لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیامبر و نهج البلاغه:
پیامبر (ص) از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنیا با گوشه ی چشم نگریست، دو پهلویش ازتمام مردم فرورفته تر، و شکمش از همه خالی تر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چیزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار نگاشت و چیزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز می دانست، شایسته نیست که چیزی را خداوند و پیامبرش دشمن می دارند ما آن را دوست بداریم و یا آن چه را خدا و پیامبرش کوچک بشمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنیمان با خدا و پیامبر کافی است که آن چه خدا و پیامبرش کوچک شمرده اند، بزرگ بدانیم و به دنبال آن برویم و از خدا و پیامبر سرپیچی کنیم، همانا پیامبر بر روی زمین می نشست و غذا میخورد و چون برده، ساده بود و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را پشت سر خویش سوار می کرد، پردهای بر خانهی او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود: این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم بر آن می افتد به یاد دنیا و زینت های آن می افتم. پیامبر (ص) با دل از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشه کن کرد. همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند و از آن لباس زیبای تهیه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود خواند و امید ماندن در دنیا را نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جان خویش بیرون کرد و دل از دنیا بر کند و چشم از دنیا پوشاند و چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او به زبان آورده شود، در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنمایی کند، زیرا پیامبر (ص) با نزدیکان خود گرسنه به سر می برد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیدهی او دور ماند. پس تفکر کنندهای باید با عقل خویش به درستی اندیشه کند که: آیا خدا محمد (ص) را به داشتن این صفتها اکرام فرمود یا او را خوار کرد؟ اگر بگوید خوار کرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است و اگر بگوید: اکرام کرد پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و از نزدیک ترین مردم به خویش دور نگه داشت. پس پیروی کننده باید از پیامبر (ص) پیروی کند. و به دنبال او راه رود و قدم به جای قدم او بگذارد، و گر نه از هلاکت ایمن نباشد که همانا خداوند، محمد (ص) را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد، او با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخ های مجلل نساخت تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت. وه! چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر (ص) به ما نهاده و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده، رهبر پیشتازی که باید او را پیروی کنیم و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم.
فلسفهی بعثت پیامبر خاتم از زبان نهج البلاغه:
بار خدایا! گرامیترین درودها و افزون ترین برکات خود را بر محمد (ص) بنده و فرستادهات اختصاص ده، که خاتم پیامبران گذشته و گشایندهی درهای بسته و آشکار کننده حق با برهان است.
آنگاه که در عصر جاهلیتها بیشتر مردم حق و خدا را نادیده میگرفتند و خداوند عظیم را نادیده گرفته و او را نشناختند و به خدایان دروغین روی آوردند و شیطان مردم را از معرفت و شناخت خدا بازداشت و از پرستش او جدا کرد، خداوند پیامبران خود را مبعوث کرد، و هر چند گاه، متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد و نعمتهای فراوانش را به زمین نازل کرد و به وسیلهی پیامبران و با ابلاغ احکام الهی، حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندیهای پنهان شدهی عقلها را آشکار سازند و نشانههای قدرت خدا را معرفی کنند، پیامبرانی که با اندک بودن و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در انجام وظیفهی خود کوتاهی نکردند. بعضی از پیامبران، بشارت ظهور پیامبر آینده را دادند و برخی دیگر پیامبران گذشته معرفی کردند. بدین گونه قرن ها پدید آمد و روزگاران سپری شد، پدران رفتند و فرزندان جای آنها را گرفتند. تا این که خدای سبحان، برای وفای به وعدهی خود، و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد (ص) را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همهی پیامبران پیمان، پذیرش نبوت او را سزاوار بود و نشانههای او شهرت داشت و تولدش بر همه مبارک بود. در روزگاری که مردم در روزی زمین دارای مذاهب پراکنده، خواستههای گوناگون و روشهای متفاوت بودند، عدهای خدا را به پدیدهها تشبیه کرده و گروهی نامهای ارزشمند خدا را انکار و به بتها نسبت میدادند، و برخی به غیر خدا اشاره میکردند. پس خدای سبحان، مردم را به وسیله ی محمد (ص) از گمراهی نجات داد و هدایت کرد و از جهالت رهایی بخشید. پس دیدار خود را برای پیامبر (ص) برگزید، و آن چه نزد خود داشت برای او پسندید و او را با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیامبر و نهج البلاغه:
پیامبر (ص) از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنیا با گوشه ی چشم نگریست، دو پهلویش ازتمام مردم فرورفته تر، و شکمش از همه خالی تر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چیزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار نگاشت و چیزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز می دانست، شایسته نیست که چیزی را خداوند و پیامبرش دشمن می دارند ما آن را دوست بداریم و یا آن چه را خدا و پیامبرش کوچک بشمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنیمان با خدا و پیامبر کافی است که آن چه خدا و پیامبرش کوچک شمرده اند، بزرگ بدانیم و به دنبال آن برویم و از خدا و پیامبر سرپیچی کنیم، همانا پیامبر بر روی زمین می نشست و غذا میخورد و چون برده، ساده بود و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را پشت سر خویش سوار می کرد، پردهای بر خانهی او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود: این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم بر آن می افتد به یاد دنیا و زینت های آن می افتم. پیامبر (ص) با دل از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشه کن کرد. همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند و از آن لباس زیبای تهیه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود خواند و امید ماندن در دنیا را نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جان خویش بیرون کرد و دل از دنیا بر کند و چشم از دنیا پوشاند و چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او به زبان آورده شود، در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنمایی کند، زیرا پیامبر (ص) با نزدیکان خود گرسنه به سر می برد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیدهی او دور ماند. پس تفکر کنندهای باید با عقل خویش به درستی اندیشه کند که: آیا خدا محمد (ص) را به داشتن این صفتها اکرام فرمود یا او را خوار کرد؟ اگر بگوید خوار کرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است و اگر بگوید: اکرام کرد پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و از نزدیک ترین مردم به خویش دور نگه داشت. پس پیروی کننده باید از پیامبر (ص) پیروی کند. و به دنبال او راه رود و قدم به جای قدم او بگذارد، و گر نه از هلاکت ایمن نباشد که همانا خداوند، محمد (ص) را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد، او با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخ های مجلل نساخت تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت. وه! چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر (ص) به ما نهاده و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده، رهبر پیشتازی که باید او را پیروی کنیم و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم.
فلسفهی بعثت پیامبر خاتم از زبان نهج البلاغه:
بار خدایا! گرامیترین درودها و افزون ترین برکات خود را بر محمد (ص) بنده و فرستادهات اختصاص ده، که خاتم پیامبران گذشته و گشایندهی درهای بسته و آشکار کننده حق با برهان است.
آنگاه که در عصر جاهلیتها بیشتر مردم حق و خدا را نادیده میگرفتند و خداوند عظیم را نادیده گرفته و او را نشناختند و به خدایان دروغین روی آوردند و شیطان مردم را از معرفت و شناخت خدا بازداشت و از پرستش او جدا کرد، خداوند پیامبران خود را مبعوث کرد، و هر چند گاه، متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد و نعمتهای فراوانش را به زمین نازل کرد و به وسیلهی پیامبران و با ابلاغ احکام الهی، حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندیهای پنهان شدهی عقلها را آشکار سازند و نشانههای قدرت خدا را معرفی کنند، پیامبرانی که با اندک بودن و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در انجام وظیفهی خود کوتاهی نکردند. بعضی از پیامبران، بشارت ظهور پیامبر آینده را دادند و برخی دیگر پیامبران گذشته معرفی کردند. بدین گونه قرن ها پدید آمد و روزگاران سپری شد، پدران رفتند و فرزندان جای آنها را گرفتند. تا این که خدای سبحان، برای وفای به وعدهی خود، و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد (ص) را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همهی پیامبران پیمان، پذیرش نبوت او را سزاوار بود و نشانههای او شهرت داشت و تولدش بر همه مبارک بود. در روزگاری که مردم در روزی زمین دارای مذاهب پراکنده، خواستههای گوناگون و روشهای متفاوت بودند، عدهای خدا را به پدیدهها تشبیه کرده و گروهی نامهای ارزشمند خدا را انکار و به بتها نسبت میدادند، و برخی به غیر خدا اشاره میکردند. پس خدای سبحان، مردم را به وسیله ی محمد (ص) از گمراهی نجات داد و هدایت کرد و از جهالت رهایی بخشید. پس دیدار خود را برای پیامبر (ص) برگزید، و آن چه نزد خود داشت برای او پسندید و او را با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیامبر و نهج البلاغه:
پیامبر (ص) از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنیا با گوشه ی چشم نگریست، دو پهلویش ازتمام مردم فرورفته تر، و شکمش از همه خالی تر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چیزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار نگاشت و چیزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز می دانست، شایسته نیست که چیزی را خداوند و پیامبرش دشمن می دارند ما آن را دوست بداریم و یا آن چه را خدا و پیامبرش کوچک بشمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنیمان با خدا و پیامبر کافی است که آن چه خدا و پیامبرش کوچک شمرده اند، بزرگ بدانیم و به دنبال آن برویم و از خدا و پیامبر سرپیچی کنیم، همانا پیامبر بر روی زمین می نشست و غذا میخورد و چون برده، ساده بود و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را پشت سر خویش سوار می کرد، پردهای بر خانهی او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود: این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم بر آن می افتد به یاد دنیا و زینت های آن می افتم. پیامبر (ص) با دل از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشه کن کرد. همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند و از آن لباس زیبای تهیه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود خواند و امید ماندن در دنیا را نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جان خویش بیرون کرد و دل از دنیا بر کند و چشم از دنیا پوشاند و چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او به زبان آورده شود، در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنمایی کند، زیرا پیامبر (ص) با نزدیکان خود گرسنه به سر می برد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیدهی او دور ماند. پس تفکر کنندهای باید با عقل خویش به درستی اندیشه کند که: آیا خدا محمد (ص) را به داشتن این صفتها اکرام فرمود یا او را خوار کرد؟ اگر بگوید خوار کرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است و اگر بگوید: اکرام کرد پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و از نزدیک ترین مردم به خویش دور نگه داشت. پس پیروی کننده باید از پیامبر (ص) پیروی کند. و به دنبال او راه رود و قدم به جای قدم او بگذارد، و گر نه از هلاکت ایمن نباشد که همانا خداوند، محمد (ص) را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد، او با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخ های مجلل نساخت تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت. وه! چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر (ص) به ما نهاده و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده، رهبر پیشتازی که باید او را پیروی کنیم و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم.
فلسفهی بعثت پیامبر خاتم از زبان نهج البلاغه:
بار خدایا! گرامیترین درودها و افزون ترین برکات خود را بر محمد (ص) بنده و فرستادهات اختصاص ده، که خاتم پیامبران گذشته و گشایندهی درهای بسته و آشکار کننده حق با برهان است.
آنگاه که در عصر جاهلیتها بیشتر مردم حق و خدا را نادیده میگرفتند و خداوند عظیم را نادیده گرفته و او را نشناختند و به خدایان دروغین روی آوردند و شیطان مردم را از معرفت و شناخت خدا بازداشت و از پرستش او جدا کرد، خداوند پیامبران خود را مبعوث کرد، و هر چند گاه، متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد و نعمتهای فراوانش را به زمین نازل کرد و به وسیلهی پیامبران و با ابلاغ احکام الهی، حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندیهای پنهان شدهی عقلها را آشکار سازند و نشانههای قدرت خدا را معرفی کنند، پیامبرانی که با اندک بودن و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در انجام وظیفهی خود کوتاهی نکردند. بعضی از پیامبران، بشارت ظهور پیامبر آینده را دادند و برخی دیگر پیامبران گذشته معرفی کردند. بدین گونه قرن ها پدید آمد و روزگاران سپری شد، پدران رفتند و فرزندان جای آنها را گرفتند. تا این که خدای سبحان، برای وفای به وعدهی خود، و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد (ص) را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همهی پیامبران پیمان، پذیرش نبوت او را سزاوار بود و نشانههای او شهرت داشت و تولدش بر همه مبارک بود. در روزگاری که مردم در روزی زمین دارای مذاهب پراکنده، خواستههای گوناگون و روشهای متفاوت بودند، عدهای خدا را به پدیدهها تشبیه کرده و گروهی نامهای ارزشمند خدا را انکار و به بتها نسبت میدادند، و برخی به غیر خدا اشاره میکردند. پس خدای سبحان، مردم را به وسیله ی محمد (ص) از گمراهی نجات داد و هدایت کرد و از جهالت رهایی بخشید. پس دیدار خود را برای پیامبر (ص) برگزید، و آن چه نزد خود داشت برای او پسندید و او را با