لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
نقش دین در کاهش جرایم
همه مذاهب و ادیان الهی، انسانها را به درستی، راستی و فلاح و رستگاری دنیوی و اخروی فرا خوانده اند.
به تعبیری شاید بتوان گفت که علت انتخاب پیامبران الهی و انزال وحی و نیز دستورات دینی، نجات انسانها از رذایل اخلاقی و منع آنها از کارهای زشت و نامناسب و تشویق مردم به ایمان و نیکوکاری بوده است.
تحقیقات انجام شده در جوامع مذهبی نیز این مطلب را ثابت کرده است که در ایام خاص نظیر ماه مبارک رمضان و... میزان جرم و جنایات کاهش قابل توجهی دارد که این امر گویای نظریه فوق است.
نویسنده در این مقاله کوشیده است عوامل کاهش دهنده جرم و نیز راهکارهای دینی جلوگیری از جرایم را بررسی نماید.
مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
در مورد نقش دین، تاثیر آن در جلوگیری از جرائم در بین جرم شناسان و غیر آنها حداقل دو دیدگاه وجود دارد:
الف: برخی بر این پندارند که عناصر سه گانه عقل، دست آوردهای علمی و وجدان اخلاقی، برای ایجاد نظم عمومی و تعیین حدود و اختیارات افراد و نحوه مناسبات آنها و کاهش جرم کافی است و هیچ نیازی به مذهب نیست و اصلامذهب توانایی انجام آن را ندارد1
ب: برخی که اکثریت را تشکیل می دهند اگرچه برای عقل و دست آوردهای علمی و وجدان اخلاقی، احترام قائلند و به ارزش آنها در قلمرو جلوگیری ازجرم معترفند. به عقیده طرفداران این نظریه، مبانی اعتقادی، احکام تکلیفی فقهی و اصول اخلاقی دینی بهترین عوامل بازدارنده از انحراف، بزهکاری و تباهی است.2
جرم شناسان درباره عواملی که از پیش در تشکیل شخصیت بزهکار تاثیر دارد پس از مطالعات و تحقیقات گسترده نهایتاً به تاثیر دو دسته عوامل فردی یا درون زا و عوامل محیطی یا بیرون زا اعتقاد پیدا کردند. در عوامل فردی، عوامل وراثتی و روانی مورد مطالعه قرار می گیرد. اسلام هم به عنوان دین مترقی و آخرین دین آسمانی به نقش وراثت و اهمیت آن در شکل گیری ساختار شخصیتی افراد به دور از اعتقاد به اصالت و یا عدم تاثیرگذاری آن، توجه داشته و آن را زمینه بسیاری از سعادت ها و شقاوت ها معرفی کرده است. در روزگارانی که بشر اطلاعات چندانی از زیست شناسی، علم ژنتیک، توارث، چگونگی پیدایش جنین و انتقال خصوصیات والدین به نسل جدید را نداشت معارف وحیانی و ربوبی اسلام با لسان آیات و روایات و تعابیر بسیار ساده و روان، اذهان اندیشمندان را به سوی موضوعات مهمی در این باره رهنمون ساخت.
اما عوامل محیطی یا برون زا دامنه بسیار گسترده ای پیدا می کند؛ جرم شناسان، عوامل مزبور را با استفاده از مقیاس های متفاوتی تقسیم بندی کرده اند که از جمله آنها می توان محیط طبیعی یا جغرافیایی، محیط اجتماعی عمومی، محیط اجتماعی شخصی، محیط اجتناب ناپذیر، محیط اتفاقی و محیط انتخابی را نام برد.
مذهب که ریشه در فطرت انسان دارد باتوجه به تمام تقسیمات عوامل محیطی، رهنمودهایی ارائه داده است که اولاجنبه پیشگیری دارد و ثانیاً اگر کسی به هر دلیل، از وقوع جرم جلوگیری نکرد باید به روش های درمانی دین اسلام پناه ببرد. مثلادر بعد پیشگیری چون خانواده نقش فوق العاده ای در شکل گیری شخصیت بزهکار و مجرم ایفا می کند به گونه ای که پژوهش های متعدد ثابت کرده است وقتی فسادی موجب بروز اختلال در عمل طبیعی خانواده نسبت به طفل شود پس از مدتی شاهد بروز بزهکاری خواهیم بود. قابل ذکر است که عامل مزبور می تواند به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل گیری شخصیت کودک مجرم، تاثیر بگذارد اما در بیشتر موارد نفوذ جرم زایی خانواده به نحوی غیرمستقیم بر کودک اعمال می شود، از این رو اسلام نقش خانواده را در به وجود آمدن یا نیامدن تبهکاری و انحراف در حالات و مراحل متفاوت بسیار مهم دانسته و توصیه های پیشگیرانه متعدد و ارزشمندی را به پیروان خود و سایر افراد بشریت برای بهسازی نسل بیان کرده است. چنانکه قبل از هر چیز درباره انتخاب همسر و ویژگی های او و چگونگی تشکیل خانواده سخن گفته است و انسان ها را از ارتباط مشروع ولی نامناسب و چه بسا جرم آفرین3 چه رسد به آمیزش نامشروع و بدون قید و بند، به دلیل مفاسدی که در آن نهفته است4 برحذر داشته5 و در مقابل، آنان را به سنت ازدواج و تشکیل کانون گرم خانواده، تشویق و ترغیب می نماید. آیات و روایات ذیل نمونه ای از این رهنمودهاست:
«وانکحوا الایامی منکم...؛6 اشخاص بی همسر و غلامان و کنیزان شایسته تان را همسر دهید...»
«و من ءایته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا...؛7 و از نشانه های او این است که برای شما از خودتان جفت هایی آفرید تا بدان ها آرام گیرید...»
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هرگاه بنده ازدواج کند نصف دین را کامل کرده است...»8
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «زوجوا...؛9 عزب های خود را زن دهید زیرا با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند و روزی هایشان را زیاد می کند و بر جوانمردی های آنان می افزاید.»
نقش عامل رافت خانوادگی و عدم انحرافات اخلاقی و منکرات در والدین و نقش عدم وجود موانع تربیت صحیح و وجود خلق نیک در والدین یا تاثیر بی مهری والدین بر بزهکاری فرزندان خردسال و بزرگسالشان، ابتلای والدین به مسکرات و میگساری و... کیفیت برقراری ارتباط جنسی آنها حتی نگاه های آنها به یکدیگر، تاثیر مسکن و جایگاه زندگی و روابط تنگاتنگ آنها بین اعضای خانواده همه و همه در صالح یا ناصالح شدن فرزندان مؤثر است و دین اسلام برای تمامی این موضوعات و مراحل و مراتب آنها دستورالعمل هایی داده است که پاییبندی به آنها سد محکمی در برابر ارتکاب جرم است. توبه و انابه و راز و نیاز به قاضی الحاجات و اعتراف به گناه فقط در برابر او، رهنمودهای تادیبی و تربیتی و مجازاتی که در باب حدود و دیات و قصاص در احکام منور دین مبین آمده است هر یک به جای خود در عین پیشگیری برای بعضی، حکم درمان علت و مرض و جرم و گناه را دارند. احکام و مقررات دین مبین اسلام به عنوان مجموعه ای منسجم و نظام مند متشکل از مسائل اعتقادی، اخلاقی، عبادی و حقوقی تنظیم یافته است از این رو با آن که که برای جرمی مجازات مناسب با آن پیش بینی شده، ولی پیشاپیش مقرراتی به صورت «بهداشت جنایی» مقرر کرده، تا با رعایت آن، انگیزه و علل ارتکاب جرم تقلیل یافته و ارتکاب به حداقل رسیده یا نابود شود.
عوامل کاهش دهنده جرم
1-راهکارهای اعتقادی
مذاهب آسمانی تمام پیامبران خدا بر دو اصل اساسی استوار است:
الف) ایمان به خدا؛ ب)ایمان به قیامت
الف- ایمان به خدا
مقصود از ایمان به خدا این نیست که فقط به صورت یک نظریه علمی، همانند فلاسفه الهی، جهانی را مخلوق آفریدگار دانا و با اراده بدانیم و به گروه الهیون بپیوندیم و تئوری فلاسفه مادی را باطل و مردود بشناسیم؛ بلکه مقصود باور داشتن خداوندی است که مالک واقعی انسان و جهان است و یگانه معبود شایسته پرستش. خداوندی که سمیع و بصیر است گفته های مردم را می شنود، کارهای آنها را می بیند و به تمام آنچه بر آنان می گذرد بینا و آگاه است. خداوندی که بر همه انسان ها احاطه کامل دارد و در تمام لحظات، مراقب حرکات و سکنات آنان است و بر کلیه واقعیت های آشکار و پنهانشان واقف است.
بشر از آن جهت که در اندیشه کمال مطلق است و خواسته های بی نهایت دارد؛ مادیات محدود نه تنها پاسخگوی تمنیات نامحدود او نیست، بلکه با نیل به لذت ها و نعمت های مادی و دست یافتن به ثروت ها و مقامات دنیوی- که بعضا عواقب سوئی به دنبال دارد و وی را آلوده به گناه می کند- سیر و دل زده می شود و همچنان به جستجوی بی نهایت می رود تا خواهش نامحدود خویش را اقناع نماید و به ضمیر ناآرام خود تسکین بخشد این هدف عالی جز با یاد خداوندی که کامل مطلق و واجد تمام کمال است دست یافتنی نیست. در یک جمله جوابگوی مطلق خواهش های بشر فقط خداست.
«آندره لالاند» می گوید: مذهب نظام احساسات و اعتقادات و اعمالی است که هدفشان خداوند است.10 و همین خداوند است که نیکی جامعه را می خواهد و رابطه جامعه با او مذهب را تشکیل می دهد. مذهب از طرفی وجود قوای اعلارا که بشر به آنها وابسته است اعلام می دارد و از طرف دیگر امکان برقراری رابطه با آنها را ممکن و ضروری می شمارد.11 مذهب به منزله ایمان به قوای مافوق بشر است که سیر خوی و شخصیت و زندگی بشر را اداره و بازرسی می کند.12
انسان با ایمان چون با سراسر هستی انس و الفت دارد13 و در معیت خدا زندگی می کند14 و همنشین پیامبران و صدیقان است15، پیرامون گناه نمی گردد.
انسان با ایمان به عوامل آرامش زایی چون دعا و نماز مسلح است16با کاش و اگر زندگی نمی کند17 انسان با ایمان راضی و خشنود است هم از خود و هم از خدا و هم از جهان18 انسان با ایمان احساس عمیق نسبت به نعمت های خدادادی دارد19 احساس رضایت مؤمن، مصدر قوت و نیروی اوست چرا که او ایمنی درونی یافته است.20
«مؤمن تبهکار نیست»21، «بی وجدان نیست»22، «بی تحمل نیست»23، «ناامید نیست»24، «نمی ترسد».25
مؤمن به واسطه ایمانش بینشی نسبت به جهان، فرمانروایان جهان و حقوق جهانیان پیدا می کند که برای او در زندگی کارساز و وی را به سوی انسانی کامل سوق می دهد این طرز تفکر که براساس آگاهی و باور حقیقی است مؤمن را در اجتماع امین می کند به طوری که دیگران در پرتو امنیت او زندگی می کنند و این نقش مؤثر مثبت مذهب است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
نقش اعتقادات دینی در تحسین تقویت رفتارهای اجتماعی جوانان و کاهش اختلات روحی و روانی آنها
رسیدن به آرامش, در گرو شـنـاخت اضطراب و نگرانى و مبارزه با علل آن است. از این رو با اسـتـفاده از آیات قرآن و روایات معصومین(ع) و سخنان دانشمندان ریـشـه هـاى نـگرانى را مورد بررسى قرار داده و در بحث راه هاى درمـان نـگـرانى و تحصیل آرامش به یک عامل اساسى که همان تقویت ایـمـان اسـت, اشـاره کـردیـم و از زوایاى مختلف به نقش اضطراب زدایى و آرام بخشى ایمان پرداختیم.
ایمان, انسان را در برابر عوامل تهدیدکننده حیات او به یک موجود غـیـر قابل شکست تبدیل مى کند. در مواردى که دشوارى هاى زندگى, شـخصیت انسان را نشانه مى گیرد, اتکاى به خداوند در روح او اثر عـمیق و غیرقابل انکار مى بخشد. نوع برخورد و وضعیت روانى مردم مـومـن بـا عـکـس العمل و وضعیت روحى افراد مادى و بى ایمان در بـرخـورد با حوادث, قابل مقایسه نیست. به یکى از بانوان مسلمان در مـدیـنـه خبر رسید که در جنگ احد سه تن از عزیزان خود را از دسـت داده اسـت. پس از شنیدن این خبر او براى حمل اجساد کشتگان خـود بـا شترى عازم جبهه احد گردید. پیکر بى جان عزیزانش را بر شـتـرى حمل کرد و به مدینه بازگشت. در نیمه راه به عایشه, همسر رسـول اکـرم(ص) برخورد کرد. همسر پیامبر پرسید: از رسول خدا چه اطـلاعـى دارى؟ ایـن بانوى مصیبت دیده با متانت و آرامش خاصى که از ایـمـان مـحکم و استوارش سرچشمه مى گرفت, پاسخ داد: من مژده اى بـراى شـما دارم و آن این که در جنگ به پیامبر آسیبى نرسیده اسـت و در بـرابـر چـنین نعمت گران قدر و بزرگى هر گونه مصیبتى کـوچـک و قـابل تحمل است. همسر پیامبر از او پرسید: این اجساد, چه کسانى هستند؟ در پاسخ گفت: یکى جسد شوهرم و دیگرى جسد فر زندم و سومى جسد برادرم است و همه را با خود به مدینه مى برم تا به خاک بسپارم. مکاتب مادى هرگز نتوانسته اند چنین زنان و مردان فداکارى تربیت کـنـنـد, حـال این که در تاریخ اسلام از این وقایع زیاد دیده مى شـود. دیل کارنگى مى گوید: (پدرم زیر بار قرض و گرفتارى و فلاکت و بـدبـختى رفته بود که سلامت خود را از دست داد. پزشک به مادرم گـفـت: بیش از شش ماه از عمر پدرم باقى نمانده است; پدرم مکررا تـصـمیم گرفت به وسیله طناب به زندگى خود خاتمه بخشد یا خود را تـسلیم امواج رودخانه کند. سال هاى بعد پدرم براى من تعریف کرد و گـفـت: یـگانه عاملى که در آن موقع من را از انتحار بازداشت, ایـمان راسخ و استوار مادرت بود. او عقیده داشت: اگر خداوند را دوسـت بـداریم و از اوامرش اطاعت و پیروى کنیم, همه کارها اصلاح خـواهـد شـد. حـق بـا مادرم بود; سرانجام همه کارها اصلاح شد[ و ]پـدرم چـهل و دو سال دیگر به خوشى زندگى کرد. دین به من ایمان و امید و شهامت مى بخشد و هیجان و اضطراب و ترس و نگرانى را از من دور مى کند.) کـسـى کـه تلاش گسترده اى دارد وقتى ببیند از کارش قدرشناسى نمى شـود, دچـار رنـج و انـدوه مـى گردد; اما مردان خدا و افراد با ایـمـان هـرگز انتظار پاداش و تشکر از دیگران نداشته و به ثواب اخـروى چـشـم دوخـتـه انـد. سـوره (انـسان) درباره مدح اهل بیت پـیـامـبـر(ص) بـه این جهت نازل شده که آنان بدون هیچ گونه چشم داشـتـى غـذاى خـود را بـه فقیر و اسیر و مسکین بخشیدند و چنین گـفـتـند: (انما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاء ولاشکورا; ما تـنـهـا به خاطر خدا به شما غذا مى دهیم و انتظار پاداش و تشکر از شما نداریم.) بـر این اساس على(ع) مى فرماید: (لایزهدنک فى المعروف من لایشکره لک فقد یشکرک علیه من لایستمتع بشىء منه وقد تدرک من شکر الشاکر اکـثـر مـمـا اضاع الکافر والله یحب المحسنین; به خاطر ناسپاسى افـراد, از کـار نـیک مضایقه نکنید, چرا که در عوض گاهى کسى از تـو سـپاس گزارى مى کند که از عمل نیکت بهره اى نبرده و چه بسا اثـر ایـن شـکرگزارى بیش از ناسپاسى افراد ناسپاس است و خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد.) ایـمـان, انسان را از منفى گرایى و بدبینى به مردم که خود عامل مـهـم اضطراب است, باز مى دارد. مومن به پیروى از قرآن, بدبینى را از گناهان بزرگ مى داند و کار دیگران را حمل بر صحت مى کند. تـسـلـیم شدن در مقابل قضاهاى حتمى و راضى شدن به مقدرات که از آثـار ایمان است, زندگى را دل پذیر و مطبوع مى سازد. على(ع) مى فـرمـایـد: (انـکم ان رضیتم بالقضاء طابت عیشکم وفزتم بالغناء; اگـر بـه مـقـدرات حتمى راضى شدید, زندگى شما شیرین و گوارا مى شود و از غنا برخوردار مى گردید.) لـسـوفـان و روان شـنـاسان نیز به این اصل مهم تاکید کرده اند; ویـلیام جیمز مى گوید: (حوادث را آن طورى که هست بپذیرید و خود را آمـاده سـازیـد کـه هـمان طور قبولش کنید, زیرا پذیرش آن چه اتـفـاق مى افتد اولین قدم در مغلوب کردن نتایج مصایب و بدبختى هـا است). البته این توصیه ها در پاره اى از موارد با توجه به تـفـاوت روحـیـه افـراد کم و بیش اثر مثبت دارد, ولى هرگز بدون پـشـتـوانـه ایـمان و مذهب در برخورد با حوادث سنگین و دردناک, افـکار پریشان و آشفته آرام نمى گیرد. کسى که متکى به منطق دین اسـت, در نـظـام آفـریـنش هیچ چیز جز اراده خداوند را موثر نمى دانـد و مـعـتـقد است که رنج هاى خارج از اختیار انسان از جانب پـروردگـار مهربان و براى تطهیر قلب و ارتقاى درجه مقدر گردیده اسـت. از ایـن رو هـرگـز اجازه نمى دهد که مصایب و مشکلات, قدرت روحـى او را فـلـج نماید و در هر شرایطى کشتى وجودش را به ساحل آرامـش و صـفـا مـى رسـاند. در روایت است که امام باقر(ع) براى عـیادت از جابر بن عبدالله انصارى به منزل ایشان تشریف بردند و از حـال وى جویا شدند. جابر گفت: حالتى یافته ام که پیرى را بر جــوانـى و بـیـمارى را بـر تـن درستى و مرگ را بر زندگى ترجیح مى دهم. حضرت فـرمـودند: اما ما خاندان پیامبر چنین نیستیم; اگر خداوند بـیـمارى یا تن درستى, جوانى یا پیرى, مرگ یا زندگى را براى ما اراده فرماید, از دل و جان مى پذیریم. باباطاهر مى گوید: یکى درد و یکى درمان پسندد یکى وصل و یکى هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آن چه را جانان پسندد به راستى چه عنصرى جز ایمان مى توانست بانوى قهرمان کربلا, حضرت زیـنـب(ع) را در بـرابر انبوه مصیبت ها چنین مقاوم سازد, آن جا کـه مى گوید: (ما رایت الا جمیلا; جز زیبایى ندیده ام). آرامش و وقـار و تـسلط زینب(س) بر روح و کلمات خود آن چنان بود که گویا هیچ اتفاقى نیفتاده است. اسـتاد مطهرى یکى از آثار ایمان مذهبى را آرامش خاطر مى داند و مـى گوید: (انسان فطرتا جویاى سعادت خویش است. از تصور وصول به سـعادت, غرق در مسرت مى گردد و از فکر یک آینده شوم و مقرون به مـحـرومیت لرزه بر اندامش مى افتد, سخت دچار دلهره و اضطراب مى گـردد. آن چـه مـایه سعادت انسان مى گردد. دو چیز است: 1ـ تلاش 2ـ اطـمـینان به شرایط محیط موفقیت یک دانش آموز معلول دو چیزاسـت : سـعـى و تـلاش خـودش[ و] دیـگر مسـاعدت و آمـادگـى محیط مدرسه و تـشـویـق و تـرغـیب و تقدیر اولیاى مدرسه. یک دانش آموز ساعى و کـوشـا اگـر به محیطى که در آن جا درس مى خواند و معلمى که آخر سـال نـمـره مـى دهـد اعتماد نداشته باشد و نگران یک رفتار غیر عـادلانـه بـاشد, در تمام ایام سال دلهره و اضطراب سراپاى وجودش را مى گیرد. امـا تکلیف انسان با خودش روشن است و از این ناحیه اضطرابى[ به او] دسـت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
نقش کتاب در جامعه
کتاب و کتابخوانی سنگ بنای توسعه یی فرهنگ و رشد تمدن هاست. این نکته ای است که مسئولان فرهنگی و اجتماعی کشور بارها به آن اشاره کرده اند . در کنار این واقعیت، واقعیت دیگری وجود دارد که با وجود آنکه از این نوع حرف ها در کشور ما زیاد زده می شود اما عملاً " کتابخوانی" جایگاه رفیع و بلند خود را در جامعه پیدا نکرده است. این واقعیت بیانگر یک نکته ی اساسی است و آن اینکه با سخنرانی و حرف زدن و شعاردادن هیچ کاری به نتیجه نمی رسد، مگر اینکه شرایط تحقیق و امکانات لازم برای این امر یعنی «کتابخوانی» در جامعه میسر گردد. بنابراین باید در کنار حرف های قشنگ و زیبای فرهنگی ،تلاش کرد که زمینه ها و شرایط لازم برای رشد و شکوفایی کتاب و کتابخوانی و نهادینه کردن آن در جامعه فراهم شود. چگونه می توان کتاب وکتابخوانی را در جامعه توسعه و گسترش داد؟ چرا با وجود تلاش های گوناگون و اختصاص بودجه های مختلف برای توسعه کتابخوانی در کشور، هنوز آن طور که باید و شاید، کتابخوانی در جامعه نهادینه نشده است. نظر مردم و کارشناسان متخصص فرهنگی در این زمینه چیست؟
به گفته متخصصان کتابداری، اگر مسئولان فرهنگی کشور واقعاً بخواهند فرهنگ کتاب و کتابخوانی و مطالعه را در سطح جامعه گسترش دهند، باید دوکار اساسی انجام گیرد: اول آنکه مطالعه دقیق و جامع درباره وضعیت کتابخوانی در ایران انجام دهند و عوامل عدم توسعه کتابخوانی را در جامعه بررسی و تعیین کنند. دوم اینکه پس از انجام این مطالعه جامع، یک طرح ملی با همکاری متخصصان علوم کتابداری و اطلاع رسانی برای توسعه ی فرهنگ کتابخوانی در جامعه طراحی و شرایط لازم و کافی را برای اجرای آن فراهم سازند.
متخصصان فرهنگی اظهار می نمایند بدون مطالعه ، تحقیق و برنامه ریزی اصولی، فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه رونق پیدا نمی کند. زیرا کتابخوانی در جامعه ما با موانع و مشکلات متعددی روبرو است. کتابخانه های مدارس (school libraries) یکی دیگر از موانع توسعه ی فرهنگ کتابخوانی در جامعه است وضعیت اکثر آنها متاثر کننده است و زیر سطح استانده های ذیربط می باشد. گفته "مسعود بهرامی" دبیر یکی از دبیرستهای تهران، اکثر کتابخانه های مدارس در فضایی کوچک ، تنگ و تاریک قرار دارد و کتابهای موجود در آن ها بسیار قدیمی و کهنه و غیر جذاب برای دانش آموزان است. نگارنده این سطور که به همراه آقای محمدی توکلی مقدم در سال 1382 وضعیت کتابخانه های دبیرستانی استان گیلان را مورد بررسی و تحقیق قرار داده اند، دلیل دیگری بر مدعای فوق الذکر می دانند. کتابهای موجود در این قبیل کتابخانه ها، اکثراً قدیمی، کهنه و غیرجذاب برای دانش آموزان است. " نیاز سنجی اطلاعات" در کتابخانه های آموزشگاهی انجام نمی شود، مجموعه سازی بصورت متمرکز می باشد و نیازهای اطلاعاتی هر آموزشگاه با توجه به وضعیت جغرافیایی و ... نادیده انگاشته می شوند.نداشتن کتابدار متخصص یکی دیگر از مشکلات کتابخانه های مدارس است. این امر موجب می شود که گاه روزها سپری شده و درب کتابخانه های برخی از مدارس اصلاً بروی مراجعان باز نمی شود . در واقع در حال حاضر بود ونبود کتابخانه های مدارس برای معلمان و دانش آموزان فرقی ندارد. زیرا دانش آموزان و معلمان احساس نیاز به وجود این کتابخانه ها نمی کنند و این بیانگر این واقعیت است که ورزش در مدارس جایگاه مشخصی دارد و نهادینه شده است و این در حالی است که کتابخانه چنین جایگاهی را در مدارس ندارد . کتاب و کتابخوانی آزاد نقش کلیدی مانند کتاب های درسی در آموزش و پرورش ندارد و به همین دلیل است که اگر 5 تا 6 هزار مدرسه کشور هم فاقد کتابخانه باشند، هیچ نگرانی برای مدیران ارشد آموزش وپرورش ایجاد نمی کند. یکی دیگر از موانع اصلی کتابخوانی در مدارس حجم زیاد مطالب درسی است. کنکور سراسری دانشگاهها یکی دیگر از عوامل مانع مطالعه ی کتاب های غیردرسی است. در حال حاضر هدف اصلی دانش آموزان و خانواده ها موفقیت در کنکور سراسری است و همین امر موجب می شود که دانش آموزان به فکر هیچ کتابی جز کتاب درسی نباشند. آزمون سراسری دانشگاهها میزان مطالعه کتابهای غیردرسی دانش آموزان را کاهش داده است. آیا به نظر شما با توجه به اینکه آموزش و پرورش نوین در دنیا به سمت آموزش مهارت های اجتماعی و زندگی به دانش آموزان، حرکت می کند، آزمون سراسری دانشگاه های کشور ما نیز در این راستا حرکت می کند؟ کتابخانه آموزشگاهی، دارای مراکز چند رسانه ای (school media materials center) می باشند. این مراکز نقش بسیار مهمی برای تربیت و تعلیم متخصصان در جوامع خود ایفاء می نمایند. . آمار دقیقی از سرانه مطالعه کتابهای غیردرسی در بین دانش آموزان ایران وجود دارد ولی برای بالا بردن سرانه مطالعه در کشور باید زمینه های آن فراهم شود. برای مثال می توان مطالعه کتاب های غیردرسی را به عنوان یکی از شرایط پذیرش آزمون سراسری اعلام کرد. برای افزایش نرخ مطالعه در جامعه باید همه نهادهای آموزشی کشور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مقدمه:
بزهکاری کودکان از مسئل مهم خانواده ها ومدارس واز پدیده هایی است که در عصر ما جلوه ی بیشتری پیدا کرده اند و موجب عوارض بسیاری است.چه بسیارند مسایل ومشکلاتی که در جامعه ی امروز ماوجود دارند ونشات گرفته از جرائم اطفالند.
این مسئله پدیده ای خاص است که از دیدی می توان گفت ربطی به بزرگسالان نداردولی شدیدا تحت تاثیر و شرایط آن است.پدران ومادران،اولیای مدرسه عوامل اجتماعی در این جنبه نقش فوق العاده ای دارند.
معنی ومهفوم بزهکاری:
غرض از بزهکاری رفتاری نابهنجار و اغلب دارای جنبه ی ضد اجتماعی است.کلا" همه ی اعمال خلاف و جرائم بد سلوکی و بد رفتاری که زمینه ساز صدمه ای برای خود ودیگران است ویا انحرافی و تخلفی از ضوابط شرعی باشد بزهکاری نام می گیرد.
بزهکار کیست؟
بزهکار کسی است که کاری خلاف قانون انجام می دهد،مرتکب خطایی می شود که دین یا دولت مشروع بر پای آن صحه نمی گذارند.عمل بزهکاری فعلی خلاف ویاتخطی از خط اصلی است که علیه شخص یا شیئی صورت می گیرد.بزهکار عملی را که انجام می دهد خلاف قانون است چه آن عمل کوچک باشد چه بزرگ.اصل در آن نابهنجاری شخصیت است و فرد بزهکار بر این اساس از تعادل روانی برخوردار نیست.اگر قانون برای او مجازات قائل است بدان خاطر است کهدر آن تعمدی را ملاحظه می کند و سلوک و رفتارنابخردانه او را عمدی می شناسد.
جلوه ها و صورت ها :
بزهکاری کودکان در محیط خانه ومدرسه نمد ها و تظاهراتی دارد که اغلب آن به صورت عصیان های شدید ،طغیان ،سر کشی از مقررات خانواده ومدرسه ،رفتار خشونت آمیز ،خرابکاری ،شکست و بست اشیا خشونت ها،کینه توزی های شدید حسادت های خطر آفرین است.
گاهی نمود ها و تظاهرات آن به صورت انحراف جنسی به همه ی اشکالش انحراف اخلاقی ،انحراف جنسی،حمله ها،وحشی گری ها ،تهاجم ها ،دزدی ،دروغ،فرار وولگردی است که این جنبه ها در کودکان 6 تا 12 ساله هم دیده می شود .در کل اینان اصول پذیرفته شده ی اخلاقی را پذیرا نیستند ودائما در حال درگیری با مردم جامعه ویا اعضای خانواده هستند بی عاطفگی وبی توجهی به عواقب امور در کارشان زیاد مشاهده می شود و بهم زدن نظم وآشفتگی ها در کار و رفتارشان هویدا است.
نوع آن در کودکان :
نوع بزهکاری در کودکان و بویژه درآنها که سالهای آخر دوران کودکی را می گذرانند ویا وارد مرحله ی نوجوانی و بلوغ شده اند بسیارپر دامنه ولی اهم آنها بدین قرارند:
- سرقت ومخصوصا دله دزدی
- اعمال منافی با عفت بخصوص سوء استفاده از دیگران
- باند بازی (در سنین 11 سالگی به بعد)
- ولگردی که خود ام الجرائم خوانده می شود
- موارد دیگری چون قاچاق مواد مخدر ،تکدی ها،شرارت ها،ضرب وجرح عمدی و...
وسعت آن در عصر ما:
بزهکاری کودکان نیز کم وبیش در گذشته وجود داشته و در عصر ما بدلیل متعددی رشد وگشترش یافته است تا حدی که افکار مربیان را متوجه خودکرده است این مسئله در جهان غرب وضع حادودشواری پیدا کرده ودرجامعه ی ما میرودکه مسئله آفرین شود.بررسی ها در ایران نشان می دهند که آمار جرائم کودکان در ایران رو به افزلیش است اگر چه رقم آن به آنچه در غرب است نرسد و البته باید گفت صورت حاد وشدید جهان غرب را ندارد.
حالات و رفتار:
کودکان بزهکار حالات و رفتاری دارند که به حقیقت باید گفت غیر عادی است .در اغلب اینان حالت ترشرویی،قهر،گنگی،ترس واضطراب به چشم می خوردتهاجمات،خشونت ها و نقص توان مدیریت وکنترل خود در آنان به چشم نمی خورد. افرادی هستند بد سلوک وبد رفتار ،تمایلات آزار رسانی ،ستمگری، نفاق ودورویی در آنان بسیار است.قید وبندی برای خود قائل نیستند.
در برخی از اینان حالت عصبانیت به چشم می خورد و پس از آن خیلی زود پشیمان می شوند .خیالبافی و وسوسه در آنان زیاد است، به نظم تن در نمی دهند ،تابعیت قانون را نمی پذیرندو حتی قانون شکنی دارند.حالاتی چون کش رفتن، میل به فریبکاری،واکنش های خشم ناک ،میل به تخریب و عدم رعایت شئون انسانی در آنان به چشم می خورد .اگر چه دارای نزاکت بیان باشند و در مواردی بسیار عادی و طبیعی بنظر می رسند گاهی در پی آنند که نقاط ضعف فردی را جست وجو کرده وبخواهند موجبات تحقیر آنان را فراهم کنند
.
دسته بندی آنها :
کودکان بزهکار از دیدگاههای مختلفی قابل دسته بندی هستند یک نوع دسته بندی از این قرار است که آنها را به سه گروه طبقه بندی کنند:
گروهی که نقص عاطفی یا غریزی دارند وازآنان سخنان بی ادبانه ،لغزش جنسی، بد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
نقش فرزند در زندگی زن و شوهر
ببینیم فرزند چه منافعی را بهمراه دارد کسانیکه در این باره اندیشیده اند می گویند اصولا فرزند پیوند زناشویی را محکم تر نموده و به زندگی زن و شوهر ادامه حیات می دهد . سرو صدا و نزاعهای خانوادگی را کاهش داده و به زن و شوهر سکون و آرامش خاطر می بخشد .
وجود فرزند ، پدر و مادر را به زندگی دلگرم تر نموده و برای تهیه لوازم زندگی جدی تر می نماید .
وجود فرزند از گسسته شدن پیوند زناشویی بطوری جلوگیری می کند که صد دانا در آن حیران می مانند . فرزندان به قدری در زندگی مؤثرند که قابل وصف نیست مخصوصا َ که اگر فرزند از هر جهت لایق توصیف باشد .
آغاز گفتگو درباره تربیت کودک
بکربن صالح نامه ای به خدمت علی بن موسی علیه السلام فرستاد که پنج سال است از بوجود آوردن فرزند خودداری نموده به این علت که همسرش از فرزند بدش آمده و گفته به علت فقر و نداری تربیت فرزند بر او سخت و ناگوار است . امام علیه السلام نوشته اند فرزندبخواه خداوند روزی آنها را می رساند-
و از خوردن چیزهایی که باعث نازایی است نهی نموده و زن نازا را مذمت فرموده اند و….و….
مگر همین فرزندان شرور نیستند که برای والدین خود روز خوش نگذاشته اند ؟
مگر همین فرزندان نیستند که با مخارج سنگین شان پدران کم در آمد خود را بستوه آورده اند؟
اینکه می گوییم فرزند بیاورید غرضم اعتراضی نیست بلکه دانستن است .
اثر محیط زیست و همنشین در کار و کردار فرزند
تا کنون فرزندان زیادی بر اثر همنشینی با افراد بی بند و بار گمراه شده و در روزگار بیچاره و بدبخت گردیده اند لذا در مرحله اول والدین باید مراقب باشند فرزندانشان با اشخاصی آلوده رفاقت نکنند و در مرحله دوم خود فرزندان باید مواظب باشند که به دام هوس بازان تیره کار نیفتند .
اغلب کسانیکه به تریاک ، هروئین ، الکل و .... مبتلا شده اند بر اثر همنشینی با افراد لاقید و بی دین بوده و هست .
اطفالتان را به خاطر گریه کردنشان نزنید
افرادی را می شناسیم که بر اثر سختیهای زندگی و ...... اعصابشان سخت کوفته و خسته است بطوری که حوصله شنیدن گریه ندارند و اگر اطفالشان گریه کنند به شدّت آنها را می زنند به ایشان بگویید رسول اکرم (ص) فرموده اند :
اطفالتان را به خاطر گریه کردنشان نزنید .
بحثی درباره خواب روزانه کودک
آقای دکتر منصور اشرفی می گوید : بعضی از مادران به خیال اینکه اگر بچه روز نخوابد شب بهتر خواهد خوابید مانع خواب روزانه ی او می شوند در صورتی که این طور نیست یعنی خواب روز بچه ها به شرطی که طولانی نباشد اثری در خواب شبانه ندارد . بنابراین بهتر است که در شش سال اول بچه را عادت داد که بعد از ظهر یکی دو ساعت در اتاقی که هوایش تمیز است بخوابد . پنجره ی اتاق باید باز باشد مگر در فصل بسیار سرد حتی اگر بچه خوابش هم نیاید بهتر است او را وادار کرد یکی دو ساعت در رختخواب استراحت کند و اگر در این مدت حتی یک چرت بزند باز هم بی اندازه احساس راحتی خواهد کرد در صورت امکان از 7-6 سالگی نیز باید این برنامه را ادامه داد زیرا اطفال فعالیت زیاد دارند و استراحت روزانه برای آنان خیلی مفید است ولی نباید گذاشت این مدت بیش از 2-1.5 ساعت باشد ، زیرا در اینصورت مسلماَ در خواب و استراحت شبانه اثر خواهد گذاشت و بچه مدتی ازشب را بیدار خواهد ماند . در بچه های بزرگتر باید به آنان اطمینان دادکه در ساعت معینی آنها را بیدار خواهند کرد در غیر اینصورت از ترس اینکه مبادا مدت درازی بخوابند و به بازیهایشان نرسند در رختخواب بیدار خواهند ماند . کودک بعد از هر فعالیتی احتیاج به استراحت دارد ولی اگر چنانچه خستگی ، ایجاد درد و ناراحتی کند مسلماَ خواب و استراحت را نیز مختل خواهد کرد . بنابراین نباید گذاشت اطفال بیش از حد خسته شوند، کودک باید احساس خستگی خوشایند بکند نه خستگی توآم با کوفتگی و درد .
علل بی خوابی کودکان
یکی از علل بی خوابی در کودکان بدی گوارش است حتی غذای زیاد و غیر عادی ممکن است یکی از علل بیداری باشد . بعضی از خانواده ها علاقه دارند که بچه ها شام را با بزرگسالان بخورند در صورتی که این کار درست نیست و برای خواب کودکان زیان آور است . بهتر است که شام کودک را موقع غروب داد و در ساعت معینی او را به رختخواب فرستاد و راحتی رختخواب و لباس در خواب بچه مؤثر است و برعکس هیجانهای روحی باعث بی خوابی می شود بچه هایی که از نظر روحی تحریک شده و یا به هیجان آمده باشند بی خوابی خواهند کشید و اگر این هیجان ها ادامه داشته باشد هرگز به خواب خوب عادت نخواهند کرد . مثلا : داستانهای هیجان آور و برنامه های رادیو و تلویزیون بخصوص برنامه هایی که در بچه ایجاد ترس می کند بسیار زیان آور است و نیز سینما برای کودک سمّ است چون در هر صورت در فیلم صحنه های ترس آور و هیجان انگیز نسبت به سن کودک وجود دارد .