کوثر بدست آمده است و این وزن برای وصف مبالغه به کار می رود و عرب آن چیزی که از نظر عدد و اندازه بسیار زیاد شود را کوثر می نامند چنان که در دیوان کمیت آمده است : و انت کثیر یا ابن مروان طیب و کان ابوک ابن العقائل کوثرا و هنگامی که از پیرزنی که فرزندش به تجارت رفته بود و با مال فراوان برگشته بود می پرسیدند : (بم آب ابنک ؟)پسرت با چه برگشته است می گفت: (آب بکوثر)با مالی که بسیار زیاد شده برگشته است. کوثر به غبار زیاد نیز اطلاق می شود و از جمله کلماتی که بر این وزن ساخته شده : نفل و نوفل – جهر و جوهر است.
بحث بر روی معانی سوره : سوره کوثر از اهمیت بسیار والایی در میان سوره های دیگر قرآن برخوردار است. این سوره کمترین مقداری است که بر آن تحدی طلبی شده است زیرا به سه صورت قرآن دشمنان را به مبارزه طلبیده است : 1- به مانند قرآن بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ (33) فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ (34)(طور) 2- ده سوره بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (13) (هود) 3- یک سوره بیاورند: وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. (23)(بقره) أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38) (یونس) واضح است که اگر کمترین مقدار برای آوردن به مثل را در نظر بگیریم سوره کوثر است. سوره کوثر از موسیقی بسیار زیبایی برخوردار است که هر صاحب ذوقی را به وجد می آورد اما بحث ما حول محور و معنای سوره است در مورد معنای کوثر مفسرین اقوال بسیاری را نقل کرده اند اولین قول معنای نهری در بهشت یاحوضی است که به پیامبر خدا (ص) عطا شده است وامت او برآن جمع شده و از آب آن می نوشند چنانکه در صحیح بخاری آمده است: (عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ:لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ أَتَیْتُ عَلَى نَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ اللُّؤْلُؤِ مُجَوَّفًا فَقُلْتُ مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ قَالَ هَذَا الْکَوْثَرُ ودر صحیح مسلم چنین آمده است: (عَنْ أَنَسٍ قَالَ : بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ بَیْنَ أَظْهُرِنَا إِذْ أَغْفَى إِغْفَاءَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مُتَبَسِّمًا فَقُلْنَا مَا أَضْحَکَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أُنْزِلَتْ عَلَیَّ آنِفًا سُورَةٌ فَقَرَأَ: ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ مَا الْکَوْثَرُ فَقُلْنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فَإِنَّهُ نَهْرٌ وَعَدَنِیهِ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ عَلَیْهِ خَیْرٌ کَثِیرٌ هُوَ حَوْضٌ تَرِدُ عَلَیْهِ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ آنِیَتُهُ عَدَدُ النُّجُومِ فَیُخْتَلَجُ الْعَبْدُ مِنْهُمْ فَأَقُولُ رَبِّ إِنَّهُ مِنْ أُمَّتِی فَیَقُولُ مَا تَدْرِی مَا أَحْدَثَتْ بَعْدَکَ)(مسلم- صلاة-حجة من قال البسمله...) انس رضی الله عنه می گوید: روزی ما نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم که ناگهان او به خواب سبکی فرو رفته و آنگاه سرش را بلند کرده در حالی که لبخند می زدند. گفتیم ای پیامبر خدا چه چیزی باعث خندیدن شما شده است؟ گفت: چند لحظه پیش سوره ای بر من نازل شد. وخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ { إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ } سپس فرمود: آیا می دانید کوثر چیست؟ گفتیم خدا و رسولش بهتر می دانند.فرمود: رودی است که پروردگارم بر آن خیر زیادی را به من وعده داده است و آن حوضی است که امت من در روز قیامت جمع می شوند، ظرفهای آن به تعداد ستارگان است، بنده ای از یکی از آنها رانده می شود، پس می گویم: پروردگارا او از امت من است. می گوید : تو نمی دانی آنها بعد از تو چکار کردند! واضح است که رسول الله (ص) طبق گفته قرآن بیان کننده قرآن است : (و انزلنا الیک ذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون) اما باید توجه کنیم که بیان کننده لازم نیست که بیانش تمام وجوه بیان شونده در بر بگیرد و اگر مبیِّن ، مبیَّن را در برنگیرد علامت عظمت مبیَّن است بنا بر این می بینیم که پس از معرفی پیامبر به عنوان مبیِّن می فرماید : و لعلهم یتفکرون یعنی بیان پیامبر تمام معانی قرآن را در بر نگرفته بلکه با استمداد از آن با ید تفکر کنید و به معانی بیشتری پی ببرید،بدین سبب است که اصحاب و مفسرین به خود اجازه داده اند اظهار نظرهایی در مورد کوثر نمایند. قول عکرمه بر این است که کوثر نبوت و کتاب است و ابن مغیره کوثر را به "اسلام" و ابن کیسان : "ایثار" و حسن بن فضل : "آسانی دینها" و ماوردی :" رفعت ذکر" و هلال بن یساف : "لا اله الا الله و محمد رسول الله" و در قولی هم از ذریه پیامبر تعبیر شده است و از یمان بن رئاب : کثرت اصحاب و پیروان و امت محمد (ص) است. بررسی اقوال و مطابقت دادن آنها با اصول تفسیر : به طور کلی می توان گفت کسانی که کوثر را به : نبوت ، کتاب ، اسلام ، ایثار ، تخفیف شرائع ، ذکر و کلمه طیبه تعبیر کرده اند در واقع کوثر را به معنای خیر کثیر گرفته و آنگاه بزرگترین خیری که در نظرشان آمده است ذکر کرده اند اما در این اقوال سؤال اینجاست که کلمه خیر را چگونه از کوثر گرفته اند؟ مطمئناً اگر به اشتقاق لغوی کوثر برگردند متوجه می شوند که لفظ خیر دلیلی ندارد. و اما اگر کوثر را تنها حوض یا نهری در بهشت بدانیم و بیش از این بسطش ندهیم به دو مشکل برخورد می کنیم:1- اینکه تناسب آیات با هم دیگر ضعیف می شود و محور سوره برای ما گنگ می شود آیه اول به یک حوض اشاره دارد آیه دوم به نماز و قربانی امر می کند و آیه آخر در مذمت کسی است که به فرزندان خود می بالد .2- در هیچ حدیثی نمی یابیم که پیامبر (ص) نماز عید خوانده باشد و آنگاه قربانی کند و بگوید این قربانی من بخاطر حوض کوثر است.اما اگر کوثر را بر اهل بیت پیامبر (ص) تعبیر نماییم از دو جنبه تأیید می شود: 1- در حدیث آمده است که هنگامی که پیامبر (ص) نماز عید خواندند قربانی نمودند و فرمودند: ( بسم الله الهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد) و در صحیح بخاری آمده است که پیامبر گاوی را از جانب همسران خویش قربانی نمود.2- ربطش با آیه آخر بیشتر می شود و می توان محور سوره را تحت عنوان اهمیت خانواده پیامبر (ص) و نابودی اهل بیت دشمنان او جمع کرد. اما این تفسیرنیز از چند جنبه دچار مشکل می شود:1- معنای کوثر که بسیار زیاد شدن را می رساند نمی توان به آسانی بر آن تطبیق داد.2- ما آیه دیگر نمی یابیم که این تفسیر را تأیید نماید و اهل بیت پیامبر (ص) را بعنوان زیاد شونده معرفی نماید زیرا یکی از علائم اینکه تفسیر درست از قرآن کرده ایم این است که بتوانیم شاهدی دیگر از قرآن برای تفسیر خود داشته باشیم زیرا تشابه از صفات قرآن است و برای محقق شدن تشابه باید حد اقل یک مفهوم دو بار آمده باشد و بدان خاطر است که خداوند می فرماید: (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ...)(23زمر) 3- روایتی آورده اند که منظور از دشمن پیامبر دراین سوره، عاص بن وائل یا ابوجهل است وبه فرض صحت این روایت باید یکی از این دوشخص، طبق آیات و محور ایجاد شده از این برداشت، منقطع النسل می شدند، در حالی که تاریخ این امر را رد می کند، بلکه حتی فرزندان این دو شخص معاند (عکرمة ابن ابی جهل و عمرو بن عاص بن وائل) ایمان آورده و از یاران معروف پیامبر (ص) بودند و منقطع النسل هم نشدند. و اما تفسیری که از کوثر مبنی بر امت پیامبر (ص) کرده اند از چند جنبه قابل بررسی و تأیید است: 1- می توان با حدیثی که کوثر بعنوان حوضی یا نهری در بهشت معرفی شده است ربط داد زیرا پیامبر (ص) بیان می کند که این حوضی است که یاران و امت من بر آن با من ملاقات می کنند و از آب این حوض می نوشند پس علت کثیر بودن قدح های این حوض کثرت امت پیامبر (ص) است که بر آن جمع می شوند پس در واقع این حدیث ما را به این تفسیر از کوثر راهنمایی می نماید.2- براحتی می توان معنای لغوی کوثر را بر آنها مطابقت داد زیرا به سرعت زیاد گشتند و بیشتر از سایر امتها شدند.3- زمانی که پیامبر (ص) نماز عید خواند و قربانی نمود فرمود: اللهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد که این تفسیر را تأیید می نماید زیرا حتی آل محمد نیز زیر مجموعه امت محمد هستند.4- محور سوره محوری آشکار و مفهومی از مفاهیم دین اسلام می شود و اینکه قدرت و قدرت اسلام به امت و پیروان است نه به نسب خاصی و آنکه به نسب و قبیله خود فخر فروشی می کند راه و روشش قطع شدنی است و حتی می بینیم که فرزندان ایشان (به عنوان مثال عکرمه پسر ابو جهل ) نیز مسلمان می شوند و ترویج دهنده راه و روش پیامبر (ص) می گردند. 5- با این تفسیر می توان شاهدی از قرآن آورد که امت محمد، کوثر است: (ومثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطأه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار...) پس می بینیم که بارعایت چند اصل از اصول تفسیر می توانیم از بسیاری از اختلافات رهایی یافته و تفسیری منسجم و زیبا داشته باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سوره کوثر سوره ۱۰۸ از قرآن است و ۳ آیه دارد.
متن سوره کوثر در ویکینبشته
از دیدگاه بسیاری از مفسران سوره کوثر در شأن فاطمه زهرا و فرزندان او نازل شده است.
«محققا ما به تو خیر کثیر (فاطمه (علیهاالسلام ) دادیم (1). پس به شکرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن (2). و بدان که محققا شماتت گوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است (3). »
در تفسیر نمونه آمده است که فخر رازی مفسر اهل سنت در تفسیر کبیر نوشته است:
«قـول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکـرم (ص ) خرده مى گرفتند, بنابراین معنى سوره این است که خداوند به او نسلى مى دهد که در طـول زمـان باقى مى ماند, ببین چه اندازه ازاهل بیت را شهید کردند, در عین حال جهان مملو از آنـهـاست , این در حالى است که از بنى امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا بـاقى نماند, سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنهاست مانند باقر و صادق و رضا و نفس زکیه . هزاران هزار از فرزندان فاطمه (ع ) در سراسر جهان پخش شدند, در میان آنهانویسندگان و فقها و مـحـدثان و مفسران والامقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثارو فداکارى در حفظ آیین اسلام کوشیدند.»
همچنین در تفسیر نمونه در خصوص شأن نزول این سوره گفته شده:
«بـعـضـى آن را بـه نـبوت تفسیر کرده , و بعضى دیگر به قرآن , و بعضى به کثرت اصحاب و یاران , و بعضى به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا(ع ) به وجود آمدند. بعضى نیز آن را به ((شفاعت )) تفسیر کرده اند. ولى ظاهر این است که ((کوثر)) مفهوم وسیع و گسترده اى دارد که هر یک ازآنچه در بالا گفته شـد یـکـى از مـصـداقهاى روشن آن است , و مصداقهاى بسیاردیگرى نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقى براى آیه ذکر شود...بسیارى از بـزرگـان عـلـمـاى شـیعه یکى از روشنترین مصداقهاى آن را وجودمبارک ((فاطمه زهرا))(ع ) دانـسـتـه اند, چرا که شان نزول آیه مى گوید: آنهاپیغمبراکرم (ص ) را متهم مى کردند که بلاعقب است , قرآن ضمن نفى سخن آنهامى گوید: ((ما به تو کوثر دادیم )). از ایـن تـعـبیر استنباط مى شود که این ((خیرکثیر)) همان فاطمه زهرا(ع ) است ,زیرا نسل و ذریه پـیـامـبـر(ص ) بـه وسـیـلـه همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت نسلى که نه تنها فرزندان جـسـمـانى پیغمبر بودند, بلکه آیین او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ کردند, و به آیندگان ابلاغ نمودند, نه تنها امامان معصوم اهل بیت (ع ) که آنهاحساب مخصوص به خود دارند.»
خلاصه ای از تفسیر سوره کوثر
به نام حضرت دوستمن که در سطح این کارا نیستم، وقتم هم که کمه، حوصله ی خوانندگان هم همینطور! ولی امیدوارم که خوب از آب در آمده باشد.حتما نظر بدهید، تا دفعات بعدی انشا ءالله مطالب بهتر شود.اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم : به نام الله ( خدای، خداوند، ایزد) رحمان( بی اندازه بخشنده، بخشاینده، رحمتگر، هستی بخش و روزی رسان، صاحب رحمت عام) به همه، و رحیم(مهربان، صاحب رحمت خاص) به فرمانبرانملک الناس :پادشاه و فرمانروای انسان(مردم)چنین نباید گفت:مالک و صاحب همه ی موجودات دنیااله الناس : ۱. خدا و معبود مردم۲. از شر وسوسه ی مردم( از ترجمه ی کاظم پورجوادی)من شر الوسواس الخناس. الذی یوسوس فی صدور الناس : از شر جن و انسی که نمامی و سخنچینی کرده و در قلب مردم فتنه و فساد بزرگ تولید می کنند.از شر خیالات باطل و شیطانیوسواس(=خواندن به سوی چیزی با صدای آهسته) : ۱. وسوسه (مثل زلزال = زلزله)۲. به معنی فاعلی = موسوس = صاحب وسوسه = وسوسه کننده = شیطان( با ابلیس اشتباه نشود)خناس( از خنوس:اختفای بعد از ظهور، رابطه ی پنهان(ی که شیطان با انسان دارد.)):بازپس رونده و پنهان شونده( به هنگام یاد خدا) ( ۱. شیطان هنگام یاد خدا از او می گریزد، و در هنگام غفلت انسان از خدا به او می پردازد. ۲. به گناه وسوسه می کند و پنهان می شود. ۳. نام وسوسه گر است( شیطان) )صدور : جمع صدر : روح، قلب، دل، مرکز بروز عواطف و انگیزهوجه تشابه : قلب در سینه است( فإنها لا تعمی القلوب، و لکن تعمی القلوب الذی فی الصدور: حج/۴۶)انواع القائات: ۱. ربانی ۲. ملکی ۳. نفسانی ۴. شیطانیمن الجنه و الناس : ۱. از جنس جن ( پری)یا از جنس آدمیان(مردمان) ( این جمله، توضیح خناس است)۲. شیطان های <<جن و انس>>( جن و انس را وسوسه می کند) ( این جمله توضیح ناس از آیه ی قبل است)شیطان از جنس انسان؟ : ۱. نفس اماره ی انسان( ان النفس لأماره بالسو ء الا ما رحم ربی: یوسف/۵۳)۲. انسان های دیگر ( مثلا رفقا با ظاهر پند دادن و خیرخواهی)(فکر کرده اید چرا ما در حج، سه تا از مجسمه شیطان را رمی می کنیم و به آنها سنگ می زنیم؟)جنة : ۱. جنون ۲. جن( پری)صدق الله العلی العظیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سوره کوثر سوره ۱۰۸ از قرآن است و ۳ آیه دارد.
متن سوره کوثر در ویکینبشته
از دیدگاه بسیاری از مفسران سوره کوثر در شأن فاطمه زهرا و فرزندان او نازل شده است.
«محققا ما به تو خیر کثیر (فاطمه (علیهاالسلام ) دادیم (1). پس به شکرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن (2). و بدان که محققا شماتت گوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است (3). »
در تفسیر نمونه آمده است که فخر رازی مفسر اهل سنت در تفسیر کبیر نوشته است:
«قـول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکـرم (ص ) خرده مى گرفتند, بنابراین معنى سوره این است که خداوند به او نسلى مى دهد که در طـول زمـان باقى مى ماند, ببین چه اندازه ازاهل بیت را شهید کردند, در عین حال جهان مملو از آنـهـاست , این در حالى است که از بنى امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا بـاقى نماند, سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنهاست مانند باقر و صادق و رضا و نفس زکیه . هزاران هزار از فرزندان فاطمه (ع ) در سراسر جهان پخش شدند, در میان آنهانویسندگان و فقها و مـحـدثان و مفسران والامقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثارو فداکارى در حفظ آیین اسلام کوشیدند.»
همچنین در تفسیر نمونه در خصوص شأن نزول این سوره گفته شده:
«بـعـضـى آن را بـه نـبوت تفسیر کرده , و بعضى دیگر به قرآن , و بعضى به کثرت اصحاب و یاران , و بعضى به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا(ع ) به وجود آمدند. بعضى نیز آن را به ((شفاعت )) تفسیر کرده اند. ولى ظاهر این است که ((کوثر)) مفهوم وسیع و گسترده اى دارد که هر یک ازآنچه در بالا گفته شـد یـکـى از مـصـداقهاى روشن آن است , و مصداقهاى بسیاردیگرى نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقى براى آیه ذکر شود...بسیارى از بـزرگـان عـلـمـاى شـیعه یکى از روشنترین مصداقهاى آن را وجودمبارک ((فاطمه زهرا))(ع ) دانـسـتـه اند, چرا که شان نزول آیه مى گوید: آنهاپیغمبراکرم (ص ) را متهم مى کردند که بلاعقب است , قرآن ضمن نفى سخن آنهامى گوید: ((ما به تو کوثر دادیم )). از ایـن تـعـبیر استنباط مى شود که این ((خیرکثیر)) همان فاطمه زهرا(ع ) است ,زیرا نسل و ذریه پـیـامـبـر(ص ) بـه وسـیـلـه همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت نسلى که نه تنها فرزندان جـسـمـانى پیغمبر بودند, بلکه آیین او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ کردند, و به آیندگان ابلاغ نمودند, نه تنها امامان معصوم اهل بیت (ع ) که آنهاحساب مخصوص به خود دارند.»
خلاصه ای از تفسیر سوره کوثر
به نام حضرت دوستمن که در سطح این کارا نیستم، وقتم هم که کمه، حوصله ی خوانندگان هم همینطور! ولی امیدوارم که خوب از آب در آمده باشد.حتما نظر بدهید، تا دفعات بعدی انشا ءالله مطالب بهتر شود.اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم : به نام الله ( خدای، خداوند، ایزد) رحمان( بی اندازه بخشنده، بخشاینده، رحمتگر، هستی بخش و روزی رسان، صاحب رحمت عام) به همه، و رحیم(مهربان، صاحب رحمت خاص) به فرمانبرانملک الناس :پادشاه و فرمانروای انسان(مردم)چنین نباید گفت:مالک و صاحب همه ی موجودات دنیااله الناس : ۱. خدا و معبود مردم۲. از شر وسوسه ی مردم( از ترجمه ی کاظم پورجوادی)من شر الوسواس الخناس. الذی یوسوس فی صدور الناس : از شر جن و انسی که نمامی و سخنچینی کرده و در قلب مردم فتنه و فساد بزرگ تولید می کنند.از شر خیالات باطل و شیطانیوسواس(=خواندن به سوی چیزی با صدای آهسته) : ۱. وسوسه (مثل زلزال = زلزله)۲. به معنی فاعلی = موسوس = صاحب وسوسه = وسوسه کننده = شیطان( با ابلیس اشتباه نشود)خناس( از خنوس:اختفای بعد از ظهور، رابطه ی پنهان(ی که شیطان با انسان دارد.)):بازپس رونده و پنهان شونده( به هنگام یاد خدا) ( ۱. شیطان هنگام یاد خدا از او می گریزد، و در هنگام غفلت انسان از خدا به او می پردازد. ۲. به گناه وسوسه می کند و پنهان می شود. ۳. نام وسوسه گر است( شیطان) )صدور : جمع صدر : روح، قلب، دل، مرکز بروز عواطف و انگیزهوجه تشابه : قلب در سینه است( فإنها لا تعمی القلوب، و لکن تعمی القلوب الذی فی الصدور: حج/۴۶)انواع القائات: ۱. ربانی ۲. ملکی ۳. نفسانی ۴. شیطانیمن الجنه و الناس : ۱. از جنس جن ( پری)یا از جنس آدمیان(مردمان) ( این جمله، توضیح خناس است)۲. شیطان های <<جن و انس>>( جن و انس را وسوسه می کند) ( این جمله توضیح ناس از آیه ی قبل است)شیطان از جنس انسان؟ : ۱. نفس اماره ی انسان( ان النفس لأماره بالسو ء الا ما رحم ربی: یوسف/۵۳)۲. انسان های دیگر ( مثلا رفقا با ظاهر پند دادن و خیرخواهی)(فکر کرده اید چرا ما در حج، سه تا از مجسمه شیطان را رمی می کنیم و به آنها سنگ می زنیم؟)جنة : ۱. جنون ۲. جن( پری)صدق الله العلی العظیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تفسیر سوره کوثر
نام سوره کوثر است بر وزن فوعل که صیغه ی مبالغه است ازماده کثرت . و اینجابه معنی فراوانی است مطلق فراوانی ؛یعنی کثرت در هر چیزی را شامل می شود و به قرینه ی آیات بعدی ، اشاره به کثرت در خیر می باشد . کثرت در هرچیزی که انسان طالبش است و به آن نیازمند است . طبیعت انسان را خداوند طوری خلق کرده است ؛ که زیادت طلبی یکی از ویژگی های شخصیتی اوست .منتهی باید تعدیل شود و به تعادل برسد . مال زیاد می خواهد ، بالاترین مقام می خواهد ، طولانی ترین عمر را می خواهد و نهایتا" انسان می خواهد نمیرد این معنای سوره است .این سوره یک سوره مکی است ، لذا محور سوره هم مشخص است که اصلاح بینش است وقتی که کسی می خواهد خداوند را بندگی کند و دیگران را به بندگی دعوت کند ، می بایست احساس ضعف و کمبود نکند و گرنه در دعوتش موفق نخواهد شد و این نکته بسیار مهم می باشد .باید اهل کوثر بود و به کم قانع نشد .بایستی قادر و مقتدر باشی ؛ چون خدای تو قادر و مقتدر می باشد . بایستس نچنان از هز حیث قوت بگیری و دارای همت بلند شوی که در هرمیدانی حق انتخاب را از ان خود سازی . مجال ندهی که دیگران تو را انتخاب کنند . بلکه تو انتخاب کردن کار انسان های مقتدر است ، کار انسان های توانا است . اگر انسان از لحاظ علمی معلوماتش بالا باشد ، چه در زمینه علوم تجربی و چه در زمینه های دیگر ، حرف اول را می زند و مسلمانان نباید همیشه گیرنده و ریز خوار باشند بلکه باید از هر حیث بخشنده و قوی باشند و ما این استعداد را داریم اصلاح بینش خود مبنی براین که تا انسان خود را اهل کوثر نسازد و در راستای حرکت نکند که خداوند کوثر را از آن او بگرداند ،نمی تواند بندگی کوفقی را داشتته باشد .
مفردات سوره :
اعطینا : از عطا به معنای مطلق بخشش است . بخششی که اگر از طرف خداوند باشد طبیعتا" بخششی بی منت است . و اگر از جانب غیر خدا باشد ، می تواند بی منت باشد و یا با منت باشد .لذا اگر این بخشش از طرف خداوند باشد در انسان تحول مثبت ایجاد می کند و اگر دهنده غیر خدا باشد ، ما هر لحظه باید منتظر تحقیر باشیم ، یا منتظر باشیم که پشیمان شود و آن را از ما پس بگیرد . تنها دهنده ایکه خیال ما راحت کرده است و هر چه را که به ما داده است از ما نمی گیرد،خداوند است . و عجیب است که کمترین تشکر را هم انسان از خداوند دارد . بیشترین تشکر را در رابطه با کسانی دارد که کمترن ها را می دهند و منتظر بیشترین تشکرها هستند . و وقتی که اعطا شد دو تا مفعول می خواهد که یکی کاف است ، که مفعول اول است ، و دیگری کوثر است که مفعول دوم آن می باشد .
کوثر:
همچنان که در معنای نام سوره گفتیم به معنای مبالغه است اینجا خیر فراوان است .چون چیزی راکه خداوند معطی آن باشد شر نیست . چیزی را که خداوند دهنده ی آن می باشد ، خیر است ، چه مادی و چه غیر مادی . و ما نیازمند این خیرها هستیم ، احساس خود کم بینی نکنیم ، فکر نکنیم چیزی نداریم ، خیلی چیزها را خداوند به ما داده است و البته بعضی چیزها را هم برای ما محدود کرده است و به نداده است . حالا خیلی ها ممکن است از وضعیت اقتصادیشان راضی نباشند می خواهند که خداوند مرتب به صورت وافر بر آنها ببارند . اما اگر دنیا را باهمه ی امکاناتش به کسی داد معنی اش این نیست که آن فرد در نزد خداوند خیلی مکرم است و اگر دنیا را به کسی نداد و یا کم داد معنی اش این نیست که آن فرد در نزد خداوند بی ارزش است . این تعبیر را خداوند در سوره ی فجر دارد که انشاءالله در آن سوره توضیح بیشتری خواهیم داد. بلکه همه یاینها ابتلاء و آزمایش می باشد . زرا اگر خداوند یکک سری امکانات را به من داد یعنی من را اکرام کرده است و اگر یک سری امکانات را به من نداد یعنی خداوند به من اهانت کرده استدر حالی که اصلا" اینطوری نیست و نکته جالبی که در حدیث است و پیامبر اشاره می کند این است که : خداوند دنیا را هم به دوستانش و هم به دشمنانش میدهد اما دین را فقط به دوستانش میدهد و به دشمنانش نمی دهد .
وانحر: از ماده ای نحر است به معنی گلو گاه و اینجا گلوی شتر را می گویند . اگر دقت کرده باشید و یا شنیده باشید برای سر بریدن شتر ، نمی توان شتر را مستقیما" سر برید . برای همین ابتدا شتر را نحر می کنند یعنی نیزه هایی را به گردنش می زنند و بعد از اینکه بدنش سست شد به زمین می افتد و سپس گردنش را می بند . به این عمل نحر گفته می شود . که بعدا" به معنی قربانی آمده است .
شان: از ماده ی شنئانو فعل شنأگرفته شده است یعنی دشمنی کرد . شانی یعنی دشمن . اینکه در رابطه با قومی شما یک بغض و کینه ای در دلتان است این باعث نشود که شما میزان و محدوده ی عدالت دا دعایت نکنید ، دشمنی ها سبب نشود ظالم شوید .
ابتر :از ماده ی بتر است .یعنی مقطوع یعنی بی نتیجه ، بی خیر و برکت.
تقسیم بندی آیات :
آیه ی اول اشاره به این است که خداوند زمینه ها ، بسترها و ظرفیتهای انسان را بی نهایت آفریده و دراختیار او قرار داده برای این که اهل کوثر شود . آیه ی دوم تکلیف انسان در رابطه با کوثر و این که موضع گیریشان در رابطه با آن کوثر چگونه باید باشد ؟ و انسان در باب کوثر چکار باید بکند ؟ آیه ی سوم ، برای کسی که در زمینه ی بندگی با استفاده از امکانات موجود خود به رشد و کمال می رسد و دیگران راهم به کمال می رساند و البته کسانی پیدا می شوند که او را تحقیر و سرزنش کنند و پاسخ داعی باید به آنها چه باشد ؟