لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
ویترای یا هنر نقاشی بر روی شیشه
تزئین ظروف شیشهای با رنگ و نقاشی هنری است که قرنها در میان ملل مختلف محبوبیت داشته است و آثار متعدد و متنوعی از این هنر را میتوان در موزههای نقاط مختلف جهان یافت. گذشته از ظروف شیشهای شکیل با نقاشیهای حرفهای و یا کنده کاریهای پیچیده و ظریف که از گذشتههای دور تا حال توسط هنرمندان چیره دست در این رشته آفریده شده گاه ایجاد طرحها و حتی خطوط ساده رنگی نیز میتوانند ظروف شیشهای بسیار ساده را به ظروفی زیبا و چشمگیر تبدیل کنند. آراستن بطریها، لیوانها و ظروف شیشهای و همچنین آینههای کوچک و بزرگ با نقاشیهای ساده کاری بسیار ساده است که با یادگیری چند تکنیک ساده میتوانید ظرف چند ساعت در منزل انجام دهید. برای نقاشی روی شیشه که آن را ویترای نیز مینامیم، نیاز به وسایل متعدد و خاص نیست بلکه با مقداری رنگ مخصوص ویترای یا کار بر روی شیشه و وسایل متداولی مانند قلم مو و اسفنج میتوانید ظروف شیشهای بسیار معمولی و حتی کم ارزش مثل بطریها و شیشههای محتوی سس، مربا و آبلیمو را به ظروف زینتی و منحصر به فردی تبدیل کنید. برای انتخاب ظرف مناسب در ابتدا ظروف کم قیمتی را جست وجو کنید که از شکل خاص و ویژهای برخوردارند. برای یافتن چنین ظرفی این بار که برای خرید مایحتاج منزل به سوپرمارکت میروید، به شکل ظاهری ظرف انواع مربا، ترشی، سس، آبلیمو، سرکه، روغن و خلاصه هر آنچه در لیست خرید شما وجود دارد، توجه کنید و ظروفی را که برای آراستن با رنگ و نقاشی مناسب ترند انتخاب نمایید. پس از خالی کردن ظرف آن را خوب بشویید. برای پاک کردن سطح شیشه از هرگونه چربی میتوانید با یک قطعه پنبه آغشته به تربانتین آن را تمیز کنید. اگر برچسب روی شیشه به راحتی جدا نمیشود، آن را با آب داغ خیس کنید و پس از برداشتن کاغذ برای پاک کردن باقی مانده اثر چسب از روی شیشه از یک پنبه آغشته به آستون استفاده کنید. برای نقاشی بر روی شیشه رنگهای مخصوص شیشه در بازار موجود است. این رنگها را میتوان به سه گروه تقسیم کرد. گروه اول رنگهای محلول در آب هستند. این رنگها نیازی به حرارت دیدن در کوره ندارند. این رنگها به ویژه برای نقاشی بر روی وسایلی مانند آینه که نیاز به شستوشو ندارند، مناسبتر هستند. رنگهای محلول در آب همچنین برای بچهها ایدهآل هستند. با این رنگها کودکان شما میتوانند بدون نگرانی از این رنگها برای نقاشی روی وسایل شیشهای استفاده کنند.
گروه دوم رنگهای مخصوص شیشه هستند که باید در کوره حرارت ببینند. این رنگها باید حدود ۳۰ دقیقه در دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد پخته شوند و پس از پخت ثابت شده و قابل شست وشو خواهند بود.
رنگهای گروه سوم رنگهای محلول در تینر هستند که اغلب شفاف بوده و بدون حرارت دیدن در کوره نیز میتوان ظروف رنگ آمیزی شده با آنها را با دقت و احتیاط شست. علاوه بر رنگ از خمیر ویترای نیز میتوان برای ایجاد طرحهای خطی برجسته و یا خطوط مرزی طرحهای رنگی استفاده کرد. این خمیرها امروزه به صورت آماده در تیوبهایی با سر باریک و مناسب برای رسم خطوط باریک از فروشگاههای عرضه کننده لوازم هنری قابل تهیه هستند. اما میتوانید این خمیر را با پودر مل و چسب چوب نیز تهیه کنید و آن را با قیفهایی که از سلفون درست میکنید، مورد استفاده قرار دهید.
روشهای متنوعی برای رنگ آمیزی شیشه وجود دارد. برای انتقال طرح بر روی شیشه میتوانید به آسانی آن را زیر شیشه قرار دهید و در صورتی که قابل دسترسی باشد با چند قطعه چسب در جای خود ثابت کنید. اگر ظرف شما فرمی مانند یک بطری دارد و نمی توانید طرح را در داخل آن بچسبانید، کافی است آن را لوله کرده و در بطری قرار دهید. سپس داخل بطری را با لپه، عدس و یا موادی از این قبیل پر کنید تا طرحی بی حرکت و چسبیده به شیشه باقی بماند. برای رنگ کردن طرحها علاوه بر استفاده از قلم مو از یک قطعه اسفنج نیز میتوانید بهره بگیرید. اسفنج را به کمی رنگ آغشته کنید و با ضربات ملایم رنگ را روی شیشه بزنید تا پوشش کافی را ایجاد کند. یکی دیگر از تکنیکهایی که برای اجرای طرحهای رنگی روی شیشه استفاده میشود، تکنیک استنسیل است. برای این منظور استنسیل طرح مورد نظر را با کاغذ درست کنید و آن را روی شیشه بچسبانید. سپس با یک قطعه اسفنج آغشته به رنگ قسمتهای خالی آن را رنگ کنید. برای تزئین انواع ظروف شیشهای از چسباندن انواع سنگهای زینتی، نگینها و همچون مهرههای شیشهای تخت نیز بهره میگیرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بنام خدا
فلسفه هنر معاصر ( سینما )
زندگی صحنه یکتای هنر مندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خوشتر آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
.......
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیده اند. چه هنرمندان و چه مخاطبان اثارهنری در هنرمایه ارامش می جویند. انچه در هنر به نظر اصل است زیبایی است. هرچند در هر زمانی زیبایی را به شکل های مختلفی درک میکنند. بعضی هنر را ایینة واقعیت های موجود درجهان از طبیعت تا زندگی ادمها به حساب می اورند. بعضی زمانی نام هنر را بر چیزی می گذارند که سازنده اش با ان احساس ارامش کند و انچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد. بعضی از شکل اثر حرف می زنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند یک اثر هنری خلق نکرده است اما همه این گروهها بعد از قرنها بحث می دانند که اثر هنری در واقع همه اینهاست. و شاید بطور کامل هیچ کدام نباشد و هر کس با برداشت و دریافت شخصی از درک زیبایی هنر را احساس می کند . در واقع دریافت لذت درونی بسته به انکه هنرمند چه ابزاری را بیان هنرش انتخاب می کند هنر شاخه های مختلفی را تشکیل داده اند .اما همچنانکه گفته شد اصل در هنر زیبایی است و درک وتعریف هر انسان از زیبایی متمایز .
یکی از مسایل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازة ان است .در عصر حاضر هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند و همگی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر و در کنار هم اثر و مفهوم یکدیگر را کامل میکنند . همیشه هنرها در هم تآثیر می گذارند یک عکاس می تواند از یک نقاش ایدة بگیرد یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیفتد گاهی یک هنر می تواند مولد هنرهای دیگری شود مثلا از دل هنر نقاشی نور پردازی طراحی لباس و رشتة مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد. همجنین در بسیاری از رشته ها هنر یکی از ارکان شاید اصلی انها بحساب می اید .
معماری که یک رشتة مهندسی است ولی معمار باید یک هنرمند خوب هم باشد یا سینما علاوه بر انکه در تقابل تنگاتنگ با هنر است با مسایل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم می کند .گاهی یک اثر هنری تلفیقی از چندین هنر می شود مانند سینما که چندین و چند هنر را در بطن خود می پروراند مانند موسیقی نقاشی ( طراحی صحنه نور لباس گریم و... ) شعر و یا یک اثر ادبی
سینما در میان شکل های هنری صنعتی شده ای که زندگی هنری قرن بیستم را تسخیر کرده اند نخستین و تقریبا مهمترین و پر طرفدارترین ان هاست .
شکلی که در محوطه های شهر بازی اوج گرفته تا تبدیل به صنعتی میلیارد دلاری دیدنی و اصیل ترین هنر معاصر شده است .
سینما با نوعی انفجار اغاز نشده هیچ حادثة مشخصی را نمی توانیم نام ببریم که قاطعا نه میان عصر سینما و عصر پیش از ان تمایز به وجود اورد . پیداش سینما جریانی پیوسته بوده است که با ازمایش ها و ابزار اولیة ایی اغاز شد که هدفشان نمایش تصاویر به صورت متوا لی بود این امتیاز بصری که در ابتدا یک اسباب بازی تلقی می شد به تدریج به ماشین پیچیده ا یی تبدیل گشت که به شکلی قانع کننده واقعیت عینی را در حال حرکت عرضه می کرد .
ظهور سینما مستلزم مقدماتی بود که گره اشان تنها به دست مخترعان باز می شد پس از ان که مقدمات لازم برای ظهور سینما فراهم شد این انتظار مدت زیادی به طول نینجامید و در سال 1895 در امریکا انگلستان فرانسه و ا لمان انواع مختلف دوربین های فیلم برداری تقریبا در یک زمان پیدا شدند . این دستگاههااسمهای عجیبی داشتند از قبیل : کاین اسکوپ (kinescope) سینماتوگراف(cinematograph) بایوسکوپ (bioscope) ویتاسکوب (vitascope) و ... و همة این دستگاه ها کاری شگفت می کردند . یعنی تصویر سیاه و سفید اشخاص زنده ای را در دنیای اشنا و واقعی نشان می دا دند .
تلاش دانشمندان و مخترعان برای یافتن این دستگاهها ما را بر ان می دارد تا بیش از هر چیز سینما را فرزند علم بدانیم .اما تا انجا که به مخترعین مربوط می شود عکس های متحرک ممکن بود در همان مرحلة مناظر یک دقیقه ای بماند زیرا برای انها تنها جنبة علمی سینما مهم بود و به هنر و خلاقیت و قدرتی که ثبت این دستگاهها نهفته بود توجهی نداشتند . فیلم های اولیه هم از نظر محتوا وهم از نظر شکل ابتدایی بودند و چیزی جز فیلم برداری از زندگی روز مره نبودند . تماشا گران نخستین سینما می نشستند و مناظر عادی مانند هجوم امواج به ساحل حرکت سریع اتومبیل ها در خیابان ورود قطار به ایستگاه یا حتی مردمی را که در افتاب قدم می زدند را با چشمان بهت زده تماشا می کردند . اما به واسطة همین تصاویر ابتدایی ولی جادویی بود که طی بیست سال سینما در سراسر جهان گسترش یافت . تکنولوژی پیچیده ای را به تکامل رساند و به راهش ادامه داد تا تبدیل به صنعتی مهم شود صنعتی که علاوه بر سر گرمی می شود از ان برای مقاصد اموزشی تبلیقاتی و تحقیق علمی نیز استفاده کرد . با این ویژگی ها دور از ذهن نبود که کم کم توجه بازرگانان هنر مندان دانشمندان و سیاستمداران نیز به ان جلب شود به این ترتیب با گسترش سینما در جهان و محبوبیت علم ان مخترعین کما کان به اختراعات و پیشرفت های فنی در زمینة سینما ادامه دادند . این کشفیات توسط تجار سینمایی که بیشتر در فکر ثبات مالی بودند در اختیار هنر مندان قرار گرفت و انها نیز این پدیده را که یک وسیله بیان تازه بود از یک تفریح ساده به حد یک هنر (هنر هفتم ) ارتقا دادند و در نتیجه توانستند سینما را به محملی برای تلاقی علایق تمایلات مختلف مالی و ایدِیولوژیک تبدیل کنند . در واقع مخترع هنر مند و تاجر سه راس مثلث تولید فیلم را تشکیل می دهند و هیچ کدام از انها نمی توانند بدون سایرین کار کنند و در ضمن هیچ کدام بدون وجود توده عظیم مردم که در صندلی های سینما به تماشای فیلم می نشستند دیگر کاری از پیش نخواهد برد زیرا این تماشاگران هستند که با شور و شوق خود سینما را قوام و دوام می بخشند .
پیدایش سینما : ( هنر هفتم )
به حرکت در اوردن تصاویر در حقیقت رویای چند هزار ساله بشر بوده است . تصویر هایی که از چندین هزار سال پیش بر دیوارهای غار النامبرای در اسپانیا به یادگار مانده نشان دهنده این ارزوی بشر از دیر باز است . در این غار گرازی نقاشی شده که دو جفت پا دارد که نمایانگر شوق نقاش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
تاریخ هنر ایران
هدف تاریخ هنر عبارت است از شناخت و ارزیابى هنر از هر زمان و مکانى که آمده باشد. هنر و تاریخ تنها در عرصهٔ فرهنگ اینچنین در کنار هم قرار مىگیرند. هر اثر هنرى رویدادى است پایدار؛ این اثر متعلق به هر دورهاى که باشد، تا مدتهاى مدید پس از روزگار خویش باقى مىماند و به حیاتش ادامه مىدهد. اثر هنرى همزمان یک شىء و یک رویداد تاریخى به شمار مىآید. قدمت تمدن و فرهنگ در خطّهٔ فلات ایران به چند هزار سال قبل از ورود آریائىها باز مىگردد. اقوام آریایی، احتمالاً از اوایل هزارهٔ اول ق.م در فلات ایران ساکن شده و نام خود را بر آن نهادند. واژه ایران مشتق از صورت قدیمى آریانا، یعنى سرزمین آریایىهاست. بنابراین تاریخ هنر ایران، آثار متنوعى را از دورانهاى ماقبل تاریخ تا سدههاى اخیر در محدودهٔ این سرزمین وسیع در بر مىگیرد. هنر ایرانى داراى ویژگىهاى ماندگارى است که آنرا از سایر هنرهاى جهان متمایز و مشخص مىسازد. تمدن سیلک چشمه علی و تپه حصار دوره مفرغ عصر آهن تمدن زیویه و حسنلو هنر اَملَش و مارلیک بررسى و تشخیص عمیقترین ریشههاى هنر ایرانى براساس یافتههاى باستانشناسان بهطور کامل امکانپذیر نیست. ساکنین فلات ایران از عصر پالئولیتیک (پارینهسنگی) تا عصر نئولیتیک (نوسنگی) در کوهستانهاى محیط بر این فلات زندگى مىکردند و آثارى از فرهنگ بروى خود به جا گذاشتند. بعدها که درهها شروع به خشک شدن نمودند، آنها به غارها مهاجرت کردند. طى حفریاتى که در ناحیهٔ کرمانشاه انجام شد و کاوشهاى غار بیستون، ابزارهایى همراه بقایاى استخوانهاى انسان در لایههاى غار کشف شد. در خلال دوران غارنشینی، انسان بیستون در ساخت ابزار و آلات دقیقتر شد. این وسایل با آنچه در سوریه و شمال عراق ساخته مىشد قابل مقایسه است. تصاویر منقوش بر صخره در غارهاى لرستان از قدیمترین آثار مکشوفه در فلات ایران بهشمار مى⠠??آید؛ موضوع این تصاویر جانوران بههمراه آدمیان است که با رنگهاى زرد، سیاه و قرمز کار شده است. قدمت این آثار را حدود پانزده هزار سال ق.م تخمین زدهاند که تقریباً مقارن با تصاویر غار لاسکو در فرانسه مىباشد. تالار گاوها،دیوار سمت چپ غار لاسکو15000-10000قم.دوردونی، فرانسه صاحبان این آثار از طریق شکار دستهجمعی، صید ماهى و جمعآورى ریشه و برگ گیاهان غذاى خود را بهدست مىآوردند. موضوعات مورد علاقهٔ هنرمند پیش از تاریخ عموماً نقوش حیوانات محل زندگیش بوده است که علاوه بر جنبهٔ تزئینی، بیانى براى بیمها، امیدها و علائمى براى استعانت از قواى طبیعت درم مبارزهٔ دائمى حیات بهشمار مىآید. از دورهٔ پارینهسنگى نجد در ایران، در کاوش غارى در تنگ پَبده (کوههاى بختیارى شمال شرقى شوشتر) ابزارها و سلاحهایى از سنگ ناصاف (چکش سنگی، پیکان و تیغه تبرسنگی) بهدست آمده است. دورهٔ نوسنگى در ایران از میانهٔ هزارهٔ هفتم ق.م آغاز مىشود و آثار برجاى مانده از آن عمدتاً ابزارهایى از سنگ صیقل خوردهاند. کشاورزى و اهلى کردن حیوانات احتمالاً از حدود هزارهٔ ششم ق.م در ایران آغاز شده است. دربارهٔ این دوران کهن، یافتهها و مدارک موجود، ناکافى بهنظر مىرسد. این عکس جزئى از تصویر فوق است. طول گاو تقریبا 345 سانتى متر هزارهٔ پنجم تا سوم ق.م در ایران دورهٔ ”مس و سنگ“ شناخته شده است و فلز مس در ساختن اشیاء بکار مىرفت. گرچه ابزارهاى سنگى هنوز کاربرد داشتند. سفالگرى منقوش و مُهرهاى کندهکارى شده با علامات و اشکال هندسى در این دوره رواج یافت. به یقین نمىتوان گفت که فلات ایران زادگاه سفال منقوش باشد؛ اما این فرضیه دور از واقعیت نیز به نظر نمىرسد. در سدههاى نخستین هزارهٔ چهارم ق.م تزئینات واقعگرایانه جایگزین اشکال ساده و نامنظم برروى سفالینهها شدند. انسان با کمک ابزارهاى بهتر جامهایى به رنگ سرخ تولید کرد و تصاویرى از حیوانات را با خطوط سیاهرنگ بر آن نقش نمود. بهطورکلى در هزارهٔ چهارم قبل از میلاد شکل ظروف پیچیدهتر شدند. با کمک چرخ، سفالینهها بهتر و ظریفتر ساخته شدند و ظروف سفالین به دلیل ساخته شدن کورهها رنگهاى متنوعى به خود گرفتند. گرایش به سادهگرایی، برجسته نمایى یکى از ویژگىها و ترکیبگرایى بیشتر شد. در اواخر هزارهٔ چهارم ق.م قومى به نام عیلامیان، تمدن عیلام را در جنوب غربى ایران، شامل خوزستان و قسمتى از فارس کنونى و نیز بخش جنوبى زمینهاى پَست دجله و فرات بنیاد نهادند که پایتختشان شهر شوش بود. سفالینههاى نخودى رنگ مکشوف در کاوشهاى شوش که به زیبایى و ظرافت مشهورند، نمایانگر صنعت پیشرفتهٔ سفالگرى آن ساماناند. عیلامیان ابتدا خط تصویرى و سپس نوعى خط میخى به کار مىبردند و همواره با سومرىها و بابلىهاى ارتباط داشتند. بهنظر مىرسد که تمدن عیلامى از نظر زبان و دیگر جنبههاى فرهنگ ویژگىهاى مستقل داشته است. زیگورات چغازنبیل واقع در نزدیکى شوش به معابد برج مانند بینالنهرین شبیه است. حجارى نقوش برجسته، فلزکارى و آجرهاى لعابدار منقوش در عیلام رایج بود. همچنین عیلامیان در زمینهٔ بافندگى و قلابدوزى پیشرفته بودند. از همان میانهٔ هزارهٔ پنجم ق.م در بخشهاى مرکزى و شمال شرقى ایران، تمدنهایى چون تپه سیلک [کاشان] و تپه حصار [دامغان] شکل گرفتند.
هنر هخامنشی
صنایع دستی حجاری و پیکر تراشی معماری با انقراض دولت عیلام توسط آشور بانیپال فرمانرواى قهّار آشور در سال ۶۴۵ ق.م زمینه براى به قدرت رسیدن اقوام آریایى ماد و پارس فراهم شد. پارسها با استقرار در خوزستان، شوش را بهعنوان پایتخت خویش قرار دادند و مادها در اطراف همدان ساکن شدند. در ۵۵۹ ق.م کوروش پادشاه ماد را مغلوب کرد و امپراطورى خود را از آسیاى صغیر تا خلیجفارس بسط داد و دو کشور آشور و بابل را ضمیمهٔ ایران کرد و سپس به آباد کردن مملکت و ساختن بناهاى عظیم پرداخت. عالىترین بناى این عصر در شهر پاسارگاد که پایتخت ایران بود تأسیس شد. بقایاى کاخ کوروش در پاسارگاد نمایانگر معمارى باشکوه و تزئینات متأثر از هنر اورارتو و آشور و بابل است. به این طریق او کشورش را وارث این سه تمدن معرفى نمود. او براى ساختن کاخها و بناهاى پایتخت خود، صنعتگرانى از ملیتهاى مختلف را بهکار گمارد. داریوش و خشایارشا کاخهاى تختجمشید را باشکوه هرچه تمامتر بهوجود آوردند. در شوش و سایر مکانها نیز شیوهٔ معمارى هخامنشى بچشم مىخورد. عقاید پارسیان مشتق از تعالیم زرتشت و مبتنى بر خوبى و بدى بود. آیین پرستش اهورامزدا (روشنایی) در آتشگاههاى سرگشاده اجرا مىشد؛ به همین دلیل از پارسیان باستان معمارى دینى کمتر باقى مانده است؛ لیکن کاخهاى هخامنشى که محل اجراى آیینهاى بزرگ از جمله مراسم جشن نوروز بود، باشکوه تمام باقى ماند. شاهنشاهى ایران در دوران فرمانروایى داریوش اول و خشایارشا (۵۲۱-۴۶۵) از مجموع دو امپراطورى مصر و آشور وسعت بیشترى داشت. این امپراطورى عظیم تا دویست سال با قدرت و وسعت دوام آورد.
صنایع دستیهنرمندان هخامنشى در مقیاسهاى بسیار کوچک نیز استادى و مهارت خود را نشان دادهاند. آنها در کار فلز یعنى طلاسازی، نقرهکارى و ... مهارت کافى داشتهاند. یکى از بهترین نمونههاى این هنرها، یک جفت دستهٔ جام مشروبخورى است که به شکل بز کوهى بالدار ساخته شده است. (یکى از اینها در موزهٔ لوور دیگرى در موزهٔ دولتى برلن است.) این نمونه از نقره با مرصع طلا ساخته شده؛ فرم بدن این جانور و انحناى ملایم بالها، آرامشى را در حرکت به بیننده القاء مىکند. منبع اصلى الهام این بز بالدار را باید در مفرغهاى لرستان جستجو کرد. در زمان فلزکاری، ضرب سکه نیز در این دوران و در زمان داریوش براى اولین بار اتفاق افتاد. یکى از اشیاء معروف این دوره ”گنج جیحون“ است که در موزهٔ بریتانیا قرار دارد. از زیباترین قطعات تزئینی، کاسهٔ طلایى خشایارشا و کاسهٔ طلایى دیگرى به نام داریوش (داریوش دوم) مىباشد؛ که اولى تزئینات کاملى اما دومى بسیار ساده و بىآلایش است. سایر اشیاء نفیس مانند مجسمهٔ شاه و یکى از مؤبدان و اَرابه و سواران از طلا و دو شمشیر طلایى خالص را نیز مىتوان بر شمرد. همچنین دو جام شراب نقره که یکى در موزه بریتانیا و دیگرى در موزهٔ ارمیتاژ لنینگراد است. نمونههایى نیز از دستبند و گوشوارهها طلا از این دوره موجود مىباشد. در مجموع هنر هخامنشى نشانهٔ شکیبایى و ذوق سلیم هنرمندان و صنعتگران این دوره مىباشد. آنچه مسلم است تحولات هنرى در عهد هخامنشى در نیمهٔ قرن پنجم ق.م به نهایت درجهٔ کمال رسید. متأسفانه بعد از سلطنت اردشیر دوم این هنر عالى رو به انحطاط نهاد.
حجاری و پیکر تراشی
بیستون تخت جمشید بیستون نقش برجستهٔ بیستون شامل پیکرهٔ داریوش بزرگ و دوازده تن دیگر است که در یک ردیف بر روى دیوارهٔ بلندى ساخته شده است. نقش شاه از همه بزرگتر است و در برابر او نُه اسیر با دستهاى بسته و گردنهاى در ریسمان ایستادهاند که لباسهاى متفاوتى دارند که نشانهٔ ملیتهاى مختلف آنها مىباشد؛ گزارش داریوش نیز مؤید این مطلب است. این گزارش به سه زبان فرس قدیم، عیلامى و بابلى نگاشته شده است و در بالاى سراسیران علامت اهورامزدا نقش شده؛ در مجموع نقش برجستهٔ بیستون ساده و خشک است. نقش داریوش احتمالاً شبیه به خودش بوده و قد او نیز در اندازهٔ طبیعى ساخته شده است. عالىترین کتیبهٔ هخامنشى نیز در بیستون قرار دارد که در آن داریوش وقایع اوایل سلطنتش را شرح مىدهد. تختجمشید جالبترین نقش برجستههاى مجموعهٔ تختجمشید بر بدنهٔ پلکان دو سرى است که به تالار بارعام مىپیوندد و راه رسیدن به آپادانا محسوب مىشود. این پلکان عریض و آراسته، با نقش برجستههایى از سپاهیان با وقار در حال گام برداشتن تزئین یافته است. حالت تشریفاتى و تکرار سوزون این نقوش، نقش برجسته را در خدمت معمارى قرار مىدهد که از خصوصیات پیکرتراشى ایران در این دوران است. نقش برجستههاى کاخ تختجمشید معمولاً صحنهها را در محل وقوع آن مجسم ساختهاند، مانند صفآرایى سپاهیان کاخ$ پاسدارى نگهبانان؛ باریافتن نمایندگان ملتهاى - خراجگزار با هدایا و خراجها؛ حمل ظروف توسط خدمتکاران؛ ورود شاه و خروج شاه از اتاقها؛ حضور یافتن درباریان به پیشگاه شاه. گفته مىشود این نقش برجستهها نمایش کوچکى است از جشنهایى که در آغاز سال نو در محل کاخ تختجمشید برگزار مىشده است. در نقش برجستهٔ قصر آپادانا، تعدادى گونههاى حیوانات که در آنها تلاش در بازنمایى نسبى طبیعت شده، به چشم مىخورد. این حیوانات در سنگ حک شده یا با مفرغ ساخته شدهاند و نقش محافظ و نگهبان را برعهده داشتهاند. تنوع زبان در امپراطورى هخامنشى موجب تنوع کتیبهها شده است. این کتیبهها برخى بر لوحههاى گلى و یا بر استوانهها حکاکى شدهاند. از تصاویر مکرر بر روى استوانهها تصویر شاه با رداى بلند و تاج کنگرهدار است. این تصویرها (تصویر شاه) مظهر و نشانهٔ دولت هخامنشى بوده است. وجود تکههاى رنگى در بخشى از این نقش برجستهها حکایت از آن دارد که بخشهایى از آنها رنگى بودهاند.
معماری- پاسارگاد
بعد از غلبهٔ کوروش بر پادشاه ماد در سال ۵۰۵ ق.م وى اقدام به ساختن بناهاى عظیم نمود. عالىترین نمونه این دوران در شهر پاسارگاد تأسیس شد. پاسارگاد شامل کاخها، معبد و مقبره شاهنشاه است. بخشى که کاخها در آن قرار دارد و با دیوارى احاطه شده، شامل ورودى عظیم و درگاه بزرگى که توسط گاوهاى بالدار و بزرگ محافظت مىشده است. در شمال غرب این کاخ عظیم، تالار پذیرایى واقع است که در بخش مرکزى آن دو ردیف ستون به ارتفاع ۱۳ متر موجود مىباشد. سرستونها معمولاً به شکل سر گاو نر، شیر شاخدار و سر اسب بوده است. بناى دیگر تالارى است به طول ۲۴ متر و عرض ۲۲ متر؛ که سى ستون در شش ردیف در آن موجود مىباشد. سرستونها از گچ ساخته شده و با رنگهاى قرمز سیر، فیروزهای، آبى آسمانی، سبز، زرد و قهوهاى روشن رنگ شده است. بىگمان این رنگها متناسب با رنگ پردهها انتخاب شده و با رنگ سیاه و سفید ستونها و کف، هماهنگى خاصى بهوجود مىآورده است. پاسارگاد در زمان داریوش و تغییر پایتخت به شکل یک مرکز مذهبى باقى ماند و به عنوان محل تاجگذارى شاهان مورد استفاده قرار گرفت. بىگمان شاهکارها و بدایع معمارى تختجمشید، متأثر از بناهاى پاسارگاد، خلق شده است. پازارگاد، فارس، مقبره کوروش، سده 6 ق.م داریوش دستور داد روى تپهٔ مجاور کاخ آپادانا، تالار بارعام ساخته شود. این تالار به سه ردیف ستون ۱۲ تایى مزین است که طول هر یک حدود ۲۰ متر مىباشد. سرستونها بیشتر بهشکل نیمتنه دو گاو نر ساخته شده که پشت به پشت هم دادهاند. در ساختمان این شهر از کارگران مصری، بابلی، مادى و ... استفاده شده است. آپادانا نیز مانند تالار بارعام تحت حمایت شیران بالدار، شیردالها، سرشیران شاخدار و ... قرار داشته که همه با آجر لعابدار ساخته شدهاند. شوش در آن زمان بزرگترین پایتخت جهان و درخورِ عظمت و جاهِ سلطنت هخامنشى بوده است. امپراطورى وسیع داریوش احتمالاً در سلا ۵۲۱ ق.م شوش را پایتخت خویش قرار داد.
معماری- تخت جمشید
مجموعهٔ تختجمشید که در فلات مرتفع شرق درهٔ بینالنهرین قرار داشته، در فاصلهٔ سالهاى ۴۶۰ و ۵۲۰ ق.م توسط داریوش و خشایارشا ساخته شد. داریوش بدون آنکه پاساردگاد را رها کند، تختجمشید را پایتخت جدید خود قرار داد. هنرمندانى که بناهاى شوش را ساخته بودند براى ساختن آپادانا به تختجمشید احضار شدند. این پایتخت، نماد و رمزِ وحدت امپراطورى هخامنشى بود. این بناى عظیم که یونانىها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 83 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
علم-هنر و علم مدیریت
مباحث مطرح در این فصل
3. جایگاه مدیریت کیفیت
2. تعریف علم مدیریت
1. تعریف علم-هنر
7/11/2017
1. تعریف علم-هنر
1-1. تعریف علم
ارکان هر علمی شامل:
علم
عالم
موضوع علم
ابزار هر علم شامل:
تشخیص موضوع یا مساله
تجویز راهکار مطلوب جهت خلق موضوع یا حل مساله
7/11/2017
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
مقدمه
پارت دربرگیرنده خراسان امروزی بود. در کتیبه بیستون که به داریوش بزرگ تعلق دارد از این ناحیه بعنوان یکی از ساتراپیهای ایران یاد می شود. در مورد نژاد مردم ساکن این سرزمین که پارت ها نامیده می شوند بین پژوهندگان و مورخان اختلاف نظر وجود دارد. بعضی این اقوام را از نژاد آریائی و گروهی از نژاد زرد چینی و مغولی دانسته و بالاخره عده ای نیز آنها را آمیزه ای از دو نژاد آریائی و زرد نوشته اند. اما امروز بیشتر خاورشناسان بر این باورند که پارتها آریائی بودند و به سبب اختلاف و آمیزش با سک ها بعضی از آداب واخلاق و رسوم آن اقوام را اخذ کرده اند یکی از طوایف مختلف یک بنام «دها» در منطقه بین گرگان کنونی و بخشهای شمالی دریای خزر سکونت گزیده . آنجا را به اعتبار نام خود دهستان نامیدند. هنوز چیزی از این ماجرا نگذشته بود که پارتهای آریایی با قبیله مزبور درآمیختند و طایفه دها قدرت و نیروی بیشتری بدست آورد. در نتیجه این پژوهش ها هیچ شکی باقی نمی ماند که پارت ها و یا بنا بر گفته مورخان ایرانی «اشکانیان» از نژاد آریائی بودند. اشکانیان نسبت به پارتها می رساندند. در خصوص نام اشکانیان نیز دو عقیده مختلف وجود دارد. گروهی معتقدند که چون نیاکان این دودمان در «آساک» می زیستند پادشاهان اشکانی نام سلسله خویش را از اقامتگاه اصلی پدرانشان گرفته اند. عده ای دیگر می گویند سلاطین اشکانی به اعتبار آنکه خود را از عقاب اردشیر دوم(اشک) می دانستند به ارشکانیان و اشکانیان معروف شده اند و تصور می رود که نظر اخیر به حقیقت نزدیکتر باشد.
هنر معماری اشکانی
با بر افتادن هخامنشیان و پیروزی اسکندر مقدونی هنر ملی ایران نخست دچار گسستگی شد سپس به هنری که آن را می توان هنر یونانی ایرانی خواند،انجامید. این هنر نسبت به هنر هخامنشی نشان از پس ماندگی بزرگی دارد. این وضع تا روی کار آمدن مهرداد دوم اشکانی (123 ق م) که امپراتوری اشکانی را به صورت یک قدرت بزرگ جهانی بر پا داشت، محسوس است. در این فاصله زمانی با 3 شیوه هنری در ایران روبه رو هستیم؛ 1- هنر تقلید شده از یونان 2- هنر یونانی 3- هنر ایرانی. اما تمایل به تجدد ملی در همه شئون فرهنگی وسیاسی از جمله در هنر که هرگز شعله های آن در ایران فرو ننشسته بود با پادشاهی مهرداد بار دیگر فزونی گرفت و راه بازگشت و رسیدن به هنر «ایرانی نو» هموار شد. دراین شیوه نوین هنر ایران هر چند به روشهای ابتدایی تر بازگشت داشت،اما با کوشش و تحولی همراه بود و هنر ملی ایرانی بدون آمیختگی با عناصر بیگانه بار زنده شد. بازگشت به چهره سازی تمام رخ که دوباره کاربر گسترده وهمه گیر در هنر اشکانی یافت، نمونه روشن این جنبش هنری است که در هنر پیش از تاریخ ایران دیشه داشت و به هیچ روی نمی توان آن را به هنر یونانی نسبت داد. با این دیدگاه،تمامی شاخه های هنر اشکانی را می توان بررسی کرد. در شهر سازی ساختن شهرها با طرح دایره ای شکل به طرح رسمی شهرسازی اشکانی تبدیل شد. دراین طرح ملاحظات دفاعی نقشی اساسی داشت. همین طرح درقرون وسطی درغرب با گستردگی تقلید شد و رواج یافت.
نخستین جلوه های هنر معماری پارتی را در نسا اولین پایتخت پارتیان (یا «اشک آباد» در چند کیلومتری شهر جدید «عشق آباد» پایتخت کنونی جمهوری ترکمنستان ) که کاوش های باستان شناسی آن به دست باستان شناسان روسی انجام گرفته است، می یابیم.
کاخ شاهی نسا هر چند از دیدگاه تزئینات حدی تحت تأثیر هنر یونانی است (مثلاً پیکره های اجداد شاهان پارتی که از گل ورزیده ساخته شده و به شیوه یونانی مقام ایزدی یافته اند)، اما خود بنا با شگفتی بسیار دارای طرحی 4 ایوانی برگرد یک حیاط است؛ طرحی که از نسای اشکانی آغاز شده است و همچنان به صورت طرح رسمی و سنتی ایران شناخته می شود و تا خارج از ایران و در بین النهرین گسترش یافته است.
پراکندگی آثار معماری اشکانی که در شرق از آی خانم وسرخ کتل و نسا آغاز می شود درداخل ایران امروز شامل باز مانده شهر صد دروازه (دامغان)، کوه خواجه (سیستان)، برده نشانده( خوزستان) و معبد آناهیتا(کنگاور) می گردد و تا کاخ آشور (عراق) و پالمیر(سوریه) ادامه می یابد از سویی، و محدود ماندن کاوش های باستان شناسی در شهرهای اشکانی از سوی دیگر، آگاهی های ما را در پیرامون دوران نزدیک به 500 ساله اشکانی به حد مطلوب نمیرساند. مصالح ساختمانی در این دوره بیش تر شامل خشت ،آجر، سنگ نتراشیده و تراشیده است. ملاط گچ و رواج طاق هلالی وایران به ویژه ایوان های سه گانه ای که در آن قوس ایران مرکزی از ایوان های جانبی بزرگ تر است، از ویژگی های این دوره به شمارمی رود.
کوه خواجه درسیستان
در شرق ایران بنای معظم دیگری که به اشکانیان نسبت میدهند کاخ شاهی کوه خواجه درسیستان است که از قرن اول میلادی به جای مانده است این کاخ بر روی جزیره ای در دریاچه هامون یعنی مشرف به این دریاچه بنا شده ، ورودی بنا در سمت جنوب است. هنگامی که به حیاط مرکزی وارد می شویم دو ایوان بزرگ درسمت راست و چپ حیاط وجود دارد که آثار آنها هنوز برجای مانده است. مصالح معماری کوه خواجه خشت خام است و در دالان طویل این مکان بقایای نقاشی رنگین که نفوذ غرب درآن محسوس است به چشم می خورد. در نقوشی که در این کاخ نقاشی شده است سعی شده در یک طرح چند نفری برای نشان دادن عمق اشکال در پشت یکدیگر قرار گیرند، در این نقاشی های الوان سر اشخاص به صورت نیمرخ و تنه آنها تمام رخ است یعنی شیوه شرقی بیشتر رعایت شده است.آثار کوه خواجه آن طوری که باید و شاید تا کنون شناخته نشده و بعضی این آثار را مربوط به دوره ساسانی میدانند.
معبد آناهیتا در کنگاور
کاخ کنگاور در فاصله بین همدان و کرمانشاه را بعضی متعلق بهدوره سلوکی و برخی متعلق به دوره پارت و عده ای هم مربوط به اواخر دوره ساسانی می دانند. در اینجا یک حیاط بزرگ چهارگوش با دیواره بلند وجود داشت که در روی آن ستونهایی قرار داشتند، می نویسند در وسط آن معبدی به سبک یونانی با ردیف هایی از ستونها وجود داشته است. آقای مالکوم کالج نویسنده می نویسد: انحرافی که معماران طراح شکلهای یونانی در ساختن این مکان مقدس پدید