لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
کاپیتان کوک: جستجوگر دریانورد و پیشگام دریایی
کاپیتان جیمز کوک، به عنوان یک جستوجوگر دریانورد و پیشگام و کسی که از اسکوربوت پیشگیری کرد، بسیار مشهور است.
اسکوربوت، بیماری ناشی از کمبود ویتامین ث که شل شدن لثهها و خونریزی زیاد در زخمهای کوچک از علائم آن است.
سالهای نخستین
سه سفر اکتشافی کاپیتان کوک اطلاعات بیسابقهای در مورد اقیانوس آرام و مردمانی که در جزایر و سواحل آن میزیستهاند در اختیار اربابان وی قرار داد. موفقیتهای وی بیشتر از این حیث که او فرزند خانوادهای معمولی که کشاورز و اهل مارتن در شمال یورک بود، بیشتر قابل توجه بود.
«... [به گفتهی خودش] نه تنها میخواستکه به سرزمینهای دوردستی که پیش از او هیچ انسانی به آنها نرسیده بود، بلکه تا دورترین نقطهای که تصور میکرد، ممکن است انسان به آنها پا گذارد، سفر کند».
کوک اولین بار در سن 18 سالگی به دریا سفر کرد. ده سال از عمرش را در تجارت زغالسنگ در سواحل شرقی انگلستان گذراند- مکانی با تپههای زیردریای زیر دریایی خطرناک که دائما تغییر شکل و موقعیت میدهند و قسمتهای کم عمقی که در نقشه ثبت شدهاند و بندگاههایی که پهلو گرفتن در آنها دشوار است. در سال 1755 به نیروی دریایی سلطنتی پیوست و در دو سال آزمون مهارت دریانوردی و هدایت کشتیهای سلطنتی رابه موفقیت پشت سر گذاشت. در طی هفت سال جنگ- نبرد میان انگلستان و فرانسه برای به دست قدرت در آمریکای شمالی- تجربه جست و جو در آبهای آمریکای شمالی را کسب کرد و نخستین سالهای صلح پس از جنگ بین 1763 تا 1767 را صرف نقشهبردای خطوط ساحلی همیشه مهآلود نیوفاندلند (= جزیرهای در کانادا NewFoundland) کرد. در طول این سالها وی این امکان را یافت که به صورت عملی (تجربی) ریاضی و نجوم را فرا گیرد و به طور مستمر مهارتهای مورد نیاز برای یک جست و جوگر را با کفایت را کسب کند. در سالهای بعد، نشان داد که تواناییهای دیگری که البته پیچیدگی کمتری دارند، نیر دارد، از جمله قدرت مدیریت، عزم راسخ و جاهطلبی، تواناییهایی که او را به برجستهترین جست و جوگر قردن هجدهم تبدیل کرد. [همان طور که] خود وی بیان میدارد: « نه تنها قصد دارم که به دورتر از نقاطی که پای انسانها به آنها رسیده، بلکه به دورتین نقاطی که فکر میکنم برای انسان امکان رفتن به آنها وجود دارد، سفر کنم».
سفر دریایی اول به اقیانوس آرام
سفر نخست کوک (71-1768) سفری مخاطرهآمیز تخت نظر فرماندهی نیروی دریایی و جامعه سلطنتی بود. هدف اصلی در این سفر، سازماندهی مأموریتی عملی به قصد مشاهده عبور نصفالنهاری (حرکت یک سیاره یا ماه از برابر جسمی بزرگتر مثل خورشید) سیاره ونوس (ناهید) از جزیره ماهیتی بود و البته این هدف ضمیمه دستورات دیگری مبنی بر جست و جوی قاره پهناور جنوبی، Terra Australis Incognita بود که موقعیت آن توجه دریانوردان و پژوهشگران اروپایی را از قرن 16 به خود جلب کرده بود و تعجب آنان را نیز برانگیخته بود.
کوک را که در ان زمان ناو سروان (ستوان نیروی دریایی) بود گیاهشناسی به نام جوزف نبکس و ستارهشناسی به نام چارلز گرین و گروه کوچکی از دستیاران علمی و هنرمندان همراهی میکردند.
کشتی کوک، Eneavour (به معنای تلاش) یک کشتی ساخت و ؟؟؟ (شهری در کانادا) بود که مخصوص حمل زغال طراحی شده بود و شکل بیرونی دیواره آن انحنا داده شده بود و به این دلیل انتخاب شده بود ه قدرت و قابلیت ذخیرهسازی بالا داشت و کف آن تا عمق کمی از آب پایین میرفت. البته در کشتی باید تغییراتی صورت میگرفت اما نیازی به تغیر نوع آن نبود. کشتی سفرهای دوم و سوم، Resolution (به معنای عزم و اراده مستحکم) نیز همین ساختار راداشت و حتی در همان کارخانه کشتیسازی سازنده Enoleavour، ساخته شده بود. در مورد ویژگیهای این کشتی کوک مینویسد:
«به وسیلهی کشتی بود که من کشفیات خود را در آن دریاها بیش از هر کس دیگری ادامه دادم».
«... کوک بیش از 5000 مایل از سواحلی را که پیشتر ناشناخته بودند، به نقشه اضافه کرد».
کوک ابتدا به تاهیتی سفر کرد تا مشاهدات ستارهشناسی را که هدف اولیه سفرش بود، به انجام برسند، پیش از آن که به سمت جنوب تغییر مسیر دهد، جایی که در دستورالعملهایی که به او داده شده بود قید شده بود که «دلیلی وجود دارد که ممکن است خشکی یا قارهای پهناور در آن جا کشف شود». کوک پس از رسیدن به عرض جغرافیایی 40 درجهی جنوبی، بدون آن که نشانی از آن خشکی بیابد تغییر مسر داد، جایی که در آن کمی بیشتر از شش ماه صرف نقشهبرداری از مناطق آن کرد که آنها در واقع آن گونه که تصور میشد بخشی از قاره جنوبی نبودند.
از ان جا کوک Endeavour را به سمت مناطق شرقی کشف نشدهی هلند جدید (نامی که هلندیها در قرن هفدهم به استرالیا داده بودند) هدایت کرد. کوک در امتداد سواحل نیوسوث ولز و کوئنیزلند کنونی به سمت شمال حرکت کرد و در همین حال از این سواحل نقشهبرداری هم میکرد.
پس از فرار از خطرات وحشتناک منطقه Great Barrier Reef (منطقهای در شمال شرقی استرالیا و کوئنینر لند) به کنارههای شمالی استرالیا در Cape York رسید، جایی که ساحل شرقیاش را که متعلق به هیچ کس نبود(terra nullisis) تصاحب نمود.
با عبور از تنگهی Porres (تنگهای به عرض 80 مایل/ 129 کیلومتر میان جزیرهی گینه جدید و کنارههای شمالی Capy York استرالیا) به بحث برسد متصل یا منفصل بودن هلند جدید (استرالیا) و گینه جدید پایان داد. کوک تنها به وسیلهی یک کشتی توانست بیش از 500 مایل از سواحلی که پیش از آن ناشناخته بودند به نقشه بیفزاید. جوایز دوقلوی نیوزیلند، سواحل شرقی استرالیا و تنگه Porres بالاخره از میان مه ابهام بیرون آمدند.
سفر دوم به اقیانوس آرام
سفر دریایی دوم کوک (75- 1772) مکمل منطقی مکانهایی که در اولین سفر جست و جو کرده یا نکرده بود، به حساب میآمد. دوباره نیز همان هنرمندان و دانشمندان او را همراهی میکردند و برای اولین بار از کرونومترها نیز استفاده شد که یکی از آنها نسخه kendal (منطقهای در شمال غربی انگلستان) کرونومتر دریایی معروف شماره4، «جان هرسیون» بود. این ابزار عالی زمان زیادی در زیر آسیبهای احتمالی بر اثر سفرهای دریایی طولانی دوام میآورد و راه حل عملی جدید را بر مشکل تعیین طول جغرافیایی ارائه میکرد.
در این سه سال دوری، کاپیتان کوک که تازه ترفیع درجه گرفته بود به قاره فرضی جنوبی (قطب جنوب) بیش از هر کس دیگری نزدیک شد و سرزمینهای بسیاری را از نزدیک دید. تاهیتی و نیوزیلند برای بار دوم و برای بار اول جزیرهی شرقی (Easter Island) جزایر مارکس (Marquesas Island) پونکا (Ponga) و نیوهبرایو (New Hebride??)
«... در دو مأموریت دریای اولش، اجزا ضروری نقشه مدرن اقیانوس آرام جنوبی را کنار هم چیده بود».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
عنوان:
جهان آینده و
مشخصات سازمانهای پیشــــــگام
فهرست
مقدمه...............................................................................................................................................................2
بخش اول: شناخت تحولات جهانی...........................................................................................................4
بخش دوم: سازمانهای امروز و تحولات جهانی..................................................................................11
بخش سوم: تحول سازمانها در اثر تحول دنیا.....................................................................................15
نتیجهگیری..................................................................................................................................................28
منابع..............................................................................................................................................................30
مقـــدمه
فناوریهای جدید، دنیای کسب و کار را از اساس دگرگون کردهاند. این فناوریها با ایجاد رشد شتابان در توانمندترین نیروهای اقتصاد جهان؛ یعنی فضای مجازی و قدرت محاسبه، به جزء لاینفک سازمانها در تمام دنیا تبدیل شدهاند. از سوی دیگر، همین فناوریها، چالشهای شدید دیگری پیش روی تمامی سازمانها قرار دادهاند.
ما در اوایل قرن بیست و یکم و ورود به دوران نوآوریهای موج سوم، با شرایطی روبهرو خواهیم شد که تمامی ابعاد وجود انسان را عمیقا تحت تاثیر قرار میدهد. صاحبنظران بر این عقیدهاند که این دورهی گذار فناوری به طور بالقوه اساسیترین دورهی گذار در تاریخ بشر است، که جانشین دورههای کشاورزی و صنعتی میشود. به عبارت دیگر، بشر در این گذار با تغییرات بنیادیتری مواجه خواهد شد. محیط کار و زندگی خانوادگی ما در سالهای اخیر بهطور مستقیم دستخوش تغییرات اساسی شده است. همانگونه که ماهیت تیلوری سازمانها و حتی مفهوم «کار» به طور غیرقابل بازگشتی تغییر کرده است، این تغییرات نیز پیشدرآمد تغییرات بنیادیتری در آینده خواهند بود.[1]
تقریبا تمامی سازمانهایی که ما اکنون میشناسیم در بیست سال آینده وجود نخواهند داشت و یا از اساس دگرگون خواهند شد. تجزیهی سازمانها و از بینرفتن آنها به دفعات زیاد و بهطور غیر قابل پیشگویی ادامه خواهد یافت. جنون ادغام در میان سازمانهای بزرگ دیوانسالار موج دوم که نتوانند با اقتصاد موج سوم سازگاری پیدا کنند، بهصورتی بیامان ادامه مییابد. آهنگ تغییر، شتابان خواهد شد و به آشوب خواهد انجامید.[1]
بهاین ترتیب ملاحظه میشود که سازمانها برای بقای خود چارهی دیگری ندارند جز اینکه دربارهی اثر بالقوهی تحولات سریع جهانی بر دنیای کسبوکار در آینده، چارهاندیشی کنند. برای تغییر سازمانها باید ابتدا تحولات جهان را شناخت و سپس دغدغه تغییر را در سطوح مختلف سازمان بوجود آورد. شناخت تحولات جهانی و چارهاندیشی درمورد آنها در باورهای مذهبی ما مسلمانان نیز ریشه دارد؛ بهگونهای که در گفتار و سیرهی معصومین تاکیدات زیادی بر این مساله شده است. در اینجا به گفتاری از پیامبر گرامی اسلام بسنده میکنیم که میفرمایند:
«غافلترین مردم کسی است که از تحولات و دگرگونی دنیا پند نگیرد.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
کاپیتان کوک: جستجوگر دریانورد و پیشگام دریایی
کاپیتان جیمز کوک، به عنوان یک جستوجوگر دریانورد و پیشگام و کسی که از اسکوربوت پیشگیری کرد، بسیار مشهور است.
اسکوربوت، بیماری ناشی از کمبود ویتامین ث که شل شدن لثهها و خونریزی زیاد در زخمهای کوچک از علائم آن است.
سالهای نخستین
سه سفر اکتشافی کاپیتان کوک اطلاعات بیسابقهای در مورد اقیانوس آرام و مردمانی که در جزایر و سواحل آن میزیستهاند در اختیار اربابان وی قرار داد. موفقیتهای وی بیشتر از این حیث که او فرزند خانوادهای معمولی که کشاورز و اهل مارتن در شمال یورک بود، بیشتر قابل توجه بود.
«... [به گفتهی خودش] نه تنها میخواستکه به سرزمینهای دوردستی که پیش از او هیچ انسانی به آنها نرسیده بود، بلکه تا دورترین نقطهای که تصور میکرد، ممکن است انسان به آنها پا گذارد، سفر کند».
کوک اولین بار در سن 18 سالگی به دریا سفر کرد. ده سال از عمرش را در تجارت زغالسنگ در سواحل شرقی انگلستان گذراند- مکانی با تپههای زیردریای زیر دریایی خطرناک که دائما تغییر شکل و موقعیت میدهند و قسمتهای کم عمقی که در نقشه ثبت شدهاند و بندگاههایی که پهلو گرفتن در آنها دشوار است. در سال 1755 به نیروی دریایی سلطنتی پیوست و در دو سال آزمون مهارت دریانوردی و هدایت کشتیهای سلطنتی رابه موفقیت پشت سر گذاشت. در طی هفت سال جنگ- نبرد میان انگلستان و فرانسه برای به دست قدرت در آمریکای شمالی- تجربه جست و جو در آبهای آمریکای شمالی را کسب کرد و نخستین سالهای صلح پس از جنگ بین 1763 تا 1767 را صرف نقشهبردای خطوط ساحلی همیشه مهآلود نیوفاندلند (= جزیرهای در کانادا NewFoundland) کرد. در طول این سالها وی این امکان را یافت که به صورت عملی (تجربی) ریاضی و نجوم را فرا گیرد و به طور مستمر مهارتهای مورد نیاز برای یک جست و جوگر را با کفایت را کسب کند. در سالهای بعد، نشان داد که تواناییهای دیگری که البته پیچیدگی کمتری دارند، نیر دارد، از جمله قدرت مدیریت، عزم راسخ و جاهطلبی، تواناییهایی که او را به برجستهترین جست و جوگر قردن هجدهم تبدیل کرد. [همان طور که] خود وی بیان میدارد: « نه تنها قصد دارم که به دورتر از نقاطی که پای انسانها به آنها رسیده، بلکه به دورتین نقاطی که فکر میکنم برای انسان امکان رفتن به آنها وجود دارد، سفر کنم».
سفر دریایی اول به اقیانوس آرام
سفر نخست کوک (71-1768) سفری مخاطرهآمیز تخت نظر فرماندهی نیروی دریایی و جامعه سلطنتی بود. هدف اصلی در این سفر، سازماندهی مأموریتی عملی به قصد مشاهده عبور نصفالنهاری (حرکت یک سیاره یا ماه از برابر جسمی بزرگتر مثل خورشید) سیاره ونوس (ناهید) از جزیره ماهیتی بود و البته این هدف ضمیمه دستورات دیگری مبنی بر جست و جوی قاره پهناور جنوبی، Terra Australis Incognita بود که موقعیت آن توجه دریانوردان و پژوهشگران اروپایی را از قرن 16 به خود جلب کرده بود و تعجب آنان را نیز برانگیخته بود.
کوک را که در ان زمان ناو سروان (ستوان نیروی دریایی) بود گیاهشناسی به نام جوزف نبکس و ستارهشناسی به نام چارلز گرین و گروه کوچکی از دستیاران علمی و هنرمندان همراهی میکردند.
کشتی کوک، Eneavour (به معنای تلاش) یک کشتی ساخت و ؟؟؟ (شهری در کانادا) بود که مخصوص حمل زغال طراحی شده بود و شکل بیرونی دیواره آن انحنا داده شده بود و به این دلیل انتخاب شده بود ه قدرت و قابلیت ذخیرهسازی بالا داشت و کف آن تا عمق کمی از آب پایین میرفت. البته در کشتی باید تغییراتی صورت میگرفت اما نیازی به تغیر نوع آن نبود. کشتی سفرهای دوم و سوم، Resolution (به معنای عزم و اراده مستحکم) نیز همین ساختار راداشت و حتی در همان کارخانه کشتیسازی سازنده Enoleavour، ساخته شده بود. در مورد ویژگیهای این کشتی کوک مینویسد:
«به وسیلهی کشتی بود که من کشفیات خود را در آن دریاها بیش از هر کس دیگری ادامه دادم».
«... کوک بیش از 5000 مایل از سواحلی را که پیشتر ناشناخته بودند، به نقشه اضافه کرد».
کوک ابتدا به تاهیتی سفر کرد تا مشاهدات ستارهشناسی را که هدف اولیه سفرش بود، به انجام برسند، پیش از آن که به سمت جنوب تغییر مسیر دهد، جایی که در دستورالعملهایی که به او داده شده بود قید شده بود که «دلیلی وجود دارد که ممکن است خشکی یا قارهای پهناور در آن جا کشف شود». کوک پس از رسیدن به عرض جغرافیایی 40 درجهی جنوبی، بدون آن که نشانی از آن خشکی بیابد تغییر مسر داد، جایی که در آن کمی بیشتر از شش ماه صرف نقشهبرداری از مناطق آن کرد که آنها در واقع آن گونه که تصور میشد بخشی از قاره جنوبی نبودند.
از ان جا کوک Endeavour را به سمت مناطق شرقی کشف نشدهی هلند جدید (نامی که هلندیها در قرن هفدهم به استرالیا داده بودند) هدایت کرد. کوک در امتداد سواحل نیوسوث ولز و کوئنیزلند کنونی به سمت شمال حرکت کرد و در همین حال از این سواحل نقشهبرداری هم میکرد.
پس از فرار از خطرات وحشتناک منطقه Great Barrier Reef (منطقهای در شمال شرقی استرالیا و کوئنینر لند) به کنارههای شمالی استرالیا در Cape York رسید، جایی که ساحل شرقیاش را که متعلق به هیچ کس نبود(terra nullisis) تصاحب نمود.
با عبور از تنگهی Porres (تنگهای به عرض 80 مایل/ 129 کیلومتر میان جزیرهی گینه جدید و کنارههای شمالی Capy York استرالیا) به بحث برسد متصل یا منفصل بودن هلند جدید (استرالیا) و گینه جدید پایان داد. کوک تنها به وسیلهی یک کشتی توانست بیش از 500 مایل از سواحلی که پیش از آن ناشناخته بودند به نقشه بیفزاید. جوایز دوقلوی نیوزیلند، سواحل شرقی استرالیا و تنگه Porres بالاخره از میان مه ابهام بیرون آمدند.
سفر دوم به اقیانوس آرام
سفر دریایی دوم کوک (75- 1772) مکمل منطقی مکانهایی که در اولین سفر جست و جو کرده یا نکرده بود، به حساب میآمد. دوباره نیز همان هنرمندان و دانشمندان او را همراهی میکردند و برای اولین بار از کرونومترها نیز استفاده شد که یکی از آنها نسخه kendal (منطقهای در شمال غربی انگلستان) کرونومتر دریایی معروف شماره4، «جان هرسیون» بود. این ابزار عالی زمان زیادی در زیر آسیبهای احتمالی بر اثر سفرهای دریایی طولانی دوام میآورد و راه حل عملی جدید را بر مشکل تعیین طول جغرافیایی ارائه میکرد.
در این سه سال دوری، کاپیتان کوک که تازه ترفیع درجه گرفته بود به قاره فرضی جنوبی (قطب جنوب) بیش از هر کس دیگری نزدیک شد و سرزمینهای بسیاری را از نزدیک دید. تاهیتی و نیوزیلند برای بار دوم و برای بار اول جزیرهی شرقی (Easter Island) جزایر مارکس (Marquesas Island) پونکا (Ponga) و نیوهبرایو (New Hebride??)
«... در دو مأموریت دریای اولش، اجزا ضروری نقشه مدرن اقیانوس آرام جنوبی را کنار هم چیده بود».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
کاپیتان کوک: جستجوگر دریانورد و پیشگام دریایی
کاپیتان جیمز کوک، به عنوان یک جستوجوگر دریانورد و پیشگام و کسی که از اسکوربوت پیشگیری کرد، بسیار مشهور است.
اسکوربوت، بیماری ناشی از کمبود ویتامین ث که شل شدن لثهها و خونریزی زیاد در زخمهای کوچک از علائم آن است.
سالهای نخستین
سه سفر اکتشافی کاپیتان کوک اطلاعات بیسابقهای در مورد اقیانوس آرام و مردمانی که در جزایر و سواحل آن میزیستهاند در اختیار اربابان وی قرار داد. موفقیتهای وی بیشتر از این حیث که او فرزند خانوادهای معمولی که کشاورز و اهل مارتن در شمال یورک بود، بیشتر قابل توجه بود.
«... [به گفتهی خودش] نه تنها میخواستکه به سرزمینهای دوردستی که پیش از او هیچ انسانی به آنها نرسیده بود، بلکه تا دورترین نقطهای که تصور میکرد، ممکن است انسان به آنها پا گذارد، سفر کند».
کوک اولین بار در سن 18 سالگی به دریا سفر کرد. ده سال از عمرش را در تجارت زغالسنگ در سواحل شرقی انگلستان گذراند- مکانی با تپههای زیردریای زیر دریایی خطرناک که دائما تغییر شکل و موقعیت میدهند و قسمتهای کم عمقی که در نقشه ثبت شدهاند و بندگاههایی که پهلو گرفتن در آنها دشوار است. در سال 1755 به نیروی دریایی سلطنتی پیوست و در دو سال آزمون مهارت دریانوردی و هدایت کشتیهای سلطنتی رابه موفقیت پشت سر گذاشت. در طی هفت سال جنگ- نبرد میان انگلستان و فرانسه برای به دست قدرت در آمریکای شمالی- تجربه جست و جو در آبهای آمریکای شمالی را کسب کرد و نخستین سالهای صلح پس از جنگ بین 1763 تا 1767 را صرف نقشهبردای خطوط ساحلی همیشه مهآلود نیوفاندلند (= جزیرهای در کانادا NewFoundland) کرد. در طول این سالها وی این امکان را یافت که به صورت عملی (تجربی) ریاضی و نجوم را فرا گیرد و به طور مستمر مهارتهای مورد نیاز برای یک جست و جوگر را با کفایت را کسب کند. در سالهای بعد، نشان داد که تواناییهای دیگری که البته پیچیدگی کمتری دارند، نیر دارد، از جمله قدرت مدیریت، عزم راسخ و جاهطلبی، تواناییهایی که او را به برجستهترین جست و جوگر قردن هجدهم تبدیل کرد. [همان طور که] خود وی بیان میدارد: « نه تنها قصد دارم که به دورتر از نقاطی که پای انسانها به آنها رسیده، بلکه به دورتین نقاطی که فکر میکنم برای انسان امکان رفتن به آنها وجود دارد، سفر کنم».
سفر دریایی اول به اقیانوس آرام
سفر نخست کوک (71-1768) سفری مخاطرهآمیز تخت نظر فرماندهی نیروی دریایی و جامعه سلطنتی بود. هدف اصلی در این سفر، سازماندهی مأموریتی عملی به قصد مشاهده عبور نصفالنهاری (حرکت یک سیاره یا ماه از برابر جسمی بزرگتر مثل خورشید) سیاره ونوس (ناهید) از جزیره ماهیتی بود و البته این هدف ضمیمه دستورات دیگری مبنی بر جست و جوی قاره پهناور جنوبی، Terra Australis Incognita بود که موقعیت آن توجه دریانوردان و پژوهشگران اروپایی را از قرن 16 به خود جلب کرده بود و تعجب آنان را نیز برانگیخته بود.
کوک را که در ان زمان ناو سروان (ستوان نیروی دریایی) بود گیاهشناسی به نام جوزف نبکس و ستارهشناسی به نام چارلز گرین و گروه کوچکی از دستیاران علمی و هنرمندان همراهی میکردند.
کشتی کوک، Eneavour (به معنای تلاش) یک کشتی ساخت و ؟؟؟ (شهری در کانادا) بود که مخصوص حمل زغال طراحی شده بود و شکل بیرونی دیواره آن انحنا داده شده بود و به این دلیل انتخاب شده بود ه قدرت و قابلیت ذخیرهسازی بالا داشت و کف آن تا عمق کمی از آب پایین میرفت. البته در کشتی باید تغییراتی صورت میگرفت اما نیازی به تغیر نوع آن نبود. کشتی سفرهای دوم و سوم، Resolution (به معنای عزم و اراده مستحکم) نیز همین ساختار راداشت و حتی در همان کارخانه کشتیسازی سازنده Enoleavour، ساخته شده بود. در مورد ویژگیهای این کشتی کوک مینویسد:
«به وسیلهی کشتی بود که من کشفیات خود را در آن دریاها بیش از هر کس دیگری ادامه دادم».
«... کوک بیش از 5000 مایل از سواحلی را که پیشتر ناشناخته بودند، به نقشه اضافه کرد».
کوک ابتدا به تاهیتی سفر کرد تا مشاهدات ستارهشناسی را که هدف اولیه سفرش بود، به انجام برسند، پیش از آن که به سمت جنوب تغییر مسیر دهد، جایی که در دستورالعملهایی که به او داده شده بود قید شده بود که «دلیلی وجود دارد که ممکن است خشکی یا قارهای پهناور در آن جا کشف شود». کوک پس از رسیدن به عرض جغرافیایی 40 درجهی جنوبی، بدون آن که نشانی از آن خشکی بیابد تغییر مسر داد، جایی که در آن کمی بیشتر از شش ماه صرف نقشهبرداری از مناطق آن کرد که آنها در واقع آن گونه که تصور میشد بخشی از قاره جنوبی نبودند.
از ان جا کوک Endeavour را به سمت مناطق شرقی کشف نشدهی هلند جدید (نامی که هلندیها در قرن هفدهم به استرالیا داده بودند) هدایت کرد. کوک در امتداد سواحل نیوسوث ولز و کوئنیزلند کنونی به سمت شمال حرکت کرد و در همین حال از این سواحل نقشهبرداری هم میکرد.
پس از فرار از خطرات وحشتناک منطقه Great Barrier Reef (منطقهای در شمال شرقی استرالیا و کوئنینر لند) به کنارههای شمالی استرالیا در Cape York رسید، جایی که ساحل شرقیاش را که متعلق به هیچ کس نبود(terra nullisis) تصاحب نمود.
با عبور از تنگهی Porres (تنگهای به عرض 80 مایل/ 129 کیلومتر میان جزیرهی گینه جدید و کنارههای شمالی Capy York استرالیا) به بحث برسد متصل یا منفصل بودن هلند جدید (استرالیا) و گینه جدید پایان داد. کوک تنها به وسیلهی یک کشتی توانست بیش از 500 مایل از سواحلی که پیش از آن ناشناخته بودند به نقشه بیفزاید. جوایز دوقلوی نیوزیلند، سواحل شرقی استرالیا و تنگه Porres بالاخره از میان مه ابهام بیرون آمدند.
سفر دوم به اقیانوس آرام
سفر دریایی دوم کوک (75- 1772) مکمل منطقی مکانهایی که در اولین سفر جست و جو کرده یا نکرده بود، به حساب میآمد. دوباره نیز همان هنرمندان و دانشمندان او را همراهی میکردند و برای اولین بار از کرونومترها نیز استفاده شد که یکی از آنها نسخه kendal (منطقهای در شمال غربی انگلستان) کرونومتر دریایی معروف شماره4، «جان هرسیون» بود. این ابزار عالی زمان زیادی در زیر آسیبهای احتمالی بر اثر سفرهای دریایی طولانی دوام میآورد و راه حل عملی جدید را بر مشکل تعیین طول جغرافیایی ارائه میکرد.
در این سه سال دوری، کاپیتان کوک که تازه ترفیع درجه گرفته بود به قاره فرضی جنوبی (قطب جنوب) بیش از هر کس دیگری نزدیک شد و سرزمینهای بسیاری را از نزدیک دید. تاهیتی و نیوزیلند برای بار دوم و برای بار اول جزیرهی شرقی (Easter Island) جزایر مارکس (Marquesas Island) پونکا (Ponga) و نیوهبرایو (New Hebride??)
«... در دو مأموریت دریای اولش، اجزا ضروری نقشه مدرن اقیانوس آرام جنوبی را کنار هم چیده بود».