لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 1 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش مدیر در پرورش خلاقیت
نقش مدیریت در مجموعه هایی که خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی است بسیار مهم و حساس است زیرا مدیریت می تواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد ، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او می تواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن های خلاق . مدیر خلاق باید فضایی بیافریند که خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیز برای خلاقیت تحریک کند و این فضا ، فضایی است که ازکار روزمره به دور است و به نحوی تفویض اختیار می کند تا هر کسی خود مشکل خودش را حل کند.
برای این که افراد در سازمان به تفکر بپردازند باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات و اندیشه ها امکان بروز داده شود. یکی از شیوه های بسیار مهم و پر جاذبه پرورش شخصیت انسان ها و همین طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت هستند از عقل و فکر بیشتری برخوردارند و آن که اهل آن نیستند از این امتیاز بهره ای ندارند. یک سازمان خلاق تا اندازه ای زیادی به خود کنترلی کارکنانش وابسته است. خود کنترلی خودش را درخواستن و تمایل برای ارایه ابتکار و خلاقیت به نمایش می گذارد.
مدیران می توانند هر سه مولفه خلاقیت یعنی تخصص، مهارت های تفکر خلاق و انگیزش را تحت تاثیر قرار دهند.اما واقعیت آن است که تاثیر گزاری بر دو مولفه اول بسیار دشوارتر و وقت گیرتر از انگیزش درونی را می توان حتی با تغییرات جزئی در محیط سازمان به طور قابل ملاحظه ای افزایش داد.این بدان معنا نیست که مدیران باید بهبود تخصص و مهارت های تفکر خلاق را فراموش کنند. اما زمانی که اولویت بندی در اقدام مطرح می شود ، آنها باید بدانند که اقدامات موثر بر انگیزش درونی ، نتایج فوری تری را موجب خواهند شد.
خلاقیت گروهی
سازمان ها می توانند از انواع تکنیک های توسعه خلاقیت گروهی به شکل جدی و مستمر استفاده کنند.این تکنیک ها از این قرارند :
طوفان فکری
یکی از تکنیک های متداول در ایجاد خلاقیت و فعال ساختن اندیشه ها به صورت گروهی تکنیک تحرک مغزی است. در این تکنیک مساله ای به یک گروه کوچک ارایه شده و از آنان خواسته می شود فی البداهه و به سرعت به آن واکنش نشان داده و برای آن پاسخی بیابند.پاسخ ها بر روی تابلویی نوشته می شوند به طوری که همه اعضای جلسه می توانند آنها را ببینند. این امر باعث می شود تا ذهن اعضا به فعالیت بیشتری پرداخته و جرقه ای از یک ذهن باعث روشنی ذهن دیگری شود.اولین دلیل اثر بخشی تحرک مغزی افزایش قدرت خلاقیت در گروه است،افراد در حالت گروهی بیش از حالت انفرادی قدرت تصور خلاق بروز می دهند. رقابت نیز عامل دیگری است که در جلسات تحرک مغزی موجب افزایش اثر بخشی می گردد.همچنین عدم وجود انتقاد و ارزیابی های سریع باعث می شود تا اعضای جلسه با فراغت خاطر به اظهارنظر بپردازند ومحیطی مساعد برای خلاقیت ایجاد گردد.نکته دیگری که در موثر بودن تحرک قابل ذکر است فی البداهه بودن نظرات است .1
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش مذهب در سلامت روان
روانشناسی بهداشت ، در سالهای اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبک زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی و روانی آنها قائل شده است . شیوه های مقابله ؛ تواناییهای شناختی و رفتاری ای هستند که فرد مضطرب به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی فشارآور به کار گرفته می گیرد . در مقابله مذهبی از منابع مذهبی مثل دعا و نیایش ، توکل و توسل به خداوند و .... برای مقابله استفاده می شود. یافته های اخیر نشان داده اند از آنجایی که این نوع مقابله ها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیله ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند ، می توانند مقابله های بعدی را تسهیل نمایند ، بنابراین به کارگیری آنها برای اکثر افراد ، سلامت ساز است. رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنی دار زندگی دارند. رفتارهایی از قبیل توکل به خداوند ، زیارت و غیره .... می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت ، موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به این که خدایی هست که موقعیت ها را کنترل می کند و ناظر بر عبادت کننده هاست ، تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را کاهش می دهد. به طوری که اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف می کنند و معتقدند که می توان از طریق اتکاء و توسل به خداوند ، اثر موقعیت های غیر قابل کنترل را به طریقی کنترل نمود. به همین دلیل گفته می شود که مذهب می تواند به شیوه فعالی در فرآیند مقابله مؤثر باشد. به طور کلی مقابله مذهبی ، متکی بر باورها و فعالیت های مذهبی است و از این طریق در کنترل استرس های هیجانی و ناراحتی های جسمی به افراد کمک می کند. داشتن معنا و هدف در زندگی ، احساس تعلق داشتن به منبعی والا ، امیدواری به کمک و یاری خداوند در شرایط مشکل زای زندگی ، برخورداری از حمایت های اجتماعی ، حمایت روحانی و ..... همگی از جمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آنها می توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی ، آسیب کمتری را متحمل شوند. مذهب می تواند در تمامی عوامل ، نقش مؤثری در استرس زایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت ، ارزیابی شناختی فرد ، فعالیت های مقابله ، منابع حمایتی و .... سبب کاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس ، مدتها است که تصور می شود بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیراً نیز روانشناسی مذهب ، حمایت های تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است . ویتر و همکاران او نشان دادند که 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ ، توسط باورهای مذهبی تبیین می شود. در مطالعه دیگری ، ویلتیز و کریدر نشان دادند که در یک نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50، نگرش های مذهبی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند. به علاوه مذهبی بودن با رضایت زناشویی در مردان و زنان و رضایت شغلی در مردان مرتبط بود. بر اساس مطالعات انجام شده دیگر ، بین مذهبی بودن و معنا دار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیکی وجود دارد. در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین 4/ 73 سال شرکت داشتند، معلوم شد که بین سه شاخص مذهبی بودن ( فعالیت های مذهبی غیر سازمان یافته و فعالیت های مذهبی سازمان یافته ) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی ، همبستگی مثبتی وجود دارد . به علاوه اسپیکا و همکارانش ، 36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری مذهبی را مرور کردند و نتیجه گرفتند که ایمان قوی تر ، یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترس کمتر از مرگ همبستگی دارد. همچنین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهب درونی داشتند ، ترس کمتری را از مرگ گزارش کردند. مطالعات دیگر ، تأثیر مداخلات مذهبی را در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی ، نشان داده اند . به عنوان مثال ، نتایج دو بررسی نشان داد ، کسانی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند ، اضطراب و ناراحتی کمتری را نسبت به کسانی که به اعتقادات مذهبی پای بند نبودند ، گزارش کرده اند. گارنتر و همکاران در زمینه سلامت روانی و اعتقادات مذهبی شش مقاله را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که در تمام این مطالعات بین اعتقادات مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد . هانت سازگاری زناشویی 64 زوج را مورد بررسی قرارداد و نشان داد که مذهب به طور مثبت با سازگاری زناشویی ، خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است. زاکرمن و همکاران در پژوهشی گزارش کردند ، در افراد سالمندی که نمره کمتری در شاخص مذهبی بودن به دست آوردند ، میزان مرگ ومیر 42% بود ، در حالی که این میزان برای افراد سالمندی که نمره شاخص مذهبی بالایی داشتند 19% بود. در مطالعه دیگری ، کونینگ ، کلین و همکاران دریافتند که سرطان در بین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهبی درونی کسب می کنند کمتر شایع است . در بررسی دیگری ، مشاهده کردند افرادی که همیشه از مقابله های مذهبی استفاده می کنند نسبت به افرادی که کمتر و گاهی از این مقابله ها استفاده می کنند در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روانشناختی ، نمرات بالاتری کسب کردند . موریس اثر زیارت مذهبی را روی افسردگی و اضطراب 24 بیمار سالمند بررسی کرد. او دریافت که علائم آنها بعد از زیارت رفتن کاهش زیادی داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زیارت هم این اثر ادامه دارد . در مطالعه دیگری ، مکین توش نقش مذهب را در سازگاری افراد با یک رویداد معنی دار زندگی بررسی کرد. او با 124پدر و مادری که کودک خود را به علت سندرم مرگ ناگهانی از دست داده بودند مصاحبه کرد و دریافت که مذهبی بودن با یافتن معنی در مرگ ارتباط مثبتی دارد. به علاوه مذهبی بودن با افزایش صلاحیت روانی و کاهش ناراحتی در بین والدین در طی 18 ماه بعد از مرگ کودکانشان ، ارتباط داشت. علیرغم این که اکثر تحقیقات ذکر شده در ادیان دیگری صورت گرفته است و از آنجایی که باور و اعتقاد ما مسلمانان بر این است که دین اسلام به عنوان یک ایدئولوژی ، ارائه دهنده کامل ترین و سلامت سازترین سبک زندگی بشریت است و احکام و دستورات آن حوزه های وسیع اخلاقی ، بین فردی ، بهداشتی و اجتماعی را در بر می گیرد ، لذا مطالعه علمی اثرات و نقش متغیرهای مذهبی در سلامت روانی یک ضرورت اساسی به نظر می رسد .
آثار ایمان بر بدن انسان
بررسیهای مختلف تاثیر باورها و اعتقادات مذهبی را در ارتقای سلامت جسمی و روحی و روانی افراد و همچنین افزایش طول عمر به اثبات رسانده است. به گفته محققان رشته طب داخلی در آمریکا میزان نیاز به مراقبتهای پزشکی طولانی مدت و اقدامات توان بخشی و همچنین میزان نیاز به بستری شدن در مراکز نگهداری سالمندان در افراد سالخوردهای که ایمان قوی و اعتقادات مذهبی عمیق دارند، کمتر از سایر سالمندان است. نتایج این بررسی بار دیگر نقش مذهب را در ارتقای سطح سلامت افراد مشخص میکند.گفتنی است گرچه افراد دارای اعتقادات قوی برای حفظ باورهای خود نیازی به تحقیقات علمی و آزمایشگاهی ندارند؛ اما این نوع مطالعات در جلب توجه افرادی که علم را پاسخگوی تمام نیازهای بشری میدانند، تاثیر دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش همسران در تحکیم نظام خانواده
آفات زندگی زناشویی وعلل وعوامل اختلافات خانواده واهمیت نظام خانواده وجایگاه ویژه ای که اسلام برای آن قایل است وتلاش وکوششی که این مکتب الهی برای تقویت وتحکیم هر چه بیشتر آن به کار برده ،بر کسی پوشیده نیست. قرآن مجید وتعالیم انسان ساز آن وهم چنین سفارشات وتاکیدات ائمه اطهار( علیهم السلام) همواره مسلمانان وپیروان مکتب وحی را توصیه می فرمایند که پایه زندگی را در جهت رشد وسازندگی وتکامل روحی ومعنوی استوار سازند واز آنچه موجب اختلاف وتخریب این بنای مقدس می شود دوری کنند.
در شماره گذشته که قسمت اول این مقاله را خدمت شما خوانندگان گرامی تقدیم کردیم به نکاتی از قرآن کریم در مورد جایگاه زن ومرد در زندگی مشترک اشاره نمودیم .در این قسمت به آفات زندگی زناشویی وعلل وعواملی که موجب سستی روابط وکم فروغ شدن چراغ زندگی زوجین می شود خواهیم پرداخت وبه خواست الهی موارد آن را بر خواهیم شمرد .
یکی از مسائل مورد ابتلا که به طور عموم باعث بروز اختلاف ونگرانی وبعضاً موجب درگیری ومراجعه به دادگاههای خانواده می شود ،مسئله اختلافات مالی میان زن ومرد در زندگی است.
این مسئله در زمینه هایی همچون نفقه ،مهریه ،جهیزیه ،ارثیه ،اشتغال زن ودرآمد حاصل از آن وسایر امور مالی است که موجبات نابسامانی خانواده ها را فراهم می آورد واحیاناً سبب ازهم پاشیدگی کانون گرم خانواده را تشکیل می دهد که به لحاظ اهمیت این قضیه وشناخت بیشتر شما عزیزان ،ابعاد این موضوع را در این مقاله دنبال کرده ودر چند قسمت تقدیم شما خواهیم کرد .
همان گونه که بارها یاد آور شدیم ازدواج وتشکیل خانواده یک هدف تکاملی در زندگی بشر است که درواقع ازقانون حاکم برطبیعت پیروی می کند واگر زن ومرد در زندگی مشترک خود به این جنبه تکاملی توجه داشته باشندوبر اساس تعالیم الهی ،زندگی خود را پایه ریزی کنند مسائل ومشکلات فراروی آنان قابل حل است وجای بحث وگفتگو ودرگیری پیش نخواهد آمد .درفرهنگ قرآن کسانی که ازاین هدف تکاملی دورند وبه آن بی توجه هستندوبه زندگی فقط از دریچه لذات نفسانی می نگرند واز عمق آن بی خبرند نمی توانندانسانهای هوشمندی باشند وبه رستگاری برسند بلکه آنان عمر خود رادر هوسهای ناپایدار می فرسایند وباید آنان را بیدار کرد وبه قول استاد « جلال الدین همایی » به آنان گفت :
تا چندعمردر هوس وآرزو رود ای کاش این نفس که بر آمدفرو رود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سیاست جدید و نقش تاریخی ادیان در جهان بعد از 11 سپتامبرعده ای عقیده دارند که بعد از 11 سپتامبر جهان عوض شده و مثل سابق نیست. در واقع باید سیاست جهانی دگرگون و با مفهومی نو همراه با تلاشهای جدید و منطبق با توقعات کنونی دنیا ارائه گردد.هدف از این اظهار نظر کوتاه ارائهی خطوط اصلی و دگرگونی سیاست قبلی و پیشنهادات جدید سیاسی است که منطبق با توقعات بوجود آمده بعد از چالش های ناشی از پیامد های واقعه ی 11 سپتامبر 2001 میلادی است. طرح اولیه ی کارهای انجام شده اصولی را که باعث ایجاد تلاش های جدید خواهد شد مشخص کرده و مقاله با یاد آوری مختصری مربوط به تحلیل سیاست جهانی خاتمه خواهد یافت. مفهوم کلی سیاست جدیدحدود چهل سال بعد از جنگ دوم جهانی سیاست بین المللی مبتنی بر اصل مناقشات شرق و غرب و به دو بلوک مخالف تقسیم شده بود . این دوگانگی و این دو قطب بودن سیاسی فرصت بر رسی موقعیت مناقشات دو جانبه را بگونه ای بوجود میآورد که هر دسته و گروه جهانی در یکی از دو قطب جای میگرفت.اگر گروهها و یا کشورهائی سعی میکردند قدرت سومی خارج از دو بلوک بوجود بیاورند به اتهام اینکه برای یکی از گروههای ابر قدرت کار میکنند و یا اینکه متهم به کمونیست بودن و یا طرف داری از کاپیتالیسم می شدند و بالا خره جذب یکی از دو ابر قدرت می گردیدند که بیشترین گرایش بسوی گروههای چپ بود . بنابراین سیاسی بودن مستلزم تجزیه و تحلیل مسائل روز مره زندگی مردم بعنوان علائم نشان دهنده ی یک منطق و یا یک استراتژی عقلانی بود که حتی با تخرتب کردن مسائل اقتصادی ایدئو لوژیکی و در صورت لزوم نظامی منجر به غلبه بر حریف مقابل میشد. در واقع زمینه ی برتر بر نامه ریزی های عقلانی با یک واقعیت عینی و مردمی بود که در آن محاسبه استراتژیک منبع رهنمود ها میشد. دنیا ئی که کاملا بطرف سکولاریسم پیش میرفت و دین و احساسات، حق مداخله و اظهار نظر نداشت و کاملا در قلمرو خصوصی و فردی بود. عقیده ی عمومی بر این بودکه نه چندان دور مفهوم دنیای سکولار گسترش وبر تفکرات قومی و سیاسی ساکنین کره ی زمین فائق گردد. سقوط رژیم شاه در ایران و انقلاب اسلامی سال 1979 تمام تفکرات و بر نامه ریزی های قبلی را مورد بحث قرار داد ولی بزودی افکار عمومی متوجه مفهوم قدیم سیاسی در باره ی یک نوع بحث فلسفی ممکن بر مبنای عقل گردید و از ماورالطبیعه و دین هم کمک نگرفت. عقیدهی عمومی بعد از حل دوگانگی ایدئولوژیکی بین دو ابر قدرت بر این بود که صلح بر روی کره ی زمین سایه افکنده و دنیا بنا بعقیده ی مارشال مک لوهان بصورت " دهکده ی جهانی " در آمده که در آن هماهنگی و تفاهم بین انسانها بوجود خواهد آمد. ولی سقوط دیوار برلن در سال 1989، اعلام فسخ پیمان ورشو و کمی بعد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی غیر منتظره بود و بقول فرانسیس فوکو یاما پایان تاریخ را رقم نزد بلکه دنیا را وارد مرحله ی جدید تری کرد . بایستی قبول کرد که دنیای بدون ایدئولوژی اختلافات زیادی را تحمل کرد و کاپیتالیسمِ فاتح و بازار جهانی در حال گسترش، در برابر عاملان دیگر همچون بنیاد گرایان مذهبی(مارتن مارتی و اسکات آپولی) در مناقشه بود و یا بقول ساموئیل هانتینگون با "برخورد تمدنها" متوسل به مکتب های دینی برای دسته بندی انتقاداتشان شد .بازکشت به دین و ادیان از سالها قبل شروع و منتظر زمان بود. واقعه ی 11 سپتامبر دنیارا متوجه کرد تا دوباره در باره ی مفهوم سیاسی آن تأمل کند. گفتگو" با " و" بین" ادیان به متخصصین رده ی بالای سیاسی محدود نشده بلکه برای هر انسان سیاسی کار برد خواهد داشت زیرا سیاست جدید اجازه نخواهد داد که فقط عقل و منطق بر آن حاکم باشد . بر عکس سیاست جدید باید در باره ی دین و پیروان آن مطلـع شود تا بهـتر بتوانــد در زمینه های سیاسی آن فعالیت کنـد. بنظـر می رسد کـه یونسکو میتواند مرکز ملاقاتها و عملیات ایده آل برای گفتگو بین ادیان و تمدن ها باشد تا بتواند با نتیجه گیری از توقعات و آرزوهای آنها به سازمان ملل متحد که در واقع مجمع سیاست جهانی است گزارش دهد. سیاست جدید باید یونسکو را وادار کند تا اعمال و حرکات سیاست جدید را دسته بندی کرده و خطوط اصلی آنرا مشخص نماید . تلاش های جدید سیاسیسیاست جدید جدید جهانی برای شروع گفتگو "با" و "بین" ادیان باید سعی کند به سه هدف اصلی برسد : توقعات قضاوت و داوری . فلسفه ی اخلاق جهانی . تعلیم و تربیت و آموزش عدم خشونت توقعات قضاوت و داوریتجزیه و تحلیل های مختلفی که بدنبال سوء قصد ها بدست تروریست ها ی اسلامی انجام گرفته نشان میدهد که این اعمال از محرومیت ها، احساس خواری و شرمساری و خشم و انتقام نشا"ت میگیرد و بنظر آنها تنها راه مبارزه از بین بردن و خسارت زدن به رقیب است.توقعات محلی، منطقه ای و جهانی آنها در توضیع عادلانه ی سرمایه ها، منافع ملی ، عدالت اجتماعی و دادگستری و شرکت در تصمیم گیری های عینی برای وضع بهتر و مناسب تر محرومین ، فقرا و حاشیه نشینان جامعه است که در واقع بخاطر آنها مبارزه میکنند.اگر در این باره فکری نشود نعداد کسانی که متوسل بزور میشوند و یا کسانیکه از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش خانواده در آموزش علوم
دانش، شیوهای برای شناخت جهان و زاویه و الگویی از تفکر است که از همان نخستین سالهای زندگی شکل میگیرد. از این رو، مشارکت والدین در آموزش علوم به کودکان اهمیت زیادی دارد. خانوادههایی که با هم در جهان کاوش میکنند، اندیشمندان علمی و دانشآموزان عالی و دلخواه پرورش میدهند.
آنچه که به فرزندان خود میگویید مهم است، اما آنچه که نباید بگویید شاید مهمتر باشد. والدین، اغلب نگرشها و انتظار خود را به طور مستقیم به فرزندانشان منتقل میکنند. اگر به فرزندتان میگویید «من هیچگاه درس علوم را دوست نداشتم» یا «من بدترین نمراتم را در درس علوم گرفتم»، شما این تصور را در او به وجود میآورید که درس علوم خسته کننده یا دشوار است، یا بدتر از آن، او تصور میکند شما کمکاری در درس علوم را از او میپذیرید. از سوی دیگر، اگر شما بگویید، «من خیلی دلم میخواهد میتوانستم آن آزمایش را همراه شما انجام دهم» یا« من خیلی خوشحالم شما فرصتهایی دارید که من آنها را از دست دادم»، شما درها را برای فرزندانتان باز میکنید. البته، قرار نیست همهی بچهها در یک رشتهی علمی تخصص بگیرند. اما هر بچهای باید بتواند بزرگسالی شود که سواد علمی دارد و همه بچهها باید بدانند اگر آنان علم را به عنوان یک حرفه برگزینند، میتوانند انسانهای موفقی شوند.
انتظار والدین میتواند نگرشهای مثبتی در فرزندان ایجاد کند. فراموش نکنید که دخترها نیز به اندازهی پسرها دربارهی علم کنجکاوند. برای دخترتان جعبه ابزار بخرید و به خاطر داشته باشید که علم اغلب با «ریخت وپاش» همراه است. ریخت وپاشی را که از فعالیتی همراه با شور و شوق فراهم می شود، با خروارها شلختگی مقایسه کنید که نتیجه بیتوجهی و سهلانگاری است. والدین با پرسیدن پرسشهای نامحدود و صرف وقت میتوانند شوق آموختن را در فرزندانشان تقویت کنند.
مهارت های علوم را آموزش دهید
۱) مشاهده: از فرزند خود بخواهید به چیزهای گوناگون بادقت نگاه کند.
* «در شبکهی تار عنکبوت چه شکلهایی میبینی؟»
* « سطح این دو قطعه سنگ را لمس کن. آیا تفاوتی حس میکنی؟»
۲) طبقه بندی: از فرزندتان بخواهید چیزها را بر پایهی ویژگیهایشان دستهبندی کند.
* «بیا جورابها را بر پایهی رنگشان دستهبندی کنیم.»
* «فکر میکنی بهتر است اسباببازیهایت را بر چه پایهای دستهبندی کنیم.»
۳) پیش بینی: دربارهی چگونگی رخدادن پدیدهها در پیرامون خود نظری را مطرح کنید و آن را بیازمایید.
* «چه قدر طول میکشد تا قطعه یخی که در اینجا گذاشتهایم، آب شود؟»
* «اگر آن را در جای دیگری بگذاریم، آیا دیرتر آب خواهد شد؟»
۴) اندازه گیری: از فرزندتان بخواهید دنیای پیرامونشان را ان نظر مقدار ارزیابی کنند.
* «چه کسی کوتاهترین قد را در خانواده دارد؟ به چه اندازه؟»
* «اتاق تو چند گام است؟ اتاق پذیرایی چه؟»
همهجا آموزشگاه علوم است
مهارت های علوم را همه جا میتوان تمرین کرد و باید چنین کنیم. اما پژوهشها نشان دادهاند که ذهن بچهها در محیطهای گوناگون بهتر رشد میکند. هنگامی که در محلهی خود گشتی میزنید، به فروشگاه خواروبار فروشی سر میزنید، به پارک میروید یا از پایگاه آتشنشانی محلهی خود بازدید میکنید، با فرزندتان گفت و گوی بازی داشته باشید. برای پرورش اندیشهی علمی در فرزندتان، سفرهای کوتاه و کم هزینهای به یک کشتزار یا دشتی در حومهی شهر ترتیب دهید.
* فرزندتان را به جدا کردن اجزای یک ساعت، اسباب بازی یا لوازم کهنه منزل ترغیب کنید و نگران آن نباشید که چگونه می توان بار دیگر آنها را گرد هم آورد! نکات ایمنی را به فرزندتان یادآوری کنید. اگر لازم بود بر کار فرزندتان نظارت کنید.
* راجع به مشاغل علمی با فرزندتان بحث و گفت وگو داشته باشید. وقتی با کسی روبه رو می شوید که شغل علمی دارد، از فرزندتان بخواهید تا درباره شغل او و آموزش هایی که برای آن ضروری است، از او بپرسد.
* همراه فرزندتان از یک مرکز علمی، موزه یا باغ وحش بازدید کنید و به او امکان دهید در حین لذت بردن از بازدید، خودش به کند و کاو در محیط بپردازد و در یک فرایند علمی شرکت کند.
* به فرآیند آموزش علوم در مدرسه کمک کنید.کلاس درس، مانند جهانی کوچک است. با وجود این، حتی بهترین کلاس ها نمی توانند محیط کاملی برای آموزش علوم فراهم سازند. از این رو، والدین باید در تقویت آموزش علوم در مدرسه فرزندشان فعالانه شرکت کنند.
* راجع به کلاس علوم با فرزندتان صحبت کنید. سعی کنید برای بحث پیرامون درس های مدرسه در خانه، راهی پیدا کنید. اگر مثالی به ذهنتان نمی رسد، از معلم فرزندتان راهنمایی بخواهید. در اغلب کتاب های درسی فعالیت هایی گنجانده شده است که در انجام آنها می توانید به فرزندتان کمک کنید. روی اینترنت، در کتاب های کمک آموزشی و مجلات آموزشی، فعالیت های مناسبی را می توانید پیدا کنید.
* در همایش هایی که در مدرسه برگزار می شود، فعالانه شرکت کنید تا از کم و کیف برنامه های آموزشی و امکانات مدرسه آگاه شوید. برای این کار، زمان کافی اختصاص دهید و هر طور که می توانید از برنامه های آموزشی حمایت کنید.