لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
الگوریتم فلوید برای یافتن کوتاه ترین مسیر
یک مشکل متداول در سفره های هوایی هنگامی که پرواز مستقیم وجود نداشته باشد تعیین کوتاه ترین مسیر پرواز از شهری به شهر دیگر است . حال الگوریتمی طراحی می کنیم که این مسئله و مسائل مشابه را حل کند . نخست لازم است نظریه گراف ها را مرور کنیم . شکل یک گراف جهت دار و موضون را نشان می دهد به خاطر دارید که در نمایش تصویری گراف ها دایره نشان گر راس ها و خط میان دو دایره نشان دهنده یال ها هستند . اگر هر یال دارای جهت باشد گراف را گراف جهت دار یا دیاگراف می گویند . هنگام رسم یال ها در این گونه گراف ها از پیکان برای نشان دادن جهت استفاده می کنیم در یک دیاگراف بین دو راس امکان وجود دو یال است که جهت آنها مخالف هم هست. برای مثال درشکل یک یال از v1 به v2 و یکی از v2 به v1 وجود دارد.اگر این یال ها با مقادیری همراه باشند این مقادیر را وزن و گراف حاصل را موزون می خوانند.
در این جا فرض می کنیم که این مقادیر غیر منفی است.گرچه این مقادیر را معولاً وزن می نامند در بسیاری از از کابردها نشانگر فاصله است.بنابراین مسیر را به عنوان فاصله میان راسی تا راس دیگر در نظر می گیرند.در یک گراف جهت دار مسیر مجموعه ای از راس هاست به طوری که از یک راس تا راس دیگر یک یال وجود دارد. مسیری از یک راس به خود آن راس را چرخه می گویند.
اگر مسیری هیچگاه دوبار از یک راس نگذرد مسیر ساده نامیده می شود.توجه کنید که یک مسیر ساده هرگز حاوی زیر مسیری که چرخه ای باشد نیست.طول یک مسیر در گراف موزون حاصل جمع اوزان مسیر است. در یک گراف ناموزون طول مسیر صرفاً عبارت است از تعداد رئوس موجود در آن است.
مسئله ای که کاربردهای فراوان دارد یافتن کوتاهترین مسیر از راسی به رئوس دیگر است. واضح است کوتاهترین مسیر باید مسیری ساده باشد. در شکل سه مسیر ساده از v1 به v2 وجود دارد یعنی [v1,v2,v3] [v1,v4,v3] [v1,v2,v4,v3] .چون
Length[v1,v2,v3]=1+3=4
Length[v1,v4,v3]=1+2=3
Length[v1,v2,v4,v3]=1+2+2=5
[v1,v4,v3]کوتاهترین مسیر ازv1 به v3 است.همانطور که پیش از این گفته شد یک کاربرد متداول کوتاهترین مسیر تعیین کوتاهترین مسیر میان دو شهر است.
مسئله کوتاهترین یک مسئله بهینه سازی است. برای هر نمونه از مسئله بهینه سازی ممکن است بیش از یک راه حل وجود داشته باشد.هریک از راه حل های پیشنهادی دارای مقداری مرتبط با آن است و حل نمونه آن حلی است که دارای مقدار بهینه است.مقدار بهینه حداقل است یا حد اکثر در مورد مسئله کوتاهترین مسیر یک حل پیشنهادی مسیری از یک راس به راس دیگر بود .مقدار آن طول مسیر و مقدار بهینه حداقل طول است.
چون ممکن است بیش از یک کوتاهترین مسیر از راسی به راس دیگر وجود داشته باشد مسئله ما یافتن هر یک از این کوتاهترین مسیر هاست.یک الگوریتم واضح برای این مسئله تعیین طول همه مسیرها برای هر راس از ان راس به هریک از رئوس دیگر است.اما زمان این الگوریتم بدتر از زمان نمایی است. برای مثال فرض کنید از هر راس به همه رئوس دیگر یک یال وجود دارد .در این صورت زیر مجموعه ای از همه مسیر ها عبارت است از مجموعه ای خواهد بود که از راس نخست شروع می شود و به راسی دیگر ختم می شود و از همه رئوس دیگر عبور می کنند.چون راس دوم در چنین مسیری می تواند هریک از n-2 راس باشد راس سوم در چنین مسیری می تواند هر یک از n-3 راس باشد...
و راس دومی به آخری روی چنین مسیری فقط می تواند یک راس باشد.تعداد کل مسیرها از یک راس که از همه رئوس دیگر بگذرد عبارت است از :
(n-2)(n-3)…1=(n-2)!
که بد تر از حالت نمایی است. در بسیاری از مسائل بهینه سازی با همین وضعیت مواجه هستیم . یعنی الگوریتمی که همه حالت های ممکن را در نظر بگیرد زمان آن نمایی یا بدتر است.
با استفاده از برنامه نویسی پویا یک الگوریتم زمانی درجه سوم برای مسئله کوتاهترین مسیر ایجاد می کنیم. نخست الگوریتمی طرح می کنیم که فقط طول کوتاهترین مسیرها را تعیین کند. سپس آن را طوری اصلاح می کنیم که کوتاهترین مسیر را نیز ایجاد کند .یک گراف موزون حاوی n راس را با یک آرایه w نشان می دهند که در آن
اگر یالی بین , باشد وزن یال
اگر یالی بین , نباشد w[i][j]=
اگر i=j باشد 0
چون راس vj وقتی مجاور راس vi خوانده می شود که یالی بین vj و vi باشد به این آرایه نمایش ماتریس همجواری یک گراف می گویند .اگر بتوانیم راهی برای محاسبه مقادیر d از مقادیر w بیابیم الگوریتمی برای مسئله کوتاهترین مسیر خواهیم داشت این هدف با ایجاد n+1 آرایه قابل حصول است که وداریم : =طول کوتاهترین مسیر از VI به VJ فقط با استفاده از رئوس موجود در مجموعه {V1,V2,….VK} به عنوان رئوس واسطه پیش از انکه نشان دهیم چرا به این ترتیب قادر به محاسبه D از روی W هستیم معنی عناصر این آرایه ها را توضیح می دهیم .
مثال چند مقدار از را به عنوان مثال برای گراف شکل حل می کنیم.
برای هر گراف اینها مساویند زیرا کوتاهترین مسیری که از v2 آغاز می شود نمی تواند از v2 بگذرد
برای این گراف ها اینها مساویند زیرا با گنجاندن v3 مسیر جدیدی از v2 به v5 بدست نمی آید
.
برای هر گراف اینها مساویند زیرا کوتاهترین مسیری به v5 منتهی می شود نمی تواند از v5 بگذرد.
آخرین مقدار محاسبه شده طول کوتاهترین مسیر از V2 به V5 است که مجاز به عبور از هر یک از رئوس دیگر است .یعنی طول کوتاهترین مسیر است.
بنابراین برای تعیین D از روی W فقط باید راهی برای بدست آوردن از روی بیابیم.
مراحل استفاده از برنام نویسی پویا برای رسیدن به این هدف عبارت است از :
ارائه یک ویژگی (فرایند بازگشتی که با آن بتوان را از روی محاسبه کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
تست شخصیت مینه سوتا ، فرم کوتاه
پرسشنامه 71 جمله است هریک از جملات را به دقت بخوانید و درستی آن را در مورد خودتان با درج علامت (× ) در پاسخنامه مشخص کنید . هر مورد که علامت (× ) نداشته باشد پاسخ شما "خیر" محسوب خواهد شد . 1) اشتهای خوبی دارم . 2) بیشتر صبح ها خوش و سرحال از خواب بر می خیزم . 3) زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند. 4) موقع کار فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم . 5) گاهی فکرهای بدی می کنم که نمی شود درباره آن صحبت کرد . 6) به ندرت دچار یبوست می شوم . 7) بعضی وقتها خیلی دلم می خواهد خانواده ام را ترک کنم . 8) گاهی اوقات آن چنان به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آن را بگیرم . 9) هر چند وقت یک بار تهوع و استفراغ ناراحتم می کند . 10) به نظرم هیچ کس مرا درک نمی کند . 11) گاهی دلم می خواهد ناسزا بگویم . 12) هر چند شب یک بار دچار کابوس می شوم ( خوابهای وحشتناک می بینم ) . 13) برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم . 14) من تجربه های مخصوص و عجیبی داشته ام 15) اگر دیگران برایم نزده بودند من بیشتر موفق بودم . 16) در دوران جوانی مرتکب سرقتهای جزیی شده ام . 17) گاه بگاه روزها ، هفته ها و حتی ماهها بوده که دست و دلم به کاری نرفته است . 18) خوابم آشفته است . 19) با دیگران که هستم تحمل شنیدن حرفهای عجیب و غریب آنها را ندارم . 20) اکثر کسانی که مرا می شناسند از من خوششان می آید . 21) اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند . 22) کاش به اندازه دیگران خوشحال بودم . 23) فکر می کنم بسیاری از مردم برای جلب کمک وهمدردی دیگران بدبختی های خود را بزرگتر جلوه می دهند . 24) بعضی وقتها خشمگین می شوم . 25) واقعا" اعتماد به نفس ندارم . 26) خیلی کم از پرش و تکان ماهیچه هایم ناراحت می شوم . 27) خیلی وقتها احساس می کنم که مرتکب کار زشت و خطایی شده ام . 28) بیشتر اوقات خوشحالم . 29) بعضی اشخاص آن قدر تحکم می کنند که حتی وقتی می دانم حق با آنها است دلم می خواهد بر خلاف آن چه می خواهند رفتار کنم . 30) معتقدم بر ضد من توطئه چینی می شود . 31) اغلب مردم حاضرند حتی با شیوه های غیر عادلانه به منافع و مزایایی برسند . 32) معده ام خیلی ناراحتم می کند . 33) اغلب نمی فهمم چرا آنقدر بد خلق و بد قلق بوده ام . 34) بعضی اوقات افکارم سریعتر از آن بوده که بتوانم به زبان بیاورم . 35) فکر می کنم زندگی خانوادگیم به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم . 36) گاهی وقتها احساس می کنم که واقعا"آدم بی مصرفی هستم . 37) در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است . 38) در زندگی من مواقعی بوده است که در آن دست به کارهایی زده ام که بعدها نمی دانستم چه بوده است . 39) احساس می کنم غالبا" بی دلیل مجازات شده ام . 40) هیچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است . 41) برایم مهم نیست که دیگران درباره من چه فکر می کنند . 42) حافظه ام خوب است . 43) گفتگو با غریبه ها برایم دشوار است . 44) اغلب سرتا پا احساس ضعف می کنم . 45) به ندرت دچار سردرد می شوم . 46) تا به حال اشکالی در حفظ تعادل خود موقع راه رفتن نداشته ام . 47) بین کسانی که می شناسم بعضی ها را دوست ندارم . 48) کسانی هستند سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند . 49) کاش این قدر خجالتی نبودم . 50) معتقدم گناهانم غیر قابل بخشش هستند . 51) غالبا" از چیزی دلواپسم . 52) رفقایم غالبا" مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند . 53) کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم . 54) بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم . 55) تقریبا" هیچ وقت تپش قلب یا تنگی نفس نداشته ام . 56) زود از جا در می روم و زود آرام می گیرم . 57) بعضی وقتها آن قدر بی قرار بوده ام که نمی توانسته ام یک جا بند شوم . 58) والدین و اعضاء خانواده ام بیش از حد از من ایراد می گیرند . 59) برای هیچ کس چندان مهم نیست چه به سرم می آید . 60) سوء استفاده از کسی که خود چنین امکانی را می دهد ، بد نمی دانم . 61) گاهی اوقات احساس می کنم سرشار از انرژی هستم . 62) قدرت بینایی من به خوبی سالهای گذشته است . 63) خیلی کم متوجه شده ام که گوشم زنگ یا وزوز کند . 64) یکی دو بار احساس کرده ام که کسی سعی دارد با تلقین و هیپنوتیزم مرا وادار به انجام کارهایی بکند . 65) مواقعی بوده است که بدون علت خاص و برخلاف معمول با نشاط بوده ام . 66) حتی وقتی با دیگرانم احساس تنهایی می کنم . 67) فکر می کنم تقریبا" هر کس برای این که به دردسر نیفتد دروغ خواهد گفت . 68) من حساس تر از دیگران هستم . 69) مواقعی است که مغزم کندتر از حد معمول کار می کند . 70) غالبا" مردم مرا نا امید می کنند . 71) در استعمال دخانیات افراط کرده ام . یا در خوشگذرانی افراط کرده ام .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
تست شخصیت مینه سوتا ، فرم کوتاه
پرسشنامه 71 جمله است هریک از جملات را به دقت بخوانید و درستی آن را در مورد خودتان با درج علامت (× ) در پاسخنامه مشخص کنید . هر مورد که علامت (× ) نداشته باشد پاسخ شما "خیر" محسوب خواهد شد . 1) اشتهای خوبی دارم . 2) بیشتر صبح ها خوش و سرحال از خواب بر می خیزم . 3) زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند. 4) موقع کار فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم . 5) گاهی فکرهای بدی می کنم که نمی شود درباره آن صحبت کرد . 6) به ندرت دچار یبوست می شوم . 7) بعضی وقتها خیلی دلم می خواهد خانواده ام را ترک کنم . 8) گاهی اوقات آن چنان به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آن را بگیرم . 9) هر چند وقت یک بار تهوع و استفراغ ناراحتم می کند . 10) به نظرم هیچ کس مرا درک نمی کند . 11) گاهی دلم می خواهد ناسزا بگویم . 12) هر چند شب یک بار دچار کابوس می شوم ( خوابهای وحشتناک می بینم ) . 13) برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم . 14) من تجربه های مخصوص و عجیبی داشته ام 15) اگر دیگران برایم نزده بودند من بیشتر موفق بودم . 16) در دوران جوانی مرتکب سرقتهای جزیی شده ام . 17) گاه بگاه روزها ، هفته ها و حتی ماهها بوده که دست و دلم به کاری نرفته است . 18) خوابم آشفته است . 19) با دیگران که هستم تحمل شنیدن حرفهای عجیب و غریب آنها را ندارم . 20) اکثر کسانی که مرا می شناسند از من خوششان می آید . 21) اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند . 22) کاش به اندازه دیگران خوشحال بودم . 23) فکر می کنم بسیاری از مردم برای جلب کمک وهمدردی دیگران بدبختی های خود را بزرگتر جلوه می دهند . 24) بعضی وقتها خشمگین می شوم . 25) واقعا" اعتماد به نفس ندارم . 26) خیلی کم از پرش و تکان ماهیچه هایم ناراحت می شوم . 27) خیلی وقتها احساس می کنم که مرتکب کار زشت و خطایی شده ام . 28) بیشتر اوقات خوشحالم . 29) بعضی اشخاص آن قدر تحکم می کنند که حتی وقتی می دانم حق با آنها است دلم می خواهد بر خلاف آن چه می خواهند رفتار کنم . 30) معتقدم بر ضد من توطئه چینی می شود . 31) اغلب مردم حاضرند حتی با شیوه های غیر عادلانه به منافع و مزایایی برسند . 32) معده ام خیلی ناراحتم می کند . 33) اغلب نمی فهمم چرا آنقدر بد خلق و بد قلق بوده ام . 34) بعضی اوقات افکارم سریعتر از آن بوده که بتوانم به زبان بیاورم . 35) فکر می کنم زندگی خانوادگیم به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم . 36) گاهی وقتها احساس می کنم که واقعا"آدم بی مصرفی هستم . 37) در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است . 38) در زندگی من مواقعی بوده است که در آن دست به کارهایی زده ام که بعدها نمی دانستم چه بوده است . 39) احساس می کنم غالبا" بی دلیل مجازات شده ام . 40) هیچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است . 41) برایم مهم نیست که دیگران درباره من چه فکر می کنند . 42) حافظه ام خوب است . 43) گفتگو با غریبه ها برایم دشوار است . 44) اغلب سرتا پا احساس ضعف می کنم . 45) به ندرت دچار سردرد می شوم . 46) تا به حال اشکالی در حفظ تعادل خود موقع راه رفتن نداشته ام . 47) بین کسانی که می شناسم بعضی ها را دوست ندارم . 48) کسانی هستند سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند . 49) کاش این قدر خجالتی نبودم . 50) معتقدم گناهانم غیر قابل بخشش هستند . 51) غالبا" از چیزی دلواپسم . 52) رفقایم غالبا" مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند . 53) کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم . 54) بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم . 55) تقریبا" هیچ وقت تپش قلب یا تنگی نفس نداشته ام . 56) زود از جا در می روم و زود آرام می گیرم . 57) بعضی وقتها آن قدر بی قرار بوده ام که نمی توانسته ام یک جا بند شوم . 58) والدین و اعضاء خانواده ام بیش از حد از من ایراد می گیرند . 59) برای هیچ کس چندان مهم نیست چه به سرم می آید . 60) سوء استفاده از کسی که خود چنین امکانی را می دهد ، بد نمی دانم . 61) گاهی اوقات احساس می کنم سرشار از انرژی هستم . 62) قدرت بینایی من به خوبی سالهای گذشته است . 63) خیلی کم متوجه شده ام که گوشم زنگ یا وزوز کند . 64) یکی دو بار احساس کرده ام که کسی سعی دارد با تلقین و هیپنوتیزم مرا وادار به انجام کارهایی بکند . 65) مواقعی بوده است که بدون علت خاص و برخلاف معمول با نشاط بوده ام . 66) حتی وقتی با دیگرانم احساس تنهایی می کنم . 67) فکر می کنم تقریبا" هر کس برای این که به دردسر نیفتد دروغ خواهد گفت . 68) من حساس تر از دیگران هستم . 69) مواقعی است که مغزم کندتر از حد معمول کار می کند . 70) غالبا" مردم مرا نا امید می کنند . 71) در استعمال دخانیات افراط کرده ام . یا در خوشگذرانی افراط کرده ام .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
تست شخصیت مینه سوتا ، فرم کوتاه
پرسشنامه 71 جمله است هریک از جملات را به دقت بخوانید و درستی آن را در مورد خودتان با درج علامت (× ) در پاسخنامه مشخص کنید . هر مورد که علامت (× ) نداشته باشد پاسخ شما "خیر" محسوب خواهد شد . 1) اشتهای خوبی دارم . 2) بیشتر صبح ها خوش و سرحال از خواب بر می خیزم . 3) زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند. 4) موقع کار فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم . 5) گاهی فکرهای بدی می کنم که نمی شود درباره آن صحبت کرد . 6) به ندرت دچار یبوست می شوم . 7) بعضی وقتها خیلی دلم می خواهد خانواده ام را ترک کنم . 8) گاهی اوقات آن چنان به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آن را بگیرم . 9) هر چند وقت یک بار تهوع و استفراغ ناراحتم می کند . 10) به نظرم هیچ کس مرا درک نمی کند . 11) گاهی دلم می خواهد ناسزا بگویم . 12) هر چند شب یک بار دچار کابوس می شوم ( خوابهای وحشتناک می بینم ) . 13) برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم . 14) من تجربه های مخصوص و عجیبی داشته ام 15) اگر دیگران برایم نزده بودند من بیشتر موفق بودم . 16) در دوران جوانی مرتکب سرقتهای جزیی شده ام . 17) گاه بگاه روزها ، هفته ها و حتی ماهها بوده که دست و دلم به کاری نرفته است . 18) خوابم آشفته است . 19) با دیگران که هستم تحمل شنیدن حرفهای عجیب و غریب آنها را ندارم . 20) اکثر کسانی که مرا می شناسند از من خوششان می آید . 21) اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند . 22) کاش به اندازه دیگران خوشحال بودم . 23) فکر می کنم بسیاری از مردم برای جلب کمک وهمدردی دیگران بدبختی های خود را بزرگتر جلوه می دهند . 24) بعضی وقتها خشمگین می شوم . 25) واقعا" اعتماد به نفس ندارم . 26) خیلی کم از پرش و تکان ماهیچه هایم ناراحت می شوم . 27) خیلی وقتها احساس می کنم که مرتکب کار زشت و خطایی شده ام . 28) بیشتر اوقات خوشحالم . 29) بعضی اشخاص آن قدر تحکم می کنند که حتی وقتی می دانم حق با آنها است دلم می خواهد بر خلاف آن چه می خواهند رفتار کنم . 30) معتقدم بر ضد من توطئه چینی می شود . 31) اغلب مردم حاضرند حتی با شیوه های غیر عادلانه به منافع و مزایایی برسند . 32) معده ام خیلی ناراحتم می کند . 33) اغلب نمی فهمم چرا آنقدر بد خلق و بد قلق بوده ام . 34) بعضی اوقات افکارم سریعتر از آن بوده که بتوانم به زبان بیاورم . 35) فکر می کنم زندگی خانوادگیم به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم . 36) گاهی وقتها احساس می کنم که واقعا"آدم بی مصرفی هستم . 37) در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است . 38) در زندگی من مواقعی بوده است که در آن دست به کارهایی زده ام که بعدها نمی دانستم چه بوده است . 39) احساس می کنم غالبا" بی دلیل مجازات شده ام . 40) هیچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است . 41) برایم مهم نیست که دیگران درباره من چه فکر می کنند . 42) حافظه ام خوب است . 43) گفتگو با غریبه ها برایم دشوار است . 44) اغلب سرتا پا احساس ضعف می کنم . 45) به ندرت دچار سردرد می شوم . 46) تا به حال اشکالی در حفظ تعادل خود موقع راه رفتن نداشته ام . 47) بین کسانی که می شناسم بعضی ها را دوست ندارم . 48) کسانی هستند سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند . 49) کاش این قدر خجالتی نبودم . 50) معتقدم گناهانم غیر قابل بخشش هستند . 51) غالبا" از چیزی دلواپسم . 52) رفقایم غالبا" مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند . 53) کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم . 54) بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم . 55) تقریبا" هیچ وقت تپش قلب یا تنگی نفس نداشته ام . 56) زود از جا در می روم و زود آرام می گیرم . 57) بعضی وقتها آن قدر بی قرار بوده ام که نمی توانسته ام یک جا بند شوم . 58) والدین و اعضاء خانواده ام بیش از حد از من ایراد می گیرند . 59) برای هیچ کس چندان مهم نیست چه به سرم می آید . 60) سوء استفاده از کسی که خود چنین امکانی را می دهد ، بد نمی دانم . 61) گاهی اوقات احساس می کنم سرشار از انرژی هستم . 62) قدرت بینایی من به خوبی سالهای گذشته است . 63) خیلی کم متوجه شده ام که گوشم زنگ یا وزوز کند . 64) یکی دو بار احساس کرده ام که کسی سعی دارد با تلقین و هیپنوتیزم مرا وادار به انجام کارهایی بکند . 65) مواقعی بوده است که بدون علت خاص و برخلاف معمول با نشاط بوده ام . 66) حتی وقتی با دیگرانم احساس تنهایی می کنم . 67) فکر می کنم تقریبا" هر کس برای این که به دردسر نیفتد دروغ خواهد گفت . 68) من حساس تر از دیگران هستم . 69) مواقعی است که مغزم کندتر از حد معمول کار می کند . 70) غالبا" مردم مرا نا امید می کنند . 71) در استعمال دخانیات افراط کرده ام . یا در خوشگذرانی افراط کرده ام .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 118
نگاهی کوتاه به روزنامه نگاری،به مناسبت 400 ساله شدن نخستین روزنامه چاپی جهان
به مناسبت گذشت چهارصد سال از انتشار نخستین روزنامه چاپی جهان که دارای همه گونه مطلب بود و اختصاص به یک طبقه و گروه نداشت (و طبق تعاریف تازه، عمومی و جامع بود) نگاهی کوتاه داریم به تاریخچه، و وضعیت روزنامه ها در جهان امروز که درعین حال پاسخی است به پرسشهای متعدد از نگارنده روزنامک در این زمینه. روزنامه ارتباط و یا «ریلیشن» در ماه ژوئن سال 1605 در شهر استراسبورگ آلمان آن زمان و فرانسه امروز پا به عرصه وجود نهاد. ریلیشن نخستین روزنامه جهان نبوده است، ولی اولین نشریه عمومی است که اختصاص به اخبار دربار پادشاه، دولت محلی و مدح این و آن نداشت، و همه گونه مطلب درباره هرکس را که احساس می کرد کاری کرده و یا این می توانسته کاری بکند ولی نکرده بود منتشر می ساخت و نشریه ای بود فروشی و با بهای معین. تاریخچه انتشار روزنامه در جهان خیلی قدیمی تر از «ریلیشن» است. در زمان حکومت ژولیوس سزار (دوهزار و اندی سال پیش) به ابتکار او روزنامه ای در شهر رم منتشر می شد به نام «اکتا دیوما» که در آن در آغاز کار، تنها کارها و تصمیمات سزار درج می شد که بعدا فعالیت های سنا و دولت هم بر آنها اضافه شد. این نشریه دستنویس برای مطالعه باسوادها در چند نقطه عمومی شهر و در جایی محفوظ از باد و باران نصب می شد. در سده سوم میلادی، به ابتکار اردشیر پاپکان شاه وقت ایران، کارنامه ای تحت نام «روزنامک (ک = ه)» فعالیت های انجام شده دربار، دولت و موبدان موبد (روحانی ارشد آیین زرتشت که این آیین، از سوی اردشیر دین رسمی ایران اعلام و وارد امور دولت شده بود) را درج و برای مقامات و رجال خاصی ارسال می شد (بمانند نشریه ویژه خبرگزاری های دولتی). این کار تا اواسط حکومت خسرو پرویز ادامه داشت. در سال 713 میلادی (نزدیک به یک قرن پس از توقف روزنامک دولتی ایران) در پکن (شهر بیژینگ پایتخت چین) روزنامه ای به همان شکل روزنامک ساسانیان انتشار یافت. با این تفاوت که گاهی هم مطلبی مربوط به مردم عادی داشت. این نشریه که نخست دستنویس بود بعدا به صورت چاپ بلوکی (مهر) منتشر می شد. به این ترتیب که مطالب بر تخته نوشته می شد و اطراف نوشته را خالی می کردند و به صورت مهر در می آوردند، آن را به مرکب آغشته می کردند و روی کاغذ می زدند و تکثیر می کردند. چینی ها قبل از آن با ساخت کاغذ و مرکب آشنا بودند. در دائرة المعارف کتاب و چاپ، نام این روزنامه «کای یووان» نوشته شده است که گویا از نام ماه انتشار آن گرفته شده است. سپس نوبت به «ریلیشن» رسید که «یوهان کارولوس» آن را در نخستین هفته از ماه ژوئن سال 1605 در استراسبورگ به دست چاپ سپرد و مادر روزنامه های امروز بشمار می رود. در سال 1621 در لندن نشریه عمومی «کورنت» به چاپ رسید. نخستین روزنامه به زبان فرانسه «گازت» بود که در سال 1631 کار انتشار آن آغاز شده بود. در سال 1646 در سوئد روزنامه ای به نام « پست اینریکس تیدنینگار» انتشار یافت که پس از 359 سال، همچنان