لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) سوره ی کوثرکوتاهترین سوره ی قرآن است ودارای سه آیه وده کلمه و چهل ودو حرف است. در مورد مکی یا مدنی بودن آن اختلاف است. قول ابن عباس وکلبی و مقاتل بر مکی بودن وقول عکرمه ومجاهدوقتاده برمدنی بودن آن است. تنها اختلاف قرائتی که در این سوره ذکر شده است این است که ابن محیصن وطلحه وزعفرانی ، اعطیناک را انطیناک خوانده اندواین طبق لهجه ی عربهای عاربه می باشد.چنانکه اعشی در دیوان خود می گوید: جیادک خیر جیادالملوک تصان الجلال و تنطی الحلولا معنای تحت لفظی سوره: مابه تو کوثربخشیدیم . پس برای پروردگارت نماز بخوان وقربانی کن . همانا دشمن تو ابتر است.
بررسی سوره:
رابطه این سوره با سوره ماقبلش : در سوره قبل سخن از بخل آمده است و در مقابلش این سوره با عطا شروع می شود: الذی جمع مالاً وعدده # اعطیناک همچنین سهل انگاری درنماز ودر مقابل آن امر به نماز می آید: الذین هم عن صلاتهم ساهون # فصل ( ای دم علی الصلاة ) همچنین در مقابل ریا، قصد رضای خدا می آید: الذین هم یرائون # لربک در مقابل ترک یتیم ومسکین و عدم همکاری اجتماعی، قربانی که بخشش و همکاری جامعه در آن نمایان است می آید: یدع الیتیم و لا یحض علی طعام المسکین ،یمنعون الماعون # وانحر
بررسی لغوی کلمات سوره :اعطیناک : عطا و اعطا به معنای بخشش و دادن چیزی به کسی می آید. الکوثر : سه حرف اصلی آن ( ک ث ر ) به معنای زیادت می باشد که بر وزن فوعل برده شده است و کوثر بدست آمده است و این وزن برای وصف مبالغه به کار می رود و عرب آن چیزی که از نظر عدد و اندازه بسیار زیاد شود را کوثر می نامند چنان که در دیوان کمیت آمده است : و انت کثیر یا ابن مروان طیب و کان ابوک ابن العقائل کوثرا و هنگامی که از پیرزنی که فرزندش به تجارت رفته بود و با مال فراوان برگشته بود می پرسیدند : (بم آب ابنک ؟)پسرت با چه برگشته است می گفت: (آب بکوثر)با مالی که بسیار زیاد شده برگشته است. کوثر به غبار زیاد نیز اطلاق می شود و از جمله کلماتی که بر این وزن ساخته شده : نفل و نوفل – جهر و جوهر است.
بحث بر روی معانی سوره : سوره کوثر از اهمیت بسیار والایی در میان سوره های دیگر قرآن برخوردار است. این سوره کمترین مقداری است که بر آن تحدی طلبی شده است زیرا به سه صورت قرآن دشمنان را به مبارزه طلبیده است : 1- به مانند قرآن بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ (33) فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ (34)(طور) 2- ده سوره بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (13) (هود) 3- یک سوره بیاورند: وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. (23)(بقره) أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38) (یونس) واضح است که اگر کمترین مقدار برای آوردن به مثل را در نظر بگیریم سوره کوثر است. سوره کوثر از موسیقی بسیار زیبایی برخوردار است که هر صاحب ذوقی را به وجد می آورد اما بحث ما حول محور و معنای سوره است در مورد معنای کوثر مفسرین اقوال بسیاری را نقل کرده اند اولین قول معنای نهری در بهشت یاحوضی است که به پیامبر خدا (ص) عطا شده است وامت او برآن جمع شده و از آب آن می نوشند چنانکه در صحیح بخاری آمده است: (عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ:لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ أَتَیْتُ عَلَى نَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ اللُّؤْلُؤِ مُجَوَّفًا فَقُلْتُ مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ قَالَ هَذَا الْکَوْثَرُ ودر صحیح مسلم چنین آمده است: (عَنْ أَنَسٍ قَالَ : بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ بَیْنَ أَظْهُرِنَا إِذْ أَغْفَى إِغْفَاءَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مُتَبَسِّمًا فَقُلْنَا مَا أَضْحَکَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أُنْزِلَتْ عَلَیَّ آنِفًا سُورَةٌ فَقَرَأَ: ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ مَا الْکَوْثَرُ فَقُلْنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فَإِنَّهُ نَهْرٌ وَعَدَنِیهِ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ عَلَیْهِ خَیْرٌ کَثِیرٌ هُوَ حَوْضٌ تَرِدُ عَلَیْهِ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ آنِیَتُهُ عَدَدُ النُّجُومِ فَیُخْتَلَجُ الْعَبْدُ مِنْهُمْ فَأَقُولُ رَبِّ إِنَّهُ مِنْ أُمَّتِی فَیَقُولُ مَا تَدْرِی مَا أَحْدَثَتْ بَعْدَکَ)(مسلم- صلاة-حجة من قال البسمله...) انس رضی الله عنه می گوید: روزی ما نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم که ناگهان او به خواب سبکی فرو رفته و آنگاه سرش را بلند کرده در حالی که لبخند می زدند. گفتیم ای پیامبر خدا چه چیزی باعث خندیدن شما شده است؟ گفت: چند لحظه پیش سوره ای بر من نازل شد. وخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ { إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ } سپس فرمود: آیا می دانید کوثر چیست؟ گفتیم خدا و رسولش بهتر می دانند.فرمود: رودی است که پروردگارم بر آن خیر زیادی را به من وعده داده است و آن حوضی است که امت من در روز قیامت جمع می شوند، ظرفهای آن به تعداد ستارگان است، بنده ای از یکی از آنها رانده می شود، پس می گویم: پروردگارا او از امت من است. می گوید : تو نمی دانی آنها بعد از تو چکار کردند! واضح است که رسول الله (ص) طبق گفته قرآن بیان کننده قرآن است : (و انزلنا الیک ذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون) اما باید توجه کنیم که بیان کننده لازم نیست که بیانش تمام وجوه بیان شونده در بر بگیرد و اگر مبیِّن ، مبیَّن را در برنگیرد علامت عظمت مبیَّن است بنا بر این می بینیم که پس از معرفی پیامبر به عنوان مبیِّن می فرماید : و لعلهم یتفکرون یعنی بیان پیامبر تمام معانی قرآن را در بر نگرفته بلکه با استمداد از آن با ید تفکر کنید و به معانی بیشتری پی ببرید،بدین سبب است که اصحاب و مفسرین به خود اجازه داده اند اظهار نظرهایی در مورد کوثر نمایند. قول عکرمه بر این است که کوثر نبوت و کتاب است و ابن مغیره کوثر را به "اسلام" و ابن کیسان : "ایثار" و حسن بن فضل : "آسانی دینها" و ماوردی :" رفعت ذکر" و هلال بن یساف : "لا اله الا الله و محمد رسول الله" و در قولی هم از ذریه پیامبر تعبیر شده است و از یمان بن رئاب : کثرت اصحاب و پیروان و امت محمد (ص) است. بررسی اقوال و مطابقت دادن آنها با اصول تفسیر : به طور کلی می توان گفت کسانی که کوثر را به : نبوت ، کتاب ، اسلام ، ایثار ، تخفیف شرائع ، ذکر و کلمه طیبه تعبیر کرده اند در واقع کوثر را به معنای خیر کثیر گرفته و آنگاه بزرگترین خیری که در نظرشان آمده است ذکر کرده اند اما در این اقوال سؤال اینجاست که کلمه خیر را چگونه از کوثر گرفته اند؟ مطمئناً اگر به اشتقاق لغوی کوثر برگردند متوجه می شوند که لفظ خیر دلیلی ندارد. و اما اگر کوثر را تنها حوض یا نهری در بهشت بدانیم و بیش از این بسطش ندهیم به دو مشکل برخورد می کنیم:1- اینکه تناسب آیات با هم دیگر ضعیف می شود و محور سوره برای ما گنگ می شود آیه اول به یک حوض اشاره دارد آیه دوم به نماز و قربانی امر می کند و آیه آخر در مذمت کسی است که به فرزندان خود می بالد .2- در هیچ حدیثی نمی یابیم که پیامبر (ص) نماز عید خوانده باشد و آنگاه قربانی کند و بگوید این قربانی من بخاطر حوض کوثر است.اما اگر کوثر را بر اهل بیت پیامبر (ص) تعبیر نماییم از دو جنبه تأیید می شود: 1- در حدیث آمده است که هنگامی که پیامبر (ص) نماز عید خواندند قربانی نمودند و فرمودند: ( بسم الله الهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد) و در صحیح بخاری آمده است که پیامبر گاوی را از جانب همسران خویش قربانی نمود.2- ربطش با آیه آخر بیشتر می شود و می توان محور سوره را تحت عنوان اهمیت خانواده پیامبر (ص) و نابودی اهل بیت دشمنان او جمع کرد. اما این تفسیرنیز از چند جنبه دچار مشکل می شود:1- معنای کوثر که بسیار زیاد شدن را می رساند نمی توان به آسانی بر آن تطبیق داد.2- ما آیه دیگر نمی یابیم که این تفسیر را تأیید نماید و اهل بیت پیامبر (ص) را بعنوان زیاد شونده معرفی نماید زیرا یکی از علائم اینکه تفسیر درست از قرآن کرده ایم این است که بتوانیم شاهدی دیگر از قرآن برای تفسیر خود داشته باشیم زیرا تشابه از صفات قرآن است و برای محقق شدن تشابه باید حد اقل یک مفهوم دو بار آمده باشد و بدان خاطر است که خداوند می فرماید: (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ...)(23زمر) 3- روایتی آورده اند که منظور از دشمن پیامبر دراین سوره، عاص بن وائل یا ابوجهل است وبه فرض صحت این روایت باید یکی از این دوشخص، طبق آیات و محور ایجاد شده از این برداشت، منقطع النسل می شدند، در حالی که تاریخ این امر را رد می کند، بلکه حتی فرزندان این دو شخص معاند (عکرمة ابن ابی جهل و عمرو بن عاص بن وائل) ایمان آورده و از یاران معروف پیامبر (ص) بودند و منقطع النسل هم نشدند. و اما تفسیری که از کوثر مبنی بر امت پیامبر (ص) کرده اند از چند جنبه قابل بررسی و تأیید است: 1- می توان با حدیثی که کوثر بعنوان حوضی یا نهری در بهشت معرفی شده است ربط داد زیرا پیامبر (ص) بیان می کند که این حوضی است که یاران و امت من بر آن با من ملاقات می کنند و از آب این حوض می نوشند پس علت کثیر بودن قدح های این حوض کثرت امت پیامبر (ص) است که بر آن جمع می شوند پس در واقع این حدیث ما را به این تفسیر از کوثر راهنمایی می نماید.2- براحتی می توان معنای لغوی کوثر را بر آنها مطابقت داد زیرا به سرعت زیاد گشتند و بیشتر از سایر امتها شدند.3- زمانی که پیامبر (ص) نماز عید خواند و قربانی نمود فرمود: اللهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد که این تفسیر را تأیید می نماید زیرا حتی آل محمد نیز زیر مجموعه امت محمد هستند.4- محور سوره محوری آشکار و مفهومی از مفاهیم دین اسلام می شود و اینکه قدرت و قدرت اسلام به امت و پیروان است نه به نسب خاصی و آنکه به نسب و قبیله خود فخر فروشی می کند راه و روشش قطع شدنی است و حتی می بینیم که فرزندان ایشان (به عنوان مثال عکرمه پسر ابو جهل ) نیز مسلمان می شوند و ترویج دهنده راه و روش پیامبر (ص) می گردند. 5- با این تفسیر می توان شاهدی از قرآن آورد که امت محمد، کوثر است: (ومثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطأه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار...) پس می بینیم که بارعایت چند اصل از اصول تفسیر می توانیم از بسیاری از اختلافات رهایی یافته و تفسیری منسجم و زیبا داشته باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) سوره ی کوثرکوتاهترین سوره ی قرآن است ودارای سه آیه وده کلمه و چهل ودو حرف است. در مورد مکی یا مدنی بودن آن اختلاف است. قول ابن عباس وکلبی و مقاتل بر مکی بودن وقول عکرمه ومجاهدوقتاده برمدنی بودن آن است. تنها اختلاف قرائتی که در این سوره ذکر شده است این است که ابن محیصن وطلحه وزعفرانی ، اعطیناک را انطیناک خوانده اندواین طبق لهجه ی عربهای عاربه می باشد.چنانکه اعشی در دیوان خود می گوید: جیادک خیر جیادالملوک تصان الجلال و تنطی الحلولا معنای تحت لفظی سوره: مابه تو کوثربخشیدیم . پس برای پروردگارت نماز بخوان وقربانی کن . همانا دشمن تو ابتر است.
بررسی سوره:
رابطه این سوره با سوره ماقبلش : در سوره قبل سخن از بخل آمده است و در مقابلش این سوره با عطا شروع می شود: الذی جمع مالاً وعدده # اعطیناک همچنین سهل انگاری درنماز ودر مقابل آن امر به نماز می آید: الذین هم عن صلاتهم ساهون # فصل ( ای دم علی الصلاة ) همچنین در مقابل ریا، قصد رضای خدا می آید: الذین هم یرائون # لربک در مقابل ترک یتیم ومسکین و عدم همکاری اجتماعی، قربانی که بخشش و همکاری جامعه در آن نمایان است می آید: یدع الیتیم و لا یحض علی طعام المسکین ،یمنعون الماعون # وانحر
بررسی لغوی کلمات سوره :اعطیناک : عطا و اعطا به معنای بخشش و دادن چیزی به کسی می آید. الکوثر : سه حرف اصلی آن ( ک ث ر ) به معنای زیادت می باشد که بر وزن فوعل برده شده است و کوثر بدست آمده است و این وزن برای وصف مبالغه به کار می رود و عرب آن چیزی که از نظر عدد و اندازه بسیار زیاد شود را کوثر می نامند چنان که در دیوان کمیت آمده است : و انت کثیر یا ابن مروان طیب و کان ابوک ابن العقائل کوثرا و هنگامی که از پیرزنی که فرزندش به تجارت رفته بود و با مال فراوان برگشته بود می پرسیدند : (بم آب ابنک ؟)پسرت با چه برگشته است می گفت: (آب بکوثر)با مالی که بسیار زیاد شده برگشته است. کوثر به غبار زیاد نیز اطلاق می شود و از جمله کلماتی که بر این وزن ساخته شده : نفل و نوفل – جهر و جوهر است.
بحث بر روی معانی سوره : سوره کوثر از اهمیت بسیار والایی در میان سوره های دیگر قرآن برخوردار است. این سوره کمترین مقداری است که بر آن تحدی طلبی شده است زیرا به سه صورت قرآن دشمنان را به مبارزه طلبیده است : 1- به مانند قرآن بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ (33) فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ (34)(طور) 2- ده سوره بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (13) (هود) 3- یک سوره بیاورند: وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. (23)(بقره) أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38) (یونس) واضح است که اگر کمترین مقدار برای آوردن به مثل را در نظر بگیریم سوره کوثر است. سوره کوثر از موسیقی بسیار زیبایی برخوردار است که هر صاحب ذوقی را به وجد می آورد اما بحث ما حول محور و معنای سوره است در مورد معنای کوثر مفسرین اقوال بسیاری را نقل کرده اند اولین قول معنای نهری در بهشت یاحوضی است که به پیامبر خدا (ص) عطا شده است وامت او برآن جمع شده و از آب آن می نوشند چنانکه در صحیح بخاری آمده است: (عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ:لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ أَتَیْتُ عَلَى نَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ اللُّؤْلُؤِ مُجَوَّفًا فَقُلْتُ مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ قَالَ هَذَا الْکَوْثَرُ ودر صحیح مسلم چنین آمده است: (عَنْ أَنَسٍ قَالَ : بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ بَیْنَ أَظْهُرِنَا إِذْ أَغْفَى إِغْفَاءَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مُتَبَسِّمًا فَقُلْنَا مَا أَضْحَکَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أُنْزِلَتْ عَلَیَّ آنِفًا سُورَةٌ فَقَرَأَ: ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ مَا الْکَوْثَرُ فَقُلْنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فَإِنَّهُ نَهْرٌ وَعَدَنِیهِ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ عَلَیْهِ خَیْرٌ کَثِیرٌ هُوَ حَوْضٌ تَرِدُ عَلَیْهِ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ آنِیَتُهُ عَدَدُ النُّجُومِ فَیُخْتَلَجُ الْعَبْدُ مِنْهُمْ فَأَقُولُ رَبِّ إِنَّهُ مِنْ أُمَّتِی فَیَقُولُ مَا تَدْرِی مَا أَحْدَثَتْ بَعْدَکَ)(مسلم- صلاة-حجة من قال البسمله...) انس رضی الله عنه می گوید: روزی ما نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم که ناگهان او به خواب سبکی فرو رفته و آنگاه سرش را بلند کرده در حالی که لبخند می زدند. گفتیم ای پیامبر خدا چه چیزی باعث خندیدن شما شده است؟ گفت: چند لحظه پیش سوره ای بر من نازل شد. وخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ { إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ } سپس فرمود: آیا می دانید کوثر چیست؟ گفتیم خدا و رسولش بهتر می دانند.فرمود: رودی است که پروردگارم بر آن خیر زیادی را به من وعده داده است و آن حوضی است که امت من در روز قیامت جمع می شوند، ظرفهای آن به تعداد ستارگان است، بنده ای از یکی از آنها رانده می شود، پس می گویم: پروردگارا او از امت من است. می گوید : تو نمی دانی آنها بعد از تو چکار کردند! واضح است که رسول الله (ص) طبق گفته قرآن بیان کننده قرآن است : (و انزلنا الیک ذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون) اما باید توجه کنیم که بیان کننده لازم نیست که بیانش تمام وجوه بیان شونده در بر بگیرد و اگر مبیِّن ، مبیَّن را در برنگیرد علامت عظمت مبیَّن است بنا بر این می بینیم که پس از معرفی پیامبر به عنوان مبیِّن می فرماید : و لعلهم یتفکرون یعنی بیان پیامبر تمام معانی قرآن را در بر نگرفته بلکه با استمداد از آن با ید تفکر کنید و به معانی بیشتری پی ببرید،بدین سبب است که اصحاب و مفسرین به خود اجازه داده اند اظهار نظرهایی در مورد کوثر نمایند. قول عکرمه بر این است که کوثر نبوت و کتاب است و ابن مغیره کوثر را به "اسلام" و ابن کیسان : "ایثار" و حسن بن فضل : "آسانی دینها" و ماوردی :" رفعت ذکر" و هلال بن یساف : "لا اله الا الله و محمد رسول الله" و در قولی هم از ذریه پیامبر تعبیر شده است و از یمان بن رئاب : کثرت اصحاب و پیروان و امت محمد (ص) است. بررسی اقوال و مطابقت دادن آنها با اصول تفسیر : به طور کلی می توان گفت کسانی که کوثر را به : نبوت ، کتاب ، اسلام ، ایثار ، تخفیف شرائع ، ذکر و کلمه طیبه تعبیر کرده اند در واقع کوثر را به معنای خیر کثیر گرفته و آنگاه بزرگترین خیری که در نظرشان آمده است ذکر کرده اند اما در این اقوال سؤال اینجاست که کلمه خیر را چگونه از کوثر گرفته اند؟ مطمئناً اگر به اشتقاق لغوی کوثر برگردند متوجه می شوند که لفظ خیر دلیلی ندارد. و اما اگر کوثر را تنها حوض یا نهری در بهشت بدانیم و بیش از این بسطش ندهیم به دو مشکل برخورد می کنیم:1- اینکه تناسب آیات با هم دیگر ضعیف می شود و محور سوره برای ما گنگ می شود آیه اول به یک حوض اشاره دارد آیه دوم به نماز و قربانی امر می کند و آیه آخر در مذمت کسی است که به فرزندان خود می بالد .2- در هیچ حدیثی نمی یابیم که پیامبر (ص) نماز عید خوانده باشد و آنگاه قربانی کند و بگوید این قربانی من بخاطر حوض کوثر است.اما اگر کوثر را بر اهل بیت پیامبر (ص) تعبیر نماییم از دو جنبه تأیید می شود: 1- در حدیث آمده است که هنگامی که پیامبر (ص) نماز عید خواندند قربانی نمودند و فرمودند: ( بسم الله الهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد) و در صحیح بخاری آمده است که پیامبر گاوی را از جانب همسران خویش قربانی نمود.2- ربطش با آیه آخر بیشتر می شود و می توان محور سوره را تحت عنوان اهمیت خانواده پیامبر (ص) و نابودی اهل بیت دشمنان او جمع کرد. اما این تفسیرنیز از چند جنبه دچار مشکل می شود:1- معنای کوثر که بسیار زیاد شدن را می رساند نمی توان به آسانی بر آن تطبیق داد.2- ما آیه دیگر نمی یابیم که این تفسیر را تأیید نماید و اهل بیت پیامبر (ص) را بعنوان زیاد شونده معرفی نماید زیرا یکی از علائم اینکه تفسیر درست از قرآن کرده ایم این است که بتوانیم شاهدی دیگر از قرآن برای تفسیر خود داشته باشیم زیرا تشابه از صفات قرآن است و برای محقق شدن تشابه باید حد اقل یک مفهوم دو بار آمده باشد و بدان خاطر است که خداوند می فرماید: (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ...)(23زمر) 3- روایتی آورده اند که منظور از دشمن پیامبر دراین سوره، عاص بن وائل یا ابوجهل است وبه فرض صحت این روایت باید یکی از این دوشخص، طبق آیات و محور ایجاد شده از این برداشت، منقطع النسل می شدند، در حالی که تاریخ این امر را رد می کند، بلکه حتی فرزندان این دو شخص معاند (عکرمة ابن ابی جهل و عمرو بن عاص بن وائل) ایمان آورده و از یاران معروف پیامبر (ص) بودند و منقطع النسل هم نشدند. و اما تفسیری که از کوثر مبنی بر امت پیامبر (ص) کرده اند از چند جنبه قابل بررسی و تأیید است: 1- می توان با حدیثی که کوثر بعنوان حوضی یا نهری در بهشت معرفی شده است ربط داد زیرا پیامبر (ص) بیان می کند که این حوضی است که یاران و امت من بر آن با من ملاقات می کنند و از آب این حوض می نوشند پس علت کثیر بودن قدح های این حوض کثرت امت پیامبر (ص) است که بر آن جمع می شوند پس در واقع این حدیث ما را به این تفسیر از کوثر راهنمایی می نماید.2- براحتی می توان معنای لغوی کوثر را بر آنها مطابقت داد زیرا به سرعت زیاد گشتند و بیشتر از سایر امتها شدند.3- زمانی که پیامبر (ص) نماز عید خواند و قربانی نمود فرمود: اللهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد که این تفسیر را تأیید می نماید زیرا حتی آل محمد نیز زیر مجموعه امت محمد هستند.4- محور سوره محوری آشکار و مفهومی از مفاهیم دین اسلام می شود و اینکه قدرت و قدرت اسلام به امت و پیروان است نه به نسب خاصی و آنکه به نسب و قبیله خود فخر فروشی می کند راه و روشش قطع شدنی است و حتی می بینیم که فرزندان ایشان (به عنوان مثال عکرمه پسر ابو جهل ) نیز مسلمان می شوند و ترویج دهنده راه و روش پیامبر (ص) می گردند. 5- با این تفسیر می توان شاهدی از قرآن آورد که امت محمد، کوثر است: (ومثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطأه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار...) پس می بینیم که بارعایت چند اصل از اصول تفسیر می توانیم از بسیاری از اختلافات رهایی یافته و تفسیری منسجم و زیبا داشته باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) سوره ی کوثرکوتاهترین سوره ی قرآن است ودارای سه آیه وده کلمه و چهل ودو حرف است. در مورد مکی یا مدنی بودن آن اختلاف است. قول ابن عباس وکلبی و مقاتل بر مکی بودن وقول عکرمه ومجاهدوقتاده برمدنی بودن آن است. تنها اختلاف قرائتی که در این سوره ذکر شده است این است که ابن محیصن وطلحه وزعفرانی ، اعطیناک را انطیناک خوانده اندواین طبق لهجه ی عربهای عاربه می باشد.چنانکه اعشی در دیوان خود می گوید: جیادک خیر جیادالملوک تصان الجلال و تنطی الحلولا معنای تحت لفظی سوره: مابه تو کوثربخشیدیم . پس برای پروردگارت نماز بخوان وقربانی کن . همانا دشمن تو ابتر است.
بررسی سوره:
رابطه این سوره با سوره ماقبلش : در سوره قبل سخن از بخل آمده است و در مقابلش این سوره با عطا شروع می شود: الذی جمع مالاً وعدده # اعطیناک همچنین سهل انگاری درنماز ودر مقابل آن امر به نماز می آید: الذین هم عن صلاتهم ساهون # فصل ( ای دم علی الصلاة ) همچنین در مقابل ریا، قصد رضای خدا می آید: الذین هم یرائون # لربک در مقابل ترک یتیم ومسکین و عدم همکاری اجتماعی، قربانی که بخشش و همکاری جامعه در آن نمایان است می آید: یدع الیتیم و لا یحض علی طعام المسکین ،یمنعون الماعون # وانحر
بررسی لغوی کلمات سوره :اعطیناک : عطا و اعطا به معنای بخشش و دادن چیزی به کسی می آید. الکوثر : سه حرف اصلی آن ( ک ث ر ) به معنای زیادت می باشد که بر وزن فوعل برده شده است و کوثر بدست آمده است و این وزن برای وصف مبالغه به کار می رود و عرب آن چیزی که از نظر عدد و اندازه بسیار زیاد شود را کوثر می نامند چنان که در دیوان کمیت آمده است : و انت کثیر یا ابن مروان طیب و کان ابوک ابن العقائل کوثرا و هنگامی که از پیرزنی که فرزندش به تجارت رفته بود و با مال فراوان برگشته بود می پرسیدند : (بم آب ابنک ؟)پسرت با چه برگشته است می گفت: (آب بکوثر)با مالی که بسیار زیاد شده برگشته است. کوثر به غبار زیاد نیز اطلاق می شود و از جمله کلماتی که بر این وزن ساخته شده : نفل و نوفل – جهر و جوهر است.
بحث بر روی معانی سوره : سوره کوثر از اهمیت بسیار والایی در میان سوره های دیگر قرآن برخوردار است. این سوره کمترین مقداری است که بر آن تحدی طلبی شده است زیرا به سه صورت قرآن دشمنان را به مبارزه طلبیده است : 1- به مانند قرآن بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ (33) فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ (34)(طور) 2- ده سوره بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (13) (هود) 3- یک سوره بیاورند: وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. (23)(بقره) أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38) (یونس) واضح است که اگر کمترین مقدار برای آوردن به مثل را در نظر بگیریم سوره کوثر است. سوره کوثر از موسیقی بسیار زیبایی برخوردار است که هر صاحب ذوقی را به وجد می آورد اما بحث ما حول محور و معنای سوره است در مورد معنای کوثر مفسرین اقوال بسیاری را نقل کرده اند اولین قول معنای نهری در بهشت یاحوضی است که به پیامبر خدا (ص) عطا شده است وامت او برآن جمع شده و از آب آن می نوشند چنانکه در صحیح بخاری آمده است: (عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ:لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ أَتَیْتُ عَلَى نَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ اللُّؤْلُؤِ مُجَوَّفًا فَقُلْتُ مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ قَالَ هَذَا الْکَوْثَرُ ودر صحیح مسلم چنین آمده است: (عَنْ أَنَسٍ قَالَ : بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ بَیْنَ أَظْهُرِنَا إِذْ أَغْفَى إِغْفَاءَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مُتَبَسِّمًا فَقُلْنَا مَا أَضْحَکَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أُنْزِلَتْ عَلَیَّ آنِفًا سُورَةٌ فَقَرَأَ: ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ مَا الْکَوْثَرُ فَقُلْنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فَإِنَّهُ نَهْرٌ وَعَدَنِیهِ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ عَلَیْهِ خَیْرٌ کَثِیرٌ هُوَ حَوْضٌ تَرِدُ عَلَیْهِ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ آنِیَتُهُ عَدَدُ النُّجُومِ فَیُخْتَلَجُ الْعَبْدُ مِنْهُمْ فَأَقُولُ رَبِّ إِنَّهُ مِنْ أُمَّتِی فَیَقُولُ مَا تَدْرِی مَا أَحْدَثَتْ بَعْدَکَ)(مسلم- صلاة-حجة من قال البسمله...) انس رضی الله عنه می گوید: روزی ما نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم که ناگهان او به خواب سبکی فرو رفته و آنگاه سرش را بلند کرده در حالی که لبخند می زدند. گفتیم ای پیامبر خدا چه چیزی باعث خندیدن شما شده است؟ گفت: چند لحظه پیش سوره ای بر من نازل شد. وخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ { إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ } سپس فرمود: آیا می دانید کوثر چیست؟ گفتیم خدا و رسولش بهتر می دانند.فرمود: رودی است که پروردگارم بر آن خیر زیادی را به من وعده داده است و آن حوضی است که امت من در روز قیامت جمع می شوند، ظرفهای آن به تعداد ستارگان است، بنده ای از یکی از آنها رانده می شود، پس می گویم: پروردگارا او از امت من است. می گوید : تو نمی دانی آنها بعد از تو چکار کردند! واضح است که رسول الله (ص) طبق گفته قرآن بیان کننده قرآن است : (و انزلنا الیک ذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون) اما باید توجه کنیم که بیان کننده لازم نیست که بیانش تمام وجوه بیان شونده در بر بگیرد و اگر مبیِّن ، مبیَّن را در برنگیرد علامت عظمت مبیَّن است بنا بر این می بینیم که پس از معرفی پیامبر به عنوان مبیِّن می فرماید : و لعلهم یتفکرون یعنی بیان پیامبر تمام معانی قرآن را در بر نگرفته بلکه با استمداد از آن با ید تفکر کنید و به معانی بیشتری پی ببرید،بدین سبب است که اصحاب و مفسرین به خود اجازه داده اند اظهار نظرهایی در مورد کوثر نمایند. قول عکرمه بر این است که کوثر نبوت و کتاب است و ابن مغیره کوثر را به "اسلام" و ابن کیسان : "ایثار" و حسن بن فضل : "آسانی دینها" و ماوردی :" رفعت ذکر" و هلال بن یساف : "لا اله الا الله و محمد رسول الله" و در قولی هم از ذریه پیامبر تعبیر شده است و از یمان بن رئاب : کثرت اصحاب و پیروان و امت محمد (ص) است. بررسی اقوال و مطابقت دادن آنها با اصول تفسیر : به طور کلی می توان گفت کسانی که کوثر را به : نبوت ، کتاب ، اسلام ، ایثار ، تخفیف شرائع ، ذکر و کلمه طیبه تعبیر کرده اند در واقع کوثر را به معنای خیر کثیر گرفته و آنگاه بزرگترین خیری که در نظرشان آمده است ذکر کرده اند اما در این اقوال سؤال اینجاست که کلمه خیر را چگونه از کوثر گرفته اند؟ مطمئناً اگر به اشتقاق لغوی کوثر برگردند متوجه می شوند که لفظ خیر دلیلی ندارد. و اما اگر کوثر را تنها حوض یا نهری در بهشت بدانیم و بیش از این بسطش ندهیم به دو مشکل برخورد می کنیم:1- اینکه تناسب آیات با هم دیگر ضعیف می شود و محور سوره برای ما گنگ می شود آیه اول به یک حوض اشاره دارد آیه دوم به نماز و قربانی امر می کند و آیه آخر در مذمت کسی است که به فرزندان خود می بالد .2- در هیچ حدیثی نمی یابیم که پیامبر (ص) نماز عید خوانده باشد و آنگاه قربانی کند و بگوید این قربانی من بخاطر حوض کوثر است.اما اگر کوثر را بر اهل بیت پیامبر (ص) تعبیر نماییم از دو جنبه تأیید می شود: 1- در حدیث آمده است که هنگامی که پیامبر (ص) نماز عید خواندند قربانی نمودند و فرمودند: ( بسم الله الهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد) و در صحیح بخاری آمده است که پیامبر گاوی را از جانب همسران خویش قربانی نمود.2- ربطش با آیه آخر بیشتر می شود و می توان محور سوره را تحت عنوان اهمیت خانواده پیامبر (ص) و نابودی اهل بیت دشمنان او جمع کرد. اما این تفسیرنیز از چند جنبه دچار مشکل می شود:1- معنای کوثر که بسیار زیاد شدن را می رساند نمی توان به آسانی بر آن تطبیق داد.2- ما آیه دیگر نمی یابیم که این تفسیر را تأیید نماید و اهل بیت پیامبر (ص) را بعنوان زیاد شونده معرفی نماید زیرا یکی از علائم اینکه تفسیر درست از قرآن کرده ایم این است که بتوانیم شاهدی دیگر از قرآن برای تفسیر خود داشته باشیم زیرا تشابه از صفات قرآن است و برای محقق شدن تشابه باید حد اقل یک مفهوم دو بار آمده باشد و بدان خاطر است که خداوند می فرماید: (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ...)(23زمر) 3- روایتی آورده اند که منظور از دشمن پیامبر دراین سوره، عاص بن وائل یا ابوجهل است وبه فرض صحت این روایت باید یکی از این دوشخص، طبق آیات و محور ایجاد شده از این برداشت، منقطع النسل می شدند، در حالی که تاریخ این امر را رد می کند، بلکه حتی فرزندان این دو شخص معاند (عکرمة ابن ابی جهل و عمرو بن عاص بن وائل) ایمان آورده و از یاران معروف پیامبر (ص) بودند و منقطع النسل هم نشدند. و اما تفسیری که از کوثر مبنی بر امت پیامبر (ص) کرده اند از چند جنبه قابل بررسی و تأیید است: 1- می توان با حدیثی که کوثر بعنوان حوضی یا نهری در بهشت معرفی شده است ربط داد زیرا پیامبر (ص) بیان می کند که این حوضی است که یاران و امت من بر آن با من ملاقات می کنند و از آب این حوض می نوشند پس علت کثیر بودن قدح های این حوض کثرت امت پیامبر (ص) است که بر آن جمع می شوند پس در واقع این حدیث ما را به این تفسیر از کوثر راهنمایی می نماید.2- براحتی می توان معنای لغوی کوثر را بر آنها مطابقت داد زیرا به سرعت زیاد گشتند و بیشتر از سایر امتها شدند.3- زمانی که پیامبر (ص) نماز عید خواند و قربانی نمود فرمود: اللهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد که این تفسیر را تأیید می نماید زیرا حتی آل محمد نیز زیر مجموعه امت محمد هستند.4- محور سوره محوری آشکار و مفهومی از مفاهیم دین اسلام می شود و اینکه قدرت و قدرت اسلام به امت و پیروان است نه به نسب خاصی و آنکه به نسب و قبیله خود فخر فروشی می کند راه و روشش قطع شدنی است و حتی می بینیم که فرزندان ایشان (به عنوان مثال عکرمه پسر ابو جهل ) نیز مسلمان می شوند و ترویج دهنده راه و روش پیامبر (ص) می گردند. 5- با این تفسیر می توان شاهدی از قرآن آورد که امت محمد، کوثر است: (ومثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطأه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار...) پس می بینیم که بارعایت چند اصل از اصول تفسیر می توانیم از بسیاری از اختلافات رهایی یافته و تفسیری منسجم و زیبا داشته باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) سوره ی کوثرکوتاهترین سوره ی قرآن است ودارای سه آیه وده کلمه و چهل ودو حرف است. در مورد مکی یا مدنی بودن آن اختلاف است. قول ابن عباس وکلبی و مقاتل بر مکی بودن وقول عکرمه ومجاهدوقتاده برمدنی بودن آن است. تنها اختلاف قرائتی که در این سوره ذکر شده است این است که ابن محیصن وطلحه وزعفرانی ، اعطیناک را انطیناک خوانده اندواین طبق لهجه ی عربهای عاربه می باشد.چنانکه اعشی در دیوان خود می گوید: جیادک خیر جیادالملوک تصان الجلال و تنطی الحلولا معنای تحت لفظی سوره: مابه تو کوثربخشیدیم . پس برای پروردگارت نماز بخوان وقربانی کن . همانا دشمن تو ابتر است.
بررسی سوره:
رابطه این سوره با سوره ماقبلش : در سوره قبل سخن از بخل آمده است و در مقابلش این سوره با عطا شروع می شود: الذی جمع مالاً وعدده # اعطیناک همچنین سهل انگاری درنماز ودر مقابل آن امر به نماز می آید: الذین هم عن صلاتهم ساهون # فصل ( ای دم علی الصلاة ) همچنین در مقابل ریا، قصد رضای خدا می آید: الذین هم یرائون # لربک در مقابل ترک یتیم ومسکین و عدم همکاری اجتماعی، قربانی که بخشش و همکاری جامعه در آن نمایان است می آید: یدع الیتیم و لا یحض علی طعام المسکین ،یمنعون الماعون # وانحر
بررسی لغوی کلمات سوره :اعطیناک : عطا و اعطا به معنای بخشش و دادن چیزی به کسی می آید. الکوثر : سه حرف اصلی آن ( ک ث ر ) به معنای زیادت می باشد که بر وزن فوعل برده شده است و کوثر بدست آمده است و این وزن برای وصف مبالغه به کار می رود و عرب آن چیزی که از نظر عدد و اندازه بسیار زیاد شود را کوثر می نامند چنان که در دیوان کمیت آمده است : و انت کثیر یا ابن مروان طیب و کان ابوک ابن العقائل کوثرا و هنگامی که از پیرزنی که فرزندش به تجارت رفته بود و با مال فراوان برگشته بود می پرسیدند : (بم آب ابنک ؟)پسرت با چه برگشته است می گفت: (آب بکوثر)با مالی که بسیار زیاد شده برگشته است. کوثر به غبار زیاد نیز اطلاق می شود و از جمله کلماتی که بر این وزن ساخته شده : نفل و نوفل – جهر و جوهر است.
بحث بر روی معانی سوره : سوره کوثر از اهمیت بسیار والایی در میان سوره های دیگر قرآن برخوردار است. این سوره کمترین مقداری است که بر آن تحدی طلبی شده است زیرا به سه صورت قرآن دشمنان را به مبارزه طلبیده است : 1- به مانند قرآن بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ (33) فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ (34)(طور) 2- ده سوره بیاورند: أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (13) (هود) 3- یک سوره بیاورند: وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. (23)(بقره) أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38) (یونس) واضح است که اگر کمترین مقدار برای آوردن به مثل را در نظر بگیریم سوره کوثر است. سوره کوثر از موسیقی بسیار زیبایی برخوردار است که هر صاحب ذوقی را به وجد می آورد اما بحث ما حول محور و معنای سوره است در مورد معنای کوثر مفسرین اقوال بسیاری را نقل کرده اند اولین قول معنای نهری در بهشت یاحوضی است که به پیامبر خدا (ص) عطا شده است وامت او برآن جمع شده و از آب آن می نوشند چنانکه در صحیح بخاری آمده است: (عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ:لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ أَتَیْتُ عَلَى نَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ اللُّؤْلُؤِ مُجَوَّفًا فَقُلْتُ مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ قَالَ هَذَا الْکَوْثَرُ ودر صحیح مسلم چنین آمده است: (عَنْ أَنَسٍ قَالَ : بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ بَیْنَ أَظْهُرِنَا إِذْ أَغْفَى إِغْفَاءَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مُتَبَسِّمًا فَقُلْنَا مَا أَضْحَکَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أُنْزِلَتْ عَلَیَّ آنِفًا سُورَةٌ فَقَرَأَ: ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ مَا الْکَوْثَرُ فَقُلْنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فَإِنَّهُ نَهْرٌ وَعَدَنِیهِ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ عَلَیْهِ خَیْرٌ کَثِیرٌ هُوَ حَوْضٌ تَرِدُ عَلَیْهِ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ آنِیَتُهُ عَدَدُ النُّجُومِ فَیُخْتَلَجُ الْعَبْدُ مِنْهُمْ فَأَقُولُ رَبِّ إِنَّهُ مِنْ أُمَّتِی فَیَقُولُ مَا تَدْرِی مَا أَحْدَثَتْ بَعْدَکَ)(مسلم- صلاة-حجة من قال البسمله...) انس رضی الله عنه می گوید: روزی ما نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم که ناگهان او به خواب سبکی فرو رفته و آنگاه سرش را بلند کرده در حالی که لبخند می زدند. گفتیم ای پیامبر خدا چه چیزی باعث خندیدن شما شده است؟ گفت: چند لحظه پیش سوره ای بر من نازل شد. وخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ { إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ } سپس فرمود: آیا می دانید کوثر چیست؟ گفتیم خدا و رسولش بهتر می دانند.فرمود: رودی است که پروردگارم بر آن خیر زیادی را به من وعده داده است و آن حوضی است که امت من در روز قیامت جمع می شوند، ظرفهای آن به تعداد ستارگان است، بنده ای از یکی از آنها رانده می شود، پس می گویم: پروردگارا او از امت من است. می گوید : تو نمی دانی آنها بعد از تو چکار کردند! واضح است که رسول الله (ص) طبق گفته قرآن بیان کننده قرآن است : (و انزلنا الیک ذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون) اما باید توجه کنیم که بیان کننده لازم نیست که بیانش تمام وجوه بیان شونده در بر بگیرد و اگر مبیِّن ، مبیَّن را در برنگیرد علامت عظمت مبیَّن است بنا بر این می بینیم که پس از معرفی پیامبر به عنوان مبیِّن می فرماید : و لعلهم یتفکرون یعنی بیان پیامبر تمام معانی قرآن را در بر نگرفته بلکه با استمداد از آن با ید تفکر کنید و به معانی بیشتری پی ببرید،بدین سبب است که اصحاب و مفسرین به خود اجازه داده اند اظهار نظرهایی در مورد کوثر نمایند. قول عکرمه بر این است که کوثر نبوت و کتاب است و ابن مغیره کوثر را به "اسلام" و ابن کیسان : "ایثار" و حسن بن فضل : "آسانی دینها" و ماوردی :" رفعت ذکر" و هلال بن یساف : "لا اله الا الله و محمد رسول الله" و در قولی هم از ذریه پیامبر تعبیر شده است و از یمان بن رئاب : کثرت اصحاب و پیروان و امت محمد (ص) است. بررسی اقوال و مطابقت دادن آنها با اصول تفسیر : به طور کلی می توان گفت کسانی که کوثر را به : نبوت ، کتاب ، اسلام ، ایثار ، تخفیف شرائع ، ذکر و کلمه طیبه تعبیر کرده اند در واقع کوثر را به معنای خیر کثیر گرفته و آنگاه بزرگترین خیری که در نظرشان آمده است ذکر کرده اند اما در این اقوال سؤال اینجاست که کلمه خیر را چگونه از کوثر گرفته اند؟ مطمئناً اگر به اشتقاق لغوی کوثر برگردند متوجه می شوند که لفظ خیر دلیلی ندارد. و اما اگر کوثر را تنها حوض یا نهری در بهشت بدانیم و بیش از این بسطش ندهیم به دو مشکل برخورد می کنیم:1- اینکه تناسب آیات با هم دیگر ضعیف می شود و محور سوره برای ما گنگ می شود آیه اول به یک حوض اشاره دارد آیه دوم به نماز و قربانی امر می کند و آیه آخر در مذمت کسی است که به فرزندان خود می بالد .2- در هیچ حدیثی نمی یابیم که پیامبر (ص) نماز عید خوانده باشد و آنگاه قربانی کند و بگوید این قربانی من بخاطر حوض کوثر است.اما اگر کوثر را بر اهل بیت پیامبر (ص) تعبیر نماییم از دو جنبه تأیید می شود: 1- در حدیث آمده است که هنگامی که پیامبر (ص) نماز عید خواندند قربانی نمودند و فرمودند: ( بسم الله الهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد) و در صحیح بخاری آمده است که پیامبر گاوی را از جانب همسران خویش قربانی نمود.2- ربطش با آیه آخر بیشتر می شود و می توان محور سوره را تحت عنوان اهمیت خانواده پیامبر (ص) و نابودی اهل بیت دشمنان او جمع کرد. اما این تفسیرنیز از چند جنبه دچار مشکل می شود:1- معنای کوثر که بسیار زیاد شدن را می رساند نمی توان به آسانی بر آن تطبیق داد.2- ما آیه دیگر نمی یابیم که این تفسیر را تأیید نماید و اهل بیت پیامبر (ص) را بعنوان زیاد شونده معرفی نماید زیرا یکی از علائم اینکه تفسیر درست از قرآن کرده ایم این است که بتوانیم شاهدی دیگر از قرآن برای تفسیر خود داشته باشیم زیرا تشابه از صفات قرآن است و برای محقق شدن تشابه باید حد اقل یک مفهوم دو بار آمده باشد و بدان خاطر است که خداوند می فرماید: (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ...)(23زمر) 3- روایتی آورده اند که منظور از دشمن پیامبر دراین سوره، عاص بن وائل یا ابوجهل است وبه فرض صحت این روایت باید یکی از این دوشخص، طبق آیات و محور ایجاد شده از این برداشت، منقطع النسل می شدند، در حالی که تاریخ این امر را رد می کند، بلکه حتی فرزندان این دو شخص معاند (عکرمة ابن ابی جهل و عمرو بن عاص بن وائل) ایمان آورده و از یاران معروف پیامبر (ص) بودند و منقطع النسل هم نشدند. و اما تفسیری که از کوثر مبنی بر امت پیامبر (ص) کرده اند از چند جنبه قابل بررسی و تأیید است: 1- می توان با حدیثی که کوثر بعنوان حوضی یا نهری در بهشت معرفی شده است ربط داد زیرا پیامبر (ص) بیان می کند که این حوضی است که یاران و امت من بر آن با من ملاقات می کنند و از آب این حوض می نوشند پس علت کثیر بودن قدح های این حوض کثرت امت پیامبر (ص) است که بر آن جمع می شوند پس در واقع این حدیث ما را به این تفسیر از کوثر راهنمایی می نماید.2- براحتی می توان معنای لغوی کوثر را بر آنها مطابقت داد زیرا به سرعت زیاد گشتند و بیشتر از سایر امتها شدند.3- زمانی که پیامبر (ص) نماز عید خواند و قربانی نمود فرمود: اللهم تقبل من محمد و آل محمد و من امت محمد که این تفسیر را تأیید می نماید زیرا حتی آل محمد نیز زیر مجموعه امت محمد هستند.4- محور سوره محوری آشکار و مفهومی از مفاهیم دین اسلام می شود و اینکه قدرت و قدرت اسلام به امت و پیروان است نه به نسب خاصی و آنکه به نسب و قبیله خود فخر فروشی می کند راه و روشش قطع شدنی است و حتی می بینیم که فرزندان ایشان (به عنوان مثال عکرمه پسر ابو جهل ) نیز مسلمان می شوند و ترویج دهنده راه و روش پیامبر (ص) می گردند. 5- با این تفسیر می توان شاهدی از قرآن آورد که امت محمد، کوثر است: (ومثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطأه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار...) پس می بینیم که بارعایت چند اصل از اصول تفسیر می توانیم از بسیاری از اختلافات رهایی یافته و تفسیری منسجم و زیبا داشته باشیم.