لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
شبکه پخش هنر
عرضه کننده محصولات فرهنگی
موضوع تحقیق :
مشخصات طرح :
عنوان : شبکه پخش هنر
نام موسس : جواد طیبی مقدم
تاریخ تاسیس : 15/6/1380
شماره ثبت : 644275
ماموریت :
1 ـ تاسیس موسسه پخش و عرضه محصولات فرهنگی
2 ـ آموزش مباحث علمی ، تربیتی ، و مذهبی
3 ـ دسترسی به اهداف اجتماعی
4 ـ تامین درآمد
5 ـ ایجاد اشتغال
6 ـ ایجاد امنیت روانی
فهرست محتوا :
تهیه پخش محصولات فرهنگی، آموزشی ، کمک درسی ، تفریحی ، انواع اجناس خام مورد نیاز مصرف کننده کارت اینترنت پر سرعت ، مجموعه آثار بزرگان ، و …
تعریف و توصیف کسب و کار :
در سنین مختلف نیازهای فرهنگی محسوس بوده و به دنبال کوتاهترین ، مناسبترین و بهترین راه برای دریافت محصولات مورد نیاز خود فرد باشند با توجه به کمبود زمان و نبودن مرجع کامل و مشخص یا عدم اطلاع افراد از چگونگی دستیابی به محصولات مورد نیاز وجود شبکه پخش منسجم و به روز کاملاً مشخص و ملموس می باشد .
شبکه پخش هنر با توجه به نیازهای جامعه به نیازهای جامعه در طی سال و با توجه به مناسبتهای مختلف سعی می کند تا با تهیه و پخش محصولات فرهنگی و اقلام مکمل متناسب با گروههای سنی کودک و نوجوان ، میانسال ( زن و مرد ) و … در حد توان نیازهای جامعه را بر آورده سازد .
محصولات یا خدمات :
کتاب فیلم ، VHS ,VDC وسایل کمک آموزشی ، کارت اینترنت و ….
اجناس خام (نوار ویدئو ، کاست ، سی دی خام ، فیلم عکاسی و ….
محل :
نمایشگاه و فروشگاه عرضه محصولات در مجاورت مکان تفریحی توریستی ( پارک )
نمایشگاه در یک طبقه به طول 6 متر و عرض 8 متر مربع ، سالن اداری همراه با چهار اتاق 4×3 جهت مدیریت ، سرپرست فروش ، هماهنگ کننده ، حسابدار، مامور توزیع و ویزیت ، نگهبان ، انباردار ( انبار بصورت مجازی در مجاورت فروشگاه و بصورت حقیقی در طبقه پایین حدود اً به اندازه فروشگاه می باشد .)
مشخصات مجری و همکاران
سمت
نام و نام خانوادگی
مدارک تحصیلی
تجارب کاری
نوع همکاری
مدیر
جواد طیبی مقدم
کارشناس مدیریت بازرگانی
3 سال
تمام وقت
سرپرست فروش
رضا شیخیان
کاردانی مدیریت بازرگانی
2 سال
تمام وقت
هماهنگ کننده
علی بخارایی
کاردانی کامپیوتر
2 سال
تمام وقت
حسابدار
سعید غفورنیا
کارشناس حسابداری
3 سال
تمام وقت
انباردار
محمد صبوری
دیپلم حسابداری
2 سال
تمام وقت
مامور ویزیت و توزیع
حمید ابراهیمی
دیپلم تجربی
1 سال
تمام وقت
نگهبان
مهدی کریمی
دیپلم انسانی
1 سال
تمام وقت
برنامه زمانبندی اجرای طرح
اجرای طرح در طول سال و با توجه به ماههای شمسی و قمری و به ویژه مناسبتهای موجود هر ماه می باشد
ماههـــــــای سال
مراحل اجرای کار
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
کمک درسی
×
×
×
×
×
آموزشی
×
×
تفریحی
×
×
×
×
×
اجناس خام
×
×
×
×
×
×
×
تحلیل استراتژی بازار
استفاده از تحقیقات کتابخانه ای بهمراه تحقیقات میدانی مکمل در راستای استراتژی بازار محور بجای محصول محور
شناسایی موارد مورد نیاز فرهنگی در سنین مختلف از جمله :
مسائل آموزشی : شامل آموزش مشاغل ، هنرهای دستی ، کمک درسی و …
به تفکیک سنین مختلف : کودک ، نوجوان ، جوان ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
ویترای یا هنر نقاشی بر روی شیشه
تزئین ظروف شیشهای با رنگ و نقاشی هنری است که قرنها در میان ملل مختلف محبوبیت داشته است و آثار متعدد و متنوعی از این هنر را میتوان در موزههای نقاط مختلف جهان یافت. گذشته از ظروف شیشهای شکیل با نقاشیهای حرفهای و یا کنده کاریهای پیچیده و ظریف که از گذشتههای دور تا حال توسط هنرمندان چیره دست در این رشته آفریده شده گاه ایجاد طرحها و حتی خطوط ساده رنگی نیز میتوانند ظروف شیشهای بسیار ساده را به ظروفی زیبا و چشمگیر تبدیل کنند. آراستن بطریها، لیوانها و ظروف شیشهای و همچنین آینههای کوچک و بزرگ با نقاشیهای ساده کاری بسیار ساده است که با یادگیری چند تکنیک ساده میتوانید ظرف چند ساعت در منزل انجام دهید. برای نقاشی روی شیشه که آن را ویترای نیز مینامیم، نیاز به وسایل متعدد و خاص نیست بلکه با مقداری رنگ مخصوص ویترای یا کار بر روی شیشه و وسایل متداولی مانند قلم مو و اسفنج میتوانید ظروف شیشهای بسیار معمولی و حتی کم ارزش مثل بطریها و شیشههای محتوی سس، مربا و آبلیمو را به ظروف زینتی و منحصر به فردی تبدیل کنید. برای انتخاب ظرف مناسب در ابتدا ظروف کم قیمتی را جست وجو کنید که از شکل خاص و ویژهای برخوردارند. برای یافتن چنین ظرفی این بار که برای خرید مایحتاج منزل به سوپرمارکت میروید، به شکل ظاهری ظرف انواع مربا، ترشی، سس، آبلیمو، سرکه، روغن و خلاصه هر آنچه در لیست خرید شما وجود دارد، توجه کنید و ظروفی را که برای آراستن با رنگ و نقاشی مناسب ترند انتخاب نمایید. پس از خالی کردن ظرف آن را خوب بشویید. برای پاک کردن سطح شیشه از هرگونه چربی میتوانید با یک قطعه پنبه آغشته به تربانتین آن را تمیز کنید. اگر برچسب روی شیشه به راحتی جدا نمیشود، آن را با آب داغ خیس کنید و پس از برداشتن کاغذ برای پاک کردن باقی مانده اثر چسب از روی شیشه از یک پنبه آغشته به آستون استفاده کنید. برای نقاشی بر روی شیشه رنگهای مخصوص شیشه در بازار موجود است. این رنگها را میتوان به سه گروه تقسیم کرد. گروه اول رنگهای محلول در آب هستند. این رنگها نیازی به حرارت دیدن در کوره ندارند. این رنگها به ویژه برای نقاشی بر روی وسایلی مانند آینه که نیاز به شستوشو ندارند، مناسبتر هستند. رنگهای محلول در آب همچنین برای بچهها ایدهآل هستند. با این رنگها کودکان شما میتوانند بدون نگرانی از این رنگها برای نقاشی روی وسایل شیشهای استفاده کنند.
گروه دوم رنگهای مخصوص شیشه هستند که باید در کوره حرارت ببینند. این رنگها باید حدود ۳۰ دقیقه در دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد پخته شوند و پس از پخت ثابت شده و قابل شست وشو خواهند بود.
رنگهای گروه سوم رنگهای محلول در تینر هستند که اغلب شفاف بوده و بدون حرارت دیدن در کوره نیز میتوان ظروف رنگ آمیزی شده با آنها را با دقت و احتیاط شست. علاوه بر رنگ از خمیر ویترای نیز میتوان برای ایجاد طرحهای خطی برجسته و یا خطوط مرزی طرحهای رنگی استفاده کرد. این خمیرها امروزه به صورت آماده در تیوبهایی با سر باریک و مناسب برای رسم خطوط باریک از فروشگاههای عرضه کننده لوازم هنری قابل تهیه هستند. اما میتوانید این خمیر را با پودر مل و چسب چوب نیز تهیه کنید و آن را با قیفهایی که از سلفون درست میکنید، مورد استفاده قرار دهید.
روشهای متنوعی برای رنگ آمیزی شیشه وجود دارد. برای انتقال طرح بر روی شیشه میتوانید به آسانی آن را زیر شیشه قرار دهید و در صورتی که قابل دسترسی باشد با چند قطعه چسب در جای خود ثابت کنید. اگر ظرف شما فرمی مانند یک بطری دارد و نمی توانید طرح را در داخل آن بچسبانید، کافی است آن را لوله کرده و در بطری قرار دهید. سپس داخل بطری را با لپه، عدس و یا موادی از این قبیل پر کنید تا طرحی بی حرکت و چسبیده به شیشه باقی بماند. برای رنگ کردن طرحها علاوه بر استفاده از قلم مو از یک قطعه اسفنج نیز میتوانید بهره بگیرید. اسفنج را به کمی رنگ آغشته کنید و با ضربات ملایم رنگ را روی شیشه بزنید تا پوشش کافی را ایجاد کند. یکی دیگر از تکنیکهایی که برای اجرای طرحهای رنگی روی شیشه استفاده میشود، تکنیک استنسیل است. برای این منظور استنسیل طرح مورد نظر را با کاغذ درست کنید و آن را روی شیشه بچسبانید. سپس با یک قطعه اسفنج آغشته به رنگ قسمتهای خالی آن را رنگ کنید. برای تزئین انواع ظروف شیشهای از چسباندن انواع سنگهای زینتی، نگینها و همچون مهرههای شیشهای تخت نیز بهره میگیرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نیچه :حقیقت, هنر,زندگی
آنچه زندگی را ممکن و قابل تحمل می سازد نگاه زیباشناسانه به جهان است. اگر جهان را از منظر زیباشناسی بنگریم، زیباست و قابل زیستن و زندگی با همه رنجها و مشقت هایش تنها در این صورت قابل تحمل خواهد بود
نیچه نه زبون اندیش است که مبلغ چسبیدن به زندگی حیوانی و نباتی یا گله وار باشد، بلکه از تعالی و فزونی زندگی دفاع می کند و ارزش آن را نیز به همین تعالی و تصاعد آن می داند و نه در مخالفت با عقل جانب احساسات را می گیرد و می خواهد که زندگی تابع احساسات باشد. البته از حسی سخن می گوید که آن را می توان به نوعی شهود تعبیر کرد که در خدمت غریزه زندگی است. اما غریزه هنگامی که خود را عقلانی کند ضعیف می شود.
اهل عقل در هر زمان زندگی را بی ارزش معرفی کرده اند و با زندگی از روی شک و اندوه سخن گفته اند و سخن آنان سرشار از خستگی از زندگی و ضدیت با زندگی است. حتی سقراط به هنگام مردن گفت: زیستن یعنی زمانی دراز بیمار بودن. سقراط فلسفه را مشق مرگ می دانست. زندگی بخودی خود سخت و دهشت زاست، فراز و نشیب،انحطاط و بالندگی ذاتی زندگی است. مهم نگاه انسان است به زندگی. با نوع نگاهی که به جهان می افکنیم یا آن را قابل تحمل و ارزشمند برای زندگی می یابیم، یا غیر قابل تحمل و بی روح و سرد وبی ارزش می بینیم.
آنچه زندگی را ممکن و قابل تحمل می سازد نگاه زیباشناسانه به جهان است. اگر جهان را از منظر زیباشناسی بنگریم، زیباست و قابل زیستن و زندگی با همه رنجها و مشقت هایش تنها در این صورت قابل تحمل خواهد بود. نیچه در زایش تراژدی با طرح دو نحوه نگرش دیونیسوسی و آپولونی در یونان باستان که در آثار هنری آنان هویداست می خواهد نشان دهد که چگونه یونانیان از راه هنر بر سیل فنا که بنیاد هستی را تهدید می کند، غلبه کردند. نگرش آپولونی نشانه عالم خیال و جهان زیبای رویاست. در رویاها بود که پیکره های شکوهمند الهی برای نخستین بار در مقابل جان انسان ها ظاهر شدند، در رؤیاها؛، شکل بخشنده بزرگ، اندامهای با شکوه و موجودات فوق انسانی را نظاره می کردند. یونانیان این تجربه خویش را که در رؤیا بدان دست یافتند در آپولون مجسم می کردند. آپولون ایزد انرژی های قالب پذیر و در عین حال ایزد پیشگوست. آپولون یکتای درخشنده ، الوهیت نور و نیز فرمانروای توهم زیبای جهان درونی خیال است. نیچه نگرش آپولونی را سرچشمه هنرهای تجسمی و بخش مهمی از شعر می داند. آپولون مظهر اصل تفرد و آسودگی و آرامش انسانی منطوی در این اصل است. آپولون تصویر شکوهمند و مقدس اصل تفرد است که شادی و فرزانگی خیال، همراه با زیبای اش از راه حرکات چشمان او با ما سخن می گوید. دیونیسوس خدای باروری و شراب است که آئین پرستش او همراه با رقص و میگساری بود. پیروان آئین دیونیسوس رهایی آدمی را در مستی و از خود بیخودی می دیدند و معتقد بودند که دیونیسوسی می تواند به آدمی خلاقیت خدایی عطا کند. در حالی که نگرش آپولونی نگرشی روشن بین و طالب شفافیت است. در نگرش دیونیسویی جذبه و بیخودی و مستی غلبه دارد و همانطور که نگرش آپولونی منشأ هنرهای تجسمی است، نگرش دیونیسوسی و موسیقی و آواز آئینی آن منشأ اشعار هجایی و درام یونانی است. هر دو نگرش البته متکی بر نسبت به واسطه یونانیان با مسائلی است که در زندگی خویش با آنها روبه رو هستند. یونانیان همچون سایر انسانهای عصر اسطوره از راه خیال و انکشافاتی که از این طریق برای آنان حاصل می شود با هستی مواجه می شوند، آنان اهل دل اند نه اهل عقل، اهل کشف و شهود و آشنایی با رازند، نه مفهوم پردازی و تعقل و استدلال و برهان. این ویژگی در نگرش آپولونی و دیونیسوسی البته مشترک است. انسان یونانی به زعم نیچه با موسیقی دیونیسوسی از غم دنیا و رنج و مصائب زندگی احساس رهایی می کند و زندگی را علی رغم تمام رنجها و مشکلات آن پرقدرت و لذت بخش می یابد. بنابر این هنر، او را نجات می دهد و زندگی را برای او تحمل پذیر و لذت بخش می سازد.
جهان رازآلود و رمزآمیز اسطوره ها که همزاد خیال آدمیان بود و آدمی با دل بدان اتصال داشت، با پیدایش نگرشی نو که ویژگی آن شکاکیت و نقد و بررسی مفهومی امور بود، نه به یکباره که به تدریج فرو ریخت و همه چیز آن مضمحل شد و حتی هنر نیز که محصول بیخودی و مستی خوانده می شد، با آگاهی و هشیاری پیوند خورد و نگرش زیباشناسانه دیگری بوجود آمد که طبق آن برای آنکه اثری زیبا باشد باید عناصر آن دارای نسبتی سنجیده و منطقی با یکدیگر باشند. سقراط نگرش علمی ای را عرضه کرد که براساس آن همه چیز باید به داوری خرد سنجیده شود و چیستی آن معلوم گردد. حقیقت هر چیز را به عقل می توان شناخت، زیرا داور نهایی عقل است. تراژدی یعنی مهمترین و بزرگترین هنر یونانیان چون از حقیقت سخنی به زبان نمی آورد باید کنار گذاشته شود. روح علمی که سقراط مبشر آن بود مقتضی در حاشیه راندن هنرها است.
با سقراط و ایمان او به قابل توضیح بودن طبیعت و اینکه با روش دیالکتیکی عقلی می توان به شناسایی هرحقیقتی دست یافت، جهان اسطوره نابود شد و با نابودی اسطوره شعر بسان موجودی بی خانمان از خاک آرمانی طبیعی خود بیرون رانده شد. با اندیشه سقراطی هستی و جهان به موضوعات شناسایی آدمی تبدیل شدند و این یعنی جدایی انسان از جهان و از هستی و این جدایی به تحقیر و نهایتاً نفی این جهان انجامید. نیچه در عوض نگرش زیباشناسانه از هستی و جهان را پیشنهاد می کند و به نظر او هستی و جهان تنها به عنوان یک پدیده زیباشناسانه قابل توجیه است. به عبارت دیگر جهان را باید چونان بازی هنرمندانه ای بنگریم که حتی زشتی ها و ناهماهنگی های آن نیز بخشی از این بازی فناناپذیر لذت بخش است. چرا موجه ترین تفسیر از هستی و جهان تفسیر آن به مثابه یک اثر هنری و یک بازی هنرمندانه است؟ نیچه برای تأیید نظر خویش به سخن هراکلیت اشاره می کند که او نیز نیروی جهان ساز را با کودکی در حال بازی مقایسه می کند که سنگ ریزه ها را اینجا و آنجا می گذارد و تپه های شنی می سازد تا دوباره آنها را ویران کند. البته در این تفسیر تنها هراکلیت مؤید و همراه نیچه نیست، بسیاری از شاعران و عارفان در فرهنگ های دیگر نیز با او همدلی دارند. اگر خواجه شیراز می سراید:
خیز تا بر ملک آن نقاش دست افشان کنیم
کین همه نقش عجب در پرده پرگار داشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بنام خدا
فلسفه هنر معاصر ( سینما )
زندگی صحنه یکتای هنر مندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خوشتر آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
.......
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیده اند. چه هنرمندان و چه مخاطبان اثارهنری در هنرمایه ارامش می جویند. انچه در هنر به نظر اصل است زیبایی است. هرچند در هر زمانی زیبایی را به شکل های مختلفی درک میکنند. بعضی هنر را ایینة واقعیت های موجود درجهان از طبیعت تا زندگی ادمها به حساب می اورند. بعضی زمانی نام هنر را بر چیزی می گذارند که سازنده اش با ان احساس ارامش کند و انچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد. بعضی از شکل اثر حرف می زنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند یک اثر هنری خلق نکرده است اما همه این گروهها بعد از قرنها بحث می دانند که اثر هنری در واقع همه اینهاست. و شاید بطور کامل هیچ کدام نباشد و هر کس با برداشت و دریافت شخصی از درک زیبایی هنر را احساس می کند . در واقع دریافت لذت درونی بسته به انکه هنرمند چه ابزاری را بیان هنرش انتخاب می کند هنر شاخه های مختلفی را تشکیل داده اند .اما همچنانکه گفته شد اصل در هنر زیبایی است و درک وتعریف هر انسان از زیبایی متمایز .
یکی از مسایل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازة ان است .در عصر حاضر هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند و همگی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر و در کنار هم اثر و مفهوم یکدیگر را کامل میکنند . همیشه هنرها در هم تآثیر می گذارند یک عکاس می تواند از یک نقاش ایدة بگیرد یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیفتد گاهی یک هنر می تواند مولد هنرهای دیگری شود مثلا از دل هنر نقاشی نور پردازی طراحی لباس و رشتة مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد. همجنین در بسیاری از رشته ها هنر یکی از ارکان شاید اصلی انها بحساب می اید .
معماری که یک رشتة مهندسی است ولی معمار باید یک هنرمند خوب هم باشد یا سینما علاوه بر انکه در تقابل تنگاتنگ با هنر است با مسایل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم می کند .گاهی یک اثر هنری تلفیقی از چندین هنر می شود مانند سینما که چندین و چند هنر را در بطن خود می پروراند مانند موسیقی نقاشی ( طراحی صحنه نور لباس گریم و... ) شعر و یا یک اثر ادبی
سینما در میان شکل های هنری صنعتی شده ای که زندگی هنری قرن بیستم را تسخیر کرده اند نخستین و تقریبا مهمترین و پر طرفدارترین ان هاست .
شکلی که در محوطه های شهر بازی اوج گرفته تا تبدیل به صنعتی میلیارد دلاری دیدنی و اصیل ترین هنر معاصر شده است .
سینما با نوعی انفجار اغاز نشده هیچ حادثة مشخصی را نمی توانیم نام ببریم که قاطعا نه میان عصر سینما و عصر پیش از ان تمایز به وجود اورد . پیداش سینما جریانی پیوسته بوده است که با ازمایش ها و ابزار اولیة ایی اغاز شد که هدفشان نمایش تصاویر به صورت متوا لی بود این امتیاز بصری که در ابتدا یک اسباب بازی تلقی می شد به تدریج به ماشین پیچیده ا یی تبدیل گشت که به شکلی قانع کننده واقعیت عینی را در حال حرکت عرضه می کرد .
ظهور سینما مستلزم مقدماتی بود که گره اشان تنها به دست مخترعان باز می شد پس از ان که مقدمات لازم برای ظهور سینما فراهم شد این انتظار مدت زیادی به طول نینجامید و در سال 1895 در امریکا انگلستان فرانسه و ا لمان انواع مختلف دوربین های فیلم برداری تقریبا در یک زمان پیدا شدند . این دستگاههااسمهای عجیبی داشتند از قبیل : کاین اسکوپ (kinescope) سینماتوگراف(cinematograph) بایوسکوپ (bioscope) ویتاسکوب (vitascope) و ... و همة این دستگاه ها کاری شگفت می کردند . یعنی تصویر سیاه و سفید اشخاص زنده ای را در دنیای اشنا و واقعی نشان می دا دند .
تلاش دانشمندان و مخترعان برای یافتن این دستگاهها ما را بر ان می دارد تا بیش از هر چیز سینما را فرزند علم بدانیم .اما تا انجا که به مخترعین مربوط می شود عکس های متحرک ممکن بود در همان مرحلة مناظر یک دقیقه ای بماند زیرا برای انها تنها جنبة علمی سینما مهم بود و به هنر و خلاقیت و قدرتی که ثبت این دستگاهها نهفته بود توجهی نداشتند . فیلم های اولیه هم از نظر محتوا وهم از نظر شکل ابتدایی بودند و چیزی جز فیلم برداری از زندگی روز مره نبودند . تماشا گران نخستین سینما می نشستند و مناظر عادی مانند هجوم امواج به ساحل حرکت سریع اتومبیل ها در خیابان ورود قطار به ایستگاه یا حتی مردمی را که در افتاب قدم می زدند را با چشمان بهت زده تماشا می کردند . اما به واسطة همین تصاویر ابتدایی ولی جادویی بود که طی بیست سال سینما در سراسر جهان گسترش یافت . تکنولوژی پیچیده ای را به تکامل رساند و به راهش ادامه داد تا تبدیل به صنعتی مهم شود صنعتی که علاوه بر سر گرمی می شود از ان برای مقاصد اموزشی تبلیقاتی و تحقیق علمی نیز استفاده کرد . با این ویژگی ها دور از ذهن نبود که کم کم توجه بازرگانان هنر مندان دانشمندان و سیاستمداران نیز به ان جلب شود به این ترتیب با گسترش سینما در جهان و محبوبیت علم ان مخترعین کما کان به اختراعات و پیشرفت های فنی در زمینة سینما ادامه دادند . این کشفیات توسط تجار سینمایی که بیشتر در فکر ثبات مالی بودند در اختیار هنر مندان قرار گرفت و انها نیز این پدیده را که یک وسیله بیان تازه بود از یک تفریح ساده به حد یک هنر (هنر هفتم ) ارتقا دادند و در نتیجه توانستند سینما را به محملی برای تلاقی علایق تمایلات مختلف مالی و ایدِیولوژیک تبدیل کنند . در واقع مخترع هنر مند و تاجر سه راس مثلث تولید فیلم را تشکیل می دهند و هیچ کدام از انها نمی توانند بدون سایرین کار کنند و در ضمن هیچ کدام بدون وجود توده عظیم مردم که در صندلی های سینما به تماشای فیلم می نشستند دیگر کاری از پیش نخواهد برد زیرا این تماشاگران هستند که با شور و شوق خود سینما را قوام و دوام می بخشند .
پیدایش سینما : ( هنر هفتم )
به حرکت در اوردن تصاویر در حقیقت رویای چند هزار ساله بشر بوده است . تصویر هایی که از چندین هزار سال پیش بر دیوارهای غار النامبرای در اسپانیا به یادگار مانده نشان دهنده این ارزوی بشر از دیر باز است . در این غار گرازی نقاشی شده که دو جفت پا دارد که نمایانگر شوق نقاش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
رابطه ریاضیات و هنر مقدمه:اهمیت فوق العاده ای که ریاضیات ، در جامعه ی امروزی و در فعالیت گوناگون ترین تخصص ها دارد، بر کسی پوشیده نیست . باوجود این ، خیلی زیاد نیستند کسانی که علاقمند به ریاضیات باشند. البته تنها کسانی که کار و فعالیتشان به ریاضیات مربوط می شود ، علاقمند به ریاضیات نیستندبلکه کم هم نیستند مشتاقانی که ساعت های فراغت خود را ، با ریاضیات می گذرانند. همه ی این ها چه حرفه ای ها و چه علاقمندان ، نه تنها فایده و اهمیت ریاضیات را می شناسند بلکه در ضمن ، به ریاضیات شوق می ورزند و می توانند زیبایی و ظرافتی که در مسأله ها ، قضیه ها و روش های ریاضی وجود دارد را احساس کنند . احساس و منطق را با هیچ نیرویی نمی توان از هم جدا کرد و هر جدایی ساختگی منجر به تحریف هر دوی آنها می شود . هر احساس اگر احساس واقعی باشد، خردمندانه است چراکه احساس واقعی نمی تواند جدا از اندیشه و خرد آدمی پدید آید. ارتباط هنر و ریاضی : هر انسانی از تماشای چشم انداز یک دامنه ی سر سبز آرامش خود را باز می یابد ، در عین حال ، به فکر فرو می رود . شاعر احساس درونی خود را بیان می کند . نقاش با قلم و بوم خود تلاش می کند که دیگران را در شادی خود شریک کند . گیاه شناس در پی گیاه مورد نظر در رده های خاصی می رود . زبان شناس می خواهد ریشه و سر چشمه ی نام گذاری گیاه و دلیل آن را پیدا کند . داروشناس در جستجوی ویژگی درمانی گیاه است و ریاضی دان نحوه ی قرار گرفتن گل و گلبرگ ها یا اندازه و شکل ها را مورد مطالعه قرار می دهد . ولی هم گیاه عضوی یگانه است و هم انسان و اگر بخواهیم برخورد انسان با گیاه را بررسی کنیم ناچاریم ، به همه ی این جنبه ها توجه داشته باشیم . ریاضیات و رابطه آن با هنر : " اشر" نقاش معروف هلندی در سال 1971 میلادی در سن 72 سالگی و یک سال پیش از مرگ خود نوشت : « وقتی که هوشمندانه با رمز و راز های دور و بر خود برخورد کردم و وقتی به تجزیه و تحلیل مشاهده های خود پرداختم ، به ریاضیات رسیدم . من آموزش جدی در دانش ندیده ام ولی گمان می کنم بیش تر با یک ریاضی دان وجه مشترک داشته باشم تا با یک هنرمند . » و " رودن" (1840- 1917 ) مجسمه ساز مشهور فرانسوی می گوید : « من یک رویا پرداز نیستم ، بلکه یک ریاضی دان ام . مجسمه های من تنها به خاطر این خوب اند که ساخته و پرداخته ی اندیشه ی ریاضی اند . » از آن طرف "ج.ه هاردی" ریاضی دان انگلیسی معتقد است : « معیار ریاضی دان مانند معیار نقاس یا شاعر ، زیبایی است . اندیشه ها هم مانند رنگ ها یا واژه ها باید در هماهنگی کامل و سازگار با یکدیگر باشند . زیبایی نخستین معیار سنجش است . » جایگاه هنر در درس ریاضی : اگر این را بپذیریم که ، تصور و خیال ، یکی از سرچشمه های اصلی آفرینش های هنری است ، آن وقت ناچاریم قبول کنیم که ، در ریاضیات هم ، دست کم عنصر های زیبایی و هنر وجود دارد چرا که مایه ی اصلی کشف های ریاضی ، همان تصور و خیال است . به قول ولادیمیر ایلیچ نویسنده ی « دفاتر فلسفی » ، تصور و خیال « حتی در ریاضیات هم لازم است ، حتی کشف حساب دیفرانسیل و انتگرال هم ، بدون تصور و خیال ، ممکن نبود . » با هیچ نیرنگی ، نمی توان از کشش انسان ها به سمت زیبایی ها جلوگیری کرد و آن چه زشت و نازیبا است را جانشین زیبایی ها کرد . آدمی ، از همان روزهایی که می شنود ، می بیند و درک می کند ، از موسیقی و تقاشی و شعر لذت می برد و چه به صورت لالایی مادر باشد یا آهنگ گوش نواز چایکووسکی ، چه بیتی عامیانه و کوچه باغی باشد یا سرودی از لسان الغیب ، چه هنرمندانه قالی های دست باف باشد و چه ظرافت ها و رنگ های چشم نواز بهزاد و کمال الملک ، همه جا انسان را به سوی خود می کشاند و غرق در آرامش و لذت می کند . ولی همه ی این ها ، یک