لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 34 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
(پدر جان !چرا چیزی را که نمی شود و نمی بیند و از تو چیزی را دور نمی کند می پرستی ؟)
حضرت ابراهیم (ع)پس از انکه ازر را در برابر این حقیقت عقلی قرار می دهد ، به او خبر می دهد که به پیامبرش مبعوث شده است و از وی میخواهد که دعوتش را بپذیرد تا به راه راست که راه حق ، عدل ف خیر و رستگاری است ، هدایت شود :
(ای پدر ! براستی مرا دانشی دادند که به تو نداده اند پس ، از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم .)
سپس وی را از عبادت بتها نهی می کند و به او می فهماند که بت پرستی همان شیطان پرستی است و چنین عبادتی باطل و مردود است :
(پدر جان !شیطان را مپرست که شیطان خدای رحمان را نافرمان بود .)
انگاه او را از زیان این عبادت بر حذر می دارد و متذکر می شود که این عبادت منجر به عذابی دردناک می شود و پیروی از شیطان را در بر دارد :
(پدر جان ! می ترسم از جانب خدای رحمان عذابی به تو رسد و تو یار شیطان باشی .)
حضرت ابراهیم (ع ) با صداقت پیامبرانه ، راه خیر و حقیقت را برای ازر اشکار ساخت و به نشان داد که بت پرستی پیروی از شیطان است و انسان را به گمراهی می کشاند و به عذاب دچار می کند . مگر انسان عاقل مخلوقی را می پرستد؟ و اگر آن مخلوق (شیطان) خودش خدا را نافرمانی کرده باشد چه ؟ آیا به راستی استحقاق عذاب را نخواهد داشت ؟
خداوند انسان را عاقل ، متفکر ، بینا و با بصیرت افریده است ، لذا او باید حق را از باطل تشخیص دهد و از عذاب خدا بترسد. عذاب الهی هنگامی بیشتر خواهد شد که کسی را به راه حق دعوت کنند ، اما او نپذیرد و گمراهی را بر هدایت ترجیح دهد و ولایت شیطان را بر ولایت خداوند رحمان برتری نهد .
ابراهیم (ع) با چنین منطق روشن و اشکاری ازر را به حق دعوت کرد ، اما او به دعوت حق توجهی نکرد ، بلکه باورهای پدران و نیاکان خود را ترجیح داد و با عصبانیت به ابراهیم (ع) پرخاش کرد و وی را از توهین به بتها بر حذر داشت و تهدید کرد که او را از خود خواهد راند و سنگسارش خواهد کرد :
(ای ابراهیم ! ایا تو از خدایان من متنفری ؟ اگر باز نایستی تو را سنگسار خواهم کرد و برو برای مدتی طولانی از من دور شو .)
ابراهیم (ع) با برخورداری از اخلاق پیامبرانه ، باید نسبت به ازرنیکوکار باشد ،لذا در مقابل اصرار بر کفر و گمراهی او چاره ای نیافت ، جز اینکه از خداوند برای او سلامت و امرزش طلب کند ، شاید خداوندی وی را هدایت نماید :
(درود بر تو باد ! به زودی از پروردگارم برای تو امرزش می خواهم ، زیرا او همواره نسبت به من مهربان است .)
اینجاست که ویژگیهای زیبای مومن و تفاوت ان با ویژیگیهای کافر اشکار می شود .
ابراهیم (ع ) مومنی است که ازر را به ایمان دعوت می کند تا در پناه ان قرار گیرد و به راه راست هدایت یابد و سعادت دنیا و اخرت را نصیب خود کند .
ازر نیز کافر است ،زیرا ایمان به خدا را نمی پذیرد و بت پرستی را بر ان ترجیح می دهد و ابراهیم را ب قتل و سنگسار شدن و اخراج از خانه تهدی می کند .
بلی ، کار ارز به تهدید کشید ، اما تهدید چه کسی ؟ تهدید کسی که به طور طبیعی باید او را خیلی دوست داشته باشد .
این برخورد برای تمام نسلهای درسی اموختنی است ،یکی می خواهد به شما اسیب برساند ،اما شما رفتاری کاملا متفاوت با او داری . ارزوی سلامت او را داری و برایش از خداوند امن و امان طلب می کنی
تا از هر گزندی در امان بماند و بالاتر اینکه حقیقتا امرزش او را از خداوند خواستار می شوی ، ان هم امرزشی که نجات از عذاب اخرت را در پی دارد !ایا صحنه ای زیباتر از این هم پیدا می شود ؟ این تاثیر ایمان بر رفتار انسان و ان هم تاثیر کفر بر رفتار اوست. بازتاب ایمان همیشهخیر و بازتاب کفر همیشه شر است .این تنها موردی نیست که قران کریم برای ایندگان بیان می کند ، بلکه بسیاری از قصص قران نمونه هایی از ان ارائه می شود . یک نمونه ان داستان نوح (ع ) و پسرش است که در ان پدر مومن و پسر کافر است .
نمونه دیگر داستان حضرت ابراهیم (ع ) است که قضیه بر عکس می شود ، یعنی ازر کافر و ابراهیم (ع ) مومن است .
در این دو نمونه هدف واحدی دنبال می شود و ان تاکید این امر است که اساس حاکم بر روابط مردم باید همان چیزی باشد که خداوند متعال مقرر فرموده است ، یعنی اعتقادات دینی و نه پیوندهای خویشاوندی و عاطفی . درست است که روابط عاطفی میان مردم اثار مهمی بر جای می گذارد ، اما این اثار در مقابل پیوندهایی عقیدتی ،حاشیه ای و جزیی است . هر چه مردم از وحدت عقیده دور باشند ،بیشتر با هم بیگانه می شوند و روابط میان انها گسسته تر می شود . از انجا که ابراهیم و ازر از نظر اعتقادی با هم بیگانه بودند و نوح و پسرش نیز چنین بوده اند ،در روابط زندگی از هم دور شدند و روابطی که باید میان پدر و فرزند باشد ،میا انها وجود نداشت . هرچه انانها از یکدیگر بیشتر دور شوند روابط بشری نیز با مشکلاتبیشتری روبه رو می شود